6 نتیجه برای فارسی
آقای حسن نجفی، دکتر مهدی سبحانی نژاد، دکتر رضا جعفری هرندی،
دوره 3، شماره 6 - ( 12-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل میزان توجه به ابعاد هفتگانۀ اهداف مصوب در کتابهای درسی ادبیات فارسی دورۀ متوسطۀ ایران است. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا بوده و رویکرد آن نیز کاربردی است. جامعۀ آماری پژوهش، کلیۀ کتابهای درسی ادبیات فارسی دورۀ متوسطۀ در سال تحصیلی 93- 1392 است که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش و محدودیت جامعۀ آماری از نمونهگیری صرف نظر شده، کل آنها به عنوان نمونه در نظر گرفته شدهاند. ابزار اندازهگیری چک لیست تحلیل محتوای محققساخته بوده و نتایج پژوهش با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاند. عمدهترین نتایج پژوهش بیانگر آن است که: 1. از مجموع 2656 مرتبه توجه به ابعاد هفتگانۀ اهداف مصوب، پایۀ اول با 637 فراوانی یا 24 درصد، پایۀ دوم با 634 فراوانی یا 9/23 درصد، پایۀ سوم با 508 فراوانی یا 1/19 درصد و پایۀ چهارم با 877 فراوانی یا 33 درصد؛ به ابعاد و مقولههای مورد بررسی پرداختهاند. 2. بُعد فرهنگی و هنری با 730 فراوانی یا 5/27 درصد، بیشترین و بُعد اقتصادی با 71 فراوانی یا 7/2 درصد، کمترین توجه را به خود اختصاص دادهاند.
خانم فاطمه هواس بیگی، دکتر علیرضا صادقی، دکتر حسن ملکی، دکتر مصطفی قادری،
دوره 6، شماره 11 - ( 6-1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش چند فرهنگی در محتوای کتابهای درسی فارسی (خوانداری) دورۀ آموزش ابتدایی ایران است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی بوده و از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد عرفی (استقرایی) استفاده شده است. روش نمونهگیری هدفمند و نمونۀ مورد نظر مشتمل بر کتابهای درسی فارسی کلیۀ پایههای دورۀ آموزش ابتدایی بوده است. واحد تحلیل (ثبت) در اینجا مضمون، تصویر و واحد زمینۀ کتاب درسی است. برای تعیین پایایی روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی، بازبینی مطالب در دو مرحله، یکی پس از اینکه بین 10-50 درصد مقولهبندیها تکمیل شد و دیگری در پایان کار صورت گرفت. در این پژوهش پنج مقوله استخراج شد که عبارتاند از: معرفی و توجه به زبان مادری اقوام؛ معرفی مشاهیر؛ انعکاس سبک پوشش اقوام؛ سنن فرهنگی اقوام و معرفی میراث فرهنگی. تحلیل محتوای کیفی کتابها نشان میدهد که تنها ردپای فرهنگ مسلط در کتابهای درسی به چشم میخورد. نظام آموزشی همچنان به دنبال پیادهسازی الگوی همسانسازی فرهنگی است که منجر به قتل زبانها و فرهنگهای اقوام ایرانی میشود، رویکردی که درواقع هیچ چشماندازی ندارد و بیشتر نتیجۀ معکوس داشته و منجر به افزایش آگاهی اقوام از هویت و تاریخ و فرهنگ خویش میشود. |
دکتر نادر سلسبیلی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده
سوال اساسی این مطالعه آن استکه ویژگیهای چارچوب برنامه درسی مرجع زبان آموزی که متکیبه مبانینظری وتجربیات نظامهای آموزشی در حوزه برنامه درسی و آموزش مهارتهای زبانی دوره ابتدایی باشد، چیست؟ و اینکه کدامیک از این ویژگیها، از دید متخصصان برنامهدرسی و موضوعی زبانآموزی فارسی دورهابتدایی، برای کاربرد در تدوین برنامهدرسی زبانآموزی فارسی دورۀ اول ابتدایی، دارایاعتبار است؟ بررسی منابع مطالعاتی و پژوهشیدر حوزه زبان آموزی و استخراج ویژگیهای مؤلفه های برنامه درسی مرجع آن باتوجه به مبانی نظری و دانش موجود، از طریق مطالعه توصیفی و سنتزپژوهی صورت پذیرفته. در بخش اعتبارسنجی ویژگی های مولفههای تشکیل دهنده برنامه درسی زبانآموزی نیز، از روش بررسیمیدانی و ابزار پرسشنامه نگرشسنج در جامعه و نمونه متخصصان موردنظر، استفاده شده است و درقالب جداولاعتبارسنجی مولفههای برنامهدرسی مرجع زبانآموزی و مولفه بستر اجراء، جمعبندی و خلاصهسازی شدهاست. اظهارنظر متخصصان و میزان توافق آنها با ویژگیهای برنامه درسی مرجع دراینجداول مشخص شده است.
خانم مریم صیدخانی، دکتر یارمحمد قاسمی، دکتر فاطمه هواس بیگی،
دوره 8، شماره 16 - ( 7-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بازنمایی بعد اسلامیت و ایرانیت هویت ملی در محتوای کتابهای درسی فارسی بخوانیم و بنویسیم دورهی ابتدایی است که از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بهره گرفته شده است. کتابهای درسی فارسی دورهی ابتدایی با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تحلیل شدند. یافتههای این پژوهش، در بعد ایرانیت ۶ مقولهی اصلی و در بعد اسلامیت ۱۳ مقوله بوده، که حاکی از آن است ایدئولوژی حاکم در قالب گفتمان مسلط در تالیف کتابها تاثیرگذار بوده است. همچنین نظر به اینکه زمینهی کتابهای که مورد بررسی قرار گرفتهاند از نظر محتوا فارسی است و باید به ادبیات فارسی مربوط به کشور ایران بپردازد اما این پیشینهی پر بار ادبی به حاشیه رفته است. بازنمایی بعد اسلامیت حاکی از غالب بودن هویت اسلامی و اهمیت ویژه این بعد هویتی است؛ در نتیجه هویت ملی توازن خود را از دست داده و در معرض سوءگیری ایدئولوژیک قرار گرفته است.
کریم مهدیخانلو، سولماز نورآبادی،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مؤلفههای طرح خوانا در محتوای برنامه درسی فارسی دوره دوم ابتدایی انجام گرفت که از نظر روش، با تکنیک تحلیل محتوا و بر اساس آنتروپی شانون بود. جامعه پژوهش کتابهای فارسی دوره دوم ابتدایی و نمونهگیری مطرح نبود. ابزار گردآوری، سیاهه تحلیل محتوای محققساخته بود که روایی آن با نظرات استادان محترم برنامه درسی و مدرسان استانی طرح خوانا تأیید گردید. پایایی آن نیز توسط مدرسان طرح خوانا انجام و ضریب توافق 85 صدم بدست آمد. بر اساس یافتههای این پژوهش، میزان توجه به مؤلفه مهارتهای زبانی طرح خوانا در محتوای برنامه درسی فارسی چهارم 80، پنجم 80، ششم 85 درصد؛ و در مجموع فارسی سه پایه دوره دوم 82 درصد و میزان توجه به مؤلفه آداب و مهارتهای زندگی طرح خوانا (ادب، مسئولیتپذیری و جرأتورزی) در محتوای فارسی چهارم 55، پنجم 47، ششم 42 و در مجموع 48 درصد میباشد.
سیروس اسدیان، صیاد عبدالهی اصل، عیسی برقی،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده
روش این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مقطع کارشناسی ورودی سال 95 رشته های علوم تربیتی، روانشناسی و زبان و ادبیات فارسی که در زمان اجرای پژوهش در نیم سال هفتم تحصیل خود بودند و تعداد آنها 439 دانشجو بود. حجم نمونه با مراجعه به جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 205 نفر انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده پژوهش، پرسشنامه های محقق ساخته بود که پایایی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ 847/0 به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که در حیطه شناختی و نگرشی (عاطفی)، برنامه های درسی جدید منجر به کسب دانش و اطلاعات لازمه و حصول نگرش های مطلوب نسبت به رشته تحصیلی در دانشجویان گردیده است؛ اما در حیطه روانی- حرکتی(مهارتی) برنامه های درسی جدید منجر به کسب مهارت های مطلوب نشده است.