جستجو در مقالات منتشر شده



سعید روحی شالمایی، محمد خندان، علی شعبانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف:پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای اشتراک دانش بین‌نسلی در راستای تحقق شناسایی ابعاد و رتبه‌بندی عوامل و مؤلفه‌های مؤثر بر اشتراک دانش بین‌نسلی در صنعت لیزینگ خودرو صورت پذیرفته است.
روش: این پژوهش کاربردی است که با روش آمیخته اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر به دو بخش تقسیم شده است، در بخش اول (کیفی) جامعه آماری متشکل از 17 نفر از کارشناسان و خبرگان صنعت لیزینگ بود که به روش هدفمند انتخاب شدند و در بخش دوم (کمی)، جامعه آماری 970 نفر از کارکنان مشغول به کار صنعت لیزینگ خودرو بودند، که بر اساس فرمول کوکران و 22% افزایش حداقل نمونه، 336 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. نحوه گردآوری داده‌ها به روش کتابخانه­ ای و میدانی با ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل داده‌های بدست آمده از نرم افزارهای MAXQDA وSMART PLS استفاده شد.
یافته‌ها: یافته­ های به دست آمده نشان داد که مولفه­ های تسهیم دانش، محیط بیرون، نوآوری، آینده‌نگری، واکنش، تحلیلی، حاکمیت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، سازمان یادگیرنده، یادگیری سازمانی، مدیریت دانش بر اشتراک دانش بین‌نسلی در صنعت لیزینگ تاثیر مستقیم و معنی‏داری دارند.
نتیجه ‏گیری: با توجه به تجزیه و تحلیل بدست آمده و شناسایی مولفه­ های (تسهیم دانش، محیط بیرون، نوآوری، آینده‌نگری، واکنش، تحلیلی، حاکمیت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، سازمان یادگیرنده، یادگیری سازمانی، مدیریت دانش)، می­توان چنین نتیجه‌گیری کرد که تمامی این مولفه­ ها، مدلی مناسب برای بهبود عملکرد صنعت لیزینگ خودرو است و توصیه می­ شود این مدل برای پیشبرد اهداف و موفقیت این صنعت مدنظر قرار گیرد.
 

یعقوب نوروزی، سیما تراشی، نیره جعفری فر،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: مقاله با هدف ارزیابی رابط کاربری صفحات وب فارسی موزه‌های ایران انجام شد.
روش پژوهش: پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی از نوع ارزیابی مکاشفه‌ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 10 وب سایت موزه‌ای تحت نظارت وزارت میراث فرهنگی ایران است. ابزار پژوهش سیاهه ارزیابی بر اساس معیارهای موجود در متون و منابع مشتمل بر 10 شاخص اصلی و 103 مؤلفه فرعی است. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های ویلکاکسون و فریدمن استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که از بین 10 شاخص اصلی، معیارهای سادگی، تصحیح خطا و زبان رابط کاربری به ترتیب 100%، 98.13 % و 97.51 % امتیاز را کسب کردند. معیارهای کنترل کاربر و جستجو به ترتیب با 21.9 درصد و 26.83 درصد کمترین انطباق را با مولفه‌های سیاهه ارزیابی داشتند. در بین جامعه آماری. سایت موزه نیاوران با 71.71 % بالاترین سطح انطباق کیفی و موزه ارتباطات ایران با 42.52% کمترین میزان انطباق کیفی را با سیاهه ارزیابی داشت. نتایج حاصل از بررسی فرضیه پژوهش نشان داد سایت‌های موزه‌ای مورد مطالعه در رعایت شاخص‌های ارزیابی رابط کاربری با هم تفاوت دارند و وب سایت موزه‌های مورد مطالعه از نظر رعایت شاخص‌ها متفاوت عمل کرده‌اند.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که سایت‌های مورد مطالعه توانسته‌اند در مورد معیارهای راهنمایی، نمایش اطلاعات و راهنمایی امتیاز بالای50 % کسب کنند اما در مورد معیارهای جستجو، انسجام، طراحی صفحه، رابط کاربری، کنترل کاربر و تصحیح خطا امتیاز کمتر از50 % را کسب کرده بودند. با توجه به نقش و اهمیتی که این معیارها در بالا بردن رضایت کاربران از وب سایت موزه‌ها دارند، ارتقاء وضعیت موجود از سوی متولیان وب‌سایت موزه‌های مورد مطالعه توصیه می‌گردد.  
 

افشین متقی دستنائی، علی کرمی، میلاد پیری فتح‌آباد،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف: ایده ایجاد ماشین‌های هوشمند و هوش مصنوعی از قرن‌ها پیش وجود داشته و حداقل به قرن چهاردهم می‌رسد. با این که کاربرد هوش مصنوعی در آموزش یک رشته بسیار جدید است، اما در طول 25 سال گذشته هوش مصنوعی دستاوردهایی در برخی زمینه‌ها داشته که بر آموزش نیز تأثیر گذارده که البته انتقاداتی نیز علیه خوش بینی بیش از حد نسبت به تحقیقات هوش مصنوعی معاصر مطرح شده است. تحقیقات کمی در مورد انتظارات از نقش هوش مصنوعی در آموزش و تأثیر بالقوه آن بر آموزش انجام شده است. هدف این مطالعه تحلیل و بررسی نقش هوش مصنوعی در آموزش است. سوال اصلی تحقیق این است که نقاط قوت، ضعف و نیز فرصت‌ها و تهدیدات اجرای گسترده هوش مصنوعی در آموزش کدامند­؟
روش: این مطالعه با استفاده از روش تحلیل سوآت انجام شده است و روش جمع آوری داده‌های آن نیز کتابخانه ای است.
یافته‌ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که در مورد نقش هوش مصنوعی در آموزش معاصر هم فرصت ها و هم تهدیدهایی وجود دارد. از جنبه‌های مختلف به نظر می‌رسد که هوش مصنوعی حالتی تبلیغاتی دارد، اما مانند سایر حوزه‌های تبلیغاتی، پتانسیل رشد با کاربردهای مشخص در فعالیت‌های آموزشی و یادگیری را دارد.
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که آگاهی از هوش مصنوعی و مطالعه در مورد نقش هوش مصنوعی در آموزش خطر جایگزینی آموزش مصنوعی به جای استفاده از هوش مصنوعی در آموزش را کم رنگ­تر خواهد کرد.

مهدی اکبری گلزار، احمد نادری،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف: مقالات متعددی با استفاده از روش فراترکیب به مرور نظام‌مند مطالعات صورت گرفته در حوزه بلاک‌چین در کشور پرداخته‌اند که تمرکز همه آنها بر مرور مقالات خارجی است. باتوجه‌به رشد و فراگیری تکنولوژی بلاک‌چین در کشور و افزایش دامنه تحقیقات داخلی در رابطه با آن، یک بررسی نظام‌مند از تحقیقات صورت‌گرفته در داخل کشور نیز ضروری به نظر می‌رسید. در همین راستا، هدف این مقاله مرور سیستماتیک مقالات داخلی در حوزه بلاک‌چین با تمرکز بر حوزه مطالعاتی تعامل انسان-کامپیوتر (HCI) می‌باشد.
روش: در این مطالعه 985 مقاله با معیارهای جستجوی تعیین شده با روش فراترکیب کیفی شناسایی شدند که پس از اعمال فیلترهای هدفمند در نهایت به 111 مقاله نهایی منجر گردید. تمرکز این بررسی خلاصه‌کردن ادبیات HCI در مورد تکنولوژی بلاک‌چین است. مرور ادبیات در چهار مرحله جامع، با پیروی از پروتکل مرور سیستماتیک PRISMA سازماندهی گردید و سپس داده‌های گردآوری‌شده تحلیل مضمون شدند.
 یافته‌ها: مقالات مرتبط با تعامل انسان با تکنولوژی بلاک‌چین در چهار دسته‌بندی موضوعی که هر کدام به سه ریز موضوع مجزا تقسیم می‌شوند، تقسیم‌بندی شدند که عبارتند از، 1. اقتصاد غیرمتمرکز و قرادادهای هوشمند 2. درک و مشارکت کاربران از تکنولوژی بلاک‌چین و رمزارزها 3. کاربرد تکنولوژی بلاک‌چین در یک زمینه خاص 4. مسائل فقهی و حقوقی حول بلاک‌چین و رمزارزها.
نتیجه‌گیری: علی رغم رشد بسیار خوب مطالعات در رابطه با تکنولوژی بلاک‌چین و رابطه انسان با آن در ایران، همچنان فضای حاکم بر این مطالعات با فضای بین‌المللی تفاوت عمده‌ای دارد و پژوهشگران داخلی این حوزه می‌بایست توجه بیشتری به حوزه‌های فنی-اجتماعی نوظهور و تحقیقات میان‌رشته‌ای آن و همچنین تحولات پرسرعت حوزه تکنولوژیک جهت فهم بهتر حیات اجتماعی بشر داشته باشند

حوریه اعرابی‌مقدم، علیرضا مؤتمنی، علی اوتارخانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف: حکمرانی در طول قرن‌ها در سطوح مختلف حاکمیتی مورد توجه بوده‌است. افزایش چالش‌های جدید از ظهور و توسعه صنعت فناوری مالی (فین‌تک) نیز نیاز به یک چارچوب حکمرانی مناسب را بیش از پیش آشکار نموده‌است. مطالعات کنونی حکمرانی در فین‌تک عمدتاً پیرامون مسائل داخلی آن در سطح سازمانی است و نیاز به حکمرانی کلان برای فین‌تک کاملاً مشهود است. بنابراین، پرسش پژوهش کنونی این است که ابعاد و مؤلفه‌های حکمرانی برای اعمال به صنعت فناوری مالی کدام هستند و بر اساس آن، تعیین چارچوب ابعاد و مؤلفه‌های حکمرانی انجام گیرد.
روش پژوهش: روش انجام این پژوهش، آمیخته است. در بخش کیفی با استفاده از روش فراترکیب و تحلیل محتوا، موضوعات مختلف پراکنده در مورد حکمرانی، فین‌تک و حکمرانی فین‌تک جمع‌آوری و تقسیم‌بندی شدند. در بخش کمّی نیز از روش دلفی فازی برای اعتبارسنجی مؤلفه‌ها و سپس، تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج همبستگی نهان میان مؤلفه‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌های حاصل از تحلیل محتوای ادبیات، شامل مؤلفه‌های احصا شده در هفت مؤلفه شامل آینده‌نگاری، سیاست‌گذاری، تسهیل‌گری، تنظیم‌گری‌، زیرساخت‌دهی، پایش و ارزیابی بود. مطابق نتایج تحلیل، هر هفت مؤلفه توسط خبرگان تأیید شدند و از آنها سه بُعد شامل تدبیر، تمهید و تنظیم استخراج شدند. بنابراین، چارچوب ابعاد حکمرانی دربردارنده تدبیر متشکل از آینده‌نگاری، سیاست‌گذاری، تمهید شامل تسهیل‌گری، تنظیم‌گری‌ و زیرساخت‌دهی و در نهایت تنظیم شامل پایش و ارزیابی هستند.
نتیجه‌گیری: چارچوب ابعاد و مؤلفه‌های حکمرانی برای شفافیت در وظایف حکمران نسبت به صنعت فناوری مالی، بسیار حائز اهمیت است. با ابتناء به این چارچوب، حکمرانان می‌توانند حکمرانی فین‌تک را محقق نمایند و صنعت فناوری مالی نیز نسبت به آنچه حکمران در قبال وی وظیفه دارد؛ آگاه خواهدگشت.


صفحه 13 از 13    
...
13
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb