25 نتیجه برای معلمان
زهرا گویا، محمدرضا فدایی، زینب آگاه،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده
آشناییِ معلمان با ماهیت «گوشدادن» به ایدهها و نظرات ریاضی دانشآموزان در کلاس درس و شناخت انواع آن، میتواند فرصت مناسبی ایجاد کند تا بتوانند از «گوشدادن»، به عنوان یک روش تدریس مؤثر جهت ارتقای یادگیری ریاضی دانشآموزان استفاده کنند. پیشینه پژوهشی در این حوزه نشان میدهد که آشنایی معلمان ریاضی با اهمیت «گوشدادن» و انواع آن، میتواند به معلمان ریاضی کمک کند تا دانشآموزان را در وضعیتی قرار دهند که از طریق تعامل با یکدیگر و با محیط یادگیری، به تدریج توانایی ارزیابی واقعبینانه ایدههایشان را افزایش داده و آنها را اصلاح کنند و بدین ترتیب، یادگیری خود را عمیقتر کنند. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهشی پدیدارنگارانه طراحی شد تا چگونگی گوشدادن معلمان ریاضی دوره راهنمایی پایههای 6 تا 8 مطالعه شود. مشاهدات مستمر کلاسی و مصاحبه با معلمان آن کلاسها، به پژوهشگران فرصت داد تا بتوانند تشابهات و تفاوتهای انواع «گوشدادن» معلمان ریاضی را به ایدهها و نظرات دانشآموزان، در سه دسته مقولهبندی کنند. سپس دریافتند که سه مقوله ساخته شده، با سه رویکرد متفاوت «گوشدادن ارزیابانه»، «گوشدادن تفسیری» و «گوشدادن هرمنیوتیک» که دیویس (1997) شناسایی کرده بود سازگارند. بدین سبب در این تحقیق، از همان برچسبها برای ارجاع به این سه مقوله استفاده شد. در این مقاله، با تمرکز بر مشاهده سه کلاس درس و نظرات سه معلم که از طریق مصاحبه شناسایی شدند، تمایز بین این سه نوع «گوشدادن» نشان داده میشود و به دلیل این که این سه معلم، هر یک به نوعی معرف این سه رویکرد بودند، برای آنها نام مستعار و تمثیلی «خانم قضاوتی»، «خانم تفسیری» و «خانم تعاملی» انتخاب شده است.
نسیم اصغری،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده
چکیده: این مطالعه، به بررسی فرآیند تغییر ادراک معلمان دوره ابتدایی پایههای 3 تا 5 میپردازد که در دوره رشد حرفهای «تفکر جبری، اساس ریاضیات ابتدایی» شرکت کردند. تفکر جبری بهعنوان تفکر تابعی، اساس طراحی دوره و بهکارگیری و تولید منابع در طول دوره بود. برای بررسی فرآیند تغییر و ارتقای معلمان، از مدل «پذیرش مبتنی بر دغدغه» (CBAM) بهعنوان چارچوب نظری مطالعه، استفاده شد. این مدل، روشی برای اجرا و مدیریت و ارزیابی برنامههای نوآوری است که در این پژوهش، از یکی از ابزارهای آن به نام «پیمایش دغدغهها» جهت اجرا، مدیریت و ارزیابی کارآمدی این دوره آموزشی و تحلیل فرآیند تغییر معلمان، استفاده شد. این ابزار، توصیفی قدرتمند از میزان پویایی و درگیر شدن فرد را برای تغییر، فراهم میکند. بدین سبب از آن، بهعنوان وسیلهای برای رتبهبندی دغدغههای شرکتکنندگان در سه بعد «خود»، «تکلیف» و «تأثیر» در هفت سطح آگاهی، اطلاعاتی، شخصی، مدیریت، پیامد، همکاری و تمرکز مجدد، استفاده شد. نتایج حاصل از بهکارگیری مدل، تغییرات مؤثر در میزان آگاهی، مدیریت برنامه و تولید تکلیفهای مناسب برای تحقق اهداف برنامه در معلمان را نشان داد. تعدادی از معلمان تا سطح «تکلیف» و «تأثیر» از مراحل دغدغه، ارتقا یافتند. در ضمن، بر اثر کار با معلمان و با تکیه بر مفهومپردازیهای آنان، الگویی برای پرورش تفکر تابعی به دست آمد.
نرگس مرتاضی مهربانی، زهرا گویا،
دوره 3، شماره 5 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفههای تأثیرگذار بر تلفیق یادگیری حرفهای معلمان ریاضی با چگونگی تحلیل، تفسیر و تصمیمگیری آنان در دورۀ متوسطه میباشد. برای توصیف عمیقتر تجارب، انتظارات و باورهای معلمان ریاضی نسبت به ماهیّت همکاری آنان جهت بهبود عمل تدریس ریاضی، از روش «پدیدار نگاری» استفاده شده است. با تحلیل عمیقتر مصاحبههای انجامشده با معلمان ریاضی، از سه مقولۀ اصلی «حضور آموزشگرانِ معلمان ریاضی به عنوان هدایتگران گروههای معلمان»، «آشنایی با روشهای متنوع تدریس و تغییر آن، متناسب با ویژگیهای شخصی معلم، مدرسه و کلاس درس» و «برگزاری دورهها بهصورت گروهی»، به تدریج سه زیر مجموعۀ مرتبط با آنها، شکل گرفتند. این سه، شامل «تمرکز بر هدف و محتوای مشخص در گروهها»، «تفاوت بین یادگیری معلمان ریاضی بهعنوان بزرگسالان و یادگیری دانشآموزان» و «وجود دغدغههای مشترک بین اعضای گروه» بودند
خانم آذر داودی، دکتر نرگس کشتی آرای، دکتر علیرضا یوسفی،
دوره 3، شماره 6 - ( 12-1394 )
چکیده
این پژوهش با هدف تبیین اصول برنامه درسی تجربه تدریس بر اساس تجارب زیسته معلمان انجام پذیرفته است. در این پژوهش از روش کیفی، از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. شرکتکنندگان در پژوهش، نه نفر از معلمان و اساتید موفق در دانشگاهها بودند که به صورت هدفمند انتخاب گردیدند. جمعآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق انجام و با روش کدگذاری موضوعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از مجموع یافتههای این پژوهش 358 کد مفهومی در زمینه اصول برنامه استخراج و در هشت مؤلفه اصلی: تعامل غمخوارانه و مهرورزانه، پویایی، تدبیر تدریس، خویشتننگری، کنش متقابلی، ایجاد موقعیتهای فکورانه، درک فرهنگی _ هنری، بینش عملی و 35 زیر مؤلفه دستهبندی شدند. یافتهها نشان داد که پایبندی به اصول فوق باعث بهبود رفتار اخلاقی و پایداری رفتار در فراگیران شده و میتواند اثربخشی فرایند یاددهی یادگیری را تضمین نماید.
آقای رضا فزونی شره جینی، دکتر موسی پیری، دکتر سیروس اسدیان،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1395 )
چکیده
چکیده: پژوهش حاضر در زمینۀ یکی از اساسیترین مباحث روز در حوزۀ آموزش و پرورش و برنامهریزی درسی تحت عنوان "تربیت شهروندی ـ اجتماعی" انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی و جامعۀ آماری آنذمعلمان ابتدایی شهر تبریز که 337 نفر(276 زن و 61 مرد) به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و نسبتی انتخاب شدهاند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامۀ محقق ساخته روا و پایا براساس عناصر برنامۀ درسی بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون فریدمن و آزمون t استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در عنصر «هدفها»، مقولۀ ناتوانی هدفهای تربیت شهروندی در برقراری ارتباط مؤثر بین مدرسه و مؤسسات بیرون از مدرسه؛ در عنصر «محتوا»، بی توجّه به تلفیق مفاهیم و مهارتهای شهروندی در حوزههای مختلف یادگیری؛ در عنصر «فعّالیتهای یاددهی ـ یادگیری»، عدم اجرای فعّالیتهای مناسب و در عنصر «ارزشیابی»، عدم توجّه به خلاقیت و نوآوری فراگیران؛ بالاترین اولویت را در بین چالشهای مطرح شده به خود اختصاص دادهاند. هم چنین در نتایج آزمون t مستقل نیز نشان از وجود تفاوت معنیداری بین نظرات معلّمان مرد و زن در سه عنصر محتوا، فعالیتهای یاددهی ـ یادگیری و ارزشیابی دارد اما درخصوص عنصر هدف بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود ندارد.
خانم معصومه شاهواری، دکتر مرجان کیان، دکتر زهرا نیکنام،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین تجارب زیسته معلمان از اجرای برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه است. رویکرد این پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش، معلمان دوره اول متوسطه شهر کرج که از طریق نمونهگیری هدفمند ملاک محور، تعداد 15 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع دادهها، از طریق مصاحبه نیمه ـساختارمند در پژوهش شرکت داده شدند. یافتهها حاکی از آن است که معلمان درک سطحی نسبت به برنامه درسی کار و فناوری دارند. همچنین غفلت مسئولین از دانش عملی معلمان، نبود راهبردی مناسب برای ارزشیابی سبب بیانگیزگی معلمان این برنامه درسی و کنارهگیری تعدادی از آنها از گستره آموزشی شده است. بهبود نگرش معلمان نسبت به برنامه درسی جدید کار و فناوری با ارائه آموزشهای مناسب ضمن خدمت، ایجاد بستر مناسب برای تدریس و ارتباط مستمر با مسئولین امکانپذیر خواهد بود و سطح آگاهی مدیران و والدین نسبت به اهمیت برنامه درسی جدید کار و فناوری نیاز به بازنگری دارد.
خانم زهره کرمی، دکتر فرهاد سراجی، دکتر یحیی معروفی،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی روایتپژوهی جهت توسعه حرفهای دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان است. الگوی برنامه درسی روایتپژوهی، مبتنی بر نظریات دیویی، برونر، شوآب، ویگوتسکی، دونالدشون ,کلندینین و کانلی است. در این الگو، یادگیری یک عمل فکورانه و مبتنی بر تجربه است؛ دانشجومعلمان با تفکر و تأمل در تجارب خود و دیگران، اقدام به ساخت معانی میکنند؛ آنها فعالانه دانش، مهارت و نگرش خود را از روایتها میآموزند و به توسعه حرفهای دست مییابند. در این پژوهش، دو سؤال اصلی مطرح است: 1. الگوی برنامه درسی روایتپژوهی برای توسعه حرفهای دانشجومعلمان دارای چه ویژگیهایی است و 2. آیا این الگو دارای اعتبار است؟ جهت پاسخ به این سؤالات از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شد. الگو طراحی شد و جهت اعتباربخشی در اختیار 20 نفر از متخصصان برنامه درسی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان قرار گرفت که درصد بالایی از متخصصان، الگو و بخشهای مختلف آن را مناسب ارزیابی کردند.
خانم زهرا امامی پور، دکتر عظیمه سادات خاکباز،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور مطالعه چالشهایی که معلمان دوره ابتدایی در خصوص درسپژوهی با آن مواجهه هستند، انجام شده است. برای نیل به هدف از روش مطالعه موردی در یک مدرسه استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش، 20 نفر از معلمان ابتدایی در آن مدرسه بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاری با معلمان و مشاهده مشارکتی بود. به منظور تحلیل دادهها از روش کدگذاری و مقوله بندی استفاده شد. نتایج ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ معلمان قبل از درسپژوهی با سه دسته از چالشها مواجهند: دانش معلمان در زمینه درسپژوهی، انگیزه معلمان برای شرکت در درسپژوهی، تشکیل گروه و تعیین وظایف اعضا. حین درسپژوهی با سه دسته از چالشها مواجهند که عبارتند از: انتخاب مسئله برای درسپژوهی، اجرای درس و جمع آوری داده ها، نقد و بررسی تدریس. بعد از درسپژوهی با سه دسته از چالشها ﻣﻮاﺟﻬﻨﺪ که عبارتند از: داوری طرحهای درسپژوهی، انتشار نتایج درسپژوهی، برگزاری جشنواره درسپژوهی.
خانم سمیه قربانی، دکتر سید ابراهیم جعفری، دکتر فریدون شریفیان،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
اهداف پژوهش حاضر، تعیین صلاحیتهای حرفهای معلمان در رویکرد یادگیری برای دانستن و ارائه راهکارهای اجرایی جهت تحقق آن میباشد. روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری بخش کیفی متخصصان و صاحبنظران تعلیم و تربیت و بخش کمی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 2 و 3 شهر اصفهان میباشند. روش نمونهگیری هر دو بخش به صورت هدفمند بود. در بخش کیفی 20 نفر از متخصصان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند زنجیرهای انتخاب شدند. در بخش کمی نیز به صورت هدفمند معلمان دارای مدرک ارشد و دکتری شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات بخش کیفی مصاحبه نیمهساختاریافته و بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته با 14 مقیاس از صلاحیتهای حرفهای مورد نیاز معلمان بود.یافتههای کیفی با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه و یافتههای کمی نیز با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.
خانم حمیده بزرگ، دکتر محمود مهرمحمدی، دکتر ابراهیم طلائی، دکتر نعمت الله موسی پور،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر فهم دانش شخصی ـ عملی معلمان بوده و به روش کیفی انجام شده است. فهم دانش شخصی ـ عملی به ما در درک چرایی عملکرد معلمان و پس از آن به بازاندیشی روایتهای شخصی و حرفهای آنها به منظور بهبود عمل معلم همراه خود او کمک میکند. این مطالعه در یکی از مدارس ابتدایی غیرانتفاعی پسرانه شهر تهران انجام شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد شرکتکنندگان از دانش غنی در زمینه عوامل موثر بر موفقیت در حرفه معلمی برخوردارند. با این حال دادههای به دست آمده از مشاهدات، نشان از تفاوت بین آنچه معلم به عنوان ویژگی یک معلم موفق و تدریس موثر بیان میکند و آنچه در عمل اتفاق میافتد، دارند. ماهیت پویا و وابسته به موقعیت دانشِ عملی معلم، معانی و تفسیرهای متفاوت افراد مختلف از تجربیات و رویدادهای مشابه و عدم وجود بازاندیشی از عواملی هستند که باعث وجود این تفاوتها میشوند.
آقای احد عظیمی آقبلاغ، دکتر فیروز محمودی،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده
این پژوهش با هدف توصیف تجارب زیسته سرباز معلمان از کار در مدارس ابتدایی روستایی انجام شد. مطالعه حاضر در سال تحصیلی 97-1396 با رویکرد کیفی، از نوع پدیدار شناسانه روانشناختی، با نمونهگیری هدفمند و با مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 12 نفر از سرباز معلمان شاغل در مناطق آموزش و پرورش هشترود و نظرکهریزی انجام گرفت. تجزیه و تحلیل متن مصاحبهها به صورت دستی و با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. راهبردهای اعتباربخشی به دادهها با استفاده از روشهای ممیزی بیرونی ، چند سویه سازی، بازبینی اعضاء و درگیری طولانی مدت پژوهشگر در جریان مصاحبه انجام شده است. یافتههای حاصل از مصاحبهها در چهار مرحله و با خوشههای معنایی اصلی"انگیزه"، " چالشهای آموزشی" ، "منزلت و شأن معلمی"، "مسائل حرفهای" و"ابهام" و چندین خوشه معنایی فرعی استخراج شد. پیشنهاد میشود با تدارک سازوکار قانونی، سرباز معلمان اجازه شرکت در آزمون استخدامی ماده 28 آموزش و پرورش را داشته باشند. در صورت قبولی و موفقیت در گذراندن دوره یکساله مهارتها و صلاحیتهای معلمی، از آنها در آموزش و پرورش استفاده شود.
خانم سیده صدیقه عسگری، دکتر احمدرضا نصر، دکتر محمدجواد لیاقتدار، دکتر ابراهیم ریحانی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده
«هدف از این مقاله، بررسی ارتباط بین مبحث جبر در کتابهای درسی گذشته با چگونگی سازماندهی این موضوع توسط معلمان ریاضی در زمان حال است. با این هدف، دو محور مورد مطالعه قرار گرفته است که یکی نحوه آغاز و ارائه مبحث جبر در تاریخ ریاضی ایران و در کتابهای درسی ریاضی در دورههای گذشته در ایران و دیگری، نقش محتوای کتابهای گذشته در شکلگیریِ سازماندهی و تدریس جبر توسط معلمان ریاضی است. روش تحقیق، تحلیل محتوا و تحلیل تاریخی و اسنادی بوده است. این مطالعه نشان داد دانش و روشهای آموزشی معلمان منطبق بر محتوای جبر کتاب فعلی ریاضی هفتم نیست و حدود 3/1 دانش آنان، مبتنی بر تجربههای حاصل از محتوای کتابهای درسی گذشته است.»
آقا میثم غلام پور، دکتر هادی پورشافعی، دکتر مقصود فراستخواه، دکتر محسن آیتی،
دوره 8، شماره 16 - ( 7-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود برنامه درسی تربیت اخلاقی دانشجو معلمان است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعهی آماری شامل کلیه کارگزاران دخیل در برنامه درسی تربیت اخلاقی دانشجو معلمان هستند که از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبهی نیمهساختاریافته با ده نفر از دانشجو معلمان، سه نفر از دانشآموختگان این دانشگاه، هشت نفر از اساتید دروس تربیت اخلاقی دانشگاه، چهار نفر از معلمان راهنما و سه نفر از معاونین و مسئولان امور فرهنگی دانشگاه فرهنگیان شهر بیرجند جمعآوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد.
نوشین فرامرزپور، محمدرضا فدایی،
دوره 9، شماره 17 - ( 1-1400 )
چکیده
اشتباهات جبری یکی از موانع موجود در مسیر یادگیری مباحث مختلف ریاضی و پیشرفت در دورههای تحصیلی بالاتر میباشند. آگاهی از دلایل ایجاد این اشتباهات در بهبود نظام آموزشی نقش مهمی دارد. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی نظرات معلمان ریاضی در مورد اشتباهات آموزشی دانشآموزان در جبر انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی است که نمونه آن شامل 8 نفر از معلمان ریاضی دوره اول متوسطه میباشد که با بهرهگیری از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمساختار یافته کمک گرفته شده است. دادهها با بهرهگیری از روش کدگذاری و دستهبندی مطالب مشابه تحلیل شدند. یافتههای این پژوهش نشان دادند که سه مقوله «فرآیند کسب و بکارگیری دانش»، «ویژگیهای فردی دانشآموز» و «عناصر تدریس» دلایل عمومی و اختصاصی ایجاد اشتباهات دانشآموزان در جبر از دیدگاه معلمان هستند.
زهرا صادقی، مرضیه دهقانی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی، با هدف واکاوی تجارب معلمان دورهی ابتدایی از آموزش مجازی در زمان شیوع ویروس کرونا انجامگرفت. میدان پژوهش، معلمان ابتدایی شهرستان تهران میباشند که تعداد10نفر با نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با هر یک از معلمان به طور میانگین 50 دقیقه مصاحبه شد. در تحلیل دادهها از راهبرد هفت مرحلهای کلایزی استفادهشد. یافتههای این پژوهش که برگرفته از اظهارات معلمان می باشد در 5 مقوله اصلی شامل بعدآموزشی، بعد فرهنگی، بعد اجتماعی، بعد اقتصادی و بعد فنی طبقهبندی شدند. مهمترین مضامین موجود در بعد آموزشی شامل: تداوم تحصیل، فرصت بازبینی آموزشها برای دانشآموزان، پایین بودن سطح سواد اولیا، کاهش انگیزه دانش آموزان و زمانبر بودن آموزش مجازی می باشند.
مظاهر برنا خواجه، فیروز محمودی، یوسف ادیب، حمدالله حبیبی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرایند مقاومت معلمان دوره ابتدایی در برابر اجرای برنامهدرسی رسمی انجام پذیرفت. رویکرد پژوهش حاضر،کیفی بوده و از روش نظریه زمینهای در این پژوهش استفاده گردید. جامعه آماری شامل معلمان دوره ابتدایی استان آذربایجانشرقی بود. فرآیند نمونهگیری و انتخاب مشارکتکنندگان تا رسیدن به اشباع دادهها ادامه یافت و در نهایت 18 نفر از معلمان دوره ابتدایی با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب گردیدند. نتایج نشان داد که "مقاومت منطقی" به عنوان پدیده محوری ، "عدم توانمندسازی معلمان، عدم مشارکت دانشآموز و کمبود امکانات آموزشی" به عنوان شرایط زمینهای، "انحرافات برنامهدرسی، شخصیت معلم، کاستی های کتابهای درسی و ناتوانی معلم" به عنوان شرایط علی، "اعتقادات معلم و شرایط فرهنگی" به عنوان شرایط مداخلهگر، "پیامدهای مربوط به برنامه درسی و شکوفایی قابلیتهای معلم" به عنوان پیامد و "راهکارهای آموزشی، توجه به نیازهای دانشآموزان و بهینهسازی برنامهدرسی" به عنوان راهبردها شناسایی گردیدند.
سهیلا داداشی، بتول سبزه، تهمینه بازگیر،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تجارب معلمان در اجرای برنامه درسی هنر در بستر آموزش مجازی دوره اول ابتدایی انجام شد. بدین منظور از روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی استفاده گردید. مشارکتکنندگان در پژوهش شامل معلمان دوره اول ابتدایی در سال تحصیلی 1399-1400 شهر پرند بود که به روش نمونهگیری هدفمند با تعداد 11 نفر به اشباع نظری رسید. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختارمند بود. دادههای حاصل از مصاحبه به روش تحلیل محتوای استقرایی و با استفاده از تکنیک کدگذاری باز در بخشهای مفهوم، زیر مقولات و مقولات اصلی استخراج گردید. مهمترین مقولات استخراج شده شامل اهداف نوین، تکالیف خلاقانه، روش تدریس نوین، استفاده از انواع بازی، سایتهای اینترنتی آموزش هنر، فایل صوتی (قصهگویی) بود. همچنین مهمترین مزیتهای استخراج شده شامل استفاده از منابع و مواد متنوع در آموزش، بهرهگیری مناسب و بهینه از زمان آموزش، ارتباط بیشتر معلم با فرد فرد دانش آموزان، غنی تر شدن تجارب یادگیری بود.
بهمن یاسبلاغی شراهی،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بازخوانی نسبت دو پیشگاه زبانی ( زبان معیار و زبان مادری) در آموزش بر اساس تجربه زیسته معلمان ابتدایی است. پارادایم پژوهش تفسیری /برساختی ، رویکرد پژوهش کیفی، استراتژی پژوهش از نوع پدیدارشناسی، و تاکتیک پژوهش از نوع تحلیل محتوای پنهان است. روش نمونه گیری هدفمند و نمونه مورد نظر مشتمل بر معلمان اقوام بلوچ، لر، ترک، ترکمن، کرد و عرب بوده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند بوده و مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت و از 31 نفر معلم مصاحبه به عمل آمد. فرمت داده ها در قالب صوت بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو مرحله کدگذاری باز و محوری ( مکتب اشتراوس و کوربین) استفاده گردید.درمجموع 385کد اولیه، 27 مقوله فرعی و 9 مقوله اصلی استخراج شد. این مقوله ها عبارتند از : اصالت دادن به زبان مادری، دو زبانگی بحران زا، استحاله زبان های قومی، تقویت زبان هژمونیک، وجود تنوع زبانی، بازنگری سیاست زبانی، ضرورت اجرای اصل 15 قانون اساسی، کارکرد هویت بخشی زبان، و سیاست گذاری زبانی.در مجموع معلمان بیان کردند زبان فارسی نماد هویت ملی، و ابزار پیوند بین اقوام ایرانی است و به موازات آن ضرورت دارد برای حل مشکلات زبانی دانش آموزان اقوام در برنامه ریزی های آموزشی و درسی تمهیداتی صورت گیرد.
حسنعلی گرمابی،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
مقاله حاضر حاصل روایتپژوهی درباره ویژگیها و آموزههای تجارب معلمان در زمینه کاربرد هنر در آموزش و تدریس موضوعات غیر هنری است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی است بدین سبب با روش نمونهگیری هدفمند از نوع موارد مطلوب، ۵۷ معلم انتخاب و حاصل گردآوری روایت و تجارب آنان، ۲۲ مورد بوده است. ابزار گردآوری روایت، مصاحبه و همچنین قالب نوشتاری از نوع پرسشنامه باز پاسخ بوده است که برخی از معلمان روایتهای خود را بهصورت مکتوب و برخی بهصورت شفاهی ارائه نمودهاند. تحلیل روایتها از نوع تحلیل مضمون بوده و با روش کدگذاری سهمرحلهای برای استخراج مقولهها و مضامین انجام شده است. پایایی یافتهها با ارائه نتایج به مشارکتکنندگان و همکار جهت رسیدن به اتکاپذیری و سازگاری، روایی آنها نیز با روش بازبینی کدها توسط مشارکتکنندگان بررسی شده است. یافتههای پژوهش شامل سه دسته یافته مربوط به چرایی، چگونگی و نتایج کاربرد هنر در آموزش و تدریس میباشد.
سعیده افضلی، علیرضا صادقی، نعمت اله موسی پور، مصطفی قادری،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامۀ درسی سوادچندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بود که با استفاده از روش تحقیق آمیخته از نوع تشریحی انجام شد. در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی و در بخش کیفی از روش تحلیل مرور نظام مند استفاده شد. جامعۀ آماری در قسمت کمی شامل دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان کشور بود و با بهرهگیری از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی بر اساس جدول کرجسی و مورگان 382 نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه سنجش سواد چندفرهنگی صادقی (1399) مشتمل بر سه مولفهی دانش چندفرهنگی، نگرش چندفرهنگی و مهارت چندفرهنگی بود که با کمک 10 نفر از اساتید صاحبنظر، روایی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت، و بر اساس آلفای کرونباخ، پایایی آن، 0.85 بهدست آمد. یافتهها حاکی از آن بود که سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در بُعد دانش چندفرهنگی در سطح نسبتاً مطلوب و در بُعد نگرش چندفرهنگی در سطح متوسط بود، اما در بُعد مهارت چندفرهنگی در سطح مطلوبی قرار نداشت. در بخش کیفی پژوهش پس از مطالعه بیش از 120 مقاله و کتاب (داخلی و خارجی) در زمینه موضوع مورد نظر، در نهایت 38 عنوان مقاله و کتاب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار لازم برای انجام این پژوهش چک لیستها و کاربرگها و یادداشتبرداری بود و تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل نظاممند انجام شد که از میان 236 عبارت، پس از طی مراحل کدگذاری، 105 کد باز و 15 کدمحوری، که الگوی برنامه درسی سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان بر اساس آن طراحی شد. این الگو مشتمل بر شش مولفه اساسی( -ایجاد وفاق و اتحاد در عین تکثرگرایی؛ -پرورش شهروند فعال، دموکراتیک، محلی و جهانی؛ -تعالی کلاس جهانی؛ -کرامت انسانی (توجه به دیگری)؛ -معرفی فرهنگهای مختلف؛ -توسعه تفکر انتقادی) بوده و با استفاده از عناصر دهگانه طراحی شد.