186 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
حسنعلی گرمابی،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
مقاله حاضر حاصل روایتپژوهی درباره ویژگیها و آموزههای تجارب معلمان در زمینه کاربرد هنر در آموزش و تدریس موضوعات غیر هنری است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی است بدین سبب با روش نمونهگیری هدفمند از نوع موارد مطلوب، ۵۷ معلم انتخاب و حاصل گردآوری روایت و تجارب آنان، ۲۲ مورد بوده است. ابزار گردآوری روایت، مصاحبه و همچنین قالب نوشتاری از نوع پرسشنامه باز پاسخ بوده است که برخی از معلمان روایتهای خود را بهصورت مکتوب و برخی بهصورت شفاهی ارائه نمودهاند. تحلیل روایتها از نوع تحلیل مضمون بوده و با روش کدگذاری سهمرحلهای برای استخراج مقولهها و مضامین انجام شده است. پایایی یافتهها با ارائه نتایج به مشارکتکنندگان و همکار جهت رسیدن به اتکاپذیری و سازگاری، روایی آنها نیز با روش بازبینی کدها توسط مشارکتکنندگان بررسی شده است. یافتههای پژوهش شامل سه دسته یافته مربوط به چرایی، چگونگی و نتایج کاربرد هنر در آموزش و تدریس میباشد.
سهیلا غلام آزاد،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
در پی آخرین اصلاحات برنامه و کتابهای درسی ریاضی دوره اول آموزش ابتدایی نظام آموزشی ایران و تجربه حدود یک دهه اجرای این برنامه، پژوهش حاضر با هدف مقایسه بین وضع مطلوب اجرای برنامه و برنامهدرسی اجرا شده ریاضی در این دوره انجام شد. چارچوب مورد استفاده در این مطالعه، مدل 10 عنصری َاکِر است. شناسایی ویژگیهای برنامهدرسی ریاضی اجراشده در دوره اول ابتدایی، با استفاده از طرح همسو سازی انجام شد. برای این منظور، دادههای کیفی از طریق مشاهده فرایند یاددهی- یادگیری در کلاسهای درس، مصاحبههای نیمهساختاریافته با معلمان، گزارشنویسی معلمان و هماندیشی با معلمانِ خبره در گروههای کانونی، گردآوری شدند. یافتههای این مطالعه بیانگر برخی تفاوتها، کاستیها و نقاط ضعف در اجرای برنامه درسی بودند که به تفکیک برای عناصر برنامه مورد بحث قرار گرفته و ارائه شدند. در نهایت، 25 راهکار برآمده از یافتههای این پژوهش برای برنامهریزیهای آتی پیشنهاد شد.
زهرا گویا،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
این شماره «دوفصلنامه نظریه و عمل در برنامه درسی» زمانی تقدیم خوانندگان گرامی می شود که جامعه ایران و به ویژه جامعه آموزش عمومی و آموزش عالی، با چالش های جدی و دوران ساز مواجهه بوده و هست. از شروع سال تحصیلی جدید، بارها بخشنامه های قاطعانه متمرکز و بدون انعطاف و اختیار، خطاب به مدیران مدارس و دانشگاه ها صادر شد که حتماً و حتماً و تحت هر شرایطی، لازم است که مانند قبل از تعطیلیهای دوران همهگیری کووید-19، آموزش ها به شکل فیزیکی/حضوری اجرا شوند و درواقع، کلاس های مجازی برچیده شوند. این درحالی بودکه از تجربه های گرانقدر آموزش مجازی استفاده نشد و برای انجام پژوهش های کاربردی با هدف امکان سنجی به منظور تلفیق دو تجربه غنی آموزش مجازی و آموزش فیزیکی در قالب «آموزش ترکیبی»، عملاً غفلت شد. حتی برای صرفه جویی در انواع هزینه ها و افزایش کیفیت آموزش های مدرسه ای و دانشگاهی نیز، به اینکار بها داده نشد. ولی درعوض، برخوردهای جزمی برای عبور از آموزش مجازی به آموزش فیزیکی شدت گرفت، درصورتیکه شرایط به گونه ای رقم خورد که بارها مسئولان به ضرورت هایی که خود تشخیص دادند، همان دستورالعمل های اکید را نقض کردند و دستور تعطیلی کلاسهای حضوری و ارائه و ادامه آموزش را به صورت مجازی صادرکردند. این وضعیت همچنان ادامه دارد و آونگ برگزاری کلاسهای درس از حضوری به مجازی، درحال نوسان است و با جدیت، این شیوه تصمیم گیری بدون دخالت مدیران مراکز آموزشی انجام می شود. از طرف دیگر، حوادث دردناکی رُخ داده که مهمترین شان، درگیرکردن مدارس و خوابگاه های عموماً دخترانه، با پدیدهای به نام «مسمویت سریالی» است که هنوز، اطلاعات دقیقی به جامعه داده نشده و اینبار، والدین به وحشت افتاده اند و بعضی از آنها، راهحل را در این دیده اند که فرزندان دختر خود را به مدرسه نفرستند.
سارا جلال پور، پروین احمدی، پروین صمدی،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر، تدوین راهنمای عمل برنامه درسی تلفیقی(یکپارچه) پایه سوم ابتدایی است. رویکرد پژوهش، کیفی (روش تحلیل محتوای کیفی) و جامعه پژوهش، کلیه کتابهای درسی پایه سوم ابتدایی و راهنماهای تدریس معلم هر کتاب بود. رویکرد برنامه درسی تلفیقی مضمونمحور (مفهوممحور و مهارتمحور) انتخاب شد. مفاهیم و مهارتها از کتابهای درسی و اهداف هر درس از راهنماهای تدریس معلم استخراج شد و همزمان کدگذاری صورت گرفت. کدهایی که دارای زمینه مشترک بودند در یک مقوله قرار گرفتند و مضامین (تم) تلفیقی برنامه درسی را تشکیل دادند. 192 کد اولیه بدست آمد. پس از طبقهبندی، 106 مقوله حاصل شد و در نهایت، 14 مضمون (تم) تلفیقی شکل گرفت. مضامین بدست آمده عبارتند از: جعبه ابزار پرکاربرد، نیازهای مهم، سواد مالی، آشنایی با شخصیتهای علمی و ادبی، نهادها، تغییر، شباهتها و تفاوتها، محافظت، مهربانی، تلاش، مهارت شمارش، مهارت اندازه گیری، مهارت رسم شکل، مهارت مرتبسازی دادهها در جدول و نمودار.
مجید صالحی، مرضیه دهقانی، خانم محدثه خطاط،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف واکاوی نظرات دانشآموختگان و دانشجومعلمان در خصوص برنامهدرسی زایدرشته آموزش ابتدایی انجام شدهاست. رویکرد پژوهش کیفی و روش آن تحلیل مضمون میباشد. نمونهگیری به شیوه هدفمند بوده و 18 نفر جهت مشارکت با روش مصاحبه نیمهساختاریافته انتخاب شدند. یافتهها نشان میدهد که بخشهایی از محتوای برنامهدرسی این رشته به دلیل تئوریبودن، تکراریبودن، قدیمیبودن، منبع نامناسب، عدمتناسب دروس اختیاری و اجباری زاید و ناکارآمد هستند که بیشترین فراوانی دروس زاید هم مربوط به دروس عمومی و تعلیم و تربیت اسلامی است. همچنین، بخشهایی از برنامه درسی هم به دلیل تجارب یادگیری، زاید تلقی میشوند که مشارکتکنندگان به نقش استاد، دانشجو و ارزشیابی اشاره کردند. نتایج نشانداد که در بعد محتوا، ضروری است بخشهایی از برنامهدرسی عمومی، حذف و به دروس تخصصی و تخصصی-تربیتی اختصاص یابد. در بخش تجارب یادگیری هم میبایست فرایند اجرای و ارزشیابی برنامهدرسی مورد بازبینی قرارگیرد و زمینهای برای افزایش انگیزه دانشجومعلمان فراهمگردد.
احمد عربی، علی رضا عصاره، اسماعیل عظیمی، سید محمد رضا امام جمعه،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش بررسی موانع، تسهیلگرها و راهکارهای ادامه اجرای روش نمونهسازی مشارکتی بازیهای آموزشی دیجیتال با رویکرد تفکر طراحی در ارتقای یادگیری ریاضی ششم ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر جونقان در استان چهارمحالوبختیاری بود. نوع پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی بود. ابزار گردآوری دادهها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. به این منظور با 20 نفر از معلمان دوره ابتدایی که این روش را اجرا کردهاند، مصاحبه به عمل آمد و تجربه زیسته آنان بیان شد. دادهها با استفاده از ترکیبی از روشهای قیاسی و استقرایی تحلیل شد. موانع و تسهیل گرهای شناساییشده، در پنج مرحله رویکرد تفکر طراحی شامل همدلی، تعریف، ایده پردازی، ساخت نمونه اولیه و ارزشیابی در برنامهدرسی ریاضی دستهبندی شد. راهکارهای ادامه اجرای روش نمونهسازی مشارکتی شامل شش درونمایه اصلی ازجمله فعالیتهای آموزشی و یادگیری، سازماندهی محتوا، شرایط بازی، عوامل مربوط به معلم، عوامل مربوط به یادگیرنده و ارزشیابی از دیدگاه معلمان تحلیل شد.
زهرا پروازی مقدم، کوروش فتحی واجارگاه، دکتر کامبیز پوشنه، دکتر علی اکبر خسروی بابادی،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
Vﭼﮑﯿﺪه: هدف ازپژوهش حاضرواکاوی برنامه درسی متناسب با ویژگیهای نسل zبوده است.این مطالعه با رویکرد کیفی،ازنظر هدف کاربردی وﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﻈﺮیﮥ ﺳﯿﻮﻓﺎﻧﮓوﺷاتﻮن دارای تحلیل محتوای استقرایی بوده است.این پژوهش،با مصاحبۀ نیمه. ساختاریافته و نمونه. گیری هدفمند و مشارکت 23 نفر،از خبرگان علمی، اجرایی و20 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه با گروه های کانونی انجام شد.پس از ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﻫﺎیﻧﯿﻤﻪﺳﺎﺧﺘﺎریافته،ضمنﻣﺮاﺣﻞﮐﺪﮔﺬاری،تحلیل دادهها انجام شده است.برای تامین اعتبار یافتهها از روش مذاکره با ﻫﻤﮑﺎران ونظر ممیز بیرونی و ﺑـﺮای پایایی از روش ﻟﯿﻨﮑﻠﻦ و ﮔﻮﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده شده است.یافتهها: علاوه برتأکیدبر اهمیت شناخت نسلی وویژگیها،ترجیحات و نیازهای نسل z نشان میدهند که برنامه درسی متناسب با ویژگیهای نسلz ناظر بر200 شاخص و 30مؤلفه و 10 اصل هستند که این 10 اصل عبارتنداز:(منطق،اهداف،محتوی،راهبردهاییادگیری،ویژگیهای معلمان نسل z، موقعیتهای یادگیری سنجش وارزشیابی، عوامل زمینهای، پدیدههای نوظهور، چرخشهای نوگرا ) که منتج به استخراج چارچوب مفهومی برنامه درسی متناسب با ویژگیهای نسل z گردید.
یعقوب لهرابی، فریدون شریفیان، سید ابراهیم میرشاه جعفری،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاه متخصصان در ارتباط با جایگاه نظریهپردازی شخصی و نقش آن در تعالی تدریس بود. بر این اساس از اساتیدی که دارای تجارب و سوابق علمی بودند، مصاحبه به عمل آمد. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه ها به صورت حضوری و مجازی انجام گرفت. اطلاعات جمع آوری شده بعد از کدگذاری، با استفاده از روش مقوله بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از دیدگاه اکثر اساتید داشتن تجربه، دانش و آگاهی علمی ازجمله پیش بایست های نظریه پردازی شخصی به شمار می رود. همچنین، اساتید معتقد بودند که ربط و نسبت نظریه های عام و نظریه پردازی شخصی به سه شکل کل به جزء، تلفیقی و فنی- هنری می باشد. مطابق دیدگاه اساتید، افزایش دانش و بهبود عملکرد اساتید مهم ترین فرصتها، و کم تجربه بودن اساتید، مهم ترین چالش فراروی نظریهپردازی شخصی عنوان شد.
فاطمه سادات جعفرنیا، مقصود امین خندقی،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
در این پژوهش یکی از دیدگاههای برنامهدرسی اسلامی که توسط رورنانیهاشیم مطرح شده، توصیف، تحلیل و نقد شده است. در تحلیل اندیشههای او معلوم شد که وی برنامهدرسی را مترادف با سند مکتوب و به مثابه نظام مدنظر داشته و در علم دینی تحت تأثیر اندیشه عطاس، علمی را دینی میداند که از عناصر غربی پاک و با ارزشهای اسلامی جایگزین شود. او در برنامهدرسی اسلامی بر مشحون کردن اهداف و محتوا از ارزشهای اسلامی تأکید ویژهای دارد. از مهمترین انتقادات به اندیشههای وی، نبود تبیین نظری مبانی فلسفی و روششناختی، تلقی صورتگرایانه از اسلامیسازی، و غفلت از برنامهدرسی به مثابه حوزه مطالعاتی و قبول بسترهای معرفتی موجود غربی برای آن میباشد. از اینرو، نیاز مهم امروز این حوزه، فراتر رفتن از مواجهه منفعلانه است که بنا را بر اقتباس، تهذیب و تکمیل صورتگرایانه دانش غربی موجود قرار میدهند و رویآوردن به دیدگاههای واکنشی و فراکنشی که در پی ارائه صورتبندیهای نظری جدید و توسعه مرزهای دانش برنامهدرسی از منظر اسلامی هستند، از ضرورت برخوردار است.
معصومه کیانی،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف مقاله حاضر، بررسی الگوهای مونته سوری، والدورف، و بانک استریت در سه محور؛ نگاه به کودک و عاملیت او، ارزشیابی کودکان، و کیفیت محیط آموزشی، با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوای کیفی است. یافتههای این تحقیق در محور نخست در هر سه الگو بیانگر منحصربهفردبودن، توانمندی، عاملیت، و شایستگی کودک در ساخت و انتقال معانی، تأکید بر شنیدن صدای کودک و تعقیب آن توسط مربیان و بزرگسالان، توجه نسبی به صلاحیت کودکان جهت تصمیمگیری و اقدام در امور مربوط به خودشان است. در محور دوم نیز تا حد قابل توجهی به رفاه کودک و نیز مشارکت فعال وی در نظارت بر یادگیری خود و دستاوردهایش تأکید میشود و از این حیث، فرایند ارزشیابی در راستای توسعه حس عاملیت کودکان قراردارد. طبق محورم سوم نیز محیط عنصری کلیدی در کیفیت رشد و یادگیری کودکان، و تا حدودی در راستای توسعه حس عاملیت کودکان قراردارد.
فاطمه احمدپور،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
هندسه از دیرباز به عنوان یکی از جایگاههای اصلی برای یادگیری اثبات مطرح بوده است؛ در حالی که دانشآموزان مشکلات فراوانی در یادگیری اثباتهای هندسی دارند. حتی بسیار اتفاق میافتد که دانشآموزان با ترسیم یک شکل هندسی، دیگر نیازی نمیببینند که ویژگیهای مربوط به آن رده از اشیاء هندسی را اثبات کنند. پژوهش حاضر به هدف توصیف عملکرد و برداشتهای دانشآموزانِ متوسطه اول، در حین درک و ساختِ اثباتهای هندسی انجام شده است تا شناخت عمیقتری از فرایندهای تدریجی و پیچیدگیهایِ یادگیری اثباتهای هندسی به دست آید.
این پژوهش به شیوه پدیدارنگاری و با تحلیل مصاحبههای فعالیتمحور از 53 دانشآموز متوسطه اول انجام شد. گزارش حاضر تصویر روشنتری از عملکرد دانشآموزان و چالشهای آنها را در حین ساخت یک اثبات هندسی ارائه میدهد.
کریم مهدیخانلو، سولماز نورآبادی،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مؤلفههای طرح خوانا در محتوای برنامه درسی فارسی دوره دوم ابتدایی انجام گرفت که از نظر روش، با تکنیک تحلیل محتوا و بر اساس آنتروپی شانون بود. جامعه پژوهش کتابهای فارسی دوره دوم ابتدایی و نمونهگیری مطرح نبود. ابزار گردآوری، سیاهه تحلیل محتوای محققساخته بود که روایی آن با نظرات استادان محترم برنامه درسی و مدرسان استانی طرح خوانا تأیید گردید. پایایی آن نیز توسط مدرسان طرح خوانا انجام و ضریب توافق 85 صدم بدست آمد. بر اساس یافتههای این پژوهش، میزان توجه به مؤلفه مهارتهای زبانی طرح خوانا در محتوای برنامه درسی فارسی چهارم 80، پنجم 80، ششم 85 درصد؛ و در مجموع فارسی سه پایه دوره دوم 82 درصد و میزان توجه به مؤلفه آداب و مهارتهای زندگی طرح خوانا (ادب، مسئولیتپذیری و جرأتورزی) در محتوای فارسی چهارم 55، پنجم 47، ششم 42 و در مجموع 48 درصد میباشد.
دکتر مهدخت نقیبی،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
برای فهم همه جانبه ی کسر باید به تمامی زیرساختارهای آن توجه داشت. یکپارچگی و تلفیق این زیرساختارها، به درک عمیق و مفهومی کسر منجر میشود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی وجود این زیرساختارها و میزان استفاده آنها در کتابهای درسی ریاضی دوره ابتدایی است. این مطالعه، به روش تحلیل محتوا و با استفاده از چارچوب نظری زیرساختارهای کییرن شامل پنج مقوله «جزء-کل»، «اندازهگیری»، «نسبت»، «خارجقسمت» و «عملگر»، انجام شد. تمامی فعالیتها و تکالیف متن درس، شامل بخشهای «فعالیتها»، «کار در کلاس» و «تمرینها» در فصلهای مرتبط با کسر در کتابهای درسی ریاضی پایههای دوم تا ششم دوره ابتدایی بررسی شد. نتایج تحلیل نشان داد که بیشترین مورد استفاده از زیرساختارهای کسر به ترتیب: جزء-کل(49%) ، اندازهگیری(22%)، نسبت(16%)، عملگر(11%) و خارج قسمت (%1) است، بنابراین توجه بسیار اندکی به زیر ساختار خارجقسمت در کتابهای ریاضی ابتدایی شده است. همچنین از ظرفیت برخی از زیرساختارها به طور کامل استفاده نشده است.
نسرین مهدوی، زهرا نیکنام، محمد عطاران، نعمت اله موسی پور،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف ازاین پژوهش واکاوی کنش حرفهای آموزشگران رشته آموزش ابتدائی دانشگاه فرهنگیان درزمینه دانش پداگوژی محتوااست. دراین پژوهش ازرویکردکیفی استفاده شدوبه شیوه هدفمند7 نفرازآموزشگران دانشگاه فرهنگیان انتخاب شدند.جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه ومشاهده کلاس، بهطور همزمان، صورت گرفت. براساس تفسیرآموزشگران از مؤلفههای دانش پداگوژی محتوا، آموزشگران دردوگروه نابسته به زمینه و وابسته به زمینه دستهبندی شدند.آموزشگران نابسته به زمینه هدف از پداگوژی محتوا راچگونگی بازنمایی هدفمندموضوع درسی میدانند.آن چه باور اصلی استادان را درشکلگیری آموزش محتوا معنیدارساخته، فرصتهای یادگیری است که برای دانشجویان به صورت تجویزی وازبیرون برنامهریزی میکنند، رسالت استادونظام دانشگاهی در انتقال چگونگی بازنمایی مفاهیم وحقایق است درمقابل باوراصلی آموزشگران وابسته به زمینه ،خلق فضای مؤثریادگیری برای نقدکردن برنامه درسی مکتوب وفرصتهای یادگیری برابربرای دانشجویان با هدف خلق تجارب تحولی است. این باور در دانشجومعلمان شکل میگیردکه توانایی خلق دانش را دارند و میتوانند فرصتهایی برای اندیشیدن شاگردان ابتدایی فراتر از موضوعات درسی و توصیه متخصصان مهیا کنند
فرزانه تاری، مرضیه دهقانی، نصیبه تاری،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر، شناسایی عوامل موثر در انتخاب رشته علوم انسانی است. متناسب با این هدف، روش روایتپژوهی از نوع خودشرححالنویسی استفاده شد. منبع گردآوری دادههای این تحقیق، خاطرهها و روایتهای دوران تحصیل محقق بود. تجزیهوتحلیل دادهها با روش تحلیل مضمون انجام شد. در مجموع چهار مضمون اصلی (عوامل آموزشی، فردی، خانوادگی و محیطی) و 19 مضمون فرعی در دو محور شناسایی شد. یافتهها در بخش عوامل موثر قبل و حین انتخاب رشته شامل عدم تعلق به مدرسه، نقش معلمان، تاثیر نمرات درسی، هدایت تحصیلی، کسب نتایج موفق، برخورداری از استعداد ادبی، ترس از شکست، هدفمندی، علاقه و رغبت، حمایت و پشتیبانی، سوابق تحصیلی و آیندهنگری شغلی بود. همچنین در بخش عوامل مرتبط پس از انتخاب رشته، کسب نتایج موفق، دریافت بازخورد مثبت، تشکیل هویت، کاهش انگیزه، شک و تردید، رضایت والدین، انتظارات بالا و برداشت نادرست بدست آمد که بیانگر پیامدهای مثبت و منفی این انتخاب بوده است.
علی حیاتی، شهرام اسکندری پور، علیرضا عصاره، رقیه حیدری،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده
مقاله حاضر با هدف فراتحلیل آثار معلمان پژوهنده استان زنجان با موضوع «آموزش و یادگیری» انجام گرفت. در این مقاله از روش فراتحلیل ترکیبی و مراحل ششگانۀ کریپندورف استفاده شد. از جامعهی هدف آن که شامل 129 اثر برگزیده استان(1396-1389) بود، تعداد 51 اثر در موضوع «آموزش و یادگیری» به عنوان نمونه مورد مطالعه تعیین و دادهها با کمک سه تحلیلگر و با استفاده از سه چک لیست(سیمای شکلی، ساختاری و محتوایی) استخراج گردید. یافتههای پژوهش از لحاظ شکلی بیانگر توجه بیشتر معلمان پژوهنده(زن، دوره ابتدایی، دارای سابقه شغلی متوسط، مدرک تحصیلی کارشناسی و رشتههای علوم پایه) به حوزه آموزش و یادگیری، در سیمای ساختاری(روش شناختی)بیانگر استفاده بیشتر معلمان پژوهنده از رویکرد انتقادی در مسألهیابی، از روش ترکیبی در گردآوری و تحلیل دادهها، از پیشینه نظری در پیشنهاد راهحلها و همچنین؛ در سیمای محتوایی(مفهوم شناختی) بیانگر مرتبط بودن اغلب مسائل آموزش و یادگیری، با ساختار و روش آموزش است.
بتول سبزه،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل محتوای کتاب کار و فناوری پایه ششم ابتدایی بر اساس مؤلفههای کارآفرینی در سه بعد دانش، نگرش و مهارت به روش توصیفی از نوع روش تحلیل محتوای کمی صورت گرفت. جامعه مورد پژوهش محتوای کتاب کاروفناوری پایه ششم در سال 1399 است که کل کتاب به عنوان نمونه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. ابزار اندازهگیری چکلیست محققساخته براساس مولفههای کارآفرینی بود که اعتبار و روایی آن با کمک متخصصان و روش مثلثسازی بدست آمد. یافتهها نشان داد مجموعا 761 مرتبه در کتاب کاروفناوری به مولفههای کارآفرینی در قالب متن، پرسش و تصویر توجه شده است. بیشترین توجه به مولفه مهارتها(442) وکمترین آن مولفه نگرش(51) بود. همچنین در زیر مولفهها قوانینومقررات، ریسکپذیری و برقراری ارتباطموثربیشترین درصد و مولفههای سوادمالی، کنترل درونی و تفکر انتقادی کمترین درصد را به ترتیب در بعد دانش، نگرش و مهارت کارآفرینی به خود اختصاص دادند.
بنت الهدی سادات حسینیان، محمدرضا نیلی، فریدون شریفیان،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای معلمان با توجه به الگوها و مدلهای توسعه حرفهای معلمان انجام گرفته است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن فرا ترکیب براساس مدل اروین و همکاران(2011) است. جامعه پژوهش، متشکل از 276 مقاله علمی – پژوهشی منتشر شده در مجلات معتبر علمی است که در بازه سالهای 1392 شمسی و 2008 میلادی تاکنون در زمینه توسعه حرفهای معلمان و ارائه الگو در این زمینه بودند. نمونه پژوهش شامل29 پژوهش است که بهصورت هدفمند جمعآوری و بر اساس پایش موضوعی دادهها انتخابشدهاند. بر اساس تجزیهوتحلیل دادهها، ابعاد و مؤلفههای توسعه حرفهای در 5 بُعد و 22 محور طبقهبندی شدند. این ابعاد شامل ابعاد فردی، سازمانی، فرهنگی- اجتماعی، راهبردی – زمینهای و موانع و چالشها است. سیاستگذاران آموزشی با در نظر گرفتن این محورهای میتوانند زمینه بهبود و طراحی الگوی بومی توسعه حرفهای برای معلمان را فراهم کنند.
دکتر پروین صمدی، خانم طاهره احمدی، دکتر پروین احمدی،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده
این پژوهش واکاوی ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای شایستگی معلم بهمثابه یادگیرنده مادامالعمر در اسناد مرتبط بود. رویکرد پژوهش از نوع کیفی با راهبرد فراترکیب است. روش پژوهش سنتز پژوهی و تکنیک تحلیل محتوا است. جامعه پژوهش شامل کلیه آثار منتشرشده در این حوزه بدون محدودیت زمانی در پایگاههای اطلاعاتی معتبر است که طی واکاوی محتوایی متناسب باهدف پژوهش دستهبندی و غربالگری انجام گرفت.57 سند بهصورت هدفمند انتخاب و کدگذاری و طبقهبندی اسناد با استفاده از نرمافزار MaxQDA 2020 انجامگرفته است. یافته ها نشان داد،ابعاد و مؤلفههای شایستگی معلم بهمثابه یادگیرنده مادامالعمر عبارتاند از: «مکانیسم فردی (مهارتهای فراشناختی، ویژگیهای شخصیتی، مهارتهای ارتباطی و میان فردی)»، «مکانیسمسواد اطلاعاتی و فناوری (صلاحیتهای دیجیتالی، آشنایی باسواد اطلاعاتی، تعامل با فناوری در گستره زندگی)» و «مکانیسم کنشگری (کنشگری در فرایند یاددهی- یادگیری، تأمل، یادگیری حرفهای، توانایی فکری، هویت حرفهای رشد یافته، آشنایی با مدیریت دانش پداگوژیک، تسلط بر زبان خارجی)».
نجمه سلطانی نژاد، رضوان صفیان بلداجی،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده
مقالهحاضر باهدف واکاوی انگارههای معلمان ابتدایی ازمفهوم مدرسه دوستدارکودک بهمنظور استخراج مؤلفهها و موانع آن انجام شد. روشپژوهش پدیدارشناسی بوده است و با 24 نفر از معلمان ابتدایی شهرتهران با سابقهخدمت کم، متوسط و زیاد مصاحبههای نیمهساختاریافته کیفی انجام شد. برای تحلیل دادهها روش تحلیل مضمون براون و کلارک (2006) بکارگرفته شد. براساس تحلیلمضمونی، 13 مضمون پایه، 5 مضمون سازماندهنده و یک مضمون اصلی فراگیر به عنوان مؤلفههای مدرسه دوستدارکودک؛ و 7 مضمون پایه، 3 مضمون سازماندهنده و یک مضمون فراگیر به عنوان موانع تحقق مدرسه دوستدارکودک شناسایی شد. بر مبنای یافتهها، مدرسه دوستدارکودک از نظر معلمان شرکتکننده در پژوهش باید در ابعاد مختلف مدیریت مدرسه، کادر آن، فضای فیزیکی، برنامهدرسی و میزان تعامل با خانواده کودک توجه ویژه به کودک، روحیه و شرایط او داشته باشد اما با وجود موانع متعدد، شرایط لازم برای تبدیلشدن به چنین مدرسهای در بسیاری از مدارس ایران بالاخص مدارس دولتی وجود ندارد.