4 نتیجه برای شریفی
فریدون شریفیان، محمود مهرمحمدی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
چکیده: در این مقاله، قابلیتهای برنامۀدرسی بهعنوان یک دیسیپلین علمی بررسی و به این پرسش پاسخدادهشده است که آیا میتوان برنامۀدرسی را یک دیسیپلین دانست؟ در محور اول مقاله، دیدگاه صاحبنظران دربارۀ معیارهای دیسیپلین علمی مطرح و پس از استخراج معیارهای موردتوافق، میزان برخورداری برنامۀدرسی از این معیارها بررسیشده است. در محور دوم، طبقهبندیهای مختلف دیسیپلین علمی ارائهشده است، سپس دیسیپلینهایی که برنامۀدرسی با آنها سنخیت دارد، مشخص و نسبت برنامهدرسی با این دیسیپلینها تعیینشده است. بحثهای محور دوم به این نتیجه منجر شده است که برنامۀدرسی دیسیپلینی نرم، زنده و کاربردی است که دارای دیدگاههای فلسفی، اجتماعی و سازمانی است. در جمعبندی، سه دیدگاه که دو مورد آن با تلقی تعلیم و تربیت و برنامۀدرسی بهعنوان دیسیپلین همسو نیست ارائه و دربارۀ آنها بحث شده است. درنهایت، برنامۀدرسی بهعنوان یک دیسیپلین علمی تعریفشده است
آقای محمدتقی رودی، دکتر کوروش فتحی واجارگاه، دکتر محبوبه عارفی، دکتر رضوان حکیم زاده، دکتر مسعود شریفی،
دوره 6، شماره 11 - ( 6-1397 )
چکیده
رشتههای علمی با توجه به نیازهای نوین جوامع تغییر و تحول مییابند. رشتۀ مطالعات برنامۀ درسی نیز از این اصل مستثنی نیست. یکی از مفاهیم نوینی که در حوزۀ مطالعات برنامۀ درسی مطرح شده است، مشاورۀ برنامۀ درسی می¬باشد. تبیین و بازنمایی این مفهوم میتواند در بهبود سطح یادگیری و تحقق اهداف برنامۀ درسی مؤثر باشد. در پژوهش حاضر مشاورۀ برنامۀ درسی بهعنوان مفهومی تازه در حوزۀ مطالعات برنامۀ درسی موردبحث قرار میگیرد. رویکرد این پژوهش کیفی و از نوع مرور نظاممند میباشد. برای جمعآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای، بررسی اسناد و جستجوها در منابع داده و اطلاعات اینترنتی استفاده شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مفهوم مشاورۀ برنامۀ درسی جایگاه و مبنای نظری خود را در نظریههای نوِ مفهوم پردازان ازجمله نظریۀ پدیدارشناسی و اتوبیوگرافی برنامۀ درسی دارد. همچنین مشاورۀ برنامۀ درسی میتواند در ارتقاء سطح یادگیری و روشهای یاددهی- یادگیری و بهویژه توسعه و اعتلای شخصی فراگیران در چارچوب برنامههای درسی نقش مهمی ایفا نماید. رشتههای مشاوره و روانشناسی میتوانند در کنار حوزۀ مطالعات برنامۀ درسی در تحقق اهداف مشاورۀ برنامۀ درسی مؤثر باشند. |
خانم سمیه قربانی، دکتر سید ابراهیم جعفری، دکتر فریدون شریفیان،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
اهداف پژوهش حاضر، تعیین صلاحیتهای حرفهای معلمان در رویکرد یادگیری برای دانستن و ارائه راهکارهای اجرایی جهت تحقق آن میباشد. روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری بخش کیفی متخصصان و صاحبنظران تعلیم و تربیت و بخش کمی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 2 و 3 شهر اصفهان میباشند. روش نمونهگیری هر دو بخش به صورت هدفمند بود. در بخش کیفی 20 نفر از متخصصان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند زنجیرهای انتخاب شدند. در بخش کمی نیز به صورت هدفمند معلمان دارای مدرک ارشد و دکتری شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات بخش کیفی مصاحبه نیمهساختاریافته و بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته با 14 مقیاس از صلاحیتهای حرفهای مورد نیاز معلمان بود.یافتههای کیفی با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه و یافتههای کمی نیز با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.
خانم فاطمه شریفی اسدی ملفه، دکتر اباصلت خراسانی، دکتر کوروش فتحی واجارگاه، دکتر ابراهیم صالحی عمران،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
: هدف پژوهش حاضر، تعیین مؤلفههای اشتغال پذیری دانشآموختگان دانشگاهی از دید صاحبنظران آموزش عالی، کارفرمایان و صاحبنظران حوزه اشتغال و دانشآموختگان مشغول به کار بود. طرح این پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی و ابزار مورداستفاده در بخش کیفی مصاحبههای عمیق و مقایسه مداوم یافتهها با متون ادبیات پژوهش بود. جامعه آماری بخش اول- کیفی، شامل اساتید و صاحبنظران آموزش عالی، صاحبنظران حوزه اشتغال و کار و دانشآموختگان مشغول به کار و روش نمونهگیری در این بخش هدفمند و نظری بود که با روش تحلیل مضمون تجزیهوتحلیل شد. بخش کمی شامل اساتید و هیئتعلمی دانشگاههای شهید بهشتی و دانشگاه تهران بودند که با روش تصادفی طبقهای انتخاب شدند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای کمی در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی، آزمون تی استودنت، تحلیل واریانس عاملی، تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. روایی محتوایی مصاحبهها و پرسشنامه، ابزارهای مزبور بر اساس نظرات متخصصین برنامه درسی و صاحبنظران آموزش عالی بررسی و پس از تائید مورداستفاده قرار گرفت. اعتباریابی مصاحبه با استفاده از معیارهای چهارگانه گابا و لینکلن (1994 ) و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون کرونباخ 92/. تائید گردید. در این پژوهش 66 مؤلفهی اشتغال پذیری شناسایی شد که با مقایسه یافتهها با ادبیات پژوهش به 16 مقوله کاهش پیدا کرد و درنهایت در قالب سه مقوله اصلی دانش و مهارت اکادمیک، دانش و مهارتهای مرتبط با محیط کار، نگرش و ویژگیهای فردی دستهبندی شدند. مؤلفه کارگروهی و کار تیمی در رأس مؤلفههای اشتغال پذیری شناخته شد.
|