4 نتیجه برای معینی
ابراهیم آریانی قیزقاپان، عادل زاهد بابلان، پروانه محمدی، مهدی معینی کیا،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش میانجی سرمایه اجتماعی در رابطه بین کاربست شبکه اجتماعی مجازی و رفتارهای تسهیم دانش در فضای مجازی انجام گرفت.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر راهبرد اصلی، کمی، از نظر راهکار اجرایی، میدانی و از نظر تکنیک تحلیلی، توصیفی- پس رویدادی بود. جامعه آماری را دانشجویان تحصیلات تکمیلی کاربر شبکه اجتماعی تلگرام در دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 1395-1396 تشکیل میداد. روش نمونهگیری از نوع اتفاقی (در دسترس) بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان و با در نظر گرفتن خطای 05/0 =α، 210 نفر در نظر گرفته شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه کاربست شبکههای اجتماعی مجازی (با پایایی 70/0 =α)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) (با پایایی 93/0 = α) و پرسشنامه تسهیم دانش بهلول (1392) (با پایایی 93/0 = α) استفاده شد. روایی ابزارها با نظر اساتید علوم تربیتی و روانشناسی تأیید گردید. داده ها با استفاده از دو نرم افزار Spss vs. 22 و lisrel. 8.50و با روش مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مناسب و مطلوبی برخوردار است (٩٦/٢= ،x2/df، 93/0= GFI، 92/0= AGFI، 91/0= CFI، 93/0= NFI، 081/0= RMSEA) و مؤلفه کاربست شبکه اجتماعی مجازی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق مؤلفه سرمایه اجتماعی بر رفتارهای تسهیم دانش در فضای مجازی تاثیر معنیدار دارد (05/0>p).
نتیجه گیری: شبکه اجتماعی تلگرام با اتکا به ظرفیت فرامتنی خود در ارتباطهایی که شکل داده است باعث توسعه رفتار اشتراک گذاری دانش کاربران در فضای مجازی شده است. بنابراین آموزش و نظارت کارشناسانه و مستمر بر فضای این شبکهها و برنامهریزی برای آینده میتواند پیشنهادی اساسی برای دستاندرکاران حوزه مجازی باشد.
رامین غریب زاده، مهدی معینی کیا، خلیل مکلف سربند،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش تحلیل تاثیر اخلاق حرفهای مدیران بر تصمیمگیری اخلاقی معلمان با بررسی نقش میانجی سواد اطلاعاتی در بین معلمان ناحیه دو شهرستان ارومیه بود.
روش: جامعه آماری این پژوهش شامل 982 نفر از معلمان ناحیه دو بود که از بین آنها 262 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند. پژوهش حاضر توصیفی، پیمایشی از نوع همبستگی است که جهت جمع آوری دادهها از پرسشنامه اخلاق حرفهای قاسم زاده و همکاران (1392)، پرسشنامه تصمیمگیری اخلاقی کتل (2003) پرسشنامه و پرسشنامه سواد اطلاعاتی DAS داورپناه (1387) استفاده شد. روایی (محتوی، همگرا و واگرا) و پایایی (بارعاملی، ضریب پایایی مرکب و ضریب آلفای کرونباخ) پرسشنامهها حاکی از آن بودند که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی خوبی برخوردار هستند.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیهها توسط نرم افزار SMART-PLS و با استفاده از آزمون t و ضرایب مسیر (β) نشان داد که اخلاق حرفهای بر سواد اطلاعاتی در بین معلمان ناحیه دو ارومیه تاثیر قوی، مستقیم و معنی دار؛ و همچنین اخلاق حرفهای و سواد اطلاعاتی بر تصمیمگیری اخلاقی معلمان ناحیه دو ارومیه تاثیر قوی، مستقیم و معنی دار دارد. از طرفی سواد اطلاعاتی میتواند نفش میانجی گری را در رابطه بین اخلاق حرفهای و تصمیمگیری اخلاقی معلمان ایفا کند و از طرف دیگر اخلاق حرفهای میتواند به عنوان متغیر تعدیل کننده اثر مثبتی که سواد اطلاعاتی بر تصمیمگیری اخلاقی معلمان دارد را ارتقاء دهد.
نتیجه گیری: مدیران از طریق آموزشهای ضمن خدمت بر سواد اطلاعاتی معلمان افزوده و با ایجاد ارتباط صادقانه بین خود و معلمان اخلاقیات را به آنها منتقل نمایند و در تصمیمگیری آنان را مشارکت دهند تا مسئولیت پذیری و صداقت در امور به آنان ثابت گردد و در نتیجه امورات مدرسه با موفقیت پیش رود.
سروناز حسین رضوی، زهره داودپور، منوچهر طبیبیان، مریم معینی فر،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
اهداف و زمینهها: امروزه فناوری بهعنوان جز جداییناپذیر از زندگی، شهرها را تحت تاثیر تغییراتی بنیادین و کارکردی قرارداده و به نوعی ویژگی نوین آنها در قرن بیستویکم شناخته میشود. این دگرگونیها فضای زندگی را دوگانه و به تبع آن شهروندانی با رفتاری متفاوت را بهوجود آورده است. به بیان دیگر فضای شهری هیبریدی، شهروند دایکاتومی با عملکرد دوگانه واقعی-مجازی را خلق کرده است. این پژوهش به دوگانگی فضایی-عملکردی شهروندان در شهر تهران به واسطه دنیای مجازی و دنیای واقعی میپردازد.
روششناسی: پژوهش از نظر ماهیت و هدف، کیفی و کاربردی است. جمع آوری دادهها علاوه بر مطالعات میدانی و اسنادی، از طریق پرسشنامه آنلاین به صورت تصادفی ساده صورت گرفته است. از آنجا که جامعه مورد مطالعه-شهر تهران- از نظر محدوده و جمعیت برای این پژوهش نامحدود بوده در نتیجه تعداد نمونه بر اساس فرمول کوهن 559 عدد تعیین گردید که جهت اطمینان بیشتر 660 پرسشنامه از 22 منطقه تکمیل شدهاست. روایی پرسشنامه از طریق 35 عدد پرسشنامه آزمون و پایایی بر اساس آلفای کرونباخ سنجیده شد.
یافتهها: همبستگی و رابطه معناداری میان متغیرهای پژوهش وجود دارد؛ ارتباط تعاملات اجتماعی و کالبد شهری اولویت بیشتری نسبت به فناوری دارند در نتیجه همین امر تاکیدی بر تعامل شهروند با شهر در عصر فناوری است؛ به عبارت دیگر فناوری نقش حلقه واسط و تسهیلگر ارتباطی را بازی میکند.
نتیجهگیری: بررسیها نشان میدهد که از تعامل متقابل سه عنصر اصلی شهر(کالبد)، شهروند و فناوری، پدیده شهروند دایکاتومی و فضای هیبریدی در تهران رو به فزونی است.
حمیدرضا رستمی، شعبان الهی، علی معینی، علیرضا حسن زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه، فناوریهای معنایی، از طریق ارائه روشهای هوشمند مدیریت داده، امکان استدلال ماشینی را فراهم آوردهاند. این قابلیت، شکلهای جدیدی از تعامل میان انسانها و فناوریهای معنایی را به وجود آورده است که در مطالعات از آن به «تعامل معنایی» یاد میشود. گسترش روزافزون این نوع تعاملات در زندگی روزمره، ضرورت شناسایی عوامل مؤثر بر آن و معرفی الزامات یک تعامل همافزا، که در این پژوهش از آن به مدل همزیستی تعبیر شده است را آشکار میسازد. هدف بررسی چیستی، چرایی و چگونگی تعامل انسان و فناوری معنایی در قالب مدل همزیستی، هدف اصلی پژوهش حاضر است. ارائه چنین مدلی میتواند در توسعه راهبردهای فعال در مواجهه با فناوریهای هوشمند، به ویژه فناوری معنایی مفید باشد.
روش: پژوهش حاضر، مبتنی بر روششناسی نظریه کنشگر-شبکه، به معرفی کنشگر-شبکههای همزیستی پرداخته است. دادههای مورد نیاز پژوهش، به طور عمده از طریق مصاحبه با مدیران، کارشناسان و کاربران فعال در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی گردآوری شده است.
یافتهها: در همزیستی انسان-فناوری معنایی، علاوه بر انسان (در قالب طراح یا کاربر)، 11 کنشگر دیگر (شامل: محصول معنایی، زمینه، زیرساخت، داده، دانش، رسانه اجتماعی، وب، مراکز علمی، سازمان، هوش مصنوعی و هستانشناسی) نقش دارند که در تعامل با یکدیگر، هفت کنشگر-شبکه پویای همزیستی (شامل: طراحی و توسعه محصول، استفاده از محصول، رهبری و مدیریت، مدیریت داده، مدیریت دانش، آموزش و شرایط زمینهای) را تشکیل میدهند.
نتیجهگیری: محصولات معنایی در کنار انسان، کنشگرانی مستقل، خودمختار و خودآگاه هستند که قادرند در همزیستی میان انسان و فناوری، از صرف واسطه تغییر بودن فراتر رفته و حاکم بر تغییرات اجتماعی شوند؛ در چنین شرایطی، انسان به عنوان آفریننده محصول معنایی، باید علاوه بر تقویت قابلیتهای فنی در آفرینش محصول، نسبت به واسپاری اموری که محصول قادر به انجام آن است اقدام نماید