5 نتیجه برای مرادی
خدیجه مرادی، امیر غائبی، معصومه کربلایی کامران،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی دیدگاههای غالب در حوزه بازیابی اطلاعات در علم اطلاعات و دانش شناسی (دیدگاه های نظاممدار، کاربرمدار و حوزهمدار) و تبیین دیدگاه نوین «نشانه شناسی» در این حوزه است. پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسشهاست که مؤلفههای اصلی دیدگاههای مطرح در علم اطلاعات و دانششناسی کدامند؟ دیدگاه نشانهشناسی چه ویژگیهایی داشته و ارزش افزوده آن نسبت به سایر دیدگاههای مطرح شده، چیست؟
روش پژوهش: پژوهشهایی که از مفاهیم، الگوها و نظریه های علم نشانهشناسی در حوزههای مختلف علم اطلاعات و دانششناسی استفاده کردهاند در پایگاههای اطلاعاتی امرالد، اسکوپوس و گوگل اسکالر جستجو گردید. مقالات بازیابی شده، بررسی و در نهایت نزدیک به 23 مقاله در این زمینه انتخاب گردید. عنوان، چکیده و نتایج مقالات همراه با متن کامل مقالههای کاملاٌ مرتبط با هدف پژوهش تحلیل شد.
یافته ها: تحلیل محتوای مقالات نشان داد که عمده پژوهش های انجام شده در این حوزه بین سالهای 2000 الی 2018 و توسط پژوهشگران کشور دانمارک منتشر شده اند. برخی از مقالات به تبیین و تعریف مفهوم اطلاعات براساس مفاهیم و نظریه های علم نشانهشناسی پرداخته و دیدگاه نوینی را در علم اطلاعات و دانش شناسی براساس این تعریف، به نام دیدگاه نشانه شناسی ارائه کردهاند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که دیدگاه های نظام مدار، کاربرمدار و حوزه مدار بر مدرک تاکید داشته اند و هر یک بر جنبه ای تاکید داشته اند. دیدگاه نشانه شناسی، اطلاعات را نشانه درنظر گرفته و آن را براساس ویژگیهای نشانه تعریف کرده است. این دیدگاه میتواند ویژگیهای سه دیدگاه پیشین را با یکدیگر تلفیق نماید و اطلاعات را فارغ از رسانهای که آن را حمل می کند تعریف و مرزهای وابسته به مدرک را از بین ببرد.
دکتر نرگس نشاط، مرضیه مرادیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین الزامات کیفی کتابخانه دیجیتال ملی بر اساس مدل کانو و دسته بندی نیازهای کاربران در سه گروه نیازهای اساسی، عملکردی و انگیزشی است .
روش پژوهش: این پیمایش با رویکرد کیفی انجام شده است . الزامات کتابخانه دیجیتال با استفاده از دو دستنامه استاندارد Digiqual و دستنامۀ ارزیابی کتابخانۀ دیجیتالی استخراج و با نظرسنجی از ده نفر از متخصان علم اطلاعات و کتابخانه دیجیتال بدست آمد. سپس این الزامات برمبنای مدل کانو در پرسشنامه دیگری مشتمل بر چهار طبقه و 52 زوج پرسش ( 104 پرسش) تنظیم شد.
یافتهها: نتایج بدست آمده از هر کدام از الزامات (اساسی، عملکردی، انگیزشی) در چهار بعد (کنترل دسترسی، محتوا، نحوۀ بازیابی اطلاعات، و جلوههای بصری) نشان میدهد که حدود نیمی از خواسته های کاربران در گروه الزامات اساسی قرار دارد و مسئولان کتابخانه دیجیتال ملی باید نسبت به آنها عنایت بیشتری داشته باشند و در بازطراحی یا طرح توسعه کتابخانه دیجیتالی در اولویت نخست قرار دهند. همچنین ، الزامات گروه عملکردی در اولویت دوم قرار دارد . توجه به الزامات این گروه سبب ایجاد رضایت می شود و فقدان آن نارضایتی ایجاد میکند. توجه در برآورده شدن الزامات انگیزشی که در اولویت سوم جای گرفته می تواند در صورت برآورده شدن سطح بالایی از رضایت را در استفاده از کتابخانه دیجیتالی ملی ایجاد کند .
نتیجهگیری: در جهانی که سخن از تکریم ارباب رجوع است، بسیار مهم است که برای کاربر ارزش قائل شده و حق را به وی دهیم. در این راستا، ضروری است که مسئولان کتابخانه دیجیتال ملی با توجه به خواستهها و نیازهای واقعی کاربران به طراحی برنامههای کوتاه مدت و بلند مدت اقدام نمایند.
محمد مرادی، مجتبی مازوچی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه یک روش ارزیابی دادههای دولتی باز با در نظر گرفتن ابعاد و شاخصهای جامع و کامل، محاسبه وزن و اهمیت هر شاخص، بررسی وضعیت کشور در این حوزه، خوشهبندی سازمانها و ارائه یک مدل طبقهبندی به منظور پیشبینی وضعیت سازمانها در ارائه دادههای دولتی بصورت باز است.
روش پژوهش: این پژوهش بر مبنای هدف، از نوع کاربردی است. از مطالعات کتابخانهای به منظور استخراج ابعاد و شاخصهای ارزیابی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه مقالات مرتبط با شاخصهای ارزیابی دادههای دولتی باز است. از روش نمونهگیری احتمالی از نوع نمونههای تصادفی ساده استفاده شده است و 10 مقاله در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته است. روش میدانی و استفاده از تکنیکهای تصمیمگیری چندشاخصه به منظور محاسبه وزن و اهمیت هر شاخص به کار گرفته شده است. پس از استخراج دادههای سازمانها از دو سامانه کاتالوگ ملی و مجموعه دادههای باز و کاربردی و سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، از تکنیکهای داده کاوی به منظور خوشهبندی و ایجاد یک مدل طبقهبندی استفاده شده است.
یافتهها: بر اساس مطالعات و بررسی مقالات، 15 شاخص ارزیابی دادههای دولتی باز شامل «اصالت دادهها»، «باز بودن مجوز»، «بروز بودن»، «میزان دسترسی به داده»، «کامل بودن فراداده»، «تعداد مجموعه داده»، «باز بودن قالب»، «تبعیضآمیز نبودن»، «قابل فهم بودن»، «تعداد دستههای داده»، «رایگان بودن»، «عدم وجود دادههای از دست رفته»، «امکان درخواست داده»، «تجسمی بودن» و «بازخوردپذیری» استخراج شدند. با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، وزن شاخصها محاسبه شد که پس از نرمالسازی، مجموع وزن 15 شاخص استخراج شده برابر با یک بود. شاخصهای «اصالت دادهها» با وزن 0.165، «باز بودن مجوز» با وزن 0.124 و «بروز بودن» با وزن 0.109 به ترتیب رتبههای اول تا سوم را در بین 15 شاخص ارزیابی کسب کردند. همچنین بر اساس وزن شاخصهای ارزیابی بدست آمده و استخراج دادههای 358 سازمان مطابق با 15 شاخص ارزیابی استخراج شده از دو سامانه کاتالوگ ملی و مجموعه دادههای باز و کاربردی و سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات به محاسبه وزن سازمانها پرداخته شد که پس از نرمالسازی، مجموع وزنها برابر با یک بود. «سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی» با وزن 0.088، «مرکز آمار ایران» با وزن 0.062 و «سازمان زمینشناسی» با وزن 0.058 به ترتیب رتبههای اول تا سوم در بین 358 سازمان و موسسه دولتی بررسی شده بر اساس ترکیب شاخصها و وزن شاخصها بودند.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش شامل استخراج جامع شاخصهای ارزیابی، محاسبه وزن و اهمیت هر شاخص، بررسی وضعیت موجود سازمانها و موسسات دولتی داخل کشور و مدل طبقهبندی ایجاد شده میتواند به مدیران در شناخت وضع موجود و بهبود آن و در نتیجه افزایش تعامل شهروندان با دادههای دولتی باز به عنوان نوعی از تعامل انسان و اطلاعات کمک نماید
زهرا علیمرادی، دکتر محمد زره ساز، دکتر علی عظیمی وقار،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: مشاوران اطلاعاتی باتوجهبه نقشهای متفاوتی که در کتابخانهها و یا سازمانهای دیگر میتوانند بر عهده بگیرند وظایف متفاوتی بر عهده دارند. این وظایف مبتنی بر نیازهای سازمان و البته تحولات جاری بهویژه در حوزه فناوریهای نوظهور است. اولین وظیفه مشاور اطلاعاتی در یک سازمان میتواند کمک به تعیین خطمشیها و نیازهای اطلاعاتی آن سازمان باشد. هدف از این پژوهش، تعیین مدل شایستگیهای شغلی مطلوب برای تصدی شغل مشاوره اطلاعاتی در ایران است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی و با استفاده از روشهای تحلیل مضمون و تحلیل دلفی در پاییز و زمستان ۱۳۹۹ انجام شده است. جامعه پژوهش در بخش اول شامل متون حوزه مشاوره اطلاعاتی و در دو بخش دلفی شامل متخصصان و افراد باتجربه از منظر حرفهای در حوزه مشاوره اطلاعاتی است. در این پژوهش از یک سیاهه کدگذاری و دو پرسشنامه برای پنلهای دلفی بهعنوان ابزارهای گردآوری داده استفاده شده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از نرمافزار spss بهره گرفته شده است.
یافتهها: یافتهها بیانگر افزایش امتیاز انواع شایستگیهای فردی، دانشی و مهارتی در سطح پیشرفته نسبت به سطح پایه بود. ضمن اینکه میانگین امتیازات شایستگیها در هر دو سطح از سطح متوسط بیشتر بود. این یافته نشان میدهد که با وجود اهمیت بالای همه شایستگیها در هر دو سطح حرفهای، اهمیت بسیاری از شایستگیها در سطح پیشرفته که در آن، مسئولیتهای پیچیدهتری برای متصدیان شغل مشاوره اطلاعاتی متصور است بالاتر است.
نتیجهگیری: در مدل پیشنهادی پژوهش انواع شایستگیهای فردی، دانشی و مهارتی موردنیاز در دو سطح حرفهای مقدماتی و پیشرفته معرفی شدهاند. باید توجه داشت که ارائه آموزشهای تخصصی به متقاضیان شغلهایی همانند مشاوره اطلاعاتی میتواند سبب تقویت شایستگیهای شغلی مطلوب در آنها شود. ازاینرو، در هنگام شروع به کار در مشاغلی همچون مشاوره اطلاعاتی متقاضیان باید سطح قابل قبولی از شایستگیها را دارا باشند و با دیدن آموزشهای تکمیلی، دانشافزایی و مهارتافزایی لازم برای تصدی سطوح بالاتر و پیچیدهتری از مسئولیتها را تجربه کنند.
مجتبی مازوچی، لیلا ربیعی، محمد مرادی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: خطا در جمعآوری دادهها و عدم توجه به دادههایی که در پروسه جمعآوری به هر دلیل دچار نویز شدهاند باعث ایجاد اشکال در تحلیلهای مبتنی بر داده و بهتبع آن، تصمیمسازیهای اشتباه میگردد؛ لذا رفع مشکل دادههای گم شده و یا نویزی، قبل از انجام مراحل پردازش و تحلیل دارای اهمیت حیاتی در سامانههای تحلیلی است. هدف این مقاله، ارائه روشی بهمنظور شناسایی دادههای نویزی، پرت و دادههای گم شده و ارائه راهکاری مناسب برای هموارسازی این دادهها است.
روش پژوهش: این پژوهش بر مبنای هدف، از نوع کاربردی است. بهمنظور تحلیل دادهها از تکنیکهای دادهکاوی شامل هموارسازی پیالهای و مدل رگرسیون بهمنظور شناسایی و جاگذاری دادههای پرت و نویزی استفاده شده است.
نتایج: نتایج آزمایشهای انجام شده در محیط واقعی مربوط به دادههای شبکههای اجتماعی، نشاندهنده عملکرد مناسب روش پیشنهادی است. همچنین نشاندادهشده است که روش پیشنهادی دارای دقت بالاتری در مقایسه با روشهای هموارسازی پیالهای، میانگین و رگرسیون خطی است. بهطوریکه برای دادههای مربوط به بخش توئیت، میانگین مربعات خطای بهدستآمده برای روش پیشنهادی برابر ۰٫۰۴، روش هموارسازی پیالهای برابر ۰٫۳۸، روش رگرسیون خطی برابر ۰٫۰۵ و روش جایگزینی با میانگین برابر ۰٫۰۶ بوده است.
نتیجهگیری: روش ارائه شده در این مقاله، میتواند در ابتدا از طریق یکسوم و دوسوم نرمال، دادههای پرت را شناسایی کند و سپس با مدل رگرسیون خطی به جایگزینی دادههای پرت بپردازد که در نتیجه سبب بهبود عملکرد استفاده و پردازش اطلاعات و بهبود تعامل انسان و اطلاعات خواهد شد.