جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای مدرسه

کیوان مرادی، سیده سارا شفیعی،
جلد 3، شماره 33 - ( 12-1395 )
چکیده

مواجهه با چالش­های نوین حوزه­ی تعلیم و تربیت، مستلزم آمادگی مستمر نهاد مدرسه در مسیر تبدیل‌شدن به سازمانی چابک و منعطف برای پاسخ­گویی به فرصت­هاست. با توجه به نقش حیاتی سرمایه­های انسانی بر چابکی سازمان، هدف پژوهش حاضر باز پژوهشی نقش سرمایه­های ­انسانی معلمان و مدیران در چابک­سازی مدارس متوسطه شهر تهران بوده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از جهت شیو­ه­ی گردآوری داده­ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه­ی آماری شامل کلیه مدارس متوسطه پسرانه دولتی و غیردولتی شهر تهران بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 79 مدرسه به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه­گیری در این پژوهش از نوع خوشه­ای چند مرحله­ای بوده است. جهت گردآوری داده­ها از پرسشنامه چابکی مدارس (محقق ­ساخته) و سرمایه انسانی نادری (1394) استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای چابکی مدارس «804/0» و سرمایه انسانی «853/0» ارزیابی شد. به‌منظور تجزیه‌وتحلیل داده­ها از آزمون­های همبستگی پیرسون و مدل­یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، سرمایه­های انسانی معلمان و مدیران با چابکی مدارس رابطه­ی مثبت و معناداری دارد. نتیجه اینکه، بهبود سرمایه­های انسانی مدیران آموزشی و معلمان منجر به بهبود قابلیت­های چابکی مدارس می­شود.


زهرا قنبری، علیرضا بهرامی، مهدی مولایی یساولی، مریم قنبری، زهرا آژیر،
جلد 5، شماره 36 - ( 6-1397 )
چکیده

ورزش و فعالیت بدنی یکی از بخش‌های مهم نظام تعلیم و تربیت است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه شادکامی، عزت‌نفس و اضطراب دانش­آموزان مدارس با و بدون طرح المپیاد ورزشی درون­مدرسه‌ای است. روش پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه پژوهش شامل دانش­آموزان دختر شهر اراک که در سال تحصیلی 95-1394 در مقطع متوسطه دوم مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می­دادند. از بین آنها 60 نفر از دانش­آموزان مدارس مجری طرح المپیاد ورزشی درون­مدرسه ای و 60 نفر از بین دانش­آموزان مدارسی که مجری این طرح نبودند به روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه شادکامی آکسفورد، پرسشنامه اضطراب کتل ، پرسشنامه عزت‌نفس کوپر اسمیت بود. داده ها بوسیله آزمون تی مستقل به کمک نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 تحلیل شد. یافته­ها نشان داد شادکامی و عزت نفس دانش­آموزان مدارس مجری طرح المپیاد ورزشی در سطح اطمینان 0.95 بالاتر از دانش­آموزان مدارسی بود که مجری طرح نبودند ولی بین اضطراب دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد دانش­آموزان مدارسی که مجری طرح المپیاد ورزشی درون مدرسه­ای بودند شادکامی و عزت نفس بالاتری نسبت به دانش­آموزان مدارسی که مجری این طرح نبودند، داشتند لذا پیشنهاد می‌شود به منظور افزایش نشاط، شادابی و عزت‌نفس دانش­آموزان این طرح در همه‌ی مدارس اجرا شود.


مینا محبی، میرمحمود میرنسب،
جلد 5، شماره 37 - ( 8-1397 )
چکیده

 قلدری و قربانی شدن در مدارس کشورهای جهان مسأله شایعی شده است. نظریه کنترل اجتماعی و الگوی رشد اجتماعی در مورد پیوند دانش‌آموزان به مدرسه به دیدگاه‌هایی اشاره کرده و بر نقش حفاظت‌کنندگی پیوند با مدرسه در برابر رفتارهای مغایر با هنجارهای مدرسه همچون قلدری تأکید دارند؛ با این حال اطلاعات کمی ‌در مورد چگونگی و سازوکار حفاظت‌کنندگی پیوند با مدرسه در برابر پدیده قلدری وجود دارد. پژوهش حاضر، ارتباط و نقش حفاظت‌کنندگی پیوند با مدرسه را از منظر پژوهش‌های مبتنی بر دو دیدگاه مطرح (نظریه‌های کنترل اجتماعی و الگوی رشد اجتماعی) بر پدیده قلدری، بررسی کرده است. این پژوهش به روش مرور تاریخچه انجام شد. همچنین، پایگاه‌های اطلاعاتیEric, Google Scholar, PubFacts, PubMed, Sage, Science Direct, Springer  برای جستجوی منابع استفاده شدند. نتایج پژوهش حاضر در زمینه سازه پیوند با مدرسه و ارتباط آن با پدیده قلدری، سازوکار حفاظت‌کنندگی آن در برابر خطر قلدری و قربانی شدن و راهکارهایی برای گروه‌های واجد رفتارهای قلدری با هدف افزایش پیوند با مدرسه آن‌ها، بینش‌هایی را فراهم کرده است. همچنین، محدودیت‌های پژوهش و پیشنهادهای آتی بحث شده است.


جواد پورکریمی، وکیل آژیده، ایت قدوسی نژاد،
جلد 6، شماره 38 - ( 1-1398 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر مشخص کردن نقش جو مدرسه و شیوه­های مدیریت کلاسی در پیش بینی اهمال کاری معلمان می‌باشد. این پژوهش به جهت هدف کاریردی و به جهت نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی بوده که به صورت همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه معلمان مرد و زن دبیرستان‌های شهرستان دهدشت که تعداد 216 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه­گیری طبقه‌ای و بعه صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها شامل پرسشنامه‌ی شیوه­های مدیریت کلاسی مارتین و بالدوین(1998)، پرسشنامه جوسازمانی هالپین و کرافت(1963) و مقیاس اهمال‌کاری سازمانی صفاری‌نیا و امیرخانی(1390) بودند. یافته ها نشان داد که بین شیوه‌های مدیریت کلاس درس و اهمال‌کاری معلمان رابطه معنی‌داری وجود ندارد(0.06، 0.04 - ،06/0r=)، بین جو مدرسه و اهمال‌کاری معلمان همبستگی منفی و معنی‌داری وجود دارد(p<0.01،29/0- r=)، جو مدرسه نیز در پیش بینی اهمال­کاری معلمان نقش موثری را ایفا می­نماید و ضریب بتای منفی و معناداری دارد(، p<0.001،31/0- = β). بر اساس یافته­ها می‌توان نتیجه گرفت که اهمال‌کاری معلمان را می توان بر اساس ادراک آنان از جو مدرسه پیش‌بینی کرد. منفی بودن ضریب رگرسیون نشان‌دهنده‌ی آن است که بالا بودن نمرات ادراک معلمان از جو مدرسه منجر به نمرات پایین اهمال‌کاری آنان خواهد شد و پایین بودن نمرات ادراک از جو مدرسه، اهمال‌کاری بالا را به همراه دارد.


علی ستاری،
جلد 7، شماره 40 - ( 1-1399 )
چکیده

جلال آل احمد از منظر یک مدیر به مسائل تربیتی مدرسه و اجتماع توأم با هم نظر افکنده و به دنبال آن بوده تا مشکلات اجتماع و مدرسه را در ارتباط با یکدیگر و از درون مدرسه حل کند. مقاله در صدد است به کاوش در افکار او در داستان مدیر مدرسه در حل مسائل اجتماع از درون مدرسه بپردازد. به این منظور از روش توصیفی تحلیلی استفاده شد. نتایج نشان داد در حوزه تفکر، عناصر خدا باوری، آخرت‌گرایی و روحیات مذهبی، سبک مدیریت آل احمد در مدرسه را متاثر ساخته است. معرفت‌شناسی جلال آل احمد در نگاهش به مسائل عینی و واقعی مدرسه و اجتماع پیرامون آن، یادآور رئالیسم اجتماعی است که با چاشنی رویکرد انتقادی وی در می‌آمیزد. نگاه او به انسان از دو منظر انسان موجود و انسان مطلوب قابل تبیین است. انسان موجود دچار بی‌هدفی شده و یا در مسیر هدفی که دنبال می‌کند، هویت اصیل خود را از دست داده و نیازمند اصلاح است. انسان مطلوب از نظر او کوشا، خواهان تغییر و معطوف به کشف خود همراه با تمایل به احیاء سنت‌های بومی است. مولفه‌های ارزشی شامل گرایش به وجدان، مسئولیت‌پذیری، منزه‌طلبی و سنت‌گرایی است که در اداره مدرسه تبلور می‌یابد. در سایه طرز فکرهای یاد شده، هدف کلی او برقراری رابطه میان سنت و تجدد و اصلاح اجتماع از طریق اجتماع کوچک مدرسه است. برای رسیدن به هدف یاد شده، وی بر محتواهای درسی برانگیزاننده و مبتنی بر رفع مسائل و نیازهای اجتماع و روش‌های تدریس کاربردی از جمله استفاده از روش کاردستی، نمایش فیلم، برگزاری نمایش و انجام ورزش تاکید می‌کند که در آن ارزشیابی آموزشی به صورت مستمر و خارج از چهارچوب مقطعی انجام می‌شود.

عزت اله فولادی، عزیزالله تاجیک اسمعیلی، عبدالرحیم کسایی اصفهانی، کیانوش زهراکار،
جلد 7، شماره 41 - ( 8-1399 )
چکیده

در طول قرن گذشته، نقش مشاوران مدرسه در کمک به دانش‌آموزان و بهبود فضای روانی/اجتماعی مدرسه، توسعه یافته است تا بیانگر چهرۀ درحال تغییر جامعه، نیاز دانش‌آموزان و پاسخ به مطالبۀ اجتماعی باشد. هدف این پژوهش، استخراج و تدوین استانداردهای ملی مشاوره مدرسه بر مبنای اسناد تحولی‌ملی(و متون حرفه‌ای مشاوره) بود و از روش کیفی تحلیل و تلفیق مضمون استفاده گردید. استانداردهای مشاوره مدرسه پس از استخراج مضامین، در ده عنوان تدوین و توسط 25 متخصص(متشکل از سه گروه) اعتبار آن‌ها و روایی محتوایی بر مبنای روایی خبرگانی(76/.) تأیید گردید. بنابراین، یافته‌های پژوهش ضمن تأیید ده استاندارد ملی- با عناوین برنامۀ مشاورۀ مدرسه؛ مشاورۀ مدرسه وشایستگی‌های دانش‌آ‌‌موز؛ رشد و توسعه انسانی؛ نظریه‌ها و فنون مشاوره؛ عدالت، انصاف و تنوع؛ رهبری و جوّ مدرسه؛ همکاری با خانواده و جامعه؛ منابع و فناوری اطلاعات؛ سنجش دانش‌آموزی؛ اخلاق، دفاع و هویت حرفهای- به تبیین تربیت مشاوران مدرسه و رشد شایستگی‌های‌ تحصیلی، شخصی/اجتماعی و معنوی دانشآموزان کمک می‌کند. این استانداردها، مشاوران را در طرح‌ریزی و اجرا برنامه‌شان، یاری می‌دهد. مشاورۀ مدرسه در ایران با توجه به جایگاه‌ مناسب در اسناد تحولی و تأکید بر حضور مشاوران تحول‌ساز در تمام مدارس، در سایه وفاداری علمی، قانونی و اجرایی، زمینه توسعه حداکثری را دارد.

فریبا خوشبخت، مهدی محمدی، رضا ناصری جهرمی، فاطمه میرغفاری، مریم صفری، فائزه روستا، سولماز خادمی،
جلد 8، شماره 42 - ( 1-1400 )
چکیده

به دلیل همه‌گیری ویروس کرونا، اکثریت دانش‌آموزان در بیش از 150 کشور با تعطیلی مدارس در کشورشان روبرو شدند و این موضوع والدین را با شرایط پیش‌بینی نشده و تغییر نوع آموزش فرزندانشان مواجه ساخت. هدف از این پژوهش ارزیابی نگرش سلامت محور والدین دانش‌آموزان ابتدایی به بازگشایی مدارس در بحران کرونا بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری شامل تمامی والدین دانش‌آموزان ابتدایی شهر شیراز بوده است. تعداد 195 نفر از والدین با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای مرحله‌ای انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات، پرسشنامه مجتمع آموزشی اوکفیلد بوده است. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های تک نمونه‌ای ویل کاکسون و فریدمن تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد والدین نسبت به شرکت فرزندانشان در کلاس‌های حضوری نگرش منفی اما نسبت به امکان حمایت از آموزش فرزندان خود، تضمین سلامت و امنیت فرزندشان و کارکنان مدرسه و الزام فرزندشان به استفاده از ماسک در حالی که قادر به حفظ فاصله اجتماعی با یکدیگر نیستند نگرش مثبتی داشتند. در نهایت اینکه والدین تمایل به آموزش غیرحضوری کودکان خود، با هدف تامین سلامت آنان و محافظت آنان در برابر بیماری کرونا، دارند. حتی با نحوه ترکیبی آموزش مجازی و غیر مجازی یا تقسیم دانش‌آموزان به گروه‌های کوچک و حضور در روزهای متفاوت در کلاس درس نیز موافق نیستند. 

زهرا حجازی، مصطفی قادری، علیرضا صادقی، پروین صمدی، زهرا نیکنام،
جلد 8، شماره 42 - ( 1-1400 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، استخراج مؤلفه‌ها و کنشگران برنامه درسی تربیت جنسی خانه – مدرسه است. روش تحقیق، سنتز آثار پژوهشی مرتبط در بازه‌های زمانی 2010 تا 2020 برگرفته از پایگاه‌های اطلاعاتی است. تعداد 376پژوهش علمی شناسایی و پس از بررسی‌های لازم، 19پژوهش  به مرحله نخست سنتز وارد شدند که با استفاده از روش سنتزپژوهی ساسکویس، هان و رودلا ترکیبی بهینه از نتایج آن‌ها ارایه گردید. استفاده از ارزیاب برای کدگذاری مجدد یافته‌ها، بیان شفاف آنچه انجام شده است و وجود شاخص های معین و قابل دفاع برای انتخاب مطالعات ورودی، جهت ارتقاء اعتبار پژوهش استفاده گردید. طبق یافته‌های حاصل، در برنامه درسی تربیت جنسی خانه- مدرسه مقوله‌های 12 گانه شناسایی گردید؛  شریان حیاتی سلامت و بهداشت؛ تعرض تا تجاوز: از پیشگیری تا درمان؛  رشد، نمو و بالیدگی انسان در چرخه عمر؛ شبکه ارتباطی انسانی: من به توان ما؛ مهارت‌های بهزیستن؛ ارزش‌مداری و نقش‌آفرینی معنویت؛  فعل جنسی؛ کیستی جنسی و جنسیت؛  شاهراه اطلاعاتی- رسانه‌ای؛ همدلی و همیاری سازمانی؛ حق در ترازوی عدالت و بازتاب هنجارهای فرهنگی- اجتماعی. از میان کنشگران برنامه درسی جهت سهم بری از مشارکت در برنامه درسی مذکور، به ترتیب معلم،  والدین، دانش آموزان و سپس متخصصان و علمای دینی شناسایی شدند.

محبوبه سلیمان پورعمران،
جلد 9، شماره 43 - ( 10-1400 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی فرصت های برابر آموزشی با کیفیت زندگی مدرسه ای و احساس تعلق به مدرسه با نقش میانجی فرهنگ مدرسه در بین دبیران مدارس راهنمایی دخترانه شیروان انجام شد. نوع پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و  جامعه آماری شامل کلیه ی دبیران مدارس دخترانه شهر شیروان  به تعداذ 291 نفر بود که تعداد 165 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش چهار پرسشنامه استاندارد فرصت­های برابر آموزشی(جوانمرد، ۱۳۹۳)؛ پرسشنامه کیفیت زندگی مدرسه ویلیامز و باتن(1981)؛ پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (بری، بتی و وات 2004) و پرسشنامه فرهنگ مدرسه الکساندر و ساد ( 1997) بود که روایی صوری و محتوایی حاصل شد و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ برای فرصت های برابر آموزشی 8126/0، برای کیفیت زندگی مدرسه 8786/0، برای احساس تعلق به مدرسه 8271/0 و فرهنگ مدرسه 8321/0 بدست آمد. روش تجزیه داده ها، آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون توزیع نرمال کلوموگروف اسمرینوف، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون خطی و معادلات ساختاری) با استفاده از بسته نرم افزاریSPSS نسخه 19 و لیزرل 18 بود.  نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای فرصت­های برابر آموزشی و فرهنگ مدرسه و کیفیت زندگی مدرسه­ای رابطه­ای معنی­دار وجود داشته و به ترتیب ضریب همبستگی بین فرصت­های برابری آموزشی و کیفیت زندگی مدرسه­ای برابر 237/0، ضریب همبستگی بین فرصت­های برابر آموزشی و فرهنگ مدرسه برابر 212/0 و ضریب همبستگی بین فرهنگ مدرسه و کیفیت زندگی مدرسه­ای برابر 379/0 است. بین متغیرهای فرصت­های برابر آموزشی و فرهنگ مدرسه و احساس تعلق به مدرسه رابط­ ای معنی­دار وجود داشته و به ترتیب ضریب همبستگی بین فرصت­های برابری آموزشی و احساس تعلق به مدرسه برابر 403/0، ضریب همبستگی بین فرصت­های برابر آموزشی و فرهنگ مدرسه برابر 212/0 و ضریب همبستگی بین فرهنگ مدرسه و احساس تعلق به مدرسه برابر 280/0 است. در مجموع این دو متغیر در گام دوم توانستند 19/74 درصد از واریانس احساس تعلق به مدرسه را بطور تعدیلی تبیین نمایند. به این ترتیب میانجی بودن نقش فرهنگ مدرسه تایید می­گردد.

عادل زاهد بابلان، غفار کریمیان پور،
جلد 9، شماره 43 - ( 10-1400 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف رابطه بین نگرش به مدرسه و پیوند با مدرسه با نقش میانجی امید به تحصیل انجام گرفت. روش اجرای پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به روش معادلات ساختاری (SEM) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش‌‏آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهرستان ثلاث باباجانی بود که با توجه به جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه‏‌گیری خوشه‌‏ای چندمرحله‏‌ای تعداد 200 نفر به نوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع‌‏آوری داده‌‏ها از پرسشنامه نگرش به مدرسه کوچ و سیکل (2003)، پرسشنامه پیوند با مدرسه رضایی شریف (1389) و پرسشنامه امید به تحصیل خرمایی و کمری (1396) استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده‌‏ها نشان داد نگرش به مدرسه بر پیوند با مدرسه اثر مستقیم دارد (44/0=β)، امید به تحصیل بر پیوند با مدرسه اثر مستقیم دارد (49/0=β)، ، نگرش به مدرسه بر امید به تحصیل اثر مستقیم دارد (59/0=β) و نگرش به مدرسه بر پیوند با مدرسه از طریق امید به تحصیل اثر غیر مستقیم دارد (28/0=β).
 
علی باز قلی زاده، علیرضا قاسمی زاد، پری مشایخ،
جلد 9، شماره 43 - ( 10-1400 )
چکیده

هدف اصلی این پژوهش شناسایی مولفه‌های مهم و اساسی مدیریت مدرسه محور در تراز جمهوری اسلامی ایران بوده است. روش پژوهش حاضر کیفی به شیوه تحلیل مضمون با روش آتراید اسنرلینگ است. برای دستیابی به اطلاعات و توصیفی اجمالی از تجارب و ادراک متخصصان، خبرگان و مجریان از مصاحبه‌های نیمه ساختارمند استفاده شد. دراین پژوهش از راهبرد سه سویه‌سازی به طور جامع و دقیق بهره‌گیری شد و به منظور انجام مصاحبه نیمه‌ساختارمند از روش نمونه‌گیری هدفمند «رویکرد افرادکلیدی» استفاده گردید و نمونه‌گیری  با روش « گلوله برفی» تاحد اشباع نظری استمرار یافت. درهمین راستا با تعداد 23 نفر از اساتید دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1399، پژوهشگران حوزه علوم تربیتی و مدیران با تجربه مدارس دوره ابتدایی و مدیران دبیرستان‌ها و هنرستان‌های دوره متوسطه که دارای مدرک تحصیلی دکترا و کارشناسی ارشد ( 15 نفر دکترا و 8 نفر کارشناسی ارشد) در رشته های مرتبط بودند مصاحبه انجام شد تا امکان تکامل هرچه بیشتر پژوهش فراهم آید. اعتباریابی این پژوهش به عنوان یک پارادایم کیفی برپایه چهارمعیار: قابلیت اعتبار(باورپذیری)، بی طرفی(تأئیدپذیری)، قابلیت اطمینان(سازگاری)، و قابلیت کاربرد(انتقال پذیری) درنظرگرفته شد. براساس یافته های پژوهش، برای مضمون فراگیر (مدیریت مدرسه محور در تراز جمهوری اسلامی ایران) تعداد یازده مضمون سازمان‌دهنده تحت عناوین: رویکرد دموکراتیک ستاد (وزارت)، اشتراک‌پذیری، تشکل‌های راهبردی، چشم‌انداز مدرسه، چشم‌انداز دانش‌آموزی، تکریم کارکنان، حرفه‌مندی و تخصص‌گرایی، نقش‌پذیری اولیا، نقش‌پذیری سازمان‌ها، مؤسسات و ..، محاسبه‌پذیری و پایش فراگیر، و انحرافات و بیراهه‌ها و تعداد شصت و دو مضمون پایه شناسایی گردید.

خانم فاطمه ازادی ده بیدی، دکتر فرهاد خرمائی،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه­ی صفات منشی با رفتارهای آسیب­زای تحصیلی و رفتارهای مدنی تحصیلی با واسطه­گری ادراک جو اخلاقی مدرسه انجام شد. به این منظور 671 دانش­آموز دوره متوسطه اول و دوم شهر شیراز (293 پسر و 378 دختر) با استفاده از روش نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای چند مرحله­ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع­آوری اطلاعات از مقیاس­­های جو اخلاقی مدرسه شولت و همکاران (2002)، صفات منشی خرمائی و قائمی (1396)، رفتارهای مدنی تحصیلی گل­پرور (1389) و رفتارهای آسیب­زای تحصیلی کشکولی (1395) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از روش مدل­یابی معادلات ساختاری در نرم افزارAMOS21  استفاده شد.  نتایج تحلیل داده­ها نشان داد که مدل با داده­های پژوهش برازش مناسبی دارد. این نتایج رابطه معنی  دار صفات منشی با رفتارهای آسیب­زای تحصیلی و رفتارهای مدنی تحصیلی  و جو اخلاقی مدرسه با رفتارهای آسیب­زای تحصیلی و رفتارهای مدنی تحصیلی را مورد تایید قرار داد. همچنین، نقش واسطه گری جو اخلاقی مدرسه در رابطه بین صفات منشی و رفتارهای آسیب­زای تحصیلی و همچنین رفتارهای مدنی تحصیلی نیز مورد تایید قرار گرفت. در مجموع، نتایج این تحقیق نشان می­دهد که صفات منشی با اثرگذاری بر درک جو اخلاقی مدرسه می­تواند منجر به کاهش رفتارهای آسیب­زای تحصیلی  و افزایش رفتارهای مدنی تحصیلی شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه پژوهش‌های تربیتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb