رضا وفائی، مهدی سبحانی نژاد،
دوره 3، شماره 5 - ( 3-1394 )
چکیده
پ&zwjژوه&zwjش ح&zwjاض&zwjر ب&zwjا ه&zwjدف ب&zwjررس&zwjی م&zwjی&zwjزان ت&zwjوج&zwjه ب&zwjه مؤلفههای آموزش چند فرهنگی در ک&zwjت&zwjابه&zwjای درسیِ دورۀ م&zwjت&zwjوس&zwjطه در س&zwjال ت&zwjح&zwjص&zwjی&zwjل&zwjی93ـ1392 ان&zwjج&zwjام ش&zwjد. تحقیق به شیوۀ تحلیل محتوا و اسنادی انجام شده است. جامعۀ پژوهشی حاضر، شامل کلیۀ کتابهای درسی دورۀ دوم متوسطۀ نظری در سال تحصیلی 93-1392 است که درمجموع شامل 32 کتاب است. از بین جامعۀ پژوهش، تعداد 7 عنوان کتاب درسی شامل کتابهای؛ مطالعات اجتماعی سال اول متوسطه، جامعهشناسی 1، جامعهشناسی 2، علوم اجتماعی سال چهارم متوسطه، تاریخ ایران و جهان 1و 2، تاریخشناسی سال چهارم متوسطه رشته ادبیات و علوم انسانی که توقع طرح مؤلفههای آموزش چند فرهنگی در آنها وجود دارد، نمونه پژوهش را تشکیل میدهند. . ابزار پژوهش در بخش تحلیل اسنادی فرم فیشبرداری و در بخش تحلیل محتوا چکلیست یا سیاهۀ تحلیل محتوا بوده است. دادههای تحلیل محتوا با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شده است. ع&zwjم&zwjدهت&zwjری&zwjن ی&zwjاف&zwjت&zwjهه&zwjای پ&zwjژوه&zwjش ع&zwjب&zwjارت اند از: از م&zwjج&zwjم&zwjوع 180 ف&zwjراوان&zwjی م&zwjرت&zwjب&zwjط در ک&zwjت&zwjب درس&zwjی دورۀ م&zwjت&zwjوس&zwjطه، کتاب درسی تاریخ (1) با 76 ف&zwjراوان&zwjی مرتبط با مؤلفههای آموزش چند فرهنگی ، ی&zwjع&zwjن&zwjی (22/42%) بیشترین میزان توجه به مؤلفههای آموزش چند فرهنگی و کتاب درسی مطالعات اجتماعی اول متوسطه با 5 فراوان یعنی (77/2%)، کمترین میزان توجه به مؤلفههای آموزش چند فرهنگی را داشتهاند. از بین مؤلفههای مطرح در آموزش چند فرهنگی بیشترین میزان توجه به مؤلفه «معرفی فرهنگهای مختلف به دانشآموزان در محتوای کتب درسی» با 59 فراوانی مرتبط با مؤلفههای آموزش چند فرهنگی یعنی (77/32%) و کمترین میزان توجه مربوط به مؤلفههای «کمک به درک و تحمل آراء متفاوت از فرهنگهای دیگر در محتوای کتب درسی و تعریف تکالیف چند فرهنگی برای دانشآموزان در محتوای کتب درسی» با یک فراوانی یعنی (55/0%) است.
آقای مهرداد امینی، دکتر رحمت اله مرزوقی، دکتر محمد مزیدی، دکتر جعفر ترک زاده، دکتر مهدی محمدی،
دوره 3، شماره 5 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تبیین پیامدهای برنامۀ درسی ضمنی دانشگاهی است. روش پژوهش کیفی، از نوع مطالعه موردی است. شرکتکنندگان در پژوهش 15 نفر از اساتید و 20 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب گردیدند. اطلاعات با استفاده از منابع و متون علمی، تحقیقات پیشین، پرسشنامۀ باز پاسخ و مصاحبه با متخصصان کلیدی (افراد کانونی) و به شیوۀ همسوسازی گردآوری و با بهکارگیری روش شبکۀ مضامین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از مجموع یافتههای این پژوهش بعد از حذف کدهای مشترک، 154 کد مفهومی استخراج گردید. این مفاهیم تحت عناوین کلی: 1. مضامین پایه (کدها و نکات کلیدی متن)، 2. مضامین سازماندهنده (مضامین بهدستآمده از ترکیب و تلخیص مضامین پایه) و 3. مضامین فراگیر (مضامین عالی دربرگیرندۀ اصول حاکم بر متن به مثابه کل) مورد توجه قرار گرفتند. یافتهها نشان میدهند که عمدهترین پیامدهای برنامۀ درسی ضمنی دانشگاهی که به وسیلۀ دانشجویان از طریق برنامههای درسی ضمنی آموخته میشوند شامل: 1- قدرتطلبی 2- رفتار انضباطی 3-احساس آرامش و آسایش 4-احساس ارزشمندی 5-خودکنترلی 6-انسجام اجتماعی 7-ارزش محوری 8- مسئولیتپذیری 9-گذراندن امتحان با کمترین تلاش 10- تقلب 11-برخورد کلیشهای 12-روحیه علمی 13-مطالعهی عمقی نگر و14- مطالعهی سطحینگر میباشد.
دکتر اعظم جمشیدی توانا، دکتر محمدرضا امام جمعه، دکتر علیرضا عصاره،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1395 )
چکیده
معلمان آینده، دانشجومعلمان کنونی هستند که آموزش آنان به منظور معلمی در عرصه پیوند نظر و عمل، با تمرکز بر توسعه دانش معلمی در برنامه کارورزی به عنوان جز مهمی از برنامه تربیت معلم تدوین شده است. یکی از مولفه های اثرگذار در این برنامه پیش از خدمت در مدارس، مربی است که این پژوهش در صدد مطالعه آن است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی- پدیدارشناسی و با تمرکز بر چهار شرکت کننده، از میان 22 مورد مطالعه انجام شده است . همچنین مصاحبه نیمه ساختاری با مربیان آنان صورت گرفته است. داده ها از طریق کدگذاری و مقوله بندی اشتراس و کوربین تجزیه و تحلیل شده اند. تحلیل داده ها نشان از آن دارد که مربی، نقش را گاه به صورت مربی به عنوان مقلد، گاه به شکل شریک تجارب و گاه به شکل مجموعه ای از بازاندیشی ها نشان می دهد.
دکتر اصغر سلطانی،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1395 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، کاوش مبانی و ریشههای نظریه برنامهدرسی عمل رایزنانه شواب است. به این منظور، پس از بررسی نظریه عمل رایزنانه شواب در مقدمه، مبانی و سرچشمههای آن در دیدگاههای ارسطو، دیویی و هابرماس بررسی شده است. بر این اساس، اینگونه استدلال شده است که شواب نظریه خود را با الهام از دیدگاههای ارسطو در تمایز میان فضیلتهای عقلانی و اخلاقی، مقولههای دانش و یادگیری از طریق عمل مفهومپردازی کرده است. همچنین تمایز میان امور نظری و امور عملی در اندیشه دیویی، دیدگاه او در تفکر به همراه کثرتگرایی در امور از شالودههای اساسی تکوین نظریه عملگرای شواب هستند. از سوی دیگر، ثنویت ابزاری – ارتباطی هابرماس، دیالوگ میان نمایندگان برای رسیدن به اهداف و شرایط گفتگو و مذاکره و همچنین تصمیمگیری در سطح خرد بر اساس عقلانیت ارتباطی، دلالتهای مهمی در نظریه عمل رایزنانه شواب داشتهاند.
دکتر زینب گلزاری، دکتر محمد عطاران،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1395 )
چکیده
این پژوهش به بررسی روایت های یک مدرس دانشگاه و اجرای آموزش به شیوه معکوس پرداخته است. پژوهش مورد نظر روایی است و به انگاره تحقیقات کیفی و تفسیر گرایانه تعلق دارد. منبع داده های این پژوهش روایت چهارترم آموزشی در آموزش عالی است. تحلیل داده ها نشان می دهد در این شیوه آموزشی با همان اجزای کلاس سنتی، سر و کار داریم اما چیدمان و نتیجه ای که از آن حاصل می شود، می تواند متفاوت باشد.در تفسیر این روایت، برخی چالشهایی که در مسیر اجرای این شیوه آموزشی وجود داشته اند مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.این پژوهش به تحلیل روایت" آموزش به روش معکوس" در آموزش عالی پرداخته است.
دکتر محسن حاجی تبار فیروزجائی، دکتر حسن ملکی، دکتر غلامعلی احمدی،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1395 )
چکیده
چکیده: هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی مفهومی کاهش فاصلۀ برنامۀدرسی قصدشده، اجراشده و کسبشده در نظام آموزش عمومی ایران است. بدین منظور دو پرسش اساسی مورد بررسی قرار گرفت: با چه الگویی می¬توان فاصلۀ سه برنامۀ¬درسی یاد شده را کاهش داد؟ الگوی پیشنهادی، تا چه حد معتبر است؟ روش این پژوهش، ترکیبی (کمّی و کیفی) است، به گونهای که برای تدوین الگو از فنون مختلف مانند مرور اسناد و مدارک و استنتاج استفاده شده است. بدین منظور ساختار الگو در هفت بخش شامل عوامل شکاف، مبانی نظری، فلسفه، هدف، جهتگیری، اصول و روش کاهش فاصلۀ ارائه شده است. همچنین به منظور اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی، با استفاده از شیوۀ نمونهگیری هدفمند، از نظرات صاحبنظرانِ برنامۀدرسی و کارشناسان شورای برنامهریزی درسی استفاده شده است که این افراد درسطح بالایی الگوی پیشنهادی را تأیید کردند. نتایج بدست آمده نشان میدهد که با توجه به شناسایی عوامل اساسی شکاف، میتوان الگوی متناسب با شرایط نظام آموزشی کشور طراحی نمود.
آقای عباس شکاری، دکتر احسان زارعی سبهتی، دکتر علی یزدخواستی،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1395 )
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش آموزشهای کارآفرینی گدار کسب و کار (KAB) بر مهارتهای کارآفرینی کارآموزان مراکز فنی و حرفهای میباشد. این پژوهش کاربردی بوده و روش آن از نوع توصیفی- همبستگی میباشد. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کارآموزان مراکز فنی و حرفهای ثابت دولتی و شعب شهری استان اصفهان است که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و دیگران، 285 نفر با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدهاند؛ ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامۀ استاندارد مهارتهای کارآفرینی و پرسشنامۀ محقق ساخته آموزشهای KAB با ضریب آلفای کرونباخ 92/0 برای هر دو پرسشنامه میباشد. نتایج پژوهش با استفاده از آزمونT مستقل و تحلیل واریانس و معادلات ساختاری لیزرل نشان میدهد که رابطۀ معنیداری بین آموزشهای کارآفرینی گدار کسب و کار (KAB) و ابعاد مهارتهای کارآفرینی (مهارتهای شخصی، مدیریتی و فنی) وجود دارد. همچنین بین آموزشهای کارآفرینی، الگوی گدار کسب و کار (KAB) بر حسب ویژگیهای جمعیتشناختی (جنسیت، نوع فعالیت، مدرک و رشتۀ تحصیلی) تفاوت معناداری مشاهده نشده است.
آقای رضا فزونی شره جینی، دکتر موسی پیری، دکتر سیروس اسدیان،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1395 )
چکیده
چکیده: پژوهش حاضر در زمینۀ یکی از اساسیترین مباحث روز در حوزۀ آموزش و پرورش و برنامهریزی درسی تحت عنوان "تربیت شهروندی ـ اجتماعی" انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی و جامعۀ آماری آنذمعلمان ابتدایی شهر تبریز که 337 نفر(276 زن و 61 مرد) به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و نسبتی انتخاب شدهاند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامۀ محقق ساخته روا و پایا براساس عناصر برنامۀ درسی بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون فریدمن و آزمون t استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در عنصر «هدفها»، مقولۀ ناتوانی هدفهای تربیت شهروندی در برقراری ارتباط مؤثر بین مدرسه و مؤسسات بیرون از مدرسه؛ در عنصر «محتوا»، بی توجّه به تلفیق مفاهیم و مهارتهای شهروندی در حوزههای مختلف یادگیری؛ در عنصر «فعّالیتهای یاددهی ـ یادگیری»، عدم اجرای فعّالیتهای مناسب و در عنصر «ارزشیابی»، عدم توجّه به خلاقیت و نوآوری فراگیران؛ بالاترین اولویت را در بین چالشهای مطرح شده به خود اختصاص دادهاند. هم چنین در نتایج آزمون t مستقل نیز نشان از وجود تفاوت معنیداری بین نظرات معلّمان مرد و زن در سه عنصر محتوا، فعالیتهای یاددهی ـ یادگیری و ارزشیابی دارد اما درخصوص عنصر هدف بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود ندارد.
محمد حسین زارعی، احمد رضا نصر اصفهانی، سید ابراهیم میرشاه جعفری، محمد جواد لیاقتدار،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی دیدگاههای متخصصان و مربیان دربارۀ ویژگیهای فردی و توانمندیهای تخصصی مربیان پیشدبستانی است. این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است که در انجام آن، از دو روش کمّی و کیفی استفاده شده است. جامعۀ آماری بخش کیفی شامل اعضای هیأت علمی دانشگاههای کشور، دانشجویان دکتری، مدرسان رشتۀ روان شناسی، برنامهریزی درسی و آموزش و پرورش دورۀ پیشدبستانی و بخش کمّی شامل مربیان در سال1394 در استان فارس و اصفهان میباشد. 20 نفر از نمونه در بخش کیفی، به روش هدفمند و شبکهای نمونهگیری شده و در بخش کمّی 566 نفر نمونه از روش طبقهای تصادفی انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تعیین روایی مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوا و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب الفای کرونباخ استفاده شده است. پس از انجام مطالعۀ مقدماتی و تجزیه و تحلیل پرسشنامهها مشخص گردید که پایایی ویژگیهای فردی 86/0 و توانمندیهای تخصصی 87/0 است. یافتههای کیفی بر اساس تحلیل محتوا مقولهبندی شده و یافتههای کمی با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده است. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که از دیدگاه مربیان در ویژگیهای فردی، برخورداری از سلامت روانی و شخصیتی از درجۀ اهمیت بیشتری برخوردار بوده و خودآگاهی، استقلال و جرأتورزی از کمترین اهمیت برخوردار است. در توانمندیهای تخصصی مربیان، توانایی مدیریت کلاس از نظر اهمیت در صدر گویههای مربوط قرار گرفته و آگاهی به فناوریهای جدید در حوزۀ پیشدبستانی از کمترین اهمیت برخوردار است.
دکتر عظیمه سادات خاکباز،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده
ظهور جریان نومفهومگرایی در عرصۀ برنامۀ درسی محل بروز چرخش بزرگی در هویت این رشته شده است. کتاب «فهم برنامۀ درسی» تألیف ویلیام پاینار را شاید بتوان برجستهترین اثر در این زمینه دانست. در این کتاب، جریانهای اثرگذار حوزۀ برنامۀ درسی ماقبل نومفهومگرایی، از نوع سنتی و عمل زده معرفی شده و نویسنده بر این اعتقاد است که گفتمانهای جدید برنامۀ درسی را باید مورد توجه قرار داد. این نکته موجب میشود، نظریۀ جوزف شواب[1] نیز در گروه نظریههای سنتی ماقبل نومفهومگرایی متهم گردد. مقالۀ حاضر، با واکاوی نظریۀ شواب و مشخص کردن تمایزات آن از نظریۀ تایلر و نومفهومگرایی، قصد دارد تا نقدی بر این تفکر وارد آورد و با ترسیم نقش نظریۀ شواب در تاریخ تحولات رشتۀ برنامۀ درسی، تبیین جدیدی برای رشتۀ برنامۀ درسی به عنوان یک قلمرو عملی، ارائه کند.
دکتر نادر سلسبیلی،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده
مجموعۀ تجارب و برداشتها، روند ها وجوانب کوشش های صورت گرفته در حوزه برنامه درسی ملی در نظامهای آموزشی مورد هدف، شامل ده کشور در چهار قاره جهان در قالب شش مؤلّفه زیر که در واقع ملاک ارزیابی و ترسیم تصویری از تجارب و برداشت های این نظامها از برنامه درسی ملی بوده است، مورد تحلیل و ارزیابی و جمع بندی قرار گرفته اند. مولفه های شش گانه ارزیابی شامل:1- هدفها و دیگر عناصر اصلی برنامه درسی، 2- برداشتها و مفهوم سازی ها از برنامه درسی ملی، 3- الزاماتِ قبلی، زمینه سازی ها، شرایط پذیرش، 4- ویژگی های ساختاری و اجرایی، 5- توجه به برنامه ریزی درسی مبتنی بر مدرسه و روند های نوآورانه، 6- توجه به حوزه دیدگاه های برنامه درسی، بوده است. مطالعه انجام شده، از نوع توصیفی و تحلیلی در حوزه برنامه درسی ملی است و از طریق بررسی نظری (تحلیل اسنادی کیفی) به قصد تحلیل و بازنمایی ویژگی های نظام های آموزشی جهانیِ مورد هدف باتوجه به ملاک های شش گانه، انجام شده است. با بررسی و تامّل مجددِ یافته های بدست آمده از جستجوگری در حوزه برنامه درسی ملی در نظامهای اموزشی مورد هدف، مقاله به جمع بندی و نتیجه گیری با توجه به مولفه های شش گانه پرداخته و توصیه هایی برای توجه به موضوع برنامه درسی ملی، ویژگی هدفها و عناصر آن، زمینه سازیها و الزامات و ویژگیهای ساختاری و روند های نوآورانه در تدوین آن، عرضه کرده است.
خانم زهره کرمی، دکتر فرهاد سراجی، دکتر یحیی معروفی،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی روایتپژوهی جهت توسعه حرفهای دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان است. الگوی برنامه درسی روایتپژوهی، مبتنی بر نظریات دیویی، برونر، شوآب، ویگوتسکی، دونالدشون ,کلندینین و کانلی است. در این الگو، یادگیری یک عمل فکورانه و مبتنی بر تجربه است؛ دانشجومعلمان با تفکر و تأمل در تجارب خود و دیگران، اقدام به ساخت معانی میکنند؛ آنها فعالانه دانش، مهارت و نگرش خود را از روایتها میآموزند و به توسعه حرفهای دست مییابند. در این پژوهش، دو سؤال اصلی مطرح است: 1. الگوی برنامه درسی روایتپژوهی برای توسعه حرفهای دانشجومعلمان دارای چه ویژگیهایی است و 2. آیا این الگو دارای اعتبار است؟ جهت پاسخ به این سؤالات از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شد. الگو طراحی شد و جهت اعتباربخشی در اختیار 20 نفر از متخصصان برنامه درسی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان قرار گرفت که درصد بالایی از متخصصان، الگو و بخشهای مختلف آن را مناسب ارزیابی کردند.
علی زند قشلاقی، دکتر محمود مهرمحمدی، دکتر هاشم فردانش،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده
مفهوم دانش قدرتمند، مفهوم بنیادین در نگاه مایکل یانگ در مقام جامعهشناس برنامۀ درسی است. او در خلال چهار دهه با صورتبندی این مفهوم، کوشیده است چارچوبی نظری برای برنامۀ درسی دانشبنیان فراهم آورد. با این همه نسبت این مفهوم با مؤلفههای نظریۀ برنامۀ درسی، نظام مدرسهای و امر تربیتی در میان تألیفات و کارهای پژوهشی فردی و مشترک یانگ، پراکندهاند. صورتبندی نظریۀ برنامۀ درسی بر اساس این مفهوم نخست نیازمند صورتبندی یکپارچه و جامعی از آن و استنتاج دلالتهایی است که بتواند مؤلفههای بنیادین و مؤلفههای ساختاری یک چارچوب نظری را تبیین نماید. این نوشتار میکوشد تا با ارجاع به کارهای یانگ، به تبیین و تفسیر مفهوم دانش قدرتمند بپردازد، برای این منظور قریب به اکثر نوشتههای یانگ به همراه آثاری از منتقدان و موافقان آرای او، در یک پژوهش فلسفی مطالعه شدهاند. در این مطالعه از روش کیفیِ تحلیلی مفهومی استفادهشده است. معرفتشناسی پشتیبان مفهوم دانش قدرتمند بررسی شده و ارتباط این مفهوم با جامعهشناسی، نظام مدرسهای و امر تربیتی بیان شده است. در پایان با رویکردی نظری، دلالتهای تربیتی این مفهوم برای ساخت یک نظریۀ برنامۀ درسی استنتاج گردیده است تا مبنایی برای نظر ورزی و پژوهش بیشتر باشد. |
دکتر سیروس اسدیان،
دوره 5، شماره 10 - ( 12-1396 )
چکیده
این پژوهش باهدف بررسی تأثیر تدریس موازی بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان پایه ششم در درس ریاضی و نگرش آنان نسبت به مدرسه انجامگرفته است. روش پژوهش شبه-آزمایشی و از نوع طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل دانشآموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 95 – 94 و حجم نمونه 70 نفر است که 35 نفر از آنان در گروه کنترل و 35 نفر در گروه آزمایش گمارده شدند به صورتی که در گروه آزمایش تدریس به شیوه موازی به مدّت 2 ماه انجام شد و در گروه کنترل از روش تدریس تک معلّمی (مرسوم) استفاده گردید. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره انجامشده بر روی نمره عملکرد تحصیلی ریاضی دانشآموزان در دو گروه آزمایش (تدریس موازی) و کنترل (تک معلّمی) نشان میدهد که بین نمره عملکرد تحصیلی ریاضی دانشآموزان گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری مشاهده میشود
دکتر محمد عطاران،
دوره 5، شماره 10 - ( 12-1396 )
چکیده
کتاب روایتی از کلاسهای درس دانشگاهی , آنگونه که عباس کاظمی در مقدمه آورده است, بخشی از گزارش پژوهشی مفصل است که از سال 1393 آغازشده و به دنبال تحقیق درباره کلاسهای درس و نارضایتی استادان و دانشجویان از کلاس است. دانشجویانی که از محتوای کلاسها ناراضیاند و استادانی که بیرغبتی دانشجویان به کلاس و درس آنها را آزار میدهد.
این کتاب شامل دو نوع گفتار است. در برخی از این گفتارها, افراد از تجربه زیسته خود سخن گفتهاند و در برخی دیگر, تحلیلها, ایدهها و نظرات خود درباره کلاس درس دانشگاهی را بیان کردهاند. همه آنها از تجربه تدریس خود نمیگویند, بلکه بعضی از آنها, ایدههایی عرضه میکنند.
آقای حسن کاویانی، دکتر محمدجواد لیاقت دار، دکتر بی بی عشرت زمانی، دکتر یاسمین عابدینی،
دوره 6، شماره 11 - ( 6-1397 )
چکیده
کلاس معکوس یک راهکار برای ایجاد تغییرات مثبت در آموزش است، از این رو در پژوهش حاضر سعی شد بر اساس روش سنتزپژوهی، یک الگوی اجرایی جامع از اجرای این شیوۀ آموزشی ارائه گردد. جامعۀ آماری شامل کلیۀ مقالات علمی معتبر در زمینۀ اجرای کلاس معکوس بوده که باتوجه به جست و جوی منظم در پایگاههای اطلاعاتی، بر اساس معیارهای ورود تعداد 1084 مقالۀ علمی شناسایی و در نهایت بر اساس معیارهای خروح تعداد 100 مقاله جهت تحلیل نهایی انتخاب شد. برای فراهم آوردن اطلاعات، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق برای گزارش و ثبت اطلاعات پژوهشهای اولیه استفاده گردید و جهت تحلیل یافتهها از الگوی شش مرحلهای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روشهای کدگذاری باز و محوری استفاده شد. طبق یافتههای بدست آمدۀ الگوی برنامهریزی درسی در کلاس معکوس شامل یک تغییر در ساختار کلاس درس میباشد که نقشها و مسئولیتهایی متفاوتی را برای مدرس و فراگیر ایجاد میکند. |
دکتر پروین بازقندی، دکتر سعید ضرغامی همراه، دکتر رضا محمدی چابکی،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر، بازاندیشی درباره نقش معلم در فرایند یاددهی/یادگیری مبتنی بر نظریه پیچیدگی است. برای این منظور نقش معلم در بینش سنتی کمنیوس و نیز بینش منتقدانه دیوئی مطرح شده و از نقش معلم در نظریه پیچیدگی دفاع شده است به گونه ای که مطالعه حاضر انگاره تسهیلگر نوپدیدی را به جای انگاره معلم بازنمایاننده پیشنهاد می کند. چنین است که نقش تسهیلگری مطابق با نظریه پیچیدگی، فراهم کردن بستر مناسب برای مشارکت همراه با درگیری و توجه، گوش فرادادن هرمنوتیکی، بکار آمدن نیروی تخیل و فی البداهگی، و نوپدیداری تفسیرهای گوناگون و پدیداری دانش و آگاهی نوپدید زمانی، غیرخطی، پیش بینی ناپذیر، خودسازمان و مشترک است. با چنین بینشی تسهیلگری و یادگیری همچون دو امر همزمان و پیوسته، که هیچ یک به معلم یا فراگیران نیز محدود نمی شوند، بسترساز نوپدیدآیی دانش زمانی و مشترک در سطح کلاس است.
دکتر سعید صفائی موحد،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، بررسی شیوه هدایت پایاننامهها و رسالههای دانشجویی توسط استادان راهنما در حوزههای علوم رفتاری است. بدین منظور با استفاده از راهبرد نمونهگیری ملاک محور، 45 دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری رشتههای مدیریت، علوم تربیتی، روانشناسی، مشاوره و اقتصاد به شیوهی هدفمند و با رعایت اصل اشباع دادهها برگزیده شده و با بکارگیری مصاحبههای نیمه ساختار یافته و غیر رسمی دادههای لازم جمعآوری شدند. بر اساس یافتههای حاصل و بر مبنای 4 معیار روابط قدرت، سطح یاددهی ـ یادگیری، میزان حمایت، و انتظار متقابل میتوان 4 سبک اصلی اساتید ایرانی در فرایند نظارت پژوهشی را به شرح ذیل دانست: سبک فرمانده ـ سرباز، سبک تسهیلگر ـ شبکه ساز، سبک آزاد گذارنده، و سبک استثماری
خانم ناهید السادات غضنفری هاشمی، دکتر نعمت اله موسی پور، دکتر علی حسینی خواه،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده
مفهوم «همافزایی» اولین بار در حوزه علوم زیستی و سپس در حوزه علوم مدیریتی پا به عرصه گذاشت. پس از ورود موفقیتآمیز این مفهوم در حوزههای علوم رفتاری، علوم اجتماعی، علوم سیاسی و علوم ارتباطات، بکارگیری آن در حوزه برنامه درسی نیز رایج شد. در این ورود، ترکیب «برنامه درسی همافزا» شکل گرفت. این صورتبندی مفهومی به نوعی از برنامهریزی درسی اشاره دارد که برنامه درسی را با پوششی گستردهتر از گذشته مطرح میکرد. «برنامه درسی همافزا» ظرفیتی برای ورود کارگزاران مدرسهای به عنوان اجزای برنامه درسی فراهم میآورد و از این طریق، از معنای مرسوم برنامه درسی فراتر میرود. این تصویر تازه از برنامه درسی، با تشریح دو بخش برنامه درسی صامت و برنامه درسی ناطق تبیین میگردد. در این مقاله، علاوه بر تشریح هویت این برنامه، مبانی، ویژگیها و دستاوردهای برنامه درسی همافزا معرفی میشود.
آقای علیرضا هوشمند، دکتر بختیار شعبانی ورکی، دکتر مقصود امین خندقی، دکتر علی مقیمی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده
نظریه پردازی در برنامه درسی روش شناسی تدوین نظریه است و بر این اساس دو ساختار تبیینی و تفهمی برای تدوین نظریه ها مشخص شده است. نظریه های تبیینی به سیاق علوم تجربی و نظریه های تفهمی با در نظر گرفتن درجاتی از درگیر شدن شخصی، تکرار ناپذیری و فهم پیچیدگی ها تدوین می شوند. در این مقاله دو ایده اصلی نظریه پردازی عینیت گرا-کاهش گرا و ذهنیت گرا -رمز و راز گرا و شاخه نومفهوم گرایی مربوط به آن در انطباق با نظریه های تبیینی و تفهمی قرار می گیرند و نابسندگی آنها در مواجهه با ساحت های حیات انسانی مشخص می شود. عصب پدیدارشناسی به عنوان درمان نابسندگی بخشی نگری و تفکیک منابع معرفتی و ذهنی معرفی و بر اساس اصول آن، مسائل به شکل شبکه ای از وجوه مختلف پدیدارهای متنوع و حالت های ناظر بر محتوای آنها صورت بندی می شود.