جستجو در مقالات منتشر شده


62 نتیجه برای برنامه درسی

محمود مهرمحمدی،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده

این مقاله به مبحث تربیت‏ معلم از منظر چالش‏برانگیز ساختار برنامه‏درسی تربیت معلم  و اجرای آن اختصاص دارد. در این زمینه مواضع گوناگونی ابراز می‏شود که این گونه‏گونی امر تربیت معلم را به لحاظ نظری و به تبع آن در عمل با بحران مواجه کرده است. این وضعیت خاص ایران نیست. بنا به شواهد موجود، در سطح جهان نیز پژوهش‏های به عمل آمده هنوز نتوانسته‏اند به روشنی نشان دهند که کدام برنامه‏درسی تربیت معلم و با کدام ساختار از اثر بخشی بیشتری برخوردار است و قادر است معلمان توانمندتر و موفق‏تری را به کلاس‏های درس گسیل نماید. موقعیت مساله‏ای این مقاله در ایران را به شکل دقیق‏تر می‏توان  با استفاده از کلید واژه «تمامیت‏خواهی» توضیح داد. از یکسو، اصحاب آموزش و پرورش در تلاش هستند که این دستگاه را به عنوان یگانه نهاد صالح برای تربیت معلم معرفی نمایند و برای متقاعد ساختن مراجع سیاستگذار نیز از هیچ کوششی فروگذار نکرده‏اند. اقدام برای تاسیس دانشگاه ویژه تربیت معلم (یا دانشگاه ویژه فرهنگیان) با حمایت شورایعالی انقلاب فرهنگی، با فرض عهده‏دار شدن مسئولیت تام و تمام تربیت معلم در ابعاد مختلف توسط آن، مهم‏ترین مظهر این سیاست تمامیت‏خواهانه و بخشی‏نگر است. از سوی دیگر، گروهی از صاحبنظران دانشگاهی از ایده رقیب و بدیلی حمایت می‏کنند که تمامیت‏خواهانه به دنبال استقرار همه جانبه تربیت معلم در دانشگاه‏ها و به ویژه دانشگاه تربیت معلم تهران هستند و نهاد آموزش و پرورش را فاقد صلاحیت جزئی و کلی برای ورود به این عرصه معرفی می‏نمایند. مدعای اصلی این نوشتار بدین ترتیب آن است که در کشاکش این دیدگاه‏های تمامیت خواهانه باید به دنبال راهبردی بود که جایگاه تربیت معلم را به دنبال یک رخداد خطیر ملّی و فرابخشی به رسمیت شناخته و برای اجرای برنامه‏درسی تربیت معلم با توجه به این ویژگی‏ها تعیین تکلیف نماید. الگوی مشارکتی پیشنهادی با توجه به مولفه‏های اساسی برنامه‏درسی تربیت معلم ارائه شده است و از نقسیم کار حمایت می‏کند.
مرضیه اژدری، نعمت‌اله موسی‌پور، مسعود صدرالاشرافی،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده

در این مقاله گزارشی از میزان تحقق اهداف برنامه‏درسی کسب‌شده فیریک و آزمایشگاه سال سوم دبیرستان ارائه می‌شود. این پژوهش از نوع مطالعات برآوردی و ارزشیابی است و از نظر نحوه گردآوری داده‌ها در زمره پژوهش‌های زمینه‌یابی قرار دارد. با استفاده از آزمون پیشرفت تحصیلی، میزان تحقق هدف‌های برنامه‏درسی با سنجش 369 نفر از دانش‌آموزان رشته‌های ریاضی فیزیک و تجربی مدارس متوسطه پنج منطقه جغرافیایی شهر تهران به انجام رسید. تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد که: 1- اهداف حیطه دانشی درس فیزیک 3 و آزمایشگاه تحقق یافته است. 2- بین دانش‌آموزان دختر و پسر رشته‌های ریاضی و تجربی در تحقق اهداف حیطه دانشی  تفاوت معناداری وجود ندارد. 3- بین دانش‌آموزان مناطق مختلف آموزشی در تحقق اهداف حیطه دانشی تفاوت معناداری وجود دارد.
عطیه سادات حسینی یزدی، مهدی سبحانی نژاد،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده

چکیده: پژوهش مؤثر مستلزم نهادینه‌سازی دانش، عاطفه مثبت و عمل پژوهش در محقق و یا نهادینه‌سازی نگرش جامع پژوهشگری در او است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهوم‌‏پردازی مجدد نتایج پژوهش‏های پیشین، انجام شده است. بر این اساس سوابق نظری و پژوهشی مرتبط با تحقق نگرش جامع پژوهشگری را تحلیل و ابعاد سه‌گانه؛ شناختی، عاطفی و عملکردی چارچوب نظری مذکور را به همراه مؤلفه‌های مطرح در ابعاد و گویه‏های مبین، سازمان‌دهی نموده است. در پایان به ساختاری نمونه در طراحی عناصر عمومی برنامه درسی مدرسه‏ای جهت تحقق نگرش جامع پژوهشگری، ارائه شده است.
 
محمود مهرمحمدی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده

چکیده: بحران هویتی رشته مطالعات برنامه درسی را رنج می‏دهد. به‌رغم توسعه کمی قابل‌توجهی که رشته با آن مواجه بوده و اقبال قابل‌توجهی که دانشجویان به این رشته نشان داده‏اند اما هنوز مرزهای رشته به‌درستی تعریف و تبیین نشده است. این تعین نایافتگی حدود و ثغور موضوعی و مفهومی رشته گرچه آزاردهنده است، اما می‏توان آن را به یک فرصت تبدیل کرد و از آن مبنا و متکایی برای نوگرایی، خلاقیت و تکثرگرایی هویتی ساخت. در این نوشتار رفتار نظام آموزشی در قبال دانش‌آموختگان رشته مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته و بر این نکته تأکید شده که به‌رغم بحرانی که در حوزه هویتی گریبان رشته را گرفته است، دانش‌آموختگان آشنا با این حوزه دانشی مستحق این میزان بی­توجهی و بی­مهری نیستند. در ادامه تحت عنوان انتظار نظام آموزشی از جامعه علمی مطالعات برنامه درسی به موضوع بازنگری در رویکرد تربیت دانش‌آموختگان پرداخته شده که درواقع وظیفه اصلی و مورد غفلت واقع شده متولیان رشته در جامعه است. در اثر این بازنگری، هویت‏های تخصصی می‏تواند به شکلی برجسته‏تر از آنچه اکنون وجود دارد نمایان شود و ظرفیت خدمت‏رسانی دانش‌آموختگان به نظام آموزشی نیز بالاتر رود. در پایان نقشه تکثر هویتی در رشته معرفی و چارچوب برنامه‏ای همسو با آن برای دوره دکتری رشته ارائه شده است. به زعم نگارنده اجرای این برنامه بدیلی برای برنامه درسی کنونی است و می‏تواند هدف اعطای هویت تخصصی به دانش‌آموختگان رشته را بهتر تأمین نماید.
 
نرگس سجادیه، سعید آزادمنش،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده

چکیده: این پژوهش با تأکید بر اهداف تمهید در دوران کودکی در نظریه اسلامی عمل به نقد اهداف تفصیلی فعالیت­های دوره پیش‌دبستانی برنامه درسی ملّی پرداخته است. اهداف تفصیلی فعالیت­های دوره پیش‌دبستانی که به‌نوعی زبان فنی و رسمی تعلیم و تربیت است، با روش تحلیل مفهومی و تطبیقی مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است. بر این اساس، در بخش بررسی کلی، نخستین نکته­ای که در تنظیم اهداف دوره پیش‌دبستانی مغفول واقع شده، عدم توجه به مقتضیات روان­شناختی و رشدی کودکان در این سنین است. دوم، سلسله مراتب توجه به ارزش­ها، مطابق با معیارهای دینی در اهداف رعایت نشده است. سوم اینکه، ابهام مفهومی در بسیاری از واژگان بکار رفته در اهداف ملاحظه می­شود. چهارم، اغتشاش در سطح تعریف اهداف – غایت، هدف کلی یا رفتاری- نقد دیگری است که به‌صورت کلی بر اهداف مذکور وارد است. درنهایت، باید گفت که برخی اهداف با یکدیگر همپوشانی دارند که در این زمینه حذف و اصلاح صورت گرفته است. از سویی در سطحی عمیق­تر، تحلیل تطبیقی 58 مورد هدف تفصیلی با 14 هدف تمهید در دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل، نشان می­دهد که چهار حالت ممکن در مورد اهداف تفصیلی دوره پیش­دبستانی قابل‌ذکر است. در حالت نخست، میان اهداف معیار و اهداف مورد بررسی هم‎آوایی نسبی وجود دارد. در حالت دوم، بین اهداف دو مجموعه تقابل وجود دارد. این تقابل در دو سطحِ سطحی و عمیق مورد بازشناسی قرار گرفته و در سطح نخست، رویکرد اصلاح و در سطح دوم، رویکرد اصلاح و حذف پیشنهاد شده ‎است. در حالت چهارم، با اهدافِ معیارِ مغفول در اهداف برنامه درسی دوره پیش‌دبستانی مواجهیم که پیشنهاد تکمیلی ارائه شده است. در پایان برخی از اهداف تفصیلی فعالیت­های دوره پیش‎دبستانی اصلاح و بازتولید شده­اند.
 
محمد رحمان ‏پور، احمدرضا نصر اصفهانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده

چکیده: برنامه درسی همواره مهم‌ترین عنصر هر نظام آموزشی به شمار می‏رود که تحقیقات نسبتاً گسترده‏ای را به خود اختصاص داده است. این  پژوهش با رویکرد کمی و با استفاده از روش تحلیل محتوای اسنادی به بررسی روش‌شناسی پژوهش‏های برنامه درسی در حوزه آموزش عالی پرداخت. به این منظور از میان پژوهش‏های انجام گرفته در این حوزه، تعداد 30 پژوهش داخلی از 13 مجله و 30 پژوهش خارجی از 14 مجله معتبر با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که در پژوهش‏های خارجی برنامه درسی رویکرد کیفی، رویکرد غالب بود به‌طوری که 60% پژوهش‏ها مبتنی بر رویکرد مزبور بود. در این میان پژوهش‏های موردی و پدیدارشناسی به ترتیب با 50% و 5/37%  دارای بیشترین کاربرد در میان پژوهشگران بود. همچنین نتایج پژوهش حکایت از آن داشت که در ایران رویکرد کمّی در ایران، رویکرد غالب پژوهشی با 50% فراوانی بود. در این میان روش پژوهش پیمایشی با فراوانی 8/85%، پرکاربردترین روش بود. همچنین این پژوهش نشان می‌دهد که  روند پژوهش‏ها در تحقیقات داخلی و خارجی حاکی از روند کمی به سوی کیفی و ترکیبی است. البته این روند در تحقیقات خارجی فراوان‌تر بود.  
حمیده یاقوتی، محمد جوادی پور، علی اکبر خسروی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده

چکیده: هدف عمده­ این پژوهش امکان به‌کارگیری رویکرد تلفیقی در برنامه درسی تربیت‌بدنی مقطع ابتدایی از دیدگاه متخصصان است. روش پژوهش حاضر توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه­ی آماری این پژوهش را اساتید و صاحب ‌نظران رشته­ی علوم تربیتی با گرایش برنامه­ریزی درسی و اساتید و صاحب‌ نظران رشته­ی تربیت ‌بدنی با گرایش مدیریت و برنامه­ریزی و آشنا به برنامه درسی تربیت ‌بدنی دانشگاه­های دولتی شهر تهران تشکیل می­دهند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه­ی محقق ساخته­ی 25 سؤالی جمع‌آوری‌شده است. اطلاعات به دست آمده با استفاده از دو روش آماری t تک نمونه­ای و خطی- لگاریتمی بررسی شده است. یافته­های به دست آمده از طریق روش آماری t تک نمونه­ای حاکی از آن است که از دیدگاه متخصصان تدوین اهداف، انتخاب محتوا و همچنین انسجام تجربیات فراگیران از طریق ارائه برنامه درسی تربیت‌بدنی به‌صورت تلفیقی معنادار است. همچنین نتایج حاصل از روش خطی- لگاریتمی حاکی از آن است که دیدگاه متخصصان با توجه به جنسیت و میزان موافقت آنان نسبت به تدوین برنامه درسی تربیت‌بدنی تلفیقی معنادار است و دیدگاه متخصصان با توجه به سابقه تدریس و تعامل این سه عامل معنادار نیست. بر اساس نتایج این پژوهش از نظر متخصصان با توجه به مؤلفه­های برنامه‏ریزی درسی می­توان برنامه درسی تربیت‌بدنی را به‌صورت تلفیقی تهیه و تدوین نمود. همچنین از نظر متخصصان با توجه به عامل جنسیت و میزان موافقت می­توان برنامه درسی تربیت‌بدنی را به‌صورت تلفیقی تهیه و تدوین کرد. با توجه به عامل سابقه تدریس و تعامل سه عامل تهیه برنامه درسی تربیت‌بدنی به‌صورت تلفیقی از نظر متخصصان اختلاف‌نظر وجود دارد.    
سهیلا غلام‌آزاد،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

چکیده: در اواخر دهه 70 میلادی، آموزش ریاضی واقعیت‌مدار (RME) در پاسخ به نهضت ریاضی جدید در امریکا و رویکرد آموزش ریاضی مکانیکی در هلند توسط فرودنتال و همکارانش معرفی شد. بر اساس این رویکرد، برنامه‌های آموزشی باید فرصتی در اختیار دانش‌آموزان قرار دهد تا از طریق انجام دادن فعالیت‌های مناسب، به بازآفرینی ریاضی بپردازند. در سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران نیز ملاحظه می‌شود که در بخش جهت‌گیری‌های کلی در سازمان‌دهی محتوا و آموزشِ حوزه یادگیری ریاضی، بر وجه واقعیت‌مداری برنامه به‌طور ضمنی، تأکید شده است. در این مقاله، ضمن معرفی جنبه‌های مختلف این رویکردِ برنامه‌ای در آموزش ریاضی، به پژوهشی اشاره می شود که به روش تحلیل محتوا انجام شد و مضمون موردنظر برای تحلیل محتوا، واقعی بودن زمینه‌های مورد استفاده در کتاب تازه تألیف ریاضیات 1 بود.    
مانی رضایی،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

چکیده: پژوهش در مورد سیر برنامه درسی و کتاب‌های درسی در ایران، یکی از حوزه‌هایی است که مطالعات اندکی در آن صورت گرفته و گزارش‌های پژوهشی یا نتایجی از چنین پژوهش‌هایی، در اسناد مورد بررسی به‌دست نیامد. مقاله، گزارشی از پژوهشی جامع در فاصله شروع برنامه آموزش رسمی دوره متوسطه (1304) در ایران تا 1388 (زمان جمع‌آوری داده‌ها) است و موارد زیر مورد مطالعه قرار گرفت: (1) سیر تاریخی تغییراتِ کلی نظام آموزش رسمی؛ (2) پنج دوره تاریخی در تغییر کتاب‌های درسی ریاضی؛ (3) سیر تغییر محتوای آموزشی و مواد درسی ریاضی. پژوهش، به لحاظ روشی، پژوهشی تاریخی است و با هدف شناخت بهتر روند شکل‌گیری کتاب‌های دوره متوسطه انجام شد. تلاش شد تا تمام کتاب‌هایی که به‌عنوان کتاب درسی ارائه شده است، مورد توجه قرار گیرد و محتوای آن‌ها از نظر موضوعی (ریاضی) بررسی شود. مقاله با بررسی مثلثات، سیر تحولات آن در این فاصله زمانی به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری می‌پردازد.    
مجتبی اسکندری، ابراهیم ریحانی،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

چکیده: در بخش اول این مقاله، ابتدا به معرفی اجمالی طرح مسئله پرداخته می‌شود و پس‌ازآن، برخی از چارچوب‌ها و دسته‌بندی‌هایی که در خصوص طرح مسئله طراحی شده‌اند مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. در بخش دوم مقاله، پژوهشی که در ایران انجام شده، معرفی و تشریح می‌شود. این پژوهش به روش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل انجام شده است و هدف آن، بررسی تأثیر پرورش مهارت طرح مسئله بر توانایی حل مسئله‌ ریاضی دانش‌آموزان پایه سوم راهنمایی است. یافته‌های بخش اول نشان می‌دهد که مهارت طرح مسئله، با توانایی حل مسئله، خلاقیت و تفکر واگرا در ارتباط است و باعث ارتقای هم می‌شوند. همچنین، از فرایند طرح مسئله می‌توان به‌عنوان ابزاری جهت به دست آوردن آگاهی بیشتر نسبت به آنچه در ذهن دانش‌آموزان‌ می‌گذرد، استفاده نمود. نتایجِ تحلیل آزمون t در بخش دوم پژوهش نشان می‌دهد که استفاده از فعالیت‌های طرح مسئله در کلاس درس و پرورش مهارت طرح مسئله در دانش‌آموزان، توانایی حل مسئله آن‌ها را ارتقا می‌بخشد.    
خانم آذر داودی، دکتر نرگس کشتی آرای، دکتر علیرضا یوسفی،
دوره 3، شماره 6 - ( 12-1394 )
چکیده

این پژوهش با هدف تبیین اصول برنامه درسی تجربه تدریس بر اساس تجارب زیسته معلمان انجام پذیرفته است. در این پژوهش از روش کیفی، از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. شرکت‌کنندگان در پژوهش، نه نفر از معلمان و اساتید موفق در دانشگاهها بودند که به صورت هدفمند انتخاب گردیدند. جمع‌آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق انجام و با روش کدگذاری موضوعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از مجموع یافته‌های این پژوهش 358 کد مفهومی در زمینه اصول برنامه استخراج و در هشت مؤلفه اصلی: تعامل غمخوارانه و مهرورزانه، پویایی، تدبیر تدریس، خویشتن‌نگری، کنش متقابلی، ایجاد موقعیت‌های فکورانه، درک فرهنگی _ هنری، بینش عملی و 35 زیر مؤلفه دسته‌بندی شدند. یافته‌ها نشان داد که پایبندی به اصول فوق باعث بهبود رفتار اخلاقی و پایداری رفتار در فراگیران شده و می‌تواند اثربخشی فرایند یاددهی یادگیری را تضمین نماید.

 


بنفشه داداشی، دکتر نعمت اله موسی پور، دکتر سعید صفائی موحد،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1395 )
چکیده

پژوهش حاضر در صدد کشف نقش فرهنگ معلمی در نوع مواجهه معلمان نسبت به اصلاحات برنامه درسی ریاضی ‏دوره متوسطه اول در شهرستان قائمشهر می باشد‎.‎‏ یافته های پژوهش کیفی با روش پژوهش پدیدارشناسی نشان داد که‎ ‎باورهای معلمان نسبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی پایه هفتم به دو دسته؛ نگاه مثبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی ‏پایه هفتم و نگاه منتقدانه ارزیابی شده است. همچنین آن ها دو طیف از رفتار ‏را در مواجهه با تغییرات کتاب درسی ریاضیات پایه هفتم به نمایش گذارده‌اند: پذیرش کامل، مقاومت و عدم پذیرش. ‏نتایج پژوهش نشان داد، درک فرهنگ معلمی عاملی ضروری برای آغاز هرگونه اصلاح است که با بهبود نگرش به تغییر ‏تمایلات معلّمان نسبت به پیشبرد برنامه های درسی جدید مثبت‌تر می شود


خانم معصومه شاهواری، دکتر مرجان کیان، دکتر زهرا نیکنام،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده

 هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین تجارب زیسته معلمان از اجرای برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه است. رویکرد این پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش، معلمان دوره اول متوسطه شهر کرج که از طریق نمونه‌گیری هدفمند ملاک محور، تعداد 15 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع داده‌ها، از طریق مصاحبه نیمه ـساختارمند در پژوهش شرکت داده شدند. یافته‌ها حاکی از آن است که معلمان درک سطحی نسبت به برنامه درسی کار و فناوری دارند. همچنین غفلت مسئولین از دانش عملی معلمان، نبود راهبردی مناسب برای ارزشیابی سبب بی‌انگیزگی معلمان این برنامه درسی و کناره‌گیری تعدادی از آن‌ها از گستره آموزشی شده است. بهبود نگرش معلمان نسبت به برنامه درسی جدید کار و فناوری با ارائه آموزش‌های مناسب ضمن خدمت، ایجاد بستر مناسب برای تدریس و ارتباط مستمر با مسئولین امکان‌پذیر خواهد بود و سطح آگاهی مدیران و والدین نسبت به اهمیت برنامه درسی جدید کار و فناوری نیاز به بازنگری دارد.


خانم مریم زارع، دکتر عبداله پارسا، دکتر مسعود صفایی مقدم،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده

:پژوهش کیفی حاضر با هدف بررسی مقایسه­ای صلاحیت آموزش عالی و آموزش و پرورش در کار تربیت معلم انجام شده است. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، با کدگذاری باز داده­های حاصل از مصاحبه و پرسشنامه باز پاسخ، کدگذاری و مقوله­بندی و سپس تحلیل شدند. شرکت­کنندگان در این پژوهش، به شیوه ی نمونه­گیری هدفمند انتخاب شدند. در مجموع 22 نفر نمونه را تشکیل دادند. از مجموع دیدگاه­ها و نظرات مصاحبه شوندگان، این چهار دیدگاه شناسایی شدند ( موافق با آموزش عالی، موافق با آموزش و پرورش، موافق مشروط با هر دو نهاد، مشروط با ساختار جدید). کم توجهی به تمرین های عملی، فقدان مدارس وابسته به آموزش عالی برای کارورزی؛ و ارزشیابی نامناسب عملکرد دانشجویان در طول دوره کارورزی، از مهم ترین نقاط ضعف آموزش عالی برشمرده می شوند. همچنین توانمندی علمی پایین تر اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان، انعطاف­پذیری اندک و آزادی های بسیار محدود اندیشه برای تحول و تغییر، مهارت های ضعیف درپژوهش، و تمرکز گرایی شدید آموزش و پرورش نیز از ضعف های مهم  آموزش و پرورش و بویژه دانشگاه فرهنگیان است.موافقین با دیدگاه ساختار جدید برای تربیت معلم، نقاط ضعفی از قبیل:  ضعف در پژوهش و تحلیل مسائل تربیتی، ضعف در نظریه پردازی و عمل و ارائه راهکارهایی برای بهبود تربیت معلم، ضعف در تدوین محتوای مناسب برای برنامه های درسی تربیت معلم را به هر دو نهاد نسبت می دهند. در نهایت با توجه به مؤلفه برنامه درسی تربیت معلم چهار بعد پیشنهادی: دانش محتوائی، دانش تربیتی عام، دانش تربیتی توأم با کارورزی و برنامه آغازین ورود به حرفه معلمی ارائه شد که از تقسیم کار بین نهاد آموزش و پرورش و آموزش عالی در اجرای تربیت معلم حمایت می­کند.


دکتر نادر سلسبیلی،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده

مجموعۀ تجارب و برداشتها، روند ها وجوانب کوشش های صورت گرفته در حوزه برنامه درسی ملی در نظامهای آموزشی مورد هدف، شامل ده کشور در چهار قاره جهان در قالب شش مؤلّفه زیر که در واقع ملاک ارزیابی و ترسیم تصویری از تجارب و برداشت های این نظامها از برنامه درسی ملی بوده است، مورد تحلیل و ارزیابی و جمع بندی قرار گرفته اند. مولفه های شش گانه ارزیابی شامل:1- هدفها و دیگر عناصر اصلی برنامه درسی، 2- برداشتها و مفهوم سازی ها از برنامه درسی ملی، 3- الزاماتِ قبلی، زمینه سازی ها، شرایط پذیرش، 4- ویژگی های ساختاری و اجرایی، 5- توجه به برنامه ریزی درسی مبتنی بر مدرسه و روند های نوآورانه، 6- توجه به حوزه دیدگاه های برنامه درسی، بوده است. مطالعه انجام شده، از نوع توصیفی و تحلیلی در حوزه برنامه درسی ملی است و از طریق بررسی نظری (تحلیل اسنادی کیفی) به قصد تحلیل و بازنمایی ویژگی های نظام های آموزشی جهانیِ مورد هدف باتوجه به ملاک های شش گانه، انجام شده است. با بررسی و تامّل مجددِ یافته های بدست آمده از جستجوگری در حوزه برنامه درسی ملی در نظامهای اموزشی مورد هدف، مقاله به جمع بندی و نتیجه گیری با توجه به مولفه های شش گانه پرداخته و توصیه هایی برای توجه به موضوع برنامه درسی ملی، ویژگی هدفها و عناصر آن، ‌زمینه سازیها و الزامات و ویژگیهای ساختاری و روند های نوآورانه در تدوین آن، عرضه کرده است.


اقای صادق زارع صفت،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده

این پژوهش با هدف واکاوی تجارب زیست شده برنامۀ درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان پرداخته است تا در سایۀ چنین تلاشی به تدوین الگویی مفهومی دست یابد. این پژوهش رویکردی کیفی و پدیدارشناسانه دارد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته‌ای بود که داده‌های آن بر اساس تحلیل محتوا و الگوی کلایزری در میان 24 نفر دانشجو ـ معلمان، 15 نفر استاد راهنما و 18 نفر معلم راهنما از گروه‌های مختلف آموزشی استخراج شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که مسائل برنامۀ درسی کارورزی در شبکه‌ای از مقولات قرار میگیرند، در بخش اساتید راهنمای کارورزی درمجموع 4 مقولۀ شناختی، نگرشی، سازمانی و تعاملاتی، در بخش معلمان راهنما 3 مقولۀ سازمانی، نگرشی و تعاملاتی، در بخش کارورزان 5 مقولۀ شناختی، عاطفی، نگرشی، رفتاری، تعاملاتی و مقولۀ سایر مسائل تدوین گردیده است. در انتها نکاتی جهت بهبود کیفیت برنامۀ درسی کارورزی پیشنهاد شده است.
نیلوفر مرتضی نژاد، دکتر محمد عطاران، دکتر علی حسینی خواه، دکتر عفت عباسی،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده

آموزش کارآفرینی از حوزه‌های علمی‌ای است که رشد سریعی دارد اما محتوا و روش تدریس آن مبهم است. در این مقاله مطالعات موجود دربارۀ عناصر برنامۀ درسی کارآفرینی - اهداف، محتوا، رویکردهای تدریس و ارزشیابی - گردآوری و با سنتز آن‌ها ترکیبی بهینه ارائه‌ شده است. معیار انتخاب این مطالعات، مطالعۀ یک یا چند عنصر فوق در دورۀ آموزش عمومی، طی سال‌های 2016-2000 بوده است. در پایان هر بخش تجمیع یافته‌ها و نتیجه‌گیری کلی ارائه شده است. طبق یافته‌های تحقیق، اهداف دورۀ ابتدایی، آشنایی با مفاهیم پایه، انگیزه، علاقه و روحیۀ کارآفرینانه و در دورۀ متوسطه، پرورش مهارت‌ها و شایستگی‌های کارآفرینی است. محتوا منطبق بر اهداف بوده و در سه سال نخست ابتدایی، تلفیقی و پس از آن به هر دو حالت تلفیق و درس جداگانه است. رویکردهای فعال تدریس، به‌ویژه رویکردهای استقرایی و شهودی مناسب‌اند. رویکردهای ارزشیابی اصیل و عملکردی تناسب بیشتری با ماهیت کارآفرینی دارند؛ در نهایت باید اضافه کرد که ارزشیابی‌های تکوینی  در این عرصه حائز اهمیت هستند.

دکتر مسعود گرامی پور، دکتر اصغر مینایی،
دوره 5، شماره 10 - ( 12-1396 )
چکیده

اندازه گیری مبتنی بر برنامه درسی (CBM) یک روش نظارت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از طریق سنجش مستقیم   مهارت های پیش بینی شده در برنامه درسی است. با وجود اینکه حدود نیم قرن از معرفی CBM در دنیا می گذرد، ولی تاکنون در برنامه درسی ایرانی مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر معرفی و بررسی تأثیر CBM بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی در مقایسه با روشهای مرسوم ارزشیابی تکوینی بود. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ جمع آوری اطلاعات، شبه آزمایشی با گروه کنترل و پیش آزمون برای نمونه ای از دانش آموزن سوم ابتدایی بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که CBM بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی تأثیر معنی داری دارد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که CBM به عنوان یک روش مؤثرتر ارزشیابی تکوینی، در برنامه درسی دوره ابتدایی بکار گرفته شود.


خانم زهره قرائی، دکتر سعید کتابی، دکتر منصور توکلی،
دوره 5، شماره 10 - ( 12-1396 )
چکیده

این پژوهش با هدف رفع نواقص موجود در برنامۀ درسی که نویسندگان پیش­تر برای «ترجمۀ شفاهی پیاپی» ارائه داده بودند انجام شد. برنامه بر اساس اصول ساخت­گرایی اجتماعی طراحی و یک نیمسال به اجرا درآمد تا نواقصش مشخص شود. از آنجا که مشکل اصلی، ناکافی بودن تعامل فراگیران و محدود شدن تعاملات به تعداد کمی از دانشجویان بود، در نیمسالی که برنامۀ بازبینی­ شده به اجرا در آمد کلاس حضوری با کلاس مجازی که در نرم­ افزار مودل طراحی شد تلفیق شد تا کارایی آن در رفع نواقص بررسی شود. برای این منظور، سه تالار گفتگو در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که «تالار گفتگو» در افزایش تعاملات فراگیران مؤثر است. به­ علاوه، تفاوت میان میزان مشارکت دانشجویان با جنسیت، سن، و نیمسال ورودی مختلف معنا­دار نبود. نتیجه حاکی از آن است که در تالار گفتگو، این تفاوت­ها عواملی نبودند که مانع شکل­گیری تعاملات میان فراگیران شوند.   


آقای محمد فیروزی، دکتر محمد سیفی، دکتر علی حسینی مهر، دکتر علیرضا فقیهی،
دوره 6، شماره 11 - ( 6-1397 )
چکیده

شکوفاسازی ظرفیت‌های هنری دانش‌آموزان از رسالت‌های مهم آموزش و پرورش در سند تحول بنیادین است. از یک سو محورهای پنج‌گانۀ تربیت هنری متشکل از ارتباط با طبیعت، زیبایی‌شناسی، تولید هنری، آشنایی با تاریخ و میراث فرهنگی-هنری و نقد هنری و از سوی دیگر ساختار محتوایی کتاب‌های درسی فرهنگ و هنر شامل هنرهای تجسمی، خوشنویسی، هنرهای سنتی، آوایی و نمایشی همگی موضوعاتی هستند که می‌بایست در پرورش توانمندی‌های بالقوۀ آدمی، مد نظر برنامه‌ریزان قرار گیرند. این مطالعه به شیوۀ تحلیل محتوا صورت گرفت. جامعۀ هدف عبارت بود از کتاب‌های درسی فرهنگ و هنر هر سه پایۀ دورۀ اول متوسطه در سال تحصیلی 95-1394. واحد ثبت به متن، تصویر و فعالیت اختصاص یافت. کدگذاری به شیوۀ قیاسی و براساس محورهای موضوعی و ساختاری آموزش فرهنگ و هنر انجام پذیرفت. به منظور اعتباربخشی به فرایند کدگذاری، ده درصد از محتوا توسط ارزیاب دوم کدگذاری شد که میزان همبستگی برابر 89/0 بود. نتایج نشان داد که پرکاربردترین محورهای تربیت هنری به ترتیب عبارتند از تولید هنری، زیبایی‌شناسی، نقد هنری، آشنایی با تاریخ و میراث فرهنگی-هنری و ارتباط با طبیعت. همچنین، اولویت‌های اول تا پنجم در ساختار محتوایی کتاب‌ها عبارتند از هنرهای تجسمی، هنرهای سنتی، خوشنویسی، هنرهای آوایی و هنرهای نمایشی. بررسی الگوی ساختار برنامۀ درسی نیز نشان داد که به هر سه وجه فعالیت‌های تجویزی، نیمه‌تجویزی و غیرتجویزی توجه شده، اما محتوای این کتاب‌ها به لحاظ تناسب فعالیت‌ها با محتوای آموزشیِ ارائه شده، شکل تلفیق، توازن و تنوع محتوایی و عدم تحریک و تهییج خلاقیت دانش‌آموزان نیازمند بازنگری است.



صفحه 1 از 4    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به دوفصلنامه نظریه و عمل در برنامه درسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Theory & Practice in Curriculum Journal

Designed & Developed by : Yektaweb