جستجو در مقالات منتشر شده



خانم تکتم پرهیزکارخدیو، دکتر فرهاد فهندژ، دکتر شهرام افراز،
جلد ۱۴، شماره ۴۸ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر واکاوی الزامات و پیش­ بایسته ­های تأثیرگذار بردوره ­های آموزش و بهسازی معلمان زبان انگلیسی بود.  روش پژوهش حاضر کیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدرسین زبان انگلیسی در مراکز آموزش زبان انگلیسی شهر شیراز بود که بر اساس نمونه­ گیری نظری(هدفمند) با تعداد ۲۶ نفر از مدرسین مصاحبه به ­عمل آمد و داده ها از مصاحبه ها استخراج شد. به منظور تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از روش کیفی گرانهیم و لوندمن استفاده شد. نتایج تحلیل داده­ ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی ارائه شده است. نتایج کلی پژوهش نشان داد طراحی و ارائه درس، مدیریت کلاس درس، ارزشیابی فراگیران، تعامل، راهبردهای تدریس، ویژگی­های مدرسان، مدیریت فعالیت­ها، تکنیک­های برخورد با خطاها به­ عنوان الزامات کلیدی در آموزش و بهسازی معلمان زبان انگلیسی موثر هستند. همچنین اهداف دوره، ویژگی­های دوره، تجارب مدرسین، ارزیابی کلی دوره، تخصصی­ سازی و فعالیت­های تکمیلی از پیش بایسته ­ها و عوامل تأثیرگذار بر دوره­ های آموزش و بهسازی مدرسان زبان انگلیسی به­ شمار می­ رود که می­تواند دربرنامه­ ریزی هر چه بهتر این دوره­ ها کمک شایانی داشته باشد. بر اساس نتایج بدست آمده چنین می­توان نتیجه گرفت که توجه به الزامات و پیش­ بایسته­ های ضروری احصاء شده در این پژوهش نقش کلیدی و محوری در بهبود دوره ­های آموزش و بهسازی مدرسان زبان انگلیسی دارد. لذا عدم توجه به این الزامات در طراحی دوره ­های آموزش و بهسازی مدرسان، کیفیت پایین یادگیری و آموزش فراگیران را به دنبال خواهد داشت.
 

فرهاد عبدالهی، شهرام رنجدوست، بهبود یاریقلی،
جلد ۱۵، شماره ۴۹ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: تحول در علوم انسانی با تأکید بر برنامه درسی می­تواند نقش مهمی در گرایش به این رشته تحصیلی داشته باشد. هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد تحول در علوم انسانی با تاکید بر برنامه درسی در نظام آموزش عالی بود .

روش کار:روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی از نوع عرفی بود. اطلاع رسان های پژوهش حاضر متخصصان حوزه علوم تربیتی در رشته های برنامه ریزی درسی، مدیریت آموزشی و فلسفه تعلیم و تربیت که بعنوان عضو هیات علمی، در نظام آموزش عالی بودند، به روش نمونه گیری هدفمند (ملاک محور) تعداد ۱۵ نفر انتخاب شدند و در نتیجه یافته های مصاحبه به حد اشباع رسید. ابزار گردآوری داده ها در این مرحله مصاحبه نیمه ساختارمند بوده است و تجزیه و تحلیل داده­ ها با استفاده از روش تحلیل مضمون ۶ مرحله ای کلارک و براون مختصات آن به دست آمده است.
نتایج: پس از انجام مصاحبه ها و بررسی مضامین آنها، ۱۶ مضامین فراگیر و ۴۴ مضامین سازمان دهنده شناسایی شد,۱- اولین مضمون تکنولوژی آموزشی (نرم افزاری، سخت افزاری)،۲- نیاز سنجی (شناخت نیازها، قابلیت اجرایی)، ۳- انعطاف پذیری (انطباق شرایط و موقعیت، تفکر مداوم یا پیوسته)، ۴- تجهیزات و امکانات (تجهیزات فیزیکی و تجهیزات دانشی)، ۵- ویژگی­های فراگیران (ویژگی های فردی و توسعه شخصیتی)، ۶- ویژگی های مدرسان(مدیریت کلامی، شایستگی محوری)؛ ۷- ویژگی های محتوا(جامعیت، کیفیت و تنوع)، ۸- روش ها و شیوه های آموزشی(اثربخشی، نوآروی و تناسب)، ۹- طرح های آموزشی(استانداردها، انعطاف پذیری و کاربردی)، ۱۰- ارزشیابی و کنترل(دریافت بازخورد، ارزشیابی، اجرایی بودن و توزیع اطلاعات)، ۱۱- خلاقیت و نوآوری(تفکر انتقادی، ریسک پذیری و تنوع گرایی)، ۱۲- ماموریت(اهداف بلند مدت، اهداف کوتاه مدت، آینده نگری)، ۱۳-(مشارکت فعال، مهارت نرم و ایجاد انگیزه)، ۱۴- پژوهش و تحقیق(سمینار و همایش، تعامل بین محقق و جامعه)، ۱۵- حمایت و پشتیبانی(حمایت مالی، اجتماعی، ساختاری، زمانی) و در نهایت نیز آخرین مضمون یعنی۱۶- اسنادبالادستی(قوانین موجود، معیارهای مورد نظر برنامه درسی ملی و مضامین اخلاقی) بودند.
نتیجه­ گیری: مولفه های شناسایی شده می تواند به عنوان چهارچوبی برای ایجاد برنامه درسی مشترک در زمینه خلاقیت و همکاری در آموزش عالی، همچنین ارزش آفرینی مشترک در محیط های آموزشی همسو با موج تحولات اساسی در برنامه های درسی علوم انسانی در آموزش عالی مورد استفاده قرار گیرد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه پژوهش‌های تربیتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb