جستجو در مقالات منتشر شده


151 نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله پژوهشی

کامران مالکپور لپری، علی دلاور،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده

 هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش­های دانشگاهی بر ایجاد پرورش روحیه کارآفرینی در بین دانشجویان و ارائه راهکارهایی برای ارتقاء آن است. روش پژوهش از نوع آمیخته است که داده­های آن در قسمت کمی با پرسشنامه محقق­ساخته و در قسمت کیفی با روش مشاهده مشارکتی و فن مصاحبه نیمه­ساختاریافته جمع­آوری شده است. در بخش کمی 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی مشغول به تحصیل سال تحصیلی 94-1393 با روش نمونه­گیری خوشه­ای انتخاب شدند. در بخش کیفی با نمونه‌گیری هدفمند تعداد 15 نفر از اساتید دانشگاه به عنوان نمونه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته­ها حاکی از دارد که همه مؤلفه­های کارآفرینی کمتر از حد وسط هستند. نتایج نشان می­دهد که دوره­های آموزشی بر پرورش روحیه کارآفرینی در دانشجویان تأثیر ندارند. در نهایت 5 مقوله تحول در نقش دانشگاه­ها (پذیرش نقش جدید)، بسترسازی، شبکه‌سازی، ارتقاء فعالیت­های دانشگاهی و تغییرات مدیریتی عمده برای بهبود کارآفرینی ارائه شد.


فخرالسادات نصیری ولیک بنی، الهه قنبری،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین سبک رهبری توزیع­شده با اثربخشی سازمانی مدارس متوسطه شهر همدان است که از روش همبستگی استفاده شد. جامعه آماری کلیه دبیران مدارس متوسطه دولتی شهر همدان در سال 1393 است. با استفاده از نمونه­گیری تصادفی طبقه‌ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 335 نفر­ انتخاب شدند. برای گردآوری داده­های مورد نیاز از پرسشنامه‌های استاندارد سبک رهبری توزیع­شده و اثربخشی سازمانی مدارس استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها، از روش­های آمار توصیفی و آمار استنباطی همچون کالموگروف- اسمیرونوف، آزمون t یک‌طرفه، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک‌طرفه و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت رهبری توزیع­شده و اثربخشی سازمانی مدارس متوسطه بالاتر از حد متوسط (3) است. بین سبک رهبری توزیعی مدیران، با اثربخشی سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، مؤلفه توسعه حرفه­ای بیشترین تأثیر را برای اثربخشی سازمانی دارد.


یاسر رضاپور میرصالح، عزت فتوحی اردکانی،
جلد 3، شماره 32 - ( 6-1395 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر مقایسه محیط آموزشی-یادگیری و منبع کنترل تحصیلی در دانش آموزان مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی و شاهد بود. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود که در یک نمونه 506 نفری که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه‌های اندازه گیری محیط آموزشی-یادگیری و منبع کنترل تحصیلی جمع‌آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که فقط در بعد ادراک دانش آموز از یادگیری بین دانش آموزان تیزهوشان و شاهد (به نفع مدارس شاهد) تفاوت معنی دار وجود داشت و در مابقی ابعاد محیط آموزشی-یادگیری و همچنین منبع کنترل تحصیلی هیچ تفاوتی بین این سه مدرسه وجود نداشت. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مدارس تیزهوشانهیچ تفاوتی نتوانسته است در محیط آموزشی-یادگیری و منبع کنترل تحصیلی دانش آموزان ایجاد کند.


فاطمه اسدالهی، محمود مهر محمدی،
جلد 3، شماره 32 - ( 6-1395 )
چکیده

چکیده

   کتاب «اصول اساسی برنامه درسی و آموزشی» تایلر یکی از چالش برانگیز ترین اثر در حوزه برنامه ریزی درسی است که مورد نقد گروه های مختلف قرار گرفته. منتقدان از یک سو، آن را «سرقت ادبی» و برگرفته از آثار دیگرصاحب نظران و از سوی دیگر، سوال هایش را سرمنشاء مهندسی سازی برنامه درسی می دانند. مطالعه حاضر دو هدف اصلی را دنبال می کند. یکی، بررسی ارزیابی هایی دیدگاه های متفاوت نسبت به منطق و دیگری، باز ارزیابی این اثر با مقایسه آن و نسخه بازبینی شده اش توسط نگارنده تا شاید به برخی از تفاسیر ناقدان پاسخ داده شود. بنابراین، محقق با وظایف ارزیابی، مقایسه کردن و ارائه بدیل ها از روش کاوشگری فلسفی (نقد توسعی) با هدف ابهام زدایی، فهم و شفاف سازی برنامه درسی مبتنی بر تعیین اهداف تایلر استفاده کرده است. یافته ها نشان می دهد، ارمغان منطق تایلر برای تعلیم تربیت کشور ها شامل فوایدی نظیر، توجه به ارزش ها، توجه به تفاوت های فردی، تربیت معلم فکور، تربیت دانش آموز فکور و توجه به علائق آنها، توجه به تخصص گرایی در کنار آموزش عمومی، تلفیق نظریه و عمل، توجه به حل مسئله و معایبی چون، توجه فراوان به اهداف تجویزی، عدم توجه به مشارکت دانش آموزان در انتخاب راهبرد های یادگیری، توجه زیاد به ارزشیابی پایانی بوده است. در نتیجه منطق تایلر به عنوان راهنمای توسعه برنامه درسی همانند یک چهارچوبی تلقی می شود که سازه های آن می تواند سخت و محکم یا انعطاف پذیر باشد.


جعفر احمدی گل، حسن رستگارپور،
جلد 3، شماره 32 - ( 6-1395 )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی تاثیر الگوی طراحی آموزشی مریل و ا دی دی آی ای بر یادگیری و یادداری درس اپیدمیولوژی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 93-92 انجام شده است. روش تحقیق روش آزمایشی بوده کل جامعه آماری 98 نفر بودند که به طور تصادفی به سه کلاس 30 نفره برای انجام سه روش آموزشی(مریل، ا دی دی آ ای و سنتی) تقسیم شد. آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی(آزمونt) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که شامل نتایج زیر بود: میزان یادگیری و یادداری دانشجویانی که با الگوی طراحی آموزشی مریل و ا دی دی آ ای آموزش دیده بودند بیشتر از دانشجویان آموزش دیده با شیوه رایج کلاس درس بود. میزان زوال یادداری در آموزش از طریق دو الگوی گروه آزمایشی کمتر از شیوه سنتی است. بین میزان یادگیری و یادداری با دو الگوی طراحی رابطه معنی‌داری حاصل نشد. 


رمضان برخورداری،
جلد 3، شماره 32 - ( 6-1395 )
چکیده

همچنان که در برخی  اسناد تاریخی اشاره شده است، آموزش عالی به عنوان یک نهاد سابقه ای بیش از هشتصد سال دارد  و  در خلال این دوره تحولات مهمی را از سر گذرانده است.  آموزش عالی در دوران مدرن تابعی از مدرنیته به عنوان یک جنبش فراگیر با ویژگی هایی چون اصالت علم، اصالت فرد، تولید انبوه، اصالت تکنیک و ... است. پدید آمدن چنین گرایش هایی در آموزش عالی مدرن در تقابل با ارزش هایی است که در ابتدا از نهادی چون آموزش عالی انتظار می رفته است. یکی  از مهمترین اندیشمندانی که  ویژگی انبوه ساز دوران مدرن را  در پرتو اندیشه ای چون اصالت به چالش کشیده است فردریش ویلهلم نیچه اندیشمند قرن نوزدهم آلمانی است. در مقاله حاضر چشم انداز وی از موضوع فرهنگ انبوه و مساله اصالت  تقریر شده است و  نمودهای آن در آموزش عالی مدرن برشمرده شده است. بنا به رسالت دوگانه ای که از فیلسوف بر می­شمارد یعنی فیلسوف به مثابه طبیب و فیلسوف به مثابه  تندیسگر، در مقاله حاضر دستاوردهای وی به عنوان طبیب فرهنگ و تندیسگر فرهنگ در عرصه آموزش عالی مدرن استخراج و مورد بررسی قرار گرفته است. در عرصه نخست علائم بیماری آموزش عالی چون پذیرش انبوه، غلبه کمیّت در تمام ابعاد آموزش عالی، غلبه روش علمی به عنوان یگانه روش مقبول، غیاب جنبه زیبایی شناختی و.. شناسایی شده است و در جنبه تندیسگری  اصلاح رویه های یاد شده  مورد مورد بررسی قرار گرفته است.


مرضیه زینی، الهام خاکسار، محمد بلوچکی انارکی، فاطمه رضایی نسب،
جلد 3، شماره 32 - ( 6-1395 )
چکیده

پژوهش حاضر، با هدف تاثیر آموزش حرکات ریتمیک و بازی های گروهی بر بهبود درک، دقت و توالی شنیداری کودکان بر اساس رویکرد روان‌عصب شناختی در شهر یزد صورت گرفت. روش: روش این پژوهش، از نوع آزمایشی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان یزد بودند، تعداد 100 دانش آموز پسر عادی، پس از اجرای آزمون تشخیصی (آزمون هوش ریون کودکان و آزمون سیف نراقی) به شیوه­ی نمونه گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای به طور تصادفی انتخاب شدند؛ سپس با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی‌های گروه آزمایش 12 جلسه (هر جلسه به مدت 60 دقیقه – دو بار در هفته)، تحت آموزش راهبرد بازی درمانی گروهی وحرکات ریتمیک قرار گرفتند، اما گروه کنترل، هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. داده‌های به دست آمده، و از روش آماری توصیفی و استنباطی (از میانگین و آزمون تی برای نمونه های وابسته و انحراف معیار) در درجه آزادی (p<.05) برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته‌ها: نتایج بدست آمده نشان داد که عملکرد  توجه و توالی شنیداری دانش آموزان آزمودنی‌های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، به صورت معنادار بهبود یافته است. نتیجه گیری: لذا می‌توان نتیجه گرفت که راهبرد بازی درمانی گروهی و حرکات ریتمیک سبب بهبود عملکرد توجه و توالی شنیداری دانش آموزان پسر شده است. بر مبنای نتایج این پژوهش، می‌توان به مربیان اختلال‌های یادگیری، مشاوران و روان شناسان پیشنهاد کرد که از این راهبرد، برای بهبود توجه و توالی شنیداری دانش آموزان کمک کرد.


سهیلا جلیلیان، احسان عظیم پور، فریبا جلیلیان،
جلد 3، شماره 32 - ( 6-1395 )
چکیده

این پژوهش با هدف تعیین تأثیر برنامۀ آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش توانایی حل مسأله و قضاوت اخلاقی در دانش­آموزان پایه سوم ابتدایی شهرستان اسلام آبادغرب انجام شد. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیه دانش­آموزان پایه سوم ابتدایی در سال تحصیلی 94-93 بود. برای این منظور 80 نفر از دانش­آموزان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (40 نفر) و گواه (40 نفر) قرار گرفتند. برای گردآوری داده­ها ابتدا از پرسشنامه­ حل مسأله لانگ و کسیدی (1996) و آزمون قضاوت اخلاقی (MJT) استفاده شد. سپس برنامۀ آموزش فلسفه به کودکان در طی 12 جلسه برای گروه آزمایش اجرا گردید. در پایان دوره پرسشنامه­های­ مذکور مجددأ توسط هر دو گروه تکمیل شد. مقایسه میانگین نمره­های توانایی حل مسأله و قضاوت اخلاقی در گروه آزمایش و گواه با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و تفاوت معناداری را نشان داد (001/0 >p )، به عبارتی اجرای برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر افزایش توانایی حل مسأله و رشد قضاوت اخلاقی دانش­آموزان تأثیر مثبتی داشته است. همچنین، تأثیر آموزش فلسفه به کودکان بر افزایش حل مسأله و قضاوت اخلاقی بر حسب جنسیت معنادار نبود.


مصطفی عسکریان، عبدالرحیم نوه ابراهیم، حمید خسروی،
جلد 3، شماره 32 - ( 6-1395 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین مؤلفه‌های وجدان کاری با تعهد سازمانی دبیران دبیرستان­های متوسطه پسرانه دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 95-94 بود. پژوهش بر حسب هدف از نوع توصیفی بود که از روش همبستگی استفاده شده است، جامعه آماری کلیه دبیران مدارس متوسطه پسرانه دولتی شهر تهران بود که با نمونه آماری که بر حسب جدول کرجسی و مورگان 384 نفر تعیین و سپس بر اساس نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای نسبتی به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش‌نامه وجدان­کاری (کاستا و مک 1998) شامل 47 گویه و تعهد سازمانی (آلن ومایر 1992) شامل 24 گویه که پایایی این دو پرسش‌نامه به ترتیب 89% و 85% بود. شیوه گرد آوری داده‌ها از آمار توصیفی و برای نتیجه­گیری داده­ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کولموگروف اسمیرنف و تحلیل واریانس یک‌راهه استفاده شد که نتایج محاسبات نشان داد که بین وجدان­کاری و تعهد سازمانی دبیران در سطح اطمینان 99% (میزان خطا برابر با 001/0) با ضریب همبستگی 429/0 ارتباط معنادار و مثبتی وجود داشت؛ مؤلفه‌های (کفایت، نظم و ترتیب، وظیفه‌شناسی، تلاش برای موفقیت) دارای همبستگی بیشتر و مولفه­های (خویشتن‌داری و احتیاط در تصمیم‌گیری) دارای همبستگی کمتر بودند و در ارتباط بین مناطق مورد بررسی از نظر «وجدان کاری» هیچ‌گونه تفاوت معناداری وجود نداشت.


معصومه شفیعی، سجاد بشرپور، شیرین احمدی، حدیث حیدری راد،
جلد 3، شماره 33 - ( 12-1395 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر مقایسه سرشت و منش و حواس­پرتی در دانش­آموزان ناشنوا و عادی بود. روش این پژوهش علی- مقایسه­ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش­آموزان ناشنوا و عادی مشغول به تحصیل در نیمه اول سال 1395 در شهرستان گیلان­غرب بود. به دلیل محدود بودن حجم جامعه تمامی افراد ناشنوا به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و 20 دانش­آموز عادی نیز با توجه به ویژگی­های جمعیت­شناختی سن و جنسیت با گروه ناشنوا همتا شده و به عنوان گروه مقایسه در این پژوهش شرکت کردند. داده­ها با استفاده از مقیاس سرشت و منش و مقیاس کنترل توجه جمع­آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد میانگین نمرات افراد ناشنوا در متغیرهای حواس­پرتی (05/7=F؛ 01/0>P) و در مؤلفه­های اجتناب از آسیب (71/37=F؛ 001/0>P) و نوجویی (01/5=F؛ 05/0>P) بالاتر اما در مؤلفه­های خودراهبری (26/9=F؛ 001/0>P) و همکاری (97/18=F؛ 001/0>P) به طور معنی­داری پایین­تر از افراد عادی است. این نتایج آشکار می­کند که کودکان ناشنوا حواسپرتی بالاتری نسبت به گروه عادی دارند و ویژگی­های سرشتی آنها نیز متفاوت از افراد عادی می­باشد.


نگین برات دستجردی، خانم الهام یوسفی،
جلد 3، شماره 33 - ( 12-1395 )
چکیده

یکی از اهداف اصلی در آموزش مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات، پرورش مهارت­های تفکر انتقادی است. تفکر انتقادی برای زیستن اندیشمندانه و سازگاری با تغییرات و تحولات سریع اجتماعی ضروری است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات با میزان گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان آموزش از راه دور بود. روش پژوهش توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری دانشجویان پیام نور (آموزش از راه دور) شهر اصفهان بودند که 100 نفر آنها به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابراز گردآوری داده­ها، پرسشنامه استفاده از ICT  و پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا بود. یافته­ها نشان داد میانگین نمره­های کل گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان 31/276 بود که نشان­دهنده گرایش متزلزل است. همچنین میان میزان آشنایی با ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، اهداف علمی- پژوهشی و اهداف آگاهی از اخبار و اطلاعات با گرایش به تفکر انتقادی رابطه معناداری مشاهده شد.


کیوان مرادی، سیده سارا شفیعی،
جلد 3، شماره 33 - ( 12-1395 )
چکیده

مواجهه با چالش­های نوین حوزه­ی تعلیم و تربیت، مستلزم آمادگی مستمر نهاد مدرسه در مسیر تبدیل‌شدن به سازمانی چابک و منعطف برای پاسخ­گویی به فرصت­هاست. با توجه به نقش حیاتی سرمایه­های انسانی بر چابکی سازمان، هدف پژوهش حاضر باز پژوهشی نقش سرمایه­های ­انسانی معلمان و مدیران در چابک­سازی مدارس متوسطه شهر تهران بوده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از جهت شیو­ه­ی گردآوری داده­ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه­ی آماری شامل کلیه مدارس متوسطه پسرانه دولتی و غیردولتی شهر تهران بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 79 مدرسه به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه­گیری در این پژوهش از نوع خوشه­ای چند مرحله­ای بوده است. جهت گردآوری داده­ها از پرسشنامه چابکی مدارس (محقق ­ساخته) و سرمایه انسانی نادری (1394) استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای چابکی مدارس «804/0» و سرمایه انسانی «853/0» ارزیابی شد. به‌منظور تجزیه‌وتحلیل داده­ها از آزمون­های همبستگی پیرسون و مدل­یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، سرمایه­های انسانی معلمان و مدیران با چابکی مدارس رابطه­ی مثبت و معناداری دارد. نتیجه اینکه، بهبود سرمایه­های انسانی مدیران آموزشی و معلمان منجر به بهبود قابلیت­های چابکی مدارس می­شود.


احمد ولیخانی، مهسا ملکی مجد، راضیه هاشمی،
جلد 3، شماره 33 - ( 12-1395 )
چکیده

با وجود اینکه خلاقیت هیجانی نقش مهّمی در سازگاری و روابط بین فردی آدمی بازی می­کند، به دلیل تازگی مفهوم آن در ادبیات روانشناختی از زمان مطرح شدن آن تا کنون، تحقیقات خیلی کمی به منظور کشف همبسته­های مرتبط با آن انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر پیش­بینی تفکر انتقادی به­وسیله­ی خلاقیت هیجانی و مولفه­های آن در دانشجویان بود. جامعه­ی آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه شیراز بود. با استفاده از روش نمونه­گیری در دسترس، تعداد 156 نفر از بین دختران و پسران دانشگاه شیراز انتخاب شدند. برای گردآوری داده­ها پرسشنامه­های خلاقیت هیجانی و تفکر انتقادی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل­های رگرسیون چندگانه صورت گرفت. نتایج مطالعه­ی حاضر نشان داد که بین خلاقیت هیجانی و تفکر انتقادی به طور مثبت رابطه وجود داشت. همچنین تفکر انتقادی با مؤلفه­های اثربخشی/ اعتبار و آمادگی خلاقیت هیجانی رابطه­ی معنادار و مثبت داشت، امّا با مؤلفه­ی بداعت رابطه­ی معناداری را نشان نداد. خلاقیت هیجانی با مؤلفه­های نوآوری، پختگی و دغدغه­ی فکریِ تفکر انتقادی رابطه مثبت داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که خلاقیت هیجانی به­طور معنادار و مثبت توانست تفکر انتقادی را پیش­بینی کند. همچنین آزمون رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که از بین مؤلفه­های خلاقیت هیجانی فقط مؤلفه­ی اثربخشی/ اعتبار به­طور معنادار تفکر انتقادی را پیش­بینی می­کند. بنابر نتایج به دست آمده از مطالعه­ی حاضر می­توان ادعا کرد که خلاقیت هیجانی نقش مهمی در تفکر انتقادی دارد.


آقای آرش شهبازیان خونیق، آقای زبیر صمیمی، آقای ابوالفضل فرید،
جلد 3، شماره 33 - ( 12-1395 )
چکیده

 پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت و جهت‌گیری مذهبی با اهمال‌کاری تحصیلی دانشجویان با توجه به جنسیت انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان خوابگاهی مشغول به تحصیل دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 95-94 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 200 نفر از آن‌ها با روش نمونه‌گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه‌های اعتیاد به اینترنت یانگ (1988)، جهت‌گیری مذهبی آلپورت (1950) و اهمال‌کاری سولمون و راثبلوم (1989) استفاده گردید. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها نشان داد بین تمامی مؤلفه‌های اهمال‌کاری تحصیلی و اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت معنادار وجود داشت (05/0p<). همچنین از میان مؤلفه‌های جهت‌گیری مذهبی، جهت‌گیری مذهبی درونی با تمامی مؤلفه‌های اهمال‌کاری تحصیلی رابطه منفی معنادار داشت (05/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که اعتیاد به اینترنت و جهت‌گیری مذهبی درونی می‌توانند اهمال‌کاری تحصیلی را پیش‌بینی کنند و تقریباً بخش متوسطی از واریانس نمرات اهمال‌کاری تحصیلی بر اساس اعتیاد به اینترنت و جهت‌گیری مذهبی درونی تبیین می‌شود. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده می‌توان گفت اعتیاد به اینترنت و جهت‌گیری مذهبی از عوامل مهمی هستند که می‌توانند در اهمال‌کاری تحصیلی دانشجویان نقش داشته باشند. به والدین و کلیه برنامه‌ریزان تعلیم تربیت توصیه می‌شود که با آموزش‌های مناسب، استفاده مفید از اینترنت و افزایش جهت‌گیری مذهبی درونی را به دانش‌آموزان و دانشجویان آموزش دهند.


عزت اله قدم پور، پروانه رادمهر، لیلا یوسف وند،
جلد 3، شماره 33 - ( 12-1395 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر میزان اشتیاق و سرسختی تحصیلی دانش­آموزان دختر متوسطه اول انجام گرفت. مطالعه حاضر به شیوه نیمه­آزمایشی با طرح پیش­آزمون- پس­آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش­آموزان دختر متوسطه اول شهر خرم­آباد در سال تحصیلی 95- 1394 بود. حجم نمونه به تعداد 50 نفر(25 نفر گروه آزمایش و 25 نفر گروه گواه) با استفاده از روش تصادفی خوشه­ای چند مرحله­ای انتخاب گردید. گروه آزمایش، تحت آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر به صورت گروهی قرار گرفت. بعد از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه آزمایش و گواه، پس­آزمون و مجدداً  2 ماه بعد، پیگیری به عمل آمد. ابزار اندازه­گیری در این پژوهش پرسشنامه­های اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2001) و سرسختی تحصیلی کوباسا و همکاران (1982) بود. تحلیل داده­ها با استفاده از  spss-19و روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش امید بر افزایش میزان اشتیاق تحصیلی(001/0>P) و سرسختی تحصیلی(01/0>P) تأثیر معنادار دارد. این ­ نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ گردید.


مریم دیباواجاری،
جلد 3، شماره 33 - ( 12-1395 )
چکیده

این مقاله با عنوان  بررسی جایگاه پرسش  و نقش آن در مشاوره فلسفی، به دنبال پاسخگویی  به این پرسش ها می باشد، 1.پرسش چیست؟ 2.مشاوره فلسفی چیست؟3. جایگاه پرسش در مشاوره فلسفی کدام است؟  4.پرسش و مشاوره فلسفی چگونه پژوهش در تربیت را متحول خواهد کرد؟برای پاسخگویی به این پرسش ها از روش تحلیلی محتوای کیفی و دیالکتیک با خود استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد:  مشاوره فلسفی ابداع دوران جدید است گرچه می توان ریشه های ان را به سقراط باز گرداند. مشاوره فلسفی به مراجعان کمک  می کند پرسش هایی اساسی از خود بپرسند و در این رهگذر دهن خود را سازمان دهی کنند و ریشه ای نادرستی افکارشان را کشف کنند. پرسش هم نقش اساسی در فلسفه ورزی دارد و هم اگر قرار باشد در مشاوره فلسفی مورد استفاده قرار گیرد ، نقشی جدی ایفا می کند. مشاوره فلسفی چون یک آغاز و یک ابداع می تواند پژوهشهای تربیتی را تحت تاثیر قرار دهد. و به برخی پرسش های اساسی پاسخ دهد ؛ آیا باید  در آموزش و پژوهش در مشاوره تحولی ایجاد شود؟ آیا فلسفه و فلسفه ورزی باید آموزش و پژوهش در سایر رشته های تربیتی را نیز  تحت تاثیر قرار دهد؟


مرجان کیان، یزدان منصوریان، اسماعیل کرمشاهی،
جلد 4، شماره 34 - ( 3-1396 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین نقش برنامه درسی پایه ششم بر ترغیب دانش آموزان به مطالعه بود. روش پژوهش کیفی به شیوه تحلیل محتوای کیفی و همچنین روش نظریه مبنایی به عنوان فرایند، انجام شد. جامعه پژوهش تمام کتاب های درسی پایه ششم ابتدایی در سال 93-1392 و نیز معلمان پایه ششم ابتدایی شهر کرج بودند. اطلاع رسان ها 9 کتاب درسی به روش سرشماری و 19 نفر از معلمان پایه ششم به شیوه نمونه گیری هدفمند و با رعایت اشباع نظری بودند. ابزارهای پژوهش شامل چک لیست تحلیل محتوا و مصاحبه نیمه ساختارمند بود. یافته ها نشان داد که کتاب های درسی پایه ششم به شیوه مستقیم و غیر مستقیم دانش آموزان را به مطالعه ترغیب می کنند. همچنین در متن کتاب های درسی مفاهیمی وجود دارد که از دانش آموزان می خواهد به مطالعه و جمع آوری اطلاعات ازمنابع گوناگون بپردازند. معلمان گاهی اوقات دانش آموزان را به مطالعه تشویق می کنند اما در ارزشیابی این روند مدنظر قرار نمی دهند. منابع و مواد آموزشی متنوعی که دانش آموزان را به مطالعه ترغیب کند، در مدارس ابتدایی به چشم نمی خورد.


مریم کاظمی، وحید منصوری، پروین ذوالقدری، حجت دهقان زاده،
جلد 4، شماره 34 - ( 3-1396 )
چکیده

در سال‌های اخیر استفاده از فناوری‌های نوین در فرایند تدریس به شدت در حال گسترش است. امروزه یکی از چالش‌های مهم بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس، سطح دانش و مهارت ICDLمعلمان در فرایند تدریس است. پژوهش حاضر به منظور بررسیسطح دانش و مهارت ICDL معلمان درفرایند تدریس در سال تحصیلی 95-94 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان مدارس متوسطه شهر قیدار می‌باشد که 70 نفر با توجه به جدول کرجسی مورگان به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد، که روایی آن توسط جمعی از اساتید، متخصصان آموزشی و تعدادی از معلمان تایید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ قابل قبول برآورد گردید. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که دانش و مهارت کامپیوتری معلمان در فرایند تدریس در سطح متوسط می‌باشد. همچنین تحلیل آمار استنباطی داده‌ها نشان داد که میان متغیرهای جنسیت، سن، میزان تحصیلات و سطح دانش و مهارت کامپیوتری معلمان در فرایند تدریس تفاوت معنادار آماری وجود دارد.


آذر خزایی، محمدرضا نیلی احمدآبادی، ثریا خزائی، زهرا دریکوندی،
جلد 4، شماره 34 - ( 3-1396 )
چکیده

پژوهش حاضر به‌منظور بررسی تأثیر آموزش مهارت ارتباطی از طریق چندرسانه ای بر عزت نفس دانش آموزان دختر کم شنوا صورت پذیرفته است. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان کم‌شنوا پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس 30 نفر از دانش آموزان انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها در این پژوهش، پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت بود.گروه آزمایش طی هفت جلسه با استفاده از نرم‌افزار چندرسانه‌ای محقق ساخته آموزش دیدند و گروه کنترل به‌دور از متغیر مستقل نگاه داشته شد. به‌منظور بررسی تغییرات حاصله، ابتدا یک پیش‌آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. پس از اجرای پیش‌آزمون، گروه آزمایش در معرض متغیر مستقل  قرار گرفت و از هر دو گروه پس‌آزمون به عمل آمد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌های پژوهش از روش‌های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص‌های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیری) استفاده‌شده است. به‌طورکلی نتایج به‌دست‌آمده حاکی از این بود عزت نفس دانش آموزان از طریق آموزش مهارت های ارتباطی با استفاده از چندرسانه ای افزایش نشان داد.


سید حشمت الله مرتضوی زاده، احمدرضا نصر اصفهانی،
جلد 4، شماره 34 - ( 3-1396 )
چکیده

تمرین معلمی اوج فعالیت‌های تربیت‌معلم است که همه موقعیت‌های یادگیری را فرصت‌هایی برای موفقیت و شکست برای دانشجو– معلم فراهم می‌کند. این تحقیق با هدف استنباط دیدگاه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در خصوص مشکلات درس تمرین معلمی صورت گرفته است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است و برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده‌شده است. جامعه و نمونه آماری در این پژوهش یکی است و از روش کل شماری استفاده شد. برای تحلیل داده‌ها از فراوانی و درصد فراوانی در سطح آمار توصیفی استفاده‌شده است. یافته‌ها نشان داد که مهم‌ترین مشکلات درس تمرین معلمی گذراندن تمرین معلمی در مدارس شهری علیرغم اشتغال اولیه دانشجویان در مدارس روستایی، فرصت نداشتن مدرسان برای بحث و گفتگو با دانشجویان در موردنقد و بررسی شیوه‌های تدریس و رفع مشکلات احتمالی، مهارت ناکافی معلمان راهنما در استفاده از رسانه‌ها و فناوری‌های نوین آموزشی و پایین بودن سطح معلومات آنان از تئوری‌های تعلیم و تربیت، روانشناسی رشد و نظریه‌های یادگیری و نداشتن تسلط کافی معلمان راهنما در استفاده از روش‌ها و الگوهای تدریس است.


کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه پژوهش‌های تربیتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb