جستجو در مقالات منتشر شده


28 نتیجه برای ریاضی

زهرا گویا، محمدرضا فدایی، زینب آگاه،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده

آشناییِ معلمان با ماهیت «گوش‏دادن» به ایده‏ها و نظرات ریاضی دانش‏آموزان در کلاس درس و شناخت انواع آن، می‏تواند فرصت مناسبی ایجاد کند تا بتوانند از «گوش‏دادن»، به عنوان یک روش تدریس مؤثر جهت ارتقای یادگیری ریاضی دانش‏آموزان استفاده کنند. پیشینه پژوهشی در این حوزه نشان می‏دهد که آشنایی معلمان ریاضی با اهمیت «گوش‏دادن» و انواع آن، می‏تواند به معلمان ریاضی کمک کند تا دانش‏آموزان را در وضعیتی قرار دهند که از طریق تعامل با یکدیگر و با محیط یادگیری، به تدریج توانایی ارزیابی واقع‏بینانه ایده‏هایشان را افزایش داده و آن‏ها را  اصلاح کنند و بدین ترتیب، یادگیری خود را عمیق‏تر کنند. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهشی پدیدارنگارانه طراحی شد تا چگونگی گوش‏دادن معلمان ریاضی دوره راهنمایی پایه‏های 6 تا 8 مطالعه شود. مشاهدات مستمر کلاسی و مصاحبه با معلمان آن کلاس‏ها، به پژوهشگران فرصت داد تا بتوانند تشابهات و تفاوت‏های انواع «گوش‏دادن» معلمان ریاضی را به ایده‏ها و نظرات دانش‏آموزان، در سه دسته مقوله‏بندی کنند. سپس دریافتند که سه مقوله ساخته شده، با سه رویکرد متفاوت «گوش‏دادن ارزیابانه»، «گوش‏دادن تفسیری» و «گوش‏دادن هرمنیوتیک» که دیویس (1997) شناسایی کرده بود سازگارند. بدین سبب در این تحقیق، از همان برچسب‏ها برای ارجاع به این سه مقوله استفاده شد. در این مقاله، با تمرکز بر مشاهده سه کلاس درس و نظرات سه معلم که از طریق مصاحبه شناسایی شدند، تمایز بین این سه نوع «گوش‏دادن» نشان داده می‏شود و به دلیل این که این سه معلم، هر یک به نوعی معرف این سه رویکرد بودند، برای آن‏ها  نام مستعار و تمثیلی «خانم قضاوتی»، «خانم تفسیری» و «خانم تعاملی» انتخاب شده است.
زهرا گویا،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

چکیده: در سال 1375، در اولین کنفرانس آموزش ریاضیِ ایران که در اصفهان برگزار شد، وظیفه خود دانستم که به عنوان یک متخصص آموزش ریاضی، مقاله­ای با عنوان «آموزش ریاضی چیست؟» ارائه دهم و علت تلاش برای تأسیس رشته آموزش ریاضی را در کشور بیان نمایم. اکنون پس از شانزده سال، جا دارد که با بازتابی بر این حرکت توسعه­ایِ شتابدار، به خود یادآوری کنیم که «چه چیز­هایی در حوزه آموزش ریاضی نیستند!». بر این اساس، تحقیق حاضر در قالب فراتحلیلی بر مقالات ارائه شده به دوازدهمین کنفرانس آموزش ریاضی در ایران که در اولویت پذیرش واقع نشدند، انجام شد. فایل PDF تمام مقاله­ها که بدون نام بودند و کدگذاری شده بودند، داده­های این پژوهش را تشکیل دادند. هدف اصلی این پژوهش، بازتاب بر راه رفته شده تا حال است، با این امید که «با درس گرفتن از تاریخ، مجبور به تکرار آن نشویم.»
 
     
سهیلا غلام‌آزاد،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

چکیده: در اواخر دهه 70 میلادی، آموزش ریاضی واقعیت‌مدار (RME) در پاسخ به نهضت ریاضی جدید در امریکا و رویکرد آموزش ریاضی مکانیکی در هلند توسط فرودنتال و همکارانش معرفی شد. بر اساس این رویکرد، برنامه‌های آموزشی باید فرصتی در اختیار دانش‌آموزان قرار دهد تا از طریق انجام دادن فعالیت‌های مناسب، به بازآفرینی ریاضی بپردازند. در سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران نیز ملاحظه می‌شود که در بخش جهت‌گیری‌های کلی در سازمان‌دهی محتوا و آموزشِ حوزه یادگیری ریاضی، بر وجه واقعیت‌مداری برنامه به‌طور ضمنی، تأکید شده است. در این مقاله، ضمن معرفی جنبه‌های مختلف این رویکردِ برنامه‌ای در آموزش ریاضی، به پژوهشی اشاره می شود که به روش تحلیل محتوا انجام شد و مضمون موردنظر برای تحلیل محتوا، واقعی بودن زمینه‌های مورد استفاده در کتاب تازه تألیف ریاضیات 1 بود.    
مانی رضایی،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

چکیده: پژوهش در مورد سیر برنامه درسی و کتاب‌های درسی در ایران، یکی از حوزه‌هایی است که مطالعات اندکی در آن صورت گرفته و گزارش‌های پژوهشی یا نتایجی از چنین پژوهش‌هایی، در اسناد مورد بررسی به‌دست نیامد. مقاله، گزارشی از پژوهشی جامع در فاصله شروع برنامه آموزش رسمی دوره متوسطه (1304) در ایران تا 1388 (زمان جمع‌آوری داده‌ها) است و موارد زیر مورد مطالعه قرار گرفت: (1) سیر تاریخی تغییراتِ کلی نظام آموزش رسمی؛ (2) پنج دوره تاریخی در تغییر کتاب‌های درسی ریاضی؛ (3) سیر تغییر محتوای آموزشی و مواد درسی ریاضی. پژوهش، به لحاظ روشی، پژوهشی تاریخی است و با هدف شناخت بهتر روند شکل‌گیری کتاب‌های دوره متوسطه انجام شد. تلاش شد تا تمام کتاب‌هایی که به‌عنوان کتاب درسی ارائه شده است، مورد توجه قرار گیرد و محتوای آن‌ها از نظر موضوعی (ریاضی) بررسی شود. مقاله با بررسی مثلثات، سیر تحولات آن در این فاصله زمانی به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری می‌پردازد.    
ابوالفضل رفیع پور،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

چکیده: هدف مقاله حاضر، مرور پژوهش‌های حوزه مدل‌سازی و کاربرد است تا از این طریق، حوزه مدل‌سازی و کاربرد را به‌عنوان یک حوزه پژوهشی معرفی نماید. در این مقاله، ابتدا منظور از اصطلاح مدل‌سازی و کاربردها در آموزش ریاضی تبیین خواهد شد و تفاوت آن با تعابیر دیگری از واژه مدل‌سازی که در سایر رشته‌ها وجود دارد، بیان می‌گردد. هم­چنین، اصطلاحات سواد عددی، سواد کمّی، ریاضی­وار کردن و مسائل کلامی که ممکن است گاهی به‌جای مدل‌سازی به کار بروند ولی معنای کامل مدل‌سازی را در بر ندارند، در این مقاله معرفی می‌شوند. در ادامه، چرخه مدل‌سازی و مراحل مختلف آن معرفی می‌گردد. سپس به برخی از پژوهش‌های انجام شده در حوزه مدل‌سازی و کاربرد اشاره می‌شود و یکی از این پژوهش‌های داخلی در مورد ارزشیابی سطوح شایستگی مدل‌سازی با شرح روش و نتایج آن ارائه می‌گردد. در پایان، این مقاله، با ارائه چند سؤال پژوهشی برای مطالعات آتی، به پایان می‌رسد.    
مجتبی اسکندری، ابراهیم ریحانی،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

چکیده: در بخش اول این مقاله، ابتدا به معرفی اجمالی طرح مسئله پرداخته می‌شود و پس‌ازآن، برخی از چارچوب‌ها و دسته‌بندی‌هایی که در خصوص طرح مسئله طراحی شده‌اند مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. در بخش دوم مقاله، پژوهشی که در ایران انجام شده، معرفی و تشریح می‌شود. این پژوهش به روش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل انجام شده است و هدف آن، بررسی تأثیر پرورش مهارت طرح مسئله بر توانایی حل مسئله‌ ریاضی دانش‌آموزان پایه سوم راهنمایی است. یافته‌های بخش اول نشان می‌دهد که مهارت طرح مسئله، با توانایی حل مسئله، خلاقیت و تفکر واگرا در ارتباط است و باعث ارتقای هم می‌شوند. همچنین، از فرایند طرح مسئله می‌توان به‌عنوان ابزاری جهت به دست آوردن آگاهی بیشتر نسبت به آنچه در ذهن دانش‌آموزان‌ می‌گذرد، استفاده نمود. نتایجِ تحلیل آزمون t در بخش دوم پژوهش نشان می‌دهد که استفاده از فعالیت‌های طرح مسئله در کلاس درس و پرورش مهارت طرح مسئله در دانش‌آموزان، توانایی حل مسئله آن‌ها را ارتقا می‌بخشد.    
مریم محسن پور، زهرا گویا، محسن شکوهی یکتا، علیرضا کیامنش، عباس بازرگان،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

 از زمان تأسیس آموزش رسمی در ایران، کاربردی بودن برنامۀدرسی ریاضی، یکی از اهداف مورد تأکید نظام آموزشی بوده است. برای تعیین میزان تحقق چنین هدفی، داشتن آزمونی به‌منظور سنجش صلاحیت‌های دانش‌آموزان در به‌کارگیری ریاضی در زندگی واقعی، ضروری است. در دهۀ اخیر، مطالعه بین‌المللی پیزا در شماری از کشورهای جهان، باهدف سنجش میزان توانایی دانش‌آموزان 15 ساله در به‌کارگیری ریاضی برای حل مسائل دنیای واقعی و رویارویی با چالش‌های آن، صورت گرفته است. با توجه به چارچوب نظام‌مند پیزا و تعریف موردتوافق متخصصان آموزش ریاضی از کاربرد ریاضی در زندگی واقعی در قالب سازه سواد ریاضی»، این مطالعه می‌تواند معیار مناسبی برای سنجش سواد ریاضی دانش‌آموزان باشد. پژوهش حاضر، مراحل طراحی آزمون صلاحیت‌‌های شناختی سواد ریاضی دانش‌آموزان ایرانی را در پایان دورۀ آموزش عمومی و شروع پایۀ دهم، با رویکرد شناختی تشخیصی و با توجه به چارچوب مطالعات پیزا و دیدگاه دبیران ریاضی، تبیین می‌کند. سؤالات این آزمون، مبتنی بر سه مؤلفۀ‌‌ سواد ریاضی شامل صورت‌بندی، به‌کارگیری و تفسیر است. همچنین شش صلاحیت شناختی شامل ارتباطات، ریاضی‌وار کردن، بازنمایی، استدلال، طراحی راهبرد برای حل مسئله و استفاده از زبان و عملیات نماد‌ین، رسمی و فنی از موارد مورد توجه در آزمون است. چهار زمینۀ شخصی، شغلی، اجتماعی و علمی و چهار حیطۀ محتواییِ تغییر و روابط، فضا و شکل، کمیت و عدم قطعیت، زمینه و فضای چژوهش را تعیین می کند.


 
رضا رحیمی، علیرضا عصاره، بهرام صالح صدق پور،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه مؤلفه­های خلاقیت در کتاب درسی ریاضی پایۀ ششم ابتدایی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل یک جلد کتاب‌درسی پایۀ ششم ابتدایی در سال تحصیلی 92-1391 است. حجم نمونه برابر با حجم جامعه انتخاب گردید. در این تحقیق به‌منظور اعتبار یابی و روایی صوری از دیدگاه­های صاحب‌نظران و متخصصان تعلیم و تربیت استفاده‌شده است و جهت پایایی با توجه به روش همبستگی پیرسون، ضریب توافق بین کدگذاران 89/0 به‌دست‌آمده است. ابزارهای این تحقیق، فرم تحلیل محتوا‌ با توجه به الگوی آموزش خلاقیت پلسک است. برای تحلیل محتوای کتاب‌ ریاضی پایۀ ششم ابتدایی از یک فرم کدگذاری شده استفاده شد، این کار طی چهار مرحله انجام گرفت: در مرحلۀ اول واحدهای فعال و غیرفعال کتاب‌ها مشخص گردید و در مرحلۀ دوم واحد‌های غیرفعال حذف گردید و در مرحلۀ سوم واحد‌های فعال بر مبنای شاخص‌های چرخۀ خلاقیت هدایت‌شدۀ پلسک، کدگذاری شدند و در مرحلۀ چهارم داده‌های حاصل از یافته‌های تحقیق با استفاده از شیوه‌های آمار توصیفی و روش تجزیه‌وتحلیل آنتروپی شانون مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل حاکی از آن بود که میزان توجه و درگیری با شاخص‌های الگوی خلاقیت پلسک و مقدار ضریب اهمیتهر یک از این شاخص­ها در کتاب ریاضی پایۀ ششم ابتدایی بسیار کم بوده و محتوای درسی کتاب مذکور بر اصول خلاقیت پلسک منطبق نیست و مطابق این دیدگاه کمتر می‌توانند در ایجاد و پرورش خلاقیت در یادگیرندگان مؤثر باشند.
نرگس مرتاضی مهربانی، زهرا گویا،
دوره 3، شماره 5 - ( 3-1394 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه‌های تأثیرگذار بر تلفیق یادگیری‌ حرفه‌ای معلمان ریاضی با چگونگی تحلیل، تفسیر و تصمیم‌گیری آنان در دورۀ متوسطه می‌باشد. برای توصیف عمیق‌تر تجارب، انتظارات و باورهای معلمان ریاضی نسبت به ماهیّت همکاری آنان جهت بهبود عمل تدریس ریاضی، از روش «پدیدار نگاری» استفاده شده است. با تحلیل عمیق‌تر مصاحبه‌های انجام‌شده با معلمان ریاضی، از سه مقولۀ اصلی «حضور آموزشگرانِ معلمان ریاضی به‌ عنوان هدایتگران گروه‌های معلمان»، «آشنایی با روش‌های متنوع تدریس و تغییر آن، متناسب با ویژگی‌های شخصی معلم، مدرسه و کلاس درس» و «برگزاری دوره‌ها به‌صورت گروهی»، به‌ تدریج سه زیر مجموعۀ مرتبط با آن‌ها، شکل گرفتند. این سه، شامل «تمرکز بر هدف و محتوای مشخص در گروه‌ها»، «تفاوت بین یادگیری معلمان ریاضی به‌عنوان بزرگ‌سالان و یادگیری دانش‌آموزان» و «وجود دغدغه‌های مشترک بین اعضای گروه» بودند
بنفشه داداشی، دکتر نعمت اله موسی پور، دکتر سعید صفائی موحد،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1395 )
چکیده

پژوهش حاضر در صدد کشف نقش فرهنگ معلمی در نوع مواجهه معلمان نسبت به اصلاحات برنامه درسی ریاضی ‏دوره متوسطه اول در شهرستان قائمشهر می باشد‎.‎‏ یافته های پژوهش کیفی با روش پژوهش پدیدارشناسی نشان داد که‎ ‎باورهای معلمان نسبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی پایه هفتم به دو دسته؛ نگاه مثبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی ‏پایه هفتم و نگاه منتقدانه ارزیابی شده است. همچنین آن ها دو طیف از رفتار ‏را در مواجهه با تغییرات کتاب درسی ریاضیات پایه هفتم به نمایش گذارده‌اند: پذیرش کامل، مقاومت و عدم پذیرش. ‏نتایج پژوهش نشان داد، درک فرهنگ معلمی عاملی ضروری برای آغاز هرگونه اصلاح است که با بهبود نگرش به تغییر ‏تمایلات معلّمان نسبت به پیشبرد برنامه های درسی جدید مثبت‌تر می شود


خانم زهرا افشارکهن، دکتر حسن ملکی، دکتر محمود مهرمحمدی، دکتر یحیی مهاجر، دکتر علی ضیایی مهر،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده

این مقاله با هدف بررسی تأثیر برنامه درسی ریاضی آمیخته به طنز بر خلاقیت ریاضی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی نگاشته شد. مقاله حاضر به تحلیل و گزارش نتایج کمی یک مطالعه بزرگتر که با روش آمیخته صورت گرفته، می پردازد. خلاقیت ریاضی دانش آموزان بر اساس عملکرد آن ها پس از اجرای بسته آموزشی ریاضی آمیخته به طنز، طراحی شده توسط محققین بر اساس مفاهیم کتاب ریاضی پایه ششم، مورد تحلیل قرار گرفت. مقایسه نتایج پیش­آزمون و پس­آزمون نشان داد که تلفیق محتوای مفاهیم ریاضی با انواع طنز آموزشی بر رشد خلاقیت دانش­آموزان تأثیر مثبت دارد. پیشنهادهایی جهت استفاده از این یافته­ها در حوزه­ برنامه­ریزی درسی چون طراحی محتوای آموزشی آمیخته به طنز آموزشی متناسب با ویژگی­های فراگیران و تلفیق طنز آموزشی با برنامه های درسی در سطوح و رشته های مختلف، توسط تولید کنندگان برنامه های درسی ارائه شده است


خانم اعظم زرقانی، دکتر مقصود امین خندقی، دکتر بختیار شعبانی ورکی، دکتر نعمت الله موسی پور،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف افزایش فهم و ادراک نسبت به چگونگی فرآیند تغییر دانش نظری و عملی معلمان دوره ابتدایی انجام شده است. برای انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و برای گرد آوری داده­ها از مصاحبه­های گروهی متمرکز استفاده شده است. تعداد نمونه­های این پژوهش که پس از مرحله­ی اشباع داده­ها به دست آمده، 25 معلم است. برای تحلیل داده­ها از تحلیل محتوا/مضمونی و برای افزایش اعتبار آن­ها از تکنیک­های کنترل عضو و مرور همکاران استفاده شده است. یافته­های پژوهش در سه محور کلی کیفیت تغییر دانش نظری و عملی معلمان، مسیر یا کانال­های تغییر دانش نظری و عملی معلمان و عوامل اثرگذار بر تغییر دانش نظری و عملی معلمان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته­ها نشان می­دهد که به دلیل کیفیت نامناسب برنامه­های آماده­سازی معلمان برای اجرای تغییر، تغییرات اندکی در دانش نظری و عملی معلمان ایجاد شده است. طراحی و تدوین برنامه­های ضمن خدمت، با تغییر دیدگاه ابزاری طراحان و مسئولان تغییر به پدیده­ی تغییر معلمان میسر می­شود


خانم زکیه پرهیزگار، دکتر حسن علم الهدایی، دکتر مهدی جباری نوقابی،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده

:   با توجه به تأکید سند برنامۀ درسی ملی جمهوری اسلامی ایران بر ارتقای مهارت­های مدل­سازی دانش ­آموزان، این مطالعه به بررسی نگرش ریاضی و نظرات ۲۴۴ دانش­آموز پایۀ دوم متوسطه دربارۀ مسائل مدل­سازی ریاضی می ­پردازد. این تحقیق به‌صورت پیش آزمون-مداخله­ آموزشی-پس آزمون برگزار شد. مداخله آموزشی به این صورت بود که دانش‌آموزان در دو گروه با شیوۀ آموزشی متفاوت شیوۀ آموزشی مستقیم (معلم‌محور) و شیوۀ استراتژی عمل‌گرا (دانش‌آموز محور) طی 6 جلسه به حل مسائل مدل­سازی ریاضی پرداختند. برای جمع ­آوری اطلاعات از یک پرسشنامه در مقیاس لیکرت و یک پرسشنامۀ باز پاسخ استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش مسائل مدل­سازی در هر دو گروه آموزشی، بهبود نگرش ریاضی دانش­ آموزان را به ­همراه داشته است. به‌علاوه، درحالی‌که اغلب دانش ­آموزان دربارۀ مسائل مدل­سازی نگرش مثبتی دارند، آن­ها را کاربردی و جالب توصیف کردند، برخی هم نظراتی منفی داشتند.

دکتر مسعود گرامی پور، دکتر اصغر مینایی،
دوره 5، شماره 10 - ( 12-1396 )
چکیده

اندازه گیری مبتنی بر برنامه درسی (CBM) یک روش نظارت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از طریق سنجش مستقیم   مهارت های پیش بینی شده در برنامه درسی است. با وجود اینکه حدود نیم قرن از معرفی CBM در دنیا می گذرد، ولی تاکنون در برنامه درسی ایرانی مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر معرفی و بررسی تأثیر CBM بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی در مقایسه با روشهای مرسوم ارزشیابی تکوینی بود. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ جمع آوری اطلاعات، شبه آزمایشی با گروه کنترل و پیش آزمون برای نمونه ای از دانش آموزن سوم ابتدایی بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که CBM بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی تأثیر معنی داری دارد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که CBM به عنوان یک روش مؤثرتر ارزشیابی تکوینی، در برنامه درسی دوره ابتدایی بکار گرفته شود.


دکتر ابراهیم طلایی، دکتر زهرا رحیمی، دکتر حمیدرضا حسن آبادی، خانم گلرخ برارپور، خانم آزاده میرزایی،
دوره 6، شماره 11 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف اصلی این پژوهش مقایسۀ عملکرد دانش­آموزان جهشی و غیرجهشی در به‌کارگیری مفاهیم و استدلالات­ریاضی و تأثیر جنسیت و خودپندارۀ ریاضی در عملکرد آن‌ها است. این مطالعه، بخشی از یک مطالعۀ­ طولی است که برای تجزیه­وتحلیل داده‌های آن، تحلیل­واریانس تک و چند متغیری دو عاملی با اندازه‌گیری مکرر استفاده شده است. این مطالعه نشان می‌دهد که در به­کارگیری مفاهیم، دانش­آموزان جهشی از همتایان هم­سن و غیرهم­پایه به­شکل معناداری قوی­تر عمل­ کرده­اند. اما در استدلال، هر چند دانش­آموزان پایۀ­ چهارم از پایۀ سوم عملکرد بهتری دارند، ولی بین دانش­آموزان جهشی با دو گروه همتا تفاوت معنادار نیست. به علاوه دختران و پسران، در دو محور فوق و در دو گروه­جهشی و غیرجهشی، عملکرد یکسانی دارند. خودپندارۀ ریاضی نیز در دانش­آموزان جهشی و دو گروه همتا مشابه ­است. در مجموع به ­نظر می­رسد یک­پایه جهش، در عملکرد ریاضی دانش­آموزان، تأثیر منفی ندارد. البته توجه­ به ­سایر زمینه­های ­درسی، عاطفی، اجتماعی و پیگیری پیامدهای جهش­تحصیلی در بلندمدت برای تصمیم­سازی در حوزۀ جهش­ تحصیلی ضروری است.

خانم هاله شیخ الاسلامی، دکتر غلامعلی احمدی، دکتر علیرضا عصاره، دکتر ابراهیم ریحانی،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده

پژوهش حاضر کتابهای ریاضی و آمار(1) و راهنمای معلم پایه دهم رشته انسانی با تاکید بر رویکرد زمینه محور به روش تحلیل محتوای کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری کتابهای درسی و راهنمای معلم ریاضی دهم انسانی سال تحصیلی 96-1395 است. ابزار پژوهش، فرم تحلیل محتوا با توجه به رویکرد ریاضیات زمینه محور است. از روش تحلیل آنتروپی شانون  به منظور محاسبه میزان اهمیتی که در طراحی کتاب های درسی و راهنمای معلم ریاضی پایه دهم انسانی به چهار مؤلفه رویکرد زمینه محور شامل دارا بودن موقعیت عملی، واقعی بودن، مرتبط بودن با تجارب زندگی روزمره دانش آموزان و باز بودن داده شده، استفاده گردید. نتایج حاصل حاکی از این است که میزان توجه و درگیری با چهار مولفه ریاضیات زمینه محور و مقدار ضریب اهمیت هر یک از این مولفه ها کم بوده و محتوای درسی کتاب مذکور بر اصول ریاضیات زمینه محور منطبق نیست.
 
خانم سیده صدیقه عسگری، دکتر احمدرضا نصر، دکتر محمدجواد لیاقتدار، دکتر ابراهیم ریحانی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده

«هدف از این مقاله، بررسی ارتباط بین مبحث جبر در کتاب‌های درسی گذشته با چگونگی سازماندهی این موضوع توسط معلمان ریاضی در زمان حال است. با این هدف، دو محور مورد مطالعه قرار گرفته است که یکی نحوه آغاز و ارائه مبحث جبر در تاریخ ریاضی ایران و در کتاب‌های درسی ریاضی در دوره­های گذشته در ایران و دیگری، نقش محتوای کتاب­های گذشته در شکل‌گیریِ سازماندهی و تدریس جبر توسط معلمان ریاضی است. روش تحقیق، تحلیل محتوا و تحلیل تاریخی و اسنادی بوده است. این مطالعه نشان داد دانش و روش‌های آموزشی معلمان منطبق بر محتوای جبر کتاب فعلی ریاضی هفتم نیست و حدود 3/1 دانش آنان، مبتنی بر تجربه­های حاصل از محتوای کتاب­های درسی گذشته است.»
خانم نسرین نجاتی برزکی، دکتر سید احمد مدنی، دکتر محمد امینی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده

در این تحقیق میزان تسلط دانش‌آموزان دختر دوره دوم ابتدایی روی محتوای علوم و ریاضیات مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط سطح تسلط با «قابلیت یادگیری» محتوای برنامه درسی تحلیل شده است. تحقیق حاضر از نوع آمیخته (کمی-کیفی) است. 914 نفر از دانش‌آموزان دختر دوره دوم ابتدایی به عنوان نمونه آماری به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. داده‌های مورد نیاز برای پایه‌های چهارم و پنجم از آزمون‌های پایانی محقق‌ساخته گردآوری گردید و برای دروس علوم و ریاضیات پایه ششم نیز از آزمون‌های سراسری این پایه استفاده شد. پایایی آزمون‌های محقق‌ساخته نیز بر حسب ضریب آلفای کرونباخ بین 77/0 تا 86/0 محاسبه شد که مطلوب بود. میزان یادگیری دانش‌آموزان تقریباً در نیمی از مطالب دروس علوم  و تقریباً در تمامی مطالب دروس ریاضی زیر سطح تسلط است. به نظر می‌رسد «قابلیت یادگیری» محتوای این دروس به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل شایسته توجه بیشتر است.
 
آقای مرتضی مرتضوی، دکتر زهرا گویا، دکتر حسن ملکی، دکتر سهیلا غلام آزاد،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده

تبیین چالش‌های اجرای ارزشیابی توصیفی برای درس ریاضی در دوره ابتدائی، بخشی از یک طرح پژوهشی بود که در این مقاله به آن پرداخته ‌شده است. این پژوهش به رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد و در آن، 24 معلم داوطلب دوره ابتدائی شرکت کردند. داده‌های پژوهش از طریق مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته، یک جلسه هم­اندیشی و یادداشت­های میدانی و تعامل بین پژوهشگران جمع‌آوری شد. این کار، به قصد مثلثی­سازی (همسوسازی) جهت اعتبار داده­ها و اعتماد یافته­ها انجام شد. پس از چند مرحله کاهش نظام وار داده‌ها، چالش­های شناسایی شده در چهار مقوله اصلی «چالش‌های سیاست‌گذاری»، «چالش‌های اجرایی - آموزشی»، «چالش‌های مفهومی» و «چالش‌های فرهنگی - اجتماعی» برچسب‌گذاری شدند. نتیجه‌گیری این پژوهش، ارائه تصویر روشن­تری از چگونگی اجرای طرح ارزشیابی توصیفی از دید معلمان دوره ابتدایی است که مجریان اصلی آن هستند و ضرورت دارد سیاست­گذاران، برای رویارویی اصولی با این چالش‌ها، چاره‌اندیشی نمایند.

دکتر ابوالفضل رفیع پور، خانم مریم رحمانی،
دوره 9، شماره 17 - ( 1-1400 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب­های درسی ریاضی دوره ابتدایی و متوسطه اول از جهت میزان فعالیت­های مبتنی بر طرح مسئله است.  پژوهش از نوع کیفی است و جامعه آماری مورد بررسی کتاب­های ریاضی پایه اول تا نهم چاپ سال 1398 هستند. ابتدا واژگان کلیدی ای که موید طرح مسئله است تعیین شد سپس  شناسایی این موقعیت­ها در کتاب درسی صورت گرفت و موقعیت­ها بر اساس چارچوب نشری برآمده از ادبیات پژوهشی دسته بندی شدند. نتایج  پژوهش نشان دادند که در مجموع 9 کتاب مورد بررسی، 40 موقعیت طرح مسئله وجود دارد که 60 درصد آن­ها در سه سال دوم ابتدایی است و 5/67 درصد را موقعیت­های نیمه ساختار یافته تشکیل می­دهند. مقایسه بین تعداد فعالیت­های مبتنی بر طرح مسئله و فعالیت های حل مسئله در کتاب­های درسی ریاضی، نشان می دهد که مولفان کتاب‌های درسی، توجه کمی به به فعالیت­های طرح مسئله داشته‌اند.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به دوفصلنامه نظریه و عمل در برنامه درسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Theory & Practice in Curriculum Journal

Designed & Developed by : Yektaweb