جستجو در مقالات منتشر شده


254 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

مهدی شقاقی،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تعامل انسان و اطلاعات، چه به لحاظ کاربرد در زندگی روزمره و چه از منظر جهت‌گیری پژوهش‌ها، وابسته به پیش‌فرض‌هایی است که دربارۀ چیستی اطلاعات پذیرفته می‌شوند. این پیش‌فرض‌ها گاه آنچنان بداهت می‌یابند که برای تحقیق دربارۀ پدیده‌های جدید اجتماعی، بازگشت به تعاریف و تلقیات اولیۀ انسان دربارۀ اطلاعات ضرورت می‌یابد. کالاسازی اطلاعات و تعریف آن به‌عنوان چیزی عینی، امروزه جزو پیش‌فرض‌های بدیهی است. مقالۀ حاضر تلاش دارد تا با استفاده از «نظریۀ انتقادی»، پیش‌فرض‌های یاد شده در تعریف اطلاعات را نقد کند و دسته‌بندی جدیدی از تعاریف موجود دربارۀ اطلاعات به دست دهد.
روش: روش مقالۀ حاضر، سندی  و رویکرد آن تحلیل مفهومی است. برای باز کردن یک مفهوم یا ارائۀ تحلیل‌های بدیل دربارۀ آن، با استفاده از روش سندی مستندات اصلی‌ که پایۀ استدلال هستند جمع‌آوری می‌گردند و با تکیه بر آن‌ها، مفاهیم موجود تحلیل و نقد، و مفاهیم جدید بسط داده می‌شوند.
یافته‌ها: بررسی تعاریف اطلاعات با عینک نظری «نظریۀ انتقادی» نشان می‌دهد که آن دسته از تعاریفی که پیش‌فرض آن‌ها از اطلاعات، عینی بودن آن است، به کالاسازی اطلاعات و انحصار آن منتهی می‌شوند که مقدمه‌ای است برای برتری دادن به فرد در برابر جمع و مزیت قائل شدن به تسلط در برابر مشارکت. بنابراین همۀ تعاریفی که چنین پیش‌فرضی دارند (تعاریف نشانه‌شناختی عین‌باور و تعاریف شناختی) اسارت‌آور تلقی می‌گردند و همۀ تعاریفی که اطلاعات را امری ذهنی و زبانی می‌دانند (تعاریف نشانه‌شناختی ذهن‌باور و تعاریف گفتمانی) رهایی‌بخش دانسته می‌شوند.
نتیجه‌گیری: تعاریفی از اطلاعات که به کالاسازی آن منتهی می‌شوند، به تحقیقاتی دربارۀ اطلاعات می‌انجامند که به محتوای تعامل اطلاعاتی می‌پردازند و نتایج آن تحقیقات عموماً آمادگی لازم برای به‌کارگیری جهت کنترل اجتماعی را دارند. در عوض، تعاریفی از اطلاعات که در برابر کالایی‌سازی آن مقاوم هستند، منجر به تحقیقاتی می‌شوند که به ساختار تعامل اطلاعاتی می‌پردازند و تمام ساختارهای ایجادکنندۀ تعاملات اطلاعاتی ناسالم را بررسی و نقد می‌کنند. 
 
زاهد بیگدلی، شبنم شاهینی،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این مقاله تمرکز بر دو مفهوم اصلی در حوزه رفتار اطلاعاتی، یکی کلمه "اطلاعات" به عنوان کوچک‌ترین و در عین حال اساسی‌ترین مفهوم در موضوع رفتار اطلاعاتی  و دیگری خود مفهوم  "رفتار اطلاعاتی" است. یافته های این مطالعه نشان می‌دهد که ظهور  کلمه "اطلاعات" به قرن 14 میلادی و آثار چاوسر  باز می‌گردد. پیشینه همچنین نشان می‌دهد که درباره معنای واقعی این مفهوم  توافق نظر وجود ندارد و هر مؤلف و اندیشمندی  این واژه را آن‌گونه که می‌خواهد یا درک می‌کند، تفسیر نموده است. در نتیجه، تا کنون 29 معنا و برداشت مختلف از این واژه و مفهوم پیشنهاد شده است. به نظر می‌رسد که مشکل موجود ناشی از کاربرد چندگانه این واژه در رشته‌ها و حوزه‌های مختلف است. به علاوه، در مورد ماهیت، معنا، و منشأ واژه‌ی کلی "رفتار اطلاعاتی" نیز توافق وجود ندارد. اندیشمندان تفسیرهای خود را درباره این مفهوم بر اساس درک شخصی خود دارند.
روش: روش پژوهش مرور پیشینه و بررسی متون است.
یافته‌ها: یافته های این مطالعه نشان می‌دهد که ظهور  کلمه "اطلاعات" به قرن 14 میلادی و آثار چاوسر  باز می‌گردد. پیشینه همچنین نشان می‌دهد که درباره معنای واقعی این مفهوم  توافق نظر وجود ندارد و هر مؤلف و اندیشمندی  این واژه را آن‌گونه که می‌خواهد یا درک می‌کند، تفسیر نموده است. در نتیجه، تا کنون 29 معنا و برداشت مختلف از این واژه و مفهوم پیشنهاد شده است. به نظر می‌رسد که مشکل موجود ناشی از کاربرد چندگانه این واژه در رشته‌ها و حوزه‌های مختلف است. به علاوه، در مورد ماهیت، معنا، و منشأ "رفتار اطلاعاتی" نیز توافق وجود ندارد.
نتیجه‌گیری: نتایج این مقاله تاکیدی است بر اهمیت رفتار اطلاعاتی به عنوان یک قابلیت غریزی، اجتماعی- شناختی. در این مقاله نشان داده شد که ما در آغاز مسیری هستیم که به درک ماهیت پیچیده‌ی رفتار اطلاعاتی از جمله منشأ، تکامل، و توسعه آن خواهد انجامید.
 
مریم اسدی،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: این مقاله رفتار فرمولبندی مجدد عبارت جستجوی کاربران را با توجه به سبک‌های شناختی کلی‌نگر و جزئینگر، وظیفه جستجو و میزان تجربه در محیط وب بررسی می‌کند. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی و با ابزار مشاهده اجرا شده است. تعداد 321 عبارت جستجو از 44 آزمودنی تحلیل شد. ابزارهای گردآوری داده‌ها آزمون سبک‌شناختی رایدینگ، پرسشنامه تجربه وب و وظایف جستجو بودند. یافته‌ها: نتایج نشان داد افراد جزئینگر از تعداد عبارت جستجوی بیشتر و طولانی‌تری نسبت به کلینگرها و افراد باتجربه بالا از تعداد عبارت بیشتر و کوتاهتری نسبت به افراد باتجربه پایین برای تکمیل وظایف استفاده کردند. پنج روش (جدید، افزودن، جایگزینی، حذف، تکرار) در فرمولبندی مجدد عبارت جستجو شناسایی شد. بین مقوله افزودن و جایگزینی کلمات همبستگی قوی مشاهده شد. از نظر روش فرمولبندی مجدد عبارت جستجو در دو سبک‌شناختی کلینگر و جزئینگر و میزان تجربه تفاوت مشاهده شد و جزئینگرها در فرمولبندی مجدد عبارت جستجو فعالانهتر از کلینگرها عمل کردند. همچنین براساس نوع وظیفه مشخص شد که با پیچیدهتر شدن وظایف، تعداد عبارتهای جستجو برای تکمیل وظایف بیشتر میشود. استفاده از روش «حذف» کلمات در عبارت جستجو بعد از عبارت جستجوی «جدید» و «افزودن» کلمات به عبارت جستجو متداولتر است. نتیجه‌گیری: درک اینکه چگونه کاربران عبارت‌های جستجوی خود را فرمول‌بندی می‌کنند و چه عواملی بر فرمول‌بندی عبارت جستجوی آنان موثر است می‌تواند از یک سو به پژوهشگران تعامل انسان و اطلاعات و توسعه‌دهندگان نظام‌های بازیابی اطلاعات در توسعه مدلی تعاملی‌تر و کاربرمدارتر برای جستجو کمک کند و از سوی دیگر به کاربران در ارائه پیشنهادهای موثرتر برای فرمول‌بندی دقیق‌تر عبارت جستجو که منعکس‌کننده نیاز واقعی آنان است و نیز بازیابی نتایج مرتبط‌تر یاری رساند.    
محمد رامین نادری، یزدان منصوریان،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش پیش‎رو، در تلاش است تا پیشنهادی برای طراحی نظریه رفتار اطلاعاتی پرس و جو بنیاد ارائه نماید.
روش: در این راستا، از یک سو نظریه رشد شناختی پیاژه و نظریه سازند‎گرایی دیویی و از سوی دیگر پداگوژی یادگیری پرسش و جو بنیاد تحلیل شدند. سپس، با اشاره‎ای به مدل‎های رفتار اطلاعاتی که مبتنی بر دو نظریه پیش‎گفته است و با بهره گیری از روش استدلال قیاسی تلاش شد مدلی مفهومی پیشنهاد طراحی گردد. این پژوهش تفسیری با روش کتابخانه‎ای و با بهره گیری از تکنیک تحلیل محتوای کیفی به انجام رسید.
یافته‌ها: اگر بر پایه بحث‎هایی که در این مقاله ارائه شده پذیرفته شود که افراد در مقطع‎های سنی مختلف توانمندی‎های شناختی متفاوتی دارند و شناخت را از طریق تجربه فعال به رشد می‎دهند، آنگاه  برای فعال شدن در فرایند یادگیری نیاز به تجربه‎هایی مناسب میزان رشد شناختی خود دارند. تفاوت در میزان رشد شناختی کودکان آنها را به یادگیرندگانی منحصر به فرد تبدیل می‎کند که هر یک نیازمند تجربه فعال است.
نتیجه‌گیری: در مقاله حاضر پیشنهاد مقدماتی طرح مدل رفتار اطلاعاتی پرس و جو-بنیاد ارائه شد. بنابر مدل مفهومی ارائه شده، یادگیری فعال، پراکتیس‎های پرس و جو بنیاد آزاد و روش‎های شخصی‎سازی شده برای پاسخ به نیازهای یادگیری و شناختی ماهیتی اطلاعاتی دارند. از این رو، رفتار اطلاعاتی پرس و جو بنیاد کودک است که میزان و چگونگی موفقیت او در فرایندهای پیش‎گفته را تعیین خواهد کرد. آزمون این فرض در راستای نظریه‎پردازی در پیوند با رفتار اطلاعاتی پرس و جو بنیاد پیشنهاد کلیدی پژوهش حاضر است.
 
الهه حسینی، محمدامین عرفان‌منش،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر به بررسی عوامل ایجادکننده احساسات منفی از جمله ترس، عدم قطعیت و اضطراب در فرآیند اطلاع‌یابی می­پردازد. روش: در این پژوهش که به روش کتابخانه­ای انجام شده است، منابع موجود در موضوعات مرتبط با اضطراب کتابخانه­ای، اضطراب اینترنتی، اضطراب رایانه­ای، اطلاع­یابی، اطلاع جویی و بازیابی اطلاعات که در آن­ها به عوامل ایجادکننده احساسات منفی در جستجوگران اطلاعات اشاره شده است، مورد مطالعه قرار گرفته و این عوامل استخراج شدند. یافته­ها: عوامل ایجاد کننده احساسات منفی کاربران در چهار گروه عوامل مربوط به منابع اطلاعاتی، عوامل مربوط به رایانه، اینترنت و پایگاه­های اطلاعاتی، عوامل مربوط به کتابخانه و عوامل مربوط به فرآیند جستجوی اطلاعات دسته بندی و بررسی  شده­اند. نتیجه­گیری: احساسات منفی در حین فرآیند اطلاع­یابی می­تواند بر نتایج این فرآیند تاثیرگذار باشد. عوامل مورد اشاره در مقاله حاضر می­توانند از سوی طراحان نظام­های اطلاعاتی و کتابداران مورد استفاده قرار گرفته تا احساسات منفی کاربران در فرآیند اطلاع­یابی را شناسایی کرده و آن را به حداقل برسانند.  
زینب شورمیج، شهرام صدقی، هما طلاچی،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: جستجوی اطلاعات رفتاری است که از تعامل بین جستجوگر و نظام های اطلاعاتی پدید می آید و این تعامل پویا در محیطی رخ می‌دهد که از آن به عنوان زمینه یا عوامل زمینه‌ای نام می برند. این پژوهش به بررسی لایه‌هایی که از عوامل موثر در شکل‌گیری زمینه و تأثیر آن بر نتیجه تعامل کاربر با گزینه جستجوی بصری در پایگاه اطلاعاتی ابسکو هستند، می‌پردازد. روش: داده‌ها از 28 مصاحبه نیمه ساختاریافته با دانشجویان تحصیلات تکمیلی و کتابداران اطلاع رسان پزشکی گردآوری و با روش‌های کدگذاری باز، محوری و انتخابی، با استفاده از نظریه گراندد تئوری تحلیل شد. یافته‌ها: طبقات کلی و اندیشه محوری شناسایی شده در این پژوهش عبارتند از: خصیصه‌های جستجو، تسهیلات نمایش، بازیابی اطلاعات: دسترس‌پذیری و استفاده‌پذیری نتایج، ویژگی‌های کلی (فردی- شخصیتی) کاربر، ارائه ویژگی‌های منحصربه‌فرد (ارائه گزینه‌های بیشتر و قابل دسترس در صفحه پایگاه).  نتیجه‌گیری: این پژوهش همراستا با بسیاری از پژوهش‌های انجام شده  با در نظر گرفتن ابعاد زمینه (مکان، شخص، یا شی)، به ضرورت درک واقعیت عوامل زمینه‌ای در بهبود تعامل کاربر در جستجوی وبی پرداخته است. هر یک از وجوه تعامل کاربر با گزینه جستجوی بصری قبل از هر چیز نیازمند شناخت عوامل زمینه‌ای می‌باشد. اهمیت شناخت عوامل زمینه‌ای تأثیر گذار در جستجوی بصری در بهبود رویکردهای انتخابی است.  
عباس رجبی، متینه السادات معین آزاد طهرانی، ملیحه درخوش،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: از جمله مکان‌هایی که نظام‌های خدمات بافت آگاه می تواند بسیار مفید واقع شوند، کتابخانه ها است. هدف از این پژوهش، دست یافتن به تعریفی منسجم از نظام های بافت آگاه و کاربردهای آن به ویژه در کتابخانه های دیجیتال است.
روش: این پژوهش به صورت مروری و با استفاده از روش کتابخانه ای و جستجوی مقالات و کتاب های الکترونیکی در وبگاه ها و پایگاه های اطلاعاتی مربوط انجام و اطلاعات آن از مطالعه این منابع فراهم شده است.
یافته‌ها: یافته های این بررسی نشان می دهد خدمات بافت آگاه در کتابخانه های دیجیتالی، با شناخت شرایط خاص هر کاربر مانند مشخصات و ویژگی‌های فردی،موقعیت زمانی، مکانی و جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات وی می تواند به ارائه خدمات هوشمند و مناسب بپردازد.
نتیجه گیری: کتابخانه های دیجیتال، همواره در حال تحول و حرکت رو به جلو هستند و باید بتوانند خود را با تغییرات مداوم هماهنگ کنند. مجهز شدن کتابخانه ها به خدمات بافت آگاه باعث می شود که آنها بدون محدودیت زمان و مکان، به بهترین نحو نیاز اطلاعاتی کاربران خود را برآورده سازند.
الهه پاکباز، مرتضی کوکبی، زاهد بیگدلی،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان اضطراب کتابخانه‌ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز بوده است.
روش: این پژوهش به روش پیمایشی، توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مقیاس چند‌بعدی اضطراب کتابخانه‌ای ون‌کمپن (MLAS) که برای جامعه ایرانی ترجمه و هنجاریابی شده انجام‌شده است. با تعیین تعداد کل دانشجویان تحصیلات تکمیلی (4422 نفر) و با استفاده از جدول کرجسی-مورگان، تعداد تقریبی نمونه 354 نفر تعیین شد. از میان 354 پرسشنامه‌ی پخش شده در بین نمونه آماری، 287 پرسشنامه برگردانده (نرخ پاسخ 07/81 درصد) و کار تجزیه و تحلیل یافته‌ها بر اساس تعداد مذکور انجام و برای تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای تعیین معنی‌داری تفاوت‌ها از آمار استنباطی (آزمون تی و تحلیل واریانس) استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌های توصیفی منتج از پژوهش نشان داد که میزان اضطراب کتابخانه‌ای برابر با 69/151 و در سطح متوسط می‌باشد.
نتیجه‌گیری: در این پژوهش به نقش متغیرهای اعم از: جنسیت، سن، دانشکده محل تحصیل، مقطع تحصیلی، تعداد دفعات استفاده از کتابخانه، بر میزان اضطراب کتابخانه‌ای دانشجویان پرداخته و مشخص شد که از میان این عوامل، مقطع تحصیلی و تعداد دفعات استفاده از کتابخانه ازجمله متغیرهای هستند که روی "میزان اضطراب کتابخانه‌ای" دانشجویان تأثیر دارند.
آناهیتا باواخانی، سعید رضایی شریف‌آبادی،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: این مقاله سعی دارد رویکردی سایبرنتیکی به داوری مقالات، به‌منظور ارائه راهکاری مناسب جهت افزایش سطح کیفی مقالات چاپ شده در مجلات علمی داشته باشد.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی است. در این پژوهش، مدل‌سازی ارزیابی مقالات بر اساس روش مکاشفه سایبرنتیکی که از یک طرف بر پایه تجربیات علمی پژوهش‌های مربوطه و از طرف دیگر بر پایه اصول ریاضیات استوار است، پیشنهاد شده است. این فضا توسط رایانه‌ها، با استفاده از شبیه‌سازی فضای ملموس واقعی توسط نظریه فازی و بر پایه روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبیو با تکیه‌بر نظرات صاحب‌نظران، مدل می‌شود.
یافته‌ها: عوامل مؤثر در داوری مقالات در پنج دسته‌ی: نوآوری، تازگی مطالب و کاربردی بودن آن در حوزه بین‌المللی؛ نظم، انسجام منطقی و مستدل بودن متن؛ اعتبار منابع مورد استفاده؛ تناسب با گروه مخاطب؛  شیوه نگارش، تقسیم‌بندی شده است. این پنج دسته، با توجه به ماهیت سایبرنتیکی مسئله و با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، اولویت‌بندی شده و محدودیت‌های موجود در مسئله بهینه‌سازی مورد بررسی قرار گرفته است. در این بین مجموعه‌های فازی با ویژگی‌های منحصر به فرد خود ابزاری مناسب جهت نیل به این هدف بودند.
نتیجه‌گیری: روش پیشنهادی داوری مقالات مبتنی بر روش فازی و تکنیک AHP، نتایج قابل قبولی داشته و بر اهمیت داوری مقالات به‌عنوان یک فرآیند نظام‌مند تأکید می‌کند.
شهرزاد نصراله زاده،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: از میان گروه​های خاص کاربران، به فرآیند اطلاع‌یابی سلامت زنان باردار کمتر پرداخته‌شده است. هدف مطالعه حاضر رسیدن به درکی عمیق​تر از رفتار اطلاع‌یابی سلامت زنان باردار است.
روش: پژوهش از نوع کاربردی به‌صورت کیفی و با شیوه گراندد تئوری اجرا شد. داده​ها از مصاحبه نیمه ساختار​یافته با 15 زن باردار از پنج بیمارستان تخصصی زنان در تهران گردآوری شد؛ سپس طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی که شیوه مورداستفاده در پژوهش گراندد تئوری است، تحلیل و مدل رفتار اطلاع‌یابی سلامت زنان باردار استخراج گردید.
یافته​ها: پنج طبقه مفهومی انگیزه اطلاع‌یابی، موانع اطلاع‌یابی، شیوه اطلاع‌یابی، اعتبارسنجی اطلاعات و اشتراک اطلاعات حاصل سه مرحله کدگذاری داده​ها بود که برای تدوین الگویی از این فرآیند حول اندیشه اصلی«رفتار اطلاع‌یابی سلامت زنان باردار» توسعه یافتند. بر پایه یافته​ها مهم​ترین نیازهای اطلاعاتی نیازهای روانی، تغذیه، سلامت مادر و جنین، شیوه​های زایمان و مهم​ترین موانع اطلاع‌یابی، نداشتن فرصت کافی برای جستجوی اطلاعات، عدم توانایی در سنجش اعتبار مطالب و سطح بالای مطالب کتاب محسوب می​شد. پزشک مرجع اولیه در کسب اطلاعات و از معیار​های مهم اعتبار سنجی به شمار می‌آمد.
نتیجه ​گیری: با توجه به اهمیت کسب اطلاعات در زنان باردار، مداخله مؤثر متخصصان علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی در تأمین نیازهای اطلاعاتی، رفع موانع اطلاع‌یابی و تسهیل فرآیند اطلاع‌یابی آنان و توجه بیش​تر به مراکز اطلاع‌رسانی ضروری به نظر می​رسد. یافته‌های این تحقیق هم​چنین می‌تواند مورداستفاده نهادهای مختلف ازجمله نهادهای متولی سلامت زنان باشد.
علیرضا عطاردی بیمرغی، فهیمه باب‌الحوائجی،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: رسانه­های اطلاع‌رسانی ازنظر نوع ارتباطات و اطلاع‌رسانی باهم متفاوت‌اند، لذا این بررسی در پی تحلیل تطبیقی توانمندی­های اطلاع‌رسانی رسانه­های جمعی و شبکه­های اجتماعی ازنظر کتابداران و اطلاع‌رسانان در سال 1393 می­باشد.
روش: این یک مطالعه پیمایشی و از نوع توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده­ها با استفاده از پرسشنامه به‌صورت سرشماری انجام شد. 94 نفر از کتابداران و اطلاع‌رسانان کتابخانه‌های دو شهرستان تربت‌حیدریه و گناباد در استان خراسان رضوی مورد بررسی قرار گرفتند. آزمون ناپارامتری ویلکاکسون نیز جهت آزمون فرضیه‌ها مورد استفاده قرار گرفت.
یافته‌ها: بر اساس نتایج حاصل‌شده، ازنظر کتابداران و اطلاع‌رسانان، رسانه­های جمعی و شبکه‌های اجتماعی هرکدام توانمندی ویژه و خاصی در اطلاع‌رسانی و آگاهی‌رسانی را دارا بودند. اما توانمندی شبکه­های اجتماعی درمجموع حیطه‌های مورد بررسی نسبت به رسانه­های جمعی ازنظر کتابداران و اطلاع‌رسانان در سطح بالاتری قرار داشت.
نتیجه‌گیری: شناخت و اطلاع از توانمندی­های رسانه­های جمعی و شبکه­های اجتماعی می­تواند در استفاده مؤثرتر از این رسانه­ها و خصوصاً شبکه‌های اجتماعی به مدیران و مسئولین مربوطه جهت تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی مناسب‌تر کمک نماید. این نتایج می‌تواند ما را در انتخاب و اثرگذاری بیشتر یار و مددکار باشد.
منیر آتش‌بسته، حمزه‌علی نورمحمدی، سعید اسدی،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر همکاری­های در تولید علم، به بررسی روند مشارکت و همکاری در تولید و ویرایش مقالات ویکی‌پدیای فارسی در بازه زمانی ۲۰03-۲۰12 پرداخته است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی- کاربردی بوده و در اجرای آن از روش کتابخانه‌ای و فن علم‌سنجی استفاده شده است. همچنین با توجه به اهداف و ماهیت موضوعتجزیه و تحلیل داده‌ها نیز با استفاده از نرم‌افزارهای اکسل و SPSS انجام شده است. داده‌ها با توجه به دو جامعه نویسندگان فعال و مقالات برگزیده، از سایت ویکی‌پدیای فارسی و با استفاده از ابزار Toolserver که آخرین تغییرات آماری مربوط به ویکی نویسان و مقالات ویکی‌پدیا را نشان می‌دهد، گردآوری شده‌اند.
یافته‌ها: نتایج به‌دست‌آمده از رتبه‌بندی ۳۶۲ نویسنده فعال نشان داد که ۲۰% از ویکی نویسان، با تولید ۹۰/۷۸ درصد مقالات افزوده و همچنین ۱۰% از ویکی‌نویسان با تولید ۱۵/۸۶ درصد ویرایش‌ها به عنوان همکاران پرکار شناخته شدند. در تفسیر تفاوت‌های موجود بین میزان مشارکت نویسندگان مشخص شد که ویژگی سطح عضویت مهم‌ترین نقش را ایفا می‌کند. از سوی دیگر نتایج حاصل از مطالعه روند مشارکت در ۸۸ مقاله برگزیده نشان داد با وجود اینکه طول عمر ویرایش مقالات برگزیده متأثر از وجود تعداد ویراستار است اما توجه به اختلاف زمانی آن با نیمه‌عمر ویرایش حاکی از تلاش همکاران محدود پرکار ویکی‌نویس برای انجام نیمه دیگر ویرایش‌ها در فاصله زمانی کوتاه‌تری است.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از بررسی روند مشارکت در مقالات برگزیده، پیرو مطالعه همکاری علمی ویکی‌نویسان فعال، گواهی بر این مطلب است که همکاری مؤثر حاصل از حضور اقلیت مهم ویکی‌نویسان در ویکی‌پدیای فارسی بستگی به کیفیت گروه ویراستاری ناشی از سطوح دسترسی دارد.
خدیجه غلامی، شهناز محمدی،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به رشد روزافزون استفاده از اینترنت به عنوان یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی، هدف پژوهش حاضر، شناسایی تعامل اطلاعاتی زنان باردار و تعیین نیازهای اطلاعاتی پزشکی آنها در فروم اینترنتی نی‌نی سایت است.
روش: این پژوهش کاربردی با استفاده از روش‌های تحلیل محتوا و نشانه شناسی انجام شد. از روش تحلیل محتوا برای دستیابی به مضامین موضوع های مبادله شده میان کاربران و نیز برای بررسی نیازهای اطلاعاتی کاربران استفاده شد و برای کشف ابعاد اعتماد میان کاربران فروم، روش نشانه شناسی به کار گرفته شد. نمونه گیری انجام نشد و تمام پیام های مبادله شده در بازه زمانی شش ماهه (مهر تا اسفند 1392) بررسی شد.
یافته ها:بررسی دو فروم قبل از بارداری و دوره بارداری نشان داد کاربران در این فروم‌ها، در مورد جنبه‌های مختلف زندگی گفتگو می‌کنند. پزشکی و سلامت، خرید و فروش، آموزش، تفریح و سرگرمی، دوست یابی و درد و دل، مذهب، سبک زندگی و همدلی از مضامین اصلی گفتگوی کاربران در فروم نی‌نی سایت است. بیشترین نیاز اطلاعاتی زنان مربوط به اختلالات ناباروری، تشخیص و درمان، علائم و عوارض بارداری، مشکلات جنین، اقدامات دوران بارداری و زایمان و تولد است. بعد شناختی و عاطفی از مولفه‌های اصلی اعتماد در میان کاربران بود.
نتیجه گیری: با توجه به توانایی فروم ها در مبادله اطلاعات است و امکان دسترسی سریع به اطلاعات به ویژه اطلاعات سلامت مدیران سایت های سلامت می توانند اقدام به راه اندازی فروم در سایت های خود کنند. 
کبری احمدی، لیلا مکتبی‌فرد، عصمت مؤمنی،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر به بررسی رفتارهای اطلاعاتی کودکان و نوجوانان در تعامل با کتاب چاپی و دیجیتالی پرداخته است. در این پژوهش برای مطالعه از کتاب‌های دیجیتالی کتابخانه مجازی کودکان و نوجوانان ایران استفاده‌شده است. هدف پژوهش بررسی تأثیر جنسیت، سن شرکت­کنندگان، و مصور بودن کتاب با ترجیح شکل کتاب است.
روش: در این پژوهش از روش ترکیبی استفاده‌شده است، با روش کیفی رفتارهای اطلاعاتی را بررسی کرده و از آمار کمی نیز برای پاسخ به برخی از پرسش­ها کمک گرفته‌شده است. برای انتخاب نمونه­ها از نمونه­گیری در دسترس استفاده‌شده است، که درنهایت 32 نمونه به‌طور مساوی از بین دو جنس دختر و پسر انتخاب شدند. داده­ها با مشاهده، مصاحبه نیمه ساختاریافته و ضبط مطالب گفتاری جمع­­آوری شد.
یافته‌ها: یافته­ها نشان می­دهد 70% شرکت­کنندگان شکل چاپی را به دیجیتالی ترجیح می­دهند. جنسیت کودکان و مصور بودن کتاب تأثیری در انتخاب شکل کتاب ندارد، هر چه سن کودکان بالاتر می­رود اشتیاق به استفاده از شکل چاپی بیشتر می­شود، درحالی‌که کودکان کم سن­تر با کتاب دیجیتالی به‌عنوان یک منبع سرگرمی نزدیک می­شدند.  
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد ورق زدن در کتاب چاپی به نسبت کتاب‌های دیجیتال برای کودکان راحت‌تر و خوشایندتر است. در کتاب چاپی عوامل ایجاد حواس­پرتی حداقل است و برای مطالعه طولانی مناسب­تر است.
مرضیه سعیدی زاده، اعظم صنعت جو، محسن نوکاریزی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر پیچیدگی عینی و محصول وظیفه‌کاری بر تعامل دانشجویان با نظام‌های بازیابی اطلاعات است.

روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش، جزو پژوهش­های کیفی با راهبرد قوم‌نگاری می‌باشد. جامعه آماری را دانشجویان کارشناسی ارشد حوزه علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه فردوسی ورودی سال 92-1391 تشکیل می‌دهند. از طریق سه مرحله نمونه‌گیری (تصادفی طبقه‌ای، نمونه‌گیری سهمیه‌ای و داوطلبانه)، تعداد 30 آزمودنی انتخاب و هرکدام طی جلسات جستجوی انفرادی به انجام 6 وظیفه‌کاری متفاوت از نظر سطح پیچیدگی عینی (بالا، متوسط، پایین) و محصول (ذهنی و تصمیم‌گیری) پرداختند. داده‌های مربوط به رفتار تعاملی دانشجویان با استفاده از ثبت گزارش بلنداندیشی و رخدادها و عملکرد تعامل از طریق پرسشنامه‌ (آلفای کرونباخ= 88/0) سنجیده شدند. روایی ابزارها توسط اعضای هیأت‌علمی گروه علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه فردوسی تأیید شد.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که تعامل دانشجویان با نظام‌های بازیابی اطلاعات بر حسب نوع محصول و سطح پیچیدگی عینی وظیفه‌کاری متفاوت است. به گونه‌ای که با افزایش سطح پیچیدگی عینی وظایف‌کاری، کاربران به ترتیب بیشتر به پایگاه‌های علمی، موتورهای جستجو و فهرست‌های رایانه‌ای تحت وب مراجعه می‌کنند؛ تعداد پرس‌وجوهای بیشتر با عبارت جستجوی طولانی‌تری استفاده کرده و نتایج بیشتری را بررسی و منابع بیشتری انتخاب می‌کنند و در نهایت زمان بیشتری به جستجو و انتخاب منابع اطلاعاتی اختصاص می‌دهند. این در حالی است که به‌طورکلی از فرآیند جستجوی وظایف­کاری با سطح پیچیدگی بالا، رضایت و احساس موفقیت کمتری دارند. همچنین، آزمودنی‌ها برای وظایف‌کاری با محصول ذهنی، مدت زمان بیشتری به جستجو در نظام‌های بازیابی اطلاعات (به ترتیب، پایگاه‌های اطلاعاتی علمی، موتورهای جستجو و فهرست‌های رایانه‌ای تحت وب) پرداختند؛ تعداد پرس‌وجوی بیشتری صادر و منابع اطلاعاتی بیشتری مورد بررسی و انتخاب قرار دادند. در پایان، برخلاف تلاش تعاملی زیاد، رضایت کمتری از فرآیند تعامل با نظام بازیابی اطلاعات داشتند.

نتیجه‌گیری:درک چگونگی تأثیر ویژگی­های وظیفه­کاری بر رفتار تعاملی کاربران می­تواند برای طراحان نظام­های تعاملی بازیابی اطلاعات و نیز توسعه­دهندگان نظام­های بازیابی اطلاعات شخصی­سازی­شده در توسعه مدل­های تعاملی راه‌گشا باشد.


کبرا بابائی، زاهد بیگدلی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: نیاز به شناخت به میزان درگیری فرد در فعالیتهای فکری، به سنجش تفاوتهای فردی در انگیزش برای پردازش اطلاعات، به تفاوتهای فردی در گرایش افراد به درگیرشدن و لذت بردن از تفکر پرتلاش و بالاخره به پردازش مستدل پیام­ها اشاره دارد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر نیاز به شناخت دانشجویان بر رفتار اطلاع ‏یابی مشارکتی آنان است.

روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پیمایشی تحلیلی است. از 340 نفر دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد ورودی سال 94-1393 دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی تعداد 181 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و سنجه نیاز به شناخت و رفتار اطلاع ‏یابی مشارکتی را تکمیل کردند.

یافته‌ها: یافته‌ها حاکی از تفاوت معنادار میزان نیاز به شناخت آزمودنی‌ها بر حسب جنسیت و رشته تحصیلی آنان بود. بین نیاز به شناخت و رفتار اطلاع‌یابی مشارکتی دانشجویان نیز رابطه معنادار مشاهده شد. رفتار اطلاع‌یابی مشارکتی دانشجویان برحسب سطح نیاز به شناخت آنان تفاوت معناداری داشت.

نتیجه ‏گیری: نیاز به شناخت بر رفتار اطلاع‌یابی مشارکتی دانشجویان مؤثر است.


نصرت ریاحی نیا، فروغ رحیمی، معصومه لطیفی، لیلی الله بخشیان،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف اصلی نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات، ذخیره و بازیابی اطلاعات مرتبط یعنی ارائه مدارک مرتبط با نیاز اطلاعاتی کاربر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان انطباق ربط سیستمی و ربط کاربرمدارانه در پایگاه اطلاعاتی اس. آی. دی،آی. اس .سی و گوگل­اسکولار انجام شده است.

روش: تعداد 15 کلیدواژه از پرتکرارترین کلیدواژه­های فارسی مرتبط با موضوع "تعامل انسان و اطلاعات" و سرعنواهای فرعی آنها انتخاب و در سه پایگاه مذکور به دو زبان انگلیسی و فارسی در دو بازه زمانی دو هفته­ای مورد جستجو قرار گرفتند و نتایج بر­اساس ربط سیستمی که به ترتیب بازیابی و نمایش در پایگاه مشخص می­شود ثبت شدند. ده مقاله اول در هر دوره جستجو به صورت تصادفی در اختیار متخصصان موضوعی قرار داده و برای تعیین میزان ربط موضوعی طیف 1 تا 10 در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از روش­های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی اسپیرمن) در نرم افزار اس. پی. اس. اس صورت پذیرفت.

یافته‌ها: ربط در زبان فارسی از نظر متخصصان موضوعی در پایگاه ISC، کمتر از SID و بالاتر ازGoogle Scholar بوده است. مرتبط­ترین مقالات از نظر متخصصان موضوعی، مقالاتی بودند که در رتبه سوم ربط سیستمی قرار داشتند. مدارک با کمترین نمره ربط سیستمی، از نظر متخصصان موضوعی نیز کمترین ربط را در مقایسه با سایر مقالات داشتند. در زبان فارسی، در پایگاه SID یک همبستگی قوی و مثبت بین نمرات ربط سیستمی و ربط کاربرمدارانه وجود داشت و پایگاه Google Scholar وجود یک همبستگی متوسط بین نمرات هر دو نوع ربط را نشان داد؛ در حالیکه در پایگاه ISC بین نمرات همبستگی وجود داشت. در نهایت یافته­ها نشان داد که پایگاه SID بیشترین تطابق بین نمرات ربط را در هر دو بازه و دو زبان دارد و از نظر جستجو توسط کاربران، به احتمال زیاد نتایج مرتبط ­تری بازیابی خواهد کرد.

نتیجه‌گیری: پایگاه اطلاعاتی SID در جستجوی فارسی و لاتین از الگوی مشابهی با نظر متخصصان موضوعی پیروی می­کند، یعنی دقت بازیافت پایگاه SID در بازیابی اطلاعات بیشتر است. در زبان فارسی در Google Scholar کمترین تطابق مشاهده شد


محمدرضا شکاری، فاطمه فهیم‌نیا، غلامرضا حیدری،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت مدیریت اطلاعات الکترونیکی شخصی اعضای هیئت علمی گروه‌های آموزشی علم اطلاعات و دانش‌شناسی و کتابداری و اطلاع‌رسانی پزشکی ایران با کاربرد مدل جونز است.

روش: این پژوهش بر اساس هدف در زمره­ی تحقیقات کاربردی، و از نظر نحوه­ی گردآوری داده­ها و ماهیت از نوع توصیفی و تحلیلی است. جامعه‌ی پژوهش شامل تمامی اعضای هیئت علمی علم اطلاعات و دانش‌شناسی و کتابداری و اطلاع‌رسانی پزشکی در دانشگاه‌های دولتی ایران می‌باشد. ابزار گردآوری داده­ها پرسش‌نامه‌ای است که روایی آن با نظر اساتید متخصص تأیید، و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ به میزان 81/0 سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون‌های آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم­افزار آماری SPSS انجام شده است.

یافته‌ها: تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد که میانگین فعالیت‌های یافتن و دوباره‌یابی 0101/4، ذخیره‌سازی 0783/4، سازماندهی 2424/3، نگهداشت 8106/2، امنیت 1162/3، ارزشیابی و ارزش‌گذاری 7803/3، تدبیر و مفهوم‌سازی 9192/3 و میانگین کلی مدیریت اطلاعات الکترونیکی شخصی برابر با 5659/3 می‌باشد. به لحاظ جنسیت و وابستگی سازمانی تفاوت معنی‌داری در وضعیت مدیریت اطلاعات الکترونیکی شخصی مشاهده نمی‌شود، اما به لحاظ درجه‌ی علمی و سن تفاوت معنی‌داری میان اعضای هیئت علمی وجود دارد. این تفاوت‌ها میان درجه­ی علمی دانشیار و استاد، و گروه سنی 36-45 سال و 56 سال به بالا می­باشد.

نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که اعضای هیئت علمی در گروه سنی 46-55 سال و نیز درجه‌ی دانشیار بهترین عملکرد را داشته‌اند. همچنین اعضای هیئت علمی گروه‌های کتابداری و اطلاع‌رسانی پزشکی به میزان بیشتری فعالیت‌های مدیریت اطلاعات شخصی را به‌کار گرفته‌اند و کیفیت مدیریت اطلاعات شخصی زنان بهتر از مردان بوده است. اعضای هیئت علمی به خوبی اقدام به بازیابی و ذخیره‌سازی اطلاعات می‌کنند، اما این اطلاعات را به خوبی نگهداری نمی‌کنند و تمهیدات امنیتی مناسبی را برایشان فراهم نمی‌کنند. در کل وضعیت مدیریت اطلاعات الکترونیکی شخصی اعضای هیئت علمی در سطح نسبتاً مطلوبی گزارش می‌شود.


فاطمه نویدی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به گسترش روزافزون کاربران شبکه­های اجتماعی پیوسته، این شبکه­ها به بخشی اساسی از زندگی کاربران تبدیل شده­اند و نقش­های مختلفی را در زندگی روزمره آن­ها ایفا می­کنند. بر این اساس، هدف از این مطالعه بررسی نقش این شبکه­ها در رفتار اطلاع­یابی زندگی روزمره کاربران است.

روش: این پژوهش از انواع پژوهش­های کاربردی است که با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون صورت گرفته است. ابزار به کار گرفته شده برای گردآوری داده­ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است و جامعه مورد مطالعه، کاربران فعال شبکه­های اجتماعی پیوسته می­باشند.

یافته‌ها: شبکه­های اجتماعی نقش­های مختلفی را در زندگی کاربران ایفا می­کنند از جمله سرگرمی، آموزش، ارتباطات و تعاملات، پیگیری اخبار و مطالب مورد علاقه و روزآمد نگه داشتن کاربران ولی در عین حال با مسائل و چالش­هایی روبه­رو هستند که رفتار اطلاع­یابی کاربران را تحت تأثیر قرار می­دهند و کاربران را از جستجوی هدفمند برای کسب اطلاعات مورد نیاز زندگی روزمره­شان بی­نیاز نمی­کنند.

نتیجه‌گیری: سرمایه اجتماعی غنی­تر و تنوع بیشتر در شبکه اجتماعی فرد منجر به دسترسی به اطلاعات با کیفیت­تر می­گردد و این احتمال را تقویت می­کند که افراد بتوانند اطلاعات مورد نیاز زندگی روزمره خود را از طریق رویارویی اطلاعاتی به صورت تصادفی کسب کنند و با حداقل کوشش به نتایج مورد انتظار دست یابند.


لیلا خلیلی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: دانشجویان به‌واسطه داشتن سواد رسانه‌ای بهتر جزء گروه‌هایی هستند که از شبکه‌های اجتماعی بیشتر استفاده می‌نمایند. هدف اصلی این پژوهش مطالعه کاربرد شبکه‌های اجتماعی توسط دانشجویان با توجه به متغیرها جمعیت شناختی و آموزشی است.

روش: در این پژوهش کمی کاربردی از روش پیمایشی استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات یک پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه توسط همکاران و نمونه‌هایی از جامعه موردمطالعه ارزیابی شد. پایایی پرسشنامه به‌وسیله آزمون دونیمه کردن ارزیابی شد. جامعه موردمطالعه 4524 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان و نمونه 393 نفر بود. به‌منظور تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی (درصد، فراوانی و میانگین) و آمار نا پارامتریک استنباطی (اسپیرمن، مان– ویتنی و کروسکال والیس) استفاده شد. از نرم‌افزار اس پی اس اس به‌منظور تحلیل داده‌ها و از نرم‌افزار اکسل به‌منظور ترسیم نمودار استفاده شد.

یافته‌ها: اکثریت دانشجویان از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کردند. وایبر و لاین پر ترجیح‌ترین شبکه مورداستفاده بود. دانشجویان روزانه به‌طور متوسط 140 دقیقه از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کردند. مهم‌ترین دلیل استفاده از شبکه‌های اجتماعی سرگرمی بود. اغلب دوستان در شبکه‌های اجتماعی افرادی بودند که ملاقات حضوری نیز با آن‌ها وجود داشت. تلفن همراه مهم‌ترین رسانه مورداستفاده در شبکه‌های اجتماعی بود. ازنظر اکثریت پاسخگویان اعتبار اطلاعات موجود در شبکه‌های اجتماعی قابل‌قبول نبود. بین میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی و معدل، تعداد دوستان و ویژگی‌های اطلاعاتی شبکه‌های اجتماعی رابطه معنی‌داری وجود داشت. تفاوت معنی‌داری در میانگین استفاده از شبکه‌های اجتماعی بین چهار حوزه موردمطالعه وجود داشت.

نتیجه‌گیری: استفاده از شبکه‌های اجتماعی در بین دانشجویان بسیار رایج بود. دانشجویان اغلب از شبکه‌های اجتماعی به‌عنوان رسانه‌ای برای سرگرمی و ارتباط استفاده کردند. دانشجویان با عملکرد تحصیلی بهتر از شبکه‌های اجتماعی کمتر استفاده می‌کردند.



صفحه 2 از 13     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb