خانم مریم صیدخانی، دکتر یارمحمد قاسمی، دکتر فاطمه هواس بیگی،
دوره 8، شماره 16 - ( 7-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بازنمایی بعد اسلامیت و ایرانیت هویت ملی در محتوای کتابهای درسی فارسی بخوانیم و بنویسیم دورهی ابتدایی است که از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بهره گرفته شده است. کتابهای درسی فارسی دورهی ابتدایی با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تحلیل شدند. یافتههای این پژوهش، در بعد ایرانیت ۶ مقولهی اصلی و در بعد اسلامیت ۱۳ مقوله بوده، که حاکی از آن است ایدئولوژی حاکم در قالب گفتمان مسلط در تالیف کتابها تاثیرگذار بوده است. همچنین نظر به اینکه زمینهی کتابهای که مورد بررسی قرار گرفتهاند از نظر محتوا فارسی است و باید به ادبیات فارسی مربوط به کشور ایران بپردازد اما این پیشینهی پر بار ادبی به حاشیه رفته است. بازنمایی بعد اسلامیت حاکی از غالب بودن هویت اسلامی و اهمیت ویژه این بعد هویتی است؛ در نتیجه هویت ملی توازن خود را از دست داده و در معرض سوءگیری ایدئولوژیک قرار گرفته است.
مجید صالحی، مرضیه دهقانی، خانم محدثه خطاط،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف واکاوی نظرات دانشآموختگان و دانشجومعلمان در خصوص برنامهدرسی زایدرشته آموزش ابتدایی انجام شدهاست. رویکرد پژوهش کیفی و روش آن تحلیل مضمون میباشد. نمونهگیری به شیوه هدفمند بوده و 18 نفر جهت مشارکت با روش مصاحبه نیمهساختاریافته انتخاب شدند. یافتهها نشان میدهد که بخشهایی از محتوای برنامهدرسی این رشته به دلیل تئوریبودن، تکراریبودن، قدیمیبودن، منبع نامناسب، عدمتناسب دروس اختیاری و اجباری زاید و ناکارآمد هستند که بیشترین فراوانی دروس زاید هم مربوط به دروس عمومی و تعلیم و تربیت اسلامی است. همچنین، بخشهایی از برنامه درسی هم به دلیل تجارب یادگیری، زاید تلقی میشوند که مشارکتکنندگان به نقش استاد، دانشجو و ارزشیابی اشاره کردند. نتایج نشانداد که در بعد محتوا، ضروری است بخشهایی از برنامهدرسی عمومی، حذف و به دروس تخصصی و تخصصی-تربیتی اختصاص یابد. در بخش تجارب یادگیری هم میبایست فرایند اجرای و ارزشیابی برنامهدرسی مورد بازبینی قرارگیرد و زمینهای برای افزایش انگیزه دانشجومعلمان فراهمگردد.
علی حیاتی، شهرام اسکندری پور، علیرضا عصاره، رقیه حیدری،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده
مقاله حاضر با هدف فراتحلیل آثار معلمان پژوهنده استان زنجان با موضوع «آموزش و یادگیری» انجام گرفت. در این مقاله از روش فراتحلیل ترکیبی و مراحل ششگانۀ کریپندورف استفاده شد. از جامعهی هدف آن که شامل 129 اثر برگزیده استان(1396-1389) بود، تعداد 51 اثر در موضوع «آموزش و یادگیری» به عنوان نمونه مورد مطالعه تعیین و دادهها با کمک سه تحلیلگر و با استفاده از سه چک لیست(سیمای شکلی، ساختاری و محتوایی) استخراج گردید. یافتههای پژوهش از لحاظ شکلی بیانگر توجه بیشتر معلمان پژوهنده(زن، دوره ابتدایی، دارای سابقه شغلی متوسط، مدرک تحصیلی کارشناسی و رشتههای علوم پایه) به حوزه آموزش و یادگیری، در سیمای ساختاری(روش شناختی)بیانگر استفاده بیشتر معلمان پژوهنده از رویکرد انتقادی در مسألهیابی، از روش ترکیبی در گردآوری و تحلیل دادهها، از پیشینه نظری در پیشنهاد راهحلها و همچنین؛ در سیمای محتوایی(مفهوم شناختی) بیانگر مرتبط بودن اغلب مسائل آموزش و یادگیری، با ساختار و روش آموزش است.