جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای کرمدوست

بهار سلیمانی، رضوان حکیم زاده، نوروزعلی کرمدوست،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

هدف از این پژوهش بررسی سطح رفتار یادگیری خودتعیینی هتاگوژیک دانشجویان با توجه به مبانی و چهارچوب نظری رویکرد هتاگوژی است که به‌صورت مطالعۀ موردی در دانشگاه مجازی مهر البرز انجام‌شده است. از بین جامعۀ آماری پژوهش، یعنی دانشجویان دانشگاه مجازی مهر البرز که 690 بودند، تعداد 120 نفر با توجه به جدول مورگان به‌صورت تصادفی با انتساب متناسب انتخاب و بر اساس سطح رفتار یادگیری خودتعیینی هتاگوژیک موردمطالعه قرار گرفتند. رفتار یادگیری هتاگوژیک دانشجویان از دیدگاه خود آنان بر اساس متغیرهای دموگرافیک (سن، جنس، ترم تحصیلی و عملکرد تحصیلی) با ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع‌آوری‌شده است. نتایج به‌دست‌آمده نشان‏دهندۀ معناداری رابطۀ بین دو متغیر عملکرد تحصیلی و رفتار یادگیری هتاگوژیک است. به‌طوری‌که رفتار یادگیری هتاگوژیک حدود 35% از تغییرات عملکرد تحصیلی دانشجویان دوره‏های مجازی را تبیین می‏کند. و درمجموع سطح یادگیری خودتعییتی هتاگوژیک دانشجویان متوسط یا نسبتاً مطلوب برآورد شده است.
صابر عبدالملکی، کمال درانی، نوروزعلی کرمدوست، مسعود صدرالاشرفی،
دوره 3، شماره 5 - ( بهار و تابستان spring & summer 1394 )
چکیده

دستیابی به سواد علمی هدف آموزش برنامۀ ‌درسی علوم در نظام‌های آموزشی دنیا است. یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین مؤلفه‌هایی که باعث افزایش سواد علمی در دانش‌آموزان می‌شود آموزش ماهیّت علم است. هدف پژوهش حاضر بررسی نگرش دانشجویان کارشناسی دانشگاه تهران دربارۀ ماهیّت علم به‌ عنوان مؤلفۀ سواد علمی می‌باشد. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات پیمایشی است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده‌های روانشناسی- علوم تربیتی و علوم پایه دانشگاه تهران است که از این جامعه به شیوۀ نمونه‌گیری طبقه‌ای با رعایت نسبت‌ها (جنسیت و دانشکده) نمونه‌ای به حجم 779 نفر انتخاب شدند. جهت جمع‌آوری نگرش دانشجویان به ماهیّت علم، پرسشنامه‌ای بر اساس مبانی نظری پروژه 2061 طراحی گردید و اعتبار و روایی آن بررسی و تأیید قرار گرفت. نتایج آزمون تی تک نمونه‌ای نشان می‌دهد که وضعیت میانگین درک ماهیّت علم و ابعاد آن در دانشجویان، با وضعیت میانگین متوسط نمرات دارای تفاوتی معنادار است؛ همچنین نتایج آزمون مانووا نشان می‌دهد که بین سطوح عامل دانشکده (دانشکدۀ علوم پایه و دانشکدۀ روانشناسی - علوم تربیتی) در باب متغیّر ماهیّت علم تفاوت معنادار وجود دارد. یافته‌ها بیان می‌کند که دانشجویان داری درک پایینی از ماهیّت علم و ابعاد آن می‌باشند که بر اساس تحلیل نتایج پژوهش‌های انجام‌گرفته علّت آن را می‌توان در این عوامل جستجو کرد: عدم توجه به مؤلفه‌های ماهیّت علم در تدوین و طراحی برنامۀ ‌درسی آموزش علوم، دانش و درک پایین معلمان از ماهیّت علم، عدم توسعۀ علم و فناوری در جامعه و حمایت‌ها ساختارهای اقتصادی، سیاستی و فرهنگی از علم و ارزش‌های آن. همچنین یافته‌ها نشان می‌دهد میزان درک ماهیّت دانشجویان دانشکدۀ علوم پایه از دانشجویان دانشکدۀ روانشناسی - علوم تربیتی بالاتر است که علت آن را می‌توان در ماهیّت رشته‌های درسی دانشجویان در دو دانشکده و میزان پرداختن به موضوعات درسی با محوریت علوم و ماهیّت علم در برنامۀ ‌درسی آن‌ها پیدا کرد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به دوفصلنامه نظریه و عمل در برنامه درسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Theory & Practice in Curriculum Journal

Designed & Developed by : Yektaweb