جستجو در مقالات منتشر شده


85 نتیجه برای دانش

حسن رستگارپور، فائزه موحدی، زینب برخورداری،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: به ‌طورکلی، هرکجا پرسش از ”چگونه یادگرفتن یا چگونه آموزش دادن“ باشد، فناوری‌های یادگیری نیز حضور دارند. فنآور آموزشی با دارا بودن ملاک‌ها و مؤلفه‌های یک حرفه، نیازمند اخلاقحرفه‌ای است.  بنابراین فنآور‌ آموزشی به‌عنوان فردی حرفه‌ای با کسب دانش اخلاق حرفه‌ای و شناخت مسئولیت‌های اخلاقی خود، می‌تواند در مسیری متعالی گام بردارد؛ که رمز تعالی هر رشته تخصصی است. لازمۀ شناخت این مسئولیت‌های اخلاقی شناسایی صاحبان حق در هر حرفه است.

روش: پژوهش حاضر از راه تحلیل و جمع‌بندی تعاریف فناوری آموزشی، این رشته دانشگاهی را به‌مثابه یک حرفه تبیین و صاحبان حق را در این حرفه شناسایی کرده است.  وجود کلمه اخلاق در تعریف این رشته و بررسی فناوری آموزشی به‌مثابه یک حرفه، راهنمای ورود به اخلاق حرفه‌ای و تدوین کدهای اخلاقی است.

یافته‌ها:  یافته ها نشان داد که تعریف هر رشته خط‌کشی برای تعیین حوزه فعالیت متخصصان آن رشته است. تکنولوژی آموزشی به مطالعه یا عمل  اخلاقی تسهیل یادگیری و بهبود عملکرد از طریق خلق کردن، استفاده و مدیریت فرآیندها و منابع مناسب تکنولوژیکی گفته می‌شود.  فرآیندهای مرتبط با این حوزه باید سه عمل خلق کردن، استفاده و مدیریت کردن مبتنی بر اخلاق حرفه‌ای انجام شود. این حرفه با محوریت نظریه‌های یادگیری پنج حیطه فعالیت- مجزا درعین‌حال در تعامل با یکدیگر- را در برمی‌گیرد: به‌کارگیری، تولید، مدیریت، طراحی و ارزشیابی. تکنولوژیست بنا به نیاز به‌عنوان عضوی از گروه دریکی از پنج حیطۀ یادشده فعالیت می‌کند. آنچه در این میان اهمیت افزونی دارد اخلاقی بودن همه فرآیندهاست.

نتیجه‌گیری:  تکنولوژی آموزشی از تعهد حرفه‌ای یا مرام اخلاقی برخوردار است.  به همین سبب می‌توان آن را یک حرفه محسوب کرد. حرفه‌ای که صاحبان حق دارد و نسبت به هر یک از آن‌ها مسؤولیت اخلاقی پیدا می‌کند.  شناخت این مسؤولیت‌ها به علت نوظهور بودن رشته در هاله‌ای از ابهام بوده و به‌طور مدون شناسایی نشده است. صاحبان حق در این حرفه به سبب تفاوت در جنس بستر، از دودسته حقوق برخوردارند. به‌طور مثال تکنولوژیست آموزشی در برابر کاروران در آموزش‌های الکترونیک علاوه بر مسؤولیت‌های پیشین خود در آموزش حضوری، مسؤولیت‌های جدیدی نیز پیدا می‌کند که پیدایش این مسؤولیت‌ها در اثر بستر الکترونیک یادگیری است.


مرضیه السادات موسوی، نصرت ریاحی نیا، جواد کاوسیان،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: دستیابی به خدمات اطلاعاتی­ مفید، به طوره عمده به درک جامع نیارهای اطلاعاتی و رفتار اطلاع­یابی کاربران وابسته است. سلامت روان دانشجویان نیازمند برطرف کردن نیازهای اطلاعاتی آنها است. در این راستا پژوهش بر آن است  تا رفتار اطلاع­یابی دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره را مورد بررسی قرار دهد.

روش: پژوهش حاضر از نوع کمی و به روش توصیفی انجام گرفت. جامعه­ی آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه خوارزمی است. در این پژوهش برای نمونه­گیری از روش نمونه­گیری در دسترس استفاده شد. گردآوری داده­ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفت، که پرسشنامه بین 150 نفر از دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره توزبع گردید و اطلاعات آن با نرم­افزار SPSS نسخه 19 مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته­ ها: از تحلیل اطلاعات پرسشنامه، نیازهای اطلاعاتی دانشجویان، انگیزه­ی آنها از جست­وجوی اطلاعات، منابع اطلاعاتی مورد استفاده برای جست­وجوی اطلاعات سلامت روان، اولین مرجع مراجعه دانشجویان قبل از رفتن به مرکز مشاوره و ارزیابی کیفیت خدمات مرکز مشاوره از دیدگاه دانشجویان شناسایی شد.

نتیجه­ گیری: نتایج این مقاله تاکیدی است بر اهمیت بررسی رفتار اطلاع­یابی دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه است که  نتایج حاکی از آن است که مرکز مشاوره یک منبع مناسب برای شناسایی نیازهای اطلاعاتی سلامت روان دانشجویان است، که با تعیین اهداف آنها از جست­وجوی اطلاعات می­تواند به برنامه­ریزی بهتر و ارائه خدمات مطلوب­تری در مرکز مشاوره منجر گردد


ابوالفضل اسدنیا، احمد شعبانی، علی دلایی میلان،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کمی و کیفی پژوهشهای کیفی انجام شده توسط پژوهشگران علم اطلاعات و دانش-شناسی شکل گرفته است.

روش پژوهش: برای حصول به هدف فوق پژوهشگران روش مرور نظامند را انتخاب نموده و 13 مجله فارسی رشته علم اطلاعات و دانش-شناسی را در بازۀ زمانی 1384-1394 مورد بررسی قرار دادند.

یافته ­ها: در مجموع 143 مقاله که در آنها از رویکردهای کیفی استفاده شده بود گزینش شد.نتایج نشان داد استفاده از رویکرد کیفی در علم اطلاعات و دانششناسی به لحاظ تعداد و تنوع رویکرد جایگاه چندان مطلوبی ندارد. نتایج همچنین نشان داد تحلیل محتوا و رویکرد آمیخته محبوترین روشهای کیفی در بین پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی هستند. از میان نشریات مورد بررسی دو نشریه تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانههای دانشگاهی و کتابداری و اطلاعرسانی بیشترین سهم را در انتشارات پژوهشهای کیفی علم اطلاعات و دانششناسی داشتند. در حالی که این پژوهشگران به منظور گردآوری دادههای خود از سیاهۀ وارسی و مطالعه اسنادی بیشترین بهره را بردهاند.

نتیجه­ گیری: سنت پژوهش کیفی با آنکه در سالهای اخیر مورد توجه پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی قرار گرفته اما همچنان فاصله چندی با نقطه مطلوب دارد و بیشترین تمرکز بر رویکردهای کمی است، چنانچه این امر خود سبب شده تا بسیاری از رویکردهای کیفی در پژوهشهای علم اطلاعات و دانششناسی مورد استفاده قرار نگیرد


محمد حسن زاده، رضا حسن زاده، زهرا صفایی، عمران قربانی، علی اکبر دستجردی، سمیه پروین،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی رفتارهای اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و منابع اطلاعاتی الکترونیکی و همچنین استفاده آمان از موتورهای جستجو و پایگاه‌های اطلاعاتی مخصوصاً در برنامه‌ریزی‌های مالی و پژوهشی حائز اهمیت است. این پژوهش این رفتارها را باهدف ارائه الگوی متناسب بررسی می‌کند.

روش پژوهش: پژوهش با استفاده از دو روش کتابخانه‌ای و پیمایشی به‌وسیله پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. با نمونه‌گیری تصادفی بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه‌ها به روش خوشه‌ای و طبقه‌ای به 1149 دانشجوی تحصیلات تکمیلی پرسشنامه ارسال گردید. تعداد 837 پرسشنامه تکمیل‌شده عودت و مورد تحلیل قرار گرفت. در کنار آمار توصیفی از آزمون Tمستقل برای فهم تفاوت بین گروه‌های دوگانه و برای بررسی وجود همبستگی نیز از آزمون پیرسون استفاده شد.

یافته­ ها: بیش از 60 درصد دانشجویان از فرمول‌بندی جستجو استفاده نمی‌کنند یا به آزمون‌وخطا روی می‌آورند،کمتر از 40 درصد دانشجویان پایگاه‌های اطلاعاتی اشتراکی دانشگاه خود را ترجیح می‌دهند، در بین انواع منابع اطلاعاتی الکترونیکی، مقالات الکترونیکی، بیشترین طرفدار را در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دارد. انجام تکالیف، نوشتن مقاله، یادگیری مطالب تخصصی ازجمله مهترین هدف دستیابی به اطلاعات بوده است. طبق نظر 70 درصد دانشجویان درصورت عدم دستیابی به منابع اطلاعاتی الکترونیکی فعالیت پژوهشی آن‌ها مختل خواهد شد. تنها 18 درصد دانشجویان حاضر به پرداخت در قبال دستیابی به منابع اطلاعاتی بودند و بیشتر دانشجویان گفتند که در صورت قطعی دسترسی به منابع اطلاعاتی الکترونیکی تلاش خواهند کرد به روش‌های مختلف به آن‌ها دسترسی داشته باشند.

نتیجه­ گیری: با توجه به جایگاه کشور به‌عنوان یکی از قطب‌های تولید علم دنیا که نزدیک 2 برابر سهم جمعیتی خود در تولید علم جهانی مشارکت دارد، با تأکید و تمرکز بر این توانمندی باید بسترسازی‌های مناسبی برای ارتقای دسترسی به منابع اطلاعاتی و بهبود بهره‌برداری از آن‌ها در راستای سیاست‌های علمی از فناوری اطلاعات و ارتباط به گونه مؤثری در راستای چشم‌اندازهای کلان ملی استفاده شود


دکتر نگار ارمغان،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: مدیریت تجارب و دانش ضمنی افراد یک سازمان، یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های امروزه شرکت‌های پیشرو محسوب می‌گردد. تحقیق حاضر در یک شرکت تولیدکننده ماشین‌آلات خمکاری لوله و میله انجام شده است. با توجه به اهمیت هر چه بیشتر کیفیت خدمات پس از فروش نزد مشتریان و همچنین بهبود عملکرد تکنیسین‌ها در این خصوص، هدف از این پژوهش شناسایی، بازیابی، مدیریت و ساختاردهی به اطلاعات، تجارب،  و دانش ضمنی متخصصین واحد تعمیرات، نگهداری و خدمات پس از فروش این شرکت صنعتی به منظور ارائه راه‌حل‌های‌ بهینه مشکلات فنی ماشین‌آلات فروخته شده به مشتریان است.

روش پژوهش: روش مطالعه این پژوهش به صورت اقدام پژوهی و میدانی و با استفاده از مصاحبه‌های متعدد انجام شده است. ابتدا عوامل و نشانه‌های بروز این مشکلات شناسایی و طبقه‌بندی شده است، و سپس راه‌حل‌های ارائه شده برای مشکلات تعیین و استانداردسازی شده‌اند.

یافته های پژوهش: یافته‌های این تحقیق، شامل طبقه‌بندی مشکلات اصلی و مشکلات فرعی، طبقه‌بندی نقوص فنی و قطعات مرتبط، برقرای ارتباط بین قطعات ماشین و مشکلات، شناسایی و تعیین نشانه‌های خرابی، ارائه راه‌حل‌های پیشنهادی برای رفع نقوص فنی ماشین مورد مطالعه و طراحی فرم‌های نقص فنی می‌باشد. برای شرکت مذکور، این امکان فراهم شده است که ضمن ارائه بهترین راهکار‌ها برای حل مشکلات فنی ماشین‌آلات مشتریان، که مبتنی بر تجارب و تخصص افراد است، آن راه‌‌حل‌ها به صورت استاندارد و روشنی ساختاردهی شوند.

نتیجه‌گیری: پردازش مناسب اطلاعات و به اشتراک گذاری آنها با تاکید بر تعامل بهینه میان انسان-رایانه و ارائه راه‌حل‌های استاندارد شده در کوتاه‌ترین زمان ممکن به مشتری باعث افزایش رضایت مشتریان گردید. علاوه بر آن، به دلیل استانداردسازی روش حل مسائل امکان استفاده مجدد از آنها توسط سایر افراد به ویژه افراد کم تجربه تر نیز فراهم شده است


سلیمان شفیعی، محسن نوکاریزی، زهرا جعفرزاده کرمانی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش شناسایی منابع دانش، بررسی تأثیر چرخه یکپارچه حیات دانش سازمانی دالکر بر مستندسازی دانش و ارائه مدلی عملی مستندسازی دانش در کتابخانه­های مرکزی دانشگاه­های دولتی ایران است.

روش: روش پژوهش پیمایشی و نوع آن کاربردی است. جامعه­ آماری این پژوهش رؤسا، معاونین و سرپرستان بخش­­های کتابخانه­های مرکزی دانشگاه­های دولتی ایران بود. اعضای جامعه 172 نفر بود که بر اساس جدول اندازه جامعه و نمونه کرجسی و مورگان 113 نفر به صورت طبقه­ای تصادفی انتخاب شد. از این تعداد 100 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند و میزان پرسشنامه­های برگشتی 88 درصد بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه الکترونیکی محقق ساخته با 100 پرسش بود. روایی آن از طریق 8 نفر از اساتید حوزه تأیید شد و پایایی آن با توجه به متوسط ضریب آلفای کرونباخ، 87.45 محاسبه گردید.

یافته­ها: نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد چرخه یکپارچه حیات دانش سازمانی دالکر بر مستندسازی دانش تأثیرگذار بود و متغیرهای استخراج و ثبت، اشتراک و ارزیابی با بتای 51/0، 37/0 و 28/0- بیش­ترین تأثیر را بر مستندسازی دانش داشت. مدل نهایی پژوهش (تحلیل مسیر) شامل سه متغیر استخراج و ثبت، پالایش و اشتراک با اثر مستقیم و با ضرایب مسیر 39/0، 34/0 و 27/0 و دو متغیر ارزیابی/انتخاب و دسترسی با اثر غیر مستقیم  و با مجموع ضرایب مسیر 22/0 و 25/0 بود. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی منجر به استخراج سه عامل منابع استخراج و ثبت دانش ضمنی مدیران، استخراج دانش جدید از منابع دانش عینی و منابع دانش عینی برای وب­کاوی و داده­کاوی شد و در مجموع 35/63 درصد از کل واریانس تببین گردید.

اصالت/ارزش: این پژوهش اولین پژوهش صورت گرفته در زمینه مستندسازی دانش در کتابخانه­های مرکزی دانشگاه­های دولتی ایران با هدف ارائه مدل عملی است.


حامد حیدری، محمود البرزی، مرتضی موسی خانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از روش‌‌های درک نگرش کاربران استفاده از مدل پذیرش فناوری است که این پژوهش با استفاده از آن مدل مطالعه عوامل موثر بر ترغیب دانشجویان به استفاده از شبکه‌‌های اجتماعی به عنوان یک شبکه آموزش مجازی را مورد هدف قرار داده است، تا مشخص شود که چه عواملی منجر به ترغیب دانشجویان در استفاده از شبکه‌‌های اجتماعی می‌شود.

روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از دسته پژوهش‌‌های مدلسازی معادلات ساختاری-حداقل مربعات جزیی است. پس از مطالعه مقالات مرتبط و استخراج مؤلفه‌‌های احتمالی، پرسشنامه‌‌ای براساس مدل مفهومی طراحی شد و در بین دانشجویان توزیع گردید و در نهایت پرسشنامه‌‌های جمع‌‌آوری شده مبنای تحلیل قرار گرفت.

یافته­ها: یافته‌‌ها نشان می‌دهد که سودمندی ادراک شده، سهولت استفاده ادراک شده و قابلیت‌‌های تکمیلی ادراک شده به طور غیر مستقیم و نگرش نسبت به شبکه‌‌های اجتماعی آنلاین و لذت ادراک شده به طور مستقیم بر تمایل دانشجویان به استفاده از شبکه‌‌های اجتماعی تاثیر می‌‌گذارد.

نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش، بینش مفیدی برای دانشگاهیان در صنعت آموزش کشور فراهم می‌کند تا با درک این عوامل، بتوانند از کاربردهای شبکه­های اجتماعی در راستای افزایش اثربخشی یادگیری در بین دانشجویان استفاده نمایند. در این پژوهش متغیرهایی که در زمینه توسعه فضای آموزشی می­تواند تأثیر­گذار باشد شناسایی گردید و با بررسی پژوهش­ها و مطالعات انجام شده در ارتباط با عوامل مؤثر بر ترغیب دانشجویان به استفاده از شبکه­های اجتماعی به عنوان یک شبکه آموزش مجازی، ترکیبی از این عوامل گردآوری شده و درنهایت مدلی کاربردی و جامع ارائه شده است. همچنین بررسی عوامل مؤثر بر ترغیب کاربران به استفاده از شبکه‌های اجتماعی در زمینه آموزشی، پژوهشی نو در این زمینه است.


مریم اسدی، دکتر حمید مهدیقلی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: این مقاله درصدد است مفهوم فضای مشترک اطلاعاتی را با تبیین شرایط حاضر، تعریف مفهوم، ویژگی‌ها و الگوهای فضای مشترک اطلاعاتی، بیان چند نمونه عملی، پیشنهادهایی برای تبدیل فضای کتابخانه به فضای مشترک اطلاعاتی، چالشهای ایجاد و پیاده‌سازی فضای مشترک اطلاعاتی را مورد واکاوی قرار دهد.

روش پژوهش: مقاله حاضر یک مقاله مروری و مفهومی است، بنابراین روش کتابخانه‌ای انتخاب شد.

یافته­ها: کتابخانههای دانشگاهی در طی دهههای گذشته تغییرات قابل‌توجهی کردهاند. این تغییرات، مدیران را در امر برنامه‌ریزی و پیش‌بینی امور کتابخانهها با مشکل و چالش مواجه ساخته است. به نظر می‌رسد ظهور مفهوم فضای مشترک اطلاعاتی، مفهومی برای سازگاری با شرایط متغیر امروز کتابخانه‌های دانشگاهی است. اصطلاح فضای مشترک اطلاعاتی مفهوم نسبتاً جدیدی در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی است. فضای مشترک اطلاعاتی به‌عنوان درگاهی توصیف می‌شوند که از طریق آن دانشجویان و اعضای هیئتعلمی به حجم وسیعی از منابع اطلاعاتی در جهان در یک مکان دسترسی می‌یابند، در محل کتابخانه منابع کمتری نگهداری می‌شود، دسترسی به خدمات فناوری و مرجع باهم ترکیب می‌شوند، بجای مالکیت اطلاعات تاکید بر دسترسی، مدیریت اطلاعات و هوشمندسازی خدمات است، مدیریت ارتباط با اعضا و استفاده‌کنندگان (خدمت محور) و یادگیری مشارکتی نقش محوری دارد.

نتیجه­ گیری: هیچ‌کس نمی‌داند کتابخانه دانشگاهی آینده شبیه چه خواهد شد؟ ناگفته پیداست کتابخانه‌های آینده یک منبع اطلاعاتی متکامل با کارکنان آگاه و ماهر خواهد بود که دسترسی سریع و آزاد را به منابع اطلاعاتی الکترونیکی و دیجیتالی، انجام تحقیقات علمی در محیطی راحت و حمایتی را فراهم کرده و یادگیری مشارکتی را تشویق می‌کنند. فضای مشترک اطلاعاتی اولین گام در این مسیر است.


معصومه روزبهانی، نصرت ریاحی نیا،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: هر اثر علمی در واقع حاصل ارتباطات علمی و مشارکت دانشمندان در یک حوزه علمی است و اعضای هیئت علمی به عنوان بارزترین عنصر تولیدات علمی مطرح هستند. بنابراین یک ارتباط علمی سازنده نیازمند دریافت اطلاعاتی معتبر و قابل اعتماد است. در این راستا پژوهش بر آن است که شاخص های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه مطالعه و استناد را از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی بررسی کند.

روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی است. در این پژوهش از روش نمونه گیری خودگزینشی استفاده شد به این معنی که پرسشنامه به اعضای هیئت علمی داده شد برخی مشارکت کردند و برخی مشارکت نکردند و در نهایت 130 پرسشنامه گردآوری شد. ابزار پژهش پرسشنامه محقق ساخته است. داده ها پس از گردآوری با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و نرم افزار اس پی اس نسخه 20 مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته­ها: بر اساس تحلیل انجام گرفته شاخص هایی که افراد در هنگام ارزیابی معتبر بودن اطلاعات یک مقاله در نظر می گیرند در اولویت های متفاوتی قرار دارد. در زمینه مطالعه، شاخص های ارتباط موضوعی مقاله به حوزه کاری فرد، دقت و درستی محتوای مقاله و منطقی بودن استدلالهای نویسنده در مقاله به عنوان شاخص­های اصلی در معتبر بودن یک مقاله برای انتخاب مقاله برای مطالعه قلمداد شدند. در زمینه استناد شاخص های دقت و درستی محتوای مقاله، ارتباط موضوعی مقاله به حوزه کاری فرد و معتبر بودن داده‌های به کار گرفته شده در مقاله به عنوان شاخص هایاصلی قلمداد شدند. در زمینه دسترسی آزاد به اطلاعات، برخورداری از فرآیند داوری، محتوای خود مقاله و برخورداری از نویسنده معتبر و مشهور شاخص های اصلی پژوهشگران در معتبردانستن مقالات دسترسی آزاد به شمار میرود. همچنین یافتهها نشان داد که اعضای هیئت علمی کیفیت اطلاعات مقاله را هم در زمینه مطالعه و هم در زمینه استناد شاخص مهمی در ارزیابی اعتبار اطلاعات و در اعتماد خود به مقالات دانستهاند.

نتیجه­ گیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت که بیشترین توجه اعضای هیئت علمی در هنگام ارزیابی اعتبار اطلاعات یک مقاله هم در زمینه مطالعه و هم در زمینه استناد، ویژگیهای معنایی اطلاعات است. در زمینه منابع دسترسی آزاد برخورداری از فرآیند داوری و محتوای خود مقاله شاخص مهمی است. بنابراین توصیه میشود که تمام ذینفعان و افراد دخیل در نظام ارتباط علمی، کنترل کیفیت را اولویت خود قرار دهند.


منصور ترکیان تبار، صدیقه محمداسماعیل، فاطمه نوشین فرد،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف عوامل مؤثر بر تجاری سازی نتایج تحقیقات علمی در شرکت های دانش بنیان به روش توصیفی- پیمایشی به انجام رسیده است.

روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد و از آنجا که به تبیین رابطه بین متغیرها می پردازد از نوع همبستگی است. برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. این پرسشنامه شامل 39 سوال در 8 بُعد (عوامل فردی، سازمانی، محیطی- سازمانی، فرهنگی- اجتماعی، قانونی، اقتصادی، سیاسی و صنعتی) و 5 سوال مربوط به تجاری سازی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 970 نفر از مدیران عامل شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک های علم و فنآوری شش کلان شهر کشور بوده و حجم نمونه بر مبنای فرمول کوکران 275 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS-20 و Amos-20 انجام گرفت.

یافته ­ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تمامی 8 عامل به صورت معنی داری موفقیت در تجاری سازی نتایج تحقیقات علمی را پیش بینی می نمایند؛ اما نتایج حاصل از بررسی همزمان نقش متغیرهای پیش بین در تجاری سازی نتایج تحقیقات علمی نشان داد که به ترتیب عواملقانونی (05/0, p<56/0(β=،صنعتی (05/0, p<28/0(β=، سازمانی (05/0, p<23/0(β=، فردی (05/0, p<13/0(β= و اقتصادی (05/0, p<12/0(β=بالاترین نقش معنی دار را در تجاری سازی نتایج تحقیقات علمی دارند.

نتیجه­ گیری: بر مبنای نتایج حاصل شده، جهت سرمایه گذاری در راستای توسعه زیرساخت های تجاری سازی نتایج تحقیقات علمی، بیشترین تمرکز بایستی به ترتیب در زمینه عوامل قانونی، صنعتی، سازمانی، فردی و در نهایت اقتصادی صورت گیرد؛ چرا که توسعه و اصلاح این عوامل به صورت غیرمستقیم بر سایر عوامل موثر نیز ایفای نقش خواهند نمود


مقصود امیری، علی انتظاری، نجمه سادات مرتجی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: آینده کشورها به واسطه نقش دانش در گرو بکارگیری هوشمندانه شبکه های اجتماعی تخصصی دانش محور است که توجه به سهم برتر متخصصین از عوامل محوری آن است. این مقاله شاخص های الگوی رفتار اشتراک دانش متخصصین ایرانی را در شبکه های اجتماعی تخصصی شناسایی کرده است.

روش پژوهش: بدین منظور از مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با خبرگان حوزه پژوهش (15 نفر) و همچنین روش دلفی (9 نفر) به عنوان ابزار گردآوری داده ها در پژوهش استفاده شده است.

یافته ­ها: نشان می دهد که در الگوی رفتار اشتراک دانش متخصصین در فضای مجازی شاخص های بعد فردی شامل انگیزش، اخلاقیات، شخصیت (شامل برونگرا، سازشکار و خودگشوده)، توانایی، نگرش به منظور اشتراک دانش و امینت روانی می باشد. بعد گروهی دارای 3 شاخص منافع مشترک، ساختار گروه و سرمایه اجتماعی است. بعد محیطی دارای 4 مولفه به ترتیب زیر است: مولفه تکنولوژیکی با شاخص های: زیبایی گرافیکی، کاربرپسند بودن شبکه، امنیت سرور، نوع زیرساخت ارتباطی؛ مولفه سیاسی- حقوقی با شاخص های: بودجه برای R&Dفضای مجازی، تخصیص منابع مالی به توسعه زیرساخت، فیلترینگ، قوانین مربوط به مالکیت فکری و معنوی، پهنای باند، تنظیم مقررات و قوانین فضای مجازی؛ مولفه اقتصادی با شاخص های: هزینه اینترنت و تنوع بسته های اینترنتی؛ و مولفه اجتماعی- فرهنگی با شاخص های: سبک زندگی متخصصین و شخصیت ملی شناسایی شدند.

نتیجه­ گیری: تنها زمانی می توانیم به الگویی جامع از حیث نظری و کاربردی در حوزه رفتار اشتراک دانش دست پیدا کنیم که به شناسایی تعاریف، مفاهیم، ابعاد و مولفه های آن مبتنی بر شرایط حاکم بر فضای مجازی کشور اهتمام ورزیم زیرا موضوع رفتار کاربر ایرانی به خاطر تعامل با موضوعات تاریخی، سیاسی، فرهنگی اجتماعی چند وجهی و پیچیده است.


احمد کریم خانی، دکتر نرگس نشاط،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تعیین رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت در رفتار اطلاع جویی دانشجویان تحصیلات تکمیلی.

روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و از نوع تحلیل همبستگی است که با استفاده از پرسشنامه 30 گویه ای رفتار اطلاع جویی و پرسشنامه 60 گویه ای NEO کاستا و مک کری دادههای موردنیاز گردآوری شد. جامعه پژوهش را تعداد 343 دانشجوی ارشد و دکتری تشکیل داد که با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای از میان دانشگاه‌های تهران، تربیت مدرس، امیرکبیر و علوم تحقیقات انتخاب شدند. برای تجزیه‌وتحلیل یافته‌ها از آزمون‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام‌به‌گام چندگانه استفاده گردید.

یافته­ ها: صفت روان رنجوری در دانشجویان موجب کم شدن زمان صرف شده برای امور پژوهشی آنان میگردد؛ و در مقابل، صفت برونگرایی افزایش تلاش برای رسیدن به اطلاعات موردنیاز دانشجویان را سبب می‌گردد. صفت گشودگی به تجربه در دانشجویان علاقه به موضوعات نو را افزایش می‌دهد و دو صفت وجدان گرایی و توافق گرایی نیز در افزایش بعد قضاوت ربط دانشجویان مؤثر است.

نتیجه ­گیری: شخصیت به‌عنوان مؤلفه‌های روان‌شناختی در رفتار اطلاع جویی دانشجویان نقش دارد؛ بهگونهای ‌که 31 درصد رفتار اطلاع جویی دانشجویان بر اساس عوامل پنج‌گانه شخصیتی شکل میگیرد. لذا بهتر است دانشگاهها و کتابخانه‌های دانشگاهی و مراکز اطلاع‌رسانی و نیز طراحان پایگاه‌های اطلاعاتی و رابط‌های کاربر به تاثیر این عوامل در طراحی نظام‌های اطلاعاتی توجه داشته باشند.


دکتر فریده عصاره، دکتر عبدالحسین فرج پهلو، خانم منصوره صراطی شبرازی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: به دلیل اهمیت ارتباط علمی میان دانشگاه و صنعت، بسیار مهم است که عوامل مؤثر بر این ارتباط شناسایی شوند. بر این اساس، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر نزدیکی جغرافیایی بر همکاری دانشگاه و صنعت انجام شده است. شاخص همکاری در این پژوهش، میزان هم‌‌انتشاری دانشگاه و صنعت در نظر گرفته شده است.

روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد علم‌‌سنجی فضایی انجام گرفته است. در این بررسی هم‌‌انتشاری‌‌های دانشگاه و صنعت در ایران در فاصله سال‌‌های 2010- 2014 در نمایه استنادی گسترش یافته علوم از پایگاه وب‌‌او‌‌ساینس (تامسون رویترز)مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی تأثیر نزدیکی جغرافیایی، از مدل گرانشی نیوتون استفاده شده است که در ارتباط با همکاری‌‌های پژوهشی بیان می‌‌کند که میزان هم‌‌انتشاری دانشگاه و صنعت، به میزان انتشارات هر کدام و فاصله‌‌ای که میان آن دو وجود دارد، بستگی دارد.

یافته­ ها: نتایج حاصل از به کارگیری مدل گرانشی نیوتون نشان داد که در بازه زمانی پنج ساله 2010 تا 2014 در پایگاه وب‌‌او ساینس، در هم‌‌انتشاری دانشگاه و صنعت در سطح ملی، عامل جغرافیایی عامل تأثیرگذار بوده است. بر این اساس میان فاصله جغرافیایی و هم‌‌انتشاری دانشگاه و صنعت ارتباط معکوسی برقرار است، بدین معنی که هرچه فاصله جغرافیایی میان پژوهشگران دانشگاهی و صنعتی بیشتر می‌‌شود، میزان هم‌‌انتشاری میان آن دو کمتر می‌‌شود.

نتیجه ­گیری: از یافته‌‌های این پژوهش، می‌‌توان در سیاستگذاری‌‌های پژوهشی استفاده کرد، به شکلی که با توجه به جریان محلی دانش دانشگاهی و کثرت واحدهای دانشگاهی در مناطق مختلف، صنایع و دانشگاه‌‌ها بتوانند از مزایای هم‌‌انتشاری با یکدیگر استفاده کنند و از طرفی با فراهم‌‌آوری امکانات ارتباط برای پژوهشگرانی که در یک منطقه نیستند، این امکان برای پژوهشگران فراهم شود که همتایان پژوهشی خود را بیابند.


صدیقه محمداسماعیل، جمیله نعیمی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر خوشه‌بندی و مطالعه تطبیقی نیازهای اطلاعاتی و رفتار اطلاع‌یابی دانش‌پژوهان حوزه و دانشگاه خراسان رضوی با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی می‌باشد.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش پیمایشی- توصیفی است که با رویکرد کمی و با استفاده از شبکه عصبی، انجام شده است. ابزار این پژوهش پرسشنامه‌ای متناسب با نیازهای اطلاعاتی و رفتار اطلاع‌یابی دانش‌پژوهان حوزه و دانشگاه استان خراسان رضوی است که بین نمونه‌ای از افراد جامعه (447 نفر) متشکل از اعضای هیأت علمی دانشگاه‌های علوم پزشکی مشهد، سبزوار و گناباد و دانش‌پژوهان سطح چهار مدارس عالی علمیه نواب، آیت‌اله خویی و نرجس توزیع شده است. پس از جمع آوری داده‌ها، شبکه عصبی به منظور خوشه‌بندی داده‌ها انتخاب شد و با استفاده از نرم‌افزار Matlab14، دانش‌پژوهان حوزه و دانشگاه به صورت مجزا و یک‌بار به صورت کل بر اساس مؤلفه‌های اصلی پژوهش (هدف و انگیزه اطلاع‌یابی، منابع اطلاعاتی، راه‌های اطلاع‌یابی، خدمات اطلاعاتی) خوشه‌بندی شدند. سپس با حذف هر یک از زیرمؤلفه‌های مؤلفه اصلی پژوهش، مؤثرترین و کم‌اثرترین گزینه در نیازهای اطلاعاتی و رفتار اطلاع‌یابی دانش‌پژوهان حوزه و دانشگاه تعیین شد.
یافته­ها: با انجام خوشه‌بندی با استفاده از شبکه عصبی خودسازمان‌ده، مؤثرترین مؤلفه در هدف و انگیزه اطلاع‌یابی دانش‌پژوهان حوزه انجام فعالیت‌های پژوهشی، فرهنگی و مذهبی و در دانش‌پژوهان دانشگاه ارتقای کیفیت تدریس می‌باشد. کم‌اثرترین مولفه در هر دو قشر حوزوی و دانشگاهی کسب وجهه علمی و رقابت با هم‌ترازان تعیین شد. مؤثرترین مؤلفه در منابع اطلاعاتی مورد نیاز هر دو قشر حوزوی و دانشگاهی مجلات تمام متن الکترونیک فارسی می‌باشد. کم‌اثرترین منابع اطلاعاتی مورد نیاز در دانش‌پژوهان حوزه، کتاب‌های لاتین و در دانش‌پژوهان دانشگاه، پایان‌نامه‌ها تعیین شد. مؤثرترین راه دسترسی به اطلاعات در حوزه، استفاده از منابع چاپی و در دانشگاه استفاده از منابع الکترونیکی و کم‌اثرترین راه در هر دو قشر خرید منابع می‌باشد. هر دو قشر دانش‌پژوهان حوزه و دانشگاه در مؤثرترین و کم‌اثرترین مؤلفه در زمینه خدمات اطلاعاتی در رفع نیازهایشان مشترکند. بیشترین خدمات در رفع نیاز اطلاعاتی آنان، آشنایی با انواع منابع در زمینه رشته تخصصی خود و کم‌اثرترین مؤلفه نیز آشنایی با آر. اس. اس. ها و پادکست‌ها می‌باشد.
نتیجه­گیری: با توجه به هدف و یافته‌های پژوهش حاضر، با تعیین رفتارهای اطلاعاتی که از نیازهای اطلاعاتی سرچشمه می گیرد، تهیه و تدارک منابع مورد نیاز دانش‌پژوهان حوزه و دانشگاه، از تمهیداتی است که لازم است برای رفع نیازهای اطلاعاتی آنان انجام شود و زمینه تصمیم‌گیری اطلاعات‌گرا برای مدیران کتابخانه‌ها فراهم می‌شود.


سحر انبارکی، دکتر عبدالرسول جوکار، دکتر سعیده ابراهیمی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل ایجادکننده اعتماد بین فردی و نتایج حاصل از وجود اعتماد در شبکه‌های اجتماعی علمی پیوسته می‌باشد.
روش پژوهش: پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده‌ها، توصیفی از نوع پیمایشی و با روش نمونه گیری خوشه‌ای است. جامعه پژوهش را کلیه پژوهشگران (اعضای هیأت علمی) دو دانشگاه‌ شیراز و خلیج فارس بوشهر تشکیل می‌دهند، که با توجه به جمعیت 900 نفری، بر مبنای جدول مورگان، 269 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. گردآوری داده‌ها بر مبنای پرسشنامه اعتماد بین فردی در شبکه های اجتماعی وو، چن و چانگ 2010 انجام گرفت.
یافته­ها: از بین عوامل ایجادکننده اعتماد بین اعضا در شبکه‌های اجتماعی علمی پیوسته، عامل رضایت با مقدار اختلاف میانگین 2/27 و کسب نمره t، 6/53 بیشترین تأثیر را در ایجاد اعتماد دارد. ضریب همبستگی 798/0 به دست آمده بین دو متغیر تعهد و اعتماد و ضریب همبستگی 744/0 بدست آمده بین دو متغیر تعلق خاطر و اعتماد، نشان می¬دهد که دو متغیر تعهد و تعلق خاطر از نتایج وجود اعتماد در شبکه‌های اجتماعی علمی پیوسته می‌باشند.
نتیجه­گیری: با توجه به تأثیر بالای رضایت در ایجاد اعتماد بین اعضای شبکه‌های اجتماعی علمی پیوسته، می‌توان با فراهم آوردن زمینه‌های ایجاد رضایت اعضا، احساس رضایت اعضا از توانایی‌ها و قابلیت‌های شبکه‌های اجتماعی علمی پیوسته در ارائه اطلاعات مورد نیاز را بالا برد تا محققان به این باور برسند که این شبکه‌ها مکان مناسبی برای ارائه تجارب و دانش تخصصی می‌باشند. در نتیجه این باور، علاوه بر اینکه محققان به اعضای شبکه اعتماد کرده و به مبادله اطلاعات و دانش با آن‌ها و شرکت در فعالیت‌های مربوط به شبکه تمایل بیشتری از خود نشان خواهند داد، حیات این¬دسته از شبکه¬ها نیز حفظ خواهد شد و توسعه روزافزون این شاهراه‌های ارتباطی را بهدنبال خواهد داشت.


حسن محمودی توپکانلو، رحمت الله فتاحی، محسن نوکاریزی، محمدحسین دیانی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: فرهنگ اطلاعاتی مفهوم جدیدی است که بیانگر نوع نگاه سازمان‌ها به اطلاعات، همچنین ارزش‌ها و هنجارهایی است که بر رفتار اطلاعاتی افراد در سازمان اثر می‌گذارد. هدف پژوهش حاضر واکاوی مفهوم فرهنگ اطلاعاتی و بررسی وضعیت آن در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد است.

روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده تعداد 250 نفر به‌عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای سنجش فرهنگ اطلاعاتی از پرسشنامه‌ای مبتنی بر مدل چو و همکاران (Choo et al., 2008) استفاده شد که فرهنگ اطلاعاتی را به شش بعد درستی اطلاعات، رسمیت اطلاعات، کنترل اطلاعات، شفافیت اطلاعات، اشتراک اطلاعات، و استفاده فعالانه از اطلاعات دسته‌بندی می‌کند. قبل از گردآوردی داده‌ها روایی و پایایی این پرسشنامه مورد تأئید قرار گرفت.

یافته‌ها: از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، فرهنگ اطلاعاتی و ابعاد آن در این دانشگاه از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. از میان ابعاد فرهنگ اطلاعاتی بیشترین میانگین مربوط به اشتراک اطلاعات و کمترین میانگین مربوط به شفافیت اطلاعات است. طبق نظر اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، الگوی فرهنگ اطلاعاتی حاکم بر دانشگاه فرهنگ اطلاعاتی رابطه‌محور است. همچنین، بررسی رابطه بین متغیرهای جمعیت‌شناختی و فرهنگ اطلاعاتی نیز نشان داد که بین متغیرهای جنسیت و حوزه تحصیلی با برخی از ابعاد فرهنگ اطلاعاتی رابطه معنادار وجود دارد.

نتیجه‌گیری: به دلیل نقش و اهمیت فراوان اطلاعات در سازمان‌های امروزی، پرداختن به فرهنگ اطلاعاتی به عنوان یک متغیر توانمندساز که بر رفتارهای اطلاعاتی در سازمان بویژه تولید و استفاده از اطلاعات اثرگذار می باشد، ضروری است. از طرفی، فرهنگ اطلاعاتی موضوع جدیدی است که پرداختن به آن افق پژوهشی جدیدی را به‌ویژه در حوزه علم اطلاعات و دانش‌شناسی ایجاد می‌کند و می‌تواند مبنایی برای پژوهش‌های بیشتر باشد. 


اغول بی بی شیخ، نصرت ریاحی نیا، یزدان منصوریان،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

چکیده:

هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رفتار اطلاع­یابی بافت محور دانشجویان دانشگاه خوارزمی در جستجوی اطلاعات علمی موردنیاز خود و عوامل مؤثر بر رفتار اطلاع­یابی دانشجویان در داخل دانشگاه انجام‌شده است.

روش­شناسی: روش پژوهش توصیفی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری، کلیه­ی دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه خوارزمی در زمان انجام پژوهش را شامل می­شود. نمونه پژوهش شامل 196 دانشجو است که به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب‌شده‌اند. به‌منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 6/82 و روایی ازنظر اساتید محترم استفاده شد و برای تجزیه‌وتحلیل داده­ها از آزمون­های t تک‌نمونه‌ای مستقل و t دونمونه­ای مستقل استفاده شد.

یافته­ها: یافته­ها نشان می­دهد که مهم‌ترین عامل مؤثر بر رفتار اطلاع­یابی دانشجویان سایت‌های کامپیوتر دانشگاه است و دانشجویان بیشتر اطلاعات علمی موردنیاز خود را از منابع اینترنتی و موتورهای جستجو به دست می­آورند و مهم‌ترین هدف آن‌ها از جستجوی اطلاعات علمی انجام تکالیف درسی است و دانشجویان هدف از جستجوی اطلاعات علمی را، ابتدا اطلاعات آموزشی و سپس اطلاعات پژوهشی موردنیاز خود می­دانند... مهم‌ترین مانع و مشکل در مسیر جستجوی اطلاعات در دانشگاه نیز سرعت‌پایین اینترنت دانشگاه است. همچنین بین عوامل جمعیت­شناسی (جنسیت، وضعیت تأهل و وضعیت سکونت) و رفتار اطلاع­یابی دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد.

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته­ها می‌توان نتیجه‌گیری کرد که دانشجویان دانشگاه هدف از جستجوی اطلاعات علمی را، ابتدا اطلاعات آموزشی و سپس اطلاعات پژوهشی موردنیاز خود می­دانند؛ و برای کسب اطلاعات بیشتر از منابع اینترنتی و موتورهای جستجو استفاده می­کنند؛ و کتابخانه­ها جایگاه پایین­تری نسبت به سایت­های کامپیوتر دانشگاه در رفتار اطلاع­یابی دانشجویان دارند.


فاطمه سعادتی، یزدان منصوریان، محمد زره ساز،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ساختار مقاله‌های پژوهشی در مجله‌های علمی- پژوهشی فارسی زبان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی به منظور تعیین میزان انطباق آنها با ساختارمطلوب است. در گام بعدی، میزان اهتمام راهنماهای نگارش مجله‌های علمی-پژوهشی فارسی زبان علم اطلاعات و دانش شناسی به معرفی اجزای ساختاری یک مقاله-علمی پژوهشی بررسی شده است.

روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری آن شامل کلیه مقاله‌های علمی- پژوهشی منتشر شده در مجله‌های علمی- پژوهشی فارسی زبان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در طی سال‌های 1392تا 1394 و راهنماهای نگارش مقاله موجود در وب‌سایت این نشریه‌ها است. نمونه‌گیری در مورد مقاله‌ها به شیوه تصادفی طبقه‌ای انجام شد و بر این اساس، تعداد 245 عنوان مقاله علمی- پژوهشی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس سیاهه وارسی (ساختار مطلوب) مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که ساختار مقاله‌های علمی-پژوهشی مورد بررسی در وضعیت مطلوبی قرار دارد و تنها در سه جزء ساختاری یعنی «مبانی نظری»،«کاربرد پژوهش» و «محدودیت پژوهش» تطابق ضعیفی با ساختار مطلوب وجود دارد. در بررسی راهنماهای نگارش، یافته‌ها نشان داد که راهنماهای نگارش از نظر معرفی ساختار مطلوب یک مقاله علمی-پژوهشی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و اجزای ساختاری «مروری کوتاه بر متون علمی»، «بیان منطق منجر به پژوهش»، «هدف و انگیزه پژوهش»، «مزیت و اهمیت پژوهش»، «زمان پژوهش»، «مکان پژوهش»، «اعتبار (روائی) ابزار پژوهش»، «پایایی ابزار پژوهش» با میانگین صفردر هیچ یک از راهنماهای نگارش مقاله‌ها در نشریه‌های مورد بررسی اشاره نشده است. همچنین بررسی فرضیه‌ها نشان داد که تفاوت معناداری میان نشریه‌های علمی – پژوهشی از نظر تطابق مقاله‌های علمی-پژوهشی آنها با ساختار مطلوب وجود دارد. با این حال، میانگین امتیاز ساختاری مقاله‌های این نشریه‌ها به طور کلی در وضعیت خوبی قرار دارد. همچنین در بررسی فرضیه دوم پژوهش مشخص شد که با وجود وضعیت مناسب انطباق مقاله‌های منتشر شده با ساختار مطلوب، راهنماهای نگارش مقاله‌های نشریات علمی- پژوهشی از وضعیت مناسبی در معرفی اجزای ساختاری یک مقاله علمی – پژوهشی برخوردار نیستند.

نتیجه‌گیری: با توجه به ضعف ساختاری راهنماهای نگارش در نشریه‌های علمی-پژوهشی مورد بررسی می‌توان چنین برداشت کرد که نویسندگان اغلب ساختار مقاله‌ها را بر اساس آنچه خود آموزش دیده‌اند تدوین کرده و راهنماهای نگارش را کمتر الگوی خود قرار می‌دهند. از طرف دیگر نیز می‌توان یکی از دلایل ضعف موجود در ساختار مقاله‌ها را به بی‌توجهی سردبیران و دست‌اندرکاران مجله‌ها برای ارائه راهنماهای مورد نیاز نسبت داد.


علی اکبر سرپرست، فاطمه نوشین فرد، فهیمه باب الحوائجی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف شناسایی دیدگاه مدیران نسبت به وضعیت مؤلفه های الگوی سایبرنتیک در کتابخانه­ های دانشگاهی انجام شده است.
روش پژوهش: این پژوهش به روش پیمایشی تحلیلی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل 753 نفر از مدیران و کتابداران مسئول مستقر در کتابخانه­ های دانشگاهی شهر تهران و شهرهای دیگر است که تعداد 250 نفر با استفاده از نمونه­گیری تصادفی طبقه­ ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان (پاول، 1385) تعیین شد. گردآوری داده­ های مورد نیاز پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته بر اساس دیدگاه بیرن بائوم (1382)، نظرخواهی از خبرگان و متخصصان این حوزه بود. پرسشنامه 6 مؤلفه شامل نظارت وکنترل، پیوندها،تصمیم­ گیری، سلسله مراتب و رهبری که بر اساس طیف لیکرت از مدیران نظرخواهی شده است و با استفاده از نرم افزارهایSPSS-20 برای تجزیه و تحلیل داده­ها استفاده شد.
یافته­­ ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، تمامی مؤلفه­ های الگوی سایبرنتیک از دیدگاه مدیران کتابخانه­ های دانشگاهی مورد توجه قرار گرفته ­است و از جایگاه مناسبی در کتابخانه­ های دانشگاهی برخوردار هستند. از بین خرده مؤلفه­ های الگوی سایبرنتیک خرده مؤلفه اجتماعی با میانگین 16/36، خرده مؤلفه پیوند سخت با میانگین 48/15، خرده مؤلفه مدار علی با میانگین 75/11، خرده مؤلفه منابع تصمیم­ گیری با میانگین 49/15، خرده مؤلفه تقسیم شده با میانگین 12/12و خرده مؤلفه شناختی با میانگین 49/8 بیشتر از میانگین سایر خرده مؤلفه­ های الگوی سایبرنتیک درکتابخانه های دانشگاهی بوده است.
نتیجه ­گیری: نتایج پژوهش نشان داد مؤلفه ­های الگوی سایبرنتیک از جایگاه مناسبی در کتابخانه­ های دانشگاهی برخوردارند، این امر می­ تواند حاکی از آگاهی مدیران کتابخانه­ های دانشگاهی نسبت به ساختار، اهداف، وظایف، خدمات و کارکردهای کتابخانه­ های دانشگاهی باشد. با توجه به نتایج پژوهش، بهتر است در ساختار مدیریت کتابخانه به نقش اجتماعی کاربران کتابخانه در تعاملات و هدایت آنان توجه بیشتری شود و بستر تعهد نیروی انسانی از طریق مشارکت اجتماعی در فرآیند کار و تعامل با مدیریت بیشتر فراهم شود.


لیلا خلیلی، عزیز هدایتی خوشمهر، صمد رسول زاده اقدم، بهناز شیبانی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

مقدمه: سواد اطلاعاتی یک عنصر اساسی در توسعه یادگیری مستقل و مؤثر در آموزش عالی قرن 21 است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی و انگیزش یادگیری دانشجویان بود. بعلاوه سنجش میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر اساس متغیرهای آموزشی و جمعیت شناختی نیز مدنظر قرار گرفت.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کمی و به روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بوده، که 379 نفر به صورت نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای نسبی بعنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تی- مستقل و تحلیل واریانس) با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته‌ها: میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر اساس پنج استاندارد، 48/2 بود. طبق یافته‌های آزمون همبستگی پیرسون با اطمینان 99 درصد بین سواد اطلاعاتی دانشجویان و انگیزش یادگیری آنها رابطه مثبت و معنی­داری وجود داشت. همچنین با اطمینان 99 درصد رابطه مثبت و معنی‌داری بین سواد اطلاعاتی و معدل دانشجویان وجود داشت. بر اساس آزمون تی- مستقل تفاوت معنی‌داری در میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان دختر و پسر وجود نداشت. نتایج آزمون تحلیل واریانس حاکی از تفاوت معنی‌دار بین میانگین سواد اطلاعاتی و سال ورودی دانشجویان با اطمینان 99 درصد بود. بر اساس آزمون تحلیل واریانس تفاوت معنی‌داری در میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر حسب حوزه تحصیلی آنها وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان در سطح نامطلوب بود. سواد اطلاعاتی دانشجویان و انگیزش یادگیری و همچنین عملکرد تحصیلی دانشجویان (معدل) و سواد اطلاعاتی رابطه مثبت و متقابل داشتند. سواد اطلاعاتی دانشجویان سال آخر بیشتر از دانشجویان سال اول بود. سواد اطلاعاتی دانشجویان در چهار حوزه تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم و کشاورزی تقریباً مشابه بود.



صفحه 2 از 5     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb