جستجو در مقالات منتشر شده


18 نتیجه برای نوع مطالعه: كاربردي

خانم زهرا افشارکهن، دکتر حسن ملکی، دکتر محمود مهرمحمدی، دکتر یحیی مهاجر، دکتر علی ضیایی مهر،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده

این مقاله با هدف بررسی تأثیر برنامه درسی ریاضی آمیخته به طنز بر خلاقیت ریاضی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی نگاشته شد. مقاله حاضر به تحلیل و گزارش نتایج کمی یک مطالعه بزرگتر که با روش آمیخته صورت گرفته، می پردازد. خلاقیت ریاضی دانش آموزان بر اساس عملکرد آن ها پس از اجرای بسته آموزشی ریاضی آمیخته به طنز، طراحی شده توسط محققین بر اساس مفاهیم کتاب ریاضی پایه ششم، مورد تحلیل قرار گرفت. مقایسه نتایج پیش­آزمون و پس­آزمون نشان داد که تلفیق محتوای مفاهیم ریاضی با انواع طنز آموزشی بر رشد خلاقیت دانش­آموزان تأثیر مثبت دارد. پیشنهادهایی جهت استفاده از این یافته­ها در حوزه­ برنامه­ریزی درسی چون طراحی محتوای آموزشی آمیخته به طنز آموزشی متناسب با ویژگی­های فراگیران و تلفیق طنز آموزشی با برنامه های درسی در سطوح و رشته های مختلف، توسط تولید کنندگان برنامه های درسی ارائه شده است


خانم ستاره موسوی، دکتر محمدرضا نیلی، دکتر احمدرضا نصر، دکتر محمد مسعود،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف این مطالعه، شناسایی شاخص­های نوآوری در فعالیت­های یاددهی و یادگیری رشته‌های هنری بر حسب رویکرد ساختن‌گرایی و بررسی میزان کاربست آن‌ها در دانشگاه هنر اصفهان می­باشد. این پژوهش از رویکرد کمّی و کیفی استفاده شده است. جامعه آماری بخش کیفی تحقیق حاضر، جمعی از صاحب نظران در آموزش هنر و متخصصان برنامه­های درسی در سطح کشور و اعضای هیأت علمی دانشگاه هنر اصفهان بودند، که به روش نمونه­گیری هدفمند تعداد 19 نفر از آنان انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی نیز، تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه هنر اصفهان بودند که به روش نمونه‌گیری تصادفی تعداد 285 نفر از آنان انتخاب شدند. داده­های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامۀ محقق ساخته گردآوری شده است. برای تعیین روایی مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوا و برای برآورد پایایی پرسشنامه، از ضریب آلفای کرانباخ بهره گرفته شده است. طبق نتایج تحقیق در بخش کیفی مهم­ترین شاخص­های نوآوری در فرایند یاددهی و یادگیری عبارت است از: کاربست یادگیری تجربی، توجه به خود راهبری، توجه به مهارت‌های تفکر، ارزشیابی کیفی و مداوم، توجه به اصول آموزش مبتنی بر دیالوگ و اکتشاف هنری و بهره‌گیری از دیدگاه‌ها و دانش نوین در زمینۀ تحلیل آثار هنری. همچنین نتایج بخش کمّی بیانگر آن است که میزان کاربست شاخص­های نوآوری، کمتر از حد متوسط می­باشد. برگزاری دوره­های دانش­افزایی، استفاده از تجارب صاحبان هنر و اساتید هنر، بازبینی مداوم برنامه­های درسی بر اساس شاخص­های سازنده­گرایی از جمله پیشنهادهایی هستند که نوآوری و بازنگری در فعالیتهای یاددهی و یادگیری برنامه‌های درسی هنر را تسهیل می‌کند.

خانم اشرف کریمی، دکتر غلامرضا حاچی حسین نژاد، دکتر نعمت اله موسی پور، دکتر احمد به پژوه،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ هدف‌های برنامۀ درسی جهت‌یابی و حرکت در آمریکا و ایران و با استفاده از روش بِرِدی در مطالعات تطبیقی انجام شده است. این مقایسه نشان داد که این برنامۀ درسی در آمریکا با داشتن 41 هدف عملکردی حرکتی، 38 هدف کلی و 263 هدف جزئی، که 48 هدف آن به کم‌بینایان اختصاص دارد، برای پوشش دادن به نیازهای حرکتی دانش‌آموزان دارای آسیب بینایی در محیط‌های پنجگانۀ خانه/زندگی، مدرسه، مسکونی، تجاری و حمل‌و نقل عمومی توسعه یافته است. برنامۀ درسی این مهارت‌ها در ایران با رویکرد بزرگسال‌محور دارای 10 هدف کلی و 75 هدف جزئی است که اساساً بر مهارت‌های کلاسیک جهت‌یابی و حرکت تمرکز دارد. در نتیجه برنامۀ درسی جهت‌یابی و حرکت در آمریکا فرصت‌های متعدد یادگیری معنادار را برای دانش‌آموزان نابینا و کم‌بینا فراهم ‌می‌کند اما برنامۀ درسی جهت‌یابی و حرکت در ایران فرصت‌های محدودتری را صرفاً برای یادگیری نابینایان ایجاد می‌کند.


خانم زهره قرائی، دکتر سعید کتابی، دکتر منصور توکلی،
دوره 5، شماره 10 - ( 12-1396 )
چکیده

این پژوهش با هدف رفع نواقص موجود در برنامۀ درسی که نویسندگان پیش­تر برای «ترجمۀ شفاهی پیاپی» ارائه داده بودند انجام شد. برنامه بر اساس اصول ساخت­گرایی اجتماعی طراحی و یک نیمسال به اجرا درآمد تا نواقصش مشخص شود. از آنجا که مشکل اصلی، ناکافی بودن تعامل فراگیران و محدود شدن تعاملات به تعداد کمی از دانشجویان بود، در نیمسالی که برنامۀ بازبینی­ شده به اجرا در آمد کلاس حضوری با کلاس مجازی که در نرم­ افزار مودل طراحی شد تلفیق شد تا کارایی آن در رفع نواقص بررسی شود. برای این منظور، سه تالار گفتگو در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که «تالار گفتگو» در افزایش تعاملات فراگیران مؤثر است. به­ علاوه، تفاوت میان میزان مشارکت دانشجویان با جنسیت، سن، و نیمسال ورودی مختلف معنا­دار نبود. نتیجه حاکی از آن است که در تالار گفتگو، این تفاوت­ها عواملی نبودند که مانع شکل­گیری تعاملات میان فراگیران شوند.   


آقای مهدی قنبری، دکتر محمد نیکخواه، خانم بهاره نیکبخت،
دوره 5، شماره 10 - ( 12-1396 )
چکیده

هدف این پژوهش آسیب‌شناسی دوره‌ی کارورزی دانشگاه فرهنگیان به منظور ارائه‌ی الگوی مطلوب بوده‌است. نوع پژوهش آمیخته و روش آن متوالی تبیینی بوده‌است. جامعه آماری شامل مدرسان، معلمان راهنما و کارورزان دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری بوده است. در فاز کمی، مدرسان به روش سرشماری و دو گروه دیگر به روش تصادفی نمونه گیری شدند. در فاز کیفی از روش نمونه‌گیری هدفمند استفاده شد. در فاز کمی و کیفی به ترتیب اطلاعات با پرسشنامه و مصاحبه جمع‌آوری گردید.طبق نتایج،  ازبین مؤلفه‌های اهداف، فعالیت‌های یادگیری، زمان، فضای آموزشی مدارس و ارزشیابی؛ مدرسان مؤلفه زمان و دو گروه دیگر زمان، فعالیت‌های یادگیری و ارزشیابی را نامطلوب دانستند. در فاز کیفی نیز 7 مضمون فرصت، 17 چالش و 14 الزام استخراج شد. باتوجه به یافته‌ها و نظر کارشناسان، الگوی پیشنهادی با 14 مؤلفه در سه حوزه سیاستگذاری، اجرا و پشتیبانی ارائه گردیده‌است.


آقای محمد فیروزی، دکتر محمد سیفی، دکتر علی حسینی مهر، دکتر علیرضا فقیهی،
دوره 6، شماره 11 - ( 6-1397 )
چکیده

شکوفاسازی ظرفیت‌های هنری دانش‌آموزان از رسالت‌های مهم آموزش و پرورش در سند تحول بنیادین است. از یک سو محورهای پنج‌گانۀ تربیت هنری متشکل از ارتباط با طبیعت، زیبایی‌شناسی، تولید هنری، آشنایی با تاریخ و میراث فرهنگی-هنری و نقد هنری و از سوی دیگر ساختار محتوایی کتاب‌های درسی فرهنگ و هنر شامل هنرهای تجسمی، خوشنویسی، هنرهای سنتی، آوایی و نمایشی همگی موضوعاتی هستند که می‌بایست در پرورش توانمندی‌های بالقوۀ آدمی، مد نظر برنامه‌ریزان قرار گیرند. این مطالعه به شیوۀ تحلیل محتوا صورت گرفت. جامعۀ هدف عبارت بود از کتاب‌های درسی فرهنگ و هنر هر سه پایۀ دورۀ اول متوسطه در سال تحصیلی 95-1394. واحد ثبت به متن، تصویر و فعالیت اختصاص یافت. کدگذاری به شیوۀ قیاسی و براساس محورهای موضوعی و ساختاری آموزش فرهنگ و هنر انجام پذیرفت. به منظور اعتباربخشی به فرایند کدگذاری، ده درصد از محتوا توسط ارزیاب دوم کدگذاری شد که میزان همبستگی برابر 89/0 بود. نتایج نشان داد که پرکاربردترین محورهای تربیت هنری به ترتیب عبارتند از تولید هنری، زیبایی‌شناسی، نقد هنری، آشنایی با تاریخ و میراث فرهنگی-هنری و ارتباط با طبیعت. همچنین، اولویت‌های اول تا پنجم در ساختار محتوایی کتاب‌ها عبارتند از هنرهای تجسمی، هنرهای سنتی، خوشنویسی، هنرهای آوایی و هنرهای نمایشی. بررسی الگوی ساختار برنامۀ درسی نیز نشان داد که به هر سه وجه فعالیت‌های تجویزی، نیمه‌تجویزی و غیرتجویزی توجه شده، اما محتوای این کتاب‌ها به لحاظ تناسب فعالیت‌ها با محتوای آموزشیِ ارائه شده، شکل تلفیق، توازن و تنوع محتوایی و عدم تحریک و تهییج خلاقیت دانش‌آموزان نیازمند بازنگری است.


آیلار میزانی، علی حسینی خواه، مرجان کیان، روح الله خدابنده،
دوره 9، شماره 17 - ( 1-1400 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی چیستی و چگونگی آموزش مبتنی بر سرگرمی در برنامه های درسی دوره ابتدایی بود.پارادایم پژوهش،کیفی و روش سنتز پژوهشی بود.جامعه پژوهش شامل رساله‌ها، کتاب‌ها و طرح‌های پژوهشی معتبر و جدید در  جهان و روش نمونه‌گیری، روش هدفمند مبتنی بر معیار بود.به منظور کیفیت بخشیدن به یافته ها، پس از کد گذاری و مقوله بندی نهایی، از نظرات اساتید حوزه برنامه درسی استفاده شد.منطق برنامه در قالب مجموعه ای از مبانی فلسفی ساختن گرایی تبیین شد. اهداف آموزش مبتنی بر سرگرمی شامل ایجاد شایستگی فردی، آموزش مهارت،کاهش شکاف دیجیتال،ایجاد علاقه به آموزش، ارتقای سواد رسانه ای، فراهم کردن آموزش مادام العمر بود؛محتوا شامل اسباب بازی های آموزشی، بازی های ویدیویی و فعالیت های هنری و سیالی بود؛راهبردهای یاددهی و یادگیری شامل آموزش مستقیم،آموزش چرخشی، آموزش مبتنی بر حل مسئله و آموزش اکتشافی بود و ارزشیابی به سه صورت ارزشیابی تکوینی، بازخود دادن و ارزشیابی پایانی صورت میپذیرد.
دکنر مریم سادات قریشی خوراسگانی، دکتر پروین احمدی، دکتر پروین صمدی،
دوره 9، شماره 17 - ( 1-1400 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، واکاوی برنامه‌های درسی تجربه‌شده نظام آموزش عالی مهارت‌ محور از منظر دانشجویان بود؛ بنابراین، از رویکرد کمی و روش توصیفی - پیمایشی بهره گرفته شد. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه‌های جامع علمی کاربردی کشور بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای نسبتی و فرمول کوکران، تعداد 660 دانشجو به‌عنوان نمونه انتخاب شد. داده­ها توسط پرسشنامه محقق ساخته برنامه درسی مهارت محور در آموزش عالی گردآوری و از طریق، آزمون‌های فریدمن، (t) تک گروهی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. روایی محتوایی، توسط متخصصین برنامه درسی و روایی سازه‌ای با استفاده از نرم‌افزار (PLS) بررسی و تائید شد. ضریب پایایی نیز با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و (86/0) به دست آمد. یافته‌ها نشان داد، وضعیت برنامه درسی تجربه‌شده در ابعاد «تطبیق برنامه درسی با اهداف دانشگاه»، «تطبیق برنامه درسی با اهداف نظام مهارت محور» و «جنبه‌های اجرایی برنامه درسی جدید» نسبتاً مطلوب بوده است. بر این اساس، نظام آموزش عالی مهارت محور کشور، نیازمند توجه بیشتر و تغییرات اساسی در برنامه‌های درسی و شیوه‌های آموزش است؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود، برنامه‌های درسی دانشگاه جامع علمی کاربردی که باهدف یادگیری مهارت‌های مختلف و کاربست آن در زندگی شغلی و اجتماعی طراحی‌شده است؛ در محیط‌های آموزشی شبیه‌سازی‌شده و عملی تدریس شود تا اهداف موردنظر نظام مهارت محور محقق شود.
خانم مریم پاکزاد، دکتر علی اکبر خسروی بابادی، دکتر کامبیز پوشنه، دکتر علیرضا عصاره، دکتر حمیدرضا رضازاده،
دوره 9، شماره 17 - ( 1-1400 )
چکیده

پژوهش حاضربه بررسی «پدیدارشناسی ارزشیابی بازده‌های ‌یادگیری»پرداخته است. ازنظرهدف، کاربردی وشیوۀ اجرای آن کیفی ازنوع پدیدارشناسی است،میدان ‌پژوهش شامل کلیۀ اساتید رشتۀ علوم‌تربیتی ‌دانشگاه‌های‌استان‌تهران است. که باروش نمونه‌گیری‌ گلوله‌برفی ومقایسه مداوم داده‌ها تارسیدن به ‌اشباع ‌نظری،با10نفر ازآنها مصاحبه ‌نیمه‌ساختاریافته صورت گرفت. قلمرو موضوعی آن درحیطه مباحث علوم‌تربیتی ‌است.روش‌ جمع‌آوری‌اطلاعات‌،مطالعات‌‌میدانی،کتابخانه‌ای وابزار مصاحبه ‌نیمه‌ساختاریافته است. جهت حصول اطمینان ازقابلیت اعتمادپذیری داده‌های‌ پژوهش ازروشهای مثلث‌سازی منابع ‌داده‌ها،مطالعه‌مکرر،تطبیق مستمرداده‌ها،خلاصه‌سازی،دسته‌بندی اطلاعات ‌وبازبینی توسط اساتیدی که باآنها مصاحبه شد،همچنین ازنظر اساتید راهنماومشاور بهره‎‎ گرفته‌شد. به‌منظور بررسی اعتبارداده‌های بدست آمده به روش نمونه‌گیری هدفمند،ازنظر 36 استاد دیگر دانشگاه‌های‌استان‌تهران که دراین موضوع صاحب‌نظرند تارسیدن به ‌اشباع‌نظری استفاده‌شد. داده‌های این پژوهش با استفاده از الگوی هفت‌مرحله‌ای ون‌منن تجزیه‌وتحلیل شد ودر نهایت 5سازه(ماهیت ‌ارزشیابی،ارزشیابی ‌کننده(استاد)،ماهیت ‌بازده‌های‌یادگیری،ارزشیابی‌شونده(دانشجو) وماهیت ‌برنامه‌درسی)،17بُعد،87مقوله‌ و320شاخص ازپدیدارشناسی ارزشیابی‌بازده‌های‌یادگیری ‌دانشجویان درقالب ‌الگویی استخراج گردید.یافته‌ها نشان ‌می‌دهد که ارزشیابی‌بازده‌های‌یادگیری دراحاطه 5سازه نامبرده‌شده‌است وسازه‌ها،ابعاد،مقوله‌ها وشاخصهای بدست ‌آمده به هم ارتباط دارند ودر ارزشیابی‌بازد‌ه‌های‌یادگیری همۀ آنها سهیم‌اند وارزش یکسانی دارند.

آقای احمد ابراهیمی، دکتر سید ابراهیم میرشاه جعفری، دکتر علی ربانی خوراسگانی،
دوره 9، شماره 18 - ( 7-1400 )
چکیده

پژوهش حاضر، با هدف شناسایی و تبیین پیش‌بایست‌های راهبرد یاددهی-یادگیری دیالوژیک، متناسب با ‏ویژگی‌های نسلی دانشجویان ‏کارشناسی امروز با روش آمیخته اکتشافی ‏انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در بخشهای کیفی و کمی، به ترتیب، مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و پرسشنامه ‏محقق‌ساخته بود. تحلیل یافته‌ها در قسمت کیفی بر مبنای نظریه داده‌بنیاد و در قسمت ‏کمی، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری بخش کیفی، صاحب‌نظران دو حوزه علومتربیتی ‏و علوم‌اجتماعی بود که نمونه از بین آنها به صورت هدفمند، تا حد اشباع اطلاعات، ادامه یافت. ‏جامعه آماری بخش کمی شامل اساتید و دانشجویان دوره کارشناسی بود که نمونه‌ از بین آنها به روش تصادفی طبقه‌ای، ‏متناسب با حجم انتخاب شد. بر اساس یافته‌ها، ‏8 پیش‌بایست مهم‌ مورد شناسایی واقع شد که ‏در میان آنها، «ایجاد زمینه‌‌های بحث و نقد علمی در تدریس» در صدر قرار دارد. در نتیجه، انگیزه‌مندی تحصیلی و رشد علمی دانشجویان ‏امروز، منوط به اهتمام مدرسان در کاربست پیش‌بایست‌های مذکور است.
دکتر علی بیرمی پور، خانم شیدا اچرش،
دوره 9، شماره 18 - ( 7-1400 )
چکیده

این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، کیفی از نوع سنتزپژوهی است. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل داده‏ها از چارچوب ارائه شده توسط الو و کیگناس (2008) استفاده شد. قلمرو پژوهش و اصلی‏ترین منابع گردآوری داده ها، پژوهش‏های متعددی است که متناسب با ارتباط موضوعی و به روش پریسما تعداد 69 نمونه به صورت هدفمند انتخاب شدند. در مراحل بعدی، کدگذاری و طبقه‏بندی اطلاعاتی انجام شد؛ که حاصل ترکیب مقولات و نتایج تحلیل منجر به استخراج چارچوب مفهومی در ارتباط با چالش‏های انتقال از آموزش حضوری به آموزش مجازی و ارایه ی راهبردهای مناسب برای این انتقال گردید. به طور کلی، چالش‏های انتقال به آموزش مجازی در چهار طبقه و 22 کد استخراج گردید و راهبردهای انتقال موفقیت‏آمیز از آموزش حضوری به آموزش مجازی نیز در هفت طبقه و 17 کد ارایه شدند.
زهرا صادقی، مرضیه دهقانی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده

 پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی، با هدف واکاوی تجارب معلمان دوره‌ی ابتدایی از آموزش مجازی در زمان شیوع ویروس کرونا انجام‌گرفت. میدان پژوهش، معلمان ابتدایی شهرستان تهران می‌باشند که تعداد10نفر با نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با هر یک از معلمان به طور میانگین 50 دقیقه مصاحبه شد. در تحلیل داده‌ها از راهبرد هفت مرحله‌ای کلایزی استفاده‌شد. یافته‌های این پژوهش که برگرفته از اظهارات معلمان می باشد در 5 مقوله اصلی شامل بعدآموزشی، بعد فرهنگی، بعد اجتماعی، بعد اقتصادی و بعد فنی طبقه‌بندی شدند. مهم‌ترین مضامین موجود در بعد آموزشی شامل: تداوم تحصیل، فرصت بازبینی آموزش‌ها برای دانش‌آموزان، پایین بودن سطح سواد اولیا، کاهش انگیزه دانش آموزان و زمان‌بر بودن آموزش مجازی می باشند.
بهار رشیدی، احمد عابدی، قاسم نوروزی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده

پژوهش‌حاضر دو هدف ‌شامل بررسی آسیب‌های نظام‌آموزشی‌مدارس استعدادهای درخشان و ارائه الگوی شاخص‌های ارتقاء برنامه‌درسی را دنبال کرده‌است. روش پژوهش، ‌کیفی و رویکرد سنتزپژوهی بود. جامعه‌آماری شامل مجموعه‌ی منابع‌‌نظری و پژوهشی(داخلی‌و‌خارجی) بود که ابتدا 261 منبع جستجو شد. 94 منبع که بیشترین هماهنگی را با هدف پژوهش داشتند انتخاب و443 جمله‌واره استخراج گردید. داده‌ها به‌شیوه استقرایی و تحلیل تماتیک 101تم بدست‌آمد. یافته‌ها نشان‌داد آسیب‌های نظام‌‌آموزشی شامل 39 مفهوم‌پایه؛ 7 تم ‌فرعی و 3 تم‌ اصلی است. شاخص‌های ارتقاء برنامه‌ درسی شامل 62  مفهوم‌‌پایه؛ 3 تم ‌‌فرعی و1 تم اصلی می‌باشد. نتایج نشان می‌دهد آموزش تک‌بعدی؛ نقص‌درطراحی و تدوین برنامه‌ها و نظام‌یاددهی-یادگیری منفعلانه از جمله مشکلات آموزشی مدارس‌استعدادهای درخشان هستند. همچنین مولفه فوق‌ برنامه‌درسی شامل: برنامه‌‌‌درسی چندوجهی و هدفمند؛ بهینه‌سازی ‌و افزایش کیفیت یاددهی-یادگیری؛  تقویت انگیزه یادگیری و پرورش دانش‌آموزان پویا به‌عنوان شاخص‌ ارتقاء برنامه‌درسی (راهکارمطلوب)در نظر گرفته‌شد. بنابراین  پیشنهاد می‌شود از این یافته‌ها جهت تدوین برنامه‌آموزشی دانش‌آموزان تیزهوش استفاده شود.

مظاهر برنا خواجه، فیروز محمودی، یوسف ادیب، حمدالله حبیبی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی فرایند مقاومت معلمان دوره ابتدایی در برابر اجرای برنامه­درسی رسمی انجام پذیرفت. رویکرد پژوهش حاضر،کیفی بوده و از روش نظریه زمینه­ای در این پژوهش استفاده گردید. جامعه آماری شامل معلمان دوره ابتدایی استان آذربایجان‌­شرقی بود. فرآیند نمونه‌گیری و انتخاب مشارکت‌کنندگان تا رسیدن به اشباع داده‌ها ادامه یافت و در نهایت 18 نفر از معلمان دوره ابتدایی با استفاده از روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب گردیدند. نتایج نشان داد که "مقاومت منطقی" به عنوان پدیده محوری ، "عدم توانمندسازی معلمان، عدم مشارکت دانش­آموز و کمبود امکانات آموزشی" به عنوان شرایط زمینه­ای، "انحرافات برنامه­درسی، شخصیت معلم، کاستی های کتابهای درسی و ناتوانی معلم" به عنوان شرایط علی، "اعتقادات معلم و شرایط فرهنگی" به عنوان شرایط مداخله­گر، "پیامدهای مربوط به برنامه درسی و شکوفایی قابلیت­های معلم" به عنوان پیامد و "راهکارهای آموزشی، توجه به نیازهای دانش­آموزان و بهینه­سازی برنامه­درسی" به عنوان راهبردها شناسایی گردیدند.
محمدرضا وحدانی اسدی، حسین اسکندری،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده

کلاس‌های چندپایه برای گروه‌های کوچکی از دانش‌آموزان به کار گرفته می‌شود که در آن یک معلم برای هر پایه غیرعملی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود آموزش و یادگیری در کلاس‌های چندپایه از دیدگاه معلمان استان خراسان شمالی است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش پدیدارشناسانه به‌عنوان روشی کیفی استفاده شد. شرکت‌کنندگان در مصاحبه با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند و با توجه به میزان فاصله از مناطق شهری انتخاب شدند. اشباع نظر در مصاحبه شماره ده به دست آمد اما تا نفر هجدهم ادامه یافت. یافته‌های حاصل از مصاحبه به روش کلایزی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. درنهایت وضعیت موجود در سه حوزه زیرساخت، آموزش  و یادگیری مشخص شد. پژوهش حاضر نشان‌دهنده برخی نقاط قوت و ضعف کلاس‌های چندپایه از دیدگاه معلمان است و به سیاست‌گذاران وضعیت موجود آن را، جهت ارتقاء کیفیت نشان می‌دهد. 
 
سعیده افضلی، علیرضا صادقی، نعمت اله موسی پور، مصطفی قادری،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامۀ درسی سوادچندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بود که با استفاده از روش تحقیق آمیخته از نوع تشریحی انجام شد. در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی و در بخش کیفی از روش تحلیل مرور نظام مند استفاده شد. جامعۀ آماری در قسمت کمی شامل دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان کشور بود و با بهره­گیری از روش نمونه­گیری خوشه­ای تصادفی بر اساس جدول کرجسی و مورگان 382 نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه سنجش سواد چندفرهنگی صادقی (1399) مشتمل بر سه مولفه­ی دانش چندفرهنگی، نگرش چندفرهنگی و مهارت چندفرهنگی بود که با کمک 10 نفر از اساتید صاحبنظر، روایی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت، و بر اساس آلفای کرونباخ، پایایی آن، 0.85 به­دست آمد. یافته­ها حاکی از آن بود که سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در بُعد دانش چندفرهنگی در سطح نسبتاً مطلوب و در بُعد نگرش چندفرهنگی در سطح متوسط بود، اما در بُعد مهارت چندفرهنگی در سطح مطلوبی قرار نداشت. در بخش کیفی پژوهش پس از مطالعه بیش از 120 مقاله و کتاب (داخلی و خارجی) در زمینه موضوع مورد نظر، در نهایت 38 عنوان مقاله و کتاب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار لازم برای انجام این پژوهش چک لیست­ها و کاربرگ­ها و یادداشت­برداری بود و تجزیه و تحلیل داده­ها از روش تحلیل نظام­مند انجام شد که از میان 236 عبارت، پس از طی مراحل کدگذاری، 105 کد باز و 15 کدمحوری، که الگوی برنامه درسی سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان بر اساس آن طراحی شد. این الگو مشتمل بر شش مولفه اساسی( -ایجاد وفاق و اتحاد در عین تکثرگرایی؛ -پرورش شهروند فعال، دموکراتیک، محلی و جهانی؛ -تعالی کلاس جهانی؛ -کرامت انسانی (توجه به دیگری)؛ -معرفی­ فرهنگ­های مختلف؛ -توسعه تفکر انتقادی) بوده و با استفاده از عناصر دهگانه طراحی شد.
زهرا گویا،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده

حوزه مطالعات برنامه درسی در ایران، از طرفی به بلوغ رسیده و در آموزش ­عالی، منزلت یافته ­است و ازطرف دیگر، جای این نگرانی است که به ­بحران هویتی دچارشود و تبدیل به­ ظرفی گردد که بیش از آن­که دغدغه حل مسائل واقعی جامعه ایران را داشته ­باشد، پذیرای انواع ابداع ­های نظریِ جهانی در این حوزه و البته با انتخاب معادل­ هایی به ­غایت سلیقه­ ای برای آنها شود. این نگرانی محدود به­ ایران نیست و درجهان نیز نگرانی ­های جدی بر سر تأثیر یافته­ های پژوهشی در علوم ­تربیتی و به­ ویژه برنامه درسی، بر بهبود وضعیت آموزشی و تدریس و یادگیری، در حال شدت­ گرفتن است. یکی از علت­ های اصلی این نگرانی، ناکامیِ یافته­ های پژوهشی در رویارویی با چالش­ های واقعی آموزش عمومی و عالی در جهان است. برای نمونه، دانشجویان تحصیلات تکمیلی به تولید پایان­ نامه و رساله در ارتباط با تدوین نظری برنامه­ های درسیِ مناسب برای آموزش صلح و شهروندی و تفکر انتقادی و خشونت ­پرهیزی و عدالت و نپذیرفتن آنچه که به ­آن باور ندارند و تبعیض جنسیتی و نظایر آن هستند. مجله­ های علمی پژوهشی هم به انتشار مقاله­ هایی می­ پردازند که مبتنی بر این یافته ­ها هستند. درحالی که جهان ناظر است که این مفاهیم عالی و متعالی، بیشتر و بیشتر از صحنه آموزش عمومی و عالی رنگ ­باخته­ اند و دنیایِ عمل، ناتوان از به­ کارگیری این نتایج نظری است. انتظار می­ رود که درچنین شرایطی، جامعه علمی به ارزیابی تولیدهای نظری خود و میزان اثرگذاری آنها بر واقعیت عمل همت­ گمارد و بپرسد که مشکل در کجاست؟ تا کجا و تا کِی، قراراست که این مسیر، بدون نقد و بازبینی پیموده ­شود و درحقیقت، هرکس کار خود را بکند؟ مگر می­ شود که «سواره نظر» از خود نپرسد که «به ­کجا چنین شتابان» و «پیاده عمل»، ناامید از این­ همه تبیین و طراحی و چارچوب و مدل و الگوی نظری، در تلاش برای رویاروییِ بهینه با چالش­ های روزانه باشد و تنها و خسته، اگر راه ­حل بهینه نیافت، به ­این بسنده کند که هزینه مشکلات را کاهش ­دهد و تنها امیدوار باشد که بتواند مسئله امروز را حل یا کنترل کند و خود را قانع کند که «چو فردا شود، فکر فردا کنیم»! 

مرضیه دهقانی، نرگس چگینی، سوگل یزدان خو،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده

یادگیری واژگان ریاضی برای رشد زبان و همچنین ارتقای دانش ریاضی دانش‌آموزان، امری ضروری است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی، هدف آن کاربردی و رویکرد آن کیفی است. ابتدا به روش سنتزپژوهی، تحقیقات انجام شده در زمینه آموزش واژگان ریاضی بررسی گردیده و انواع واژگانی که نیاز به آموزش دارند، دسته‌بندی شد. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوا، واژگان کلیدی کتب ریاضی استخراج گردید. نمونه پژوهش به‌صورت تمام‌شماری، کتب ریاضی پایه اول تا سوم ابتدایی ایران است. در بخش سنتزپژوهی، جامعه پژوهش کلیه مقالات مرتبط با آموزش واژگان ریاضی و نمونه پژوهش، ۳۶ مقاله در دسترس است که از طریق جستجو در پایگاه‌های داخلی و خارجی منتخب، انتخاب شدند. نتایج سنتزپژوهی نشان می‌دهد می‌توان کلماتی را که نیاز به آموزش دارند، به یازده دسته تقسیم نمود. کلمات استخراج شده از کتب ریاضی پایه اول تا سوم ابتدایی، در این یازده دسته قرار گرفتند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به دوفصلنامه نظریه و عمل در برنامه درسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Theory & Practice in Curriculum Journal

Designed & Developed by : Yektaweb