9 نتیجه برای رستمی
خانم نرگس عبیدی، دکتر محمدرضا کیانی، دکتر محمدعلی رستمی نژاد،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، اعتبار یابی پرسشنامه سنجش جنبههای روانی - اجتماعی استفاده از شبکههای اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه بود.
روش: این پژوهش پیمایشی توصیفی بر روی دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری شاغل به تحصیل در نیمسال دوم 1394-1395 در دانشگاههای خلیجفارس بوشهر و بیرجند (348 نفر) انجام شد. روش نمونهگیری، تصادفی طبقهای نسبتی بود.
یافته ها: روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده ازنظر متخصصان و روایی سازه آن با استفاده از آزمون تحلیل عاملی سنجیده شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (میزان آلفای کل 87/0) محاسبه شد. با توجه به نتایج تحلیل عاملی اکتشافی بر روی تمامی گویههای پرسشنامه (به جز گویه های جمعیت شناختی)، دو عامل جبران و معاشرت با هم و دو عامل ارائه خود و خود مجازی نیز باهم ترکیب شدند و 4 عامل «رفتار اطلاعاتی»، «اعتیاد»، «معاشرت و جبران» و «ارائه خود و خودمجازی» بهعنوان عوامل تشکیلدهنده پرسشنامه نهایی به دست آمدند که ترکیب موارد فوق دارای توجیه نظری و منطقی هم بود. پس از حذف گویههایی که در هیچکدام از عاملها بار عاملی نداشتند و همچنین گویههایی که وجود آنها در عاملهای موردنظر توجیه نظری و منطقی نداشت، از 47 گویه اولیه 35 گویه در پرسشنامه باقی ماندند.
ندا پورخلیل، منصور کوهی رستمی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف این مقاله بررسی مفهوم فقر اطلاعاتی، سطوح و دلایل ایجادکنندهی آن در جامعه است.
روش پژوهش: روش مقاله مروری- تحلیلی است.
یافتهها: یافتهها نشان داد که فقر اطلاعاتی بخشی از مشکل بزرگتر فقر است و منتج از مسائل اجتماعی- اقتصادی، آموزشی و زیربنایی است. فقر اطلاعاتی میتواند در سطح ماکرو (اجتماع)، مزو (جامعه) و میکرو (شخصی) به بحث گذاشته شود. عوامل متعددی از جمله فقدان دسترسی به اطلاعات، عدم توانایی معنابخشی به اطلاعات، عوامل اجتماعی- اقتصادی و زیرساختی و عوامل مربوط به بافت در ایجاد یا تشدید فقر اطلاعاتی در جامعه مؤثرند. همچنین نشان داده شد دلایل آموزشی، اقتصادی/ مالی، سازمانی/ نهادی، اجتماعی/ فرهنگی، ذهنی/ تشخیصی، شخصی/ نگرشی، و آگاهی اطلاعاتی در ایجاد فقر اطلاعاتی دخیل هستند.
نتیجهگیری: فقر اطلاعاتی مفهومی است که در ادبیات علم اطلاعات و دانششناسی کمتر به آن پرداخته شده و با توجه به ضرورت شناخت آن به منظور مقابله و کاهش آن در جامعه، در این مقاله ضمن پرداختن به اهمیت فقر اطلاعاتی، مفاهیم فقر، اطلاعات، فقر اطلاعاتی، فقیر اطلاعاتی، گروههای در معرض خطر فقر اطلاعاتی و دلایل ایجاد کننده فقر اطلاعاتی را تشریح کردیم و نشان دادیم این مفهوم دارای مضامین همپوشانی با نابرابری اطلاعاتی، خلأ اطلاعاتی، شکاف اطلاعاتی، غنی و فقیر اطلاعاتی، شکاف دیجیتالی و توازن اطلاعاتی است.
محسن نوکاریزی، علی اکبری، رضا رستمی، علی مقیمی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: افراد تحت تأثیر عوامل مختلف، از شیوهها و روشهای گوناگون برای کسب اطلاعات بهره میجویند و رفتارهای اطلاعیابی متفاوتی را از خود بروز میدهند. این رفتارها در قالب الگوها و مدلهای اطلاعیابی از طرف صاحبنظران علم اطلاعات در چند دهه اخیر، مطرحشده است که میتوانند در حوزههای مختلفی مورداستفاده قرار گیرند. یکی از این حوزهها که تقریباً تمامی افراد بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با آن درگیر هستند، حوزه درمان و پزشکی است.
روش پژوهش: این مقاله با روش شبهآزمایشی به واکاوی رفتار اطلاعیابی درمانگران حوزه سلامت روان در فراگرد تشخیص و درمان اختلالات روانی بر پایه مدل فراگرد جستوجوی اطلاعات کولثاو پرداخته است. جامعه این پژوهش را روانشناسان و روانپزشکان با بیش از دو سال سابقه درمان تشکیل میدهند. نمونه انتخابی از این گروه نیز شامل 30 نفر از درمانگرانی است که بهروش نمونهگیری ساده در جریان یک مسابقه با عنوان درمانگر برتر از طریق فراخوان عمومی وارد شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که توالی حرکت درمانگران مطابق نظر کولثاو بوده و آنها حرکتی تکرارشونده را در فرایند تشخیص و درمان انجام میدهند اما میزان حضور درمانگران (زمان سپریشده) در مراحل مختلف با مدل مدنظر کولثاو متفاوت است. همچنین یافتهها نشان داد متغیرهایی مانند سابقه درمان، رشته تحصیلی، و جنسیت میتواند در رفتار اطلاعیابی درمانگران اثرگذار باشند. از طرفی وجود رابطه بین رفتار اطلاعیابی درمانگران و متغیرهایی مانند سواد اطلاعاتی، اضطراب حالت و صفت، دانش تخصصی و ارزیابی درمانگران از خود، معنادار ارزیابی شد.
نتیجهگیری: رفتار اطلاعاتی که یک متخصص درمان در فراگرد درمانی خود انجام میدهد، را میتوان با توجه به مدل کولثاو تحلیل کرد.
دکتر صالح رحیمی، مختار رستمی، امین زارع،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و ﻫﺪف: با توجه به اهمیت فعالیتهای دانشی، هدف این مطالعه تعیین وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد فردی وسازمانی میان کتابداران کتابخانههای دانشگاهی وعمومی استان کرمانشاه است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش پیمایشی است. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامه هوانگ استفاده شده است، که پس از اعتباریابی میان نمونه پژوهشی توزیع گردید. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 170 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل دادهها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار اسپیاساس انجام شده است.
یافتهها: بیشترین میانگین فعالیتهای دانشی در ابعاد فردی مربوط به مؤلفهی جذب دانش و کمترین مربوط به انتشار دانش و در ابعاد سازمانی بیشترین میانگین مربوط به مؤلفهی یکپارچهسازی دانش و کمترین مربوط به مؤلفهی توسعه دانش بود. درخصوص مقایسه وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد فردی و سازمانی بین کتابداران کتابخانههای عمومی و دانشگاهی (بهجز موانع دانش) تفاوت معنیداری مشاهده نشد. میانگین نمره دیدگاه کتابداران مورد مطالعه درخصوص وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد سازمانی نسبت به فعالیتهای دانشی درابعاد فردی بهطورمعنیداری بیشتر است. وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد فردی و سازمانی درکتابخانههای عمومی و دانشگاهی درحد مطلوبی قرار دارد.
نتیجهگیری: با توجه به پائین بودن میانگین رتبه مؤلفههای انتشار و توسعه دانش، ضروری است تا مسئولان کتابخانهها، با برگزاری همایشها و سمینارهای مرتبط با حوزه شغلی و استفاده از مشوقهای ترغیبی، زمینه حضور کتابداران در فعالیتهای اجتماعی و نشر افکار و ایدههای آنها را مهیا و برنامههای آموزشی منظمی را جهت کسب دانش تجربی نیروهای تازه استخدام شده اجرا و حدود وظایف شغلی آنها را تعریف و با استفاده از نیروهای مجرب به تشریح منابع آموزشی و پایگاههای اطلاعاتی مربوط به کتابخانه اهتمام ورزند.
ندا پورخلیل، منصور کوهی رستمی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
مقدمه: رفتار اطلاعاتی در علم اطلاعات و دانششناسی به عنوان یک رفتار اساسی انسان دیده میشود که تا کنون پژوهشهای بسیاری درباره آن انجام شده است. این پژوهش، پارادایمها و رویکردهای متفاوتی را در بر میگیرد که در پژوهشهای رفتار اطلاعاتی مورد استفاده قرار گرفتهاند. هدف مقاله حاضر بررسی سیر تغییر پارادایم و رویکردهای محتلف پژوهشی در حوزه رفتار اطلاعاتی است.
روششناسی: پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای با رویکرد تحلیلی و پس از مرور مطالعات پیشین با هدف شناسایی پارادایمهای غالب رفتار اطلاعاتی انجام شده است.
یافتهها: یافتهها نشان داد که میتوان مطالعات رفتار اطلاعاتی را در دو دسته پارادایم اصلی قدیم و جدید قرار داد. پارادایم قدیم صرفاً بر نحوه استفاده فرد از کانالهای اطلاعاتی اشاره دارد و خود فرد را در تعامل با اطلاعات کمتر مورد توجه قرار میدهد. پاردایم قدیم ناظر بر نظریات شانون درباره اطلاعات است و پاردایم جدید بر روابط بین رشتهای تأکید دارد. در دسته پارادایم جدید رویکرد شناختی، جامعهشناختی، و چندوجهی را میتوان مشاهده نمود.
نتیجهگیری: رفتار اطلاعاتی یک رفتار غریزی است که در محیط اجتماعی رخ داده و عوامل مختلفی در آن تأثیر گذارند و مانند بسیاری از ویژگیهای انسانی، رفتاری است که در خلأ رخ نمیدهد؛ این رفتار در تعامل با اطلاعات، انسان و جامعه قابل تعریف است و از این رو میتواند جنبههای گسترده و چندوجهی داشته باشد. همچنین این رفتار به عنوان شاخهای از علوم اجتماعی است که تحت پارادایمهای مختلفی قابل بررسی است. برخلاف علوم طبیعی در علوم اجتماعی فرانظریههای زیادی ممکن است در کنار هم پیش بروند. گاهی یک فرانظریه به سادگی از بین میرود و زمانی دیگر ممکن است دوباره رشد نموده، تحول پیدا کند و مجدداً علایق پژوهشگران را برانگیزد. بدین ترتیب سیر تکامل پژوهش رفتار اطلاعاتی نشان دهنده ترکیب رشتهها و نظریات بین رشتهای و روابط جدید در درک رفتار اطلاعاتی انسان است.
محمدجواد افشارصفوی، گلنار شجاعی باغینی، محمدرضا رستمی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
. زمینه و هدف: حضور رسانههای جدید و شبکههای اجتماعی چالشی برای روزنامۀ چاپی ایجاد کرده است. به نظر میرسد که عادتهای مخاطبان در حال تغییر هستند، چرا که کاربران برای اخبار و اطلاعات رایگان به اینترنت مراجعه میکنند. بر این اساس هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در رقابتپذیری رسانههای مکتوب با شبکههای اجتماعی در راستای ادامۀ حیات در روزنامه خراسان است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی روش آن گرانددتئوری، و ابزارش مصاحبه است، و برای تحلیل از متنکاوی و کدگذاری استفاده شد. پس از مطالعۀ مستندات علمی موجود و مصاحبههای تحلیلی با خبرگان و کارشناسان روزنامۀ خراسان در شهر مشهد، ابعاد و شاخصهای بازاریابی بهمنظور ارائۀ چارچوبی برای رقابتپذیری رسانههای مکتوب با شبکههای اجتماعی در راستای ادامۀ حیات مشخص شدند
یافتهها: نتایج نشان داد مقولههای اصلی در قالب ابعاد ششگانۀ مدل پارادایمی بهصورت شرایط علی (پویایی، نوآوری در خدمات، سرعت خدمات و چندرسانهای بودن در ارائۀ خدمات و تبلیغات)، مقولۀ اصلی، یعنی رقابتپذیری برای ادامۀ حیات (رقابتپذیری استراتژیک، استراتژی رقابتپذیری بهروز، دانش سازمانی رقابتپذیری، برنامهریزی راهبردی در جهت حیات و رقابتپذیری، اولویتبخشی حیات و رقابتپذیری، رقابتپذیری پویا و تغییرمدار، نوآوری تکنولوژیک در رقابتپذیری تخصصی)، راهبرد (مشتری مداری، قابلیت شبکهسازی و ارتباطی در سازمان)، زمینه (مدیریت تغییر، پیچیدگی شرایط مشتریان و محیط)، شرایط مداخلهگر محیطی (شرایط زیرساختی و قابلیتهای سازمانی، مدیریت دانش و یادگیری سازمانی) و پیامدها (پیامدهای مشهود به معنی حیات، بلوغ و تعالی سازمانی، کسب مزیت رقابتی، کاهش نرخ ریزش مشتریان، افزایش نرخ جذب مشتریان جدید، حفظ و نگهداری مشتری و افزایش درآمد و همچنین پیامدهای نامشهود به معنی ارتقاء رضایتمندی مشتریان، رشد اقتصادی و فرهنگی جامعه، چابکی سازمانی، افزایش قابلیت نوآوری، بهبود جایگاه در بازار رسانه و بهبود بهرهوری و عملکرد سازمانی) جای گرفتند.
بحث و نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که برای رقابتپذیری رسانههای مکتوب با شبکههای اجتماعی در راستای ادامۀ حیات در درجۀ اول رسانههای مکتوب میبایست رقابتپذیر باشند. آنها باید به رقابتپذیری استراتژیک، استراتژی رقابتپذیری روزآمد، دانش سازمانی رقابتپذیری، برنامهریزی راهبردی بهمنظور حیات و رقابتپذیری، اولویتبخشی حیات و رقابتپذیری، رقابتپذیری پویا و تغییرمدار، نوآوری تکنولوژیک در رقابتپذیری تخصصی توجه داشته باشند.
حمیدرضا رستمی، شعبان الهی، علی معینی، علیرضا حسن زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه، فناوریهای معنایی، از طریق ارائه روشهای هوشمند مدیریت داده، امکان استدلال ماشینی را فراهم آوردهاند. این قابلیت، شکلهای جدیدی از تعامل میان انسانها و فناوریهای معنایی را به وجود آورده است که در مطالعات از آن به «تعامل معنایی» یاد میشود. گسترش روزافزون این نوع تعاملات در زندگی روزمره، ضرورت شناسایی عوامل مؤثر بر آن و معرفی الزامات یک تعامل همافزا، که در این پژوهش از آن به مدل همزیستی تعبیر شده است را آشکار میسازد. هدف بررسی چیستی، چرایی و چگونگی تعامل انسان و فناوری معنایی در قالب مدل همزیستی، هدف اصلی پژوهش حاضر است. ارائه چنین مدلی میتواند در توسعه راهبردهای فعال در مواجهه با فناوریهای هوشمند، به ویژه فناوری معنایی مفید باشد.
روش: پژوهش حاضر، مبتنی بر روششناسی نظریه کنشگر-شبکه، به معرفی کنشگر-شبکههای همزیستی پرداخته است. دادههای مورد نیاز پژوهش، به طور عمده از طریق مصاحبه با مدیران، کارشناسان و کاربران فعال در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی گردآوری شده است.
یافتهها: در همزیستی انسان-فناوری معنایی، علاوه بر انسان (در قالب طراح یا کاربر)، 11 کنشگر دیگر (شامل: محصول معنایی، زمینه، زیرساخت، داده، دانش، رسانه اجتماعی، وب، مراکز علمی، سازمان، هوش مصنوعی و هستانشناسی) نقش دارند که در تعامل با یکدیگر، هفت کنشگر-شبکه پویای همزیستی (شامل: طراحی و توسعه محصول، استفاده از محصول، رهبری و مدیریت، مدیریت داده، مدیریت دانش، آموزش و شرایط زمینهای) را تشکیل میدهند.
نتیجهگیری: محصولات معنایی در کنار انسان، کنشگرانی مستقل، خودمختار و خودآگاه هستند که قادرند در همزیستی میان انسان و فناوری، از صرف واسطه تغییر بودن فراتر رفته و حاکم بر تغییرات اجتماعی شوند؛ در چنین شرایطی، انسان به عنوان آفریننده محصول معنایی، باید علاوه بر تقویت قابلیتهای فنی در آفرینش محصول، نسبت به واسپاری اموری که محصول قادر به انجام آن است اقدام نماید
زهرا پورپیر، محمد رضا کیانی، محمد علی رستمی نژاد، سید ابراهیم حسینی زارگز،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: کووید 19 یک بیماری تنفسی واگیردار است که مانند سایر بیماریهای واگیردار، سلامت افراد را تحتتأثیر قرار داده است. رسانه های اجتماعی بهعنوان یک منبع مهم برای کسب اطلاعات سلامت، سهم عمدهای را در زمینه رفع نیاز اطلاعاتی در مورد کووید 19 به خود اختصاص دادهاند. نقش رفتار اطلاعیابی سلامت افراد در مدیریت و کنترل بیماری حائز اهمیت است و در روند سلامت جامعه در آینده نیز تأثیرگذار است. بر همین اساس کشف رفتار اطلاع یابی سلامت دانشجویان دانشگاه بیرجند در رسانه های اجتماعی در طی همهگیری کووید 19 هدف اصلی پژوهش حاضر قرار گرفت.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه بیرجند در زمان انجام مطالعه بودند. نمونهگیری بر اساس نمونهگیری تصادفی طبقهبندی نسبتی انجام گرفت (370 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات صاحبنظران و متخصصان علم اطلاعات و دانششناسی و علوم پزشکی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ سنجیده شد (0/897).
یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد دانشجویان بیشتر از موتورهای جستجو، شبکه های اجتماعی خارجی و رسانه های خبری برای کسب اطلاعات در مورد کووید 19 تا منابع معتبری مانند وبسایت های رسمی تخصصی پزشکی استفاده می کردند. در این میان تلگرام و اینستاگرام بیشترین کاربرد را داشتند. آنان بیش از کسب اطلاعات در مورد روش های درمانی به اخبار مرتبط با کووید 19 و رفتارهای پیشگیرانه توجه داشتند. میزان پیامدهای منفی و مثبت کسب اطلاعات در مورد این بیماری بر روی دانشجویان کمتر از حد انتظار بود و در بین مؤلفههای رفتار اطلاع یابی، کمترین توجه را به اشتراکگذاری اطلاعات داشتند. در زمینه ابعاد مرتبط با کووید 19 بیشترین توجه آنها به بُعد آموزشی و کمترین توجه آنها به بُعد سیاسی بود.
نتیجهگیری: بر اساس بررسی های پژوهشگر مطالعه ای در زمینه رفتار اطلاع یابی سلامت به طور خاص در رسانه ها و شبکه های اجتماعی در دوران کووید 19 نیافت؛ بنابراین پژوهش از نظر روش شناسی، رویکرد موضوعی و پژوهشی و بافت موردمطالعه حداقل در سطح ملی بدیع است.
منصور کوهی رستمی، هادی الهایی، زینب جوزی، محمدامین سخاوت منش،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده