43 نتیجه برای آموزش
دکتر محمدرضا بهرنگی، صغری عموزاد مهدیرجی، صدیقه عرب خابوری،
جلد 1، شماره 29 - ( 7-1393 )
چکیده
هدف این مقاله، ارائه نتایج بررسی شبه آزمایشی اثربخشی الگوی ده گام مدیریت آموزش بر توسعۀ یادگیری دانشآموزان پایۀ اول دبیرستانی از منطقه 5 آموزش و پرورش تهران در مبحث اتحادهای جبری و توسعۀ کاربردی نتایج در آموزش سایر مباحث درسی بود. سناریوی تدریس محتوای مبحث اتحادها با ترکیب ده گام متوالی الگو در دو کلاس مشارکت و کنترل معلممحور در 3 کلاس گواه، متغیر مستقل این تحقیق شبه آزمایشی را تشکیل دادند. انتخاب دانشآموزان در کلاسها به شیوۀ تصادفی ساده بود که بر طبق آن به تعداد 140 دانشآموز در سال تحصیلی 91-90 در 5 کلاس 28 نفره مبحث اتحادها آموزش داده شد. ابزار گردآوری اطلاعات آزمون درس ریاضی معلم ساخته بود و تحلیل یافتهها با استفاده از فرمول اندازۀ اثر و آزمون t انجام گرفت. یافتۀ این تحقیق نشانگر تفاوت معنادار تأثیر الگوی مدیریت آموزش در یادگیری دانشآموزان ریاضی پایۀ اول دبیرستان دخترانه در مقایسه با روش تدریس سنتی بود و نتیجه توصیۀ کاربرد آن در آموزش سایر مباحث درسی است.
محمد قهرمانی،
جلد 1، شماره 29 - ( 7-1393 )
چکیده
مدیریت استراتژیک به عنوان یک ضرورت در تمامی حوزهها و فعالیتهای سازمانی شناخته شده است. این ضرورت در حوزه آموزش عالی بیشتر و محسوستر است. در این مطالعه الگوی مدیریت آموزش عالی در ایران مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. نمونههای تحقیق شامل 220 نفر از اعضای هیات علمی، مدیران، متخصصان و ذینفعان آموزش عالی بوده است. دادهها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با روش تحلیل عاملی و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شده است. یافتهها نشان داد الگوی مدیریت استراتژیک آموزش عالی دارای 5 مولفه اصلی، 6 مولفه فرعی و 73 متغیر میباشد. تحلیل واریانسها نیز نشان داد که بین نظرات نمونههای تحقیق به تفکیک چهار ویژگی سمت، رشته تحصیلی، مرتبه علمی و سابقه مدیریت برخی تفاوتهای معنیدار وجود دارد. برای بررسی دقیقتر این تفاوتها از آزمون تعقیب یتوکی استفاده شده است.
حسین استادحسنلو، حسین عبدالرحیمی، حکیمه جلیل زاده،
جلد 1، شماره 29 - ( 7-1393 )
چکیده
همزمان با تغییرات سریع فنون و مهارتها و ظهور پدیدههای نوین در فناوری اطلاعات و تأثیر آنها بر شیوهها و روشهای زیستن فرایند یادگیری نیز که یکی از ارکان اساسی و بنیادین جوامع است متحول و دگرگون شده است. گسترش تحولات در عرصه فناوری اطلاعاتی و ارتباطی تاًثیرات چشمگیری روی جنبههای مختلف زندگی بشر برجای گذاشته است که در این میان بر آموزش نیز بی تاًثیر نبوده است، تا جایی که موجبات پیدایش نوع جدیدی از یادگیری به نام یادگیری الکترونیکی را فراهم آورده است، این در حالی است که آموزش و یادگیری الکترونیکی به عنوان پارادایمی جدید، توانسته است پاسخگوی حجم عظیمی از نظام آموزش و یادگیری کنونی باشد. در این مقاله، ضمن پرداختن به مفهوم یادگیری، یادگیری الکترونیکی، مزایا و ویژگیها، اهمیت و ضرورت یادگیری الکترونیکی در سازمانها به بررسی تاثیر فناوری اطلاعات بر بهبود و توسعه کیفیت یادگیری، محیط یادگیری و غیره خواهد پرداخت.
وحید منصوری، پروین ذوالقدری،
جلد 2، شماره 30 - ( 1-1394 )
چکیده
در سال های اخیر، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در امر آموزش، در حال گسترش است. این پژوهش، با هدف بررسی نگرش معلمان نسبت به به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش از دیدگاه معلمان در سال تحصیلی 93-92 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه معلمان مقطع متوسطه شهر کرج می باشد که 300 نفر با توجه به جدول کرجسی مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محققساخته استفاده شد، که روایی آن توسط جمعی از استادان رشته تکنولوژی آموزشی و متخصصان تایید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ قابل قبول (0/89) برآورد گردید. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که نگرش معلمان نسبت به به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند آموزش، مثبت است. همچنین، تحلیل آمار استنباطی داده ها نشان داد که میان متغیر های جنسیت و نگرش آنها نسبت به کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش، تفاوت معنادار نیست. اما، میان متغیرهای سابقه تدریس، سن، میزان تحصیلات و نگرش آنها نسبت به کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش، تفاوت معنادار است.
مهدی سبحانی نژاد، امیر رضا تژدان،
جلد 2، شماره 30 - ( 1-1394 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی صلاحیت های مربیان و استادکاران « آموزش همراه با تولید » در خارج از مرکز کار و دانش استان کرمانشاه بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهشی، شامل 20 نفر از مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش استان کرمانشاه و نیز 135 نفر از هنرجویان خارج از مرکز کاردانش بود. با توجه به جدول کرجسی و مورگان، 19 نفر از گروه اول و 102 نفر از گروه دوم، حسب برآورد آماری به روش طبقه ای تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت تهیه ابزار پژوهش، سه بعد صلاحیت های 1) شخصی، 2) تخصصی- حرفه ای (با مؤلفه های دانش، بینش و توانش یا مهارت) و 3) اخلاقی– اعتقادی (با مؤلفه های وجدان کاری، توسعه توانمندی، اعتدال اجتماعی، روابط اجتماعی، انضباط اداری و ایمان درونی) طبقه بندی شد. سپس، بر اساس آن، پرسشنامه های متناسب با شرایط پاسخ گویان تهیه گردید. پس از تحلیل توصیفی و استنباطی، نتایج تحقیق نشان داد میانگین کل صلاحیت های سه گانه مورد بررسی، در حد زیاد و معنادار است. همچنین، در بعد صلاحیت های شخصی، تمامی گویه ها معنادار بود، ولی در دو بعد صلاحیت های تخصصی- حرفه ای، گویه های مربوط به استفاده از شیوه های مناسب تدریس، تهیه نقشه کار مناسب، اطلاعات به روز از نشریات و مقاله ها، به کارگیری کامپیوتر و نرم افزارهای مرتبط با مهارت آموزی و نیز، در بعد صلاحیت های اخلاقی- اعتقادی، گویه های همکاری با مشاوران مدارس، تلاش در ارتقاء و به روز نمودن دانش و مهارت خود و دیگران، مبادله دانش و اطلاعات حرفه ای، توجه به تفاوت ها و نیاز های فردی دانش آموزان، گزارش مسائل انضباطی دانش آموزان، مطالعه و رعایت بخش نامه ها، آیی ننامه ها و استانداردها، از دید پاسخ گویان در حد متوسط یا کمتر از متوسط بود.
آقای حبیب احمدی ارکمی،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده
خانم مینا احمدیان، دکتر مهدی سبحانی نژاد،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده
ابتداییترین اقدام برای بهبود کیفیت تفکر انتقادی دانشجویان، بالا بردن انگیزه استفاده از فکر کردن به عنوان کلیدیترین عامل کسب موفقیت در تحصیل و زندگی است؛ چرا که کسب مهارتهای درگیر در تفکر انتقادی در جریان برنامه درسی رسمی، به تنهایی نمیتواند ضامن معتبری برای پرورش این مهارتها و در نهایت، کاربست آن در موقعیتهای مختلف باشد. بنابراین، یکی از مؤثرترین اقدامات در این راستا، بهبود جنبههای نگرشی تفکر انتقادی، توجه به کارکرد برنامه درسی پنهان در آموزش عالی است که میتواند با اهداف برنامه درسی رسمی همسو نباشد. از این رو، مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، ضمن تبیین جایگاه برنامه درسی پنهان در آموزش عالی و بررسی نسبت آن با تفکر انتقادی، به تشریح سازوکار تأثیرگذاری و کاربستهای برنامه درسی پنهان آموزش عالی در جهت رشد تفکر انتقادی میپردازد. با توجه به کارکرد بیشتر برنامه درسی پنهان در آموزش عالی که به دلیل آزادی عمل برنامه درسی رسمی است، نسبت برنامه درسی پنهان با بعد نگرشی تفکر انتقادی و نیز توجه به برنامه درسی پنهان در تعلیم و تربیت آزاد در جهت ایجاد گرایش به تفکر انتقادی بحث شده است. در ادامه، برنامه درسی پنهان حاصل از روش تدریس دیالکتیکی به منظور رشد تفکر انتقادی فراگیران تشریح شده است.
مظهر بابایی،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر واکاوی جایگاه آموزشیِ هنر فیلم برای تشریح چگونگی حصول و تسهیل مفهوم آگاهی به عنوان یکی از لوازم تربیت است. این پژوهش از نوع کیفی و به روش توصیف و تحلیل مفهومی است. یافتهها نشان میدهد که با واکاوی فیلم میتوان استنباطها و استنتاجهایی بین فیلم و مخاطب در فرایند حصول و تحققِ عملیِ مقولهی «آگاهی» را به عنوان لازمه و پیامد فرایند تربیت انجام داد. با فرض این که فیلم مانند یک متن درسی است میتوان نتیجهی این تحلیل و نقادی فیلم را «آگاهی» در معنای التفات و نوعی دانستن جدید نامید. نوعی آگاهی که خود تسهیلکنندهی فرایند تربیت است و اگر محقق گردد یک نگرش، بینش و دیدگاه تلقی میشود و بر نوع تفکر و عمل یادگیرنده مؤثر واقع میشود. بدینسان، در نهایت میتوان روشی یا ابزاری برای تغییر، بهبود و تعمیق مفهوم تربیت پیشنهاد کرد.
کامران مالکپور لپری، علی دلاور،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آموزشهای دانشگاهی بر ایجاد پرورش روحیه کارآفرینی در بین دانشجویان و ارائه راهکارهایی برای ارتقاء آن است. روش پژوهش از نوع آمیخته است که دادههای آن در قسمت کمی با پرسشنامه محققساخته و در قسمت کیفی با روش مشاهده مشارکتی و فن مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری شده است. در بخش کمی 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی مشغول به تحصیل سال تحصیلی 94-1393 با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. در بخش کیفی با نمونهگیری هدفمند تعداد 15 نفر از اساتید دانشگاه به عنوان نمونه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافتهها حاکی از دارد که همه مؤلفههای کارآفرینی کمتر از حد وسط هستند. نتایج نشان میدهد که دورههای آموزشی بر پرورش روحیه کارآفرینی در دانشجویان تأثیر ندارند. در نهایت 5 مقوله تحول در نقش دانشگاهها (پذیرش نقش جدید)، بسترسازی، شبکهسازی، ارتقاء فعالیتهای دانشگاهی و تغییرات مدیریتی عمده برای بهبود کارآفرینی ارائه شد.
یاسر رضاپور میرصالح، عزت فتوحی اردکانی،
جلد 3، شماره 32 - ( 6-1395 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه محیط آموزشی-یادگیری و منبع کنترل تحصیلی در دانش آموزان مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی و شاهد بود. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود که در یک نمونه 506 نفری که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامههای اندازه گیری محیط آموزشی-یادگیری و منبع کنترل تحصیلی جمعآوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که فقط در بعد ادراک دانش آموز از یادگیری بین دانش آموزان تیزهوشان و شاهد (به نفع مدارس شاهد) تفاوت معنی دار وجود داشت و در مابقی ابعاد محیط آموزشی-یادگیری و همچنین منبع کنترل تحصیلی هیچ تفاوتی بین این سه مدرسه وجود نداشت. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مدارس تیزهوشانهیچ تفاوتی نتوانسته است در محیط آموزشی-یادگیری و منبع کنترل تحصیلی دانش آموزان ایجاد کند.
جعفر احمدی گل، حسن رستگارپور،
جلد 3، شماره 32 - ( 6-1395 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر الگوی طراحی آموزشی مریل و ا دی دی آی ای بر یادگیری و یادداری درس اپیدمیولوژی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 93-92 انجام شده است. روش تحقیق روش آزمایشی بوده کل جامعه آماری 98 نفر بودند که به طور تصادفی به سه کلاس 30 نفره برای انجام سه روش آموزشی(مریل، ا دی دی آ ای و سنتی) تقسیم شد. آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته استفاده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی(آزمونt) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که شامل نتایج زیر بود: میزان یادگیری و یادداری دانشجویانی که با الگوی طراحی آموزشی مریل و ا دی دی آ ای آموزش دیده بودند بیشتر از دانشجویان آموزش دیده با شیوه رایج کلاس درس بود. میزان زوال یادداری در آموزش از طریق دو الگوی گروه آزمایشی کمتر از شیوه سنتی است. بین میزان یادگیری و یادداری با دو الگوی طراحی رابطه معنیداری حاصل نشد.
رمضان برخورداری،
جلد 3، شماره 32 - ( 6-1395 )
چکیده
همچنان که در برخی اسناد تاریخی اشاره شده است، آموزش عالی به عنوان یک نهاد سابقه ای بیش از هشتصد سال دارد و در خلال این دوره تحولات مهمی را از سر گذرانده است. آموزش عالی در دوران مدرن تابعی از مدرنیته به عنوان یک جنبش فراگیر با ویژگی هایی چون اصالت علم، اصالت فرد، تولید انبوه، اصالت تکنیک و ... است. پدید آمدن چنین گرایش هایی در آموزش عالی مدرن در تقابل با ارزش هایی است که در ابتدا از نهادی چون آموزش عالی انتظار می رفته است. یکی از مهمترین اندیشمندانی که ویژگی انبوه ساز دوران مدرن را در پرتو اندیشه ای چون اصالت به چالش کشیده است فردریش ویلهلم نیچه اندیشمند قرن نوزدهم آلمانی است. در مقاله حاضر چشم انداز وی از موضوع فرهنگ انبوه و مساله اصالت تقریر شده است و نمودهای آن در آموزش عالی مدرن برشمرده شده است. بنا به رسالت دوگانه ای که از فیلسوف بر میشمارد یعنی فیلسوف به مثابه طبیب و فیلسوف به مثابه تندیسگر، در مقاله حاضر دستاوردهای وی به عنوان طبیب فرهنگ و تندیسگر فرهنگ در عرصه آموزش عالی مدرن استخراج و مورد بررسی قرار گرفته است. در عرصه نخست علائم بیماری آموزش عالی چون پذیرش انبوه، غلبه کمیّت در تمام ابعاد آموزش عالی، غلبه روش علمی به عنوان یگانه روش مقبول، غیاب جنبه زیبایی شناختی و.. شناسایی شده است و در جنبه تندیسگری اصلاح رویه های یاد شده مورد مورد بررسی قرار گرفته است.
سهیلا جلیلیان، احسان عظیم پور، فریبا جلیلیان،
جلد 3، شماره 32 - ( 6-1395 )
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر برنامۀ آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش توانایی حل مسأله و قضاوت اخلاقی در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی شهرستان اسلام آبادغرب انجام شد. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پایه سوم ابتدایی در سال تحصیلی 94-93 بود. برای این منظور 80 نفر از دانشآموزان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (40 نفر) و گواه (40 نفر) قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها ابتدا از پرسشنامه حل مسأله لانگ و کسیدی (1996) و آزمون قضاوت اخلاقی (MJT) استفاده شد. سپس برنامۀ آموزش فلسفه به کودکان در طی 12 جلسه برای گروه آزمایش اجرا گردید. در پایان دوره پرسشنامههای مذکور مجددأ توسط هر دو گروه تکمیل شد. مقایسه میانگین نمرههای توانایی حل مسأله و قضاوت اخلاقی در گروه آزمایش و گواه با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و تفاوت معناداری را نشان داد (001/0 >p )، به عبارتی اجرای برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر افزایش توانایی حل مسأله و رشد قضاوت اخلاقی دانشآموزان تأثیر مثبتی داشته است. همچنین، تأثیر آموزش فلسفه به کودکان بر افزایش حل مسأله و قضاوت اخلاقی بر حسب جنسیت معنادار نبود.
نگین برات دستجردی، خانم الهام یوسفی،
جلد 3، شماره 33 - ( 12-1395 )
چکیده
یکی از اهداف اصلی در آموزش مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات، پرورش مهارتهای تفکر انتقادی است. تفکر انتقادی برای زیستن اندیشمندانه و سازگاری با تغییرات و تحولات سریع اجتماعی ضروری است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات با میزان گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان آموزش از راه دور بود. روش پژوهش توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری دانشجویان پیام نور (آموزش از راه دور) شهر اصفهان بودند که 100 نفر آنها به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابراز گردآوری دادهها، پرسشنامه استفاده از ICT و پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا بود. یافتهها نشان داد میانگین نمرههای کل گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان 31/276 بود که نشاندهنده گرایش متزلزل است. همچنین میان میزان آشنایی با ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، اهداف علمی- پژوهشی و اهداف آگاهی از اخبار و اطلاعات با گرایش به تفکر انتقادی رابطه معناداری مشاهده شد.
آذر خزایی، محمدرضا نیلی احمدآبادی، ثریا خزائی، زهرا دریکوندی،
جلد 4، شماره 34 - ( 3-1396 )
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر آموزش مهارت ارتباطی از طریق چندرسانه ای بر عزت نفس دانش آموزان دختر کم شنوا صورت پذیرفته است. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان کمشنوا پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 30 نفر از دانش آموزان انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار جمعآوری دادهها در این پژوهش، پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت بود.گروه آزمایش طی هفت جلسه با استفاده از نرمافزار چندرسانهای محقق ساخته آموزش دیدند و گروه کنترل بهدور از متغیر مستقل نگاه داشته شد. بهمنظور بررسی تغییرات حاصله، ابتدا یک پیشآزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. پس از اجرای پیشآزمون، گروه آزمایش در معرض متغیر مستقل قرار گرفت و از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد. برای تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش از روشهای آماری در دو سطح توصیفی (شاخصهای مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیری) استفادهشده است. بهطورکلی نتایج بهدستآمده حاکی از این بود عزت نفس دانش آموزان از طریق آموزش مهارت های ارتباطی با استفاده از چندرسانه ای افزایش نشان داد.
فرهاد بلاش، آیت سعادت طلب،
جلد 4، شماره 35 - ( 6-1396 )
چکیده
در این مقاله سعی شدهاست نقش وجایگاه سواد اطلاعاتی بهعنوان یک ضرورت در بکارگیری موثر فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد بررسی قرار گیرد. روش تحلیل محتوای کیفی متون منتخب برای پاسخ به نیازهای اطلاعاتی و استنباطی موضوع مورد استفاده واقع شده است.یافته ها و نتایج حاکی از آنند که تحولات نوین مستلزم تغییرات اساسی در رسالتها وکارکردهای دانشگاهها و موسسات آموزش عالی میباشد. از آنجایی که تولید دانش و بسترسازی فضای دانشی از اهم رسالتهای دانشگاهها است. این امر نیازمند آگاهی و دسترسی به آخرین یافتههای علمی در حوزه علوم و فناوری میباشد. فناوری اطلاعات و ارتباطات این فرایند را تسهیل نمودهاست. اما آنچه اساسی است توانمند ساختن کاربران آموزش عالی برای ورود به محیطهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات میباشد که از این طریق مخاطبان آموزش عالی میتوانند از اطلاعات موجود در چنین محیطی به طور موثر، کارا و خلاق استفاده نماید. این مهم امکان پذیر نیست مگر اینکه به نقش و جایگاه سواداطلاعاتی بهعنوان یک ضرورت و مقوله اساسی برای بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش عالی نگریسته شود.
مریم جناب زاده رودباری، فهیمه انصاریان، عزت اله نادری،
جلد 5، شماره 36 - ( 6-1397 )
چکیده
هدف ازپژوهدف پژوهش حاضربررسی میزان اعتمادپذیری برنامه آموزش فلسفه(p4c)،درفعالیتهای پرورشی به منظورکاهش احساس نیازبه بیان کلامیوبیان فیزیکی خشم دردانش آموزان پسر یایه اول مقطع متوسطه مدارس منطقه 14شهرتهران بوده است.پژوهش ازنوع تحقیقات کاربردی وبه روش نیمه تجربی با طرح تحقیق آزمون مقدماتی ونهایی باگروه شاهد بدون استفاده ازگزینش تصادفی انجام شد.جامعه آماری پژوهش،کلیه دانش آموزان پسرپایه اول مقطع متوسطه دوره دوم منطقه14 مشغول به تحصیل، درسال 1393-1394،که تعداد 2994 نفربودند.حجم نمونه آماری60 نفرازدانش آموزان که دردوگروه30 نفری تجربی وگواه به صورت غیرتصادفی قرار گرفتند.پس ازبرگزاری دوره آموزش(p4c)، به منظورجمع آوری داده ها ازپرسشنامه بیان حالت هیجانی وصفت شخصیتی خشم اسپیلبرگر2(STAXI-2)وبرای تجزیه وتحلیل داده هاعلاوه برآمارتوصیفی ازآزمون تحلیل کوواریانس،بااستفاده از نرم افزار SPSSاستفاده شد.یافته های حاصل ازاین تحقیق،به سوال کلی که آیا اجرای برنامه آموزش فلسفه برای کودک درفعالیتهای پرورشی برکاهش احساس نیاز به بیان کلامی وبیان فیزیکی خشم دردانش آموزان پسرمقطع متوسطه تأثیر دارد یاخیر،پاسخ داده وتأیید نموده.
حسین نجفی،
جلد 5، شماره 36 - ( 6-1397 )
چکیده
از آنجایی که هدف اصلی تحقیق، فراتحلیل مطالعات اثربخشی رویکرد یادگیری ترکیبی بر بهبود عملکرد تحصیلی در ایران بود، لذا برای انجام تحقیق، از روش شناسی فراتحلیل مبتنی بر برآورد اندازه اثر رابطه بین یادگیری ترکیبی و بهبود عملکرد تحصیلی استفاده شد. از بین جامعه آماری تحقیق در بازه زمانی 1389 تا 1396، تعداد 211 مورد تحقیق یافت شد که از این تعداد، براساس روش نمونهگیری غیراحتمالی هدفمند مبتنی بر دو معیار« تحقیقات میدانی و ملاک های درون تحلیلی»، 20 سند پژوهشی به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. برای تحلیل داده های اولیه تحقیق، با استفاده از نرم افزارSPSS19، از چک لیست فراتحلیل مبتنی بر روش ساختاریافته و برای تفسیر نتایج نهایی تحقیق نیز، از مدل کوهنی استفاده شد. نتیجه نهایی تحقیق نیز نشان داد که بین یادگیری ترکیبی و بهبود عملکرد تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد؛ چرا که میزان اندازه اثر واقعی به دست آمده در باب رابطه بین یادگیری ترکیبی و بهبود عملکرد تحصیلی684/0 بوده که این مقدار، براساس مدل تفسیر کوهنی، بالاتر از حد متوسط(5/0) بوده که این امر نشان از تایید تاثیرات واقعی رویکرد یادگیری ترکیبی بر بهبود عملکرد تحصیلی دارد. به عبارتی، نتیجه نهایی تحقیق نشان داد، اگر ابعاد، مولفه ها و شاخص های تشکیل دهنده یادگیری ترکیبی، به خوبی نیازسنجی، طراحی، اجرا، ارزشیابی و بازخورد بگیرند؛ می تواند به عنوان یک رویکرد منطقی و منعطف، بر بهبود عملکرد تحصیلی یادگیرندگان تاثیر فراوان داشته باشد.
محمدجواد لیاقتدار، نعمت الله اکبری، سمیه احمدخواه، میلاد جوانمردی،
جلد 5، شماره 37 - ( 8-1397 )
چکیده
رشد چشمگیر حضور زنان در سطوح مختلف آموزش عالی در ایران و افزایش پذیرش دانشجویان دختر در دانشگاهها به بیش از 60 درصد و بالاتر از آن در دهه گذشته، موضوعی است که توجه بسیاری از صاحبنظران رشتههای مختلف را به خود معطوف نموده است. برخی پیداش این پدیده را مثبت و آن را یک فرصت برای توسعه جامعه تلقی نموده و در مقابل عدهای با بیان پیامدهای منفی، آن را مقدمهای برای بحران در آینده میدانند. هدف این پژوهش بررسی پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و آموزشی این پدیده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری را اساتید و دانشجویان دانشگاههای اصفهان، صنعتی اصفهان و هنر تشکیل دادهاند. در این پژوهش از روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم استفاده شده است. حجم نمونه به دست آمده برای اساتید 150 و برای دانشجویان 316 نفر بود. دادهها با استفاده از پرسشنامه محققساخته جمعآوری گردید. روایی پرسشنامه مورد تأیید پنج نفر از اساتید قرار گرفت و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ بررسی و 91/0 محاسبه شد و سپس تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که افزایش میزان قبولی دختران از نظر اساتید و دانشجویان بر پیدایش هر سه پیامد فرهنگی، اجتماعی و آموزشی بیش از حد متوسط تاثیر داشته و در سطح خطای 05/0 معنادار است. بهعلاوه، از نظر اساتید میانگین پیامدهای فرهنگی و اجتماعی و از نظر دانشجویان میانگین پیامدهای آموزشی بالاتر بود. در پایان با توجه به نکات مثبت و منفی افزایش ورودیهای دختر توصیه میشود که زمینهای برای افزایش آگاهی دختران نسبت به موقعیتهای زندگی فراهم گردد تا درپی آن تصمیمات مناسبتری اتخاذ کنند.
عباس عباس پور، کیوان مرادی،
جلد 6، شماره 38 - ( 1-1398 )
چکیده
تحلیل سیاست آموزشی همواره یکی از مهمترین عوامل حرکت کشورها به سمت آرمانهای دموکراتیک مانند، فرصتهای آموزشی عادلانه و حقوق مدنی بوده است. جامعه شناسی سیاست به مثابه سنتی در تحلیل سیاست آموزشی، نگاه بیبدیلی را برای تحلیل مسائل سیاستی در حوزه آموزش ارائه کرده است. با وجود اهمیت چنین رویکردی، شواهد علمی مبنی بر سمت و سوی مطالعات سیاستی در زمینه جامعه شناسی سیاست در ایران باشد، در دسترس نیست. لذا، این نوشتار با توجه به غنی نبودن پیشینه علمی مربوط به جامعه شناسی سیاست به زبان فارسی، در پی تشریح این سنت پژوهشی است. بر همین اساس، ارائه مفروضات کلیدی جامعهشناسی سیاست و طرح دیرینه شناسی سیاست به مثابه یکی از روشهای مطرح در این سنت پژوهشی، در این نوشتار پیگیری شده است. روش پژوهش این نوشتار، توصیفی- تحلیلی و از نوع اسنادی است. این مطالعه نشان داده است که جامعه شناسی سیاست بر هفت مفروضه کلیدی استوار است. ارزش محوری، نگاه سیاسی و تاریخی، مطالعه چند رشته ای، هم آرایی، مطالعه گفتمان و پژوهش کیفی از جمله این مفروضات هستند. این نوشتار همچنین به این موضوع پرداخته است که پژوهشگران به چه نحو باید از دیرینه شناسی سیاست برای تحلیل سیاستهای آموزشی استفاده کنند.