جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای فلسفه برای کودکان

مسلم قبادیان،
جلد 2، شماره 30 - ( 1-1394 )
چکیده

هدف از انجام دادن این پژوهش، بررسی نقش برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پایه پنجم مدارس ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 94-1393 است. این تحقیق، از نوع کاربردی است و شیوه  انجام گرفتن آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان پایه پنجم مقطع ابتدایی شهر خرم آباد تشکیل داده است. در این پژوهش، بر اساس سه تحقیق مشابه، تعداد 60 نفر به عنوان حجم نمونه اتنخاب شد، 30 نفر در گروه گواه و 30 نفر درگروه آزمایشی. این تعداد، به صورت تصادفی در هر یک از گروه ها قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس مهارت های اجتماعی متسون بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده های گرد آوری شده، از آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس) استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی های آماری نشان داد که برنامه آموزش فلسفه، بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان کلاس پنجم تأثیر داشته است.


مریم جناب زاده رودباری، فهیمه انصاریان، عزت اله نادری،
جلد 5، شماره 36 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف ازپژوهدف پژوهش حاضربررسی میزان اعتمادپذیری برنامه آموزش فلسفه(p4c)،درفعالیتهای پرورشی به  منظورکاهش احساس نیازبه بیان کلامیوبیان فیزیکی خشم دردانش آموزان پسر یایه اول مقطع متوسطه مدارس منطقه 14شهرتهران بوده است.پژوهش ازنوع تحقیقات کاربردی وبه روش نیمه تجربی با طرح تحقیق آزمون مقدماتی ونهایی باگروه شاهد بدون استفاده ازگزینش تصادفی انجام شد.جامعه آماری پژوهش،کلیه دانش آموزان پسرپایه اول مقطع متوسطه دوره دوم منطقه14 مشغول به تحصیل، درسال 1393-1394،که تعداد 2994 نفربودند.حجم نمونه آماری60 نفرازدانش آموزان که دردوگروه30 نفری تجربی وگواه به صورت غیرتصادفی قرار گرفتند.پس ازبرگزاری دوره آموزش(p4c)، به منظورجمع آوری داده ها ازپرسشنامه بیان حالت هیجانی وصفت شخصیتی خشم اسپیلبرگر2(STAXI-2)وبرای تجزیه وتحلیل داده هاعلاوه برآمارتوصیفی ازآزمون تحلیل کوواریانس،بااستفاده از نرم افزار       SPSSاستفاده شد.یافته های حاصل ازاین تحقیق،به سوال کلی که آیا اجرای برنامه آموزش فلسفه برای کودک درفعالیتهای پرورشی برکاهش احساس نیاز به بیان کلامی وبیان فیزیکی خشم دردانش آموزان پسرمقطع متوسطه تأثیر دارد یاخیر،پاسخ داده وتأیید نموده.


فرشته سالمی، دکتر آیت سعادت طلب، دکتر علیرضا ملازاده،
جلد 15، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان بر تفکر انتقادی، خودکارآمدی تحصیلی و رشد معنوی دانش‌آموزان دختر 10 تا 13 ساله انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شبه آزمایشی با طرح پیش‌­آزمون و پس‌­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش­آموزان دختر 10 تا 13 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود که تعداد 32 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه‌­گیری در دسترس انتخاب شدند. از این تعداد 16 نفر در گروه آزمایش و 16 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی گنجانده شدند. برای جمع‌­آوری داده‌­ها از پرسشنامه تفکر­انتقادی ریکتس (2003)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999) و پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها از طریق آمار استنباطی آزمون کوواریانس و نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته‌­های این پژوهش نشان داد که آموزش فلسفه برای کودکان با توجه به اندازه اثر (617/0) بر تفکر انتقادی و مؤلفه­‌های آن و اثر (706/0) برخودکارآمدی تحصیلی و مؤلفه‌­های آن و اندازه اثر (657/0) بر هوش معنوی و مؤلفه‌­های آن تأثیر معنی‌داری دارد. بنابراین می‌ توان نتیجه گرفت که آموزش فلسفه برای کودکان با تقویت مهارت­‌های تفکر و توسعه آگاهی‌­های درونی باعث بهبود و تقویت مهارت­ تفکر انتقادی، خودکارآمدی­‌تحصیلی و رشد معنوی در دانش‌­آموزان می­‌شود.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه پژوهش‌های تربیتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb