11 نتیجه برای حسن زاده
محمد حسن زاده، سکینه علیپور ایرانق، فاطمه زندیان،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش به دنبال تبیین رابطهی سرمایه اجتماعی و تسهیم دانش در مراکز ملی اطلاعات است.
روش: روش مورد استفاده در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات، پیمایشی است. ابزار گردآوری دادهها، شامل دو پرسشنامه و یک سیاهه ارزیابی است. روش نمونهگیری، تصادفی طبقه ای است و از روشهای آماری توصیفی و تحلیلی برای پاسخ به پرسشهای پژوهش و آزمون فرضیهها استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان میدهد که الف) در بین مدیران سه مرکز، در خصوص میزان ارتباط بین سرمایه اجتماعی و تسهیم دانش، مدیران کتابخانه ملی در وضعیت پایینتری قرار دارند اما در بین کارکنان سه مرکز، کارکنان مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری در وضعیت پایینتری قرار دارند. ب) مقایسه میانگین تسهیم دانش، نشان از میزان بسیار ناچیز تسهیم دانش در بین هر سه مرکز اطلاعاتی دارد که کتابخانه ملی ایران در بین سه مرکز اطلاعاتی، با کسب میانگین 2.16 (از 9 امتیاز) در وضعیت بهتری قرار دارد. ج) میزان استحکام روابط، اعتماد و هنجارهای مشترک در مرکز منطقهای اطلاع رسانی علوم و فناوری (3.55، 3.46 و 3.61)، در پایینترین سطح قرار دارد و کتابخانه ملی ایران (4.55، 4.91 و 4.76) نسبت به دو مرکز دیگر در بالاترین سطح است. د) رابطه موجود بین میزان تسهیم دانش و اعتماد در پژوهشگاه علوم و فناوری از قوت بیشتری برخوردار است و در هر سه مرکز اطلاعاتی، در جهت مستقیم میباشد. هـ) رابطه موجود بین میزان تسهیم دانش و استحکام روابط در پژوهشگاه علوم و فناوری از قوت بیشتری نسبت به کتابخانه ملی برخوردار است و در ضمن، رابطه بین میزان تسهیم دانش و استحکام روابط در مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری معنادار نیست و رابطه موجود میان هنجارهای مشترک و تسهیم دانش در هر سه مرکز اطلاعاتی (403/0؛ 392/0؛ 304/0)، رابطهای معنادار و مثبت است و مقایسه بین سه مرکز اطلاعاتی، نشان می دهد که رابطه موجود بین میزان تسهیم دانش و هنجارهای مشترک در پژوهشگاه علوم و فناوری از قوت بیشتری برخوردار است.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که مراکز ملی اطلاعات برای ارتقای تسهیم دانش بین کارکنان خود باید اعتماد متقابل بین کارکنان، ایجاد هنجارهای مشترک و همچنین استحکام روابط بین آنها را تقویت نمایند
محمد حسن زاده، رضا حسن زاده، زهرا صفایی، عمران قربانی، علی اکبر دستجردی، سمیه پروین،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی رفتارهای اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و منابع اطلاعاتی الکترونیکی و همچنین استفاده آمان از موتورهای جستجو و پایگاههای اطلاعاتی مخصوصاً در برنامهریزیهای مالی و پژوهشی حائز اهمیت است. این پژوهش این رفتارها را باهدف ارائه الگوی متناسب بررسی میکند.
روش پژوهش: پژوهش با استفاده از دو روش کتابخانهای و پیمایشی بهوسیله پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. با نمونهگیری تصادفی بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاهها به روش خوشهای و طبقهای به 1149 دانشجوی تحصیلات تکمیلی پرسشنامه ارسال گردید. تعداد 837 پرسشنامه تکمیلشده عودت و مورد تحلیل قرار گرفت. در کنار آمار توصیفی از آزمون Tمستقل برای فهم تفاوت بین گروههای دوگانه و برای بررسی وجود همبستگی نیز از آزمون پیرسون استفاده شد.
یافته ها: بیش از 60 درصد دانشجویان از فرمولبندی جستجو استفاده نمیکنند یا به آزمونوخطا روی میآورند،کمتر از 40 درصد دانشجویان پایگاههای اطلاعاتی اشتراکی دانشگاه خود را ترجیح میدهند، در بین انواع منابع اطلاعاتی الکترونیکی، مقالات الکترونیکی، بیشترین طرفدار را در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دارد. انجام تکالیف، نوشتن مقاله، یادگیری مطالب تخصصی ازجمله مهترین هدف دستیابی به اطلاعات بوده است. طبق نظر 70 درصد دانشجویان درصورت عدم دستیابی به منابع اطلاعاتی الکترونیکی فعالیت پژوهشی آنها مختل خواهد شد. تنها 18 درصد دانشجویان حاضر به پرداخت در قبال دستیابی به منابع اطلاعاتی بودند و بیشتر دانشجویان گفتند که در صورت قطعی دسترسی به منابع اطلاعاتی الکترونیکی تلاش خواهند کرد به روشهای مختلف به آنها دسترسی داشته باشند.
نتیجه گیری: با توجه به جایگاه کشور بهعنوان یکی از قطبهای تولید علم دنیا که نزدیک 2 برابر سهم جمعیتی خود در تولید علم جهانی مشارکت دارد، با تأکید و تمرکز بر این توانمندی باید بسترسازیهای مناسبی برای ارتقای دسترسی به منابع اطلاعاتی و بهبود بهرهبرداری از آنها در راستای سیاستهای علمی از فناوری اطلاعات و ارتباط به گونه مؤثری در راستای چشماندازهای کلان ملی استفاده شود
فاطمه نویدی، سیده لیلی میرطاهری، محمد حسن زاده،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف. جذابیت ناشی از ارتباط آسان با هزینه حداقلی در شبکه های اجتماعی باعث گردیده است که روز به روز بر تعداد اعضای فعال در آنها افزوده شود و اعضا با اشتراک گذاری اطلاعات، از جمله اطلاعات شخصی خود، ارتباطات خود را در سطح محیط بین المللی گسترش دهند. همین امر تحلیل داده های کلان در شبکه های اجتماعی را تبدیل به فرصت بی بدیلی برای شرکت ها، سازمان ها و دولت ها جهت دستیابی به اهداف خود، کرده است. به طوری که روش های گوناگونی در این راستا ارائه شده است که هر یک از این روش ها مزایا، معایب و دامنه کاربرد مختص به خود را دارند و درک کاربرد مشخص هر یک از این روش ها نیازمند بررسی و مقایسه عمیق تری می باشد. بر این اساس، هدف از مطالعه حاضر، بررسی رویکردها و انواع روشهای تحلیل دادهها در شبکههای اجتماعی و بررسی نقاط قوت، نقاط ضعف و کاربردهای هر یک از این روشها است.
روش. این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون به مطالعه تحلیلی و مقایسه ای انواع روش های تحلیل داده ها در شبکه های اجتماعی پرداخته و جامعه مورد مطالعه شامل 25 مقاله کنفرانس، مقاله مجله و گزارش الکترونیکی مرتبط منتشر شده طی سالهای 2010 تا 2016 است.
یافته ها. روش های گوناگونی برای تحلیل شبکه های اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد که این روش ها در سه مقوله رویکرد کمی، کیفی و آمیخته و دو دسته کلی از روش های خودکار و انسانی قابل طبقه بندی هستند.داده های مورد بررسی در روشهای خودکار شامل داده های ساختاری و داده های مورد بررسی در روش های انسانی مبتنی بر محتوا و فرایندهای شبکه است.
نتیجه گیری. با توجه به ماهیت پیچیده و چندبعدی شبکه های اجتماعی، اکتفا بر یک روش متضمن تحلیل همه ابعاد شبکه نیست بنابراین مناسبترین رویکرد، استفاده از رویکرد آمیخته یعنی به کارگیری ترکیبی از روشهای کمی و کیفی و بررسی همزمان ابعاد مختلف شبکه ها می باشد.
منصوره حسینی شعار، علیرضا اسفندیاری مقدم، عاطفه زارعی، محمد حسن زاده،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
چ
زمینه و هدف: این پژوهش، با هدف بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری وب 2.0 در دولت الکترونیک از دیدگاه شهروندان مراجعه کننده به دفاتر پیشخوان دولت الکترونیک در استان همدان به روش توصیفی- پیمایشی به انجام رسیده است.
روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. برای گردآوری دادههای مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. این پرسشنامه شامل 24 سوال در 7 بعد (عوامل اقتصادی، فرهنگی، فردی، فناورانه، سازمانی، انگیزشی و اجتماعی) و 4 سوال مربوط به اطلاعات جمعیتشناختی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شهروندان مراجعه کننده به دفاتر پیشخوان دولت، بخش عمومی و خصوصی در استان همدان است. حجم نمونه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با تخصیص متناسب، 518 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهایspss-24 و Amos-24 انجام گرفت.
یافته ها: یافتههای منتج از پژوهش نشان داد که شش عامل اقتصادی، فرهنگی، فردی، فناورانه، سازمانی و انگیزشی به صورت معنیداری بر پذیرش فناوری وب 2.0 در پیادهسازی دولت الکترونیک مؤثر است و اما به علت این که در بررسی عامل فرهنگی و پذیرش فناوری وب 2.0 آماره آزمون کوچکتر از 96/1 است رابطه بین دو متغیر رد میشود. شاخصهای نیکویی برازش مدل ارائه شده یعنی GFI، IFI، CFI و RMSEA به ترتیب برابر با 901/0، 902/0، 901/0 و 067/0 است. این شاخصها نشانگر خوب بودن مدل است و اینکه مدل تحقیق دارای توانایی بالایی در اندازهگیری متغیر اصلی تحقیق است.
نتیجه گیری: بر مبنای نتایج حاصل شده، جهت سرمایهگذاری در راستای پیادهسازی دولت الکترونیک بر مبنای فناوری وب 2.0 بیشترین تمرکز بایستی در زمینه عوامل اقتصادی، فرهنگی، فردی، فناورانه، سازمانی و انگیزشی صورت گیرد چرا که هر یک از عوامل فوق دارای زیرمولفههایی هستند که با فراهمسازی زمینههای ایجاد و توسعه این عوامل، به صورت غیرمستقیم بر سایر عوامل مؤثر نیز ایفای نقش خواهند نمود.
مصطفی باغ میرانی، محمدرضا اسماعیلی گیوی، محمد حسن زاده، علیرضا نوروزی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر مسئلهیابی پژوهش و توسعه مدل مفهومی آن به عنوان اولین گام در زمینه تولید دانش و افزایش کیفیت مسئلهیابی صورت پذیرفت.
روش: در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهتدار به توسعه مدل مفهومی برآمده از فراترکیب دادههای منابع پیشین مسئلهیابی پرداخته شد. از این روش جهت تولید دانش جدید حول محور مسئلهیابی استفاده شد. جامعه پژوهش متشکل از 17 منبع پراستناد پژوهشی بود.
یافتهها: در مجموع از میان منابع انتخاب شده، 22 مفهوم و 182 کد پیرامون چهار ویژگی مهم مسئلهیابی شناسایی شد. بنابراین مدل مفهومی مسئلهیابی در ویژگی شخصیتی در پنج بُعد، در ویژگی روانشناختی در چهار بعد، در ویژگی فکری (تفکر خلاقانه) در شش بعد، در ویژگی فکری (تفکر انتقادی) در دو بعد و در ویژگی آموزشی در پنج بعد، توسعه داده شد.
نتیجهگیری: عوامل شناسایی شده مؤثر بر مسئلهیابی در این پژوهش، بسیار فراگیرتر از پژوهشهای پیشین بود. همچنین ارزش افزودهای بر پژوهشهای پیشین مسئلهیابی اضافه شد. همچنین مدل مفهومی توسعهیافتهای پیرامون مسئلهیابی پژوهش برای اولین بار طراحی شد.
محمد حسن زاده، سیده سمیه احمدی، فاطمه زندیان،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ترسیم ساختار مفهومی علم اطلاعات و دانششناسی و تکامل آن همراه با بررسی دامنه موضوعی مجلات براساس چکیده 6830 مقاله در ده مجله هسته در گزارش جیسیآر 2013 طی ده سال (2004-2013) صورت گرفت.
روش شناسی: در این پژوهش تحلیل همواژگانی و تحلیل تناظر 150 واژه منتخب براساس وزن tf-idf، بعد از استخراج به صورت پارامتریک انجام شد. بدین منظور از شاخص کسینوس تتا و قرابت مرتبه ثانویه جهت خوشهبندی سلسلهمراتبی براساس الگوریتم average-linkage استفاده گردید.
یافته ها: یافتههای حاصل از تحلیل همرخدادی 3 خوشه بالغ و 1 خوشه نابالغ در ارتباط با خوشه دوم را نشان داد. بررسی دامنه موضوعی مجلات نیز چهار خوشه و سیر تاریخی مفاهیم دو خوشه با حرکت پادساعتگرد را نشان می دهد.
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج حاصل نشان داد تمامی خوشهها به جز یک خوشه منفک از خوشه دوم از حالت پایدار و بلوغ مفهومی برخوردار بوده و در عین داشتن مفاهیم ثابت با تحولات تکنولوژی دچار یک دگردیسی مفهومی نیز شدهاند.
فاطمه زندیان، لیلا فتحی، محمد حسن زاده،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه وبسایتها با کاربریهای متنوع و متعدد، همه عرصههای اجتماعی، علمی، آموزشی، هنری، تجاری، اداری و ... را بهکلی دگرگون کردهاند. در این میان عالم سینما هم از این پیشرفتِ فناوری بینصیب نمانده است و انبوهی از وبسایتهای سینمایی راهاندازی شده است تا سینمادوستان را در این زمینه یاری رسانند. کاربری یک وبسایت هر چه که باشد هدف اصلی وبسایتها، ارائۀ خدمات سریع و آسان و جلب رضایت کاربران است و این هدف، تنها با اطمینان از کارآیی آنها به دست میآید و بررسی عملکرد و سنجش کارآیی وبسایتها، جز با ارزیابی آنها امکان پذیر نیست و تنها از این راه میتوان به نقاط قوت و ضعف وبسایتها پی برد و در مسیر اصلاح و تکمیل یا پیشرفت و توسعه آنها گام برداشت. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی وبسایتهای سینمایی ایران براساس مدل هرم سهسطحی میباشد.
روش پژوهش: با استفاده از روش ارزیابانه تعداد 38 وبسایت سینمایی ایران با استفاده از دو سیاهه ارزیابی محقق ساختۀ معیارهای عمومی و تخصصی ارزیابی شده است. با استفاده از این دو سیاهه، نه معیار صفحهخانگی، ناوبری، محتوا، یافت پذیری، تعامل، خدمات اطلاعرسانی، خدمات ویژه، خدمات چندرسانهای و خدمات مشتریان مورد ارزیابی قرار گرفتهاند.
یافته ها: نتایج ارزیابی نشان داده است وبسایتهای سینمایی ایران در قاعده مدل هرم سهسطحی که معیارهای عمومی قرار دارند در سطح خوب، در میانه هرم با معیارهای تخصصی مشترک در سطح مناسب و در رأس هرم که متشکل از معیارهای تخصصی ویژه است، در سطح مناسب میباشند.
نتیجه گیری: وبسایتی کاملاً سینمایی تلقی میشود که حداقل از دو معیار خدمات ویژه و خدمات مشتریان واقع در رأس هرم، یکی را به صورت کاملاً حرفهای و کاربر پسند و در سطح بهترین وبسایتهای مشابه خارجی در وبسایت خود داشته باشد. به نظر میرسد که وبسایتهای سینمایی ایران در این مورد در ابتدای کار هستند و نیاز به فعالیت و کسب تجارب بیشتر دارند.
خانم مهناز قنبرزاده، آقای محمد حسن زاده، سید علی اکبر فامیل روحانی، عاطفه زارعی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
چکیده
هدف، این پژوهش تبیین تاثیر فنآوری اطلاعات و ارتباطات بر نوآوری استفاده از اطلاعات در میان نخبگان و استعدادهای درخشان باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد اسلامی بوده است.
روششناسی، در این پژوهش از روششناسی کیفی با رویکردی تفسیرگرایانه و با استفاده از نظریه زمینه استفاده شده است. در فرآیند ساخت نظریه زمینهای سه مرحله کدگذاری دادهها وجود دارد: کد گذاری باز، کد گذاری محوری و کدگذاری گزینشی. گردآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته حضوری با پرسشهای از قبل طراحی شده انجام شده است که در صورت نیاز در حین پاسخگویی شرکتکنندگان به پرسشهای مطرح شده، پرسشهایی در رابطه با پاسخ مصاحبهشونده مطرح شده است. جامعه مورد پژوهش، نخبگان و استعدادهای درخشان باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد اسلامی است. برای انتخاب نمونه پژوهش از نمونهگیری هدفمند استفاده شد. حجم نمونه در حین کار مشخص شد، مصاحبهشوندگان 22 نفر از اعضای نخبه و استعدادهای درخشان باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد اسلامی بوده است که با توجه به اعلام خصوصیات افراد مورد نظردر این پژوهش، از طریق نماینده باشگاه امکان دسترسی به این افراد فراهم شد.
یافتهها، نخبگان، با جستجوی زیاد اطلاعات، به پرورش ذهن کنجکاو خود میپردازند، به طوریکه با مشاهده هر اطلاعاتی، آن را نادیده نمیگیرند و با گزینش اطلاعات از جز به کل به دنبال قطعه خالی پازل خود هستند. از طرفی اطلاعات را بر اساس مرتبطترین، جدیدترین و یا بر اساس اهمّیت و اعتبار اطلاعات با استفاده از توانایی ذهنی و حافظه دیداری گردآوری میکنند. از طرف دیگر، در مراحل مختلف فرآیند استفاده از اطلاعات، با توجه به قابلیتها و مهّمترین ویژگیهای ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات برای ذخیره، پردازش ، دستیابی به اطلاعات و...، از آنها استفاده مینمایند.
نتیجهگیری، فناوری اطلاعات و ارتباطات را به عنوان ابزارهای برای تسریع و سرعتبخشی به پیشرفت تحقیق و پژوهش خود میدانند، و هوش و استعداد، تفکر انتقادی و نگاه عمیق و بخصوص توانایی ذهنی خود را عامل اصلی خلاقیت و نوآوری عنوان کردند. از طرفی دیگر یکی از نگرانیها و دغهغههای آنان، اعتماد، اطمینان و امنیت در هنگام استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات آنلاین نیز میباشد.
کلیدواژه، استفاده از اطلاعات، فنآوری اطلاعات و ارتباطات، نخبگان، نوآوری.
فاطمه نویدی، محمد حسن زاده، یزدان منصوریان،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
زمینه و هدف. با توجه به نقش اساسی مدیریت دانش در سازمانهای پروژه محور و با در نظر گرفتن ممیزی دانش به عنوان مهمترین گام تأمین، نگهداری و به هنگام سازی محتوای نظامهای مدیریت دانش؛ هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل مناسب ممیزی دانش با توجه به نیازها، الزامات و مؤلفه های ممیزی دانش در این نوع سازمانهاست.
روش. پژوهش حاضر، پژوهشی کاربردی با رویکردی آمیخته (کمّی و کیفی) است که به روش مطالعه اسنادی، مطالعه اکتشافی، پیمایش، و تکنیک تحلیل عاملی و تحلیل مضمون به ارائه یک مدل ممیزی دانش وزن دهی شده بر اساس الزامات سازمانهای پروژه محور پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش به منظور گردآوری داده های کیفی شامل 13 نفر از خبرگان حوزه مدیریت دانش و جامعه آماری داده های کمی شامل 220 نفر از مدیران پروژه، کنترل پروژه و مدیریت دانش چهار پژوهشگاه پروژه محور شامل پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات، پژوهشگاه صنعت نفت، پژوهشگاه نیرو و پژوهشگاه فضایی ایران بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند.
یافته ها. پنج مؤلفه ممیزی دانش شناسایی شده شامل تحلیل نیاز دانش، تحلیل موجودی دانش، ارزش گذاری دانش، تحلیل جریان دانش و تحلیل کاربست دانش، سازه نهایی مدل ممیزی دانش در سازمانهای پروژه محور را شکل می دهند که در این بین، مؤلفه ارزش گذاری دانش با بار عاملی 0.90 از بیشترین اهمیت برخوردار است.
نتیجه گیری. 5 مؤلفه و 54 زیرمؤلفه ممیزی دانش به دست آمده در این پژوهش دارای بار عاملی خیلی مطلوب بوده و در مدل ممیزی دانش در سازمانهای پروژه محور تأثیرگذار هستند و مدل نهایی ارائه شده از برازندگی خوبی برخوردار است.
حمیدرضا رستمی، شعبان الهی، علی معینی، علیرضا حسن زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه، فناوریهای معنایی، از طریق ارائه روشهای هوشمند مدیریت داده، امکان استدلال ماشینی را فراهم آوردهاند. این قابلیت، شکلهای جدیدی از تعامل میان انسانها و فناوریهای معنایی را به وجود آورده است که در مطالعات از آن به «تعامل معنایی» یاد میشود. گسترش روزافزون این نوع تعاملات در زندگی روزمره، ضرورت شناسایی عوامل مؤثر بر آن و معرفی الزامات یک تعامل همافزا، که در این پژوهش از آن به مدل همزیستی تعبیر شده است را آشکار میسازد. هدف بررسی چیستی، چرایی و چگونگی تعامل انسان و فناوری معنایی در قالب مدل همزیستی، هدف اصلی پژوهش حاضر است. ارائه چنین مدلی میتواند در توسعه راهبردهای فعال در مواجهه با فناوریهای هوشمند، به ویژه فناوری معنایی مفید باشد.
روش: پژوهش حاضر، مبتنی بر روششناسی نظریه کنشگر-شبکه، به معرفی کنشگر-شبکههای همزیستی پرداخته است. دادههای مورد نیاز پژوهش، به طور عمده از طریق مصاحبه با مدیران، کارشناسان و کاربران فعال در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی گردآوری شده است.
یافتهها: در همزیستی انسان-فناوری معنایی، علاوه بر انسان (در قالب طراح یا کاربر)، 11 کنشگر دیگر (شامل: محصول معنایی، زمینه، زیرساخت، داده، دانش، رسانه اجتماعی، وب، مراکز علمی، سازمان، هوش مصنوعی و هستانشناسی) نقش دارند که در تعامل با یکدیگر، هفت کنشگر-شبکه پویای همزیستی (شامل: طراحی و توسعه محصول، استفاده از محصول، رهبری و مدیریت، مدیریت داده، مدیریت دانش، آموزش و شرایط زمینهای) را تشکیل میدهند.
نتیجهگیری: محصولات معنایی در کنار انسان، کنشگرانی مستقل، خودمختار و خودآگاه هستند که قادرند در همزیستی میان انسان و فناوری، از صرف واسطه تغییر بودن فراتر رفته و حاکم بر تغییرات اجتماعی شوند؛ در چنین شرایطی، انسان به عنوان آفریننده محصول معنایی، باید علاوه بر تقویت قابلیتهای فنی در آفرینش محصول، نسبت به واسپاری اموری که محصول قادر به انجام آن است اقدام نماید
محمدرضا شکاری، محمد حسن زاده،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی عوامل پیشران و بازدارندهی موثر بر گرایش دانشجویان دکتری علم اطلاعات و دانششناسی به مطالعه هدف این پژوهش است.
روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیلمحتوا انجام شده است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته بوده است. مصاحبهها از طریق مراجعه حضوری، تماس تلفنی، پست الکترونیکی، ارسال و دریافت فایل صوتی و گفتوگو در شبکهی اجتماعی واتساپ انجام شده است. دانشجویان دکتری علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاههای دولتی، پیامنور و آزاد اسلامی جامعه پژوهش را تشکیل میدهند که با استفاده از نمونهگیری هدفمند، تعداد ۳۳ نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.
نتایج: چهار عامل «استاد»، «اجبار»، «ارتقاء» و «علاقه» به عنوان عوامل پیشران مطالعه در بین دانشجویان دکتری بودهاند و هفت عامل «استاد»، «خانواده»، «مشکلات دسترسی»، «آینده مبهم»، «مشکلات و ضعفهای نظام آموزشی»، «رشد روحیه بینیازی از مطالعه» و «عدم مشارکت در تدریس» به عنوان عوامل بازدارنده شناسایی شدهاند.
نتیجهگیری: عوامل پیشران و عوامل بازدارنده از مطالعه، بسیار درهمتنیده بوده و بههم مرتبط هستند. برخی از این عوامل بر برخی دیگر تأثیر میگذارند و به نوعی علتومعلول یکدیگرند. برای تقویت عوامل مؤثر و کاهش عوامل بازدارنده به مطالعه، تلاش بیشتر اساتید و برنامهریزان درسی در سطح کلان، کتابخانهها و کتابداران، سیاستمداران، و تلاش و برنامهریزی بیشتر خود دانشجویان دکتری را میطلبد. لازم است تا نظام تعلیم و تربیت و نظام آموزش در دانشگاهها از نظام تکمتنی و متکلموحده بودن خارج شود. تا تغییرات بنیادی در روشهای تدریس و محتوای درسی در نظام آموزشی به وجود نیاید، دانشجویان کمتر به مطالعه و پژوهش روی میآورند