9 نتیجه برای فتحی واجارگاه
آقای محمدتقی رودی، دکتر کوروش فتحی واجارگاه، دکتر محبوبه عارفی، دکتر رضوان حکیم زاده، دکتر مسعود شریفی،
دوره 6، شماره 11 - ( 6-1397 )
چکیده
رشتههای علمی با توجه به نیازهای نوین جوامع تغییر و تحول مییابند. رشتۀ مطالعات برنامۀ درسی نیز از این اصل مستثنی نیست. یکی از مفاهیم نوینی که در حوزۀ مطالعات برنامۀ درسی مطرح شده است، مشاورۀ برنامۀ درسی می¬باشد. تبیین و بازنمایی این مفهوم میتواند در بهبود سطح یادگیری و تحقق اهداف برنامۀ درسی مؤثر باشد. در پژوهش حاضر مشاورۀ برنامۀ درسی بهعنوان مفهومی تازه در حوزۀ مطالعات برنامۀ درسی موردبحث قرار میگیرد. رویکرد این پژوهش کیفی و از نوع مرور نظاممند میباشد. برای جمعآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای، بررسی اسناد و جستجوها در منابع داده و اطلاعات اینترنتی استفاده شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مفهوم مشاورۀ برنامۀ درسی جایگاه و مبنای نظری خود را در نظریههای نوِ مفهوم پردازان ازجمله نظریۀ پدیدارشناسی و اتوبیوگرافی برنامۀ درسی دارد. همچنین مشاورۀ برنامۀ درسی میتواند در ارتقاء سطح یادگیری و روشهای یاددهی- یادگیری و بهویژه توسعه و اعتلای شخصی فراگیران در چارچوب برنامههای درسی نقش مهمی ایفا نماید. رشتههای مشاوره و روانشناسی میتوانند در کنار حوزۀ مطالعات برنامۀ درسی در تحقق اهداف مشاورۀ برنامۀ درسی مؤثر باشند. |
خانم فاطمه شریفی اسدی ملفه، دکتر اباصلت خراسانی، دکتر کوروش فتحی واجارگاه، دکتر ابراهیم صالحی عمران،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
: هدف پژوهش حاضر، تعیین مؤلفههای اشتغال پذیری دانشآموختگان دانشگاهی از دید صاحبنظران آموزش عالی، کارفرمایان و صاحبنظران حوزه اشتغال و دانشآموختگان مشغول به کار بود. طرح این پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی و ابزار مورداستفاده در بخش کیفی مصاحبههای عمیق و مقایسه مداوم یافتهها با متون ادبیات پژوهش بود. جامعه آماری بخش اول- کیفی، شامل اساتید و صاحبنظران آموزش عالی، صاحبنظران حوزه اشتغال و کار و دانشآموختگان مشغول به کار و روش نمونهگیری در این بخش هدفمند و نظری بود که با روش تحلیل مضمون تجزیهوتحلیل شد. بخش کمی شامل اساتید و هیئتعلمی دانشگاههای شهید بهشتی و دانشگاه تهران بودند که با روش تصادفی طبقهای انتخاب شدند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای کمی در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی، آزمون تی استودنت، تحلیل واریانس عاملی، تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. روایی محتوایی مصاحبهها و پرسشنامه، ابزارهای مزبور بر اساس نظرات متخصصین برنامه درسی و صاحبنظران آموزش عالی بررسی و پس از تائید مورداستفاده قرار گرفت. اعتباریابی مصاحبه با استفاده از معیارهای چهارگانه گابا و لینکلن (1994 ) و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون کرونباخ 92/. تائید گردید. در این پژوهش 66 مؤلفهی اشتغال پذیری شناسایی شد که با مقایسه یافتهها با ادبیات پژوهش به 16 مقوله کاهش پیدا کرد و درنهایت در قالب سه مقوله اصلی دانش و مهارت اکادمیک، دانش و مهارتهای مرتبط با محیط کار، نگرش و ویژگیهای فردی دستهبندی شدند. مؤلفه کارگروهی و کار تیمی در رأس مؤلفههای اشتغال پذیری شناخته شد.
|
خانم ساراسادات خلیفه سلطانی، دکتر کورش فتحی واجارگاه، دکتر نعمت الله فاضلی، دکتر محبوبه عارفی، دکتر گلنار مهران،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده
جنسیت، درک و تفسیر متفاوتی از تجربۀ تربیتی را القاء میکند و درنتیجه، این تفاسیر متفاوت از تعاملات، و ظرفیتهای بالقوه می توانند نگاهی تازه به آموزش عالی را فراهم سازند. مقاله حاضر با بهرهگیری از پژوهش روایتی و با رویکرد نظری پساساختارگرایی به جنسیت در پی توصیف تجربه زیسته زنان دانشجو دکترا رشته علوم تربیتی و چگونگی درک و تفسیر آنان از جنسیت در طی مسیر تحصیل در آموزش عالی است. مشارکتکنندگان در پژوهش، شش تن از دانشجویان زن دکترا مشغول به تحصیل در رشته علوم تربیتی در یکی از دانشگاههای دولتی شهر تهران هستند که روایتهایشان از طریق دو مصاحبه گرداوری شد. مصاحبه نخست به صورت روایتی دربارۀ سفر تربیتی آنها در آموزش عالی به صورت حضوری و مصاحبه دوم به صورت نیمهساختاریافته باتمرکز بر موقعیتهای خاص بازگو شده در مصاحبه نخست، از طریق پیامرسانهای اینترنتی انجام شد.
آقای مرتضی بازدار، دکتر کورش فتحی واجارگاه، دکتر محبوبه عارفی، دکتر مقصود فراستخواه،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده
این پژوهش قصد دارد برنامه درسی زیرزمینی را در حوزه قومیت تبیین و شواهد عملی آنرا از محیط مدارس ایران،ارایه کند. رویکرد حاکم بر پژوهش حاضر ، باتوجه به ماهیت موضوع پژوهش ،کیفی است. ابزارها و روش های گرداوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه و مشاهده است .براساس نتایج این تحقیق،وقتی در برنامه های درسی رسمی،قومیت ها از جایگاه مناسبی برخوردار نباشند ودر بسیاری از موارد،تحقیر فرهنگی خرده فرهنگ ها را به دنبال داشته باشد،به عبارتی وقتی اشغال فرهنگی در مدارس اتفاق می افتد،در چنین شرایطی، قومیت به عنوان یکی از زمینه های اصلی شکل گیری برنامه های درسی زیرزمینی به شمار می رود.همچنین براساس تحلیل داده ها،7 مضمون اصلی مربوط به این پژوهش عبارتنداز:ارجحیت زبان مادری بر زبان رسمی،تعصب قومییتی ،مخالفت با محتوای برنامه درسی رسمی،بکارگیری نمادهای قومیتی در مدارس،گسترش موسیقی قومیتی و نمادهای آنها ، تحقیر قومیت های دیگر و گسترش افکار تجزیه طلبانه
آقای ایوب گرشاسبی، دکتر کورش فتحی واجارگاه، دکتر محبوبه عارفی،
دوره 8، شماره 16 - ( 7-1399 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی جایگاه قومیت در برنامه های درسی رسمی و پنهان دوره متوسطه نظام جدید آموزشی در سال تحصیلی 98-97 بود. روش پژوهش در بخش اول پژوهش شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوای کیفی بود. نمونه گیری در این بخش هدفمند بود و شامل 6 جلد کتاب در قالب بیش از 960 صفحه از کتاب های تاریخ، جامعه شناسی دوره متوسطه دوم می شد. واحد تحلیل محتوا در این بخش؛ متن، تصاویر و فعالیت های کتاب های درسی بود. در بخش دوم پژوهش نیز روش تحقیق کیفی و از نوع قوم نگاری بود و ابزارهایی چون ژورنال های دانش آموزی و مصاحبه های غیررسمی در جمع آوری اطلاعات به کار گرفته شد. در نهایت بر اساس یافته های این پژوهش می توان اذعان داشت که جایگاه قومیت در برنامه های درسی رسمی و پنهان مقطع دوم متوسطه نامطلوب بود.
زهرا سادات مهماندوست قمصری، کوروش فتحی واجارگاه، اباصلت خراسانی، سعید صفایی موحد،
دوره 9، شماره 17 - ( 1-1400 )
چکیده
برنامه درسی محیطکار بهعنوان یکی از وجوه نوظهور رشته برنامه درسی به دنبال کاربست یافتههای این رشته مطالعاتی در یادگیری محیط کار هست. هدف این پژوهش، بررسی جنبههای مختلف برنامه درسی محیط کار در اسناد مرتبط و طراحی الگو برنامه درسی محیط کار است. بدین منظور از روش تحقیق سنتزپژوهی مضمونی استفاده شده و جامعه پژوهش کلیه آثار منتشرشده در این حوزه از سال 1993 تا 2017 در هشت پایگاه اطلاعاتی معتبر و نمونه مورد بررسی شامل 36سند میباشد که با استفاده از نرمافزار MAXQDA18 دستهبندی و سازماندهی شدند. بر اساس نتایج بهدستآمده برنامه درسی محیط کار بهعنوان مضمون اصلی، دارای چهار مضمون «وجوه»، «عوامل مؤثر»، «عناصر سازنده» و «پیامدهای مورد انتظار» میباشد. هرکدام از مضامین نیز دارای سطوح متنوعی هستند که در ارائه الگو برنامه درسی محیط کار به کار گرفتهشدهاند. الگو ارائهشده دارای عوامل اثرگذار، چرخه برنامه درسی و پیامد متصور از برنامه درسی محیط کار میباشد.
کبری بهاءلو هوره، زهرا گویا، محبوبه عارفی، کوروش فتحی واجارگاه،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده
به منظور شناسایی دانش های مورد نیاز آموزشگران ریاضی که مسئولیت تدریس ریاضی به معلمان آینده را دارند، پژوهشی با رویکرد کیفی طراحی شد که تمرکز آن، بر مبحث ضرب و تقسیم کسرها بود. شرکتکنندگان در این مطالعه، دو آموزشگر ریاضی در حال تدریس مجازی در دانشگاه فرهنگیان بودند. داده های این تحقیق که در زمان همهگیری کووید-19 انجام شد، از چهار منبع کلاس درس، مصاحبههای نیمه ساختاریافته، درسنامههای مدرسان و یادداشتهای میدانی نویسنده اول جمعآوری شد. پس از چندینبار کاهش نظاموار دادههایِ تجمیع شده، سه ظاهر شدند. سپس بر اساس آنها، چارچوبی با چهار مؤلفه «دانش محتوایی-موضوعی ریاضی»، «دانش برنامه درسی ریاضی»، «دانش بدفهمیهای ریاضی» و «دانش متناسبسازی تدریس ریاضی با موقعیت» برای دانش های مورد نیاز آموزشگران ریاضی، تدوین شد.
زهرا پروازی مقدم، کوروش فتحی واجارگاه، دکتر کامبیز پوشنه، دکتر علی اکبر خسروی بابادی،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
Vﭼﮑﯿﺪه: هدف ازپژوهش حاضرواکاوی برنامه درسی متناسب با ویژگیهای نسل zبوده است.این مطالعه با رویکرد کیفی،ازنظر هدف کاربردی وﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﻈﺮیﮥ ﺳﯿﻮﻓﺎﻧﮓوﺷاتﻮن دارای تحلیل محتوای استقرایی بوده است.این پژوهش،با مصاحبۀ نیمه. ساختاریافته و نمونه. گیری هدفمند و مشارکت 23 نفر،از خبرگان علمی، اجرایی و20 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه با گروه های کانونی انجام شد.پس از ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﻫﺎیﻧﯿﻤﻪﺳﺎﺧﺘﺎریافته،ضمنﻣﺮاﺣﻞﮐﺪﮔﺬاری،تحلیل دادهها انجام شده است.برای تامین اعتبار یافتهها از روش مذاکره با ﻫﻤﮑﺎران ونظر ممیز بیرونی و ﺑـﺮای پایایی از روش ﻟﯿﻨﮑﻠﻦ و ﮔﻮﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده شده است.یافتهها: علاوه برتأکیدبر اهمیت شناخت نسلی وویژگیها،ترجیحات و نیازهای نسل z نشان میدهند که برنامه درسی متناسب با ویژگیهای نسلz ناظر بر200 شاخص و 30مؤلفه و 10 اصل هستند که این 10 اصل عبارتنداز:(منطق،اهداف،محتوی،راهبردهاییادگیری،ویژگیهای معلمان نسل z، موقعیتهای یادگیری سنجش وارزشیابی، عوامل زمینهای، پدیدههای نوظهور، چرخشهای نوگرا ) که منتج به استخراج چارچوب مفهومی برنامه درسی متناسب با ویژگیهای نسل z گردید.
همایون رهیاب، کوروش فتحی واجارگاه، اسماعیل جعفری، نعمت الله موسی پور،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده
منظور از انجام این پژوهش، تبیین سیر تحول وبازنگری برنامه های درسی آموزش عالی افغانستان بعد از 11 سپتامبر 2001 در افغانستان است. روش پژوهش کیفی از نوع تاریخی است و پژوهشگر تلاش نموده سیر بازنگری برنامه های درسی آموزش عالی را در این دوره با دیدگاه تحلیلی نشان دهد. نتایج نشان میدهد که برنامه درسی در نظام آموزش افغانستان تا اکنون جهت گیری های متفاوتی داشته است.تجربه ای که از دوره های برنامه ریزی درسی دانشگاهی قبل و بعد از 11 سپتامبر حاصل می شود، گذار از یک نظام برنامه ریزی درسی نسبتآ غیر منظم (قبل از 11 سپتامبر) به سمت نظام برنامه ریزی درسی متمرکز(بعد از 11 سپتامبر) و سرانجام به سمت نظرخواهی و واگذاری اختیارات نسبی برای برنامه ریزی درسی به دانشگاه ها بود. درنتیجه ۱۶۵ رشـته تحصیلی شناسـایی شد که باید بازنگری می شد؛ از جمله آن برنامه درسی 71 رشته تحصیلی تا سال1400 بازنگری گردید.