جستجو در مقالات منتشر شده


87 نتیجه برای دانش

مهدی حسین پور، سنجر سلاجقه، محمد جلال کمالی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این پژوهش مطالعه واکاوی عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی مؤثر بر پنهان‌سازی دانش در فضای علمی می‌باشد.
روش: پژوهش حاضر با رویکردی آمیخته اقدام به شناسایی عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی مؤثر بر پنهان‌سازی دانش در فضای علمی نموده است لذا مقاله حاضر مشتمل بر کثرت‌گرایی روش گردآوری اطلاعات است. همچنین در ادامه با استفاده از «روش دلفی» مدل مفهومی واکاوی عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی مؤثر بر پنهان‌سازی دانش در فضای علمی ارائه گردیده است. درروش کمی نمونه آماری این پژوهش 314 نفر از کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی خراسان رضوی تعیین و به روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب‌شده و از طریق پرسشنامه‌های استاندارد پنهان‌سازی دانش (دیمر کاسیگولو، 2016) و محقق ساخته عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی موردبررسی قرارگرفته‌اند. داده‌های آماری گردآوری‌شده طی 6 ماهه‌ی اول سال 1399 و درنهایت با استفاده از روش معادلات ساختاری در محیط نرم‌افزار آموس مورد تجزیه‌وتحلیل قرارگرفته شده است. عوامل فنی و تکنولوژیکی شامل؛ سهولت دسترس‌پذیری، مطابقت فناوری سازمان، ترس و واهمه از کار با فناوری موجود در سازمان و رضایت از کیفیت و برای عوامل محیطی نیز محیط فیزیکی و محیط اجتماعی در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که مقدار تأثیر محیط فیزیکی و اجتماعی بر پنهان‌سازی دانش به ترتیب با ضریب استاندارد 70/0- و 39/0- هست. همچنین مقدار تأثیرپذیری سهولت دسترس‌پذیری، عامل مطابقت فناوری سازمان، عامل رضایت از کیفیت نیز با پنهان‌سازی دانش به ترتیب برابر با 65/0- و 21/0- و 45/0- می‌باشد؛ اما متغیر ترس و واهمه از کار با فناوری موجود در سازمان با پنهان‌سازی دانش تأثیر مستقیم به‌اندازه 96/0 دارد.
نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از آن است که عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی با پنهان‌سازی دانش رابطه معکوس و معناداری دارد.

 
محمدحسن عظیمی، عبدالحسین فرج پهلو، علی حمیداویان،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

هدف: بررسی وضعیت مهارت های مدیریت دانش شخصی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز و بررسی تأثیر عوامل فناورانه بر بهبود مهارتهای مدیریت دانش شخصی از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز.
روش: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی ـ تحلیلی است. روش انجام تحقیق پیمایشی می باشد که قابلیت تعمیم نتایج یکی از مهمترین مزایای آن به شمار می رود. از آن جا که این تحقیق به بررسی تأثیر عامل فناورانه بر مهارت‌های مدیریت دانش شخصی می پردازد از نوع همبستگی است. 
یافته­‌ها:  نتایج پژوهش نشان داد وضعیت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ برخورداری از  مهارت‌های مدیریت دانش شخصی در وضع مطلوب قرار دارد. میانگین این عوامل بالاتر از حد متوسط است. همچین مشخص شد عوامل فناورانه بر بهبود مهارت‌های مدیریت دانش شخصی در بین دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز موثر هستند. با ارتقا یک واحد عوامل فناورانه، مهارت های مدیریت دانش شخصی  2.649 واحد افزایش پیدا خواهد کرد.
نتیجه گیری: عوامل فردی مانند دانش و تجربه،  ویژگی‌های شخصیتی و روانی، توانایی برقراری ارتباط با دیگران و توانایی به کارگیری فناوری از جمله مواردی است که بر مدیریت دانش شخصی افراد تأثیر می گذارند. علاوه براین، امکانات سازمانی و فرهنگ حاکم بر سازمان نیز بر مدیریت دانش شخصی تأثیر می گذارد. وضعیت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ برخورداری از  مهارت‌های مدیریت دانش شخصی در وضع مطلوب قرار دارد. میانگین این عوامل بالاتر از حد متوسط است. می توان پذیرفت با اطمینان 95% که وضعیت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ برخورداری از  مهارت‌های مدیریت دانش شخصی مناسب و در سطح مطلوب قرار دارد، عوامل فناورانه بر بهبود مهارت‌های مدیریت دانش شخصی در بین دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز موثر هستند.

سمیرا دانیالی، دکتر امیر حسین صدیقی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

vزمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی وبگاه دانشگاه تهران بر اساس شاخص‌های معماری اطلاعات، جهت اطلاع و بررسی وضعیت و کیفیت وبگاه است.
روش: روش انجام پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی است و از سیاهه وارسی جهت تحلیل وبگاه از جهت سیستم سازماندهی، سیستم برچسب‌زنی، سیستم پیمایش، و سیستم جستجو استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج حاصل از سیاهه‌های وارسی نشان داد که وبگاه دانشگاه تهران با کسب امتیاز 20 از 37 در قسمت سازماندهی، امتیاز 37 از 57 در برچسب‌زنی، 53 از 78 در پیمایش و 14 از 46 در جستجو، وضعیت ضعیفی را در سیستم جستجو، وضعیت متوسطی را در سیستم سازماندهی، و وضعیت خوبی را در سیستمهای برچسب‌زنی و پیمایش کسب نموده است. می‌توان با توجه به نتایج به دست آمده، سیستم جستجوی وبگاه دانشگاه تهران را بازطراحی کرد، در سیستم سازماندهی آن بازنگری انجام داد، و نسبت به بهبود سیستم‌های مورد اشاره دیگر در این وبگاه اقدام کرد. به‌صورت کلی جهت افزایش کارایی وبگاه‌ها نیاز به در نظر گرفتن اصول معماری اطلاعات در طراحی آن‌ها است. بعلاوه این پژوهش می‌تواند با شناسایی نقاط ضعف و قوت وبگاه، منبعی مناسب جهت سیاست‌گذاری‌های آتی وبگاه باشد.
نتیجه‌گیری: ارزیابی معماری اطلاعات وبگاه حوزه جدیدی است که در عین اهمیت، کمتر بدان پرداخته شده است. این پژوهش می‌کوشد تا با ارائه یک ارزیابی نظام‌مند در یک مطالعه موردی برای وبگاه دانشگاه تهران ضمن معرفی نقاط قوت و ضعف این وبگاه، کاربست‌پذیری این روش را برای استفاده در موارد مشابه نشان دهد.

هدی خداشناس، محمدرضا اسمعیلی گیوی، زبیده خداشناس،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده

هدف : هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه­‌های سواد سلامت در کاربران کتابخانه­‌های دانشگاهی (دانشگاه تهران) است.
روش: این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی است و بر حسب روش و چگونگی به دست آوردن داده­‌های مورد نیاز، از نوع پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی افرادی هستند که در زمینه سواد سلامت سابقه مطالعه و پژوهش داشته اند و در بخش کمی کاربران (دانشجویان) کتابخانه‌­های دانشکده­ای دانشگاه تهران هستند. برای مطالعه جامعه پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته سواد سلامت استفاده شد. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ بالاتر از 0/7 به دست آمد.
یافته‌ها: از میان مؤلفه‌‌های سواد سلامت در کاربران کتابخانه‌­های دانشگاهی،  مؤلفه درک اطلاعات سلامت در سطح مطلوب، و سایر مؤلفه های مورد بررسی در سطح نسبتاً مطلوب قرار دارند. بین ‏مهارت‏‌های سواد سلامت با سطح تحصیلات، دانشکده، جنسیت و سن رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما بین درآمد و مهارت‏‌های سواد سلامت تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه­‌گیری: سنجش سواد سلامت به صورت کاربردی و اعمال نتایج حاصل در این جامعه و جوامع آماری دیگر لازم و ضروری است. با به کارگیری برنامه­هایی جهت ارتقای سواد سلامت این جامعه آماری که از ارکان اصلی جامعه هستند می­توان سطح سواد سلامت جامعه را به میزان بسیار زیادی افزایش داد.



اقا سهراب مستقل، دکتر ابراهیم البونعیمی، دکتر عبداله نعامی، دکتر فرزاد آسایش،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده

هدف: در این پژوهش به تبیین نقش تعامل دانش مشتری در قصد خرید مصرف‌کنندگان صنایع الکتریکی با رویکرد رفتار اطلاعاتی پرداخته می‌شود.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، بر اساس نتیجه، توسعه‌ای و از لحاظ شیوه، کیفی است. جامعه آماری شامل کارشناسان و خبرگان بازاریابی و رفتار مصرف‌کننده به ویژه صنایع الکتریکی بوده که از بین آنها تعداد 14 نمونه به روش گلوله برفی هدفمند جهت انجام مصاحبه نیم‌ه‌ساختاریافته انتخاب گردید. در این تحقیق برای تجزیه‌وتحلیل داده‌های مصاحبه، از روش تحلیل محتوا مبتنی بر تئوری داده بنیاد استفاده شد. برای این منظور ابتدا رمزهای مناسب به بخش‌های مختلف داده‌ها اختصاص یافته و مفاهیم تعیین گردید. سرانجام، با رمزگذاری انتخابی، مقوله‌ها پالایش شده و ابعاد اصلی تحقیق در قالب شرایط علی، محوری، زمینه، مداخله‌گر، راهبردها و پیامدها پدیدار شد. 
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد، رفتار اطلاعاتی شامل دانش برای مشتری، دانش از مشتری و دانش درباره مشتری و ویژگی‌های فردی به عنوان عوامل علی بر تمایلات رفتاری مشتریان تاثیرگذار است؛ تمایلات رفتاری نیز باعث تصمیم‌گیری خرید می‌گردد. از طرفی عوامل بازاریابی (محصول، قیمت، مکان، ترویج و مدیریت فرایند)، به عنوان زمینه حاکم، بر قصد خرید اثر می‌گذارد. همچنین، عوامل محیطی و قابلیت‌های درونی شرکت، در قالب شرایط مداخله‌گر بر قصد خرید مصرف‌کنندگان صنایع الکتریکی مؤثر است؛ که در نهایت باعث ایجاد ارزش‌افزوده برای شرکت و مشتریان می‌گردد.
نتیجهگیری: بنابراین نتایج نشان داد، تمایلات رفتاری مشتریان به شدت تحت تأثیر دانش آنها از صنایع و محصولات الکتریکی قرار دارد

مریم بومری، دکتر رضا کریمی، دکتر روح اله خادمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده

هدف: یکی از مهم‌ترین نیازهای اطلاعاتی افراد در زندگی روزمره، نیازهای اطلاعاتی مربوط به سلامت است. یکی از مسائل مربوط به سلامت که در سال‌های اخیر دنیا را دچار بحران کرده است، ویروس کرونا است. داشتن اطلاعات سلامت در مورد این بیماری می‌تواند در جلوگیری از گسترش، درمان و دیگر مسائل کمک‌کننده باشد. یکی از گروه‌هایی که تحت‌الشعاع ویروس کرونا قرار گرفته‌اند، دانشجویان هستند؛ لذا هدف اصلی این مطالعه، بررسی رفتار اطلاع‌یابی سلامت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم در زمینه بیماری ناشی از ویروس کرونا بود.
روش‌شناسی: این پژوهش کاربردی و به‌صورت روش پیمایشی- توصیفی انجام شد. جامعه پژوهش تمامی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم که 3000 نفر بودند که با استفاده از جدول مورگان تعداد 300 نفر به‌عنوان حجم نمونه مشخص شدند. روش نمونه‌گیری تصادفی ساده بود که در نهایت 200 نفر به پرسش‌نامه به طور کامل پاسخ دادند. گردآوری داده‌ها از طریق پرسش‌نامه استاندارد لانگو، انجام شده است. برای بررسی فرضیه‌های پژوهش با استفاده از روش‌های آماری t مستقل و تحلیل واریانس یک‌راهه رابطه بین متغیرهای منابع اطلاعاتی، سن، جنسیت و محل سکونت با رفتار اطلاعیابی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم بررسی شد.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که بیشترین منابع اطلاعاتی مربوط به «اینترنت»، «شبکه‌های اجتماعی (مانند تلگرام، واتساپ، اینستاگرام و...)»  و «تلویزیون» و «خانواده» به ترتیب با میانگین 12/3، 09/3، 04/3 و 02/3 است، در حالی که کمترین استفاده از منابع اطلاعاتی مربوط به «بروشور و جزوه» با میانگین 62/2 بود. همچنین یافته‌ها نشان می‌دهد که میانگین به دست آمده دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم در کسب اطلاعات مربوط به کرونا از منابع جدید مانند شبکه‌های اجتماعی و اینترنت بالاتر از میانگین مفروض بوده، اما استفاده فعال از اطلاعات مربوط به کرونا با تفاوت اندکی از منابع سنتی مانند تلویزیون و رادیو است. از سویی دیگر یافته‌ها نشان می‌دهد که بین متغیرهای رفتار در جست وجوی اطلاعات، درک در جست و جوی اطلاعات، تعامل بین‌فردی در جست وجوی اطلاعات، تأثیر اطلاعات بر بیماری، دریافت فعالانه اطلاعات و دریافت غیر فعالانه اطلاعات با سن، جنسیت و محل سکونت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم رابطه معناداری وجود ندارد.
نتیجه‌گیری: بررسی رفتار اطلاع‌یابی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم نشان می‌دهد که این دانشجویان از سواد اطلاعاتی سلامت برخوردارند و می‌توانند اطلاعات سلامت مرتبط را شناسایی و استفاده کنند. علی‌رغم استفاده بیشتر از منابع جدید مانند شبکه‌های اجتماعی و اینترنت، اطلاعات کسب شده از منابع سنتی بیشتر مورد اعتماد و استفاده بوده است. هیچ‌کدام از متغیرها مانند جنسیت، سن و محل زندگی بر رفتار اطلاع‌یابی سلامت دانشجویان کارشناسی ارشد قم تأثیر ندارد و همه افراد فارغ از این متغیرها رفتار اطلاع‌یابی سلامت یکسانی داشته‌اند.

خانم خاتون وکیلی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده

هدف: هدف: هدف این پژوهش بررسی تاثیر عضویت در شبکه های اجتماعی و نشخوار ذهنی در انعطاف پذیری شناختی دانشجویان دختر حقوق دانشگاه  آزاد قائمشهر بود.
روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. نمونه آماری در این مطالعه، 70 نفر به صورت نمونه در دسترس از دانشجویان رشته حقوق  دانشگاه آزاد واحد قائمشهر  درسال تحصیلی 1400-1399بوده است . روش نمونه گیری در تحقیق حاضر تصادفی ساده بود. برای تعیین حجم نمونه در این پژوهش، از جدول کرجسی مورگان استفاده شده است. ابزار گرد‌آوری داده‌ها، پرسشنامه بررسی اثرات عضویت در شبکه های اجتماعی، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (تقی زاده و نیکخواه ) و پرسشنامه مقیاس نشخوار ذهنی (تقی زاده ) است. تحلیل داده ها با استفاده  از نرم افزارهای25- SPSS و (PLS) انجام شد.   
یافته‌ها: نتایج دلالت بر این داشت که شدت اثر عضویت در شبکه‌های اجتماعی (5/24 درصد) بیشتر از شدت اثر نشخوار ذهنی (8/12 درصد) بوده است. هم چنین می توان شدت اثر را برای هر سه خرده مقیاس این دو متغیر مشاهده کرد. نتایج معادلات ساختاری جهت رد یا تایید فرضیات نشان داده است، هر دو متغیر عضویت در شبکه‌های اجتماعی(P =0/001 و β=0/526) و نشخوار ذهنی(P =0/002 و (β=-0/379 بر انعطاف‌پذیری شناختی تاثیر معنادار داشته‌اند، با توجه به مقدار ضریب مسیر می‌توان گفت عضویت در شبکه‌های اجتماعی دارای اثر مثبت و نشخوار ذهنی دارای اثر منفی بوده است .
نتیجهگیری: عضویت در شبکه های اجتماعی اثرات به مراتب بیشتر و مخرب تری نسبت به نشخوار ذهنی در انعطاف پذیری شناختی دانشجویان داشته است و می توان گفت که هر دو متغیر عضویت در شبکه های اجتماعی و نشخوار ذهنی بر انعطاف پذیری شناختی تاثیر داشته است.
 
سیدمحمد میرزمانی، زهرا اباذری، نصرت ریاحی نیا، نجلا حریری، سمیرا دانیالی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه‌ها و شاخص‌های مؤثر مدیریت دانش در شهرداری‌های کلان‌شهرهای ایران است. از این رو محقق از روش کیفی به بررسی الگوی مدیریت دانش در شهرداری‌های کلان‌شهرهای ایران پرداخته‌است.
 روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع‌آوری داده‌ها و روش اجرا، پژوهشی کیفی، با رویکرد تحلیل دلفی فازی است. جامعه پژوهش 20 نفر از صاحب نظران و خبرگان رشته‌های (مدیریت شهری، مدیریت و مدیران اجرایی در شهرداری‌ها) هستند که به روش هدفمند از آنها نمونه‌‌گیری شده است.
یافته‌ها: بر اساس تحلیل دلفی، 7 مولفه  و59 شاخص شناسایی شده‌است، که بر اساس کدهایی که از ادبیات تحقیق جمع آوری گردید و بر آن اساس فرم پرسشنامه‌ای که از خبرگان به روش تحلیل دلفی فازی انجام پذیرفته 7 مولفه شامل، کاربرد دانش در بین کارکنان با میانگین 846/0، مزیت رقابتی برای سازمان با میانگین  822/0، تسهیم دانش در بین کارکنان با میانگین 840/0، دانش در سازمان با میانگین 831/0، توزیع دانش در بین کارکنان با میانگین 839/0، خلق دانش برای کار کنان با میانگین 840/0، انتقال دانش در بین کار کنان با میانگین  788/0 به دست آمده است.
نتیجه‌گیری: مدیریت دانش به عنوان یک رشته علمی در ایران هنوز دوران طفولیت خود را سپری می‌کند، از این‌رو هنوز مسائل ناشناخته بسیاری در این زمینه وجود دارد. هرچند سازمان ها به خصوص مطالعه موردی این پژوهش یعنی شهرداری‌های کلانشهرها، به تدریج به اهمیت مدیریت دانش در واحدهای مختلف خود پی می‌برند، اما هنوز فاصله زیادی برای عملیاتی کردن آن در یک سطح  قابل قبول  وجود دارد.

 

حجت آبادطلب، صفیه طهماسبی لیمونی، میترا قیاسی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: امنیت اطلاعات یک مسئله حیاتی در سازمان‌ها است و این امر در کتابخانه‌های دانشگاهی به دلیل نوع خاص مراجعه کنندگان، تبادل و انتقال اطلاعات به کاربران خود از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. به همین دلیل هدف این پژوهش بررسی رابطه توسعه نرم افزارهای کتابخانه ای با مدیریت امنیت اطلاعات در کتابخانه های دانشگاه های آزاد اسلامی کشور است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع آمیخته است. نمونه آماری شامل240نفر از کارکنان کتابخانه‌های مرکزی دانشگاه های آزاد اسلامی کشور در سال تحصیلی1400-1399 است، که به صورت سرشماری در پژوهش شرکت کردند. داده‌های مورد نیاز از طریق پرسشنامه مدیریت امنیت اطلاعات عاشوری‌زاده (1391) و پرسشنامه محقق‌ساخته توسعه نرم افزارهای کتابخانه ای  فراهم گردید. روایی صوری، محتوایی و سازه ابزار مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه‌های مدیریت امنیت اطلاعات و توسعه نرم افزارهای کتابخانه ای  به ترتیب   85/0 و 83/0 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده¬ها از آمار توصیفی و تحلیلی و نرم افزارهای SPSS  و Lisrel استفاده گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد که توسعه نرم افزارهای کتابخانه ای ، دارای پنج عامل اصلی «ذخیره و بازیابی اطلاعات، کاربری، امنیت، استانداردها و دسترس‌پذیری» است. از نگاه کارکنان  وضعیت توسعه نرم افزارهای کتابخانه ای  ، مدیریت امنیت اطلاعات و هر یک از مؤلفه‌های آنان در کتابخانه های دانشگاه‌های آزاد اسلامی کشور مطلوب است. همچنین نتایج نشان دادکه، بین توسعه نرم‌افزارهای کتابخانه ای با مدیریت امنیت اطلاعات رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نتیجه‌گیری: یافته‌های این پژوهش در شناسایی تأثیرات توسعه نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای در مدیریت امنیت اطلاعات کتابخانه‌های دانشگاه‌های آزاد کشور، مفید خواهد بود.
 
مظهر بابایی، هدیه ازغ، شیما یزدان پناه،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سواد اطّلاعاتی، قابلیت شناسایی و ارزیابی انتقادی اطّلاعات به‌منظور حلّ مشکلات در یک زمینه خاص هست. استفاده از این رویه در محیط دانشگاه‌ها و برای دانشجویان، منوط به آگاهی آن‌ها از زوایای متعدد سنجش اطلاعاتی در این حوزه هست. پژوهش حاضر، بررسی وضعیت سواد اطّلاعاتی دانشجو - معلّمان دانشگاه فرهنگیان از شش منظر بازنگری اطّلاعات، شناخت منابع اطّلاعاتی، اشاعه اطّلاعات، تشخیص اطّلاعات، انعطاف‌پذیری و جست‌وجوی اطّلاعات بود.
روش پژوهش: این پژوهش، کاربردی و از نوع پیمایشی بوده و در مقطع زمانی دیماه تا اسفند ۱۴۰۰ انجام شد. جامعه پژوهش را کلیۀ دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تشکیل میدادند که بالغ بر ۱۵۰۰ نفر بودند. با استفاده از نمونهگیری تصادفی، ۳۵۰ نفر از دانشجو - معلّمان به‌عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسش‌نامه محقّق ساخته ۶۶ گویهای سواد اطّلاعاتی بر مبنای طیف ۳ درجهای لیکرت بود. پایایی پرسش‌نامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، به مقدار ۸۶%، مطلوب به دست آمد و برای روایی آن از دیدگاه اساتید دانشگاه استفاده شد. جهت تجزیه‌وتحلیل دادهها از تحلیل واریانس چندمتغیری، تحلیل واریانس یک‌راهه و آزمون ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون با استفاده از نرمافزار SPSS استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که بین مؤلفههای سواد اطّلاعاتی دانشجو - معلّمان دختر و پسر رابطه معناداری وجود دارد (P = ۰۰۰۱/۰). بنابراین در این پژوهش جنسیت اثر کمی بر مؤلفههای سواد اطّلاعاتی دارد. همچنین، بین سواد اطّلاعاتی در ۶ مؤلفه آن و رشتههای مختلف آموزشی دانشگاه فرهنگیان تفاوت معنیداری وجود ندارد (P = ۰۵/۰). درنهایت بین سواد اطّلاعاتی در ۶ مؤلفه آن و سن دانشجو - معلّمان دانشگاه فرهنگیان رابطه معناداری وجود ندارد؛ لذا وضعیت سواد اطّلاعاتی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان در سطح متوسطی قرار دارد.
نتیجه‌گیری: سواد اطلاعاتی مجموعه مهارتها و صلاحیتهای موردنیاز در جامعه اطلاعاتی برای معلمان است، لذا با درنظرگرفتن عواملی چون بازنگری، شناخت منابع، اشاعه، تشخیص، انعطافپذیری و جست‌وجوی اطلّاعات میتوان به غنیسازی مهارتهای سواد اطلاعاتی پرداخت.

محمدرضا شکاری، محمد حسن زاده،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی عوامل پیشران و بازدارندهی موثر بر گرایش دانشجویان دکتری علم اطلاعات و دانش‌شناسی به مطالعه هدف این پژوهش است.
روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل‌محتوا انجام شده است. ابزار گردآوری داده‌ها مصاحبه عمیق نیمه‌ساختاریافته بوده است. مصاحبه‌ها از طریق مراجعه حضوری، تماس تلفنی، پست الکترونیکی، ارسال و دریافت فایل صوتی و گفت‌وگو در شبکه‌‌ی اجتماعی واتس‌اپ انجام شده است. دانشجویان دکتری علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه‌های دولتی، پیامنور و آزاد اسلامی جامعه پژوهش را تشکیل می‌دهند که با استفاده از نمونه‌گیری هدف‌مند، تعداد ۳۳ نفر به‌عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.
نتایج: چهار عامل «استاد»، «اجبار»، «ارتقاء» و «علاقه» به عنوان عوامل پیشران مطالعه در بین دانشجویان دکتری بوده‌اند و هفت عامل «استاد»، «خانواده»، «مشکلات دسترسی»، «آینده مبهم»، «مشکلات و ضعفهای نظام آموزشی»، «رشد روحیه بینیازی از مطالعه» و «عدم مشارکت‌ در تدریس» به عنوان عوامل بازدارنده شناسایی شدهاند.
نتیجه‌گیری: عوامل پیشران و عوامل بازدارنده‌ از مطالعه، بسیار درهمتنیده بوده و بههم مرتبط هستند. برخی از این عوامل بر برخی دیگر تأثیر میگذارند و به نوعی علت‌ومعلول یکدیگرند. برای تقویت عوامل مؤثر و کاهش عوامل بازدارنده به مطالعه، تلاش بیشتر اساتید و برنامهریزان درسی در سطح کلان، کتابخانه‌ها و کتابداران، سیاست‌مداران، و تلاش و برنامه‌ریزی بیشتر خود دانشجویان دکتری را می‌طلبد. لازم است تا نظام تعلیم و تربیت و نظام آموزش در دانشگاهها از نظام تکمتنی و متکلم‌وحده بودن خارج شود. تا تغییرات بنیادی در روش‌های تدریس و محتوای درسی در نظام آموزشی به وجود نیاید، دانشجویان کمتر به مطالعه و پژوهش روی می‌آورند

منصور ترکیان تبار،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی فرایند یادگیری سازمانی کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی بر اساس مدل مارکوارت به انجام رسیده است.
روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل ۵۵۲ نفر از کتابداران کتابخانه‌های واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی است. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان ۲۲۷ نفر برآورد گردید. برای گردآوری دادههای موردنیاز پژوهش از پرسش‌نامه محقق - ساخته برای سنجش پنج مؤلفه سازمان یادگیرنده بر اساس مدل مارکوارت (پویایی یادگیری، تحول سازمانی، توانمندسازی افراد، مدیریت دانش و به‌کارگیری فناوری) استفاده شد. برای تعیین توزیع نرمال داده‌ها از فرمول کلموگروف اسمیرنف، برای محاسبه پایایی پرسش‌نامه از ضریب آلفای کرونباخ و برای آزمون فرضیه‌های پژوهش از آزمون t استفاده شد. داده‌های پژوهش با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS26 مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد یادگیری سازمانی در کتابخانه‌های واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی از وضعیت مطلوبی برخوردار است و این وضعیت در مورد هر پنج مؤلفه مورد بررسی (پویایی یادگیری، تحول سازمانی، توانمندسازی افراد، مدیریت دانش و به‌کارگیری فناوری) نیز مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجه‌گیری: اگرچه نتیجه این پژوهش نشان از مطلوب‌بودن فرایند یادگیری سازمانی در کتابخانه‌های واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی دارد بااین‌حال استمرار این نوع یادگیری به جهت تغییر و تحولات فراوانی که در جهان امروز شاهد آن هستیم برای تمامی سازمان‌ها به‌ویژه انواع کتابخانه‌ها یک ضرورت اساسی است.

احمدرضا ورناصری، مریم عندلیب کندری، مریم قنبری خشنود، سجاد محمدیان،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

هدف:  هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی محتوای مقالات فصلنامه تعامل انسان و اطلاعات است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و  از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی مقالات علمی و پژوهشی منتشرشده در فصلنامه علمی - پژوهشی تعامل انسان و اطلاعات از بهار 93 تا زمستان 1401 در برمی­گیرد. ابزار مورداستفاده سیاهه وارسـی محقق ساخته است. داده­های به‌دست‌آمده با استفاده از نرم­افزار اکسل مورد تجزیه‌وتحلیل قـرار گرفت. همچنین در تحلیل داده­ها از روش‌های آمار توصیفی، نظیر دسته‌بندی داده­ها برحسب توزیع و درصد فراوانی و نیز، رسم نمودار و جدول، استفاده‌شده است.
یافته‌ها: تعداد 242 مقاله در فصلنامه تعامل انسان و اطلاعات طی 9 دوره مقاله به چاپ رسیده است. جنسیت نویسندگان 53 درصد از آن‌ها مرد و 47 درصد از آن‌ها زن بوده­اند، حوزه موضوعی مدیریت اطلاعات بیشترین و حوزه موضوعی سازمان‌دهی کمترین تعداد مقالات را به خود اختصاص داده بودند. بیشترین افراد مشارکت‌کننده در نگارش مقاله‌ها، استادیار (158) بوده‌اند. بیشترین مشارکت، توسط نویسندگان دانشگاه خوارزمی بوده است. مطابق با یافته‌های پژوهش، جامعه آماری پژوهش‌های دانشجویان، اساتید و دانشگاهیان بوده است. 78 درصد مقاله‌های چاپ‌شده در فصلنامه تعامل انسان و اطلاعات، سطح گروهی است. رویکرد کمی با 51 درصد بیشترین پژوهش‌ها را به خود اختصاص داد. بیشترین استراتژی روش پژوهش­ها، پژوهش­های توصیفی با 167 عنوان بالاترین درصد (69 درصد) است.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های می‌توان با افزایش سهم زنان در نگارش مقالات، گرایش و توجه به روش‌های کیفی و آمیخته و با بالابردن امکان چاپ مقالات از دیگر موضوعات مرتبط، نشریه حاضر را توسعه داد.

زهرا پورپیر، محمد رضا کیانی، محمد علی رستمی نژاد، سید ابراهیم حسینی زارگز،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: کووید 19 یک بیماری تنفسی واگیردار است که مانند سایر بیماری­های واگیردار، سلامت افراد را تحت‌تأثیر قرار داده است. رسانه ­های اجتماعی به‌عنوان یک منبع مهم برای کسب اطلاعات سلامت، سهم عمده­ای را در زمینه رفع نیاز اطلاعاتی در مورد کووید 19 به خود اختصاص داده­اند. نقش رفتار اطلاع­یابی سلامت افراد در مدیریت و کنترل بیماری حائز اهمیت است و در روند سلامت جامعه در آینده نیز تأثیرگذار است. بر همین اساس کشف رفتار اطلاع­ یابی سلامت دانشجویان دانشگاه بیرجند در رسانه­ های اجتماعی در طی همه­گیری کووید 19 هدف اصلی پژوهش حاضر قرار گرفت.
روش‌ پژوهش: این پژوهش کاربردی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه بیرجند در زمان انجام مطالعه بودند. نمونه­گیری بر اساس نمونه­گیری تصادفی طبقه‌بندی نسبتی انجام گرفت (370 نفر). ابزار پژوهش پرسش‌نامه محقق ساخته بود. روایی پرسش‌نامه با استفاده از نظرات صاحب‌نظران و متخصصان علم اطلاعات و دانش‌شناسی و علوم پزشکی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ سنجیده شد (0/897).
یافته‌ها: یافته­ های پژوهش نشان داد دانشجویان بیش­تر از موتورهای جستجو، شبکه­ های اجتماعی خارجی و رسانه ­های خبری برای کسب اطلاعات در مورد کووید 19 تا منابع معتبری مانند وب­سایت­ های رسمی تخصصی پزشکی استفاده می­ کردند. در این میان تلگرام و اینستاگرام بیش­ترین کاربرد را داشتند. آنان بیش از کسب اطلاعات در مورد روش ­های درمانی به اخبار مرتبط با کووید 19 و رفتارهای پیشگیرانه توجه داشتند. میزان پیامدهای منفی و مثبت کسب اطلاعات در مورد این بیماری بر روی دانشجویان کم­تر از حد انتظار بود و در بین مؤلفه‌های رفتار اطلاع­ یابی، کم­ترین توجه را به‌ اشتراک‌گذاری اطلاعات داشتند. در زمینه ابعاد مرتبط با کووید 19 بیش­ترین توجه آن­ها به بُعد آموزشی و کم­ترین توجه آن­ها به بُعد سیاسی بود.
نتیجه‌گیری: بر اساس بررسی ­های پژوهشگر مطالعه ­ای در زمینه رفتار اطلاع ­یابی سلامت به طور خاص در رسانه­ ها و شبکه­ های اجتماعی در دوران کووید 19 نیافت؛ بنابراین پژوهش از نظر روش­ شناسی، رویکرد موضوعی و پژوهشی و بافت موردمطالعه حداقل در سطح ملی بدیع است.

فاطمه سلمانی، محمدرضا کیانی، محمد اکبری بورنگ، لیلا طالب زاده شوشتری،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: رسانه‌های اجتماعی و مباحث روان‌شناختی مرتبط با آن امروزه توجه روزافزونی را به خود جلب کرده‌اند و موضوع موردمطالعه بسیاری از پژوهش‌ها در این حوزه قرارگرفته‌اند. در این میان اینستاگرام به دلیل قابلیت‌های فراوان و توجه ویژه جوانان به این پلتفرم در این پژوهش موردمطالعه قرار گرفت. بررسی نقش تصویر بدن دانشجویان در استفاده از اینستاگرام، هدف پژوهش حاضر بود.
روش: این پژوهش همبستگی با استفاده از پرسش‌نامه‌های «تصویر بدن» و «استفاده از اینستاگرام» در نمونه‌ای به حجم 375 نفر از جامعه دانشجویان دانشگاه بیرجند به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقاتی نسبتی انجام شد.
یافته‌های پژوهش: دانشجویان بیش از حد متوسط از اینستاگرام استفاده می‌کردند و از تصویر بدن خود رضایت نسبی داشتند. یافته‌ها نشان داد هر چه نارضایتی ظاهری و تداخل عملکردی پاسخگویان (به‌عنوان مؤلفه‌های تصویر بدن) بالاتر بود، میزان استفاده دانشجویان از اینستاگرام بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: پژوهش‌های قبلی نشان داده بودند که استفاده از اینستاگرام با طیف وسیعی از مسائل روان‌شناختی به‌ویژه در جوانان مرتبط است و این پژوهش نیز نشان داد که تصویر بدن کاربران با استفاده از اینستاگرام کاملاً ارتباط دارد. از بین دو مؤلفه تصویر بدن، تداخل عملکردی (تداخل اضطراب از ظاهر در عملکرد اجتماعی) پیش‌بینی‌کننده قوی‌تری نسبت به نارضایتی ظاهری برای استفاده از اینستاگرام بود. به عبارتی مباحث اجتماعی در این میان از اهمیت بیشتری نسبت به مسائل فردی برخوردار بودند. نتایج این پژوهش می‌تواند برای مدیران و تصمیم‌گیران در زمینه رسانه‌های اجتماعی و تحلیل‌گران موضوعات مرتبط با جوانان به‌ویژه در ارتباط با رسانه‌های اجتماعی مبتنی بر تصویر و ویدئو مفید باشد.

 

عاطفه حشمت زاده، حمیدرضا عامل اردستانی، فرشید اصلانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: معاونت بهداشتی نقش پایه در ارایه خدمات اولیه و تا حدی خدمات ثانویـه در نظـام سـلامت ایران دارد و کارکنان در حوزه معاونت بهداشتی به منظور حفظ و ارتقای سلامت جامعه وظایف مهم و خطیری دارند .از آنجا که بهبود عملکرد معاونت های بهداشتی می‌تواند در نهایت منجر به ارتقای شاخص‌های بهداشتی شود، بر همـین اساس هـدف اصـلی پـژوهش حاضـر این است که، نقش بدبینی در عملکرد شغلی کارکنان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان را با توجه به نقش میانجی پنهان‌سازی دانش و تعدیل‌گری رهبری تحولی مطالعه نماید.
روش پژوهش: این پژوهش، از نوع توصیفی، از منظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ­ها از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان ستاد معاونت بهداشت به تعداد 235 نفر بود، که بر اساس جدول تعداد نمونه 140نفر در نظرگرفته ­شد ولی تعداد 200 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده توزیع گردید. روش گردآوری داده ها به روش‌های کتابخانه‌ای و میدانی بود. ‌برای اندازه‌گیری متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد بدبینی شغلی، پنهان‌سازی دانش، مقیاس عملکرد شغلی و رهبری تحول آفرین استفاده گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ ها از مدلسازی معادله ساختاری با نرم ­افزار پی ال اس استفاده گردید.
یافته ها: بدبینی با ضریب 322/-0 تاثیر معکوس و معناداری بر عملکرد شغلی کارکنان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان دارد. بدبینی با ضریب 0.486 تاثیر معناداری بر پنهان سازی دانش کارکنان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان دارد.
نتیجه گیری: در سازمان باید شرایط‌ و‌ فضایی‌ ‌ایجاد‌ شود‌ که ‌ضمن ‌ایجاد ‌نگرش ‌مثبت، ‌زمینه ‌ایجاد ‌رفتارهای ‌مثبت‌ در کارکنان نیز ‌فراهم ‌آید. جهت کاهش بدبینی، مشارکت بیشتر کارکنان در تصمیم گیری ­ها و تشویق و حمایت کارکنان جهت ایده ­های خلاقانه برای بهبود فرآیندهای کاری می­تواند موثر باشد.
 

محمدحسن عظیمی، هادی الهایی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر به‌منظور ارزیابی و امکان‌سنجی هوشمندسازی فرایندهای مدیریت دانش در شرکت آب جنوب شرق خوزستان  صورت گرفته است.
روش­ شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و جزو پژوهش ­های تحلیلی - پیمایشی است؛ که از طریق تکنیک دلفی و تحلیل محتوا (مرور منابع کتابخانه ­ای) صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش، 60 نفر از مسئولان ارشد و مدیران شرکت آب جنوب شرق خوزستان هستند که 50 نفر از اعضا به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. برای ابزار گردآوری داده ­ها از پرسشنامه محقق‌ساخته استفاده و برای تجزیه‌وتحلیل داده­ ها از آماره ­های توصیفی (میانگین و درصد) و همچنین به‌منظور تحلیل داده‌های آماری از نرم­افزار SPSS 25 استفاده شد.
یافته­ ها: شاخص­ های شناسایی‌شده شامل 6 مقوله و 67 گویه  هستند؛ که از این میان شاخص «وضعیت منابع مالی» با میانگین 4.22، براساس نظر خبرگان نسبت به سایر شاخص‌ها اهمیت بیشتری داشت. همچنین براساس نظر خبرگان، به‌ترتیب شاخص‌های «فرهنگ‌سازمانی» و «وضعیت قوانین و مقررات» با میانگین 3.70، «فناوری اطلاعات» با میانگین 3.67، «نیروی انسانی» با میانگین 3.58 و درنهایت «ساختار سازمانی» با میانگین 3.54 در درجه‌ی بعدیِ اهمیت قرار گرفتند؛ در این میان گویه‌ها‌ی «استفاده و ترویج خدمات الکترونیکی» در شاخص فرهنگ‌سازمانی، گویه‌ی «قوانین و دستورالعمل‌های مربوط به حفاظت و امنیت اطلاعات» در شاخص وضعیت قوانین و مقررات، گویه‌ «دقت، صحت و سرعت دسترسی به اطلاعات» در شاخص فناوری اطلاعات، گویه «توجه به هوش سازمانی کارکنان» در شاخص نیروی انسانی و در آخر گویه‌های «هماهنگی بخش‌های مختلف در اجرای پروژه‌ها» در شاخص ساختار سازمانی، نقش و اهمیت بیشتری نسبت به سایر گویه‌ها دارند.
نتیجه ­گیری: نتایج حاکی از آن است که شاخص ­های زیرساخت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، فرهنگ‌سازمانی، وضعیت منابع مالی و بودجه، نیروی انسانی و قوانین و مقررات موجود هرکدام در فرایند هوشمندسازی مدیریت دانش نقش مهمی را دارند و باعث بهبود عملکرد و تسریع فرایند مدیریت دانش در شرکت مذکور می ­شود.

 

سعید غفاری، مسعود بختیاری،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

هدف: هدف این پژوهش ارائه معیارهای پیشنهادی براساس ارزیابی وضعیت رابط کاربر در صفحات وب کتابخانه‌های دیجیتالی ملی برای کتابخانه‌های دیجیتالی دانشگاه پیام نور‌‌ است.
روش: روش پژوهش پیمایشی و توصیفی است. ابزار پژوهش جهت ارزیابی کتابخانه‌ها سیاهه وارسی نوروزی (1388) متشکل از 10 معیار اصلی و 114 مؤلفه فرعی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 10 کتابخانه دیجیتالی درکشورهای امریکا، استرالیا، فرانسه، سوئیس، نیوزیلند، هلند، لهستان، ژاپن، هند و ایتالیا و روش دلفی و مصاحبه با 10 نفر از متخصصان است.
یافته‌ها: کتابخانه دیجیتالی امریکا با 70.42 درصد در رعایت معیارها رتبه اول را کسب کرده است. سپس کتابخانه‌های دیجیتالی فرانسه با امتیاز 62.07 و سوئیس با کسب 61.59 درصد در جایگاه‌های دوم و سوم قرار دارند. کتابخانه‌های دیجیتالی ایتالیا با رعایت 40.14 درصد در انتهای این کتابخانه‌ها قرار دارند. همچنین از میان معیارها، معیار زبان رابط با 98.35 درصد رعایت، توسط کتابخانه‌ها از سایر معیارها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. معیار کنترل کاربر با 6.70 درصد رعایت، کمترین میزان رعایت را در بین کتابخانه‌ها داشته است.
نتیجه‌گیری: با نگاهی به ‌‌مؤلفه‌های رعایت شده مشخص می‌شود که اکثر کتابخانه‌‌ها در رعایت معیارهای عمومی موفق بوده‌‌اند و اکثر امتیازات کسب شده مربوط به رعایت معیارهای عمومی است و بیش از نیمی از کتابخانه‌های دیجیتالی ملی مورد مطالعه، در طراحی رابط کاربر خود، معیارهای مورد ارزیابی را در سطحی بیشتر از50% رعایت کرده‌‌اند، بنابراین  پیشنهاد‌‌ می‌شود کتابخانه‌های دیجیتالی دانشگاه پیام نور نیز از این معیارها جهت موفقیت بیشتر استفاده نمایند.
 

سعید روحی شالمایی، محمد خندان، علی شعبانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف:پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای اشتراک دانش بین‌نسلی در راستای تحقق شناسایی ابعاد و رتبه‌بندی عوامل و مؤلفه‌های مؤثر بر اشتراک دانش بین‌نسلی در صنعت لیزینگ خودرو صورت پذیرفته است.
روش: این پژوهش کاربردی است که با روش آمیخته اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر به دو بخش تقسیم شده است، در بخش اول (کیفی) جامعه آماری متشکل از 17 نفر از کارشناسان و خبرگان صنعت لیزینگ بود که به روش هدفمند انتخاب شدند و در بخش دوم (کمی)، جامعه آماری 970 نفر از کارکنان مشغول به کار صنعت لیزینگ خودرو بودند، که بر اساس فرمول کوکران و 22% افزایش حداقل نمونه، 336 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. نحوه گردآوری داده‌ها به روش کتابخانه­ ای و میدانی با ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل داده‌های بدست آمده از نرم افزارهای MAXQDA وSMART PLS استفاده شد.
یافته‌ها: یافته­ های به دست آمده نشان داد که مولفه­ های تسهیم دانش، محیط بیرون، نوآوری، آینده‌نگری، واکنش، تحلیلی، حاکمیت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، سازمان یادگیرنده، یادگیری سازمانی، مدیریت دانش بر اشتراک دانش بین‌نسلی در صنعت لیزینگ تاثیر مستقیم و معنی‏داری دارند.
نتیجه ‏گیری: با توجه به تجزیه و تحلیل بدست آمده و شناسایی مولفه­ های (تسهیم دانش، محیط بیرون، نوآوری، آینده‌نگری، واکنش، تحلیلی، حاکمیت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، سازمان یادگیرنده، یادگیری سازمانی، مدیریت دانش)، می­توان چنین نتیجه‌گیری کرد که تمامی این مولفه­ ها، مدلی مناسب برای بهبود عملکرد صنعت لیزینگ خودرو است و توصیه می­ شود این مدل برای پیشبرد اهداف و موفقیت این صنعت مدنظر قرار گیرد.
 

افشین متقی دستنائی، علی کرمی، میلاد پیری فتح‌آباد،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف: ایده ایجاد ماشین‌های هوشمند و هوش مصنوعی از قرن‌ها پیش وجود داشته و حداقل به قرن چهاردهم می‌رسد. با این که کاربرد هوش مصنوعی در آموزش یک رشته بسیار جدید است، اما در طول 25 سال گذشته هوش مصنوعی دستاوردهایی در برخی زمینه‌ها داشته که بر آموزش نیز تأثیر گذارده که البته انتقاداتی نیز علیه خوش بینی بیش از حد نسبت به تحقیقات هوش مصنوعی معاصر مطرح شده است. تحقیقات کمی در مورد انتظارات از نقش هوش مصنوعی در آموزش و تأثیر بالقوه آن بر آموزش انجام شده است. هدف این مطالعه تحلیل و بررسی نقش هوش مصنوعی در آموزش است. سوال اصلی تحقیق این است که نقاط قوت، ضعف و نیز فرصت‌ها و تهدیدات اجرای گسترده هوش مصنوعی در آموزش کدامند­؟
روش: این مطالعه با استفاده از روش تحلیل سوآت انجام شده است و روش جمع آوری داده‌های آن نیز کتابخانه ای است.
یافته‌ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که در مورد نقش هوش مصنوعی در آموزش معاصر هم فرصت ها و هم تهدیدهایی وجود دارد. از جنبه‌های مختلف به نظر می‌رسد که هوش مصنوعی حالتی تبلیغاتی دارد، اما مانند سایر حوزه‌های تبلیغاتی، پتانسیل رشد با کاربردهای مشخص در فعالیت‌های آموزشی و یادگیری را دارد.
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که آگاهی از هوش مصنوعی و مطالعه در مورد نقش هوش مصنوعی در آموزش خطر جایگزینی آموزش مصنوعی به جای استفاده از هوش مصنوعی در آموزش را کم رنگ­تر خواهد کرد.


صفحه 4 از 5     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb