چکیده: پژوهش حاضر در زمینۀ یکی از اساسیترین مباحث روز در حوزۀ آموزش و پرورش و برنامهریزی درسی تحت عنوان "تربیت شهروندی ـ اجتماعی" انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی و جامعۀ آماری آنذمعلمان ابتدایی شهر تبریز که 337 نفر(276 زن و 61 مرد) به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و نسبتی انتخاب شدهاند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامۀ محقق ساخته روا و پایا براساس عناصر برنامۀ درسی بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون فریدمن و آزمون t استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در عنصر «هدفها»، مقولۀ ناتوانی هدفهای تربیت شهروندی در برقراری ارتباط مؤثر بین مدرسه و مؤسسات بیرون از مدرسه؛ در عنصر «محتوا»، بی توجّه به تلفیق مفاهیم و مهارتهای شهروندی در حوزههای مختلف یادگیری؛ در عنصر «فعّالیتهای یاددهی ـ یادگیری»، عدم اجرای فعّالیتهای مناسب و در عنصر «ارزشیابی»، عدم توجّه به خلاقیت و نوآوری فراگیران؛ بالاترین اولویت را در بین چالشهای مطرح شده به خود اختصاص دادهاند. هم چنین در نتایج آزمون t مستقل نیز نشان از وجود تفاوت معنیداری بین نظرات معلّمان مرد و زن در سه عنصر محتوا، فعالیتهای یاددهی ـ یادگیری و ارزشیابی دارد اما درخصوص عنصر هدف بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود ندارد.