مصطفی عبدلی،
دوره 3، شماره 5 - ( 3-1394 )
چکیده
انجام دو کوچ سالانۀ عشایر کوچرو در طول سال تحصیلی تأثیرات زیادی بر کار مدرسه و یادگیری دانشآموزان عشایر بر جای میگذارد. تحقیق حاضر مطالعۀ موردی بوده و از نوع کیفی استفاده شده است. هدف مطالعه، بررسیِ رابطۀ زمان کوچ عشایر و زمان آموزش در مدارس عشایری است. به منظور بررسی میزان غیبت دانشآموزانی که به علّت دو کوچ سالانۀ عشایر و تأثیرات آن از مدرسه دور ماندهاند، اقدام به جمعآوری دادههای کمّی و کیفی یک مدرسۀ عشایری کوچرو در طول دو سال تحصیلیِ (90-89 و 91-90) شده است. پژوهنده در سالهای مذکور به عنوان معلم در این مدرسه مشغول به فعالیت بوده است. نتایج تحقیق گویای آن است که دو کوچ سالانۀ عشایر در مدرسۀ حاضر باعث افت ۳۴ درصدیِ زمانِ خالصِ آموزش (۵۵ روز از ۱۶۰ روز خالص برنامهریزیشده) و به تبع آن به هم ریختن برنامهریزی درسی آموزشی مدرسه، شتاب در آموزش مطالب درسی و به انجام نرسیدن آموزش کتابهای دانشآموزان در پایان سال تحصیلی شده است.
نرگس مرتاضی مهربانی، زهرا گویا،
دوره 3، شماره 5 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفههای تأثیرگذار بر تلفیق یادگیری حرفهای معلمان ریاضی با چگونگی تحلیل، تفسیر و تصمیمگیری آنان در دورۀ متوسطه میباشد. برای توصیف عمیقتر تجارب، انتظارات و باورهای معلمان ریاضی نسبت به ماهیّت همکاری آنان جهت بهبود عمل تدریس ریاضی، از روش «پدیدار نگاری» استفاده شده است. با تحلیل عمیقتر مصاحبههای انجامشده با معلمان ریاضی، از سه مقولۀ اصلی «حضور آموزشگرانِ معلمان ریاضی به عنوان هدایتگران گروههای معلمان»، «آشنایی با روشهای متنوع تدریس و تغییر آن، متناسب با ویژگیهای شخصی معلم، مدرسه و کلاس درس» و «برگزاری دورهها بهصورت گروهی»، به تدریج سه زیر مجموعۀ مرتبط با آنها، شکل گرفتند. این سه، شامل «تمرکز بر هدف و محتوای مشخص در گروهها»، «تفاوت بین یادگیری معلمان ریاضی بهعنوان بزرگسالان و یادگیری دانشآموزان» و «وجود دغدغههای مشترک بین اعضای گروه» بودند
عبدالحمید رضوی، خدیجه گرجی پشتی،
دوره 3، شماره 5 - ( 3-1394 )
چکیده
پژوهش حاضر، میزان انطباق بین دو برنامۀ درسی قصد شده و اجرا شده در دورۀ پیش از دبستان را مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعۀ مورد مطالعه مربیان مراکز پیشدبستانی غرب استان مازندران در سال 1388 بودند، 122 نفر از نمونههای پژوهش به صورت تصادفی خوشهای از شهرهای عباسآباد، چالوس، تنکابن و رامسر انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز بر اساس مطالعه و تحلیل اسناد مربوط به برنامههای پیش از دبستان و راهنمای برنامه و فعالیتهای آموزشی و پرورشی دورۀ پیشدبستانی مصوّب سال 1387 شورای عالی آموزش و پرورش و اجرای پرسشنامۀ بسته پاسخ پنج درجهای لیکرت گردآوری شد. این پرسشنامه، برنامۀ درسیِ در حال اجرا در سه بُعد اهداف، فعالیتها و روشهای ارزشیابی در دوره را از نظر مربیان میسنجد. اعتبار پرسشنامه با استناد به مطالب موجود در راهنمای برنامه و فعالیتهای آموزشی و پرورشی دورۀ پیشدبستانی و تأیید دو نفر از اساتید (ضریب کاپا) و نیز اجرای آزمایشی آن بر روی نمونهای از جمعیت مورد مطالعه تأیید شد. همچنین ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرانباخ 91/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از آمار توصیفی و آزمون تی تک متغیره استفاده شده است. نتایج نشان دهندۀ این است که بین اهداف، فعالیتها و روشهای ارزشیابی در برنامۀ درسی قصد شده با برنامۀ درسی در حال اجرا تا حدودی انطباق وجود دارد. بررسی مقایسهای بین نظرات پاسخگویان در تحقق اهداف نشان میدهد که بیشترین میزان تحقق اهداف مربوط به «حیطۀ شناختی» و کمترین تحقق اهداف مربوط به «حیطۀ عاطفی» میباشد. همچنین در مورد فعالیتهای اجرا شده توسط مربیان، فعالیتهای شعر و سرود، نقّاشی، قصّه، بحث گروهی و بازی به ترتیب اولویت، بیشترین فعالیت به کار گرفته شده است. در مورد چگونگی ارزشیابی توسط مربیان در برنامۀ اجرا شده ارزشیابی به روش مشاهده (46 درصد)، ارزشیابی به روش شفاهی (45 درصد) و ارزشیابی به روش مستمر (9 درصد) بیشتر از دیگر روشها مورد استفاده قرار گرفتهاند.
نیلوفر مرتضی نژاد، دکتر محمد عطاران، دکتر علی حسینی خواه، دکتر عفت عباسی،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده
آموزش کارآفرینی از حوزههای علمیای است که رشد سریعی دارد اما محتوا و روش تدریس آن مبهم است. در این مقاله مطالعات موجود دربارۀ عناصر برنامۀ درسی کارآفرینی - اهداف، محتوا، رویکردهای تدریس و ارزشیابی - گردآوری و با سنتز آنها ترکیبی بهینه ارائه شده است. معیار انتخاب این مطالعات، مطالعۀ یک یا چند عنصر فوق در دورۀ آموزش عمومی، طی سالهای 2016-2000 بوده است. در پایان هر بخش تجمیع یافتهها و نتیجهگیری کلی ارائه شده است. طبق یافتههای تحقیق، اهداف دورۀ ابتدایی، آشنایی با مفاهیم پایه، انگیزه، علاقه و روحیۀ کارآفرینانه و در دورۀ متوسطه، پرورش مهارتها و شایستگیهای کارآفرینی است. محتوا منطبق بر اهداف بوده و در سه سال نخست ابتدایی، تلفیقی و پس از آن به هر دو حالت تلفیق و درس جداگانه است. رویکردهای فعال تدریس، بهویژه رویکردهای استقرایی و شهودی مناسباند. رویکردهای ارزشیابی اصیل و عملکردی تناسب بیشتری با ماهیت کارآفرینی دارند؛ در نهایت باید اضافه کرد که ارزشیابیهای تکوینی در این عرصه حائز اهمیت هستند.
آقای امین بابادی، دکتر بختیار شعبانی ورکی، دکتر مقصود امین خندقی، دکتر مرتضی کرمی،
دوره 6، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده
امروزه گرایش فزاینده ای به رویکرد فرارشته ای در برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها مشاهده می شود. مطالعات فرارشته ای از عرصه، مقاصد و هدف ها به حوزه اعمال و اقدامات در حال گذار است. در این رهگذر عینیت بخشی به رویکرد فرارشته ای در قلمروی برنامه درسی و رساندن آن از مرحله طرح به حیطه عمل مشکلاتی فراروی کارگزاران برنامه درسی قرار دارد. در این مقاله با نظر به مواضع مختلف در خصوص فرارشته ای، چارچوب مفهومی و مدل برنامه درسی فرارشته ای مبتنی بر لایه های علی آموزشی تبیین شده است و چالش ها و تعهدات ناظر بر آن در چهار گروه؛ ملاحظات فلسفی و پداگوژیکی، مسائل و مسئولیت های موثر بر فرآیند تدریس، مسائل و مسئولیت های موثر بر دانشجویان، مسائل و مسئولیت های موثر بر طراحی دروس، دسته بندی و ارائه شده است.
دکتر زینب گلزاری،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف از این مطالعه موردی، تعیین تاثیر استفاده از کد های دسترسی سریع در افزایش انگیزه تحصیلی دانشجویان است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1397-1396 است که به صورت تصافی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از محتوای آموزشی مجهز به فناوری کدهای دسترسی سریع، به مدت یک ترم تحصیلی آموزش دیدند.فناوری کدهای دسترسی سریع بارکدی دو بعدی است که با کمک پوینده کدهای دسترسی سریع، بر روی تلفن همراه دوربین دار و تلفن هوشمند یا تبلت، قابل خواندن است. این بارکد می تواند محتوای آموزشی را به صورت متن، تصویر یا فیلم آموزشی، در اختیار کاربر قرار دهد. نتایج این مطالعه نشان داد که تلفیق کدهای دسترسی سریع با محتوای آموزش، بر افزایش انگیزه تحصیلی دانشجویان تاثیر مثبت دارد.
خانم مریم قاسمی، دکتر هاشم فردانش، دکتر جواد حاتمی، دکتر سلیمان احمدی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی، اجرا و ارزشیابی یادگیری الکترونیکی بر اساس پارادیم سوم و چهارم نظریه کاشمن انجام شد. روش پژوهش روش شبه آزمایشی و به روش آمیخته(کیفی و کمی) انجام شد. جامعهی آماری دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مجازی دانشکده آموزش پزشکی شهید بهشتی تهران بودند، با روش نمونهگیری در دسترس دانشجویان رشته آموزش پزشکی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه رضایت، انگیزه و آزمون دوره بود. که میزان پایایی آنها به ترتیب 86% و86% و 83%محاسبه شد. دادههایکمی و کیفی پژوهش به ترتیب با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی توکی و طریق نرم افزارmaxquda12 تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان دهندهی اثربخشی طراحیهای انجام شده بر اساس پارادیم سوم و چهارم نسبت به روشهای موجود از نظر دانشجویان دانشکده آموزش پزشکی در هر سه متغییر پیشرفت، انگیزه و رضایت بود.
خانم سمیه غلامی، دکتر ندا مذهب جعفری،
دوره 8، شماره 16 - ( 7-1399 )
چکیده
در اجرای برنامه درسی جدید، آموزش هنر به حاشیه رانده شده است. بدین منظور باید فعالیتهای علمی طرح ریزی شود که در آن فرد تلاش کند تا وضعیت نامطلوب موجود را به وضعیتی نسبتاً مطلوب تغییر دهد (اقدام پژوهی). هدف از این مطالعه تحقیق در مورد چالشهای معلمان کلاسهای ابتدایی در هنگام اجرای برنامه درسی آموزشی هنر و همچنین تبیین مفهوم اقدام پژوهی در تلفیق هنر به منظور پیاده سازی برنامههای آموزش هنری جدید است. روش مطالعه تلفیقی و بر اساس اقدام پژوهی بود. با به کارگیری هنرهای مختلف (تلفیق هنر) و بهینه سازی شرایط اجرای آن (اقدام پژوهی) مشخص شد که دانش آموزان به تغییر برنامه هنری برای چند محوری بودن آن علاقمند هستند و نتایج رضایت بخشی هم در زمینه آموزش و فراگیری آن ایجاد شد. پیاده سازی برنامه درسی جدید بر مبنای تلفیق هنر باعث افزایش مشارکت و بهرهمندی از تاثیرات متفاوت و موثر تلفیق هنر شد.
آقای سجاد پورباغبان، دکتر فیروز محمودی، دکتر اسکندر فتحی آذر، دکتر بهروز کوهستانی،
دوره 8، شماره 16 - ( 7-1399 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی در درس علوم براساس روش سنتزپژوهی انجام شد. جامعۀ آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات علمی معتبر در زمینۀ واقعیت مجازی بود که باتوجه به جست و جوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی، بر اساس معیارهای ورود تعداد 920 مقاله علمی شناسایی و در نهایت بر اساس معیارهای خروج تعداد 197 مقاله پژوهشی برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. برای گردآوری، گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سنتزپژوهی مارش(1991) و روش های کدگذاری باز و محوری انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی در درس علوم، برنامه ای دانش آموز محور است که نقش ها و مسئولیت های متفاوتی را برای فراگیر، مدرس و دانش، ایجاد می کند.
آقای اکبر سعیدنیا، دکتر فیروز محمودی، دکتر علی ایمان زاده، دکتر کیومرث تقی پور،
دوره 9، شماره 18 - ( 7-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پروژه STEM در دوره ابتدایی بر اساس روش سنتزپژوهی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه پژوهشهای علمی معتبر مرتبط با موضوع بود که با جستجوی منظم در پایگاههای اطلاعاتی و بر اساس معیارهای ورود و خروج، تعداد 67 پژوهش برای بررسی نهایی انتخاب شد. برای جمعآوری، ثبت و گزارش اطلاعات اولیه پژوهشها از فرم کاربرگ محققساخته استفاده شد. تحلیل یافتهها با استفاده از الگوی هفت مرحلهای هورد(1983) و روش کدگذاری باز و محوری انجام شد. برای تائید پایایی فرمول ضریب کاپای کوهن بکار برده شد که میزان توافق بین ارزشیابها 79درصد بود. طبق یافتههای پژوهش برنامه درسی مبتنی بر پروژه STEM برنامهای دانش آموزمحور است که برای تمامی عناصر برنامه نقشی متفاوت از برنامههای آموزشی سنتی و رایج تعریف میکند.
فرزانه تکبیری، محبوبه خسروی، نعمت اله موسی پور، حسن ملکی، رضا افهمی،
دوره 9، شماره 18 - ( 7-1400 )
چکیده
هدف این مقاله طراحی الگوی برنامهدرسی شخصی شده مبتنی بر هنرمفهومی در دورهابتدایی است. هنرمفهومی یکی از اقسام هنرپست
مدرن
[1] است که از منظر آن آموزش وبرنامهدرسی امری کاملا شخصی وموقعیتی است. بابکارگیری روشسنتزپژوهی به بررسی نظرات و منابع مربوط به هنرمفهومی اقدام شد و نُه مقوله اصلی هنرمفهومی شناسایی شده شامل توجه به: مسائل اجتماعی، سیاسی وفرهنگی/ رویکرد انتقادی/ چندفرهنگی/ خلاقیت/ تعامل با مخاطب/ بعد جهانی وبومی/ مسائل زیستمحیطی/ تنوع در تکنیک ورسانه. از سوی دیگر موضوع شخصی
سازیآموزش، که طی چنددهه گذشته مجددأ دارای اهمیت شدهاست، نشان می
دهد که برنامهدرسی وقتی می
تواند موثر و کارآمد باشد که با شخص به ماهوَ شخص ارتباط برقرار سازد. برای تحقق برنامهدرسی شخصیشده، مفاهیم: «سبک، چگونگی، سطح، محتوا، راهبرد وروشتدریس، رسانه، ارزشیابی، وقت ومکان» مطرح هستند. براین اساس، تلاش شد تا الگویی از ترکیب مفاهیم اساسی هنرمفهومی درقالب کلی برنامهدرسی شخصی
شده فراهم گردد که به تأیید نهایی متخصصان برنامهدرسی وهنرمفهومی رسیده است.
زهرا گویا،
دوره 9، شماره 18 - ( 7-1400 )
چکیده
کـاری است بـزرگ، راه عطــار!
زهرا گویا- سردبیر
تقدیم به پژوهشگر ژرفاندیش و اخلاقمدار عرصه تعلیموتربیت ایران آقای دکتر محمد عطاران که با دانشی عمیق و درهمتنیده با ادبیات و شعر و فلسفه و عرفان، برای انسان شأنیت قائل است و محور اصلی پژوهشهایش، «انسان» است. وی با ظرافت، به درون هزارتوی نهاد آدمی، نقب میزند تا این «پدیده» بیبدیل خلقت را بشناسد و بر رمزورازش نور بتاباند. با این روحیه، «پدیدارشناس» و «روایتپژوهی» خلاق و نواندیش شده و در این مسیر، کارهای ناب خلق نموده و دانشجویان و همرشتهایهایش را بهرهمند ساخته است.
به دلیل نام با مسمای آقای دکتر محمد عطاران، شعر را از «عطار نیشابوری» انتخاب کردم.
طاهره احمدی، پروین احمدی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده
هدف این پژوهش، مطالعه نظام مند کاربردهای تلفیق در برنامه های درسی دوه ابتدایی بود. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و با راهبرد فراترکیب بود. برای دستیابی به تبیین فوق از روش سنتز پژوهی و تکنیک تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه تحقیقات انجام شده داخلی از سال 1380 و پژوهش های خارجی از سال 2015 بود که طی واکاوی محتوایی دسته بندی و غربالگری انجام گرفته و 91 پژوهش که واجد شرایط و معیارهای مد نظر بودند به صورت هدفمند انتخاب شده ،کد گذاری و طبقه بندی صورت گرفته است.سپس با استفاده از تحلیل محتوا 5 کاربرد اصلی شناسایی شده که عبارتند از : کاربرد تلفیق در برنامه درسی تربیت بدنی، برنامه درسی هنر ، آموزش مهارت های زندگی در برنامه های درسی، کاربرد تلفیق ICT(فناوری اطلاعات و ارتباطات ) در برنامه های درسی، کاربرد تلفیق در طراحی و سازماندهی برنامه های درسی
امیراسماعیل اسدی، علی حسینی خواه، فرنوش اعلامی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مفهومی و کاربردی استارت-آپهای دانشآموزی برای برنامهدرسی دوره دوم متوسطه ایران است. این مطالعه در دسته پژوهشهای کاربردی با پارادایم کیفی به روش تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی انجامیافتهاست. ازاسناد ومنابع معتبر دست اول در زمینه اصطلاحات وکلمات کلیدی این پژوهش درکشورهای موفق، 45مورد به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شد. ابزارگردآوری اطلاعات برگههای یادداشت دستنویس و رایانهای(بانرمافزار MAXQDA2020)بود. شبکه مضامین استخراج شده دریافتهها حاکی از الگوی مفهومی باپنج مضمون فراگیر(شایستگیهای برنامهدرسی،راهبردهای آموزشی،دانشآموز،معلم و چالشهاو فرصتها) و الگوی کاربردی باپنج مضمون فراگیر(برنامهدرسی مدرسه،فعالیتهای آموزشی،فعالیتهای عملیاتی،فعالیتهای دانشآموز و فعالیتهای معلم)بود. نتایج این مطالعه نشان میدهد که درکشورهای موفق نظیرفنلاند،سوئد و... فعالیتهای مربوط به استارت-آپهای دانشآموزی ازسالها پیش آغازو به شکل معمول و مطلوبی درجریان است و باتوجه به اینکه این نوع فعالیتها در برنامههایدرسی ایران مغفول واقع شده، پیشنهاد میشود برنامهدرسی استارت-آپهای دانشآموزی دردوره دوم متوسطه براساس مختصات ارائه شده درالگوهای این پژوهش طراحی و اجرا گردد.
اعظم صفی پور، رضا افهمی، مرجان کیان،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
این مقاله با هدف سنجش اثربخشی سه روش سخنرانی، قصهگویی و نمایش خلاق مشارکتی در یادگیری آموزش میراث معنوی همچون مفاهیم گاهشماری با تمرکز بر جشنها و مراسم ایرانی بر دانشآموزان سوم ابتدایی موزه تماشاگه زمان تهران انجام شد.روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و جامعه آماری کلیه دانشآموزان دبستانی بازدیدکننده موزه بودهاند که از این جامعه آماری90 دانشآموز دختر و پسر به روش تصادفی ساده در قالب آزمایش( گروه سخنرانی به عنوان گروه گواه و دو گروه قصهگویی و نمایش خلاق مشارکتی به عنوان گروه آزمایش) مورد مقایسه قرار گرفتند. در تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای پژوهش از تکنیک تحلیل واریانس بین گروهی دو عاملی استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد بین سه روش آموزش قصهگویی، نمایش خلاق مشارکتی و سخنرانی در باب یادگیری میراث ناملموس(گاهشماری) تفاوت وجود دارد. همچنین بین دختران و پسران در باب یادگیری میراث ناملموس(گاهشماری) نیز تفاوت دیده میشود.
فریدون رمضی، کامران شیوندی چلیچه، الهه امینی فر، علیرضا عصاره،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
هدف پژوهش طراحی الگویی معتبربرای برنامه درسی مسئلهمحور در درس ریاضی دوره ابتدایی میباشد. رویکرد پژوهش کمی بوده ، در طراحی الگو که با روش مدلسازی ساختاری _تفسیری انجام شد 19 نفر از متخصصان برنامهریزی درسی و آموزش ریاضی شهرستان اراک شرکت داشتند. جهت تعیین اعتبار، با روش حداقل مربعات جزئی، الگوی طراحی شده در قالب پرسشنامه محققساخته در اختیار 355 متخصص به شیوه نمونهگیری تصادفی قرار گرفت. با شناسایی مولفههای اهداف در سطوح شناختی ، نگرشی ، مهارتی و محتوای برنامه درسی ، روش و ارزشیابی الگوی برنامه درسی مسئله محور، طراحی و اعتباریابی شد. نتیجه این پژوهش طراحی الگوی معتبر با 7 مقوله اصلی و 46 مقوله فرعی بود. یافتههای پژوهش نشان داد، ویژگیهای اهداف در سطح "شناختی" و "نگرشی" بهعنوان مولفههای زیربنایی الگوی برنامه درسی مسئلهمحور در درس ریاضی محسوب شده و بر ویژگیهای اهداف در سطح مهارتی تاثیرگذارهستند.ویژگیهای مهارتی برویژگیهای محتوای برنامه درسی،راهبرد وارزشیابی تاثیرگذارمیباشند.
سارا جلال پور، پروین احمدی، پروین صمدی،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر، تدوین راهنمای عمل برنامه درسی تلفیقی(یکپارچه) پایه سوم ابتدایی است. رویکرد پژوهش، کیفی (روش تحلیل محتوای کیفی) و جامعه پژوهش، کلیه کتابهای درسی پایه سوم ابتدایی و راهنماهای تدریس معلم هر کتاب بود. رویکرد برنامه درسی تلفیقی مضمونمحور (مفهوممحور و مهارتمحور) انتخاب شد. مفاهیم و مهارتها از کتابهای درسی و اهداف هر درس از راهنماهای تدریس معلم استخراج شد و همزمان کدگذاری صورت گرفت. کدهایی که دارای زمینه مشترک بودند در یک مقوله قرار گرفتند و مضامین (تم) تلفیقی برنامه درسی را تشکیل دادند. 192 کد اولیه بدست آمد. پس از طبقهبندی، 106 مقوله حاصل شد و در نهایت، 14 مضمون (تم) تلفیقی شکل گرفت. مضامین بدست آمده عبارتند از: جعبه ابزار پرکاربرد، نیازهای مهم، سواد مالی، آشنایی با شخصیتهای علمی و ادبی، نهادها، تغییر، شباهتها و تفاوتها، محافظت، مهربانی، تلاش، مهارت شمارش، مهارت اندازه گیری، مهارت رسم شکل، مهارت مرتبسازی دادهها در جدول و نمودار.
زهرا گویا،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
حوزه مطالعات برنامه درسی در ایران، از طرفی به بلوغ رسیده و در آموزش عالی، منزلت یافته است و ازطرف دیگر، جای این نگرانی است که به بحران هویتی دچارشود و تبدیل به ظرفی گردد که بیش از آنکه دغدغه حل مسائل واقعی جامعه ایران را داشته باشد، پذیرای انواع ابداع های نظریِ جهانی در این حوزه و البته با انتخاب معادل هایی به غایت سلیقه ای برای آنها شود. این نگرانی محدود به ایران نیست و درجهان نیز نگرانی های جدی بر سر تأثیر یافته های پژوهشی در علوم تربیتی و به ویژه برنامه درسی، بر بهبود وضعیت آموزشی و تدریس و یادگیری، در حال شدت گرفتن است. یکی از علت های اصلی این نگرانی، ناکامیِ یافته های پژوهشی در رویارویی با چالش های واقعی آموزش عمومی و عالی در جهان است. برای نمونه، دانشجویان تحصیلات تکمیلی به تولید پایان نامه و رساله در ارتباط با تدوین نظری برنامه های درسیِ مناسب برای آموزش صلح و شهروندی و تفکر انتقادی و خشونت پرهیزی و عدالت و نپذیرفتن آنچه که به آن باور ندارند و تبعیض جنسیتی و نظایر آن هستند. مجله های علمی پژوهشی هم به انتشار مقاله هایی می پردازند که مبتنی بر این یافته ها هستند. درحالی که جهان ناظر است که این مفاهیم عالی و متعالی، بیشتر و بیشتر از صحنه آموزش عمومی و عالی رنگ باخته اند و دنیایِ عمل، ناتوان از به کارگیری این نتایج نظری است. انتظار می رود که درچنین شرایطی، جامعه علمی به ارزیابی تولیدهای نظری خود و میزان اثرگذاری آنها بر واقعیت عمل همت گمارد و بپرسد که مشکل در کجاست؟ تا کجا و تا کِی، قراراست که این مسیر، بدون نقد و بازبینی پیموده شود و درحقیقت، هرکس کار خود را بکند؟ مگر می شود که «سواره نظر» از خود نپرسد که «به کجا چنین شتابان» و «پیاده عمل»، ناامید از این همه تبیین و طراحی و چارچوب و مدل و الگوی نظری، در تلاش برای رویاروییِ بهینه با چالش های روزانه باشد و تنها و خسته، اگر راه حل بهینه نیافت، به این بسنده کند که هزینه مشکلات را کاهش دهد و تنها امیدوار باشد که بتواند مسئله امروز را حل یا کنترل کند و خود را قانع کند که «چو فردا شود، فکر فردا کنیم»!