جستجو در مقالات منتشر شده



نسرین مهدوی، زهرا نیکنام، محمد عطاران، نعمت اله موسی پور،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده

هدف ازاین پژوهش واکاوی کنش حرفه‌ای آموزشگران رشته آموزش ابتدائی دانشگاه فرهنگیان درزمینه دانش پداگوژی محتوااست. دراین پژوهش ازرویکردکیفی استفاده شدوبه شیوه هدفمند7 نفرازآموزشگران دانشگاه فرهنگیان انتخاب شدند.جمع‌آوری داده‌ها از طریق مصاحبه ومشاهده کلاس، به‌طور هم‌زمان، صورت گرفت. براساس تفسیرآموزشگران از مؤلفه‌های دانش پداگوژی محتوا، آموزشگران دردوگروه نابسته به زمینه و وابسته به زمینه دسته‌بندی شدند.آموزشگران نابسته به زمینه هدف از پداگوژی محتوا راچگونگی بازنمایی هدفمندموضوع درسی می‌دانند.آن چه باور اصلی استادان را درشکل‌گیری آموزش محتوا معنی‌دارساخته، فرصت‌های یادگیری است که برای دانشجویان به صورت تجویزی وازبیرون برنامه‌ریزی می‌کنند، رسالت استادونظام دانشگاهی در انتقال چگونگی بازنمایی مفاهیم وحقایق است درمقابل باوراصلی آموزشگران وابسته به زمینه ،خلق فضای مؤثریادگیری برای نقدکردن برنامه درسی مکتوب وفرصتهای یادگیری برابربرای دانشجویان با هدف خلق تجارب تحولی است. این باور در دانشجومعلمان شکل میگیردکه توانایی خلق دانش را دارند و می‌توانند فرصتهایی برای اندیشیدن شاگردان ابتدایی فراتر از موضوعات درسی و توصیه متخصصان مهیا کنند
 
فرزانه تاری، مرضیه دهقانی، نصیبه تاری،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده


هدف تحقیق حاضر، شناسایی عوامل موثر در انتخاب رشته علوم انسانی است. متناسب با این هدف، روش روایت­پژوهی از نوع خودشرح­حال­نویسی استفاده شد. منبع گردآوری داده­های این تحقیق، خاطره­ها و روایت­های دوران تحصیل محقق بود. تجزیه­و­تحلیل داده­ها با روش تحلیل مضمون انجام شد. در مجموع چهار مضمون اصلی (عوامل آموزشی، فردی، خانوادگی و محیطی) و 19 مضمون فرعی در دو محور شناسایی شد. یافته­ها در بخش عوامل موثر قبل و حین انتخاب رشته شامل عدم تعلق به مدرسه، نقش معلمان، تاثیر نمرات درسی، هدایت تحصیلی، کسب نتایج موفق، برخورداری از استعداد ادبی، ترس از شکست، هدفمندی، علاقه و رغبت، حمایت و پشتیبانی، سوابق تحصیلی و آینده­نگری شغلی بود. هم­چنین در بخش عوامل مرتبط پس از انتخاب رشته، کسب نتایج موفق، دریافت بازخورد مثبت، تشکیل هویت، کاهش انگیزه، شک و تردید، رضایت والدین، انتظارات بالا و برداشت نادرست بدست آمد که بیانگر پیامدهای مثبت و منفی این انتخاب بوده است.
 
دکتر پروین صمدی، خانم طاهره احمدی، دکتر پروین احمدی،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده

این پژوهش واکاوی ابعاد، مؤلفه‌ها و شاخص‌های شایستگی‌ معلم به‌مثابه یادگیرنده مادام‌العمر در اسناد مرتبط بود. رویکرد پژوهش از نوع کیفی با راهبرد فراترکیب است. روش پژوهش سنتز پژوهی و تکنیک تحلیل محتوا است. جامعه پژوهش شامل کلیه آثار منتشرشده در این حوزه بدون محدودیت زمانی در پایگاه‌های اطلاعاتی معتبر است که طی واکاوی محتوایی متناسب باهدف پژوهش دسته‌بندی و غربالگری انجام گرفت.57 سند  به‌صورت هدفمند انتخاب و کدگذاری و طبقه‌بندی اسناد با استفاده از نرم‌افزار MaxQDA 2020 انجام‌گرفته است. یافته ها نشان داد،ابعاد و مؤلفه‌های شایستگی معلم به‌مثابه یادگیرنده مادام‌العمر عبارت‌اند از: «مکانیسم‌ فردی (مهارت‌های فراشناختی، ویژگی‌های شخصیتی، مهارت‌های ارتباطی و میان فردی)»، «مکانیسم‌سواد اطلاعاتی و فناوری (صلاحیت‌های دیجیتالی، آشنایی باسواد اطلاعاتی، تعامل با فناوری در گستره زندگی)» و «مکانیسم‌ کنشگری (کنشگری در فرایند یاددهی- یادگیری، تأمل، یادگیری حرفه‌ای، توانایی فکری، هویت حرفه‌ای رشد یافته، آشنایی با مدیریت دانش پداگوژیک، تسلط بر زبان خارجی)».
نجمه سلطانی نژاد، رضوان صفیان بلداجی،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده

مقاله­حاضر باهدف واکاوی انگارههای معلمان ابتدایی ازمفهوم مدرسه دوست‌دارکودک بهمنظور استخراج مؤلفهها و موانع آن انجام شد. روش­پژوهش پدیدارشناسی بوده است و با 24 نفر از معلمان ابتدایی شهرتهران با سابقه­خدمت کم، متوسط و زیاد مصاحبههای نیمه­ساختاریافته کیفی انجام شد. برای تحلیل دادهها روش تحلیل مضمون براون و کلارک (2006) بکارگرفته شد. براساس تحلیل­مضمونی، 13 مضمون پایه، 5 مضمون سازماندهنده و یک مضمون اصلی فراگیر به عنوان مؤلفههای مدرسه دوست‌دارکودک؛ و 7 مضمون پایه، 3 مضمون سازماندهنده  و یک مضمون فراگیر به عنوان موانع تحقق مدرسه دوست‌دارکودک شناسایی شد. بر مبنای یافتهها، مدرسه دوست‌دارکودک از نظر معلمان شرکت­کننده در پژوهش باید در ابعاد مختلف مدیریت مدرسه، کادر آن، فضای فیزیکی، برنامه­درسی و میزان تعامل با خانواده کودک توجه ویژه به کودک، روحیه و شرایط او داشته باشد اما با وجود موانع متعدد، شرایط لازم برای تبدیل­شدن به چنین مدرسهای در بسیاری از مدارس ایران بالاخص مدارس دولتی وجود ندارد.
افسانه نجفی، مریم محسن پور، سهیلا غلام آزاد،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر توصیف ادراک معلمان دوره ابتدایی از چگونگی کمک به دانش‌آموزان در  آموزش مبحث حجم، با استفاده از روش مصاحبه مبتنی بر تکلیف بود. بدین منظور تکالیفی طراحی و همراه دو سوال کلی برای شش معلم دوره ابتدایی داوطلب که تجربه تدریس پایه‌های پنجم و ششم را داشتند، به اجرا در‌آمد. پاسخ‌ها باتوجه به مولفه‌های مدل فعال‌سازی شناختی در کلاس (کراوس و همکاران، 2008) تجزیه و تحلیل شد. نتایج مولفه آموزش نشان‌دهنده‌ی تاکید  معلمان بر استفاده از روش تدریس سخنرانی، استفاده اندک از بازنمایی‌های ملموس، برداشت‌های متفاوت از تعریف حجم، محدودیت تجسم فضایی و تکیه بر بازنمایی حسابی در حل تکلیف بود. در مجموع نتایج این پژوهش نیاز معلم‌ها به بهبود دانش در زمینه آموزش مبحث حجم را روشن می‌سازد و بدین منظور پیشنهادهایی ارائه شده است.
 

صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به دوفصلنامه نظریه و عمل در برنامه درسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Theory & Practice in Curriculum Journal

Designed & Developed by : Yektaweb