جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای زارع

سروش فتحی، زهرا دادگرفرد، پروین داداندیش، زهرا زارع،
دوره 0، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر بر آن‌است که تجربه‌ی زیسته ی زنان سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی را به صورت کیفی مورد مداقه قرار داده تا بتواند از فرآیند زیسته ی آنها الگو یا مدلی بومی استخراج کرده که دیگر زنان سرپرست خانوار نیز بهره ببرند. جهت انجام مصاحبه، از روش نمونه‌گیری گلوله برفی استفاده شده است. مصاحبه‌ها به صورت حضوری و تا رسیدن به نقطه اشباع توسط محقق انجام شد. از این رو پژوهشگر تا مرحله ی اشباع نظری با 25 نفر زن سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی مصاحبه انجام داده است.  یافته‌ها: بصورت کلی 931 کد مفهومی از مصاحبه‌های استخراج گردید. نتایج حاصل نشان داد در شرایط ساختاری، حاکم بودن فرهنگ جنسیتی، ضعف نظام قانونی و سیاسی در حمایت از زنان سرپرست خانوار، فقدان عدالت اجتماعی و نامتناسب بودن شرایط اشتغال با نیازهای زنان سرپرست خانوار تأثیر به سزایی در پیشرفت یا عدم پیشرفت ایشان داشته است. شرایط زمینه ای، فقدان همسر، مسئولیت فرزندان و تأمین نیازهای معیشتی خانواده و در اغلب موارد عدم امکانات زمینه ای در جهت توانمندی شرایط پیچیده ای را ایجاد کرده است و عوامل مداخله گری از جمله نبود امکانات مانند نداشتن پرستار کودک یا فردی که در نبود مادر از فرزندان مراقبت کند. در این بین عدم سواد کافی جهت اشتغال مناسب منجر به مشکلات فراوانی شده بود که زنان سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی نیز این بحران ها را پشت سرگذاشته و به خوبی مدیریت کرده اند. حضور سازمان های حمایتی را در این بین می توان به عنوان یک عنصر موثر در نظر گرفت. استفاده بهینه از خدمات نقش موثری در بهبود شرایط ایشان داشته است. ایجاد و آماده سازی جامعه جهت ورود زنان در معرض آسیب به بازار کار، کسب اعتبارمالی و اجتماعی، فراهم بودن امکانات،آموزش و بازتوانی و حتی ایجاد مهارت های شغلی که در سازمان های حمایتی ارائه می شود، بسیار کمک کننده بوده است. همین امر باعث شده که آثار و پیامدهایی مانند تأمین معیشت و اداره ی مدیریت خانواده در مسیر توانمندی باشد. زنان سرپرست خانوار توانمند در حوزه اقتصاد از ابتدا تجربه و مهارت اقتصادی کافی و حتی آمادگی لازم جهت سرپرست شدن را نداشتند. توانمندی اقتصادی سبب کاهش محرومیت و طرد اجتماعی و ملحق شدن آنان به جامعه و گروه های اجتماعی خواهد شد. علاوه بر این توانمندی اقتصادی موجب افزایش ظرفیت ایشان در بهبود وضعیت فردی و اجتماعی نیزخواهد شد. لذا عاملیت زنان در فرآیند توانمندی به عنوان نیروهای اجتماعی موثر باید مورد توجه سیاستگذران قرار گیرد.
 
زینب صدیقی، علیرضا اسفندیاری مقدم، عاطفه زارعی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

هدف: رابط‌کاربر در کتابخانه‌های دیجیتال از جمله مسائل اساسی در بهره‌گیری از این کتابخانه‌ها به شمار می‌رود و زمانی کاربران می‌توانند تعامل مناسبی با آن برقرار سازند که متناسب با نیاز آن‌ها فراهم گردد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل رابط‌کاربر کتابخانه‌های دیجیتال ارائه‌دهنده خدمات به نابینایان و ناشنوایان در سطح جهان است.

روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. روش انجام پژوهش از نوع کتابخانه‌ای و پیمایش توصیفی است. بدین ترتیب که ابتدا با بررسی متون و منابع علمی مرتبط سیاهه‌ای متشکل از 13 معیار (ویژگی‌های ظاهری صفحه نمایش، سازماندهی صفحه نمایش، امکانات جستجو، پیوندها، گزینه‌ها و نمادهای تصویری، شخصی‌سازی متن، امکانات کمک و راهنمایی کاربران، هشدار دهنده‌ها، امکان تعامل و بازخورد، زبان رابط‌کاربر، کنترل کاربر، انواع قالب‌ (فرمت‌)های منابع موجود در کتابخانه، امکانات مطالعه منابع بازیابی شده از کتابخانه) شامل 109 مؤلفه استخراج شد. سپس به روش دلفی نهایی گردید و برای ارزیابی کتابخانه‌های مذکور مورد استفاده قرار گرفت. جامعه مورد مطالعه شامل 12 کتابخانه دیجیتال ارائه‌دهنده خدمات به نابینایان و ناشنوایان بود که از طریق جستجو و مکاتبه با فدراسیون بین‌المللی کتابخانه‌های دیجیتال تهیه گردید.

یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که در مجموع، از بین معیارهای مورد مطالعه، معیار «زبان رابط‌کاربر» با رعایت در 92/97 درصد از کتابخانه‌ها، رتبه اول و معیار «کنترل کاربر» تنها با استفاده در 67/9 درصد کتابخانه‌ها کمترین میزان رعایت را به خود اختصاص داده‌اند. همچنین کتابخانه "Digital  library for the blind" با رعایت 53/63 درصد بیشترین و کتابخانه " "U.S. National  Library  Service  for  Blindبا رعایت 62/37 درصد از مؤلفه‌ها کمترین میزان رعایت را به خود اختصاص داده‌اند.


منصوره حسینی شعار، علیرضا اسفندیاری مقدم، عاطفه زارعی، محمد حسن زاده،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

چ

زمینه و هدف: این پژوهش، با هدف بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری وب 2.0 در دولت الکترونیک از دیدگاه شهروندان مراجعه کننده به دفاتر پیشخوان دولت الکترونیک در استان همدان به روش توصیفی- پیمایشی به انجام رسیده است.

روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. برای گردآوری داده­های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه محقق­ساخته استفاده شده است. این پرسشنامه شامل 24 سوال در 7 بعد (عوامل اقتصادی، فرهنگی، فردی، فناورانه، سازمانی، انگیزشی و اجتماعی) و 4 سوال مربوط به اطلاعات جمعیت­شناختی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شهروندان مراجعه کننده به دفاتر پیشخوان دولت، بخش عمومی و خصوصی در استان همدان است. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه­گیری تصادفی طبقه­ای با تخصیص متناسب، 518 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از نرم­افزارهایspss-24  و Amos-24 انجام گرفت.

یافته ها: یافته­های منتج از پژوهش نشان داد که شش عامل اقتصادی، فرهنگی، فردی، فناورانه، سازمانی و انگیزشی به صورت معنی­داری بر پذیرش فناوری وب 2.0 در پیاده­سازی دولت الکترونیک مؤثر است و اما به علت این که در بررسی عامل فرهنگی و پذیرش فناوری وب 2.0 آماره آزمون کوچکتر از 96/1 است رابطه بین دو متغیر رد می­شود. شاخص­های نیکویی برازش مدل ارائه شده یعنی GFI، IFI، CFI و RMSEA به ترتیب برابر با 901/0، 902/0، 901/0 و 067/0 است. این شاخص­ها نشانگر خوب بودن مدل است و اینکه مدل تحقیق دارای توانایی بالایی در اندازه­گیری متغیر اصلی تحقیق است.

نتیجه­ گیری: بر مبنای نتایج حاصل شده، جهت سرمایه­گذاری در راستای پیاده­سازی دولت الکترونیک بر مبنای فناوری وب 2.0 بیشترین تمرکز بایستی در زمینه عوامل اقتصادی، فرهنگی، فردی، فناورانه، سازمانی و انگیزشی صورت گیرد چرا که هر یک از عوامل فوق دارای زیرمولفه­هایی هستند که با فراهم­سازی زمینه­های ایجاد و توسعه این عوامل، به صورت غیرمستقیم بر سایر عوامل مؤثر نیز ایفای نقش خواهند نمود.


خانم مهناز قنبرزاده، آقای محمد حسن زاده، سید علی اکبر فامیل روحانی، عاطفه زارعی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

چکیده
هدف، این پژوهش تبیین تاثیر فنآوری اطلاعات و ارتباطات بر نوآوری استفاده از اطلاعات در میان نخبگان و استعدادهای درخشان باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد اسلامی بوده است.
روش‌شناسی، در این پژوهش از روش‌شناسی کیفی با رویکردی تفسیر‌گرایانه و با استفاده از نظریه زمینه‌ استفاده شده است. در فرآیند ساخت نظریه زمینه‌ای سه مرحله کدگذاری داده‌ها وجود دارد: کد گذاری باز، کد گذاری محوری و کدگذاری گزینشی. گردآوری داده‌ها از طریق مصاحبه نیمه‌ساختاریافته حضوری با پرسش‌های از قبل طراحی شده انجام شده است که در صورت نیاز در حین پاسخگویی شرکت‌کنندگان به پرسش‌های مطرح شده، پرسش‌هایی در رابطه با پاسخ مصاحبه‌شونده مطرح شده است. جامعه مورد پژوهش، نخبگان و استعدادهای درخشان باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد اسلامی است. برای انتخاب نمونه پژوهش از نمونه‌گیری هدفمند استفاده شد. حجم نمونه در حین کار مشخص شد، مصاحبه‌شوندگان 22 نفر از اعضای نخبه و استعدادهای درخشان باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد اسلامی بوده است که با توجه به اعلام خصوصیات افراد مورد نظردر این پژوهش، از طریق نماینده باشگاه امکان دسترسی به این افراد فراهم شد.
یافته‌ها، نخبگان، با جستجوی زیاد اطلاعات، به پرورش ذهن کنجکاو خود می‌پردازند، به طوری‌که با مشاهده هر اطلاعاتی، آن را نادیده نمی‌گیرند و با گزینش اطلاعات از جز به کل به دنبال قطعه خالی پازل خود هستند. از طرفی اطلاعات را بر اساس مرتبط‌ترین، جدید‌ترین و یا بر اساس اهمّیت و اعتبار اطلاعات با استفاده از توانایی ذهنی و حافظه دیداری گردآوری می‌کنند. از طرف دیگر، در مراحل مختلف فرآیند استفاده از اطلاعات، با توجه به قابلیت‌ها‌ و مهّم‌ترین ویژگی‌های ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات برای ذخیره، پردازش ، دستیابی به اطلاعات و...، از آنها استفاده می‌نمایند.
نتیجه‌گیری، فناوری اطلاعات و ارتباطات را به عنوان ابزارهای برای تسریع و سرعت‌بخشی به پیشرفت تحقیق و پژوهش خود می‌دانند، و هوش و استعداد، تفکر انتقادی و نگاه عمیق و بخصوص توانایی ذهنی خود را عامل اصلی خلاقیت و نوآوری عنوان کردند. از طرفی دیگر یکی از نگرانی‌ها و دغه‌غه‌های آنان، اعتماد، اطمینان و امنیت در هنگام استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات آنلاین نیز می‌باشد.
کلیدواژه، استفاده از اطلاعات، فنآوری اطلاعات و ارتباطات، نخبگان، نوآوری.

سیدمهدی حسینی، فرامرز سهیلی، محمد زارعی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: علم حاصل تفکر جمعی، اشتراک یافته‌ها، استفاده و نقد در فضاهای جمعی است. همچنین، پژوهشگران با استفاده از بسترهای ارتباطی به اشتراک یافته‌های علمی می‌پردازند. به همین دلیل بسترهای ارتباطی نقش مهمی در توسعه علم دارند. با ایجاد فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی، مجلات علمی در تسهیل ارتباط علمی رسمی بین پژوهشگران جایگاه قابل‌توجهی یافته است. باوجود استفاده همه‌گیر و گسترده پژوهشگران از مجلات الکترونیکی، هنوز نقش آن‌ها در فرایند ارتباط علمی موردبررسی علمی قرار نگرفته است. این پژوهش باهدف بررسی نقش مجلات الکترونیکی در بهبود مراحل فرایند ارتباط علمی اعضای هیئت‌علمی اجرا شد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد کمی و به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه اجرا شد. تعداد 340 نفر عضو هیئت‌علمی دانشگاه کردستان جامعه این پژوهش را تشکیل داد. 181 نفر نمونه به‌صورت تصادفی و به نسبت جمعیت دانشکده‌ها و گروه‌ها انتخاب شدند. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی و معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته‌ها: مدل‌های پیشین فرایند ارتباط علمی بررسی و دو مرحله به فرایند چهار مرحله‌ای هارمز و ثورین اضافه شد. به باور نمونه موردمطالعه، محیط مجلات الکترونیکی در بهبود همه مراحل شش‌گانه فرایند ارتباط علمی نقش دارند. متغیرهای جمعیت‌شناختی بر تصمیم‌گیری تأثیر نداشت.
نتیجه‌گیریبه‌طورکلی تحلیل داده‌های به‌دست‌آمده از پرسشنامه بیانگر آن است که سامانه مجلات الکترونیکی در بهبود فرایند ارتباط علمی نقش مؤثر دارند. همچنین، شش مرحله فرایند ارتباط علمی که برای اولین بار بررسی گردید سازه مفهومی ارتباط علمی را پیش‌بینی می‌کنند. علاوه بر آن متغیرهای جمعیت‌شناختی (مانند سابقه اشتغال) در نظرسنجی نقش مجلات الکترونیکی در ارتباط علمی اثرمعنی‌دار ندارند.
دکتر صالح رحیمی، مختار رستمی، امین زارع،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و ﻫﺪف: با توجه به اهمیت فعالیت‏های دانشی، هدف این مطالعه تعیین وضعیت فعالیت­های دانشی درابعاد فردی وسازمانی میان کتابداران کتابخانه­های دانشگاهی وعمومی استان کرمانشاه است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به‏ روش پیمایشی است. برای گردآوری داده­ها، از پرسشنامه هوانگ استفاده شده است، که پس از اعتباریابی میان نمونه پژوهشی توزیع گردید. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 170 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده‏ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم­افزار اس­پی­اس­اس انجام شده است.
یافته‏ها: بیشترین میانگین فعالیت­های دانشی در ابعاد فردی مربوط‏ به مؤلفه­­­ی جذب دانش و کمترین مربوط‏ به انتشار دانش و در ابعاد سازمانی بیشترین میانگین مربوط به مؤلفه­­­ی یکپارچه‏سازی دانش و کمترین مربوط به مؤلفه­­­ی توسعه دانش بود. درخصوص مقایسه وضعیت فعالیت­های دانشی درابعاد فردی و سازمانی بین کتابداران کتابخانه­های عمومی و دانشگاهی (به­جز موانع دانش) تفاوت معنی‏داری مشاهده نشد. میانگین نمره دیدگاه کتابداران مورد مطالعه درخصوص وضعیت فعالیت­های دانشی درابعاد سازمانی نسبت به فعالیت­های دانشی درابعاد فردی به‏طورمعنی­داری بیشتر است. وضعیت فعالیت­های دانشی درابعاد فردی و سازمانی درکتابخانه­های عمومی و دانشگاهی درحد مطلوبی قرار دارد.
نتیجه‏گیری: با توجه ‏به پائین بودن میانگین رتبه مؤلفه­­­­های انتشار و توسعه دانش، ضروری است تا مسئولان کتابخانه­ها، با برگزاری همایش­ها و سمینارهای مرتبط با حوزه شغلی و استفاده از مشوق­های ترغیبی، زمینه حضور کتابداران در فعالیت­های اجتماعی و نشر افکار و ایده‏های آن­ها را مهیا و برنامه­های آموزشی منظمی را جهت کسب دانش تجربی نیروهای تازه استخدام شده اجرا و حدود وظایف شغلی آن‏ها را تعریف و با استفاده از نیروهای مجرب به تشریح منابع آموزشی و پایگاه­های اطلاعاتی مربوط به کتابخانه اهتمام ورزند.
فرحناز نادربیگی، علیرضا اسفندیاری مقدم، عاطفه زارعی، بهروز بیات،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اطلاعات معمولاً به‌عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به هدف در نظر گرفته می‌شود؛ اما برخی از افراد حتی اگر اطلاعات مفید و رایگان باشد از آن اجتناب می‌کنند. هدف این مقاله تبیین اجتناب اطلاعات، شناخت پیامدها و عوامل مؤثر بر آن است.
روش‌شناسی: این پژوهش با مرور نظام‌مند متون مرتبط با اجتناب از اطلاعات انجام شد. بدین منظور، متون مرتبط با اجتناب از اطلاعات در پایگاه‌های استنادی ووس و اسکوپوس و نیز پایگاه‌های فارسی نورمگز، سید، علم نت، پرتال جامع علوم انسانی شناسایی شدند. برای تحلیل متون از نرم‌افزار مکس­کیودی­ا استفاده شد.
یافته‌ها: اجتناب از اطلاعات مجموعه­ای از رفتارها و اقدامات گزینشی به منظور متوقف کردن، محدود کردن، تأخیر جستجو، مواجهه، پردازش و استفاده از اطلاعات است. اجتناب از اطلاعات چندبعدی است و عوامل مختلفی بر آن مؤثرند. بخشی از عوامل فردی و برخی دیگر برون فردی است. انواع اجتناب از اطلاعات عبارت‌اند از فعال و غیرفعال، جامع و گزینشی، عمدی و تدافعی.
نتیجه‌گیری: برخی افراد با پیش‌بینی تأثیر اطلاعات در زندگی حال یا آینده خود از آن اجتناب می‌کنند. هنوز اجتناب از اطلاعات به‌خوبی درک نشده است؛ زیرا اغلب پژوهش‌ها از زاویه دید خاص و محدود به یک‌رشته تخصصی به آن نگریسته‌اند. با توجه به پیامدهای زیان‌بار اجتناب از اطلاعات، در خط‌مشی پژوهشی باید توجه ویژه‌ای به آن داشت و با مدد از پژوهشگران سایر حوزه­ها و انجام پژوهش­های بین‌رشته‌ای برای این معضل چاره­ای جست.
سعیده ابراهیمی، قاسم سلیمی، سحر انبارکی، هانیه زارع،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

هدف: شبکه های اجتماعی علمی به ­عنوان عضوی از مجموعه نرم­افزارهای اجتماعی به عنوان بستری برای تعاملات بین المللی و به اشتراک­ گذاری دانش مشهود و نامشهود پژوهشگران بوجود آمدند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه الگوها و رفتارهای اشتراک دانش پژوهشگران در شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت انجام گرفته است. بر این اساس سیستم­ پرسش و پاسخ این شبکه علمی مورد تحلیل و  بررسی قرار گرفته است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و از نظر گردآوری داده‌ها، توصیفی پیمایشی با رویکرد تحلیل محتوای وب است. جامعه مورد مطالعه، پرسش و پاسخ های ارائه شده در سیستم پرسش و پاسخ این شبکه  است. از بین کلیه موضوعات، دو حوزه موضوعی بصورت هدفمند انتخاب و  127 سوال و 408 پاسخ مربوط به این دو حوزه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت..
یافته­ ها: تجزیه و تحلیل داده­ ها نشان داد، پرسش­های مطرح شده در دو حوزه مورد بررسی در سیستم پرسش و پاسخ این شبکه علمی، بیشتر از نوع سوالات مفهومی بوده و پاسخ­ های ارسالی در هر دو حوزه بیشتر نامشهود و از نوع ارائه دید علمی و الگوی ذهنی می ­باشد. بیشتر پرسش کنندگان، پژوهشگران کشورهای آسیایی با رتبه آرجی(Rg) کمتر از 5 بوده اند، در حالی که پژوهشگران کشورهای اروپایی با رتبه آرجی بالاتر از 10 بیشتر به ارسال پاسخ و اشتراک دانش تخصصی خود پرداخته ­اند.
نتیجه­ گیری: سیستم­های پرسش و پاسخ، فناوری متفاوت و کارآمدی جهت به اشتراک گذاری دانش و افزایش تعاملات و ارتباطات بین المللی پژوهشگران است که فراتر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی، محملی برای باروری حوزه‌های تخصصی علمی در جهان پدید آورده است. نتایج این پژوهش مطابق گفته کاستلز(Castells) از قدرت پنهان شبکه­ های اجتماعی و سیستم های پرسش و پاسخ در اشتراک دانش و گسترده شدن مرزهای دانشی سخن می­ گوید که چگونه موجب سهولت انتقال تجارب، اندیشه ها و دانش محققان شده و زمینه باروری علم را فراهم می­نمایند.  این گونه به نظر می­رسد جامعه دانشی که در آن تسهیم دانش بطور داوطلبانه جایگزین تقسیم دانش می­شود  با وجود  این شبکه ها در حال محقق شدن است.
علی بیرانوند، سازناز زارعی، مریم گلشنی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: هدف نهایی رفتار نوآورانه، بهبود عملکرد فرد، گروه و در نهایت کل سازمان است. عوامل بسیاری در تحقق رفتارنوآورانه کارکنان یک سازمان تأثیرگذار هستند که در این تحقیق به تأثیر دو عامل جو سازمانی وتسهیم دانش پرداخته شده است.
روش: تحقیق حاضر بر اساس هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات، پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان رسمی شرکت­های دانش بنیان استان فارس می‌باشند که در زمان انجام تحقیق(1399) 373 نفر بوده­اند. با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده و به کمک فرمول کوکران 189 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. به منظور گردآوری داده­ها از پرسشنامه های استاندارد جو سازمانی بوک و همکارن (2005)، پرسشنامه تسهیم دانش هاف و ریدر (2004) و پرسشنامه رفتار نوآورانه جانسن و ولبا (2004) استفاده شده است. برای تحلیل داده از آزمون­‌های تحلیل عامل تاییدی و مدل‌یابی معادلات ساختاری به کمک نرم­افزار لیزرر و اس­پی­اس­اس استفاده شده است.
یافته‌ها: نتایج نشان می­دهد که جوسازمانی بر رفتار نوآورانه و تسهیم دانش تأثیر مستقیم و مثبت دارد. از طرفی تسهیم دانش نیز به صورت مستقیم و مثبت بر رفتار نوآورانه تأثیر دارد. تأثیر مستقیم جوسازمانی بر رفتار نوآورانه 52/0 است که این تأثیر گذاری به واسطه نقش تسهیم دانش تقویت و به میزان 83/0 افزایش پیدا می‌کند و این بدان معنی است که تسهیم دانش به میزان 31/0 تأثیرگذاری جوسازمانی بر رفتار نوآورانه را افزایش داده  است.
بحث و نتیجه‌­گیری: با شناخت مناسب از نوع رابطه و نحوه تأثیرگذاری جوسازمانی و تسهیم دانش بر عملکرد نوآورانه کارکنان در شرکت های دانش بنیان، مدیران این امکان را می‌یابند تا اقدامات مناسبتری جهت توسعه نوآوری در شرکت، در راستای بهره‌وری بیشتر سازمان، برنامهریزی و مدیریت داشته باشند.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb