جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای فهیم نیا

فاطمه فهیم نیا، ،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه رابط کاربر این پایگاه‌ها از دیدگاه کاربران دانشگاه تهران و ارتباط آن با رضایت کاربران است.

روش: در این پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده‌ شده است. جامعه مورد پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران است که از میان آن‌ها با بهره‌گیری از نمونه‌گیری هدفمند طبقه‌ای دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده شیمی و زیست‌شناسی از پردیس علوم به‌عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته که بر اساس مؤلفه‌های ده‌گانه نیلسن و پرسشنامه رضایت کاربر QUIS تنظیم شده است جمع آوری شد. رابط کاربر هر پایگاه در 5 شاخص شامل خصیصه‌های کلی، خصیصه‌های جستجو،خصیصه‌های بازیابی، خصیصه‌های نمایش و خصیصه‌های کاربرپسندی مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که پایگاه Elsevier با میانگین 88/3 از امتیاز بیشتری نسبت به پایگاه‌های دیگر برخوردار است. ازنظر کاربران مورد مطالعه، کیفیت رابط کاربر این پایگاه نسبت به پایگاه‌های دیگر در وضعیت بهتری قرار دارد. باید توجه داشت که این برتری نشان‌دهنده کیفیت پایگاه اطلاعاتی نیست و تعامل نسبتاً خوب کاربران می‌تواند به دلیل آشنایی کاربران با این پایگاه و فرآیند جستجو و بازیابی منابع باشد.

نتیجه‌گیری: رضایت کاربران از پایگاه اطلاعاتی و فرآیند جستجو و بازیابی هدف اصلی در طراحی و توسعه پایگاه است. رضایت کاربران به‌صورت مستقیم تحت تأثیر ویژگی‌های رابط کاربر است، بررسی نقاط قوت و ضعف یک پایگاه و آشنا نمودن کاربران با این نقاط در تسهیل دستیابی به منابع موردنیازشان ضروری است.


فاطمه فهیم نیا، فرشته منتظری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش باهدف بررسی رفتار خود آرشیوی اعضای هیئت‌علمی علم اطلاعات و دانش‌شناسی در ایران و کشف انگیزه¬ها و موانع مؤثر بر این رفتار انجام‌شده است. پیش‌بینی میزان خود آرشیویاعضا توسط عوامل مؤثر بر خود آرشیوی، از دیگر اهداف موردنظر پژوهش است.
روش: پژوهش از نوع کاربردی و روش توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه، کلیه اعضای هیئت‌علمی علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در ایران هست که به‌صورت سرشماری انتخاب‌ شده‌اند.
یافته‌ها: طبق نتایج پژوهش، بر اساس  افراد میزان خود آرشیوی تولیدات علمی توسط اعضای هیئت‌علمی علم اطلاعات و دانش‌شناسی، متوسط به بالا است، و خود آرشیوی در وب‌سایت‌های شخصی و سازمانی رایج‌تر از مخازن سازمانی و موضوعی است. مؤلفه شهرت به‌عنوان مهم‌ترین انگیزه و مؤلفه ملاحظات حق تألیف مهم‌ترین مانع در رفتار خود آرشیوی اعضای هیئت‌علمی شناخته شد. بر اساس نتایج از بین 10 عامل تنها مؤلفه شناخت حرفه‌ای در سطح معنی‌داری 95% اطمینان قادر به پیش‌بینی میزان خود آرشیوی تولیدات علمی اعضا در وب‌سایت‌های دسترسی آزاد می‌باشد.
نتیجه‌گیری: اعضای هیئت‌علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران از دسترس پذیر نمودن آثار خود به‌صورت آزاد استقبال می‌کنند. ولیکن موانعی مانند حق تالیف بر سر این راه قرار دارد که چاره اندیشی برای رفع آن می‌تواند به بهبود وضعیت موجود کمک کند.
الهام اسمعیل پونکی، محمدرضا اسمعیلی گیوی، فاطمه فهیم نیا،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه سواد رسانه ­ای و سواد اطلاعاتی دانشجویان علوم ارتباطات و علم اطلاعات و دانش­شناسی و تأثیر آن­ها بر قابلیت­های کارآفرینی دانشجویان است. 

روش پژوهش: این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی و برحسب روش پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان رشته علم اطلاعات و دانش­شناسی و رشته علوم ارتباطات در مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران و علامه طباطبایی است. در این پژوهش به‌منظور گردآوری داده­ها از دو روش بررسی اسناد و مطالعات کتابخانه­ ای و پرسشنامه استفاده‌شده است. ابتدا از روش مطالعه اسنادی و کتابخانه­ ای برای بررسی مبانی نظری سواد رسانه ­ای، سواد اطلاعاتی و کارآفرینی بهره برده شد. سپس با بررسی پیشینه­ها و بر اساس مدل پژوهش، پرسشنامه موردنظر ساخته شد و در بین جامعه آماری پخش گردید. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ مقدار 917/0 به دست آمد. داده­ها با استفاده از روش­های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند.

یافته­ ها: یافته­ ها نشان دادند که سطح سواد رسانه ­ای و سواد اطلاعاتی دانشجویان در حد مطلوب و سطح ویژگی­های کارآفرینی در حد نسبتاً مطلوب قرار دارد.

نتیجه­ گیری:  آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیر سواد رسانه­ای و سواد اطلاعاتی رابطه معنادار مستقیم وجود دارد. تأثیر سواد اطلاعاتی بر قابلیت­های کارآفرینی تائید و تأثیر سواد رسانه ­ای بر قابلیت­های کارآفرینی رد شد.


حمید کشاورز، فاطمه فهیم نیا، علیرضا نوروزی، محمدرضا اسمعیلی گیوی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی مدل ارزیابی باورپذیری اطلاعات موجود در محیط وب به عنوان مدلی برخاسته از پیشینه پژوهش و تایید شده توسط خبرگان حوزه‌های مرتبط انجام شده است.

روش پژوهش: از لحاظ رویکرد پژوهش، روش آمیخته اکتشافی بکار برده شده است. در مرحله اول این پژوهش از روش فراترکیب استفاده ‌شد که از جمله روش‌‌های کیفی به شمار می‌رود. در مرحله دوم برای بررسی و اصلاح مدل مفهومی به دست آمده از روش پیمایشی یعنی نظرسنجی از خبرگان به روش دلفی استفاده شده است. جامعه آماری اول پژوهش کلیه آثار و نوشتار‌های مربوط به مبانی و ابعاد باورپذیری اطلاعات شامل 90 اثر بر مبنای معیارهای معتبر از بین 560 اثر انتخاب و تحلیل شد. جامعه آماری دوم شامل خبرگان حوزه بازیابی اطلاعات وب در رشته‌‌هایی مانند علوم اطلاعات، ارتباطات و رایانه بودند که در نهایت 30 نفر در دور اول و 24 نفر در دور دوم دلفی شرکت داشتند.

یافته ­ها: با کاربرد مراحل هفتگانه فراترکیب، مدلی مفهومی در چهار لایه مفهومی، مقوله‌ای و کدها و شاخص‌ها به دست آمد. در هر یک از لایه‌ها مفاهیم و موضوع‏هایی گنجانده شد که در نهایت 68 شاخص اصلی شناسایی شد. جهت اعتباریابی کیفی مدل به دست آمده، مطالعه دلفی در دو مرحله انجام و نظرات خبرگان در مدل اعمال شد. با توجه به مقادیر بالای ضریب توافقی کندال در حدود 65/0 و درصد توافقی بیشتر ابعاد مدل بالای 90 درصد، مدل مفهومی مورد تأیید خبرگان پژوهش قرار گرفت.

نتیجه­ گیری: مدل مفهومی به دست آمده از مراحل فراترکیب و دلفی به تأیید و توافق بالای خبرگان رسیده و می‌تواند به عنوان معیاری برای پژوهش‌های آتی در جهت ساخت ابزاری برای انجام پژوهش‌های مرتبط باشد. یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد که ارزیابی باورپذیری، مفهومی با ابعاد و مؤلفه‌های گوناگون بوده و کاربران، طراحان و سیاست‏گذاران حوزه وب باید آنها را در طراحی و ارزیابی منابع وب مورد توجه قرار دهند.


نسترن پورصالحی، دکتر فاطمه فهیم نیا، دکتر عباس بازرگان، دکتر مریم ناخدا،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به متغیر بودن سواد اطلاعاتی در هر فرهنگ و اجتماع، نیاز است مفهوم سواد اطلاعاتی در بافت های گوناگون از جمله مدارس مورد بررسی قرار گیرد. توسعه سواد خواندن که از اهداف اصلی درس فارسی است، بخشی از سواد اطلاعاتی است و پایه های آن در دوره ابتدایی گذاشته می شود. فهم ماهیت سواد اطلاعاتی در درس فارسی، ضمن درک بیشتر ماهیت سواد اطلاعاتی در بافت مدارس، کمک می کند بتوان در امر آموزش و ارزشیابی سواد اطلاعاتی در مدارس به نحو مطلوب تری عمل نمود.

روش: این پژوهش از نوع پدیدارشناسی است و از تکنیک تحلیل محتوای کیفی بهره برده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده است. از نمونه گیری هدفمند برای پیشبرد اهداف پژوهش استفاده شده است. چهار معلم پایه چهارم ابتدایی از سه مدرسه در منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران مورد مصاحبه قرار گرفته و چهار کلاس آنان نیز پس از مشاهده با اجرای مراحل سه‌گانه کدگذاری نظری تحلیل گردید.

یافته‌ها: بر اساس تحلیل داده‌ها، می‌توان سواد اطلاعاتی در پایه چهارم را در گام‌های «تنظیم صحنه: ایجاد فضایی برای تفکر و تأمل و برنامه‌ریزی»، «ایجاد و تبیین نیاز اطلاعاتی»، «جستجو و مکان‌یابی اطلاعات»، «بهره‌گیری از اطلاعات»، «پردازش اطلاعات»، «ثبت، سازماندهی و استفاده اخلاقی از اطلاعات»، «برقراری ارتباط»، «ارائه اطلاعات» تبیین نمود.

نتیجه گیری: بر اساس یافته ها تاکید عمده بر ارتقای مهارت بهره گیری از اطلاعات(خواندن، دیدن، شنیدن)؛ پردازش اطلاعات(تامین زیرساخت های درک متن، تمرین درک مطلب به صورت دیداری، شنیداری و متنی؛ و انجام فعالیت های نیازمندپردازش اطلاعات) و ارائه اطلاعات(در قالبهای مکتوب و غیر مکتوب و شیوه تهیه آنها) است. با ادغام سواد اطلاعاتی درس فارسی، این درس می تواند به اهداف خود بهتر نایل آید. این پژوهش می تواند در جهت طراحی ابزار سنجش سواد اطلاعاتی و طراحی آموزشهای مورد نیاز معلمان و دانش آموزان به کار گرفته شود.


هاشم عطاپور، فاطمه فهیم نیا،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

هدف و زمینه: این پژوهش به بررسی تاثیر رتبه نویسندگان در شبکه‌های کتابشناختی بر مدل سند-محور بازیابی تخصص می‌پردازد. هدف آن پی بردن به این نکته است که کدام یک از شبکه‌های کتابشناختی نویسندگان می‌تواند عملکرد مدل سند-محور بازیابی تخصص را بهبود ببخشد.
روش‌شناسی: روش پژوهش تجربی مقدماتی است. برای انجام پژوهش، مجموعه آزمونی متشکل از 55 پرس‌وجو و 96375 سند ایجاد شد: پرس‌وجوهایی که توسط دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دکتری علم اطلاعات و دانش‌شناسی ایران ساخته شد و اسنادی که از مقالات نمایه‌شده علم اطلاعات و دانش‌شناسی در پایگاه وب آو ساینس تشکیل شده بود. پرس‌وجوها به پیکره آزمون عرضه، و مدل بازیابی DLH13 برای بازیابی اسناد به کار گرفته شد. 100 سند اول بازیابی‌شده برای هر پرس‌وجو انتخاب شد. سپس اسامی افراد موجود در آنها استخراج و پردازش، و بر اساس 5 شاخص مورد استفاده در تحلیل شبکه‌های اجتماعی رتبه‌بندی گردید. 10 نتیجه اول هر روش انتخاب و در انبوهه نویسندگان پرس‌وجوی مربوطه قرار گرفت. افراد موجود در سیاهه مورد قضاوت ربط قرار گرفتند تا مقایسه عملکرد رتبه‌بندی‌‌های افراد از حیث یافتن خبرگان میسر شود.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد عملکرد مدل‌های مبتنی بر رتبه‌بندی نویسندگان در شبکه‌های استنادی تفاوت معناداری با مدل سند-محور بازیابی تخصص ندارند، اما عملکرد مدل مبتنی بر رتبه‌بندی نویسندگان در شبکه هم‌تألیفی ضعیف‌تر از مدل سند-محور بازیابی تخصص بوده و آن را کاهش می‌دهد.
نتیجه‌گیری: در مقایسه با شبکه‌های پدیدآوری، موقعیت افراد در شبکه‌های استنادی شاهد بهتری برای تخصص افراد در حوزه‌های موضوعی مختلف به شمار می‌رود.  
احمد مجلس آرا، فاطمه فهیم نیا، نادر نقشینه،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی الگوی تحلیل بازخورد متنی کاربران در شبکه­‌های اجتماعی در مواجهه با رویدادها و کنش­‌های محیطی با تأکید بر شناسایی عوامل مؤثر بر ارائه­‌ی پیام­های متنی توسط کاربران در شبکه­های اجتماعی انجام شده است.
روش پژوهش: از لحاظ رویکرد پژوهش، روش امیخته اکتشافی بکار برده شده است. در مرحله‌­ی اول این پژوهش از روش فراترکیب استفاده شد که از جمله روش‌­های کیفی به شمار می­‌رود. در مرحله­‌ی دوم برای بررسی و اعتباریابی عوامل شناسایی شده و تهیه الگوی نهایی تحقیق، از روش پیمایشی یعنی نظرسنجی از خبرگان در قالب تشکیل گروه‌­های کانوی و استفاده از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری اول پژوهش کلیه اسناد مکتوب مربوط به تحلیل بازخورد متنی و احساسات کاربران شامل 60 مقاله و اثر بر مبنای معیارهای معتبر از بین 198 مقاله و اثر انتخاب و تحلیل شد. جامعه‌­ی آماری دوم شامل خبرگان حوزه­‌ی فناوری اطلاعات در رشته­‌های فناوری اطلاعات، جامعه­‌شناسی، رفتارشناسی و... بودند که در نهایت 15 نفر تعیین شدند و به دلیل شرایط و محدودیت­های پاندمی کرونا، به صورت از راه دور نسبت به ارائه‌­ی نظرات و پیشنهادات اقدام نمودند.
یافته­‌ها: با  کاربرد مراحل هفتگانه فراترکیب، الگوی مفهومی در شش لایه­‌ی مفهومی، مقوله­‌ای و کدها به دست امد. در هر یک از لایه‌­ها مفاهیم و موضوعاتی گنجانده شد که در نهایت 27 مؤلفه شناسایی شد. جهت اعتباریابی کیفی الگوی به دست آمده بر اساس نظرات خبرگان در قالب گروه­‌های کانونی اخذ شد و الگوی مفهومی مورد تأیید خبرگان پژوهش قرار گرفت.
نتیجه‌­گیری: با توجه به یافته­‌های حاصل از اجرای فرآیند فراترکیب در شناسایی ابعاد و مقوله‌­های رفتاری کاربران در تحلیل بازخورد متنی در شبکه­‌های اجتماعی که می‌­تواند مبنایی برای پژوهش­‌های آتی در جهت هدایت، راهبری و رفتارشناسی کاربران و همچنین راهنمایی در راستای سیاست­‌های اجرایی برای مسئولین و تصمیم‌­گیران در سازمان­‌ها و نهادهای ذی‌­نقش قرار گیرد در قالب الگویی مفهومی که به تأیید و توافق بالای خبرگان رسید، ارائه گردید.

 

مریم اماموردی، فاطمه فهیم نیا، سپیده فهیمی فر،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی بهبود تجربه یادگیری و خواندن کاربران در مورد واژگان با استفاده از انواع حاشیه­ نویسی‌ها (صوتی، رونویسی آوایی) بود.
روش پژوهش: رویکرد این پژوهش کمی و روش پژوهش نیمه­ آزمایشی و طرح آن به­ صورت پیش­ آزمون _پس ­آزمون بود. جامعه‌ آماری از کاربران غیر­فارسی ­زبان که هیچ‌گونه آشنایی با زبان فارسی نداشتند، تشکیل شد. حجم نمونه 30 نفر بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری غیر­احتمالی در­دسترس و هدفمند انتخاب شد و به­‌صورت گمارش تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شد. ابزارهای استفاده ­شده در این پژوهش دو پرسشنامه برای انجام کار عملی یک پرسشنامه در مرحله پیش‌آزمون و یک پرسشنامه در مرحله پس‌آزمون بود. پس از اجرای پیش­ آزمون، گروه آزمایش یک آموزش تعاملی معرفی برنامه کاری و IPA به منظور بهبود تجربه یادگیری و تقویت خواندن دریافت کردند در­حالی­ که گروه گواه در طی فرایند انجام پژوهش، از دریافت این مداخله بی‌بهره بودند.
یافته‌های پژوهش: نتایج پژوهش نشان داد که بین نمره ­های خواندن گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین نمره ­های پیش و پس‌آزمون در گروه آزمایش تفاوت معناداری مشاهده شد. اما این تفاوت پیش و پس‌آزمون در گروه کنترل مشاهده نشد. میانگین نمرات تجربه یادگیری و خواندن کاربران قبل از آموزش آوانگاری بین­ المللی در گروه کنترل برابر با 18.6 و در گروه آزمایش برابر با 19.1 بوده و بعد از آموزش آوانگاری بین­المللی در گروه کنترل 19.8 و در گروه آزمایش 23.2 شده است.
نتیجه‌گیری: انواع حاشیه­ نویسی­ ها (صوتی، آوانگاری) در تجربه یادگیری و خواندن کاربران تغییر معناداری را به دنبال داشته است و آموزش آوانگاری بین ­المللی به عنوان روشی برای حمایت از تجربه یادگیری و خواندن کاربران اثربخش بوده است.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb