265 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
یزدان شیرمحمدی، قاسم آریافرد،
دوره 10، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
هدف: هدف اصلی این پژوهش کشف تأثیرگذاری کیفیت اطلاعات (شامل کیفیت اطلاعات ذاتی و کیفیت اطلاعات متنی) و کیفیت خدمات (شامل کیفیت خدمات مناسب و کیفیت خدمات در دسترس) درک شده از اپلیکیشنهای خرید موبایلی آنلاین به آفلاین با حفاظت از حریم خصوصی درک شده بر شعف گردشگران و آوازه برند گردشگری است.
روش پژوهش: این پژوهش بر مبنای هدف کاربردی و روش انجام کار، توصیفی، همبستگی است. روابط زوجی متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و مدل مفهومی پژوهش با آزمون مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار ایموس، همچنین روابط میانجیگری با استفاده از روش سوبل آزمون شد.
یافتهها: یافتهها بیانگر این بود که کیفیت اطلاعات (شامل کیفیت اطلاعات ذاتی و کیفیت اطلاعات متنی) و کیفیت خدمات (شامل کیفیت خدمات مناسب و کیفیت خدمات در دسترس) درک شده از اپلیکیشنهای خرید موبایلی آنلاین به آفلاین با حفاظت از حریم خصوصی درک شده بر شعف گردشگران و آوازه برند گردشگری مؤثر است و تمامی فرضیات تأیید شدند.
نتیجهگیری: پژوهش حاضر مدل تأثیر موفقیت سیستمهای اطلاعاتی با حفاظت از حریم خصوصی درک شده بر آوازه برند گردشگری تأیید میکند. نتایج نشان داد که گردشگران، بهویژه گردشگران اروپایی در ایران، به کیفیت اطلاعات ارائه شده در اپلیکیشنهای خرید موبایل اهمیت میدهند. کیفیت اطلاعات ذاتی و متنی تأثیر قابلتوجهی بر ادراک گردشگران از کیفیت اطلاعات دارند و بر شعف گردشگر نیز مؤثر هستند. راحتی و دسترسی بالا به طور مثبت کیفیت خدمات درک شده پلتفرمهای آنلاین به آفلاین را افزایش میدهد. حفاظت از حریم خصوصی یک عامل حیاتی در ایجاد شعف گردشگران است. همچنین شعف گردشگران بر آوازه برند گردشگری تأثیر میگذارد؛ بنابراین کسبوکارهای گردشگری میتوانند از این اپلیکیشنها بهره ببرند. مدیران باید بررسی کنند که سیستمهای امنیتی آنها حریم خصوصی گردشگران را نقض نمیکند تا به طور مستقیم به ایجاد شعف گردشگر و آوازه برند کمک کند.
اقدس سلیمانی، زهره کاظمی، محمد آقایی، زهرا قربانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
هدف: رسانههای اجتماعی بهعنوان یک ابزار قدرتمند و موفق بازاریابی، به شرکتها کمک میکند تا فعالیتها و تعامل بین مصرفکنندگان را با اوقات خوشتر از گذشته به برند پیوند دهند. هدف این مطالعه بررسی تأثیر بازاریابی رسانههای اجتماعی بر قصد خرید مصرفکنندگان از طریق اعتماد برند و نگرش برند میباشد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی، پیمایشی میباشد. همچنین برای گردآوری دادهها از روش کمی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، صرفکنندگان برندهای لوکس پاتن جامه، چرم مشهد، سالیان، دنیس تریکو، نوین چرم در ایران میباشد. حجم نمونه تعداد 384 نفر از مصرفکنندگان بوده و باتوجهبه نامحدودبودن جامعه آماری و همچنین غیرممکنبودن دسترسی به تمام جامعه موردنظر، از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. برای جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استاندارد استفاده شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل مسیر و نرمافزار آموس برای بررسی روابط بین ابعاد و شاخصها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بازاریابی رسانههای اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر اعتماد به برند و نگرش برند دارد. علاوه بر این، اعتماد به برند و نگرش برند تأثیر مثبت و قابلتوجهی بر قصد خرید مصرفکنندگان دارند؛ همچنین بازاریابی رسانههای اجتماعی بهواسطه اعتماد برند و نگرش برند بر قصد خرید تأثیر میگذارد.
نتیجهگیری: مدیران بازاریابی باید فعالیتهای مختلف بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی را برای نام تجاری خود در سایتهای رسانههای اجتماعی موردتوجه قرار دهند و در چنین فعالیتهایی سرمایهگذاری کنند تا بر نگرش و اعتماد مصرفکننده نسبت به برند تأثیر مثبت گذارند.
شمسی سکوت، مریم اسلام پناه، محمد جواد کرم افروز، فرانک موسوی،
دوره 10، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
هدف: خود افشایی به فرایندی گفته میشود که طی آن، افراد اطلاعات شخصی و یا تجربههای مربوط به خود را به طور شفاهی برای دیگران بیان میکنند. هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل پیشایندها و پیامدهایی خود افشایی در فضای آموزشی کشور است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است. از روش کمی مدلیابی معادلات ساختاری جهت ارائه و تبیین الگو استفاده شد. پس از مشخصشدن مولفههای خود افشایی در بخش کیفی، پرسشهای مربوط به هر مؤلفه با نظر متخصصین و بهرهگیری از آزمون CVI و CVR اعتباریابی و پرسشنامه اولیه ساخته شد. در بخش کمی جامعه آماری، دانشآموزان متوسطه دوره اول شهر تهران بودند. با استفاده روش نمونهگیری طبقهای، مناطق 1، 5، 6، 8 و 16 انتخاب و سپس با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای تعداد 600 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. در انتها، با بهرهگیری از نرمافزارهای SPSS ویرایش 26 و PLS ویرایش 2/4 و استفاده از آزمونهای آماری توصیفی، استنباطی و مدلیابی معادلات ساختاری مدل پژوهش برازش شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که مولفههای انگیزه درونی، حمایتشدن، اعتماد داشتن، شرایط محیطی، پذیرفتهشدن از طرف دیگران و تجربه داشتن اثر معنیداری بر مؤلفه خود افشایی دانشآموزان دارند و بهعنوان پیشایندهای خود افشایی در مدل باقی میمانند؛ ولی خبرگی مشاور اثر معنیداری بر خود افشایی دانشآموزان ندارد. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که شنود مؤثر، خطر حریم خصوصی، آگاهی از حریم خصوصی، همدلی، خودباوری، نظارتپذیری، ارتباط متقابل، یادگیری از اشتباه، تفکر خلاق، مهارت حل مسئله و خوشبینی بهعنوان پیامدهای هستند که خود افشایی بر آنها تأثیر معنیداری دارد.
نتیجهگیری: خود افشایی فرایندی است که در آن افراد اطلاعات یا تجربیات شخصی خود را بهصورت شفاهی برای دیگران بیان میکنند. مدرسه یکی از مهمترین نهادهای سازمانیافته اجتماعی است که با فراهمآوردن محیطی سالم میتواند موجب رشد و شکوفایی جسم و روان افراد شود. این امر بهواسطه روابط دانشآموزان با معلمان، مشاوران و مدیران مدرسه و همچنین رشد عاطفی دانشآموزان شکل میگیرد و خود افشایی این رابطه را توسعه میدهد.
مرضیه مروتی، نصرت ریاحی نیا، علی عظیمی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بحران بیسابقه همهگیری کووید-19، اهمیت دسترسی آزاد و بههنگام و بدون مانع به اطلاعات علمی را بیش از پیش برجسته کرده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین تلاشهای جامعه جهانی برای دسترسی آزاد در بحران همهگیری کووید-19 صورت گرفته است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر یک مطالعه مروری تحلیلی بوده و با استفاده از روش پژوهش اسنادی صورت گرفته است. در این راستا، ادبیات دسترسی آزاد با تمرکز بر بحران همهگیری کووید-19، با استفاده از جستوجو در موتور جستوجوی گوگل، گوگل اسکالر، پایگاههای اطلاعاتی پابمد، وب آو ساینس، اسکوپوس و نیز وبگاههای ناشران، مجلات و نهادهای علمی، مورد مطالعه قرار گرفته است.
یافتهها: در پاسخ به بحران همهگیری کووید-19، جریانی جهانی در راستای تسهیل دسترسی آزاد به یافتههای پژوهشی مرتبط با این بیماری، صورت گرفته است. نیاز به ارائه راهکارهای مناسب درمان، پیشگیری و مهار بیماری و افزایش روزافزون پژوهشهای مرتبط با کووید-19، نظام ارتباطات علمی و نشر یافتههای پژوهشی را تحت تأثیر قرار داده و بیانیهها، تدابیر و اقدامات گستردهای در راستای دسترسی آزاد و دستیابی هر چه گستردهتر به اطلاعات علمی مرتبط با این بیماری از سوی جامعه جهانی بهویژه ناشران، مؤسسات و نهادهای معتبر علمی، انجام شده است.
نتیجهگیری: تلاشهای جامعه جهانی، نشان از اهمیت فزاینده دسترسی آزاد و توجه بیش از پیش به این موضوع دارد. بهنظر میرسد پاسخ جهانی به بحران همهگیری کووید-19 میتواند تجربهای برای آمادگی بهتر در بحرانهای احتمالی آینده بههمراه داشته باشد. در صورتی که دسترسی آزاد بهعنوان یک ارزش در نظام نشر و ارتباطات علمی در نظر گرفته شود، توسعه و عمومی شدن آن، مستلزم اتخاذ خطمشیها و الزامات جامعه علمی بهعنوان یک ارزش جهانی است.
منصور کوهی رستمی، هادی الهایی، زینب جوزی، محمدامین سخاوت منش،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
عاطفه حشمت زاده، حمیدرضا عامل اردستانی، فرشید اصلانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: معاونت بهداشتی نقش پایه در ارایه خدمات اولیه و تا حدی خدمات ثانویـه در نظـام سـلامت ایران دارد و کارکنان در حوزه معاونت بهداشتی به منظور حفظ و ارتقای سلامت جامعه وظایف مهم و خطیری دارند .از آنجا که بهبود عملکرد معاونت های بهداشتی میتواند در نهایت منجر به ارتقای شاخصهای بهداشتی شود، بر همـین اساس هـدف اصـلی پـژوهش حاضـر این است که، نقش بدبینی در عملکرد شغلی کارکنان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان را با توجه به نقش میانجی پنهانسازی دانش و تعدیلگری رهبری تحولی مطالعه نماید.
روش پژوهش: این پژوهش، از نوع توصیفی، از منظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان ستاد معاونت بهداشت به تعداد 235 نفر بود، که بر اساس جدول تعداد نمونه 140نفر در نظرگرفته شد ولی تعداد 200 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده توزیع گردید. روش گردآوری داده ها به روشهای کتابخانهای و میدانی بود. برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد بدبینی شغلی، پنهانسازی دانش، مقیاس عملکرد شغلی و رهبری تحول آفرین استفاده گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی معادله ساختاری با نرم افزار پی ال اس استفاده گردید.
یافته ها: بدبینی با ضریب 322/-0 تاثیر معکوس و معناداری بر عملکرد شغلی کارکنان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان دارد. بدبینی با ضریب 0.486 تاثیر معناداری بر پنهان سازی دانش کارکنان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان دارد.
نتیجه گیری: در سازمان باید شرایط و فضایی ایجاد شود که ضمن ایجاد نگرش مثبت، زمینه ایجاد رفتارهای مثبت در کارکنان نیز فراهم آید. جهت کاهش بدبینی، مشارکت بیشتر کارکنان در تصمیم گیری ها و تشویق و حمایت کارکنان جهت ایده های خلاقانه برای بهبود فرآیندهای کاری میتواند موثر باشد.
صفورا پرچمی افرا، سید مهدی میرمهدی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی عواملی که موجب میشود مصرفکنندگان با توجه به پذیرش یک تکنولوژی جدید، به نوشتن مرور آنلاین مبادرت ورزند، بسیار حائز اهمیت است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی قصد انجام مرور آنلاین توسط مشتری با رویکرد پذیرش تکنولوژی، در شهر همدان صورت گرفته است.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا از نوع کمی است. جامعه آماری این پژوهش، شهروندان همدان بود که به دلیل نامشخص بودن جامعه آماری از روش نمونهگیری دردسترس استفاده شد. بنابراین حجم نمونه 7 برابر تعداد پرسشها یعنی 161 نفر به دست آمد. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه آنلاین، شامل 21 سوال بوده و تجزیهوتحلیل دادهها از طریق آزمون معادلات ساختاری و روش کمترین مربعات جزئی با استفاده از نرمافزارهای SPSS و SmartPls انجام شده است.
یافتهها: نتایج این پژوهش که بر اساس 7 فرضیه استوار است، نشان داد که هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده کاربران از انجام مرور آنلاین بر روی سودمندی و سهولت درک شده کاربران تاثیر مثبت و معنادار دارند. علاوه بر این، سودمندی درک شده بر روی نگرش آنها و همینطور نگرش بر روی قصد مشتریان برای انجام مرور آنلاین، تاثیر مثبت و معنی دار دارند اما درک سهولت استفاده در نگرش کاربران برای نوشتن مرور آنلاین تاثیر معناداری ندارد و فرضیه آن مورد قبول واقع نشده است.
نتیجهگیری: بر مبنای پژوهش حاضر، قصد انجام مرور آنلاین را میتوان با رویکرد پذیرش تکنولوژی تبیین نمود. بر این اساس داشتن نگرش مطلوب جهت انجام مرور آنلاین زمینهساز قصد انجام آن است. همچنین بیشتر متغیرهای مرتبط با پذیرش تکنولوژی به نگرش نسبت به مرور آنلاین شکل میدهد؛ لذا توجه به این متغیرها برای فعالین در زمینه خردهفروشیهای آنلاین حیاتی است.
مریم اماموردی، فاطمه فهیم نیا، سپیده فهیمی فر،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی بهبود تجربه یادگیری و خواندن کاربران در مورد واژگان با استفاده از انواع حاشیه نویسیها (صوتی، رونویسی آوایی) بود.
روش پژوهش: رویکرد این پژوهش کمی و روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون _پس آزمون بود. جامعه آماری از کاربران غیرفارسی زبان که هیچگونه آشنایی با زبان فارسی نداشتند، تشکیل شد. حجم نمونه 30 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری غیراحتمالی دردسترس و هدفمند انتخاب شد و بهصورت گمارش تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش دو پرسشنامه برای انجام کار عملی یک پرسشنامه در مرحله پیشآزمون و یک پرسشنامه در مرحله پسآزمون بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش یک آموزش تعاملی معرفی برنامه کاری و IPA به منظور بهبود تجربه یادگیری و تقویت خواندن دریافت کردند درحالی که گروه گواه در طی فرایند انجام پژوهش، از دریافت این مداخله بیبهره بودند.
یافتههای پژوهش: نتایج پژوهش نشان داد که بین نمره های خواندن گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین نمره های پیش و پسآزمون در گروه آزمایش تفاوت معناداری مشاهده شد. اما این تفاوت پیش و پسآزمون در گروه کنترل مشاهده نشد. میانگین نمرات تجربه یادگیری و خواندن کاربران قبل از آموزش آوانگاری بین المللی در گروه کنترل برابر با 18.6 و در گروه آزمایش برابر با 19.1 بوده و بعد از آموزش آوانگاری بینالمللی در گروه کنترل 19.8 و در گروه آزمایش 23.2 شده است.
نتیجهگیری: انواع حاشیه نویسی ها (صوتی، آوانگاری) در تجربه یادگیری و خواندن کاربران تغییر معناداری را به دنبال داشته است و آموزش آوانگاری بین المللی به عنوان روشی برای حمایت از تجربه یادگیری و خواندن کاربران اثربخش بوده است.
ابوالقاسم کریمی، علیرضا روستا، مجید احمدی، سعید دانیالی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: عملکرد سازمانی یکی از پیش شرطهای مهم در راستای تحقق انعطافپذیری و نوآوری اطلاعاتی است و سازمانهای مبتنی بر یادگیری که در آنها خلق دانش و نوآوریهای اطلاعاتی جدید، صورت میگیرد، موجب توسعه و رشد خود میشوند. بر این اساس در مطالعه حاضر به تبیین اثرگذاری توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار و ظرفیتهای نوآورانه مشترک بر عملکرد سازمان با رویکرد اطلاعاتی پرداخته میشود.
روش پژوهش: روش تحقیق از جهت هدف، کاربردی و بر طبق شیوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران عالی و میانی شرکتهای عضو پارک فناوری پردیس در شهر تهران در سال 1403 است. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و 400 پرسشنامه به روش نمونهگیری در دسترس توزیع و تعداد 387 پرسشنامه در 50 شرکت جمعآوری گردیده است. پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته که به میزان 0.805 بوده است. دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری و توسط نرمافزار Smart-PLS تجزیهوتحلیل شدند.
یافته ها: یافتهها حاکی از آن است که توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار بر توانایی یادگیری داخلی (0.945) و توانایی یادگیری رابطهای (0.875) نقش ایفا میکند و توانایی یادگیری داخلی (0.220) و توانایی یادگیری رابطهای (662/0) بر نوآوری اداری اثرگذار بوده است. همچنین، نوآوری اداری بر عملکرد سازمان (0.488) اثرگذار بوده است، و ظرفیتهای نوآورانه مشترک بر نوآوری خدمات (0.904) تاثیر معنیداری دارد. در نهایت، نوآوری خدمات بر عملکرد سازمان (0.590) نقش داشته است.
نتایج: بنابراین در این پژوهش توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار بر توانایی یادگیری داخلی با آماره (10.166) بیشترین تاثیر و توانایی یادگیری داخلی بر نوآوری اداری با آماره (1.987) کمترین تاثیر را داشته است.
محمدحسن عظیمی، هادی الهایی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر بهمنظور ارزیابی و امکانسنجی هوشمندسازی فرایندهای مدیریت دانش در شرکت آب جنوب شرق خوزستان صورت گرفته است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و جزو پژوهش های تحلیلی - پیمایشی است؛ که از طریق تکنیک دلفی و تحلیل محتوا (مرور منابع کتابخانه ای) صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش، 60 نفر از مسئولان ارشد و مدیران شرکت آب جنوب شرق خوزستان هستند که 50 نفر از اعضا بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای ابزار گردآوری داده ها از پرسشنامه محققساخته استفاده و برای تجزیهوتحلیل داده ها از آماره های توصیفی (میانگین و درصد) و همچنین بهمنظور تحلیل دادههای آماری از نرمافزار SPSS 25 استفاده شد.
یافته ها: شاخص های شناساییشده شامل 6 مقوله و 67 گویه هستند؛ که از این میان شاخص «وضعیت منابع مالی» با میانگین 4.22، براساس نظر خبرگان نسبت به سایر شاخصها اهمیت بیشتری داشت. همچنین براساس نظر خبرگان، بهترتیب شاخصهای «فرهنگسازمانی» و «وضعیت قوانین و مقررات» با میانگین 3.70، «فناوری اطلاعات» با میانگین 3.67، «نیروی انسانی» با میانگین 3.58 و درنهایت «ساختار سازمانی» با میانگین 3.54 در درجهی بعدیِ اهمیت قرار گرفتند؛ در این میان گویههای «استفاده و ترویج خدمات الکترونیکی» در شاخص فرهنگسازمانی، گویهی «قوانین و دستورالعملهای مربوط به حفاظت و امنیت اطلاعات» در شاخص وضعیت قوانین و مقررات، گویه «دقت، صحت و سرعت دسترسی به اطلاعات» در شاخص فناوری اطلاعات، گویه «توجه به هوش سازمانی کارکنان» در شاخص نیروی انسانی و در آخر گویههای «هماهنگی بخشهای مختلف در اجرای پروژهها» در شاخص ساختار سازمانی، نقش و اهمیت بیشتری نسبت به سایر گویهها دارند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که شاخص های زیرساخت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، فرهنگسازمانی، وضعیت منابع مالی و بودجه، نیروی انسانی و قوانین و مقررات موجود هرکدام در فرایند هوشمندسازی مدیریت دانش نقش مهمی را دارند و باعث بهبود عملکرد و تسریع فرایند مدیریت دانش در شرکت مذکور می شود.
عبدالامیر مبهوت، محمدرضا فرهادپور، ابراهیم حسینی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر نشت اطلاعات سازمانی به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی در فرودگاه بین المللی اهواز بود.
روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-اکتشافی است. در این پژوهش از نظرات 15 نفر از کارکنان خبره فرودگاه بین المللی اهواز به عنوان نمونه با بکارگیری روش گلوله برفی استفاده شد. فرایند اجرایی پژوهش شامل دو گام اصلی بود. در گام اول مجموعه عوامل مؤثر بر نشت اطلاعات سازمانی از متون مرتبط استخراج شد؛ سپس طی دو مرحله با اعمال نظرات خبرگان اتفاق حاصل شد. در گام دوم تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار اکسپرت چویس انجام شد و جداول و نمودارهای مربوطه ترسیم گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج 5 عامل اصلی و 21 زیرعامل موثر بر نشت اطلاعات سازمانی شناسایی شدند. وزن دهی و اولویت بندی شاخص ها نشان داد که عوامل فردی عمدی (0.277) در رتبه اول، عوامل فردی غیرعمدی (0.235) در رتبه دوم، عوامل سازمانی (0.188) در رتبه سوم، عوامل زیرساختی (0.167) در رتبه چهارم و عوامل محیطی(0.133) در رتبه پنجم جای گرفتند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که نشت اطلاعات پدیدهای پیچیده است که عوامل مختلف فردی، سازمانی، زیرساختی و محیطی در رخداد آن دخیل اند. با این حال، رتبه اول و دوم ابعاد عمدی و غیرعمدی نشت اطلاعات توسط افراد از یکسو بیانگر پیچیدگی پدیده نشت اطلاعات و از سوی دیگر نیازمند بازبینی در استراتژی های مرتبط با مدیریت منابع انسانی در فرودگاه بین المللی اهواز است.
سعید غفاری، مسعود بختیاری،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش ارائه معیارهای پیشنهادی براساس ارزیابی وضعیت رابط کاربر در صفحات وب کتابخانههای دیجیتالی ملی برای کتابخانههای دیجیتالی دانشگاه پیام نور است.
روش: روش پژوهش پیمایشی و توصیفی است. ابزار پژوهش جهت ارزیابی کتابخانهها سیاهه وارسی نوروزی (1388) متشکل از 10 معیار اصلی و 114 مؤلفه فرعی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 10 کتابخانه دیجیتالی درکشورهای امریکا، استرالیا، فرانسه، سوئیس، نیوزیلند، هلند، لهستان، ژاپن، هند و ایتالیا و روش دلفی و مصاحبه با 10 نفر از متخصصان است.
یافتهها: کتابخانه دیجیتالی امریکا با 70.42 درصد در رعایت معیارها رتبه اول را کسب کرده است. سپس کتابخانههای دیجیتالی فرانسه با امتیاز 62.07 و سوئیس با کسب 61.59 درصد در جایگاههای دوم و سوم قرار دارند. کتابخانههای دیجیتالی ایتالیا با رعایت 40.14 درصد در انتهای این کتابخانهها قرار دارند. همچنین از میان معیارها، معیار زبان رابط با 98.35 درصد رعایت، توسط کتابخانهها از سایر معیارها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. معیار کنترل کاربر با 6.70 درصد رعایت، کمترین میزان رعایت را در بین کتابخانهها داشته است.
نتیجهگیری: با نگاهی به مؤلفههای رعایت شده مشخص میشود که اکثر کتابخانهها در رعایت معیارهای عمومی موفق بودهاند و اکثر امتیازات کسب شده مربوط به رعایت معیارهای عمومی است و بیش از نیمی از کتابخانههای دیجیتالی ملی مورد مطالعه، در طراحی رابط کاربر خود، معیارهای مورد ارزیابی را در سطحی بیشتر از50% رعایت کردهاند، بنابراین پیشنهاد میشود کتابخانههای دیجیتالی دانشگاه پیام نور نیز از این معیارها جهت موفقیت بیشتر استفاده نمایند.
محمد فراهانی، منیر السادات نوابی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف جمعبندی و کمیسازی نتایج پژوهشهای انجام شده در زمینه ارتباط بین سبکهای رهبری مدیران و فرسودگی شغلی کارکنان انجام شده است. روش پژوهش: به منظور ترسیم تصویری روشن از ارتباط بین این دو متغیر، تمام مطالعات مرتبط با موضوع پژوهش را در پایگاههای اطلاعاتی ملی و بینالمللی جستجو نمودیم. در مجموع، بر مبنای معیارهای ورود و خروج پژوهش تعداد 19 مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل نتایج از نرمافزار Stata-17 استفاده شد.
یافتهها: نتایج فراتحلیل نشان داد که اندازه اثر ترکیبی مطالعات مربوط به ارتباط بین سبکهای رهبری مدیران با فرسودگی شغلی کارکنان در مدل اثر تصادفی برابر 0.35- است. همچنین، بـه طـور جداگانه، اندازه اثر هر یک از سبکهای رهبری مدیران بررسی شد و نتایج بیانگر آن است که رهبری رابطهمحور 0.42- ، رهبری تحولمحور 0.34- ، اخلاقمحور 0.51- ، رهبری تبادلمحور 0.22-، رهبری معنویتمحور 0.20-، و رهبری اصیل 0.35- با فرسودگی شغلی کارکنان رابطه معکوس و معناداری دارند.
نتیجهگیری: از آنجا که فرسودگی شغلی بر سلامت روانی-جسمی افراد تاثیرات قابل توجهی بر جای میگذارد، گسترش فرسودگی شغلی در بین کارکنانِ سازمانها میتواند خطرناک و نگرانکننده باشد زیرا بهرهوری، تعهدکاری، رضایتمندی و کیفیت زندگی آنها را به چالش میکشد. بنابراین، لازم است مدیران در تعامل با کارکنانشان، سبک رهبری را انتخاب نمایند که فرسودگی شغلی کمتری به دنبال داشته باشد.
شهناز خادمی زاده، فاطمه رفیعی نسب، ناتاراجان راداکریشنان،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: یکی از انواع اطلاعاتی که همواره مورد توجه عامه مردم بوده، اطلاعات مرتبط به سلامت است که مستقیماً بر کیفیت زندگی آنها اثر میگذارد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار جستوجوی اطلاعات سلامت بر روی مراجعین شبکههای بهداشت و درمان شهر اهواز است.
روشپژوهش: پژوهش حاضر یک پژوهش تجربی است که با استقاده از روش (مداخله پیش آزمون و پس آزمون) انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل 40 نفر از مراجعین مرکز درمانی اهواز بود که میانگین نمره رفتار جستوجوی اطلاعات سلامت آنها یک نمره کمتر از میانگین بود. از این تعداد 20 نفر برای بهعنوان گروه کنترل با استفاده از روش تصادفی بلوکی تشکیل شدند. همچنین جهت انجام آزمون مداخله دو گروه بیست نفره بهعنوان گروه شاهد و آزمون به روش تصادفی سازی بلوکی شکل گرفت. مداخله آموزشی در قالب یک کارگاه آموزشی آنلاین 4 ساعته برگزار شده است. پروتکل مورد استفاده برای آموزش آنلاین در بستر شبکههای اجتماعی نیز پروتکل SDI (بوشان 2006، جویانی و همکاران 2022)، بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود که توسط گروههای مورد آزمون در بازههای زمانی یک ماهه تکمیل و به پژوهشگران ارسال شد.
یافتهها: برای اثر مداخله آموزشی بر تغییرات نمره جستوجوی اطلاعات سلامت آنلاین در سطح (P>0/05) تفاوت معنیداری وجو نداشت و برای گروه کنترل میانگین نمره عدم قطعیت با گذشت زمان افزایش یافت. یافتههای اثر مداخله آموزشی بر تغییرات نمره عدم قطعیت در سطح (0/001>P) دارای تفاوت معنیداری بود. همچنین نتایج تغییرات نمره سایبرکندریا در هریک از زمآنهای مورد در زمان قبل از مداخله (p>0/076) و سه ماه بعد از مداخله (p>0/025) دارای تفاوت معنیدار بود.
نتیجهگیری: آموزش رفتار اطلاعاتی سلامت گامی رو به جلو در افزایش خودکارآمدی تصمیم گیری افراد جامعه و بیماران است و اگر با سایر تلاشها برای ترویج بهداشت و مراقبت ترکیب شود، میتواند به بهبود نتایج سلامت کمک کند.
- خدیجه آکار، - محمدرضا کیانی، - محمود سنگری،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: حجم عظیمدادهها و اطلاعات در حال گردش در شبکههای اجتماعی در کنار محبوبیت و گستردگی استفاده از آنها، این شبکهها را در معرض خطرات امنیتی متعددی قرار میدهد. بنابراین امروزه امنیت و حریم خصوصی کاربران به یکی از مهمترین مسائل در شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. عوامل زیادی بر روی امنیت و حریم خصوصی کاربران در شبکههای اجتماعی اثرگذارند که این پژوهش از آن میان، به بررسی نقش عوامل فردی در رفتارهای مرتبط با امنیت و حریم خصوصی کاربران در شبکههای اجتماعی پرداخته است.
روشپژوهش: روش این پژوهش کاربردی، توصیفی (از نوع پیمایشی) بود. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و در نمونهای به حجم 375 نفر از جامعه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه بیرجند و به روش نمونهگیری تصادفی طبقاتی نسبتی انجام شد. روایی پرسشنامه با تأیید متخصصان موضوعی و اساتید حاصل و برای آزمون پایایی از آزمون آلفای کرونباخ (876/0) استفاده شد.
یافتهها: میانگین میزان آگاهی کلی کاربران از امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی به طور معناداری کمتر از حد مطلوب بود در حالیکه میانگین میزان اهمیتدادن کلی کاربران به امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی بیشتر از حد مطلوب بود. میزان انجام رفتارهای مرتبط با عوامل فردی در نزد پاسخگویان کمتر از حد انتظار بود. همچنین میانگین متغیرهای تجربه حمله، تغییرات موفقیتآمیز حریم خصوصی، دفعات بازدید، توانایی و مهارتهای فناوری و سهولت درک شده به طور معناداری کمتر از حد مطلوب به دست آمد؛ اما متغیرهای اعتماد به سامانه، سود درک شده، خطر درک شده و اهمیت درک شده به طور معناداری بیشتر از حد مطلوب بود. علاوه بر این بررسی متغیرهای جمعیتشناختی نشان داد که در همه متغیرهای مورد بررسی بانوان نمره بالاتری از آقایان دریافت کردند. همچنین نمره دانشجویان کارشناسی از دو مقطع بالاتر از خودشان، در همه متغیرها بیشتر بود.
نتیجه گیری: اگرچه پاسخگویان برای مباحث مرتبط با امنیت و حریم خصوصی اهمیت زیادی قائل بودند، اما آگاهی آن ها به بسیاری از این مباحث کمتر از حد انتظار بود. همچنین آزمودنیهای این پژوهش در حدی که انتظار میرفت، رفتارهای مربوط به عوامل فردی مرتبط با امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی را انجام نمیدادند.
سعید روحی شالمایی، محمد خندان، علی شعبانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف:پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای اشتراک دانش بیننسلی در راستای تحقق شناسایی ابعاد و رتبهبندی عوامل و مؤلفههای مؤثر بر اشتراک دانش بیننسلی در صنعت لیزینگ خودرو صورت پذیرفته است.
روش: این پژوهش کاربردی است که با روش آمیخته اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر به دو بخش تقسیم شده است، در بخش اول (کیفی) جامعه آماری متشکل از 17 نفر از کارشناسان و خبرگان صنعت لیزینگ بود که به روش هدفمند انتخاب شدند و در بخش دوم (کمی)، جامعه آماری 970 نفر از کارکنان مشغول به کار صنعت لیزینگ خودرو بودند، که بر اساس فرمول کوکران و 22% افزایش حداقل نمونه، 336 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. نحوه گردآوری دادهها به روش کتابخانه ای و میدانی با ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده از نرم افزارهای MAXQDA وSMART PLS استفاده شد.
یافتهها: یافته های به دست آمده نشان داد که مولفه های تسهیم دانش، محیط بیرون، نوآوری، آیندهنگری، واکنش، تحلیلی، حاکمیت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، سازمان یادگیرنده، یادگیری سازمانی، مدیریت دانش بر اشتراک دانش بیننسلی در صنعت لیزینگ تاثیر مستقیم و معنیداری دارند.
نتیجه گیری: با توجه به تجزیه و تحلیل بدست آمده و شناسایی مولفه های (تسهیم دانش، محیط بیرون، نوآوری، آیندهنگری، واکنش، تحلیلی، حاکمیت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، سازمان یادگیرنده، یادگیری سازمانی، مدیریت دانش)، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که تمامی این مولفه ها، مدلی مناسب برای بهبود عملکرد صنعت لیزینگ خودرو است و توصیه می شود این مدل برای پیشبرد اهداف و موفقیت این صنعت مدنظر قرار گیرد.
یعقوب نوروزی، سیما تراشی، نیره جعفری فر،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: مقاله با هدف ارزیابی رابط کاربری صفحات وب فارسی موزههای ایران انجام شد.
روش پژوهش: پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی از نوع ارزیابی مکاشفهای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 10 وب سایت موزهای تحت نظارت وزارت میراث فرهنگی ایران است. ابزار پژوهش سیاهه ارزیابی بر اساس معیارهای موجود در متون و منابع مشتمل بر 10 شاخص اصلی و 103 مؤلفه فرعی است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای ویلکاکسون و فریدمن استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که از بین 10 شاخص اصلی، معیارهای سادگی، تصحیح خطا و زبان رابط کاربری به ترتیب 100%، 98.13 % و 97.51 % امتیاز را کسب کردند. معیارهای کنترل کاربر و جستجو به ترتیب با 21.9 درصد و 26.83 درصد کمترین انطباق را با مولفههای سیاهه ارزیابی داشتند. در بین جامعه آماری. سایت موزه نیاوران با 71.71 % بالاترین سطح انطباق کیفی و موزه ارتباطات ایران با 42.52% کمترین میزان انطباق کیفی را با سیاهه ارزیابی داشت. نتایج حاصل از بررسی فرضیه پژوهش نشان داد سایتهای موزهای مورد مطالعه در رعایت شاخصهای ارزیابی رابط کاربری با هم تفاوت دارند و وب سایت موزههای مورد مطالعه از نظر رعایت شاخصها متفاوت عمل کردهاند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سایتهای مورد مطالعه توانستهاند در مورد معیارهای راهنمایی، نمایش اطلاعات و راهنمایی امتیاز بالای50 % کسب کنند اما در مورد معیارهای جستجو، انسجام، طراحی صفحه، رابط کاربری، کنترل کاربر و تصحیح خطا امتیاز کمتر از50 % را کسب کرده بودند. با توجه به نقش و اهمیتی که این معیارها در بالا بردن رضایت کاربران از وب سایت موزهها دارند، ارتقاء وضعیت موجود از سوی متولیان وبسایت موزههای مورد مطالعه توصیه میگردد.
افشین متقی دستنائی، علی کرمی، میلاد پیری فتحآباد،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف: ایده ایجاد ماشینهای هوشمند و هوش مصنوعی از قرنها پیش وجود داشته و حداقل به قرن چهاردهم میرسد. با این که کاربرد هوش مصنوعی در آموزش یک رشته بسیار جدید است، اما در طول 25 سال گذشته هوش مصنوعی دستاوردهایی در برخی زمینهها داشته که بر آموزش نیز تأثیر گذارده که البته انتقاداتی نیز علیه خوش بینی بیش از حد نسبت به تحقیقات هوش مصنوعی معاصر مطرح شده است. تحقیقات کمی در مورد انتظارات از نقش هوش مصنوعی در آموزش و تأثیر بالقوه آن بر آموزش انجام شده است. هدف این مطالعه تحلیل و بررسی نقش هوش مصنوعی در آموزش است. سوال اصلی تحقیق این است که نقاط قوت، ضعف و نیز فرصتها و تهدیدات اجرای گسترده هوش مصنوعی در آموزش کدامند؟
روش: این مطالعه با استفاده از روش تحلیل سوآت انجام شده است و روش جمع آوری دادههای آن نیز کتابخانه ای است.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان می دهد که در مورد نقش هوش مصنوعی در آموزش معاصر هم فرصت ها و هم تهدیدهایی وجود دارد. از جنبههای مختلف به نظر میرسد که هوش مصنوعی حالتی تبلیغاتی دارد، اما مانند سایر حوزههای تبلیغاتی، پتانسیل رشد با کاربردهای مشخص در فعالیتهای آموزشی و یادگیری را دارد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که آگاهی از هوش مصنوعی و مطالعه در مورد نقش هوش مصنوعی در آموزش خطر جایگزینی آموزش مصنوعی به جای استفاده از هوش مصنوعی در آموزش را کم رنگتر خواهد کرد.
مهدی اکبری گلزار، احمد نادری،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف: مقالات متعددی با استفاده از روش فراترکیب به مرور نظاممند مطالعات صورت گرفته در حوزه بلاکچین در کشور پرداختهاند که تمرکز همه آنها بر مرور مقالات خارجی است. باتوجهبه رشد و فراگیری تکنولوژی بلاکچین در کشور و افزایش دامنه تحقیقات داخلی در رابطه با آن، یک بررسی نظاممند از تحقیقات صورتگرفته در داخل کشور نیز ضروری به نظر میرسید. در همین راستا، هدف این مقاله مرور سیستماتیک مقالات داخلی در حوزه بلاکچین با تمرکز بر حوزه مطالعاتی تعامل انسان-کامپیوتر (HCI) میباشد.
روش: در این مطالعه 985 مقاله با معیارهای جستجوی تعیین شده با روش فراترکیب کیفی شناسایی شدند که پس از اعمال فیلترهای هدفمند در نهایت به 111 مقاله نهایی منجر گردید. تمرکز این بررسی خلاصهکردن ادبیات HCI در مورد تکنولوژی بلاکچین است. مرور ادبیات در چهار مرحله جامع، با پیروی از پروتکل مرور سیستماتیک PRISMA سازماندهی گردید و سپس دادههای گردآوریشده تحلیل مضمون شدند.
یافتهها: مقالات مرتبط با تعامل انسان با تکنولوژی بلاکچین در چهار دستهبندی موضوعی که هر کدام به سه ریز موضوع مجزا تقسیم میشوند، تقسیمبندی شدند که عبارتند از، 1. اقتصاد غیرمتمرکز و قرادادهای هوشمند 2. درک و مشارکت کاربران از تکنولوژی بلاکچین و رمزارزها 3. کاربرد تکنولوژی بلاکچین در یک زمینه خاص 4. مسائل فقهی و حقوقی حول بلاکچین و رمزارزها.
نتیجهگیری: علی رغم رشد بسیار خوب مطالعات در رابطه با تکنولوژی بلاکچین و رابطه انسان با آن در ایران، همچنان فضای حاکم بر این مطالعات با فضای بینالمللی تفاوت عمدهای دارد و پژوهشگران داخلی این حوزه میبایست توجه بیشتری به حوزههای فنی-اجتماعی نوظهور و تحقیقات میانرشتهای آن و همچنین تحولات پرسرعت حوزه تکنولوژیک جهت فهم بهتر حیات اجتماعی بشر داشته باشند
حوریه اعرابیمقدم، علیرضا مؤتمنی، علی اوتارخانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف: حکمرانی در طول قرنها در سطوح مختلف حاکمیتی مورد توجه بودهاست. افزایش چالشهای جدید از ظهور و توسعه صنعت فناوری مالی (فینتک) نیز نیاز به یک چارچوب حکمرانی مناسب را بیش از پیش آشکار نمودهاست. مطالعات کنونی حکمرانی در فینتک عمدتاً پیرامون مسائل داخلی آن در سطح سازمانی است و نیاز به حکمرانی کلان برای فینتک کاملاً مشهود است. بنابراین، پرسش پژوهش کنونی این است که ابعاد و مؤلفههای حکمرانی برای اعمال به صنعت فناوری مالی کدام هستند و بر اساس آن، تعیین چارچوب ابعاد و مؤلفههای حکمرانی انجام گیرد.
روش پژوهش: روش انجام این پژوهش، آمیخته است. در بخش کیفی با استفاده از روش فراترکیب و تحلیل محتوا، موضوعات مختلف پراکنده در مورد حکمرانی، فینتک و حکمرانی فینتک جمعآوری و تقسیمبندی شدند. در بخش کمّی نیز از روش دلفی فازی برای اعتبارسنجی مؤلفهها و سپس، تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج همبستگی نهان میان مؤلفهها استفاده شد.
یافتهها: یافتههای حاصل از تحلیل محتوای ادبیات، شامل مؤلفههای احصا شده در هفت مؤلفه شامل آیندهنگاری، سیاستگذاری، تسهیلگری، تنظیمگری، زیرساختدهی، پایش و ارزیابی بود. مطابق نتایج تحلیل، هر هفت مؤلفه توسط خبرگان تأیید شدند و از آنها سه بُعد شامل تدبیر، تمهید و تنظیم استخراج شدند. بنابراین، چارچوب ابعاد حکمرانی دربردارنده تدبیر متشکل از آیندهنگاری، سیاستگذاری، تمهید شامل تسهیلگری، تنظیمگری و زیرساختدهی و در نهایت تنظیم شامل پایش و ارزیابی هستند.
نتیجهگیری: چارچوب ابعاد و مؤلفههای حکمرانی برای شفافیت در وظایف حکمران نسبت به صنعت فناوری مالی، بسیار حائز اهمیت است. با ابتناء به این چارچوب، حکمرانان میتوانند حکمرانی فینتک را محقق نمایند و صنعت فناوری مالی نیز نسبت به آنچه حکمران در قبال وی وظیفه دارد؛ آگاه خواهدگشت.