جستجو در مقالات منتشر شده


186 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

خانم سمیه قربانی، دکتر سید ابراهیم جعفری، دکتر فریدون شریفیان،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده


اهداف پژوهش حاضر، تعیین صلاحیت‌های حرفه‌ای معلمان در رویکرد یادگیری برای دانستن و ارائه راهکارهای اجرایی جهت تحقق آن می‌باشد. روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری بخش کیفی متخصصان و صاحب‌نظران تعلیم و تربیت و بخش کمی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 2 و 3 شهر اصفهان می‌باشند. روش نمونه‌گیری هر دو بخش به صورت هدفمند بود. در بخش کیفی 20 نفر از متخصصان با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند زنجیره‌ای انتخاب شدند. در بخش کمی نیز به صورت هدفمند معلمان دارای مدرک ارشد و دکتری شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات بخش کیفی مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته با 14 مقیاس از صلاحیت‌های حرفه‌ای مورد نیاز معلمان بود.یافته‌های کیفی با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه و یافته‌های کمی نیز با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.
 
آقای صادق زارع صفت، دکتر مرضیه دهقانی، دکتر رضوان حکیم زاده، دکتر مرتضی کرمی، دکتر کیوان صالحی،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده

این پژوهش جستاری در تجربۀ زیستۀ اعضای هیئت‌علمی دانشکده‌های ریاضیات، فنی و مهندسی و علوم پایه (STEM) در دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1396 از اجرای برنامه‌های درسی توسعۀ حرفه‌ای است. داده‌های این پژوهش از طریق رویکرد کیفی و با روشی پدیدارشناسانه توصیفی و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استخراج شده است و داده‎ها از طریق روش کدگذاری و مقوله‎بندی تجزیه و تحلیل شده‌اند. نمونه‌گیری در این بخش از طریق هدفمند از نوع معیاری بوده و در مجموع 21 نفر شرکت نموده‌اند. برای اعتبار یافته‌ها به‌وسیلۀ فن دلفی از سوی صاحب‌نظران و کارشناسان بر روی مقولات توافق شده است. با توجه به ساختار پژوهش و حوزه‌های چهارگانه در برنامه‌های درسی، برداشت محققین از مضامین و مفاهیم مرتبط با هر حوزه ارجاع داده شده است. در مجموع 37 مقوله و درنهایت به 4 طبقه کلی شامل طراحی و تدوین، اجرا، زمینه و ارزشیابی در سه بخش نقاط قوت، مسائل پیشرو و مطلوبیت برنامه‌های درسی مضمون یابی شد. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که فاصلۀ زیادی میان طراحی و اجرای برنامه‌ها بوده‌ است و هم‌چنین الگویی مفهومی مبتنی بر تجارب زیستۀ اعضای هیئت‌علمی تدوین و در انتها پیشنهاد‌هایی ارائه شد.


خانم حمیده بزرگ، دکتر محمود مهرمحمدی، دکتر ابراهیم طلائی، دکتر نعمت الله موسی پور،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر فهم دانش شخصی ـ عملی معلمان بوده و به روش کیفی انجام شده است. فهم دانش شخصی ـ عملی به ما در درک چرایی عملکرد معلمان و پس از آن به بازاندیشی روایت­های شخصی و حرفه­ای آن­ها به منظور بهبود عمل معلم همراه خود او کمک می­کند. این مطالعه در یکی از مدارس ابتدایی غیرانتفاعی پسرانه شهر تهران انجام شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می­دهد شرکت­کنندگان از دانش غنی در زمینه عوامل موثر بر موفقیت در حرفه معلمی برخوردارند. با این حال داده­های به دست آمده از مشاهدات، نشان از تفاوت بین آنچه معلم به عنوان ویژگی یک معلم موفق و تدریس موثر بیان می­کند و آنچه در عمل اتفاق می­افتد، دارند. ماهیت پویا و وابسته به موقعیت دانشِ عملی معلم، معانی و تفسیرهای متفاوت افراد مختلف از تجربیات و رویدادهای مشابه و عدم وجود بازاندیشی از عواملی هستند که باعث وجود این تفاوت­ها می­شوند.  


خانم فاطمه شریفی اسدی ملفه، دکتر اباصلت خراسانی، دکتر کوروش فتحی واجارگاه، دکتر ابراهیم صالحی عمران،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده

: هدف پژوهش حاضر، تعیین مؤلفه‌های اشتغال پذیری دانش‌آموختگان دانشگاهی از دید صاحب‌نظران آموزش عالی، کارفرمایان و صاحب‌نظران حوزه اشتغال و دانش‌آموختگان مشغول به کار بود. طرح این پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی و ابزار مورداستفاده در بخش کیفی مصاحبه‌های عمیق و مقایسه مداوم یافته‌ها با متون ادبیات پژوهش بود. جامعه آماری بخش اول- کیفی، شامل اساتید و صاحب‌نظران آموزش عالی، صاحب‌نظران حوزه اشتغال و کار و دانش‌آموختگان مشغول به کار و روش نمونه‌گیری در این بخش هدفمند و نظری بود که با روش تحلیل مضمون تجزیه‌وتحلیل شد. بخش کمی شامل اساتید و هیئت‌علمی دانشگاه‌های شهید بهشتی و دانشگاه تهران بودند که با روش تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. به‌منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌های کمی در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی، آزمون تی استودنت، تحلیل واریانس عاملی، تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. روایی محتوایی مصاحبه‌ها و پرسشنامه، ابزارهای مزبور بر اساس نظرات متخصصین برنامه درسی و صاحب‌نظران آموزش عالی بررسی و پس از تائید مورداستفاده قرار گرفت. اعتباریابی مصاحبه با استفاده از معیارهای چهارگانه گابا و لینکلن (1994 ) و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون کرونباخ 92/. تائید گردید. در این پژوهش 66 مؤلفه‌ی اشتغال پذیری شناسایی شد که با مقایسه یافته‌ها با ادبیات پژوهش به 16 مقوله کاهش پیدا کرد و درنهایت در قالب سه مقوله اصلی دانش و مهارت اکادمیک، دانش و مهارت‌های مرتبط با محیط کار، نگرش و ویژگی‌های فردی دسته‌بندی شدند. مؤلفه کارگروهی و کار تیمی در رأس مؤلفه‌های اشتغال پذیری شناخته شد.
 


آقای شهرام اسکندری پور، دکتر غلامرضا حاجی حسین نژاد، دکتر مجید علی عسگری، دکتر علی حسینی خواه،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده

      هدف اصلی پژوهش حاضرتبیین عوامل موثربرکیفیت تدریس وتعیین وزن هریک ازعوامل میباشد.دراین پژوهش  ازروش ترکیبی استفاده شد.جامعه آماری کیفی شامل کارکنان ستادی وپژوهشگران برتردانشگاه فنی بوده از طریق نمونه گیری ترکیبی انتخاب شدند.جامعه آماری بخش کمی این مطالعه رامعاونین آموزشی،مسئولین اداره پژوهش وآموزش،مدیران گروه واساتیدموظف کلیه آموزشکده هادرسال1395 تشکیل می دهند.دربخش کیفی برای گردآوری اطلاعات ازمصاحبه های اکتشافی ومصاحبه نیمه ساختمند استفاده شد.در بخش کمی ازمقوله های شناسایی شده حاصل ازکدگذاری داده های کیفی استفاده نموده ونسبت به ساخت پرسشنامه های مقایسات زوجی که حاوی مولفه هاوعوامل موثربرکیفیت تدریس بوداقدام ونتایج بااستفاده ازروشAHP  موردتحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش حاکی ازآنست که سهم عوامل مربوط به مدرس،محیط آموزش ودانشجویان به ترتیب برابربا41،33و26درصد برآوردشده است.ازبین مولفه های مرتبط بامدرس،مهارت های حرفه ای مدرس به عنوان مهمترین مولفه باوزن 361؛از بین مولفه های مرتبط بادانشجو،سوابق و تجربیات تحصیلی باوزن385واز بین مولفه های مرتبط بامحیط آموزش،کیفیت محیط وشرایط آموزشی باوزن 341 محاسبه شد.
 
دکتر سعید صفائی موحد،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده


هدف اصلی این پژوهش، بررسی شیوه هدایت پایاننامهها و رسالههای دانشجویی توسط استادان راهنما در حوزههای علوم رفتاری است. بدین منظور با استفاده از راهبرد نمونهگیری ملاک محور، 45 دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری رشتههای مدیریت، علوم تربیتی، روانشناسی، مشاوره و اقتصاد به شیوهی هدفمند و با رعایت اصل اشباع دادهها برگزیده شده و با بکارگیری مصاحبههای نیمه ساختار یافته و غیر رسمی دادههای لازم جمعآوری شدند. بر اساس یافتههای حاصل و بر مبنای 4 معیار روابط قدرت، سطح یاددهی ـ یادگیری، میزان حمایت، و انتظار متقابل میتوان 4 سبک اصلی اساتید ایرانی در فرایند نظارت پژوهشی را به شرح ذیل دانست: سبک فرمانده ـ سرباز، سبک تسهیلگر ـ شبکه ساز، سبک آزاد گذارنده، و سبک استثماری
آقای حسین قربانی، دکتر ابراهیم میرشاه جعفری، دکتر احمدرضا نصر، دکتر محمدرضا نیستانی،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامۀدرسی کارورزی مبتنی بر خودشرح­ حال­ نویسی مشارکتی در نظام تربیت­ معلم ایران است. در این پژوهش تلاش شده است تا نخست با استفاده از روش اسنادپژوهی، منابع و متون تخصصی مرتبط با موضوع، مورد تحلیل قرار گیرد تا مبانی علمی خودشرح­ حال نویسی مشارکتی استخراج شده و متعاقبآ دلالت ­های عناصر برنامۀدرسی این نوع از کارورزی  تدوین گردد. در گام دوم، پرسشنامۀ محقق ­ساخته تدوین و به منظور اعتباربخشی الگوی پیشنهادی از نظرات اساتید برنامۀدرسی و مدرسان واحدهای درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان استفاده شده است. طبق یافته ­های پژوهش اجرای مطلوب برنامۀدرسی کارورزی نیازمند هم­یاری و فعالی ت­های مشارکتی و چندجانبه میان دانشجومعلمان، استادان و معلمان ­راهنما است و آنچه به این هم­یاری معنا می بخشد روایت­ ها و تجارب زندگی قابل پیوند با اهداف واحدهای درسی کارورزی و موضوعات درسی است.
آقای احمد زارعی، دکتر مرضیه دهقانی، دکتر کیوان صالحی،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

چکیده: تقویت فرهنگ مشارکت والدین در فرایندهای مدیریتی و تربیتی مدارس، از نشانه‌های نظام آموزشی کارآمد به‌شمار می‌رود. پژوهش حاضر با هدف واکاوی محدودیت‌های مشارکت والدین در مدارس متوسطه انجام گرفته است. داده‌ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه‌ساختارمند با 18 نفر از والدین، مدیران ، معلمان  و دانش‌آموزان در سطح 3 مدرسه از منطقه 6 تهران گردآوری شده و بر اساس راهبرد کُلایزی تحلیل و مقوله بندی شده است. راهبرد های اعتباربخشی به داده ها با استفاده از روش­های ممیزی بیرونی ، چند سویه سازی، بازبینی اعضاء  و درگیری طولانی مدت  پژوهشگر در جریان مصاحبه انجام شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، محدودیت­های مشارکت والدین/‌ مدرسه را می­توان در 3 مقوله کلی شامل عوامل مرتبط با مدرسه، عوامل مرتبط با والدین و عوامل مرتبط با نوجوانان معرفی نمود.
 


آقای جمشید امیدی، دکتر سید احمد هاشمی، دکتر عباس قلتاش، دکتر علی اصغر ماشینچی،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

آموزش کارآفرینی اثر قابل توجهی در رشد اقتصادی جوامع دارد. هدف از آموزش کارآفرینی، پرورش مهارت­ها و ویژگی­های کارآفرینانه است. با پرورش این مهارت­ها در سنین پایین­تر، می­توان در آینده، جوانانی توانمند، خلاق و نوآور در تمامی ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی داشت. هدف این تحقیق، ارائه الگویی مطلوب، جهت طراحی برنامه درسی آموزش کارآفرینی برای دوره اول متوسطه است. حوزه مورد مطالعه، شامل متون و اسناد تالیفی در حوزه­های برنامه درسی و آموزش کارآفریی است. جامعه آماری، متخصصان و اساتید دانشگاه، و نمونه آماری، 30 نفر از متخصص برنامه درسی و کارآفرینی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات فیش­های مطالعاتی و مصاحبه، و روش انجام پژوهش، آمیخته است. یافته­های پژوهش شامل الگویی طراحی شده، است جهت آموزش کارآفرینی، برای دانش­آموزان متوسطه اول.
آقای حسین شرفی، دکتر بختیار شعبانی ورکی، دکتر محمد سعید عبدخدایی، دکتر علی مقیمی،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

هدف اصلی این مقاله تبیین دشواری های رویکردهای ارزشیابی موجود و پیشنهاد رویکرد بدیلی برای رفع این دشواری هاست. بنابراین نخست رویکردهای موجود ارزشیابی مورد نقد و بررسی قرارگرفته اند، آنگاه با ابتنا به رویکرد عصب پدیدار شناسی و با الهام از تحلیل لایه ای علی، نظریه انتگرال ویلبر و منطق فازی، ارزشیابی انتگرال پیشنهاد شده است. مهمترین ویژگی های این رویکرد در ارزشیابی عبارتند از، نگرش هولوگرافیک به حیات پیچیده آدمی، در نظرگرفتن روابط علی، هیورستیک و متعامد ذهن، مغز، بدن و  محیط در ارزشیابی و توجه هم زمان به لایه سطحی تجربه اجتماعی و داده های کمی و آن وجه از تجربیات یادگیرنده که پدیداری، اول شخص و مفهومی است.
 
خانم ناهید السادات غضنفری هاشمی، دکتر نعمت اله موسی پور، دکتر علی حسینی خواه،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

مفهوم «هم‎افزایی» اولین بار در حوزه علوم زیستی و سپس در حوزه علوم مدیریتی پا به عرصه گذاشت. پس از ورود موفقیتآمیز این مفهوم در حوزه‌های علوم رفتاری، علوم اجتماعی، علوم سیاسی و علوم ارتباطات، بکارگیری آن در حوزه برنامه درسی نیز رایج شد. در این ورود، ترکیب «برنامه درسی هم‎افزا» شکل گرفت. این صورت‎بندی مفهومی به نوعی از برنامه‎ریزی درسی اشاره دارد که برنامه درسی را با پوششی گسترده‏تر از گذشته مطرح می‎کرد. «برنامه درسی هم‎افزا» ظرفیتی برای ورود کارگزاران مدرسه‎ای به عنوان اجزای برنامه درسی فراهم میآورد و از این طریق، از معنای مرسوم برنامه درسی فراتر می‎رود. این تصویر تازه از برنامه‎ درسی، با تشریح دو بخش برنامه درسی صامت و برنامه درسی ناطق تبیین میگردد. در این مقاله، علاوه بر تشریح هویت این برنامه، مبانی، ویژگی‎ها و دستاوردهای برنامه درسی هم‎افزا معرفی می‌شود.  
دکتر مجید حق وردی، دکتر زهرا گویا،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

هدف این پژوهش، بررسی تأثیر استفاده از راهبرد رسم شکل، در حل مسائل کلامی ریاضی است. این مطالعه، به تأثیر استفاده از انواع ترسیم­های شبکه‌ای، سلسله‌مراتبی و ماتریسی معرفی شده توسط نوویک و هرلی (2001) در حل مسائل کلامی پرداخت. شرکت‌کنندگان در این پژوهش، 40 دانش‌آموز پایه دهم بودند که به صورت تصادفی ساده، انتخاب شدند. ابتدا، آزمونی شامل شش مسئله کلامی بدون استفاده از هیچ نوع شکل، به دانش‌آموزان داده شد. پس از یک هفته، آزمون دوم متشکل از همان مسائل شامل اشکال مذکور، به شرکت­کنندگان ارائه شد. نتایج نشان داد که تنها استفاده از شکل‌های ماتریسی در متن مسائل کلامی، به بهبود حل مسئله آنها منجر شد و دو نوع ترسیم دیگر، تأثیری بر بهبود حل مسئله دانش­آموزان نداشت. لذا، پیشنهاد می‌شود که به جای افزودن شکل به مسائل، تناسب انواع شکل­ها با ساختار مسائل لحاظ شود و رسم شکل به تنهایی، به بهبود حل آن کمک نمی‌کند.
 
آقای هادی درزی رامندی، دکتر مرجان کیان، دکتر عفت عباسی، دکتر غلامرضا حاجی حسین نژاد،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

 هدف پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی مبتنی بر فعالیت های فوق برنامه در دوره ابتدایی است. برای دستیابی به این هدف از روش سنتزپژوهی در طراحی الگو و تکنیک دلفی در اعتبارسنجی استفاده شد. جامعه هدف شامل اسناد بالادستی، مکتوب کتابخانه ای و الکترونیکی فعالیت های فوق برنامه ملی و بین المللی و متخصصان برنامه ریزی درسی بود. روش نمونه گیری هدفمند بود. یافته ها نشان داد الگوی برنامه درسی فعالیت های فوق برنامه برای دانش آموزان دارای ویژگی های اساسی در زمینه غنی سازی یادگیری، برنامه درسی و اوقات فراغت دانش آموزان، افزایش عملکرد تحصیلی، رفع نواقص و کاستی های برنامه درسی رسمی نظام آموزشی و توجه به ویژگی ها، استعدادها، تفاوت ها و توانایی های فردی، محلی- منطقه ای است. به نحوی که ویژگی های هریک از عناصر نه گانه برنامه درسی متناسب با شرایط دانش آموزان و نظرات متخصصین به ترتیب اهمیت شناسایی شد
خانم مرضیه سرداری، دکتر فیروز محمودی، دکتر اسکندر فتحی آذر، دکتر رحیم بدری،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

هدف کلی از انجام این پژوهش تاثیر روش تدریس وارونه و دعوت به پژوهش شواب بر پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی دانش آموزان پایه­ی دهم با تعدیل­گری تفکر انتقادی می­باشد.این پژوهش، از نوع تحقیق نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل می­باشد.  وجامعه آماری آن شامل دانش آموزان دختر پایه دهم شهرستان تبریز در سال تحصیلی 95-96می­باشد. حجم نمونه متشکل از 69 دانش آموز پایه دهم بود که به کمک روش خوشه­ای چند مرحله­ای انتخاب شدند . ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته در درس زیست شناسی بود. نتایج نشان داد که تفکر انتقادی تواسته است در  پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که به روش دعوت به پژوهش شواب آموزش دیده­اند به عنوان تعدیلگر عمل کند در حالی­که در  دانش آموزانی که به روش آموزش دیده­اند نتوانسته است به عنوان تعدیلگر عمل کند.
 
خانم فاطمه اسداللهی، دکتر محمود مهر محمدی، دکتر ابراهیم طلایی، دکتر جواد حاتمی،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر قصد دارد به تبیین نظری روایت نگاری تاملی به عنوان یک راه کار توسعه حرفه ای در برنامه درسی کارورزی دانشجو معلمان بپردازد. روش: به کار گرفته شده «سنتز فرا تفسیر» است. ابتدا، ادبیات مطالعات بیست سال اخیر، با روش نظام مند تفسیر و نقد شدند تا لنزهای نظری متنوع و رایج مشخص شود. سپس، مطالعاتی که در خصوص کلید واژه های عنوان مدل نظری ارائه دادند، انتخاب و مولفه های آنها تحلیل گردید. نهایتاً، مفاهیم استخراج شده، مطابق با پارادایم های معرفتی دیدگاه ها طبقه بندی شدند. یافته ها: اولاً، یافته های مفهومی حاصل از مدل های نظری در ابعاد قابل ملاحظه ای (حدودا دوازده مفهوم) همدیگررا پوشش می دهند. دوماً، روایت نگاری تاملی و توسعه حرفه ای ترکیبی از یادگیری فردی و گروهی در زمینه های خصوصی و عمومی است. نتایج: ارائه یک مدل مفهومی و مقایسه آن با نقشه برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان است. 
 
آقای محمد نوروزنژادقادی، دکتر فرهاد سراجی، دکتر محمدرضا یوسف زاده چوسری،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

پژوهش حاضر به مطالعه، درک و تبیین تجربیات اولیاء دانش­آموزان و مدیران مدارس از مشارکت والدین در امور مدرسه­ای فرزندان پرداخته است. این پژوهش با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. به این منظور 8 مدیر و 6 ولی دانش­آموز از مدارس ناحیه­ 1 و 2 شهر همدان به­شیوه­ هدفمند انتخاب و داده­ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شدند. داده­های گردآوری شده به روش استرابرت و کارپنتر (2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته­ها نشان می­دهد که در هر دو گروه تعریف یکسانی از مشارکت وجود ندارد و افراد به وجوه مشارکت اشاره می­کنند. در مورد ساختار، مدیران به انجمن اولیاء و مربیان به عنوان نهاد رسمی متکی هستند و والدین به ارتباط شخصی با عوامل مدرسه توجه دارند. زمینه­های مشارکت در مدارس متنوع است و عواملی از قبیل انگیزه و بنیه والدین، تعامل مثبت مدیران و وجود  فرهنگ مشارکتی در سازمان مدرسه می­تواند آن را تقویت کند.
آقای احد عظیمی آقبلاغ، دکتر فیروز محمودی،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

این پژوهش با هدف توصیف تجارب زیسته سرباز ‌‌معلمان از کار در مدارس ابتدایی روستایی انجام شد. مطالعه حاضر در سال تحصیلی  97-1396 با رویکرد کیفی، از نوع پدیدار شناسانه روان­شناختی، با نمونه­گیری هدف‌مند و با مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 12 نفر از سرباز معلمان شاغل در مناطق آموزش و پرورش هشترود و نظرکهریزی انجام گرفت. تجزیه و تحلیل متن مصاحبه‌ها به صورت دستی و با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. راهبرد­های اعتباربخشی به داده­ها با استفاده از روش­های ممیزی بیرونی ، چند سویه سازی، بازبینی اعضاء  و درگیری طولانی مدت  پژوهشگر در جریان مصاحبه انجام شده است. یافته‌ها‌ی حاصل از مصاحبه‌ها در چهار مرحله و با خوشه­های معنایی اصلی"انگیزه"، " چالش­های آموزشی" ، "منزلت و شأن معلمی"، "مسائل حرفه­ای" و"ابهام" و چندین خوشه معنایی فرعی استخراج شد. پیشنهاد می­شود با تدارک سازوکار قانونی، سرباز معلمان اجازه شرکت در آزمون استخدامی ماده 28 آموزش و پرورش را داشته باشند. در صورت قبولی و  موفقیت در گذراندن دوره یکساله مهارت­ها و صلاحیت­های معلمی، از آن­ها در آموزش و پرورش استفاده شود.
 

خانم ساراسادات خلیفه سلطانی، دکتر کورش فتحی واجارگاه، دکتر نعمت الله فاضلی، دکتر محبوبه عارفی، دکتر گلنار مهران،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

جنسیت، درک و تفسیر متفاوتی از تجربۀ تربیتی را القاء می‌کند و درنتیجه، این تفاسیر متفاوت از تعاملات، و ظرفیت‌های بالقوه می توانند نگاهی تازه به آموزش عالی را فراهم سازند. مقاله حاضر با بهره‌گیری از پژوهش روایتی و با رویکرد نظری پساساختارگرایی به جنسیت در پی توصیف تجربه زیسته زنان دانشجو دکترا رشته علوم تربیتی و چگونگی درک و تفسیر آنان از جنسیت در طی مسیر تحصیل در آموزش عالی است. مشارکت‌کنندگان در پژوهش، شش تن از دانشجویان زن دکترا مشغول به تحصیل در رشته علوم تربیتی در یکی از دانشگاه‌های دولتی شهر تهران هستند که روایت‌هایشان از طریق دو مصاحبه گرداوری شد. مصاحبه نخست به صورت روایتی دربارۀ سفر تربیتی آنها در آموزش عالی به صورت حضوری و مصاحبه دوم به صورت نیمه‌ساختاریافته باتمرکز بر موقعیت‌‌های خاص بازگو شده در مصاحبه نخست، از طریق پیام‌رسان‌های اینترنتی انجام شد.
خانم سیده صدیقه عسگری، دکتر احمدرضا نصر، دکتر محمدجواد لیاقتدار، دکتر ابراهیم ریحانی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده

«هدف از این مقاله، بررسی ارتباط بین مبحث جبر در کتاب‌های درسی گذشته با چگونگی سازماندهی این موضوع توسط معلمان ریاضی در زمان حال است. با این هدف، دو محور مورد مطالعه قرار گرفته است که یکی نحوه آغاز و ارائه مبحث جبر در تاریخ ریاضی ایران و در کتاب‌های درسی ریاضی در دوره­های گذشته در ایران و دیگری، نقش محتوای کتاب­های گذشته در شکل‌گیریِ سازماندهی و تدریس جبر توسط معلمان ریاضی است. روش تحقیق، تحلیل محتوا و تحلیل تاریخی و اسنادی بوده است. این مطالعه نشان داد دانش و روش‌های آموزشی معلمان منطبق بر محتوای جبر کتاب فعلی ریاضی هفتم نیست و حدود 3/1 دانش آنان، مبتنی بر تجربه­های حاصل از محتوای کتاب­های درسی گذشته است.»
آقای عادل علی پور، دکتر مجید علی عسگری، دکتر علی حسینی خواه، دکتر غلامرضا حاج حسین نژاد،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده

هدف اصلی این مطالعه تبیین عناصر برنامۀ­ درسی برای توانمندسازی شغلی کودکان کم‌توان ذهنی است. رویکرد مورد استفاده، کیفی و از نوع سنتز پژوهی است. نتایج این مطالعه نشان داد که اهداف کلی آموزش کودکان کم‌توان ذهنی را می‌توان در چهار دسته؛ رشد همه‌جانبۀ کودکان کم‌توان ذهنی؛ برقرار نمودن روابط مفید و مؤثر با دیگران؛ پذیرش مسئولیت اجتماعی؛ کفایت اقتصادی تقسیم کرد؛ و به‌تبع این اهداف محتوای برنامۀ درسی برای کودکان کم‌توان ذهنی ارائه گردید؛ همچنین نتایج نشان داد که یک روش تدریس نمی‌تواند جوابگوی نیازهای همه‌جانبۀ کودکان کم‌توان ذهنی باشد، بنابراین معلمان می‌توانند از روش‌های تدریس مختلف استفاده کنند و روش سنجش عملکردی همراه با ارزشیابی ملاک مرجع مؤثرین روش ارزشیابی از آموخته‌های دانش‌آموزان کم‌توان ذهنی می‌تواند باشد.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به دوفصلنامه نظریه و عمل در برنامه درسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Theory & Practice in Curriculum Journal

Designed & Developed by : Yektaweb