22 نتیجه برای یادگیری
بهار سلیمانی، رضوان حکیم زاده، نوروزعلی کرمدوست،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی سطح رفتار یادگیری خودتعیینی هتاگوژیک دانشجویان با توجه به مبانی و چهارچوب نظری رویکرد هتاگوژی است که بهصورت مطالعۀ موردی در دانشگاه مجازی مهر البرز انجامشده است. از بین جامعۀ آماری پژوهش، یعنی دانشجویان دانشگاه مجازی مهر البرز که 690 بودند، تعداد 120 نفر با توجه به جدول مورگان بهصورت تصادفی با انتساب متناسب انتخاب و بر اساس سطح رفتار یادگیری خودتعیینی هتاگوژیک موردمطالعه قرار گرفتند. رفتار یادگیری هتاگوژیک دانشجویان از دیدگاه خود آنان بر اساس متغیرهای دموگرافیک (سن، جنس، ترم تحصیلی و عملکرد تحصیلی) با ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمعآوریشده است. نتایج بهدستآمده نشاندهندۀ معناداری رابطۀ بین دو متغیر عملکرد تحصیلی و رفتار یادگیری هتاگوژیک است. بهطوریکه رفتار یادگیری هتاگوژیک حدود 35% از تغییرات عملکرد تحصیلی دانشجویان دورههای مجازی را تبیین میکند. و درمجموع سطح یادگیری خودتعییتی هتاگوژیک دانشجویان متوسط یا نسبتاً مطلوب برآورد شده است.
نرگس مرتاضی مهربانی، زهرا گویا،
دوره 3، شماره 5 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفههای تأثیرگذار بر تلفیق یادگیری حرفهای معلمان ریاضی با چگونگی تحلیل، تفسیر و تصمیمگیری آنان در دورۀ متوسطه میباشد. برای توصیف عمیقتر تجارب، انتظارات و باورهای معلمان ریاضی نسبت به ماهیّت همکاری آنان جهت بهبود عمل تدریس ریاضی، از روش «پدیدار نگاری» استفاده شده است. با تحلیل عمیقتر مصاحبههای انجامشده با معلمان ریاضی، از سه مقولۀ اصلی «حضور آموزشگرانِ معلمان ریاضی به عنوان هدایتگران گروههای معلمان»، «آشنایی با روشهای متنوع تدریس و تغییر آن، متناسب با ویژگیهای شخصی معلم، مدرسه و کلاس درس» و «برگزاری دورهها بهصورت گروهی»، به تدریج سه زیر مجموعۀ مرتبط با آنها، شکل گرفتند. این سه، شامل «تمرکز بر هدف و محتوای مشخص در گروهها»، «تفاوت بین یادگیری معلمان ریاضی بهعنوان بزرگسالان و یادگیری دانشآموزان» و «وجود دغدغههای مشترک بین اعضای گروه» بودند
آتوسا رسولی، زهرا رهبرنیا، محمد عطاران،
دوره 3، شماره 5 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان آمادگی دانشجویان هنر برای شرکت در نظام یادگیری الکترونیکی است. جامعۀ پژوهش 347 نفر از دانشجویان هنر دانشگاههای الزهرا، تربیت مدرس، دانشگاه تهران و دانشگاه هنر در سال تحصیلی 93-1392 بود. میزان آمادگی دانشجویان با استفاده از پرسشنامۀ محققساخته برگرفته از پرسشنامۀ آمادگی یادگیرنده سراجی و یارمحمدی سنجیده شد. تحلیل دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و آزمون تی تک نمونهای صورت گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج مشخص کرد که بین میزان آمادگی دانشجویان در مقاطع مختلف تحصیلی برای شرکت در یادگیری الکترونیکی تفاوت معناداری وجود دارد، اما در مورد تفاوت میزان آمادگی با جنسیت و دانشگاه محل تحصیل و رشتۀ تحصیلی، تفاوت معنادار نبود. یافتههای پژوهش نشان داد که دانشجویان هنر برای شرکت در یادگیری الکترونیکی آمادگیای در سطح متوسط دارند. با توجه به این سطح آمادگی، طراحی برنامههای آموزشی نظیر کارگاهها بهمنظور ارتقاء مهارتها و توانایی استفاده از آموزش الکترونیکی، پیشنهاد میگردد.
دکتر زینب گلزاری، دکتر محمد عطاران،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1395 )
چکیده
این پژوهش به بررسی روایت های یک مدرس دانشگاه و اجرای آموزش به شیوه معکوس پرداخته است. پژوهش مورد نظر روایی است و به انگاره تحقیقات کیفی و تفسیر گرایانه تعلق دارد. منبع داده های این پژوهش روایت چهارترم آموزشی در آموزش عالی است. تحلیل داده ها نشان می دهد در این شیوه آموزشی با همان اجزای کلاس سنتی، سر و کار داریم اما چیدمان و نتیجه ای که از آن حاصل می شود، می تواند متفاوت باشد.در تفسیر این روایت، برخی چالشهایی که در مسیر اجرای این شیوه آموزشی وجود داشته اند مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.این پژوهش به تحلیل روایت" آموزش به روش معکوس" در آموزش عالی پرداخته است.
خانم ستاره موسوی، دکتر محمدرضا نیلی، دکتر احمدرضا نصر، دکتر محمد مسعود،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده
هدف این مطالعه، شناسایی شاخصهای نوآوری در فعالیتهای یاددهی و یادگیری رشتههای هنری بر حسب رویکرد ساختنگرایی و بررسی میزان کاربست آنها در دانشگاه هنر اصفهان میباشد. این پژوهش از رویکرد کمّی و کیفی استفاده شده است. جامعه آماری بخش کیفی تحقیق حاضر، جمعی از صاحب نظران در آموزش هنر و متخصصان برنامههای درسی در سطح کشور و اعضای هیأت علمی دانشگاه هنر اصفهان بودند، که به روش نمونهگیری هدفمند تعداد 19 نفر از آنان انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی نیز، تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه هنر اصفهان بودند که به روش نمونهگیری تصادفی تعداد 285 نفر از آنان انتخاب شدند. دادههای پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامۀ محقق ساخته گردآوری شده است. برای تعیین روایی مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوا و برای برآورد پایایی پرسشنامه، از ضریب آلفای کرانباخ بهره گرفته شده است. طبق نتایج تحقیق در بخش کیفی مهمترین شاخصهای نوآوری در فرایند یاددهی و یادگیری عبارت است از: کاربست یادگیری تجربی، توجه به خود راهبری، توجه به مهارتهای تفکر، ارزشیابی کیفی و مداوم، توجه به اصول آموزش مبتنی بر دیالوگ و اکتشاف هنری و بهرهگیری از دیدگاهها و دانش نوین در زمینۀ تحلیل آثار هنری. همچنین نتایج بخش کمّی بیانگر آن است که میزان کاربست شاخصهای نوآوری، کمتر از حد متوسط میباشد. برگزاری دورههای دانشافزایی، استفاده از تجارب صاحبان هنر و اساتید هنر، بازبینی مداوم برنامههای درسی بر اساس شاخصهای سازندهگرایی از جمله پیشنهادهایی هستند که نوآوری و بازنگری در فعالیتهای یاددهی و یادگیری برنامههای درسی هنر را تسهیل میکند.
آقای حسن کاویانی، دکتر محمدجواد لیاقت دار، دکتر بی بی عشرت زمانی، دکتر یاسمین عابدینی،
دوره 6، شماره 11 - ( 6-1397 )
چکیده
کلاس معکوس یک راهکار برای ایجاد تغییرات مثبت در آموزش است، از این رو در پژوهش حاضر سعی شد بر اساس روش سنتزپژوهی، یک الگوی اجرایی جامع از اجرای این شیوۀ آموزشی ارائه گردد. جامعۀ آماری شامل کلیۀ مقالات علمی معتبر در زمینۀ اجرای کلاس معکوس بوده که باتوجه به جست و جوی منظم در پایگاههای اطلاعاتی، بر اساس معیارهای ورود تعداد 1084 مقالۀ علمی شناسایی و در نهایت بر اساس معیارهای خروح تعداد 100 مقاله جهت تحلیل نهایی انتخاب شد. برای فراهم آوردن اطلاعات، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق برای گزارش و ثبت اطلاعات پژوهشهای اولیه استفاده گردید و جهت تحلیل یافتهها از الگوی شش مرحلهای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روشهای کدگذاری باز و محوری استفاده شد. طبق یافتههای بدست آمدۀ الگوی برنامهریزی درسی در کلاس معکوس شامل یک تغییر در ساختار کلاس درس میباشد که نقشها و مسئولیتهایی متفاوتی را برای مدرس و فراگیر ایجاد میکند. |
خانم سمیه قربانی، دکتر سید ابراهیم جعفری، دکتر فریدون شریفیان،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
اهداف پژوهش حاضر، تعیین صلاحیتهای حرفهای معلمان در رویکرد یادگیری برای دانستن و ارائه راهکارهای اجرایی جهت تحقق آن میباشد. روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری بخش کیفی متخصصان و صاحبنظران تعلیم و تربیت و بخش کمی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 2 و 3 شهر اصفهان میباشند. روش نمونهگیری هر دو بخش به صورت هدفمند بود. در بخش کیفی 20 نفر از متخصصان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند زنجیرهای انتخاب شدند. در بخش کمی نیز به صورت هدفمند معلمان دارای مدرک ارشد و دکتری شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات بخش کیفی مصاحبه نیمهساختاریافته و بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته با 14 مقیاس از صلاحیتهای حرفهای مورد نیاز معلمان بود.یافتههای کیفی با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه و یافتههای کمی نیز با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.
دکتر زینب گلزاری،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف از این مطالعه موردی، تعیین تاثیر استفاده از کد های دسترسی سریع در افزایش انگیزه تحصیلی دانشجویان است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1397-1396 است که به صورت تصافی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از محتوای آموزشی مجهز به فناوری کدهای دسترسی سریع، به مدت یک ترم تحصیلی آموزش دیدند.فناوری کدهای دسترسی سریع بارکدی دو بعدی است که با کمک پوینده کدهای دسترسی سریع، بر روی تلفن همراه دوربین دار و تلفن هوشمند یا تبلت، قابل خواندن است. این بارکد می تواند محتوای آموزشی را به صورت متن، تصویر یا فیلم آموزشی، در اختیار کاربر قرار دهد. نتایج این مطالعه نشان داد که تلفیق کدهای دسترسی سریع با محتوای آموزش، بر افزایش انگیزه تحصیلی دانشجویان تاثیر مثبت دارد.
خانم حمیده بزرگ، دکتر محمود مهرمحمدی، دکتر ابراهیم طلائی، دکتر نعمت الله موسی پور،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر فهم دانش شخصی ـ عملی معلمان بوده و به روش کیفی انجام شده است. فهم دانش شخصی ـ عملی به ما در درک چرایی عملکرد معلمان و پس از آن به بازاندیشی روایتهای شخصی و حرفهای آنها به منظور بهبود عمل معلم همراه خود او کمک میکند. این مطالعه در یکی از مدارس ابتدایی غیرانتفاعی پسرانه شهر تهران انجام شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد شرکتکنندگان از دانش غنی در زمینه عوامل موثر بر موفقیت در حرفه معلمی برخوردارند. با این حال دادههای به دست آمده از مشاهدات، نشان از تفاوت بین آنچه معلم به عنوان ویژگی یک معلم موفق و تدریس موثر بیان میکند و آنچه در عمل اتفاق میافتد، دارند. ماهیت پویا و وابسته به موقعیت دانشِ عملی معلم، معانی و تفسیرهای متفاوت افراد مختلف از تجربیات و رویدادهای مشابه و عدم وجود بازاندیشی از عواملی هستند که باعث وجود این تفاوتها میشوند.
آقای حسین قربانی، دکتر ابراهیم میرشاه جعفری، دکتر احمدرضا نصر، دکتر محمدرضا نیستانی،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامۀدرسی کارورزی مبتنی بر خودشرح حال نویسی مشارکتی در نظام تربیت معلم ایران است. در این پژوهش تلاش شده است تا نخست با استفاده از روش اسنادپژوهی، منابع و متون تخصصی مرتبط با موضوع، مورد تحلیل قرار گیرد تا مبانی علمی خودشرح حال نویسی مشارکتی استخراج شده و متعاقبآ دلالت های عناصر برنامۀدرسی این نوع از کارورزی تدوین گردد. در گام دوم، پرسشنامۀ محقق ساخته تدوین و به منظور اعتباربخشی الگوی پیشنهادی از نظرات اساتید برنامۀدرسی و مدرسان واحدهای درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان استفاده شده است. طبق یافته های پژوهش اجرای مطلوب برنامۀدرسی کارورزی نیازمند همیاری و فعالی تهای مشارکتی و چندجانبه میان دانشجومعلمان، استادان و معلمان راهنما است و آنچه به این همیاری معنا می بخشد روایت ها و تجارب زندگی قابل پیوند با اهداف واحدهای درسی کارورزی و موضوعات درسی است.
خانم مریم قاسمی، دکتر هاشم فردانش، دکتر جواد حاتمی، دکتر سلیمان احمدی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی، اجرا و ارزشیابی یادگیری الکترونیکی بر اساس پارادیم سوم و چهارم نظریه کاشمن انجام شد. روش پژوهش روش شبه آزمایشی و به روش آمیخته(کیفی و کمی) انجام شد. جامعهی آماری دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مجازی دانشکده آموزش پزشکی شهید بهشتی تهران بودند، با روش نمونهگیری در دسترس دانشجویان رشته آموزش پزشکی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه رضایت، انگیزه و آزمون دوره بود. که میزان پایایی آنها به ترتیب 86% و86% و 83%محاسبه شد. دادههایکمی و کیفی پژوهش به ترتیب با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی توکی و طریق نرم افزارmaxquda12 تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان دهندهی اثربخشی طراحیهای انجام شده بر اساس پارادیم سوم و چهارم نسبت به روشهای موجود از نظر دانشجویان دانشکده آموزش پزشکی در هر سه متغییر پیشرفت، انگیزه و رضایت بود.
خانم نسرین نجاتی برزکی، دکتر سید احمد مدنی، دکتر محمد امینی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده
در این تحقیق میزان تسلط دانشآموزان دختر دوره دوم ابتدایی روی محتوای علوم و ریاضیات مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط سطح تسلط با «قابلیت یادگیری» محتوای برنامه درسی تحلیل شده است. تحقیق حاضر از نوع آمیخته (کمی-کیفی) است. 914 نفر از دانشآموزان دختر دوره دوم ابتدایی به عنوان نمونه آماری به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز برای پایههای چهارم و پنجم از آزمونهای پایانی محققساخته گردآوری گردید و برای دروس علوم و ریاضیات پایه ششم نیز از آزمونهای سراسری این پایه استفاده شد. پایایی آزمونهای محققساخته نیز بر حسب ضریب آلفای کرونباخ بین 77/0 تا 86/0 محاسبه شد که مطلوب بود. میزان یادگیری دانشآموزان تقریباً در نیمی از مطالب دروس علوم و تقریباً در تمامی مطالب دروس ریاضی زیر سطح تسلط است. به نظر میرسد «قابلیت یادگیری» محتوای این دروس به عنوان یکی از مهمترین عوامل شایسته توجه بیشتر است.
زهرا سادات مهماندوست قمصری، کوروش فتحی واجارگاه، اباصلت خراسانی، سعید صفایی موحد،
دوره 9، شماره 17 - ( 1-1400 )
چکیده
برنامه درسی محیطکار بهعنوان یکی از وجوه نوظهور رشته برنامه درسی به دنبال کاربست یافتههای این رشته مطالعاتی در یادگیری محیط کار هست. هدف این پژوهش، بررسی جنبههای مختلف برنامه درسی محیط کار در اسناد مرتبط و طراحی الگو برنامه درسی محیط کار است. بدین منظور از روش تحقیق سنتزپژوهی مضمونی استفاده شده و جامعه پژوهش کلیه آثار منتشرشده در این حوزه از سال 1993 تا 2017 در هشت پایگاه اطلاعاتی معتبر و نمونه مورد بررسی شامل 36سند میباشد که با استفاده از نرمافزار MAXQDA18 دستهبندی و سازماندهی شدند. بر اساس نتایج بهدستآمده برنامه درسی محیط کار بهعنوان مضمون اصلی، دارای چهار مضمون «وجوه»، «عوامل مؤثر»، «عناصر سازنده» و «پیامدهای مورد انتظار» میباشد. هرکدام از مضامین نیز دارای سطوح متنوعی هستند که در ارائه الگو برنامه درسی محیط کار به کار گرفتهشدهاند. الگو ارائهشده دارای عوامل اثرگذار، چرخه برنامه درسی و پیامد متصور از برنامه درسی محیط کار میباشد.
آیلار میزانی، علی حسینی خواه، مرجان کیان، روح الله خدابنده،
دوره 9، شماره 17 - ( 1-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی چیستی و چگونگی آموزش مبتنی بر سرگرمی در برنامه های درسی دوره ابتدایی بود.پارادایم پژوهش،کیفی و روش سنتز پژوهشی بود.جامعه پژوهش شامل رسالهها، کتابها و طرحهای پژوهشی معتبر و جدید در جهان و روش نمونهگیری، روش هدفمند مبتنی بر معیار بود.به منظور کیفیت بخشیدن به یافته ها، پس از کد گذاری و مقوله بندی نهایی، از نظرات اساتید حوزه برنامه درسی استفاده شد.منطق برنامه در قالب مجموعه ای از مبانی فلسفی ساختن گرایی تبیین شد. اهداف آموزش مبتنی بر سرگرمی شامل ایجاد شایستگی فردی، آموزش مهارت،کاهش شکاف دیجیتال،ایجاد علاقه به آموزش، ارتقای سواد رسانه ای، فراهم کردن آموزش مادام العمر بود؛محتوا شامل اسباب بازی های آموزشی، بازی های ویدیویی و فعالیت های هنری و سیالی بود؛راهبردهای یاددهی و یادگیری شامل آموزش مستقیم،آموزش چرخشی، آموزش مبتنی بر حل مسئله و آموزش اکتشافی بود و ارزشیابی به سه صورت ارزشیابی تکوینی، بازخود دادن و ارزشیابی پایانی صورت میپذیرد.
خانم مریم پاکزاد، دکتر علی اکبر خسروی بابادی، دکتر کامبیز پوشنه، دکتر علیرضا عصاره، دکتر حمیدرضا رضازاده،
دوره 9، شماره 17 - ( 1-1400 )
چکیده
پژوهش حاضربه بررسی «پدیدارشناسی ارزشیابی بازدههای یادگیری»پرداخته است. ازنظرهدف، کاربردی وشیوۀ اجرای آن کیفی ازنوع پدیدارشناسی است،میدان پژوهش شامل کلیۀ اساتید رشتۀ علومتربیتی دانشگاههایاستانتهران است. که باروش نمونهگیری گلولهبرفی ومقایسه مداوم دادهها تارسیدن به اشباع نظری،با10نفر ازآنها مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت. قلمرو موضوعی آن درحیطه مباحث علومتربیتی است.روش جمعآوریاطلاعات،مطالعاتمیدانی،کتابخانهای وابزار مصاحبه نیمهساختاریافته است. جهت حصول اطمینان ازقابلیت اعتمادپذیری دادههای پژوهش ازروشهای مثلثسازی منابع دادهها،مطالعهمکرر،تطبیق مستمردادهها،خلاصهسازی،دستهبندی اطلاعات وبازبینی توسط اساتیدی که باآنها مصاحبه شد،همچنین ازنظر اساتید راهنماومشاور بهره
گرفتهشد. بهمنظور بررسی اعتباردادههای بدست آمده به روش نمونهگیری هدفمند،ازنظر 36 استاد دیگر دانشگاههایاستانتهران که دراین موضوع صاحبنظرند تارسیدن به اشباعنظری استفادهشد. دادههای این پژوهش با استفاده از الگوی هفتمرحلهای ونمنن تجزیهوتحلیل شد ودر نهایت 5سازه(ماهیت ارزشیابی،ارزشیابی کننده(استاد)،ماهیت بازدههاییادگیری،ارزشیابیشونده(دانشجو) وماهیت برنامهدرسی)،17بُعد،87مقوله و320شاخص ازپدیدارشناسی ارزشیابیبازدههاییادگیری دانشجویان درقالب الگویی استخراج گردید.یافتهها نشان میدهد که ارزشیابیبازدههاییادگیری دراحاطه 5سازه نامبردهشدهاست وسازهها،ابعاد،مقولهها وشاخصهای بدست آمده به هم ارتباط دارند ودر ارزشیابیبازدههاییادگیری همۀ آنها سهیماند وارزش یکسانی دارند.
آقای احمد ابراهیمی، دکتر سید ابراهیم میرشاه جعفری، دکتر علی ربانی خوراسگانی،
دوره 9، شماره 18 - ( 7-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی و تبیین پیشبایستهای راهبرد یاددهی-یادگیری دیالوژیک، متناسب با ویژگیهای نسلی دانشجویان کارشناسی امروز با روش آمیخته اکتشافی انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در بخشهای کیفی و کمی، به ترتیب، مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته بود. تحلیل یافتهها در قسمت کیفی بر مبنای نظریه دادهبنیاد و در قسمت کمی، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری بخش کیفی، صاحبنظران دو حوزه علومتربیتی و علوماجتماعی بود که نمونه از بین آنها به صورت هدفمند، تا حد اشباع اطلاعات، ادامه یافت. جامعه آماری بخش کمی شامل اساتید و دانشجویان دوره کارشناسی بود که نمونه از بین آنها به روش تصادفی طبقهای، متناسب با حجم انتخاب شد. بر اساس یافتهها، 8 پیشبایست مهم مورد شناسایی واقع شد که در میان آنها، «ایجاد زمینههای بحث و نقد علمی در تدریس» در صدر قرار دارد. در نتیجه، انگیزهمندی تحصیلی و رشد علمی دانشجویان امروز، منوط به اهتمام مدرسان در کاربست پیشبایستهای مذکور است.
خانم مینا یزدانیان، خانم محدثه جغتایی،
دوره 9، شماره 18 - ( 7-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر استفاده از پادکست آموزشی بر پیشرفت تحصیلی، انگیزه یادگیری و یادگیری خلاقانه دانشآموزان انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پایه پنجم شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 1398-99 و نمونه آماری این تحقیق، 50 نفر از دانشآموزان دبستان شهید باجگیر 2 بود که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شد و دو کلاس بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش (25نفر) و کنترل (25نفر) تقسیم شدند. دانشآموزان گروه آزمایش با پادکست آموزشی آموزش دیدند و افراد گروه کنترل با آموزش سنتی. پرسشنامه انگیزه یادگیری هارتر، خلاقیت تورنس و پیشرفت تحصیلی در پیشآزمون و پسآزمون مورداستفاده قرار گرفت. دادههای حاصل از اجرا، با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد، بهرهگیری از سیستم چندرسانهای پادکست آموزشی بر پیشرفت تحصیلی، انگیزهدرونی یادگیری و یادگیری خلاقانه دانشآموزان در درس مطالعات اجتماعی پایه پنجم تأثیر معنیداری داشته و باعث افزایش آنها شده است.
سهیلا غلام آزاد، زهرا گویا، علیرضا کیامنش،
دوره 9، شماره 18 - ( 7-1400 )
چکیده
این مطالعه به دنبال تبیین ملاکها و نشانگرهای وضع مطلوب برنامهدرسی ریاضی مدرسهای در ایران است. برای این منظور اسناد بالادستی نظام تعلیم و تربیت در ایران و یافتههای تحقیقی و ابتکارهای موجود در حوزه برنامه درسی ریاضی مدرسهای مورد بررسی قرار گرفت. چارچوب انتخابی برای این مطالعه مدل ده مولفهای اکر برای برنامهدرسی است. بر اساس این مدل، برای اطمینان از تعادل و اثربخشیِ برنامهدرسی، با پاسخ به ده سوال مشخص و مبتنی بر برنامهدرسی، ملاکهایی برای مولفههای برنامهدرسی ریاضی مدرسهای در ایران ارائه و اعتبارسنجی شدند. مطالعه حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، و روش تحلیل کیفی، به شیوه استنباطی انجام شد. شرکت کنندگان در این مطالعه، به صورت هدفمند از بین متخصصان مربوط انتخاب شدند. در نهایت، ملاکها و نشانگرهای برنامهدرسی ریاضی به تفکیک مؤلفهها تعیین شد. به توصیه این مطالعه، برای بازنگری برنامهدرسی ریاضی، توجه به این ملاکها و نشانگرها، یک ضرورت است.
پروانه مهرجو، محمدرضا سرمدی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف کشف چیستی مبانی فلسفی تدریس در راهبردهای یاددهی – یادگیری صورت گرفت تا جایگاه شناسایی این مبانی در حوزه نظر و عمل مشخص گردد. رویکرد پژوهش توصیفی -تحلیلی و از نوع کیفی و اسنادی بود. داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل متن و برگرفته از متون منابع مختلف،با استفاده ازتهیه فرم وفیش برداری جمع آوری شد.برای پاسخ به سوال پژوهش شش سوال معرفت شناسانه در راستای انواع الگوهای تدریس مطرح شد. نتایج نشان داد معرفت در الگوهای تدریس اطلاعات پردازی به صورت نسبی و ذهنی بوده ونوع معرفت در الگوهای تدریس این خانواده به صورت معرفت حسی، تجربی معرفت عقلانی و بخشی هم معرفت شهودی قابل دسته بندی می باشد. نتایج در بخش مکاتب فلسفی پشتیبان کننده این الگوها شامل مکاتب کلاسیک (ایدآلیسم و رئالیسم)، مکتب پراگماتیسم، طبیعت گرایی، اگزیستانسیالیسم و پست مدرنیستم (سازنده گرایی فردی و اجتماعی) بود.
محمدرضا وحدانی اسدی، حسین اسکندری،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
کلاسهای چندپایه برای گروههای کوچکی از دانشآموزان به کار گرفته میشود که در آن یک معلم برای هر پایه غیرعملی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود آموزش و یادگیری در کلاسهای چندپایه از دیدگاه معلمان استان خراسان شمالی است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش پدیدارشناسانه بهعنوان روشی کیفی استفاده شد. شرکتکنندگان در مصاحبه با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و با توجه به میزان فاصله از مناطق شهری انتخاب شدند. اشباع نظر در مصاحبه شماره ده به دست آمد اما تا نفر هجدهم ادامه یافت. یافتههای حاصل از مصاحبه به روش کلایزی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. درنهایت وضعیت موجود در سه حوزه زیرساخت، آموزش و یادگیری مشخص شد. پژوهش حاضر نشاندهنده برخی نقاط قوت و ضعف کلاسهای چندپایه از دیدگاه معلمان است و به سیاستگذاران وضعیت موجود آن را، جهت ارتقاء کیفیت نشان میدهد.