فاطمه سلمانی، محمدرضا کیانی، محمد اکبری بورنگ، لیلا طالب زاده شوشتری،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: رسانههای اجتماعی و مباحث روانشناختی مرتبط با آن امروزه توجه روزافزونی را به خود جلب کردهاند و موضوع موردمطالعه بسیاری از پژوهشها در این حوزه قرارگرفتهاند. در این میان اینستاگرام به دلیل قابلیتهای فراوان و توجه ویژه جوانان به این پلتفرم در این پژوهش موردمطالعه قرار گرفت. بررسی نقش تصویر بدن دانشجویان در استفاده از اینستاگرام، هدف پژوهش حاضر بود.
روش: این پژوهش همبستگی با استفاده از پرسشنامههای «تصویر بدن» و «استفاده از اینستاگرام» در نمونهای به حجم 375 نفر از جامعه دانشجویان دانشگاه بیرجند به روش نمونهگیری تصادفی طبقاتی نسبتی انجام شد.
یافتههای پژوهش: دانشجویان بیش از حد متوسط از اینستاگرام استفاده میکردند و از تصویر بدن خود رضایت نسبی داشتند. یافتهها نشان داد هر چه نارضایتی ظاهری و تداخل عملکردی پاسخگویان (بهعنوان مؤلفههای تصویر بدن) بالاتر بود، میزان استفاده دانشجویان از اینستاگرام بیشتر بود.
نتیجهگیری: پژوهشهای قبلی نشان داده بودند که استفاده از اینستاگرام با طیف وسیعی از مسائل روانشناختی بهویژه در جوانان مرتبط است و این پژوهش نیز نشان داد که تصویر بدن کاربران با استفاده از اینستاگرام کاملاً ارتباط دارد. از بین دو مؤلفه تصویر بدن، تداخل عملکردی (تداخل اضطراب از ظاهر در عملکرد اجتماعی) پیشبینیکننده قویتری نسبت به نارضایتی ظاهری برای استفاده از اینستاگرام بود. به عبارتی مباحث اجتماعی در این میان از اهمیت بیشتری نسبت به مسائل فردی برخوردار بودند. نتایج این پژوهش میتواند برای مدیران و تصمیمگیران در زمینه رسانههای اجتماعی و تحلیلگران موضوعات مرتبط با جوانان بهویژه در ارتباط با رسانههای اجتماعی مبتنی بر تصویر و ویدئو مفید باشد.
ابراهیم خلیل عباسی، علیرضا بادله،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه سیستم مدیریت یادگیری یکی از ابزارهای کلیدی سیستمهای آموزشی دانشگاهها است که تعامل بین اساتید، دانشجویان، مدیران آموزشی و افرادی که وظیفه نگهداری سیستم را برعهده دارند را برقرار میسازد. با توجه به تنوع کاربران این سیستمهای تعاملی و نیازمندیهای مختلف آنها، شناسایی انتظارات کاربران از این سیستمها و در نظر گرفتن این انتظارات در طراحی و توسعه سیستمهای مدیریت یادگیری برای جلب رضایت کاربران و در نهایت موفقیت این سیستمها بسیار مهم است.
روش پژوهش: در این پژوهش، با روش مصاحبه با سؤالات از قبل طراحی شده با 12 نفر از اساتید مجرب دانشگاه فرهنگیان، انتظارات آنها از سیستمهای مدیریت یادگیری استخراج شد. انتظارات جمعآوریشده بر اساس روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل محتوا با رویکرد مقولهبندی قیاسی تحلیل شد و سپس در قالب قابلیتهای کلی و مرتبط با واسط کاربری شناسایی شدند که در این مقاله گزارش میشوند.
یافتهها: بررسی و تحلیل جوابهای اساتید به سؤالات نشان میدهد که با توجه به آشنا نبودن آنها با سیستمهای مدیریت یادگیری، آنها انتظار دارند که سیستم با روشهای مختلف به آنها در فرآیند آموزش کمک نماید و در مواقع لازم آنها را در انجام فعالیتهای آموزشی یاری رساند. همچنین، واسط کاربری این سیستمها برای اساتید بسیار مهم است زیرا تعامل آنها با دانشجویان را فراهم میسازد. آنها انتظار دارند که واسط کاربری زیبا و لذتبخش بوده و یادگیری و استفاده از سیستم با کمترین تلاش فیزیکی و ذهنی قابل انجام باشد. اساتید انتظار دارند که بتوانند سیستم و بهویژه واسط کاربری آنها را برحسب نیاز خود تغییر داده و اضافه نمودن امکانات جدید با کمترین هزینه قابل انجام باشد.
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که باوجود قابلیتهای خوب در سیستمهای مدیریت یادگیری و رضایت نسبی اساتید از آنها، نیاز است این سیستمها برحسب نیازهای کاربران انعطافپذیر بوده و به اساتید کنترل بیشتری در فرآیند آموزش ارائه نمایند. همچنین برقراری تعامل با دانشجویان و قابلیتهایی که مشارکت افراد در فرآیند آموزش را بهبود میدهند از مهمترین انتظارات اساتید از این سیستم مدیریت یادگیری هستند.
انیس افشون، سمیه احمدزاده، مهدی اعتباری،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش نقش انسانانگارانه رباتهای گفتگو بر خلق ارزش مشترک از دیدگاه انگیزههای لذتجویانه و سودمندی گردشگران می باشد.
روش پژوهش: این پژوهش باهدف کاربردی و با ماهیت توصیفی- پیمایشی از پرسشنامه 5 بخشی شامل بررسی فاکتورهای خلق ارزش مشترک، انگیزههای لذتجویانه، انگیزههای سودمندی، استفاده از رباتهای گفتگو و نقش انسانگرایانه آنها می باشد. دادههای بهدستآمده به دو روش مطالعه کتابخانهای و پیمایشی میدانی از یک نمونه در دسترس از جامعه آماری شامل 280گردشگر از گردشگران یک شرکت خدمات مسافرتی و گردشگری شهر اصفهان جمعآوری شد و تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Smartpls3 و معادلات ساختاری بوده است.
یافتهها: انگیزههای لذتجویانه و سودمندی بر خلق ارزش مشترک و نقش رباتهای گفتگو در رابطه بین انگیزه لذتجویانه و خلق ارزش مشترک در گردشگری نقش میانجی دارد. نقش رباتهای گفتگو در رابطه بین انگیزه سودمندی و خلق ارزش مشترک در گردشگری نقش میانجی دارد. انسانانگاری در رابطه بین رباتهای گفتگو و خلق ارزش مشترک در گردشگری نقش تعدیلگری دارد.
نتیجهگیری: بررسیهای این پژوهش نشان داد که اهمیت به انگیزه لذتجویانه و کمک به جذاب جلوهدادن خدمات گردشگری، مشتریان و گردشگران را به همکاری و مشارکت با برند ترغیب میکند. همچنین انگیزه کسب منفعت و سود، مشتریان حوزه گردشگری را به تعامل با شرکت و خلق ارزش مشترک متمایل مینماید. رباتهای گفتگو میتوانند لذت مشتری از خرید یا تعامل با شرکت را افزایش داده و به طور هوشمند رفتار و نیاز مشتریان را شخصیسازی کنند و این فناوری با ایجاد منفعت مادی و سودمندی مناسب در مشتریان آنها را به ارائه پیشنهادها، خرید و مشارکت در تبلیغ علاقهمند ساخته و برای شرکت ارزش خلق میکند. انسانانگاری و شباهت فعالیتهای رباتهای گفتگو به رفتار واقعی انسان میتواند تأثیر این رباتهای گفتگو در افزایش خلق ارزش مشترک در گردشگری را افزایش داده و منجر به مزیت رقابتی پایدار بین رقبای این حوزه گردد.
سمیرا دانیالی، نصرت ریاحی نیا، حمزه علی نورمحمدی، علی عظیمی، امید صفرزاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تولید علم و فناوری مهمترین عامل حفظ بقا، استقلال و پیشرفت کشور و ابزاری جدی برای رقابت در عرصههای مختلف جهانی است. بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر روند رشد تولیدات علمی حوزه علوم و فناوری هستهای است.
روش پژوهش: روش پژوهش ترکیبی و از نوع اکتشافی است. در گام اول جهت استخراج عوامل موثر بر رشد تولیدات علمی حوزه علوم و فناوری هستهای به مطالعهی ادبیات پژوهش در منابع گوناگونی همچون، مقالات داخلی و خارجی، سایتهای اینترنتی، یادداشتها، روزنامهها و... پرداخته شد. و در گام بعد به مصاحبه با خبرگان موضوعی جهت طراحی پرسشنامه پرداخته شد. پرسشنامه مذکور جهت پیشآزمون در اختیار سه نفر از اساتید قرار گرفت و بر اساس پیشنهادهای آنها ویرایش شد. درنهایت پس از مطالعه مجدد مبانی نظری پژوهشهای مرتبط و اعمالنظر اساتید پرسشنامه ویرایش و جهت پاسخگویی به پنل دلفی ارسال گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر در پنل دلفی13 نفر از خبرگان موضوعی حوزه علوم هستهای است. جهت شناسایی و انتخاب نمونه آماری از روش نمونه برداری گلوله برفی استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، تمام عوامل مربوط به آموزش موفق به کسب بالاترین امتیاز شدند، که این امر نشان از اثرگذاری بالای آموزش بر روند رشد تولیدات علمی حوزه علوم و فناوری هستهای در آینده دارد. عوامل آموزشی تأثیرگذار بر روند رشد آینده تولیدات علمی حوزه علوم و فناوری هستهای به ترتیب عبارتاند از: افزایش آموزش مهارتهای آزمایشگاهی(با 4.84 امتیاز)، افزایش ارتباط بین مراکز آموزش و پژوهشی با صنعت هستهای(با 4.1 امتیاز)، توجه به نوآوری و کشفیات علمی در کشور(با 3.85 امتیاز)، تقویت چرخهی علم و تکنولوژی(با 3.75 امتیاز)، طراحی دورههای آموزشی تخصصی(با 3.6 امتیاز)، افزایش همکاری علمی با دانشمندان برجسته داخلی و خارجی این حوزه(با 3.56 امتیاز)، بهبود و ارتقای عملکرد نظام آموزش عالی(با 3.31 امتیاز)، دسترسی بیشتر به منابع اطلاعاتی سایر کشورها در حوزه علوم هستهای(با 3.2 امتیاز)
نتیجهگیری: با توجه به اینکه عامل آموزش تأثیرگذارترین عامل در روند رشد صعودی تولیدات حوزه علوم و تکنولوژی هستهای است. بنابراین ضروری است سیاستگذاریهای لازم در قسمت آموزش کشور نیز، جهت نیل به این هدف انجام گیرد.
رویا حجازی نیا، سمیه احمدی سیدآبادی،
دوره 10، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
مقدمه: اهمیت ارائه خدمات بهصورت غیرحضوری ازیکطرف و ضریب نفوذ بالای رسانه اجتماعی در بین گروههای مختلف از طرف دیگر، ارائه خدمات مختلف بهویژه در حوزه سلامت و بهداشت بر بستر رسانه اجتماعی را ضروری ساخته است. برایناساس هدف پژوهش حاضر ارائه چهارچوبی جهت معرفی الزامات ارائه خدمات حوزه سلامت در بستر رسانههای اجتماعی (سلامت الکترونیک 2.0) در کشورهای درحالتوسعه است.
روشپژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل تماتیک در بازه زمانی ۵ماهه (بهمنماه 1400 تا تیرماه 1401) انجام شد. دادههای موردنیاز پژوهش، با استفاده از ابزار مصاحبههای نیمه ساختار یافته و از بین جامعه آماری شامل متخصصان فناوری اطلاعات و پژوهشگران حوزه سلامت الکترونیک بودند که بر اساس معیارهای سابقه پژوهش، سابقه علمی (تحصیلات دانشگاهی مرتبط) و داشتن سابقهی تجربی در حوزهی فناوری اطلاعات و سلامت الکترونیک انتخاب شدند. بهگونهای که حداقل دو معیار از سه معیار مطرح شده را دارا بودند. همچنین از روش نمونهگیری هدفمند با تعداد نمونه آماری 22 نفری جهت دسترسی دادههای پژوهش بهره برده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که الزامات ارائه خدمات سلامت در بستر رسانه اجتماعی (سلامت الکترونیک 2.0) برای کشورهای درحالتوسعه شامل مواردی چون الزامات زیرساختی، سازمانی، محیطی و ارتباطی است.
نتیجهگیری: با بهرهمندی از چارچوب الزامات سلامت الکترونیک 2.0 (الزامات زیرساختی، سازمانی، محیطی و ارتباطی)، مسیر مدیریت و برنامهریزی جهت استفاده از رسانههای اجتماعی در بخش سلامت برای کشورهای درحالتوسعه هموار شده و با توسعه دسترسی خدمت گیرندگان، امکان ارائه خدمات حوزه سلامت فارغ از مرزهای زمانی و مکانی فراهم میشود.
موسی بامیر، دانشیار مریم اخوتی،
دوره 10، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: اطلاعجویی، یکی از حوزههای موردمطالعه رفتارهای اطلاعاتی است که تاکنون مدلهای مختلفی از آن ارائه شده است، اما علیرغم اهمیت آن، هیچ مطالعه ای به بررسی ادبیات رفتارهای جستجوی اطلاعاتی و شناسایی سمتوسوی آنها انجام نشده است، پزوهش حاضر، در همین راستا میباشد.
روش پژوهش: برای بررسی موضوع پژوهش، از روش مرور روایتی استفاده شده است. در این مرور روایی، طی سه مرحله؛ جستجوی متون، ارزیابی و تحلیل متون، به منظور گردآوری دادهها با استفاده از کلیدواژههای مرتبط با رفتار جستجوی اطلاعاتی به زبان انگلیسی و فارسی، در موتورهای جستجو و پایگاههای معتبر علمی،Web of Science Pubmed ,google scholar, Google SID, Magiran در بازه زمانی 1980 تا 2023 بر اساس مش مورد بررسی قرار گرفت. پس از ورود معیارهای ورود و خروج، از 115 مقاله جستجو شده اولیه، 12 مقاله مرتبط انتخاب و وارد مطالعه شدند.
یافته ها: در مقاله حاضر، 12 مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. آنچــه کــه از نتایــج ایــن مطالعــه مــرور روایتی، در زمینــه کلــی رفتارهای جستجوی اطلاعاتی اسـتخراج گردیـد، نشان داد، مطالعات در 4 محـور اساسـی رفتار جستجوی فردی، رفتار جستجوی مشارکتی، مزایا و معایب رفتار جستجوی فردی و مشارکتی و همچنین مقایسه این دو نوع رفتارجستجوی اطلاعاتی انجام شده است.
نتیجه گیری: یافتههای پژوهش نشان داد، علیرغم وجود موانع و مزایای رفتار جستجوی فردی و مشارکتی، عواملی مانند، ماهیت پیچیده اطلاعات، پراکندگی اطلاعات، عدم تخصصگرایی، نقش فناوریهای بازیابی اطلاعات، اهمیت جنبههای مشارکتی کار، محدودیت زمانی، جستجوی اطلاعات هدفمند، درک معنی، انگیزه همکاری، اشتراکگذاری حجم کار، تنوع درخواستها، ارتباطات و تعامل، پیچیدگی مشکلات اطلاعاتی، بین رشته ای بودن اطلاعات و درک رفتار اطلاعات مشارکتی در سازمانها بهعنوان عوامل انگیزاننده و نقطه شروع حرکت از جستجوی فردی به جستجوی مشارکتی است.
شهرزاد نصراله زاده، صفیه طهماسبی لیمونی، میترا قیاسی،
دوره 10، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه واکاوی رفتار اشتراک اطلاعات زنان در محیطهای اطلاعاتی است.
روشپژوهش: این پژوهش از جنبه هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد اکتشافی و از نظر روش گردآوری اطلاعات آمیخته است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 15 نفر از خبرگان و در بخش کمی شامل تمامی زنان (20سال به بالا) عضو فعال کتابخانههای عمومی نهادی شهری در مراکز شهرستانهای استان مازندران به تعداد 4936 نفر بود. حجم نمونه 357 نفر بود که به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی در سال 1401 انتخاب شدند. الگوی رفتار اشتراک اطلاعات زنان در محیطهای اطلاعاتی 34 سوالی در 10بعد انگیزههای فردی و شخصیتی؛ عوامل مکانی؛ عوامل زمانی؛ انگیزههای اجتماعی، انگیزههای فرهنگی؛ انگیزه های اخلاقی؛ انگیزه آگاهی اطلاعاتی، انگیزه سیاسی؛ محیط اشتراک اطلاعات و نحوه اشتراک اطلاعات طراحی شد. سپس با استفاده از تکنیکهای آماری، نسبت روایی محتوا و تحلیل عاملی تأییدی، روایی ابزار، بررسی و درنهایت با روش آلفای کرونباخ، پایایی ابزار تعیین شد.
یافتههای پژوهش:یافتههای پژوهش نشان داد ساختار الگوی رفتار اشتراک اطلاعات زنان در محیطهای اطلاعاتب با توجه به نسبت روایی محتوا (0.76) و تحلیل عاملی تاییدی با مقدار شاخص برازش مدل (GOF) برابر با 0.3285 تایید شد. همچنین ابزار دارای پایایی مناسب و مطلوب با مقادیر آلفای کرونباخ کل (0.988) است.
نتیجهگیری: ابزار ساختهشده معیارهای الگوی رفتاری اشتراک اطلاعات زنان در محیطهای اطلاعاتی را در اختیار محققان قرار میدهد. عوامل کشفشده شامل انگیزههای فردی و شخصیتی؛ عوامل مکانی؛ عوامل زمانی؛ انگیزههای اجتماعی، انگیزههای فرهنگی؛ انگیزه های اخلاقی؛ انگیزه آگاهی اطلاعاتی، انگیزه سیاسی؛ محیط اشتراک اطلاعات و نحوه اشتراک اطلاعات بودند که با سنجش در محیط آزمایشیِ کتابخانههای عمومی استان مازنداران، ضمن تأیید کارایی آنها در محیطهای فرهنگی مشخص شد که ابزار ساختهشده از نظر کیفی و کمی قابلیت سنجش متغیر مورد نظر را دارا است.
یزدان شیرمحمدی، قاسم آریافرد،
دوره 10، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
هدف: هدف اصلی این پژوهش کشف تأثیرگذاری کیفیت اطلاعات (شامل کیفیت اطلاعات ذاتی و کیفیت اطلاعات متنی) و کیفیت خدمات (شامل کیفیت خدمات مناسب و کیفیت خدمات در دسترس) درک شده از اپلیکیشنهای خرید موبایلی آنلاین به آفلاین با حفاظت از حریم خصوصی درک شده بر شعف گردشگران و آوازه برند گردشگری است.
روش پژوهش: این پژوهش بر مبنای هدف کاربردی و روش انجام کار، توصیفی، همبستگی است. روابط زوجی متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و مدل مفهومی پژوهش با آزمون مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار ایموس، همچنین روابط میانجیگری با استفاده از روش سوبل آزمون شد.
یافتهها: یافتهها بیانگر این بود که کیفیت اطلاعات (شامل کیفیت اطلاعات ذاتی و کیفیت اطلاعات متنی) و کیفیت خدمات (شامل کیفیت خدمات مناسب و کیفیت خدمات در دسترس) درک شده از اپلیکیشنهای خرید موبایلی آنلاین به آفلاین با حفاظت از حریم خصوصی درک شده بر شعف گردشگران و آوازه برند گردشگری مؤثر است و تمامی فرضیات تأیید شدند.
نتیجهگیری: پژوهش حاضر مدل تأثیر موفقیت سیستمهای اطلاعاتی با حفاظت از حریم خصوصی درک شده بر آوازه برند گردشگری تأیید میکند. نتایج نشان داد که گردشگران، بهویژه گردشگران اروپایی در ایران، به کیفیت اطلاعات ارائه شده در اپلیکیشنهای خرید موبایل اهمیت میدهند. کیفیت اطلاعات ذاتی و متنی تأثیر قابلتوجهی بر ادراک گردشگران از کیفیت اطلاعات دارند و بر شعف گردشگر نیز مؤثر هستند. راحتی و دسترسی بالا به طور مثبت کیفیت خدمات درک شده پلتفرمهای آنلاین به آفلاین را افزایش میدهد. حفاظت از حریم خصوصی یک عامل حیاتی در ایجاد شعف گردشگران است. همچنین شعف گردشگران بر آوازه برند گردشگری تأثیر میگذارد؛ بنابراین کسبوکارهای گردشگری میتوانند از این اپلیکیشنها بهره ببرند. مدیران باید بررسی کنند که سیستمهای امنیتی آنها حریم خصوصی گردشگران را نقض نمیکند تا به طور مستقیم به ایجاد شعف گردشگر و آوازه برند کمک کند.
اقدس سلیمانی، زهره کاظمی، محمد آقایی، زهرا قربانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
هدف: رسانههای اجتماعی بهعنوان یک ابزار قدرتمند و موفق بازاریابی، به شرکتها کمک میکند تا فعالیتها و تعامل بین مصرفکنندگان را با اوقات خوشتر از گذشته به برند پیوند دهند. هدف این مطالعه بررسی تأثیر بازاریابی رسانههای اجتماعی بر قصد خرید مصرفکنندگان از طریق اعتماد برند و نگرش برند میباشد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی، پیمایشی میباشد. همچنین برای گردآوری دادهها از روش کمی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، صرفکنندگان برندهای لوکس پاتن جامه، چرم مشهد، سالیان، دنیس تریکو، نوین چرم در ایران میباشد. حجم نمونه تعداد 384 نفر از مصرفکنندگان بوده و باتوجهبه نامحدودبودن جامعه آماری و همچنین غیرممکنبودن دسترسی به تمام جامعه موردنظر، از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. برای جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استاندارد استفاده شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل مسیر و نرمافزار آموس برای بررسی روابط بین ابعاد و شاخصها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بازاریابی رسانههای اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر اعتماد به برند و نگرش برند دارد. علاوه بر این، اعتماد به برند و نگرش برند تأثیر مثبت و قابلتوجهی بر قصد خرید مصرفکنندگان دارند؛ همچنین بازاریابی رسانههای اجتماعی بهواسطه اعتماد برند و نگرش برند بر قصد خرید تأثیر میگذارد.
نتیجهگیری: مدیران بازاریابی باید فعالیتهای مختلف بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی را برای نام تجاری خود در سایتهای رسانههای اجتماعی موردتوجه قرار دهند و در چنین فعالیتهایی سرمایهگذاری کنند تا بر نگرش و اعتماد مصرفکننده نسبت به برند تأثیر مثبت گذارند.
شمسی سکوت، مریم اسلام پناه، محمد جواد کرم افروز، فرانک موسوی،
دوره 10، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
هدف: خود افشایی به فرایندی گفته میشود که طی آن، افراد اطلاعات شخصی و یا تجربههای مربوط به خود را به طور شفاهی برای دیگران بیان میکنند. هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل پیشایندها و پیامدهایی خود افشایی در فضای آموزشی کشور است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است. از روش کمی مدلیابی معادلات ساختاری جهت ارائه و تبیین الگو استفاده شد. پس از مشخصشدن مولفههای خود افشایی در بخش کیفی، پرسشهای مربوط به هر مؤلفه با نظر متخصصین و بهرهگیری از آزمون CVI و CVR اعتباریابی و پرسشنامه اولیه ساخته شد. در بخش کمی جامعه آماری، دانشآموزان متوسطه دوره اول شهر تهران بودند. با استفاده روش نمونهگیری طبقهای، مناطق 1، 5، 6، 8 و 16 انتخاب و سپس با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای تعداد 600 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. در انتها، با بهرهگیری از نرمافزارهای SPSS ویرایش 26 و PLS ویرایش 2/4 و استفاده از آزمونهای آماری توصیفی، استنباطی و مدلیابی معادلات ساختاری مدل پژوهش برازش شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که مولفههای انگیزه درونی، حمایتشدن، اعتماد داشتن، شرایط محیطی، پذیرفتهشدن از طرف دیگران و تجربه داشتن اثر معنیداری بر مؤلفه خود افشایی دانشآموزان دارند و بهعنوان پیشایندهای خود افشایی در مدل باقی میمانند؛ ولی خبرگی مشاور اثر معنیداری بر خود افشایی دانشآموزان ندارد. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که شنود مؤثر، خطر حریم خصوصی، آگاهی از حریم خصوصی، همدلی، خودباوری، نظارتپذیری، ارتباط متقابل، یادگیری از اشتباه، تفکر خلاق، مهارت حل مسئله و خوشبینی بهعنوان پیامدهای هستند که خود افشایی بر آنها تأثیر معنیداری دارد.
نتیجهگیری: خود افشایی فرایندی است که در آن افراد اطلاعات یا تجربیات شخصی خود را بهصورت شفاهی برای دیگران بیان میکنند. مدرسه یکی از مهمترین نهادهای سازمانیافته اجتماعی است که با فراهمآوردن محیطی سالم میتواند موجب رشد و شکوفایی جسم و روان افراد شود. این امر بهواسطه روابط دانشآموزان با معلمان، مشاوران و مدیران مدرسه و همچنین رشد عاطفی دانشآموزان شکل میگیرد و خود افشایی این رابطه را توسعه میدهد.
مرضیه مروتی، نصرت ریاحی نیا، علی عظیمی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بحران بیسابقه همهگیری کووید-19، اهمیت دسترسی آزاد و بههنگام و بدون مانع به اطلاعات علمی را بیش از پیش برجسته کرده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین تلاشهای جامعه جهانی برای دسترسی آزاد در بحران همهگیری کووید-19 صورت گرفته است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر یک مطالعه مروری تحلیلی بوده و با استفاده از روش پژوهش اسنادی صورت گرفته است. در این راستا، ادبیات دسترسی آزاد با تمرکز بر بحران همهگیری کووید-19، با استفاده از جستوجو در موتور جستوجوی گوگل، گوگل اسکالر، پایگاههای اطلاعاتی پابمد، وب آو ساینس، اسکوپوس و نیز وبگاههای ناشران، مجلات و نهادهای علمی، مورد مطالعه قرار گرفته است.
یافتهها: در پاسخ به بحران همهگیری کووید-19، جریانی جهانی در راستای تسهیل دسترسی آزاد به یافتههای پژوهشی مرتبط با این بیماری، صورت گرفته است. نیاز به ارائه راهکارهای مناسب درمان، پیشگیری و مهار بیماری و افزایش روزافزون پژوهشهای مرتبط با کووید-19، نظام ارتباطات علمی و نشر یافتههای پژوهشی را تحت تأثیر قرار داده و بیانیهها، تدابیر و اقدامات گستردهای در راستای دسترسی آزاد و دستیابی هر چه گستردهتر به اطلاعات علمی مرتبط با این بیماری از سوی جامعه جهانی بهویژه ناشران، مؤسسات و نهادهای معتبر علمی، انجام شده است.
نتیجهگیری: تلاشهای جامعه جهانی، نشان از اهمیت فزاینده دسترسی آزاد و توجه بیش از پیش به این موضوع دارد. بهنظر میرسد پاسخ جهانی به بحران همهگیری کووید-19 میتواند تجربهای برای آمادگی بهتر در بحرانهای احتمالی آینده بههمراه داشته باشد. در صورتی که دسترسی آزاد بهعنوان یک ارزش در نظام نشر و ارتباطات علمی در نظر گرفته شود، توسعه و عمومی شدن آن، مستلزم اتخاذ خطمشیها و الزامات جامعه علمی بهعنوان یک ارزش جهانی است.
منصور کوهی رستمی، هادی الهایی، زینب جوزی، محمدامین سخاوت منش،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
عاطفه حشمت زاده، حمیدرضا عامل اردستانی، فرشید اصلانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: معاونت بهداشتی نقش پایه در ارایه خدمات اولیه و تا حدی خدمات ثانویـه در نظـام سـلامت ایران دارد و کارکنان در حوزه معاونت بهداشتی به منظور حفظ و ارتقای سلامت جامعه وظایف مهم و خطیری دارند .از آنجا که بهبود عملکرد معاونت های بهداشتی میتواند در نهایت منجر به ارتقای شاخصهای بهداشتی شود، بر همـین اساس هـدف اصـلی پـژوهش حاضـر این است که، نقش بدبینی در عملکرد شغلی کارکنان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان را با توجه به نقش میانجی پنهانسازی دانش و تعدیلگری رهبری تحولی مطالعه نماید.
روش پژوهش: این پژوهش، از نوع توصیفی، از منظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان ستاد معاونت بهداشت به تعداد 235 نفر بود، که بر اساس جدول تعداد نمونه 140نفر در نظرگرفته شد ولی تعداد 200 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده توزیع گردید. روش گردآوری داده ها به روشهای کتابخانهای و میدانی بود. برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد بدبینی شغلی، پنهانسازی دانش، مقیاس عملکرد شغلی و رهبری تحول آفرین استفاده گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی معادله ساختاری با نرم افزار پی ال اس استفاده گردید.
یافته ها: بدبینی با ضریب 322/-0 تاثیر معکوس و معناداری بر عملکرد شغلی کارکنان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان دارد. بدبینی با ضریب 0.486 تاثیر معناداری بر پنهان سازی دانش کارکنان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان دارد.
نتیجه گیری: در سازمان باید شرایط و فضایی ایجاد شود که ضمن ایجاد نگرش مثبت، زمینه ایجاد رفتارهای مثبت در کارکنان نیز فراهم آید. جهت کاهش بدبینی، مشارکت بیشتر کارکنان در تصمیم گیری ها و تشویق و حمایت کارکنان جهت ایده های خلاقانه برای بهبود فرآیندهای کاری میتواند موثر باشد.
صفورا پرچمی افرا، سید مهدی میرمهدی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی عواملی که موجب میشود مصرفکنندگان با توجه به پذیرش یک تکنولوژی جدید، به نوشتن مرور آنلاین مبادرت ورزند، بسیار حائز اهمیت است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی قصد انجام مرور آنلاین توسط مشتری با رویکرد پذیرش تکنولوژی، در شهر همدان صورت گرفته است.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا از نوع کمی است. جامعه آماری این پژوهش، شهروندان همدان بود که به دلیل نامشخص بودن جامعه آماری از روش نمونهگیری دردسترس استفاده شد. بنابراین حجم نمونه 7 برابر تعداد پرسشها یعنی 161 نفر به دست آمد. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه آنلاین، شامل 21 سوال بوده و تجزیهوتحلیل دادهها از طریق آزمون معادلات ساختاری و روش کمترین مربعات جزئی با استفاده از نرمافزارهای SPSS و SmartPls انجام شده است.
یافتهها: نتایج این پژوهش که بر اساس 7 فرضیه استوار است، نشان داد که هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده کاربران از انجام مرور آنلاین بر روی سودمندی و سهولت درک شده کاربران تاثیر مثبت و معنادار دارند. علاوه بر این، سودمندی درک شده بر روی نگرش آنها و همینطور نگرش بر روی قصد مشتریان برای انجام مرور آنلاین، تاثیر مثبت و معنی دار دارند اما درک سهولت استفاده در نگرش کاربران برای نوشتن مرور آنلاین تاثیر معناداری ندارد و فرضیه آن مورد قبول واقع نشده است.
نتیجهگیری: بر مبنای پژوهش حاضر، قصد انجام مرور آنلاین را میتوان با رویکرد پذیرش تکنولوژی تبیین نمود. بر این اساس داشتن نگرش مطلوب جهت انجام مرور آنلاین زمینهساز قصد انجام آن است. همچنین بیشتر متغیرهای مرتبط با پذیرش تکنولوژی به نگرش نسبت به مرور آنلاین شکل میدهد؛ لذا توجه به این متغیرها برای فعالین در زمینه خردهفروشیهای آنلاین حیاتی است.
ابوالقاسم کریمی، علیرضا روستا، مجید احمدی، سعید دانیالی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: عملکرد سازمانی یکی از پیش شرطهای مهم در راستای تحقق انعطافپذیری و نوآوری اطلاعاتی است و سازمانهای مبتنی بر یادگیری که در آنها خلق دانش و نوآوریهای اطلاعاتی جدید، صورت میگیرد، موجب توسعه و رشد خود میشوند. بر این اساس در مطالعه حاضر به تبیین اثرگذاری توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار و ظرفیتهای نوآورانه مشترک بر عملکرد سازمان با رویکرد اطلاعاتی پرداخته میشود.
روش پژوهش: روش تحقیق از جهت هدف، کاربردی و بر طبق شیوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران عالی و میانی شرکتهای عضو پارک فناوری پردیس در شهر تهران در سال 1403 است. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و 400 پرسشنامه به روش نمونهگیری در دسترس توزیع و تعداد 387 پرسشنامه در 50 شرکت جمعآوری گردیده است. پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته که به میزان 0.805 بوده است. دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری و توسط نرمافزار Smart-PLS تجزیهوتحلیل شدند.
یافته ها: یافتهها حاکی از آن است که توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار بر توانایی یادگیری داخلی (0.945) و توانایی یادگیری رابطهای (0.875) نقش ایفا میکند و توانایی یادگیری داخلی (0.220) و توانایی یادگیری رابطهای (662/0) بر نوآوری اداری اثرگذار بوده است. همچنین، نوآوری اداری بر عملکرد سازمان (0.488) اثرگذار بوده است، و ظرفیتهای نوآورانه مشترک بر نوآوری خدمات (0.904) تاثیر معنیداری دارد. در نهایت، نوآوری خدمات بر عملکرد سازمان (0.590) نقش داشته است.
نتایج: بنابراین در این پژوهش توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار بر توانایی یادگیری داخلی با آماره (10.166) بیشترین تاثیر و توانایی یادگیری داخلی بر نوآوری اداری با آماره (1.987) کمترین تاثیر را داشته است.
محمدحسن عظیمی، هادی الهایی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر بهمنظور ارزیابی و امکانسنجی هوشمندسازی فرایندهای مدیریت دانش در شرکت آب جنوب شرق خوزستان صورت گرفته است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و جزو پژوهش های تحلیلی - پیمایشی است؛ که از طریق تکنیک دلفی و تحلیل محتوا (مرور منابع کتابخانه ای) صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش، 60 نفر از مسئولان ارشد و مدیران شرکت آب جنوب شرق خوزستان هستند که 50 نفر از اعضا بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای ابزار گردآوری داده ها از پرسشنامه محققساخته استفاده و برای تجزیهوتحلیل داده ها از آماره های توصیفی (میانگین و درصد) و همچنین بهمنظور تحلیل دادههای آماری از نرمافزار SPSS 25 استفاده شد.
یافته ها: شاخص های شناساییشده شامل 6 مقوله و 67 گویه هستند؛ که از این میان شاخص «وضعیت منابع مالی» با میانگین 4.22، براساس نظر خبرگان نسبت به سایر شاخصها اهمیت بیشتری داشت. همچنین براساس نظر خبرگان، بهترتیب شاخصهای «فرهنگسازمانی» و «وضعیت قوانین و مقررات» با میانگین 3.70، «فناوری اطلاعات» با میانگین 3.67، «نیروی انسانی» با میانگین 3.58 و درنهایت «ساختار سازمانی» با میانگین 3.54 در درجهی بعدیِ اهمیت قرار گرفتند؛ در این میان گویههای «استفاده و ترویج خدمات الکترونیکی» در شاخص فرهنگسازمانی، گویهی «قوانین و دستورالعملهای مربوط به حفاظت و امنیت اطلاعات» در شاخص وضعیت قوانین و مقررات، گویه «دقت، صحت و سرعت دسترسی به اطلاعات» در شاخص فناوری اطلاعات، گویه «توجه به هوش سازمانی کارکنان» در شاخص نیروی انسانی و در آخر گویههای «هماهنگی بخشهای مختلف در اجرای پروژهها» در شاخص ساختار سازمانی، نقش و اهمیت بیشتری نسبت به سایر گویهها دارند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که شاخص های زیرساخت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، فرهنگسازمانی، وضعیت منابع مالی و بودجه، نیروی انسانی و قوانین و مقررات موجود هرکدام در فرایند هوشمندسازی مدیریت دانش نقش مهمی را دارند و باعث بهبود عملکرد و تسریع فرایند مدیریت دانش در شرکت مذکور می شود.
عبدالامیر مبهوت، محمدرضا فرهادپور، ابراهیم حسینی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر نشت اطلاعات سازمانی به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی در فرودگاه بین المللی اهواز بود.
روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-اکتشافی است. در این پژوهش از نظرات 15 نفر از کارکنان خبره فرودگاه بین المللی اهواز به عنوان نمونه با بکارگیری روش گلوله برفی استفاده شد. فرایند اجرایی پژوهش شامل دو گام اصلی بود. در گام اول مجموعه عوامل مؤثر بر نشت اطلاعات سازمانی از متون مرتبط استخراج شد؛ سپس طی دو مرحله با اعمال نظرات خبرگان اتفاق حاصل شد. در گام دوم تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار اکسپرت چویس انجام شد و جداول و نمودارهای مربوطه ترسیم گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج 5 عامل اصلی و 21 زیرعامل موثر بر نشت اطلاعات سازمانی شناسایی شدند. وزن دهی و اولویت بندی شاخص ها نشان داد که عوامل فردی عمدی (0.277) در رتبه اول، عوامل فردی غیرعمدی (0.235) در رتبه دوم، عوامل سازمانی (0.188) در رتبه سوم، عوامل زیرساختی (0.167) در رتبه چهارم و عوامل محیطی(0.133) در رتبه پنجم جای گرفتند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که نشت اطلاعات پدیدهای پیچیده است که عوامل مختلف فردی، سازمانی، زیرساختی و محیطی در رخداد آن دخیل اند. با این حال، رتبه اول و دوم ابعاد عمدی و غیرعمدی نشت اطلاعات توسط افراد از یکسو بیانگر پیچیدگی پدیده نشت اطلاعات و از سوی دیگر نیازمند بازبینی در استراتژی های مرتبط با مدیریت منابع انسانی در فرودگاه بین المللی اهواز است.
سعید غفاری، مسعود بختیاری،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش ارائه معیارهای پیشنهادی براساس ارزیابی وضعیت رابط کاربر در صفحات وب کتابخانههای دیجیتالی ملی برای کتابخانههای دیجیتالی دانشگاه پیام نور است.
روش: روش پژوهش پیمایشی و توصیفی است. ابزار پژوهش جهت ارزیابی کتابخانهها سیاهه وارسی نوروزی (1388) متشکل از 10 معیار اصلی و 114 مؤلفه فرعی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 10 کتابخانه دیجیتالی درکشورهای امریکا، استرالیا، فرانسه، سوئیس، نیوزیلند، هلند، لهستان، ژاپن، هند و ایتالیا و روش دلفی و مصاحبه با 10 نفر از متخصصان است.
یافتهها: کتابخانه دیجیتالی امریکا با 70.42 درصد در رعایت معیارها رتبه اول را کسب کرده است. سپس کتابخانههای دیجیتالی فرانسه با امتیاز 62.07 و سوئیس با کسب 61.59 درصد در جایگاههای دوم و سوم قرار دارند. کتابخانههای دیجیتالی ایتالیا با رعایت 40.14 درصد در انتهای این کتابخانهها قرار دارند. همچنین از میان معیارها، معیار زبان رابط با 98.35 درصد رعایت، توسط کتابخانهها از سایر معیارها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. معیار کنترل کاربر با 6.70 درصد رعایت، کمترین میزان رعایت را در بین کتابخانهها داشته است.
نتیجهگیری: با نگاهی به مؤلفههای رعایت شده مشخص میشود که اکثر کتابخانهها در رعایت معیارهای عمومی موفق بودهاند و اکثر امتیازات کسب شده مربوط به رعایت معیارهای عمومی است و بیش از نیمی از کتابخانههای دیجیتالی ملی مورد مطالعه، در طراحی رابط کاربر خود، معیارهای مورد ارزیابی را در سطحی بیشتر از50% رعایت کردهاند، بنابراین پیشنهاد میشود کتابخانههای دیجیتالی دانشگاه پیام نور نیز از این معیارها جهت موفقیت بیشتر استفاده نمایند.
شهناز خادمی زاده، فاطمه رفیعی نسب، ناتاراجان راداکریشنان،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: یکی از انواع اطلاعاتی که همواره مورد توجه عامه مردم بوده، اطلاعات مرتبط به سلامت است که مستقیماً بر کیفیت زندگی آنها اثر میگذارد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار جستوجوی اطلاعات سلامت بر روی مراجعین شبکههای بهداشت و درمان شهر اهواز است.
روشپژوهش: پژوهش حاضر یک پژوهش تجربی است که با استقاده از روش (مداخله پیش آزمون و پس آزمون) انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل 40 نفر از مراجعین مرکز درمانی اهواز بود که میانگین نمره رفتار جستوجوی اطلاعات سلامت آنها یک نمره کمتر از میانگین بود. از این تعداد 20 نفر برای بهعنوان گروه کنترل با استفاده از روش تصادفی بلوکی تشکیل شدند. همچنین جهت انجام آزمون مداخله دو گروه بیست نفره بهعنوان گروه شاهد و آزمون به روش تصادفی سازی بلوکی شکل گرفت. مداخله آموزشی در قالب یک کارگاه آموزشی آنلاین 4 ساعته برگزار شده است. پروتکل مورد استفاده برای آموزش آنلاین در بستر شبکههای اجتماعی نیز پروتکل SDI (بوشان 2006، جویانی و همکاران 2022)، بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود که توسط گروههای مورد آزمون در بازههای زمانی یک ماهه تکمیل و به پژوهشگران ارسال شد.
یافتهها: برای اثر مداخله آموزشی بر تغییرات نمره جستوجوی اطلاعات سلامت آنلاین در سطح (P>0/05) تفاوت معنیداری وجو نداشت و برای گروه کنترل میانگین نمره عدم قطعیت با گذشت زمان افزایش یافت. یافتههای اثر مداخله آموزشی بر تغییرات نمره عدم قطعیت در سطح (0/001>P) دارای تفاوت معنیداری بود. همچنین نتایج تغییرات نمره سایبرکندریا در هریک از زمآنهای مورد در زمان قبل از مداخله (p>0/076) و سه ماه بعد از مداخله (p>0/025) دارای تفاوت معنیدار بود.
نتیجهگیری: آموزش رفتار اطلاعاتی سلامت گامی رو به جلو در افزایش خودکارآمدی تصمیم گیری افراد جامعه و بیماران است و اگر با سایر تلاشها برای ترویج بهداشت و مراقبت ترکیب شود، میتواند به بهبود نتایج سلامت کمک کند.
- خدیجه آکار، - محمدرضا کیانی، - محمود سنگری،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: حجم عظیمدادهها و اطلاعات در حال گردش در شبکههای اجتماعی در کنار محبوبیت و گستردگی استفاده از آنها، این شبکهها را در معرض خطرات امنیتی متعددی قرار میدهد. بنابراین امروزه امنیت و حریم خصوصی کاربران به یکی از مهمترین مسائل در شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. عوامل زیادی بر روی امنیت و حریم خصوصی کاربران در شبکههای اجتماعی اثرگذارند که این پژوهش از آن میان، به بررسی نقش عوامل فردی در رفتارهای مرتبط با امنیت و حریم خصوصی کاربران در شبکههای اجتماعی پرداخته است.
روشپژوهش: روش این پژوهش کاربردی، توصیفی (از نوع پیمایشی) بود. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و در نمونهای به حجم 375 نفر از جامعه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه بیرجند و به روش نمونهگیری تصادفی طبقاتی نسبتی انجام شد. روایی پرسشنامه با تأیید متخصصان موضوعی و اساتید حاصل و برای آزمون پایایی از آزمون آلفای کرونباخ (876/0) استفاده شد.
یافتهها: میانگین میزان آگاهی کلی کاربران از امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی به طور معناداری کمتر از حد مطلوب بود در حالیکه میانگین میزان اهمیتدادن کلی کاربران به امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی بیشتر از حد مطلوب بود. میزان انجام رفتارهای مرتبط با عوامل فردی در نزد پاسخگویان کمتر از حد انتظار بود. همچنین میانگین متغیرهای تجربه حمله، تغییرات موفقیتآمیز حریم خصوصی، دفعات بازدید، توانایی و مهارتهای فناوری و سهولت درک شده به طور معناداری کمتر از حد مطلوب به دست آمد؛ اما متغیرهای اعتماد به سامانه، سود درک شده، خطر درک شده و اهمیت درک شده به طور معناداری بیشتر از حد مطلوب بود. علاوه بر این بررسی متغیرهای جمعیتشناختی نشان داد که در همه متغیرهای مورد بررسی بانوان نمره بالاتری از آقایان دریافت کردند. همچنین نمره دانشجویان کارشناسی از دو مقطع بالاتر از خودشان، در همه متغیرها بیشتر بود.
نتیجه گیری: اگرچه پاسخگویان برای مباحث مرتبط با امنیت و حریم خصوصی اهمیت زیادی قائل بودند، اما آگاهی آن ها به بسیاری از این مباحث کمتر از حد انتظار بود. همچنین آزمودنیهای این پژوهش در حدی که انتظار میرفت، رفتارهای مربوط به عوامل فردی مرتبط با امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی را انجام نمیدادند.