جستجو در مقالات منتشر شده


149 نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله پژوهشی

سکینه اشرفی فشی، بیژن عبدالهی، فاطمه گودینی،
جلد 4، شماره 34 - ( 3-1396 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، تحلیل اکتشافی نقش و وظایف مشاوران مدارس شهر نورآباد می­باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش­های کمی با تأکید بر روش همبستگی می­باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران، معلمان و مشاوران مدارس متوسطه اول و دوم شهر نورآباد بود که به روش تصادفی طبقه‌ای 250 نفر انتخاب شدند. به منظور بررسی نقش و وظایف مشاوران مدارس، پرسش­نامه­ای­ پژوهشگر ساخته با 28 سؤال استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده­های گردآوری شده از نرم­افزار spss از شاخص­های آمار توصیفی(درصد، فراوانی، میانگین و همبستگی) و آمار استنباطی( تحلیل عاملی و تحلیل واریانس یک‌طرفه)استفاده شده­است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پنج مؤلفه نقش برنامه‌ریزی و توسعه راهنمایی تحصیلی، نقش رشد و توسعه قوای فکری و معنوی دانش­آموزان، نقش ارزشیابی دانش­آموزان، نقش رشد و توسعه شخصیت دانش­آموز، و نقش مشورت و همکاری با کارکنان و انجام کارگروهی درمجموع 5/57درصد از کل واریانس را تبیین کرده­اند. همچنین ادراک مدیران، معلمان و مشاوران مدارس از سه نقش مشاور مدارس برنامه‌ریزی و توسعه راهنمایی تحصیلی،رشد و توسعه شخصیت دانش­آموزان و نقش مشورت و همکاری با کارکنان و انجام کارگروهی با هم تفاوت دارد.


فریبا فرازی، معصومه اسمعیلی، حسین اسکندری، محمد حاتمی،
جلد 4، شماره 34 - ( 3-1396 )
چکیده

والدین و فرزندانشان در دوران نوجوانی روابط تازه­ای با یکدیگر برقرار می­کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش الگوی تعلیمی بر روابط والد-فرزند با همایندی گرایش به تفکر انتقادی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری کلیه دانش­آموزان دختر کلاس دوازدهم هنرستان­های شهر بیرجند در سال تحصیلی 96-95 بودند. گروه نمونه با استفاده از شیوه نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای و انتخاب تصادفی دو هنرستان از سطح شهر بیرجند و انتخاب تصادفی یک رشته تحصیلی از هر مدرسه و با در نظر گرفتن کلاس به عنوان واحد نمونه­گیری، انتخاب شده و در نهایت به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. از پرسشنامه­های رابطه والد- فرزند فاین، مورلند و سئوبل (1983) و گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) برای سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. داده­های بدست آمده با آزمون کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش الگوی تعلیمی موجب بهبود روابط والد- فرزند می­شود. همچنین نتایج نشان داد که بهبود روابطی که نتیجه آموزش الگوی تعلیمی بود توانست گرایش به تفکر انتقادی فرزندان را در بعد خلاقیت و تعهد افزایش دهد. با توجه به نتایج بدست آمده می­توان گفت با بهبود روابط والد-فرزند در اثر آموزش الگوی تعلیمی گرایش به تفکر انتقادی در فرزندان نیز افزایش پیدا می­کند.
 


جعفر بهادری خسروشاهی،
جلد 4، شماره 34 - ( 3-1396 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش پذیرش و تعهد بر خودانتقادی و شایستگی در دانش­آموزان دارای تجربه خودآزاری بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش­آزمون- پس­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش‌آموزان پسر دوره­ی متوسطه ناحیه 1 شهرستان تبریز در سال تحصیلی 96-1395بودند. برای انتخاب حجم نمونه از یک مدرسه پسرانه دوره دوم متوسطه و با روش نمونه­گیری هدفمند تعداد 26 دانش­آموز پسر بر اساس نظر مشاور و معلم مدرسه که تجربه خودآزاری داشتند، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 13 نفر (گروه آزمایش) و 13 نفر (گروه کنترل) قرار گرفتند. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه­های خودانتقادی تامپسون و زاروف و ادراک شایستگی هارتر و برنامه آموزش اکت استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیره انجام شد. یافته­ها نشان داد که آموزش پذیرش و تعهد بر خودانتقادی و شایستگی دانش­آموزان دارای تجربه خودآزاری تأثیر دارد (001/0>P). در واقع آموزش پذیرش و تعهد باعث کاهش خودانتقادی و افزایش ادراک شایستگی دانش­آموزان دارای تجربه خودآزاری می­شود.


فرهاد بلاش، آیت سعادت طلب،
جلد 4، شماره 35 - ( 6-1396 )
چکیده

در این مقاله سعی شده­است نقش وجایگاه سواد اطلاعاتی به­عنوان یک ضرورت در بکارگیری موثر فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد بررسی قرار گیرد. روش تحلیل محتوای کیفی متون منتخب برای پاسخ به نیازهای اطلاعاتی و استنباطی موضوع مورد استفاده واقع شده است.یافته ها و نتایج حاکی از آنند که تحولات نوین مستلزم تغییرات اساسی در رسالت­ها وکارکردهای دانشگاه­ها و موسسات آموزش عالی می­باشد. از آن­جایی که تولید دانش و بستر­سازی فضای دانشی از اهم رسالت­های دانشگاه­ها است. این امر نیازمند آگاهی و دسترسی به آخرین یافته­های علمی در حوزه علوم و فناوری می­باشد. فناوری اطلاعات و ارتباطات این فرایند را تسهیل نموده­است. اما آن­چه اساسی است توانمند ساختن کاربران آموزش عالی برای ورود به محیط­های مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات می­باشد که از این طریق مخاطبان آموزش عالی می­توانند از اطلاعات موجود در چنین محیطی به طور موثر، کارا و خلاق استفاده نماید. این مهم امکان پذیر نیست مگر اینکه به نقش و جایگاه سواداطلاعاتی به­عنوان یک ضرورت و مقوله اساسی برای بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش عالی نگریسته شود.
 


آزاده مؤمنی، احمد خامسان، میترا راستگومقدم، لیلا طالب زاده شوشتری،
جلد 4، شماره 35 - ( 6-1396 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مطالعه‌ی عمیق ادراک دانش‌آموزان از حمایت معلم و شناسایی ویژگی‌ها و کنش‌هایی که به ادراک بالاتر حمایت معلم منجر می‌گردند، انجام شد. پژوهش در چارچوب رویکرد پدیدارشناسی و با روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. جامعه‌ی آماری کلیه‌ی دانش‌آموزان دختر پایه‌ی یازدهم شهر تربت‌حیدریه بودند. با روش نمونه‌گیری هدفمند و بر اساس نمره‌ی مقیاس حمایت اجتماعی مالکی، دیمری و الیوت (2000)، 30 نفر از این دانش‌آموزان (15 نمره‌ی بالا و 15 نمره‌ی پایین) در گروه نمونه قرار گرفتند و داده‌ها با مصاحبه‌ی نیمهساختاریافته جمع‌آوری شدند. بر مبنای یافته‌ها، دانش‌آموزان ویژگی‌های معلم حمایت‌کننده را در 9 طبقه‌ی «توانمندی در روابط انسانی»، «ویژگی‌های شخصیتی مناسب»، «نظارت و ارزشیابی مناسب»، «مهارت در تدریس»، «توانمندی در مدیریت کلاس»، «تعهد شغلی»، «راهنمایی و مشاوره دادن»، «توانمندی علمی» و «کمک به رشد همه جانبه‌ی دانش‌آموزان» مطرح نمودند و به ترتیب بر حمایت عاطفی، ابزاری، ارزیابانه و اطلاعاتی تأکید داشتند. نتایج نشان می‌دهند مهم‌ترین ویژگی معلمان حمایت‌کننده‌ از دیدگاه دانش‌آموزان «توانمندی معلم در روابط انسانی» است. همچنین، برای افزایش ادراک دانش‌آموزان از حمایت معلم لازم است معلمان از ویژگی‌های دیگری همچون «روابط مقتدرانه، تشویق و تنبیه مناسب، آرامش داشتن، برگزاری آزمون هماهنگ، مشاوره‌ی اخلاقی و برگزاری کلاس تقویتی» نیز برخوردار باشند.
 


خانم نرجس خاتون ذبیحی حصاری، آقای محمدرضا چاجی، آقای علی زارع مقدم،
جلد 4، شماره 35 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه خردمندی با بهزیستی روان‌شناختی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی می­باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش­آموزان متوسطه دوم شهرستان خوسف است و تعداد 317 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خردمندی آردلت، پرسش‌نامه بهزیستی روان‌شناختی ریف و پرسش‌نامه سرزندگی تحصیلی دهقانی­زاده و حسین چاری بود. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد بین خردمندی با سرزندگی تحصیلی و بهزیستی روان‌شناختی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد، مؤلفه­های انعکاسی و عاطفی خردمندی پیش‌بینی­کننده بهزیستی روان‌شناختی بودند و مؤلفه­های شناختی و انعکاسی پیش‌بینی کننده سرزندگی تحصیلی بودند. بنابراین می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که خردمندی به عنوان پیش‌بینی کننده‌ای قابل‌اعتماد برای بهزیستی روان‌شناختی و سرزندگی تحصیلی در بین دانش­آموزان است و دانش­آموزان خردمند از بهزیستی روان‌شناختی و سرزندگی تحصیلی بالاتری برخوردارند


حسین کارشکی، طلیعه سعیدی، الهه حجازی،
جلد 4، شماره 35 - ( 6-1396 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت کمک طلبی پژوهشی در بین دانشجویان دختر و پسر گروه‌های مختلف آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد در دو مقطع ارشد و دکتری انجام شد. تعداد کل جامعه آماری برابر با 8637 دانشجو (5644 دانشجوی ارشد و 2993 دانشجوی دکتری) بود. نمونه 425 نفری به روش سهمیه‌ای بر اساس مقطع تحصیلی، جنسیت و دانشکده انتخاب شد. بدین منظور ابتدا نسبت دانشجویان دختر و پسر مقطع دکتری و کارشناسی ارشد هر دانشکده در جامعه مشخص گردید و متناسب با این نسبت، تعداد مورد نیاز برای هر دانشکده در نمونه هم محاسبه شد. پرسشنامه محقق‌ساخته جهت سنجش کمک‌طلبی پژوهشی دانشجویان مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد بین دانشکده‌های مختلف از نظر مولفه‌های کمک‌طلبی پژوهشی تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین دانشجویان دختر در مولفه‌ی کمک‌طلبی انطباقی از میانگین دانشجویان پسر و میانگین دانشجویان پسر در مولفه‌ی اجتناب از کمک‌طلبی از میانگین دانشجویان دختر به طور معناداری بالاتر بود. میانگین دانشجویان کارشناسی ارشد در دو مولفه نیاز به کمک‌طلبی پژوهشی و اجتناب از کمک‌طلبی، از میانگین دانشجویان دکتری و میانگین دانشجویان دکتری در مولفه کمک‌طلبی انطباقی از میانگین دانشجویان کارشناسی‌ارشد بالاتر بود. در نهایت با‌توجه به‌اینکه وجود ضعف در مهارت‌های پژوهشی از جمله عوامل کاهنده و بازدارنده هم در انجام و هم در کاربست نتایج پژوهش و نامعتبر شدن یافته‌های پژوهش می‌گردد، تعهد حرفه‌ای حکم می‌کند که پژوهشگر در صورت احساس نیاز، از راهبرد کمک‌طلبی استفاده نماید.
 


مسعود صیامی، شهلا رستمی، عاطفه سالاری،
جلد 4، شماره 35 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف این پژوهش، ارائه­ی یک مدل ساختاری برای نشان دادن روابط ساختاری بین میزان استفاده از تلفن همراه و درگیری تحصیلی با نقش میانجیگری توجه در دانشجویان دانشگاه بیرجند بود. جامعه­ی آماری این پژوهش کلیه­ی دانشجویان کارشناسی مشغول به تحصیل دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 95-1394 بودند. حجم کل جامعه آماری متشکل از 6637 نفر بود. نمونه­ی این پژوهش 200 نفر از دانشجویان طبق حداقل حجم نمونه در مدل­یابی بودند که با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسشنامه­ی اعتیاد به تلفن همراه جعفرزاده (1391)، پرسشنامه درگیری اسچوفیلی و همکاران (1996) و آزمون فراخنای اعداد معکوس وکسلر بود. داده‌ها با تحلیل مسیر آزمون شد. یافته­ها نشان داد که افزایش میزان استفاده از تلفن همراه بر دامنه­ی توجه دانشجویان تأثیر منفی دارد. به عبارتی دیگر میزان توجه و درگیری تحصیلی دانشجویان با افزایش میزان استفاده از تلفن همراه کاهش پیدا می‌کند. این یافته­هـا ضـرورت توجه جدی مسـئولین را بـه رواج روزافـزون اسـتفاده از تلفـن همـراه و پیامدهای منفی آن نشان می­دهد. به نظر می­رسد میزان استفاده از تلفن همراه می­تواند پیش­بینی کننده­ی خوبی برای درگیری تحصیلی دانشجویان باشد.
 


آرش شهبازیان خونیق، امید حسنی،
جلد 4، شماره 35 - ( 6-1396 )
چکیده

پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش مؤلفه های اضطراب امتحان و نارسایی هیجانی در فرسودگی تحصیلی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 96-95 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 355 نفر از آن‌ها با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه‌ اضطراب امتحان فریدمن (1997)، مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو (1994) و سیاهه فرسودگی تحصیلی مسلش (2002) استفاده گردید. داده‌ها با استفاده از نرم افزار 16 spss و آزمون‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه (گام به گام) مورد تجزیه ‌و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها نشان داد که بین مؤلفه‌های اضطراب امتحان، نارسایی هیجانی و فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت معنادار وجود داشت (01/0P<). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که از بین مؤلفه‌های اضطراب امتحان، مؤلفه خطای شناختی و از بین مؤلفه‌های نارسایی هیجانی، مؤلفه دشواری در شناسایی احساسات توانستند بخشی از واریانس نمرات فرسودگی تحصیلی را پیش‌بینی کنند. با توجه به ارتباط نزدیک این سه مشخصه باهم در هرگونه برنامه‌ریزی برای پژوهش و اصلاح امور، لازم است این رابطه در نظر گرفته شود.


مسلم قبادیان،
جلد 4، شماره 35 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف این تحقیق مقایسه اخلاق حرفه‌ای دبیران دوره دوم متوسطه شهر خرم‌آباد بود. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی از نوع مقایسه‌ای بود. جامعه آماری دبیران دوره دوم متوسطه شهر خرم‌آباد به تعداد 1089نفر (756 نفر زن و 333 نفر مرد)بود.حجم نمونه مطابق با جدول نمونه‌گیری کرجسی و مورگان محاسبه و 285 نفر برآورد گردید. روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی نسبی بود. داده‌های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه استاندارد اخلاق حرفه‌ای کارکنان جمع‌آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از شاخص­های آمار توصیفی (فروانی، فراوانی تجمعی، نمودار­های ستونی) و آمار استنباطی (آزمون‌های کمولوگروف-اسمیرنوف و آزمون ناپارامتریک یومان-ویتنی) استفاده شد. نتایج آزمون یومان-ویتنی نشان داد که بین اخلاق حرفه‌ای و ابعاد آن (مسئولیت پذیری، صداقت، عدالت و انصاف، وفاداری، برتری‌جویی و رقابت طلبی، احترام به دیگران، همدردی با دیگران و رعایت و احترام نسبت به ارزشها و هنجارهای اجتماعی) در دبیران زن و مرد دوره دوم متوسطه شهر خرم‌آباد تفاوت معناداری وجود ندارد. به عبارتی می توان بیان نمود که دبیران زن و مرد دوره دوم متوسطه شهر خرم‌آباد نگرش یکسانی نسبت  اخلاق حرفه ای ومولفه های ان دارند.
 


حسین حجت پناه، زهرا امانی، سیاوش طالع پسند،
جلد 5، شماره 36 - ( 6-1397 )
چکیده

چکیده

هدف این پژوهش بررسی رابطه رشد خودکنترلی بر رشد قضاوت اخلاقی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم آموزشگاه‌های ابتدایی شهرستان سبزوار بود، تعداد نمونه، 250 نفر دانش‌آموز (124 پسر و 126 دختر) ابتدایی بودند که به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه: 1) قضاوت اخلاقی(MJT)، 2) تمایل کودکان به خودکنترلی و همچنین معدل نیمسال اول دانش آموزان استفاده شد. داده‌های به‌دست‌آمده با استفاده از نرم‌افزار آماری spss تجزیه‌وتحلیل شد. تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان نشان داد که : بین رشد قضاوت اخلاقی و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین رابطه‌ای مثبت و معنادار بین خودکنترلی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد. آزمون t مستقل نشان داد که میان دانش آموزان دختر و پسر در خودکنترلی تفاوتی معنادار وجود ندارد، ولی به لحاظ قضاوت اخلاقی میان دانش آموزان دختر و پسر این تفاوت معنادار است.


مریم جناب زاده رودباری، فهیمه انصاریان، عزت اله نادری،
جلد 5، شماره 36 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف ازپژوهدف پژوهش حاضربررسی میزان اعتمادپذیری برنامه آموزش فلسفه(p4c)،درفعالیتهای پرورشی به  منظورکاهش احساس نیازبه بیان کلامیوبیان فیزیکی خشم دردانش آموزان پسر یایه اول مقطع متوسطه مدارس منطقه 14شهرتهران بوده است.پژوهش ازنوع تحقیقات کاربردی وبه روش نیمه تجربی با طرح تحقیق آزمون مقدماتی ونهایی باگروه شاهد بدون استفاده ازگزینش تصادفی انجام شد.جامعه آماری پژوهش،کلیه دانش آموزان پسرپایه اول مقطع متوسطه دوره دوم منطقه14 مشغول به تحصیل، درسال 1393-1394،که تعداد 2994 نفربودند.حجم نمونه آماری60 نفرازدانش آموزان که دردوگروه30 نفری تجربی وگواه به صورت غیرتصادفی قرار گرفتند.پس ازبرگزاری دوره آموزش(p4c)، به منظورجمع آوری داده ها ازپرسشنامه بیان حالت هیجانی وصفت شخصیتی خشم اسپیلبرگر2(STAXI-2)وبرای تجزیه وتحلیل داده هاعلاوه برآمارتوصیفی ازآزمون تحلیل کوواریانس،بااستفاده از نرم افزار       SPSSاستفاده شد.یافته های حاصل ازاین تحقیق،به سوال کلی که آیا اجرای برنامه آموزش فلسفه برای کودک درفعالیتهای پرورشی برکاهش احساس نیاز به بیان کلامی وبیان فیزیکی خشم دردانش آموزان پسرمقطع متوسطه تأثیر دارد یاخیر،پاسخ داده وتأیید نموده.


مرتضی چمل نژاد، مختار ذاکری، محمد مهدی حسینی،
جلد 5، شماره 36 - ( 6-1397 )
چکیده

مفهوم هویت با پرسش "من چه کسی هستم" از نخستین دوره‌های حیات انسانی همواره مطرح بوده و در هر دوره‌ای پاسخی به‌خود گرفته است. هویت در هر دوره‌ای متاثر از شرایط و ویژگی‌های بافتی جوامع و اعصار، مفهوم ویژه‌ای یافته است‌. تلاش نگارندگان بر‌ این است که در نگاه اول مفهوم هویت را در فضای پدیدارشناسانه مورد تامل قرار داده و سپس چگونگی عملکرد تعلیم و تربیت بر اساس وضعیت‌های هویتی را تبیین کند. سؤال اصلی پژوهش عبارتاستاز اینکه عمل تعلیم و تربیت در پرورش هویت بر مبنای وضعیت‌های هویت‌یابی چگونه بایستی به انجام رسد؟ این پژوهش از اشکال پژوهشهای فلسفی و با روش  تحلیلی- استنتاجی انجام شده است‌. نتایج نشان می‌دهد که بر مبنای وضعیت‌های هویتی مطلوب، شبه هویت، جعل هویت و بحران هویت‌، مشخص می‌شود که این خود فراگیر است که باید مسیر هویت‌یابی را طی کند و در واقع وظیفه‌ی اصلی تعلیم و تربیت ایجاد بستر مناسب و امکان رویارویی با زمینه‌های اساسی و مهم هویتی است؛ در بحث‌های هدف‌گذاری، روش‌ها و موقعیت‌های یادگیری این فراگیر است که در مرکز قرار دارد و در واقع محور و اساس برنامه‌های تعلیم و تربیت است و تنها با این شرایط و تحقق کامل عناصر سه‌گانه است که وضعیت مطلوب میسر می‌شود.


زهرا قنبری، علیرضا بهرامی، مهدی مولایی یساولی، مریم قنبری، زهرا آژیر،
جلد 5، شماره 36 - ( 6-1397 )
چکیده

ورزش و فعالیت بدنی یکی از بخش‌های مهم نظام تعلیم و تربیت است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه شادکامی، عزت‌نفس و اضطراب دانش­آموزان مدارس با و بدون طرح المپیاد ورزشی درون­مدرسه‌ای است. روش پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه پژوهش شامل دانش­آموزان دختر شهر اراک که در سال تحصیلی 95-1394 در مقطع متوسطه دوم مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می­دادند. از بین آنها 60 نفر از دانش­آموزان مدارس مجری طرح المپیاد ورزشی درون­مدرسه ای و 60 نفر از بین دانش­آموزان مدارسی که مجری این طرح نبودند به روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه شادکامی آکسفورد، پرسشنامه اضطراب کتل ، پرسشنامه عزت‌نفس کوپر اسمیت بود. داده ها بوسیله آزمون تی مستقل به کمک نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 تحلیل شد. یافته­ها نشان داد شادکامی و عزت نفس دانش­آموزان مدارس مجری طرح المپیاد ورزشی در سطح اطمینان 0.95 بالاتر از دانش­آموزان مدارسی بود که مجری طرح نبودند ولی بین اضطراب دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد دانش­آموزان مدارسی که مجری طرح المپیاد ورزشی درون مدرسه­ای بودند شادکامی و عزت نفس بالاتری نسبت به دانش­آموزان مدارسی که مجری این طرح نبودند، داشتند لذا پیشنهاد می‌شود به منظور افزایش نشاط، شادابی و عزت‌نفس دانش­آموزان این طرح در همه‌ی مدارس اجرا شود.


حسین نجفی،
جلد 5، شماره 36 - ( 6-1397 )
چکیده

   از آنجایی که هدف اصلی تحقیق، فراتحلیل مطالعات اثربخشی رویکرد یادگیری ترکیبی بر بهبود عملکرد تحصیلی در ایران بود، لذا برای انجام تحقیق، از روش شناسی فراتحلیل مبتنی بر برآورد اندازه اثر رابطه بین یادگیری ترکیبی و بهبود عملکرد تحصیلی استفاده شد. از بین جامعه آماری تحقیق در بازه زمانی 1389 تا 1396، تعداد 211 مورد تحقیق یافت شد که از این تعداد، براساس روش نمونه­گیری غیراحتمالی هدفمند مبتنی بر دو معیار« تحقیقات میدانی و ملاک های درون تحلیلی»، 20 سند پژوهشی به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. برای تحلیل داده های اولیه تحقیق، با استفاده از نرم افزارSPSS19، از چک لیست فراتحلیل مبتنی بر روش ساختاریافته و برای تفسیر نتایج نهایی تحقیق نیز، از مدل کوهنی استفاده شد. نتیجه نهایی تحقیق نیز نشان داد که بین یادگیری ترکیبی و بهبود عملکرد تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد؛ چرا که میزان اندازه اثر واقعی به دست آمده در باب رابطه بین یادگیری ترکیبی و بهبود عملکرد تحصیلی684/0 بوده که این مقدار، براساس مدل تفسیر کوهنی، بالاتر از حد متوسط(5/0) بوده که این امر نشان از تایید تاثیرات واقعی رویکرد یادگیری ترکیبی بر بهبود عملکرد تحصیلی دارد. به عبارتی، نتیجه نهایی تحقیق نشان داد، اگر ابعاد، مولفه ها و شاخص های تشکیل دهنده یادگیری ترکیبی، به خوبی نیازسنجی، طراحی، اجرا، ارزشیابی و بازخورد بگیرند؛ می تواند به عنوان یک رویکرد منطقی و منعطف، بر بهبود عملکرد تحصیلی یادگیرندگان تاثیر فراوان داشته باشد.
 


سمیرا رستمی، مجبوبه فولادچنگ،
جلد 5، شماره 36 - ( 6-1397 )
چکیده

در این پژوهش رابطه ساختاری ابعاد دیدگاه فراهیجان والدین(هدایت گری و آگاهی) و سازگاری تحصیلی با واسطه­گری تمایز­یافتگی خود در قالب یک مدل علّی مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام این پژوهش بنا­بر روش تعیین حجم نمونه کلاین برای روش تحلیل­مسیر 241 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز با روش نمونه­گیری خوشه­ای تک مرحله ای انتخاب شدند. سه مقیاس معتبر شامل: مقیاس دیدگاه فراهیجانی والدین سویین بورن (SMEPS)، فرم کوتاه تمایز¬یافتگی خود (DSI-SE) و مقیاس سازگاری­تحصیلی «آزمون شخصیتی کالیفرنی» جهت سنجش متغیرهای مدل مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها  با روش تحلیل مسیر از نوع رگرسیون انجام شد. هم­چنین برای بررسی معناداری واسطه­گری و برازش مدل از نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل با داده­های این پژوهش، برازش مناسبی دارد، هم­چنین هدایت­گری و آگاهی با واسطه­گری تمایز­یافتگی خود، سازگاری تحصیلی را بصورت غیر مستقیم و قوی تر از مسیر مستقیم، پیش بینی نمود.
 


کامران شاهولی، منصور مرعشی، جلال هاشمی،
جلد 5، شماره 36 - ( 6-1397 )
چکیده

«رویکرد یاددهی- یادگیری» الگوی مواجهه‌ی معلم و دانش‌آموز در یک محیط آموزشی و یکی از بخش‌های اصلی نظام آموزشی است. این الگو را می‌توان بر اساس آراء و اندیشه‌های متنوعی سازماندهی و ترسیم نمود؛ از جمله مکاتب فلسفی و یا نظریات علمی. هدف از این پژوهش ترسیم و تبیین رویکرد یاددهی- یادگیری در پارادایم پیچیدگی است. پارادایم پیچیدگی یکی از رویکردهای علمیِ معاصر می‌باشد که نگرش مبتنی بر آن در حال نفوذ به حوزه‌های مختلفِ دانش از جمله علوم تربیتی است. از این رو در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است بر اساس مفاهیم و مؤلفه‌های اساسی در پارادایم پیچیدگی، رویکرد یاددهی- یادگیری ترسیم و تبیین گردیده و به طور خلاصه بدین شرح است: مراحل و توالی فعالیت‌های معلم و دانش‌آموز به‌صورت راهبردی است که به طور مداوم و با در نظر گرفتن حداکثر شرایط دخیل و موثر بر محیط آموزشی توسط معلم و در تعامل با دانش‌آموزان سازمان‌دهی و هدایت می‌شود. به عبارتی معلم با طراحی و سازماندهی راهبردی محیط به صورت غنی و پیچیده، دانش‌آموز را به سمت پژوهش و یادگیری هدایت می‌کند؛ بنابراین دانش‌آموز فعال و پژوهشگر است؛ پژوهشگری که پیوسته در مواجهه با محیط آموزشی، خود را سازماندهی و بازسازماندهی کرده و در واقع یاد می‌گیرد و تکامل می‌یابد. بر این اساس رابطه‌ی معلم و دانش‌آموز نیز بر پایه‌ی تعاملات گسترده و متنوعِ آنها با یکدیگر و با محیط، پویا و چندسویه می‌باشد.

 
 
حسن جعفری، علی قبادی کیا،
جلد 5، شماره 37 - ( 8-1397 )
چکیده

این تحقیق با هدف ارزیابی عملکرد خواندن و نوشتن دانش آموزان دوره ابتدایی مدارس سما(واحد خرم آباد) و شناسایی عوامل مرتبط با آن انجام و به روش‌ توصیفی و از نوع پیمایشی (زمینه‌یابی) صورت گرفته است و کاربردی محسوب می­شود. از تعداد 400 نفرجامعه آماری، تعداد 200 دانش‌آموز (112 دختر و 82 پسر) به عنوان نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران و به شیوه‌ی نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای نسبی انتخاب گردید. در جمع‌آوری داده‌های آماری، از آزمون تشخیصی سطح خواندن برای دانش‌آموزان ابتدایی و آزمون استاندارد شده‌ی پیشرفت تحصیلی زبان فارسی استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه عملکرد خواندن 85/0 و برای پرسشنامه عملکرد نوشتن 82/0 به دست آمد. برای تحزیه و تحلیل داده‌‌ها از آزمون‌های مجذور خی، مان- ویتنی و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که عملکرد خواندن و نوشتن دانش‌آموزان در حد خیلی خوب است، بین میانگین عملکرد خواندن دانش‌آموزان دختر و پسر تفاوت معنی‌دار وجود ندارد و عوامل مهم مرتبط با عملکرد خواندن و نوشتن عبارتند از: میزان رضایت شغلی معلمان، تعداد دانش‌آموزان کلاس، داشتن کتابخانه در منزل، میزان علاقه به انشاء و جمله‌نویسی، میزان مطالعه پدر، میزان مطالعه غیردرسی و درآمد ماهیانه خانواده.
 


جواد عباسی جندانی، حسینعلی مهرابی،
جلد 5، شماره 37 - ( 8-1397 )
چکیده

انگیزش پیشرفت تحصیلی، نقش مهمی در موفقیت تحصیلی دانشجویان بازی می­کند و بنابراین پیش ­بینی و ارتقای آن بسیار اهمیت دارد. در این پژوهش به بررسی رابطه انگیزش پیشرفت تحصیلی با بیگانگی تحصیلی، سرمایه اجتماعی، میزان استفاده از رسانه­ ها و ویژگی­های جمعیت­شناختی و همچنین پیش­بینی انگیزش پیشرفت تحصیلی بر اساس این متغیرها در دانشجویان پرداخته شد. پژوهش حاضر پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان پسر دانشگاه اصفهان بود که از بین آنها 96 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه بیگانگی تحصیلی پیرنیا (1394)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی مبارک بخشایش (1389)، پرسشنامه میزان استفاده از رسانه‌های الیاسی (1393)، پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی هرمنس (1970) و پرسشنامه محقق­ ساخته اطلاعات جمعیت­شناختی بود. یافته ­های حاصل از همبستگی نشان داد که انگیزش پیشرفت تحصیلی با بیگانگی تحصیلی، سرمایه اجتماعی، میزان استفاده از رسانه­ ها و وضعیت اجتماعی- اقتصادی رابطه معناداری دارد.. همچنین یافته­ های حاصل از تحلیل رگرسیون گام­ به­ گام نشان داد که بیگانگی تحصیلی 6/17، میزان استفاده از رسانه ­ها 3/8، وضعیت اجتماعی- اقتصادی 3/4 و مجموع این متغیرها 3/30 از واریانس انگیزش پیشرفت تحصیلی را تبیین می­کنند (p<0.05). این نتایج بیانگر آن است که بیگانگی تحصیلی کمتر، میزان کمتر استفاده از رسانه­ ها و وضعیت اجتماعی- اقتصادی بهتر می­توانند باعث ارتقای انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان گردند.


محمدجواد لیاقتدار، نعمت الله اکبری، سمیه احمدخواه، میلاد جوانمردی،
جلد 5، شماره 37 - ( 8-1397 )
چکیده

رشد چشمگیر حضور زنان در سطوح مختلف آموزش عالی در ایران و افزایش پذیرش دانشجویان دختر در دانشگاه‌ها به بیش از 60 درصد و بالاتر از آن در دهه گذشته، موضوعی است که توجه بسیاری از صاحب‌نظران رشته‌های مختلف را به خود معطوف نموده است. برخی پیداش این پدیده را مثبت و آن را یک فرصت برای توسعه جامعه تلقی نموده و در مقابل عده‌ای با بیان پیامد‌های منفی، آن را مقدمه‌ای برای بحران در آینده می‌دانند. هدف این پژوهش بررسی پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و آموزشی این پدیده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری را اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های اصفهان، صنعتی اصفهان و هنر تشکیل داده‌اند. در این پژوهش از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای متناسب با حجم استفاده شده است. حجم نمونه به دست آمده برای اساتید 150 و برای دانشجویان 316 نفر بود. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه محقق‌ساخته جمع‌آوری گردید. روایی پرسشنامه­ مورد تأیید پنج نفر از اساتید قرار گرفت و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ بررسی و 91/0 محاسبه شد و سپس تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. یافته‌های حاصل از پژوهش نشان داد که افزایش میزان قبولی دختران از نظر اساتید و دانشجویان بر پیدایش هر سه پیامد فرهنگی، اجتماعی و آموزشی بیش از حد متوسط تاثیر داشته و در سطح خطای 05/0 معنادار است. به‌علاوه، از نظر اساتید میانگین پیامدهای فرهنگی و اجتماعی و از نظر دانشجویان میانگین پیامدهای آموزشی بالاتر بود. در پایان با توجه به نکات مثبت و منفی افزایش ورودیهای دختر توصیه‌ می‌شود که زمینه‌ای برای افزایش آگاهی دختران نسبت به موقعیت‌های زندگی فراهم گردد تا درپی آن تصمیمات مناسب‌تری اتخاذ کنند.


کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه پژوهش‌های تربیتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb