7 نتیجه برای نصر
محمد رحمان پور، احمدرضا نصر اصفهانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده
چکیده: برنامه درسی همواره مهمترین عنصر هر نظام آموزشی به شمار میرود که تحقیقات نسبتاً گستردهای را به خود اختصاص داده است. این پژوهش با رویکرد کمی و با استفاده از روش تحلیل محتوای اسنادی به بررسی روششناسی پژوهشهای برنامه درسی در حوزه آموزش عالی پرداخت. به این منظور از میان پژوهشهای انجام گرفته در این حوزه، تعداد 30 پژوهش داخلی از 13 مجله و 30 پژوهش خارجی از 14 مجله معتبر با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که در پژوهشهای خارجی برنامه درسی رویکرد کیفی، رویکرد غالب بود بهطوری که 60% پژوهشها مبتنی بر رویکرد مزبور بود. در این میان پژوهشهای موردی و پدیدارشناسی به ترتیب با 50% و 5/37% دارای بیشترین کاربرد در میان پژوهشگران بود. همچنین نتایج پژوهش حکایت از آن داشت که در ایران رویکرد کمّی در ایران، رویکرد غالب پژوهشی با 50% فراوانی بود. در این میان روش پژوهش پیمایشی با فراوانی 8/85%، پرکاربردترین روش بود. همچنین این پژوهش نشان میدهد که روند پژوهشها در تحقیقات داخلی و خارجی حاکی از روند کمی به سوی کیفی و ترکیبی است. البته این روند در تحقیقات خارجی فراوانتر بود.
محمد حسین زارعی، احمد رضا نصر اصفهانی، سید ابراهیم میرشاه جعفری، محمد جواد لیاقتدار،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی دیدگاههای متخصصان و مربیان دربارۀ ویژگیهای فردی و توانمندیهای تخصصی مربیان پیشدبستانی است. این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است که در انجام آن، از دو روش کمّی و کیفی استفاده شده است. جامعۀ آماری بخش کیفی شامل اعضای هیأت علمی دانشگاههای کشور، دانشجویان دکتری، مدرسان رشتۀ روان شناسی، برنامهریزی درسی و آموزش و پرورش دورۀ پیشدبستانی و بخش کمّی شامل مربیان در سال1394 در استان فارس و اصفهان میباشد. 20 نفر از نمونه در بخش کیفی، به روش هدفمند و شبکهای نمونهگیری شده و در بخش کمّی 566 نفر نمونه از روش طبقهای تصادفی انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تعیین روایی مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوا و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب الفای کرونباخ استفاده شده است. پس از انجام مطالعۀ مقدماتی و تجزیه و تحلیل پرسشنامهها مشخص گردید که پایایی ویژگیهای فردی 86/0 و توانمندیهای تخصصی 87/0 است. یافتههای کیفی بر اساس تحلیل محتوا مقولهبندی شده و یافتههای کمی با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده است. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که از دیدگاه مربیان در ویژگیهای فردی، برخورداری از سلامت روانی و شخصیتی از درجۀ اهمیت بیشتری برخوردار بوده و خودآگاهی، استقلال و جرأتورزی از کمترین اهمیت برخوردار است. در توانمندیهای تخصصی مربیان، توانایی مدیریت کلاس از نظر اهمیت در صدر گویههای مربوط قرار گرفته و آگاهی به فناوریهای جدید در حوزۀ پیشدبستانی از کمترین اهمیت برخوردار است.
خانم ستاره موسوی، دکتر محمدرضا نیلی، دکتر احمدرضا نصر، دکتر محمد مسعود،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده
هدف این مطالعه، شناسایی شاخصهای نوآوری در فعالیتهای یاددهی و یادگیری رشتههای هنری بر حسب رویکرد ساختنگرایی و بررسی میزان کاربست آنها در دانشگاه هنر اصفهان میباشد. این پژوهش از رویکرد کمّی و کیفی استفاده شده است. جامعه آماری بخش کیفی تحقیق حاضر، جمعی از صاحب نظران در آموزش هنر و متخصصان برنامههای درسی در سطح کشور و اعضای هیأت علمی دانشگاه هنر اصفهان بودند، که به روش نمونهگیری هدفمند تعداد 19 نفر از آنان انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی نیز، تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه هنر اصفهان بودند که به روش نمونهگیری تصادفی تعداد 285 نفر از آنان انتخاب شدند. دادههای پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامۀ محقق ساخته گردآوری شده است. برای تعیین روایی مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوا و برای برآورد پایایی پرسشنامه، از ضریب آلفای کرانباخ بهره گرفته شده است. طبق نتایج تحقیق در بخش کیفی مهمترین شاخصهای نوآوری در فرایند یاددهی و یادگیری عبارت است از: کاربست یادگیری تجربی، توجه به خود راهبری، توجه به مهارتهای تفکر، ارزشیابی کیفی و مداوم، توجه به اصول آموزش مبتنی بر دیالوگ و اکتشاف هنری و بهرهگیری از دیدگاهها و دانش نوین در زمینۀ تحلیل آثار هنری. همچنین نتایج بخش کمّی بیانگر آن است که میزان کاربست شاخصهای نوآوری، کمتر از حد متوسط میباشد. برگزاری دورههای دانشافزایی، استفاده از تجارب صاحبان هنر و اساتید هنر، بازبینی مداوم برنامههای درسی بر اساس شاخصهای سازندهگرایی از جمله پیشنهادهایی هستند که نوآوری و بازنگری در فعالیتهای یاددهی و یادگیری برنامههای درسی هنر را تسهیل میکند.
آقای حسین قربانی، دکتر ابراهیم میرشاه جعفری، دکتر احمدرضا نصر، دکتر محمدرضا نیستانی،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامۀدرسی کارورزی مبتنی بر خودشرح حال نویسی مشارکتی در نظام تربیت معلم ایران است. در این پژوهش تلاش شده است تا نخست با استفاده از روش اسنادپژوهی، منابع و متون تخصصی مرتبط با موضوع، مورد تحلیل قرار گیرد تا مبانی علمی خودشرح حال نویسی مشارکتی استخراج شده و متعاقبآ دلالت های عناصر برنامۀدرسی این نوع از کارورزی تدوین گردد. در گام دوم، پرسشنامۀ محقق ساخته تدوین و به منظور اعتباربخشی الگوی پیشنهادی از نظرات اساتید برنامۀدرسی و مدرسان واحدهای درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان استفاده شده است. طبق یافته های پژوهش اجرای مطلوب برنامۀدرسی کارورزی نیازمند همیاری و فعالی تهای مشارکتی و چندجانبه میان دانشجومعلمان، استادان و معلمان راهنما است و آنچه به این همیاری معنا می بخشد روایت ها و تجارب زندگی قابل پیوند با اهداف واحدهای درسی کارورزی و موضوعات درسی است.
خانم سیده صدیقه عسگری، دکتر احمدرضا نصر، دکتر محمدجواد لیاقتدار، دکتر ابراهیم ریحانی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده
«هدف از این مقاله، بررسی ارتباط بین مبحث جبر در کتابهای درسی گذشته با چگونگی سازماندهی این موضوع توسط معلمان ریاضی در زمان حال است. با این هدف، دو محور مورد مطالعه قرار گرفته است که یکی نحوه آغاز و ارائه مبحث جبر در تاریخ ریاضی ایران و در کتابهای درسی ریاضی در دورههای گذشته در ایران و دیگری، نقش محتوای کتابهای گذشته در شکلگیریِ سازماندهی و تدریس جبر توسط معلمان ریاضی است. روش تحقیق، تحلیل محتوا و تحلیل تاریخی و اسنادی بوده است. این مطالعه نشان داد دانش و روشهای آموزشی معلمان منطبق بر محتوای جبر کتاب فعلی ریاضی هفتم نیست و حدود 3/1 دانش آنان، مبتنی بر تجربههای حاصل از محتوای کتابهای درسی گذشته است.»
مرضیه معتمدی محمدآبادی، احمدرضا نصر اصفهانی، بی بی عشرت زمانی، عباس اسدی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تدوین چارچوب برنامهدرسی سوادرسانهای در دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه صاحبنظران است. این پژوهش با رویکرد کیفی از طریق مصاحبه با 28 نفر از متخصصان علوم ارتباطات، علوم تربیتی و فعالان سوادرسانهای انجام شد. نمونهگیری بهصورت هدفمند تا حد اشباع انجام شد. برای تعیین روایی مصاحبه از روایی محتوایی استفاده شد و دادهها به روش تحلیل محتوای استقرایی تحلیل شد. بر اساس دیدگاه متخصصان، اهداف برنامهدرسی سوادرسانهای شامل رسانهشناسی، اصلاح سبک مصرف رسانهای، توسعه اخلاق کاربری، پرورش شهروند فعال و تربیت معلم مولد میباشد. همچنین محتوا شامل مفاهیم وکلیات، تکنیکهای ساخت رسانهای، نقد وتحلیل پیامها، رژیم مصرف رسانهای، ملاحظات اخلاقی و کاربست رسانه است. بدین منظور باید روشهای توضیحی، مسئلهمحور، مشارکتمحور، انتقادی و کارگاهی برای تدریس بهکار رود و از شیوه ارزشیابی مشاهدهای، عملکردی، پروژهای، آزمون و خودارزیابی استفاده شود. چارچوب بهدست آمده میتواند مبنایی برای طراحی برنامهدرسی سواد رسانهای در دانشگاه فرهنگیان باشد.
فاطمه یزدانی، فریدون شریفیان جزی، احمدرضا نصر اصفهانی، احمد شانه ساززاده،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای ضروری اشتغالپذیری دانشآموختگان رشته مهندسی عمران بوده است که از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت گردآوری دادهها از نوع میدانی است و با توجه به هدف پژوهش از روش کیفی پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه آماری شامل مهندسان حرفهای عمران تحت عنوان کارفرمایان حوزه مهندسی عمران بوده و از رویکرد نمونه گیری هدفمند با روش گلوله برفی برای جمع آوری نمونه به تعداد 20 نفر استفاده شده است. شیوه جمعآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و به منظور تحلیل یافتهها از مقولهبندی استفاده شده است. روش اعتباریابی دادههای مصاحبهها، از نوع روایی درونی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد از نظر کارفرمایان حوزه مهندسی عمران مهمترین مؤلفههای اشتغالپذیری رشته مهندسی عمران شامل6 مولفه بود که عبارتند از دانش تئوری و تخصصی، دانش بین رشتهای، دانش عملی و فنی، مهارتهای کار جمعی، مهارت های شغلی و بینش مهندسی است.