4 نتیجه برای آموزش مجازی
فرهاد سراجی، حجت الاسلام سید حمید حسینی، عبدالرحیم سرو دلیر،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده
هدف کلی این پژوهش تعیین ملاکهای سنجش اثربخشی دورههای آموزش مجازی حوزوی است. آموزشهای حوزوی ماهیتا و از جهات مختلف با آموزشهای شغلی و دانشگاهی تفاوت دارد و از این رو برای سنجش اثربخشی آنها باید به این تفاوتهای بارز توجه نمود. پژوهش حاضر براساس این ایده تلاش می کند با استفاده از روششناسی پژوهشی کیفی و از طریق نظریه مبنایی چارچوبی برای سنجش اثربخشی دورههای آموزش مجازی حوزوی ارائه کند. شرکت کنندگان در این پژوهش 15 نفر از دست اندرکاران مجرب و متخصص در زمینه آموزشهای مجازی حوزوی هستند که در موسسههای آموزش حوزوی و حوزههای علمیه مستقر در شهر قم مشغول به کار هستند. ابزار جمعآوری دادههای پژوهش، مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختاریافته بوده است. تحلیل دادهها طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت گرفت. در مرحله کدگذاری باز 114 کد شناسایی و سپس شش مقوله مهم ایجاد شد. با چرخشهای مکرر در مصاحبهها، یک مقوله اساسی منتج گردید. براساس یافتههای این پژوهش برای سنجش اثربخشی آموزشهای مجازی حوزوی در لایه عمومی(سطحی) باید به شش مقوله شامل؛ ارزشهای بنیادین آموزشهای حوزوی، غایتهای آموزش مجازی حوزوی، طراحی برنامهدرسی، ویژگیهای استاد، ویژگیهای یادگیرنده (طلبه) و نتایج نگرشی و رفتاری توجه نمود که با توجه به ارزشهای بنیادین حاکم بر فضای آموزشهای حوزوی مجازی از ارتباط متقابل بین این عوامل شش گانه یک خصیصه مهم روحیه طلبگی اولویت پیدا میکنند. این ویژگی به عنوان لایه خاص (عمیق) در سنجش اثربخشی آموزشهای حوزوی باید مدنظر قرار گیرد. ویژگی حس طلبگی دربرگیرنده مولفههای خردهتر مانند؛ زی طلبگی، کنجکاوی معرفتی و دینی، ساده زیستی، مهارتهای تبلیغی، رعایت حرمت استاد، دریافت حس باطنی و یادگیری مداوم است.
دکتر علی بیرمی پور، خانم شیدا اچرش،
دوره 9، شماره 18 - ( 7-1400 )
چکیده
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، کیفی از نوع سنتزپژوهی است. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل دادهها از چارچوب ارائه شده توسط الو و کیگناس (2008) استفاده شد. قلمرو پژوهش و اصلیترین منابع گردآوری داده ها، پژوهشهای متعددی است که متناسب با ارتباط موضوعی و به روش پریسما تعداد 69 نمونه به صورت هدفمند انتخاب شدند. در مراحل بعدی، کدگذاری و طبقهبندی اطلاعاتی انجام شد؛ که حاصل ترکیب مقولات و نتایج تحلیل منجر به استخراج چارچوب مفهومی در ارتباط با چالشهای انتقال از آموزش حضوری به آموزش مجازی و ارایه ی راهبردهای مناسب برای این انتقال گردید. به طور کلی، چالشهای انتقال به آموزش مجازی در چهار طبقه و 22 کد استخراج گردید و راهبردهای انتقال موفقیتآمیز از آموزش حضوری به آموزش مجازی نیز در هفت طبقه و 17 کد ارایه شدند.
زهرا صادقی، مرضیه دهقانی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی، با هدف واکاوی تجارب معلمان دورهی ابتدایی از آموزش مجازی در زمان شیوع ویروس کرونا انجامگرفت. میدان پژوهش، معلمان ابتدایی شهرستان تهران میباشند که تعداد10نفر با نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با هر یک از معلمان به طور میانگین 50 دقیقه مصاحبه شد. در تحلیل دادهها از راهبرد هفت مرحلهای کلایزی استفادهشد. یافتههای این پژوهش که برگرفته از اظهارات معلمان می باشد در 5 مقوله اصلی شامل بعدآموزشی، بعد فرهنگی، بعد اجتماعی، بعد اقتصادی و بعد فنی طبقهبندی شدند. مهمترین مضامین موجود در بعد آموزشی شامل: تداوم تحصیل، فرصت بازبینی آموزشها برای دانشآموزان، پایین بودن سطح سواد اولیا، کاهش انگیزه دانش آموزان و زمانبر بودن آموزش مجازی می باشند.
سهیلا داداشی، بتول سبزه، تهمینه بازگیر،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تجارب معلمان در اجرای برنامه درسی هنر در بستر آموزش مجازی دوره اول ابتدایی انجام شد. بدین منظور از روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی استفاده گردید. مشارکتکنندگان در پژوهش شامل معلمان دوره اول ابتدایی در سال تحصیلی 1399-1400 شهر پرند بود که به روش نمونهگیری هدفمند با تعداد 11 نفر به اشباع نظری رسید. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختارمند بود. دادههای حاصل از مصاحبه به روش تحلیل محتوای استقرایی و با استفاده از تکنیک کدگذاری باز در بخشهای مفهوم، زیر مقولات و مقولات اصلی استخراج گردید. مهمترین مقولات استخراج شده شامل اهداف نوین، تکالیف خلاقانه، روش تدریس نوین، استفاده از انواع بازی، سایتهای اینترنتی آموزش هنر، فایل صوتی (قصهگویی) بود. همچنین مهمترین مزیتهای استخراج شده شامل استفاده از منابع و مواد متنوع در آموزش، بهرهگیری مناسب و بهینه از زمان آموزش، ارتباط بیشتر معلم با فرد فرد دانش آموزان، غنی تر شدن تجارب یادگیری بود.