هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک و ارتقا صلاحیت میانفرهنگی از طریق تجربه هنری در بین فرهنگ ایران و برزیل بوده است. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی بوده و شرکتکنندگان شامل دانشآموزان 9 ساله برزیلی میباشند. در این پژوهش تلاش شده است تجربه آموزشی در چهار مرحله علاقمندسازی، مقایسه دو فرهنگ، تجربه خلق هنر دوفرهنگی و بخش دیرپایی تجربه مورد بررسی قرار گیرد. برای پایایی و اعتبار یافتهها از روش مثلثسازی دادهها از نوع روششناختی استفاده شده است. یافتهها نشانگر افزایش ادراک فرهنگی از طریق تجربه هنری بوده است. همچنین تجربه هنری دوفرهنگی در خروج شرکتکنندگان از انکار و کاهش محسوس قطبیتگرایی موثر بوده و سبب تقلیل تمایز و پذیرش میانفرهنگی شده است. تجربه هنری سبب دیرپایی تجربه ادراک میانفرهنگی در کودکان میگردد.