6 نتیجه برای حسینی
خانم سمانه حسینی، دکتر جلیل فتح آبادی، دکتر امید شکری، دکتر شهلا پاکدامن،
جلد 2، شماره 31 - ( پاییز و زمستان 1394 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف تبیین موفقیت تحصیلی بر اساس جهتگیری هدف و بهزیستی ذهنی دانشآموزان و والدین در بین دانشآموزان دختر سال سوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1391-1390 انجام شد. مطالعه حاضر از نوع همبستگی است که با روش نمونهگیری خوشهای تعداد 441 نفر دانشآموز دختر به همراه والدینشان از جامعه مورد نظر انتخاب شدند. اطلاعات از طریق مقیاس پاناس، مقیاس جهتگیری هدف، مقیاس ادراک جهتگیری هدفی والدین را دانش آموزان و مقیاس رضایت از زندگی جمعآوری شد. برای ارزیابی موفقیت تحصیلی از معدل دانشآموزان استفاده شد. یافتهها نشان داد الگوهای ساختاری مفروض با دادهها برازش قابل قبولی دارد و والدین با موفقیت تحصیلی دارد. نتایج پژوهش نشان میدهد که میان دانشآموزان دختر مورد مطالعه بخشی از تمایز موفقیت تحصیلی از طریق بهزیستی ذهنی و جهتگیری هدف دانشآموزان و بهزیستی ذهنی و جهتگیری هدف والدین آنان قابل تبیین است.
مرتضی چمل نژاد، مختار ذاکری، محمد مهدی حسینی،
جلد 5، شماره 36 - ( بهار و تابستان 1397 )
چکیده
مفهوم هویت با پرسش "من چه کسی هستم" از نخستین دورههای حیات انسانی همواره مطرح بوده و در هر دورهای پاسخی بهخود گرفته است. هویت در هر دورهای متاثر از شرایط و ویژگیهای بافتی جوامع و اعصار، مفهوم ویژهای یافته است. تلاش نگارندگان بر این است که در نگاه اول مفهوم هویت را در فضای پدیدارشناسانه مورد تامل قرار داده و سپس چگونگی عملکرد تعلیم و تربیت بر اساس وضعیتهای هویتی را تبیین کند. سؤال اصلی پژوهش عبارتاستاز اینکه عمل تعلیم و تربیت در پرورش هویت بر مبنای وضعیتهای هویتیابی چگونه بایستی به انجام رسد؟ این پژوهش از اشکال پژوهشهای فلسفی و با روش تحلیلی- استنتاجی انجام شده است. نتایج نشان میدهد که بر مبنای وضعیتهای هویتی مطلوب، شبه هویت، جعل هویت و بحران هویت، مشخص میشود که این خود فراگیر است که باید مسیر هویتیابی را طی کند و در واقع وظیفهی اصلی تعلیم و تربیت ایجاد بستر مناسب و امکان رویارویی با زمینههای اساسی و مهم هویتی است؛ در بحثهای هدفگذاری، روشها و موقعیتهای یادگیری این فراگیر است که در مرکز قرار دارد و در واقع محور و اساس برنامههای تعلیم و تربیت است و تنها با این شرایط و تحقق کامل عناصر سهگانه است که وضعیت مطلوب میسر میشود.
حمید خانیپور، هومن یغماییان، هانیه چیذری، سمانه حسینی،
جلد 8، شماره 42 - ( بهار و تابستان 1400 )
چکیده
تربیت جنسی یکی از جنبههای مهم تربیت است که در کشور ایران مغفول مانده است. در این پژوهش با استفاده از روش مرور نظامند، سه سوال درباره تعریف و مفهومسازی تربیت جنسی در دنیا، سرفصلهای و مهارتهای تربیت جنسی و اثرات این برنامهها بررسی شد. روش مطالعه از نوع مرور نظاممند بود. یافتهها نشان میدهد برنامههای تربیت جنسی طیف گستردهای از آموزشهای شیوههای محافظت جنسی از خود تا آموزش شیوههای اخلاقی سلامت جنسی قرار میگیرد. تعریفهای اولیه از تربیت جنسی عام و رفتاری است ولی هر چه به جلو میرویم، تعریفها ماهیت فرهنگ وابستهتر پیدا کردهاند. اثربخشی برنامههای تربیت جنسی در کاهش مشکلاتی مثل بارداری ناخواسته و محافظت از آزاردیدگی جنسی موثر است. اتخاذ رویکرد جامعنگر به تربیت جنسی که به معنای استفاده از روشهای مداخله مهارتآموزی روانشناختی و همراهکردن والدین و اولیای مدرسه است در تحقق برنامههای تربیت جنسی موثر است. بهتر است برای تضمین اثربخشی برنامههای تربیت جنسی، هر برنامه با توجه به جنبههای فردی و فرهنگی مخاطبان تعدیل شود تا اثربخشی برنامه بر روی سلامت جنسی تضمین شود.
آمنه عالی، خدیجه حسینی مطلق، صغری ابراهیمی قوام،
جلد 10، شماره 44 - ( بهار و تابستان 1401 )
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور شناسایی روشهای انضباطی اثربخش مربیان بر کاهش میزان بدرفتاری کودکان در یکی از مراکز شبانهروزی تحت پوشش سازمان بهزیستی انجامشده است. روش پژوهش از نوع مطالعهی موردی کیفی و روش نمونهگیری در دسترس است. برای انجام این پژوهش، مربیان شاغل در یکی از مراکز شبانهروزی خصوصی دخترانه تحت پوشش بهزیستی شهر تهران که موافقت نمودند در مطالعه مشارکت داشته باشند، بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها بهوسیلهی مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و دفتر گزارشهای روزانه جمعآوری شد. مربیان بر اساس میزان بدرفتاری کودکان در ساعات حضور آنها به دو گروه مربیان اثربخش (با میزان بدرفتاری نسبتاً کم کودکان) و مربیان کمتر اثربخش (با میزان بدرفتاری نسبتاً زیاد کودکان) تقسیم شدند تا روشهای انضباطی که برای مدیریت رفتار کودکان به کار میگیرند مقایسه شود. برای تحلیل دادهها از فن کدگذاری سه مرحلهای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شد. طبق نتایج، رویکرد غالب در فعالیتهای انضباطی مربیان اثربخش، انضباط جامع در مقابل سنتی بود. بهعبارتدیگر مربیان اثربخش برای برقراری انضباط از فعالیتهای جامع و فراگیر که حمایتی و مشارکتی است در مؤلفههای روابط، احترام، تعاملات، درگیر کردن، و محیط استفاده میکردند و مربیان کمتر اثربخش از فعالیتهای سنتی مبتنی بر پاداش، تنبیه و کنترل.
خانم فاطمه امامی، آقای عباس عبدالهی، خانم سیمین حسینیان،
جلد 13، شماره 47 - ( پاییز و زمستان 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت جزء تحقیقات کمی میباشد و از نظر هدف کاربردی و از نظر نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم و گردآوری دادهها توصیفی-پیماشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان پایه اول تا پنجم ابتدایی در دبستان پسرانه راه دانش به تعداد350 دانش آموز و دبستان دخترانه پروین اعتصامی به تعداد 370 دانش آموز واقع در شهر سنندج میباشند که با روش فرمول کوکران تعداد نمونه آماری به 250 نفر دانش آموز کاهش یافت. پرسشنامه های استاندارد استفاده از فضای مجازی لی و همکاران (2008) و بهزیستی هیجانی کییز و ماگیارمو (۲۰۰۳) در میان نمونه های مورد نظر توزیع و پس از جمع آوری آنها با استفاده از نرم افزار PLS به تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده پرداخته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 1-بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی رابطه معناداری وجود دارد 2-جنسیت نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی ایفا می کند و 3-ساعات استفاده از فضای مجازی نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی ایفا می کند. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج رابطه معناداری وجود دارد.
خانم محدثه سادات بنوفاطمه، دکتر مرجان کیان، دکتر یوسف مهدوی نسب، دکتر علی حسینی خواه،
جلد 14، شماره 48 - ( بهار و تابستان 1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، ارزشیابی معلمان دوره ابتدایی مبتنی بر الگوی TPACK در آموزش مجازی بود. روش پژوهش کمی از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه پژوهش معلمان ابتدایی منطقه 13شهر تهران بودند که 253 نفر با روش نمونه گیری تصادفی در پژوهش شرکت کردند. برای جمعآوری داده های در بخش کمی از پرسشنامه استفاده گردید. نتایج نشان داد دانش پداگوژی معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم تقریباً در حد متوسط است. دانش محتوای درسی معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم در سطح مطلوبی است. دانش فناوری، دانش پداگوژی فناوری، دانش فناوری محتوای درسی، دانش پداگوژی محتوا و دانش فناورانه پداگوژیک و محتوا معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم کمتر از میانگین است. نتایج اولویت بندی مؤلفه های الگوی TPACK نیز نشان داد که مهمترین عوامل دانش محتوای درسی و دانش پداگوژی هستند و پس از آن دانش فناوری محتوا، دانش پداگوژی فناوری، دانش پداگوژی محتوا، دانش فناورانه پداگوژیک محتوا و دانش فناوری به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که وضعیت معلمان دوره ابتدایی براساس الگوی TPACK در آموزش مجازی در درس علوم مناسب نیست و کمتر از میانگین است.