4 نتیجه برای روستا
امیر حسین بیگ زاده، احمد عسکری، عبداله نعامی، علیرضا روستا،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت رفتار مشتریان، هدف این مطالعه ارائه الگوی بومی بازاریابی پارتیزانی(Partisani) با تأکید بر نگرش مصرفکنندگان بهمنظور خرید محصولات ایرانی با رویکرد رفتار اطلاعاتی مشتریان است.
روش پژوهش: روش انجام این پژوهش نظریه داده بنیاد بوده و از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته به جمعآوری دادهها پرداخته شد. همچنین جامعه آماری این پژوهش از میان کلیه متخصصان مطرح دانشگاهی دارای زمینه علمی مرتبط با مدیریت بازاریابی و رفتار مصرفکننده، مدیران و کارشناسان شرکتها انتخابشدهاند.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر، نشاندهندهی استخراج 6 بعد اصلی و 32 مؤلفه محوری است که در قالب مدل پارادایمی شامل بازاریابی پارتیزانی بهعنوان مقوله محوری و شرایط علّی (دانش، مهارت و بازاریابی)، عوامل زمینهای (مزیتهای کارکردهای نام تجاری و مسئولیت اجتماعی)، شرایط مداخله گر (منابع قدرت، توانمندسازی مبتنی بر یادگیری، الگوی ارتباطی، ارتباط با مشتریان و ملیگرایی مصرفی)، راهبردها (ارتباطات شرکتی، برنامهریزی جامع استراتژیک نام تجاری سازی، خلاقیت و نوآوری، روابط عمومی و تبلیغات) و پیامدها (شدت رقابت نام تجاری، تخصیص منابع، تصور در رابطه بانام تجاری سازی و قابلیت اعتبار نام تجاری) به دست آمد.
نتیجهگیری: بازاریابی پارتیزانی نیازمند ذهنهای باز و نگرشهای جدید است تا با از بین بردن یکنواختی تبلیغات، جنبوجوشی حیرتانگیز در مخاطب ایجاد نماید. همچنین تجربه و تخیل را جایگزین هزینههای بیشمار تبلیغاتی نموده که بر اساس مواضع روانشناسانه بسیار مؤثر و مفید واقع گردیده است. در این نوع بازاریابی تنها فروش محصول و خدمت اهمیت ندارد بلکه سود فروش این محصولات بسیار مدنظر قرار میگیرد.
ابراهیم بیرقی پناه، احمد عسکری، عبداله نعامی، علیرضا روستا،
دوره 7، شماره 2 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت رفتار مشتریان، هدف این مطالعه ارائه الگوی بومی بازاریابی با تأکید بر نگرش مصرفکنندگان بهمنظور خرید محصولات ایرانی با رویکرد رفتار اطلاعاتی مشتریان بود.
روش پژوهش: روش انجام این پژوهش نظریه داده بنیاد بوده و از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته به جمعآوری دادهها پرداخته شد. همچنین جامعه آماری این پژوهش مدیران و سرپرستان شرکت پارس خزر بودند. نمونه آماری شامل 14 نفر از مدیران ارشد و سرپرستان شرکت پارس خزر بوده و نمونهگیری در دو بعد نمونهگیری نظری و نمونهگیری گلوله برفی صورت گرفته است. مبنای اتمام مصاحبهها، اشباع نظری بوده است.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر، نشاندهندهی استخراج 38 کد یا مفهوم اولیه از مصاحبهها، 38 مقوله هستهای و 20 تم اصلی است که در قالب مدل پارادایمی شامل نگرش مصرفکننده نسبت به نوآوری خدمات، مؤلفه فرهنگ و مؤلفه اجتماعی بهعنوان مقوله محوری و شرایط علّی (دانش، مهارت و بازاریابی)، عوامل زمینهای (مزیتهای کارکردهای نگرش برند، مسئولیت اجتماعی و نگرش به محصولات ایرانی)، شرایط مداخلهگر (منابع قدرت، توانمندسازی مبتنی بر یادگیری، الگوی ارتباطی، ارتباط با مشتریان و ملیگرایی مصرفی)، راهبردها (ارتباطات شرکتی، برنامهریزی جامع استراتژی نگرش برند، خلاقیت و نوآوری و روابط عمومی و تبلیغات) و پیامدها (شدت رقابت، منابع، تصور در رابطه با نگرش برند، قابلیت اعتبار و ارزیابی نگرش مصرفکنندگان از گسترش نام برند) قرار گرفت.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش بهعنوان گام اولیه در بررسی نگرش مصرفکنندگان بهمنظور خرید محصولات ایرانی قابلاستفاده بوده و برای متخصصان رفتار مصرفکننده و همچنین متخصصان مطرح دانشگاهی دارای زمینه علمی مرتبط با مدیریت بازاریابی نیز کاربردی است. بر اساس نتایج، توجه به دانش و مهارت مسئولین شرکتها درزمینه بازاریابی، شرایط مطلوب را جهت بهبود نگرش مصرفکنندگان به کالای ایرانی فراهم میآورد.
افشین محسن، داریوش جمشیدی، علیرضا روستا،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده
هدف: تحقیق حاضر به تبیین نقش ارزش ویژه برند در افزایش سهم بازار، مبتنی بر رفتار اطلاعیابی و نیازهای اطلاعاتی در مراکز تجاری کیش میپردازد.
روش: روش تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ رویکرد، اکتشافی- تبیینی و شیوه انجام تحقیق نیز به صورت کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان برندسازی و علم دانش شناسی اقتصادی بوده که به روش گلوله برفی هدفمند تعداد 14 تن به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. در این تحقیق برای تجزیهوتحلیل اطلاعات مربوط به مصاحبه نیمه ساختار یافته، از روش تحلیل محتوا مبتنی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، بر اساس نظریه داده بنیاد استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد، استراتژیهای بازاریابی از طریق 5 عنصر محصول، قیمت، مکان، ترویج، مدیریت فرایند؛ عوامل مدیریتی از طریق دو مؤلفه رهبری و مدیریت منابع انسانی موجب ارزشافزوده برند مراکز تجاری کیش شده؛ و ارزشافزوده ایجاد شده نیز موجب مزیت رقابتی میگردد. همچنین، قابلیتهای محیطی شامل زیرساخت، فنّاوری، ویژگیهای محیط، امنیت و تفریح و سرگرمی به عنوان شرایط زمینه و عوامل بیرونی شامل عوامل سیاسی- اقتصادی و رفتار اطلاعیابی و نیازهای اطلاعاتی از طریق اطلاعات مربوط به مشتری و اطلاعات مربوط به بازار به عنوان شرایط مداخلهگر بر مزیت رقابتی مراکز تجاری کیش تأثیر گذاشته و در نهایت موجب افزایش سهم بازار یا به عبارتی توسعه مشتریان و بهبود عملکرد مالی این مراکز میگردد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد، افزایش سهم بازار پروسه پیچیدهای بوده و به شدت تحت تأثیر ارزشافزوده برند که خود متأثر از استراتژیهای بازاریابی و عوامل مدیریتی است، قرار دارد. علاوه بر این، برای این که مراکز تجاری کیش بتوانند به صورت یک برند شناخته شوند باید پیرامون مشتریان و بازار اطلاعات لازم و کافی را جمعآوری نماید.
ابوالقاسم کریمی، علیرضا روستا، مجید احمدی، سعید دانیالی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: عملکرد سازمانی یکی از پیش شرطهای مهم در راستای تحقق انعطافپذیری و نوآوری اطلاعاتی است و سازمانهای مبتنی بر یادگیری که در آنها خلق دانش و نوآوریهای اطلاعاتی جدید، صورت میگیرد، موجب توسعه و رشد خود میشوند. بر این اساس در مطالعه حاضر به تبیین اثرگذاری توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار و ظرفیتهای نوآورانه مشترک بر عملکرد سازمان با رویکرد اطلاعاتی پرداخته میشود.
روش پژوهش: روش تحقیق از جهت هدف، کاربردی و بر طبق شیوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران عالی و میانی شرکتهای عضو پارک فناوری پردیس در شهر تهران در سال 1403 است. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و 400 پرسشنامه به روش نمونهگیری در دسترس توزیع و تعداد 387 پرسشنامه در 50 شرکت جمعآوری گردیده است. پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته که به میزان 0.805 بوده است. دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری و توسط نرمافزار Smart-PLS تجزیهوتحلیل شدند.
یافته ها: یافتهها حاکی از آن است که توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار بر توانایی یادگیری داخلی (0.945) و توانایی یادگیری رابطهای (0.875) نقش ایفا میکند و توانایی یادگیری داخلی (0.220) و توانایی یادگیری رابطهای (662/0) بر نوآوری اداری اثرگذار بوده است. همچنین، نوآوری اداری بر عملکرد سازمان (0.488) اثرگذار بوده است، و ظرفیتهای نوآورانه مشترک بر نوآوری خدمات (0.904) تاثیر معنیداری دارد. در نهایت، نوآوری خدمات بر عملکرد سازمان (0.590) نقش داشته است.
نتایج: بنابراین در این پژوهش توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار بر توانایی یادگیری داخلی با آماره (10.166) بیشترین تاثیر و توانایی یادگیری داخلی بر نوآوری اداری با آماره (1.987) کمترین تاثیر را داشته است.