جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای صالحی

ندا اشرفیان، کیوان صالحی،
جلد 9، شماره 43 - ( پاییز و زمستان 1400 )
چکیده

پرورش دانش‌آموزان خود نظم ده، از مهم‌ترین اهداف عالی در تمامی نظام‌های آموزشی به شمار می‌رود که می‌تواند زمینه لازم برای تحول و توسعه پایدار در هر جامعه‌ای را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف، تبیین فرآیند پرورش دانش‌آموزان خودنظم‌ده در مدارس ابتدایی با تأکید بر نقش معلمان، و استفاده از رویکرد کیفی و روش داده بنیاد (نظریه برخاسته از داده‌ها) انجام شده‌است. داده‌ها با استفاده از مصاحبه‌های نیمه‌ساختارمند با 25 معلم ابتدایی و نامه‌نگاری گردآوری‌شد. انتخاب مصاحبه‌شوندگان بر پایه راهبرد نمونه‌گیری نظری انجام گردید. تحلیل داده‌ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی به انجام رسید که در نتیجه آن‌ 48 کُد اولیه، 19 زیرمقوله و 3 مقوله کلی استخراج شد. در نظریه میانی به‌دست آمده "توجه به رشد همه‌جانبه ‌انسان" به عنوان مقوله ‌محوری در نظر گرفته شد که با تمامی مقوله‌های به‌دست آمده در این پژوهش در ارتباط است. اگر معلمان به عنوان هدایت کنندگان فرآیند تعلیم و تربیت، رشد مستمر و همه‌جانبه دانش‌آموزان را مورد توجه قرار داده و با استفاده بهینه از شرایط زمینه‌ای همچون محتوای اصیل و رسانه‌های آموزشی نوین و بهره‌گیری هوشمندانه از امکانات، قوانین، زمان و... به اجرای راهبردهایی نظیر عاملیت‌بخشی، جهت‌دهی و بازخورددهی به دانش‌آموزان‌، عرصه‌سازی برای آن‌ها و الهام‌بخشی بپردازند، بستر لازم برای پرورش دانش‌آموزانی توانمند و خودنظم‌ده فراهم شده که با پیامدهای تحصیلی و تربیتی ارزشمندی همراه خواهد بود و آینده سازان شایسته‌ای برای جامعه تربیت خواهند شد.

پرویز بیات، دکتر سعید ضرغامی، دکتر اکبر صالحی، دکتر یحیی قائدی،
جلد 11، شماره 45 - ( پاییز و زمستان 1401 )
چکیده

تبدیل محیط آموزشی به محیط یادگیری از طریق تلفیق آموزش با فناوری‌های نوین و تغییر نقش مؤلفه‌های آموزشی موردتوجه اندیشمندان تربیتی قرارگرفته است، به همین دلیل هدف این نوشتار شناسایی قطب‌های تضاد در آموزش مستقیم و ارائه راهبردهایی برای توانمندسازی قطب‌های مغلوب است. برای نیل به این هدف از مراحل شش­گانه روش ساخت شکنی بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که در  ابعاد مختلف رویکرد آموزش مستقیم تغییراتی صورت می گیرد من جمله: 1- تغییر نقش معلم از حالت تحکمی و انتقال دهنده صرف دانش به حالت تسهیل گر امر یادگیری 2- تغییر نقش دانش آموز از منفعل و مغفول مانده چرخه یادگیری به عنصر فعال و مسئول در امر آموزش 3- تغییر روش تدریس معلم محور به روش دانش آموز محور مانند پروژه محوری، کاوشگری، آزمایشگاهی4 - تغییر محتوای آموزشی از حالت منولوگی کتاب ثابت به حالت دیالوگی و حالاتی مبتنی بر؛ استفاده از تجارب دانش آموزان، محتوای الکترونیکی تولید شده توسط هر دو سوی جریان یادگیری(معلم و شاگرد)، شبکه های اجتماعی و سایت های اینترنتی  5- تغییر فضای آموزشی و فیزیکی کلاس درس از حالت سنتی خود به سمت محیطی شاد با مشارکت حداکثری فراگیران در امر یادگیری5- تغییر ارزشیابی از حالت مداد کاغذی به تلفیقی از روش های مختلف و بهره گرفتن  از روشهای الکترونیکی و خود سنجی. این تغییرات بیانگر تغییر زاویه نگاه به این امر می باشدکه فضای لازم برای تغییر آموزش و به میدان آمدن رویکرد کلاس معکوس مهیا گردد  و با استفاده از ویژگی های کلاس معکوس به مفهوم جدیدی از یادگیری دست یابیم تا جوابگوی نیازهای یادگیرندگان عصر دیجیتالی باشد. 
 

- آمنه بابازاده، دکتر ابراهیم صالحی عمران، دکتر میمنت عابدینی بلترک،
جلد 11، شماره 45 - ( پاییز و زمستان 1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود و مطلوب برنامه درسیِ آموزش برای دوره ابتدایی از منظر معلمان و تحلیل محتوای آن در کتاب‌های پایه ششم ابتدایی صورت گرفت. طرح پژوهش، کمی و روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی؛ جامعه‌ی آماری شامل250 نفر معلمان ابتدایی شهر بابلسر بوده که بر اساس جدول مورگان، نمونه 148 نفر به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای نسبتی، انتخاب گردید. ابزار در این بخش پرسشنامه محقق ساخته بوده که با CVR 70/0  و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ بالای 92/0 مورد استفاده قرار گرفت. روش پژوهش در بخش دوم، تحلیل محتوا می‌باشد. جامعه‌ی آماری این بخش کتابهای پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی1400-1399 بوده که نمونه  شامل  تمامی کتاب های این پایه (قرآن، هدیه‌های آسمانی، مطالعات اجتماعی، نگارش، کار و فن‌آوری، تفکّر و پژوهش، فارسی و علوم) به استثناء ریاضی است. ابزار چک‌لیست با  CVR، 90/0 و پایایی آن با ضریب توافقی، 77/0 مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده­ها، از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. یافته‌ها در بخش اول کمی نشان داد، سطح معناداری محاسبه شده بین دو وضعیت موجود و مطلوب 001/0 است (p < 0/05)؛ و در بخش تحلیل محتوا، درمؤلفه اقتصادی به شاخص «مصرف پایدار»، در مؤلفه اجتماعی به شاخص «بهداشت»، در مؤلفه فرهنگی به شاخص «میراث فرهنگی» و در مؤلفه زیست محیطی به شاخص «انرژی» بیشترین توجه صورت گرفته است. نتایج نشان داد، از نظر معلمان وضعیت موجود برنامه درسی آموزش برای توسعه پایدار به طور معناداری کمتر از وضعیت مطلوب است و جهت رسیدن به جایگاه مطلوب، باید برنامه درسی دوره ابتدایی مورد بازنگری قرار گیرد.
 
خانم مهری صالحی، آقای علیرضا ملازاده، آقای آیت سعادت طلب،
جلد 12، شماره 46 - ( بهار و تابستان 1402 )
چکیده

چکیده
هدف و زمینه: پژوهش حاضر با هدف تبیین خلاقیت بر اساس خودمدیریتی با میانجیگری خودکارآمدی خلاق در دانش آموزان دبستانی پایه چهارم تا ششم دارای مشکلات یادگیری صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با طرح تحلیل مسیر در قالب معادلات ساختاری بود. جامعه آماری آن شامل دانش آموزان دچار مشکلات یادگیری چهارم تا ششم دبستان مشغول به تحصیل در مدارس دبستانی شهر اراک در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از بین آنها 200 دانش آموز دختر و پسر (هر جنس100 نفر) دارای مشکلات یادگیری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار کار در این پژوهش عبارت بود از پرسشنامه های خلاقیت شیفر، خودمدیریتی هاوتون و نک (۲۰۱۲)، و خودکارآمدی خلاّق (کارووسکی، 2010) که توسط معلمان و والدین دانش آموزان دچار مشکلات یادگیری تکمیل گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون، و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS و AMOS آنالیز گردید به منظور بررسی برازش مدل پژوهش از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج: یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که در دانش آموزان دچار مشکلات یادگیری، متغیر خودکارآمدی خلاق  به طور مستقل نقش تسهیلگر اثر مثبت خودمدیریتی و ابعاد آن بر خلاقیت را دارد. لازم به ذکر است که از بین ابعاد خودمدیریتی، به ترتیب ابعاد تجسم موفقیت، مدیریت در تعیین اهداف شخصی، خودارزیابی و خودنگری، اثر معنادارتری بر خودکارآمدی خلاق و خلاقیت دانش آموزان داشتند. بدین شرح که خودمدیریتی در تجسم موفقیت بیشترین اثر و مدیریت خودتنبیهی کمترین اثر را بر خودکارآمدی خلاق و خلاقیت نشان دادند. همچنین از بین ابعاد پنجگانه خلاقیت، مؤلفه اعتماد به خلاقیت بیشترین تغییر پذیری را در دانش آموزان مورد پژوهش نشان داد. درحالی که مؤلفه خیال پردازی در مورد خلاقیت، کمترین واریانس تغییر را نشان داد. با این حال چون مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود، لذا روابط بین متغیرهای مدل ترسیم شده در این پژوهش، مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که ابعاد خودمدیریتی از طریق افزایش خودکارآمدی خلاق اثر مثبتی بر افزایش خلاقیّت در ابعاد پنج گانه دارند. بر این اساس، می توان گفت که خودمدیریتی و ابعاد آن هم بر خودکارآمدی خلاق و هم به طور غیرمستقیم بر خلاقیّت تأثیر دارند.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه پژوهش‌های تربیتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb