3 نتیجه برای علوم تربیتی
دکتر انسی کرامتی،
دوره 6، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده
باورهای معرفتی معلمان که دررفتار حرفه ای آنها نقش موثری دارد؛ تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. هدف ازاین پژوهش بررسی تاثیر متغیرهای زمینه ای بر باورهای معرفت شناسی دانشجومعلمان است. این پژوهش بااستفاده ازرویکرد کمی و توسط روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجومعلمان رشته علوم تربیتی پردیس هاشمی نژاد مشهد(562 نفر)در سال تحصیلی 1396-1395است که براساس جدول مورگان 228 نفر به عنوان نمونه تعیین و توسط روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات فهرست باورهای معرفتی با پایایی مطلوب (82/0) بود. یافته ها نشان داد: باورهای معرفتی دانشجویان در سطح نسبتا بالایی قرار دارد. بین میانگین باورهای معرفتی دانشجویان برحسب سال تحصیلی آنها تفاوت معناداری وجود نداشته اما برحسب وضعیت تاهل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین پیشرفت تحصیلی و باور معرفتی دانشجویان نیز رابطه ای وجود ندارد.
محسن تقی زاده، محمدرضا نیستانی، فریدون شریفیان،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده
این پژوهش با رویکردی تفسیرگرایانه سعی دارد به تدوین عناصر برنامه درسی مبتنی بر عمل در آموزش عالی ایران از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت بپردازد. رویکرد پژوهشی بهکار برده شده از نوع روششناسی کیفی بوده که به مصاحبههای نیمه ساختیافته با 21 نفر از کنشگران دانشگاهی پرداخته است. دادههای حاصل از مصاحبهها براساس رویکرد پژوهشی نظریۀ زمینهای در قالب سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ماحصل آن تعیین عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمل در هفت عنصر: هدف، محتوا، راهبردهای یاددهی – یادگیری، مواد و منابع، فرصتهای یاددهی – یادگیری، شرایط محیط یادگیری و ارزشیابی بوده است. هرکدام از این عناصر دارای مولفههایی است.
سیروس اسدیان، صیاد عبدالهی اصل، عیسی برقی،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده
روش این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مقطع کارشناسی ورودی سال 95 رشته های علوم تربیتی، روانشناسی و زبان و ادبیات فارسی که در زمان اجرای پژوهش در نیم سال هفتم تحصیل خود بودند و تعداد آنها 439 دانشجو بود. حجم نمونه با مراجعه به جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 205 نفر انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده پژوهش، پرسشنامه های محقق ساخته بود که پایایی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ 847/0 به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که در حیطه شناختی و نگرشی (عاطفی)، برنامه های درسی جدید منجر به کسب دانش و اطلاعات لازمه و حصول نگرش های مطلوب نسبت به رشته تحصیلی در دانشجویان گردیده است؛ اما در حیطه روانی- حرکتی(مهارتی) برنامه های درسی جدید منجر به کسب مهارت های مطلوب نشده است.