جستجو در مقالات منتشر شده


265 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

ندا پورخلیل، منصور کوهی رستمی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

مقدمه: رفتار اطلاعاتی در علم اطلاعات و دانش­‌شناسی به عنوان یک رفتار اساسی انسان دیده می­‌شود که تا کنون پژوهش­‌های بسیاری درباره آن انجام شده است. این پژوهش­، پارادایم‌­ها و رویکردهای متفاوتی را در بر می­‌گیرد که در پژوهش­‌های رفتار اطلاعاتی مورد استفاده قرار گرفته‌­اند. هدف مقاله حاضر بررسی سیر تغییر پارادایم و رویکردهای محتلف پژوهشی در حوزه رفتار اطلاعاتی است.
روش­‌شناسی: پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای با رویکرد تحلیلی و پس از مرور مطالعات پیشین با هدف شناسایی پارادایم‌­های غالب رفتار اطلاعاتی انجام شده است.
یافته‌­ها: یافته­ها نشان داد که می­توان مطالعات رفتار اطلاعاتی را در دو دسته پارادایم اصلی قدیم و جدید قرار داد. پارادایم قدیم صرفاً بر نحوه استفاده فرد از کانال­‌های اطلاعاتی اشاره دارد و خود فرد را در تعامل با اطلاعات کمتر مورد توجه قرار می­‌دهد. پاردایم قدیم ناظر بر نظریات شانون درباره اطلاعات است و پاردایم جدید بر روابط بین رشته­‌ای تأکید دارد. در دسته پارادایم جدید رویکرد شناختی، جامعه‌­شناختی، و چندوجهی را می­توان مشاهده نمود. 
نتیجه‌گیری: رفتار اطلاعاتی یک رفتار غریزی است که در محیط اجتماعی رخ داده و عوامل مختلفی در آن تأثیر گذارند و مانند بسیاری از ویژگی­های انسانی، رفتاری است که در خلأ رخ نمی­دهد؛ این رفتار در تعامل با اطلاعات، انسان و جامعه قابل تعریف است و از این رو می­تواند جنبه­های گسترده و چندوجهی داشته باشد. همچنین این رفتار به عنوان شاخه­‌ای از علوم اجتماعی است که تحت پارادایم­های مختلفی قابل بررسی است. برخلاف علوم طبیعی در علوم اجتماعی فرانظریه‌­های زیادی ممکن است در کنار هم پیش بروند. گاهی یک فرانظریه به سادگی از بین می­‌رود و زمانی دیگر ممکن است دوباره رشد نموده، تحول پیدا کند و مجدداً علایق پژوهشگران را برانگیزد. بدین ترتیب سیر تکامل پژوهش رفتار اطلاعاتی نشان دهنده ترکیب رشته‌­ها و نظریات بین رشته­‌ای و روابط جدید در درک رفتار اطلاعاتی انسان است.
صفیه طهماسبی لیمونی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: کشف مؤلفههای بسترساز و زمینهای کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانههای ایران با رویکرد کیفی و براساس نظریه‌ی داده‌بنیاد است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش کیفی و بر اساس تئوری برخاسته از زمینه انجام شده است. اطلاعات از طریق مصاحبه‌ی نیمه‌ساختاریافته با 13 نفر از اعضای هیات‌علمی رشته علم اطلاعات و دانش‌شناسی بر پایه روش هدفمند و زنجیره‌ای گردآوری شد. برای روایی پژوهش از روش پاسخگو و برای پایایی از روش بین دوکدگذار(شاخص تکرارپذیری) استفاده شده است.
یافتهها: با بررسی متون و گزارههای به‌دست‌آمده از مصاحبهها تعداد 7 مؤلفه‌ی زمینهای کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانههای ایران از 36 مقولات و مفاهیم شناسایی شدند که عبارتنداز: ارتباط و تبادل اطلاعات، آگاهی و شناخت، هوشمند‌سازی، یافت‌پذیری اطلاعات، سواد اطلاعاتی، خوداتکایی و خودکارسازی و ساختارها و زیرساختها .
نتیجه‌گیری: مؤلفههای زمینهای شناسایی شده بستر مناسب را برای حاکمیت و تحقق پدیده اصلی کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانههای ایران مهیا میسازند. بر اساس نتایج حاصله مدل پارادایمی و نظری کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانههای ایران ترسیم و ارائه می‌گردد. با مشخص شدن مؤلفههای زمینهای و ارتباط آنها در مدل نظری و بر اساس نگرش مصاحبه‌شوندگان کتابخانههای ایران میتوانند از آن برای استقرار و پیادهسازی اینترنت اشیاء استفاده کنند.
محمد غفاری، احسان سلطانی فر، فربد رنجبر مطلق، مینا خوشرو،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: گسترش روزافزون فناوری­‌ها، مشتریان را توانمند ساخته و از طرفی باعث تسهیل ارتباط شرکت­‌ها با مشتریان شده است. بنابراین بازاریابان باید به دنبال تغییر در مسیرهای قبلی خرید مشتریان و خلق مسیرهای جدید منطبق با این تغییرات باشند. مسیر جدید خرید مشتریان در عصر ارتباطات، به صورت مدل 5A (شامل اگاهی، جذب، پرسش، اقدام و حمایت)، باز طراحی شده است و هدف این پژوهش، شناسایی فرصت­های سفر مشتری در مدل 5A در صنعت گردشگری است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی و جامعۀ آن خریداران آنلاین بلیط و تور گردشگری در استان تهران در بازۀ زمانی بهمن­‌ماه 1397 تا مرداد­ماه 1398است؛ که تعداد 12 نفر از طریق نمونه­‌گیری هدفمند به عنوان نمونۀ پژوهش تا رسیدن به اشباع نظری، انتخاب شده­‌اند. داده­‌های مورد نیاز پژوهش از طریق مصاحبۀ نیمه‌­ساختار یافته جمع­‌آوری و با استفاده از تحلیل مضمون تجزیهوتحلیل شدند.
یافته­‌ها: از تحلیل متن مصاحبه­‌ها، 35 شاخص و 17 مفهوم در قالب 5 مقولۀ اصلی شناسایی شدند. یافته­‌های پژوهش نشان می­دهد که مقولۀ آگاهی شامل مفاهیم تبلیغات شفاهی (توصیه‌­ای)، تبلیغات رسانهای (رسانه‌­های اجتماعی، محیطی، رسانه­‌های جمعی) و بهبود سئو میشود. مقولۀ جذب، مفاهیم جایگاه­‌یابی برنامه‌­ریزی شده و موردانتظار، استفاده از جاذبه‌­های منطقی و ارتباطات بازاریابی (تبلیغات ترغیب کننده) را در بر می­‌گیرد. در مقولۀ پرسش، مفاهیم تقویت مرکز ارتباط با مشتریان، بازاریابی گروه‌­های اجتماعی، بازاریابی محتوایی و بازاریابی رسانه‌­های اجتماعی میگنجد. مقولۀ اقدام شامل مفاهیم تسهیل خرید برندها از طریق برنامه­‌های کاربردی (اپلیکیشن­‌های) تلفن­های همراه، سهولت در پرداخت الکترونیکی از طریق درگاه پرداخت، ارائه آپشن­‌هایی متفاوت از دیگر برندها و  یکپارچگی کانال­‌های افلاین و آنلاین از طریق تلفن همراه هوشمند را در بر می­‌گیرد. و در نهایت، مقولۀ حمایت، مفاهیم برنامه­‌های مراقبت از مشتریان، برنامه­‌های وفاداری شامل ارائه پاداش و امتیازات و مدیریت ارتباط با مشتری اجتماعی (ایجاد و برانگیختن گفتگو میان مشتریان به منظور حل مسائل آنان) را در بر می­‌گیرد.
نتیجه­‌گیری: در پژوهش حاضر فرصت­های شناسایی شده در هر مرحله از مدل 5A در صنعت گردشگری مشخص شدند که بر اساس آنها میتوان ادعا کرد که شرکت­‌ها با بهکارگیری این فرصت­‌ها، راهکارهایی را ایجاد می­‌کنند که مشتریان از برندها آگاه می‌­شوند، جذب برندها می­‌شوند، به پرسش­‌های آنها پاسخ داده می­‌شود، محصولات و خدمات برندها را خریداری می­‌کنند و در آخر هم از برندها حمایت می­‌کنند و به تبلیغ­ کنندگان برندها تبدیل می­‌شوند. مهمترین فرصت‌­ها یا نقاط تماس سفر­مشتری در مسیر 5A در صنعت گردشگری از نظر افراد مصاحبه­‌شونده شامل: پیشنهاد دوستان و اشنایان، طراحی زیبای سایت، کسب اطلاعات از وب سایت شرکت­، پرداخت­ از طریق درگاه الکترونیکی، ارسال پیامک، هستند. در ادامه­ به پژوهشگران پیشنهاد می‌­شود به منظور تکمیل مدل پیشنهادی پژوهش حاضر، تحقیقاتی نیز در صنایع دیگر یا در همین صنعت گردشگری، با جامعۀ آماری گردشگران خارجی و یا در بافت سایر شهرها، با روش­‌های کمی یا کیفی نیز انجام دهند.


عطیه باغستانی تجلی، اعظم صنعت‌جو، حسن بهزادی، حمیدرضا جمالی مهمویی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: نقشۀ ذهنی یک نوع یادداشتبرداری تمام‌رنگی و مصور است که در کانون نقشه، ایده و یا موضوع اصلی قرار دارد. سپس از این کانون شاخههایی منشعب میشوند که نشاندهندۀ ایدههای اصلی بوده و همۀ آنها به ایدهای که در مرکز نقشه قرار دارد متصل هستند. نقشه‎های ذهنی در حوزۀ بازیابی اطلاعات مبحث نسبتاً جدیدی است، پژوهشهای اندکی در خصوص بررسی اثربخشی نقشه‎های ذهنی در این حوزه در دنیا انجام شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی نقشه‌های ذهنی در فرایند بازیابی اطلاعات است.
روش‌: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از جهت گردآوری اطلاعات در خصوص آشنایی و استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی از نقشههای ذهنی به روش پیمایشی است. همچنین پژوهش حاضر از جهت بررسی تأثیر ابزار نقشۀ ذهنی در بازیابی اطلاعات شبه‌آزمایشی است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) دانشگاه فردوسی مشهد سال 1395- 1396، در چهار حوزۀ علوم‌انسانی، علوم پایه، علوم مهندسی و علوم کشاورزی هستند. حجم نمونۀ آماری مرحله اول پژوهش شامل 224 نفر دانشجویان کارشناسی ارشد و 127 نفر دانشجویان دکتری است. حجم کل جامعۀ آزمایشگاهی 30 نفر می‌باشد. روش نمونه‌گیری مرحلۀ اول پژوهش تصادفی طبقه‌ای نسبتی است. حجم نمونۀ مرحلۀ دوم آزمایشگاهی به‌صورت هدفمند است. برای گردآوری دادهها در این پژوهش، از پرسشنامه استفاده شده است. آلفا کرونباخ پرسشنامه شمارۀ یک بیش‌تر از 8/0 و پرسشنامۀ شمارۀ دو و سه بیش‌تر از 7% است.
یافته‌‌ها: باتوجه‌به تحلیل‌های آماری، میزان آشنایی و استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد از نقشه‌های ذهنی کم‌تر از حد متوسط می‌باشد. میانگین میزان رضایت از کل فرایند جستجو مرحلۀ دوم پژوهش (833/3) بیش‌تر از مرحلۀ اول (704/3) می‌باشد و میانگین اثربخشی که از طریق سنجش میزان رضایت از کل فرایند جستجو سنجیده شد در مرحله دوم فرایند جستجو (با کمک نقشۀ ذهنی) (359/3) بیش‌تر از مرحلۀ اول فرایند جستجو (بدون نقشۀ ذهنی) (332/2) می‌باشد.
نتیجه‌گیری: نقشه‌های ذهنی باتوجه‌به تحلیل‌های آماری ابزار اثرگذاری در فرایند بازیابی اطلاعات است که می‌توان با برنامه‌ریزی دقیق، هدفمند و با مشورت از متخصصان حوزۀ بازیابی اطلاعات و علم اطلاعات از این ابزار استفاده کرد. سیستم‌های اطلاعاتی، موتورهای جستجو، نیاز اطلاعاتی و ... از جمله زمینه‌هایی است که می‎توان نقشه‎های ذهنی را در آن بررسی کرد.
علی بیرانوند، سازناز زارعی، مریم گلشنی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: هدف نهایی رفتار نوآورانه، بهبود عملکرد فرد، گروه و در نهایت کل سازمان است. عوامل بسیاری در تحقق رفتارنوآورانه کارکنان یک سازمان تأثیرگذار هستند که در این تحقیق به تأثیر دو عامل جو سازمانی وتسهیم دانش پرداخته شده است.
روش: تحقیق حاضر بر اساس هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات، پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان رسمی شرکت­های دانش بنیان استان فارس می‌باشند که در زمان انجام تحقیق(1399) 373 نفر بوده­اند. با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده و به کمک فرمول کوکران 189 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. به منظور گردآوری داده­ها از پرسشنامه های استاندارد جو سازمانی بوک و همکارن (2005)، پرسشنامه تسهیم دانش هاف و ریدر (2004) و پرسشنامه رفتار نوآورانه جانسن و ولبا (2004) استفاده شده است. برای تحلیل داده از آزمون­‌های تحلیل عامل تاییدی و مدل‌یابی معادلات ساختاری به کمک نرم­افزار لیزرر و اس­پی­اس­اس استفاده شده است.
یافته‌ها: نتایج نشان می­دهد که جوسازمانی بر رفتار نوآورانه و تسهیم دانش تأثیر مستقیم و مثبت دارد. از طرفی تسهیم دانش نیز به صورت مستقیم و مثبت بر رفتار نوآورانه تأثیر دارد. تأثیر مستقیم جوسازمانی بر رفتار نوآورانه 52/0 است که این تأثیر گذاری به واسطه نقش تسهیم دانش تقویت و به میزان 83/0 افزایش پیدا می‌کند و این بدان معنی است که تسهیم دانش به میزان 31/0 تأثیرگذاری جوسازمانی بر رفتار نوآورانه را افزایش داده  است.
بحث و نتیجه‌­گیری: با شناخت مناسب از نوع رابطه و نحوه تأثیرگذاری جوسازمانی و تسهیم دانش بر عملکرد نوآورانه کارکنان در شرکت های دانش بنیان، مدیران این امکان را می‌یابند تا اقدامات مناسبتری جهت توسعه نوآوری در شرکت، در راستای بهره‌وری بیشتر سازمان، برنامهریزی و مدیریت داشته باشند.


عفت حاجی حسینی، رسول ثانوی فرد، علی حمیدی زاده،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: محتوای اینستاگرام امروزه یکی از دغدغه‌های صاحبان کسب‌وکار محسوب می‌شود. اما مسئله مهم در تولید محتوای اینستاگرام فقط نوشتن یک متن نیست. بلکه نحوه انتقال و فهم مخاطب از متن نوشته شده مهم است. این مقاله  با هدف ارائه مدل بازاریابی محتوای دیجیتال برای بلاگرهای اینستاگرام سامان یافته است.
روش پژوهش: از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش¬های آمیخته (کمی و کیفی ) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان و افراد آگاه به امر در زمینه بازاریابی محتوای دیجیتال و در بخش کمّی شامل تمام فالوئرهای بلاگرهای اینستاگرام می‌باشد. نمونه در بخش کیفی با اشباع نظری (20 نفر) با استفاده از نمونه‌گیری هدفمند و در بخش کمّی بر اساس فرمول کوکران 400 نفر به روش تصادفی طبقه¬ای برآورد گردید. ابزار گردآوری داده‌ها، مصاحبه و پرسشنامه محقق‌ساخته بود که تقریبا 600 پرسشنامه به صورت آنلاین فرستاده شد و 400 پرسشنامه برای تحلیل برگشت داده شد. برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از نرم افزار lisrel و smartpls3 استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج به دست آمده به شناسایی 36 مولفه و 95 شاخص منجر شد که 7 مؤلفه اثرگذار شامل انگیزه ها، هوش تجاری، تجربه مخاطب، ترجیحات و سلیقه ها، تحقیق و توسعه، خلاقیت و اینفلوئنسرها که به ترتیب به میزان 0.119، 0.138، 0.105، 0.222، 0.128، 0.144 و 0.212 بر بازاریابی محتوای دیجیتال تأثیر داشتند. و 11 مؤلفه رقابت پذیری، ارتباطات، اعتماد مخاطب، خلق ارزش برای مخاطب، ارتقای فرهنگ یادگیری الکترونیک، وفاداری و ترغیب به خرید، آگاهی از برند، سلامت برند، اثربخشی بازاریابی الکترونیک، تبلیغات دهان به دهان و مشارکت از بازاریابی محتوای دیجیتال تأثیر می‌پذیرند. علاوه بر این، سازوکارها، تسهیلگرها و موانع پیش روی بازاریابی محتوای دیجیتال نیز ارائه شد.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش به‌عنوان گام اولیه در بررسی محتوای دیجیتال برای بلاگرهای اینستاگرام قابل استفاده بوده و برای متخصصان بازاریابی و رفتار مصرف کننده نیز کاربردی است. بر اساس نتایج، توجه به محتوای صفحات بلاگرها در اینستاگرام درزمینه بازاریابی، شرایط مطلوب را جهت بهبود نگرش مصرف‌کنندگان به تبلیغات و فروش آنلاین فراهم می‌آورد.
داود حاصلی، اکرم تقی‌پور، محمدرضا اسمعیلی گیوی، رضا اکبرنژاد،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: هدف این پژوهش، طبقه‌بندی مؤلفه‌های کیفیت خدمات سروکوآل در کتابخانه‏‌های عمومی بر اساس ‌مدل رضایت مشتری کانو و اولویت‌بندی آنها براساس تحلیل تأثیر عملکرد نامتقارن است. همچنین تعیین طبقه‌بندی مؤلفه‌های سروکوآل برحسب گروه‌های کاربران نیز دیگر هدف این پژوهش است.
روش: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده‌ها پیمایشی- توصیفی است. جامعه مورد مطالعه شامل اعضای فعال 15 سال و بالاتر در پنج کتابخانه عمومی شهری‌ شهرستان قائمشهر است که با روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی تعداد 300 پرسشنامه وارد تحلیل شد. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه سنجش رضایت مشتری و پرسشنامه سروکوآل بود.
یافته‌ها: اولویت اقدامات کتابخانه‌های عمومی شامل 1) افزایش سطح عملکرد ویژگیِ عملکردی پاسخ‌گویی، 2) افزایش سطح عملکرد ویژگیِ انگیزشی ابعاد فیزیکی، 3) حفظ سطح عملکرد ویژگیِ اساسی مسئولیت‌پذیری، 4) حفظ سطح عملکرد ویژگیِ انگیزشی قابلیت اعتماد، و 5) حفظ سطح عملکرد ویژگیِ انگیزشی همدلی‌وتوجه شناسایی شد. همچنین طبقه‌بندی ویژگی‌ها براساس ویژگی‌های جمعیت‌شناختی نشان داد رضایت زنان در همه ویژگی‌ها بیشتر از مردان جلب شده است، با افزایش سن و تحصیلات، رضایت کاربران از خدمات کتابخانه بیشتر شده است و با افزایش میزان سابقه استفاده از کتابخانه، میزان رضایت کاربران از ابعاد فیزیکی و قابلیت اعتماد افزایش و میزان رضایت از همدلی‌وتوجه کاهش یافته است.
نتیجه‌گیری: سنجش رضایت کاربران با استفاده از مدل کانو و تحلیل تأثیر عملکرد نامتقارن در مقایسه با ضریب رگرسیونی خطیِ قادر به تعیین اولویت اقدامات براساس عملکرد مثبت و منفی است. همچنین این پژوهش نشان داد میزان رضایت از خدمات کتابخانه‌های عمومی براساس گروه‌های مختلف کاربران می‌تواند متفاوت باشد و لازم است کتابخانه‌های عمومی و کتابداران در ارائه خدمات به گروه‌های مختلف کاربران از نظر جنسیت، سن، تحصیلات و سابقه استفاده استفاده از کتابخانه و رفتار با آنها، اقدامات ویژه و منحصربه‌فردی را مد نظر قرار دهد.
حسین نریمانی، صفیه طهماسبی لیمونی، میترا قیاسی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه ‌و ‌هدف: ‌اهمیت ‌همکاری ‌بین ‌کتابداران ‌و ‌دانشگاهیان ‌در ‌افزایش ‌موفقیت ‌علمی ‌دانشجویان ‌و ‌ظرفیت ‌پژوهش ‌به ‌طور ‌گستردهای‌ ‌شناخته ‌شدهاست. ‌هدف ‌این ‌پژوهش ‌ارائه ‌الگوی ‌تاثیر ‌تعاملات ‌پژوهشی ‌اعضای ‌هیات‌علمی ‌و ‌دانشجویان ‌با ‌کتابداران ‌بر ‌تولیدات ‌علمی ‌با ‌رویکرد ‌داده‌بنیاد ‌است.
روش‌پژوهش: ‌این ‌پژوهش ‌در ‌چارچوب ‌رویکرد ‌کیفی ‌و ‌با ‌به‌کارگیری ‌روش ‌پژوه‌ش‌ ‌داده‌بنیاد ‌انجام ‌گرفته ‌است. ‌ابزار ‌جمع‌آوری ‌داده‌ها، ‌پرسشنامه ‌با ‌سوالات ‌بازبود ‌و ‌به ‌منظور ‌گردآوری‌ ‌اطلاعات‌ ‌از‌ ‌نمونه‌گیری‌ ‌ ‌ ‌نظری‌ ‌با ‌روش‌ ‌هدفمند‌ ‌استفاده‌ ‌شد،‌ ‌که ‌بر ‌مبنای ‌آن ‌سوالات ‌پرسشنامه ‌بین20 ‌نفر ‌از ‌اعضای ‌هیات‌علمی ‌و ‌کتابداران ‌توزیع ‌و‌ ‌جمع‌آوری ‌شد. ‌تجزیه ‌و ‌تحلیل ‌دادهها ‌در ‌سه ‌مرحله ‌کدگذاری ‌باز، ‌کدگذاری ‌محوری ‌و ‌کدگذاری ‌انتخابی ‌انجام ‌و ‌ ‌بر ‌اساس ‌آن ‌مدل ‌کیفی ‌پژوهش ‌طراحی ‌شد.
یافتهها: ‌یافتهها ‌نشان ‌داد ‌از ‌مجموع ‌264 ‌کد ‌باز ‌شناسایی ‌شده ‌44 ‌کد ‌محوری ‌و ‌در ‌نهایت ‌10 ‌کد ‌انتخابی ‌شناسایی ‌شدند ‌که ‌در ‌قالب ‌مدل ‌پارادیمی ‌شامل ‌بهبود ‌تعاملات ‌پژوهشی ‌اعضای ‌هیات‌علمی ‌و ‌دانشجویان ‌با ‌کتابداران ‌در ‌تولیدات ‌علمی ‌به ‌عنوان ‌مقوله‌ی ‌محوری ‌و ‌شرایط ‌علی(آموزش ‌مهارت‌ها ‌و ‌سواد ‌اطلاعاتی، ‌تعامل ‌و ‌تجربیات ‌دانشی)، ‌عوامل ‌زمینه‌ای(مشاوره‌ی ‌اطلاعاتی ‌و ‌پژوهشی، ‌منابع ‌پژوهشی)، ‌شرایط ‌مداخله‌گر(قوانین ‌و ‌مقررات ‌پژوهشی ‌)، ‌راهبردها(ارزیابی ‌برونداد ‌علمی، ‌مدیریت ‌منابع ‌پژوهشی) ‌و ‌پیامدها(افزایش ‌تولیدات ‌علمی، ‌مدیریت ‌هزینه ‌و ‌کار ‌تیمی) ‌قرار ‌گرفت.
نتیجه‌گیری: ‌6  ‌طبقه ‌عوامل ‌(علّی، ‌زمینه‌ای، ‌مداخله‌گر، ‌مقوله‌ی ‌اصلی، ‌راهبردها ‌و ‌پیامدها) ‌مؤثر ‌شناسایی ‌شده ‌در ‌تعاملات ‌پژوهشی ‌جامعه‌ی ‌مورد ‌بررسی، ‌نقش ‌بهینه‌ای ‌در ‌زمینه‌ی ‌شناسایی ‌اولویت‌های ‌پژوهشی ‌دانشگاه ‌و ‌حمایت ‌از ‌محققان، ‌امکانپذیر ‌کردن ‌انجام ‌فعالیت‌های ‌پژوهشی ‌گسترده ‌و ‌بهبود ‌تولیدات ‌علمی ‌دارند. ‌پذیرش ‌و ‌گسترش ‌سریع ‌رویکرد ‌نوین ‌استفاده ‌از ‌این‌گونه ‌تعاملات ‌و ‌به‌کارگیری ‌عوامل ‌شناسایی ‌شده ‌در ‌برنامه‌های ‌توسعه ‌دانشگاه‌ها ‌بیش ‌از ‌هر ‌چیز، ‌نتیجه ‌مزایا ‌و ‌فوایدی ‌است ‌که ‌در ‌این ‌رویکرد ‌فناورانه ‌نهفته ‌است.

 
سروناز حسین رضوی، زهره داودپور، منوچهر طبیبیان، مریم معینی فر،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

اهداف و زمینه‌ها: امروزه فناوری به‌عنوان جز جدایی‌ناپذیر از زندگی، شهرها را تحت‌ تاثیر تغییراتی بنیادین و کارکردی قرارداده و به نوعی ویژگی نوین آنها در قرن بیست‌ویکم شناخته می‌شود. این دگرگونی‌ها فضای زندگی را دوگانه و به تبع آن شهروندانی با‌ رفتاری متفاوت را به‌وجود آورده‌ است. به بیان دیگر فضای شهری هیبریدی، شهروند دایکاتومی با عملکرد دوگانه واقعی-مجازی را خلق کرده است. این پژوهش به دوگانگی فضایی-عملکردی شهروندان در شهر تهران به واسطه دنیای مجازی و دنیای واقعی می‌پردازد.
روش‌شناسی: پژوهش از نظر ماهیت و هدف، کیفی و کاربردی است. جمع آوری داده‌ها علاوه بر مطالعات میدانی و اسنادی، از طریق پرسشنامه آنلاین به صورت تصادفی ساده صورت گرفته است. از آنجا که جامعه مورد مطالعه-شهر تهران- از نظر محدوده و جمعیت برای این پژوهش نامحدود بوده در نتیجه تعداد نمونه بر اساس فرمول کوهن 559 عدد تعیین گردید که جهت اطمینان بیشتر 660 پرسشنامه از 22 منطقه تکمیل شده‌است. روایی پرسشنامه از طریق 35 عدد پرسشنامه آزمون و پایایی بر اساس آلفای کرونباخ سنجیده شد.
یافته‌ها: همبستگی و رابطه معناداری میان متغیرهای پژوهش وجود دارد؛ ارتباط تعاملات اجتماعی و کالبد شهری اولویت بیشتری نسبت به فناوری دارند در نتیجه همین امر تاکیدی بر تعامل شهروند با شهر در عصر فناوری است؛ به عبارت دیگر فناوری نقش حلقه واسط و تسهیل‌گر ارتباطی را بازی می‌کند.
نتیجه‌گیری: بررسی‌ها نشان می‌دهد که از تعامل متقابل سه عنصر اصلی شهر(کالبد)، شهروند و فناوری، پدیده شهروند دایکاتومی و فضای هیبریدی در تهران رو به فزونی است.



فاطمه فهیم‌نیا، شهرزاد مقصودی نسب، علیرضا نوروزی، داریوش مطلبی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: ارتباط مخاطب با رسانه‌های دیجیتال دوسویه و تعاملی است. نشر کتاب در قالب‌های غیر چاپی و دیجیتالی، این ویژگی را در کتاب نیز ایجاد کرده است. پژوهش حاضر در صدد است با بررسی کتاب‌های تعاملی کودک تولید شده در ایران و ارزیابی دیدگاه‌های تولیدکنندگان این گونه از کتاب، چالش‌های تولید کتاب تعاملی کودک را در ایران شناسایی کند.
روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و در سه بخش انجام شده است. ویژگی‌های کتاب‌های تعاملی تولید شده در ایران براساس یک سیاهه وارسی ارزیابی و در سه بخش ویژگی‌های تولیدکننده، ویژگی‌های چندرسانه‌ای و ویژگی‌های تعاملی توصیف شدند. مصاحبه‌های تولیدکنندگان کتاب‌های تعاملی از نشریات عمومی ادبیات کودک استخراج و مضامین مرتبط با چالش‌های تولید شناسایی شد. مطالعه تجربه تولیدکنندگان کتاب تعاملی با روش پدیدارشناسی جهت شناسایی چالش‌های تولید انجام شد.
یافته‌ها: با شروع دهه نود شمسی، ناشران دولتی و خصوصی و استدیوهای بازی‌سازی تولید محدود کتاب تعاملی الکترونیکی کودک را در ایران، آغاز کردند. تولید گسترده کتاب تعاملی به دلیل مواردی چون: ضعف در قوانین حق مؤلف، نگرانی مؤلف از خلق مشترک، کمبود نیروی متخصص در حوزه تولید محتوای چندرسانه‌ای و روایت تعاملی، محدودیت‌های مالی ناشران و شکست محتوای تولید شده در رقابت با محصولات مشابه غیرایرانی با مشکلاتی مواجه است. نبود مبانی نظری غنی در حوزه خواندن دیجیتال و زیرساخت‌های فنی برای پشتیبانی از این محصولات از دیگر چالش‌های تولید هستند.
نتیجه‌گیری: مخاطب‌شناسی مستمر از مسائلی است که تولیدکنندگان کتاب تعاملی نسبت به آن توجه کمتری نشان داده‌اند. در تولید یک داستان تعاملی خوب توجه به روایت تعاملی و ویژگی‌های چندرسانه‌ای ضروری است. در کتاب‌های مورد بررسی بسیاری از ویژگی‌های روایت تعاملی مانند خلق مشترک، نوشتن برخط و ارتباط مخاطبان با هم مورد توجه نبود و ویژگی‌های چندرسانه‌ای نیز در بسیاری موارد سبب قطع پیوستگی در خواندن می‎شود

فرشته کامران طرقی، اعظم صنعت جو، معصومه تجعفری،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

مقدمه: با افزایش پیچیدگی وظیفه کاری، به دلیل رفتار متفاوت اطلاعاتی (یعنی تنوع و پیچیدگی نیاز اطلاعاتی، سخت‌گیری‌ها در کسب اطلاعات، توجه به منابع اطلاعاتی شفاهی، تعامل و تبادل اطلاعات با همکاران)، تجربه سواد اطلاعاتی که فراتر از دسترسی و استفاده از اطلاعات است، و بر مهارت در کسب و بهره‌گیری از اطلاعات، به منظور پاسخگویی به مشتریان و تبادل اطلاعات با دیگر همکاران و بهره‌دهی اطلاعات در محیط کار تمرکز دارد، اهمیت پیدا می‌کند.
هدف: پرداختن به نقش تجربه سواد اطلاعاتی افراد در محیط کار بر حسب پیچیدگی وظیفه کاری در متون هدف مقاله مروری حاضر است است.   
روش‌شناسی: پژوهش کیفی حاضر از نوع توصیفی است که با مرور محتوا انجام شد. برای پرداختن به هدف مقاله، منابع مرتبط گردآوری و با روش و رویکرد کتابخانه‌ای مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از روش نظرورزی یا جستار نظرورزانه به منظور بسط و گسترش اندیشه‌ای مهم اما توجه نشده در متون مرتبط با موضوع پژوهش استفاده شد.
یافته‌ها: با پیچیدگی وظایف کاری، وابستگی به اطلاعات بیشتر و تجربه سواد اطلاعاتی اهمیت بیشتری پیدا می‌کتد. هر چه پیچیدگی بیشتر شود، وجوه بیشتری از سواد اطلاعاتی در محیط کار لازم است؛ همچنین با بررسی تعاریف سواد اطلاعاتی، تعداد معدودی از آن‌ها سواد اطلاعاتی را برای بهره‌گیری در محیط کاری تعریف کرده بودند و هر کدام نیز با توجه به هفت وجه تجربه‌سواد ‌طلاعاتی براس (1999)، که سواد اطلاعاتی را در محیط کار مورد توجه قرار داده است، به تمام وجوه توجه نکرده بودند.
نتیجه‌گیری: دستیابی به مهارت و تجربه در سواد اطلاعاتی توسط کارکنان در محیط‌های کاری و حرفه‌ای سبب تبدیل آنان به افرادی شایسته و موفق می‌شود. مدیران و کارکنان باید بتوانند علاوه بر برخورداری از سواد اطلاعاتی مناسب با بهره‌گیری از هفت وجه تجربه سواد اطلاعاتی و پرورش و تقویت ذهنی قادر به سازگاری با تغییرات روزافزون در محیط‌های شغلی شوند و سبب بقاء و پیشرفت سازمان گردند.
 

داود حاصلی، سمیه قویدل، نصرت ریاحی‌نیا،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: عملکرد و مشارکت دانشگاه‌ها از طریق انتشارات علمی و شاخص‌های علم‌سنجی قابل اندازه‌گیری است. هدف این مقاله توصیف وضعیت انتشارات دانشگاه خوارزمی و کشف بازیگران مهم شبکه‌های همکاری علمی این دانشگاه در سه سطح پژوهشگران، سازمان‌ها و کشورها در پایگاه استنادی وب‌آوساینس در بازه زمانی 1994 تا 2020 است.
روش: این مقاله مطالعه‌ای علم‌سنجی است. تعداد 4734 رکورد برای دانشگاه خوارزمی با در نظر گرفتن اسامی نگارشی مختلف دانشگاه از پایگاه وب‌آوساینس در دو فرمت تکست و اکسل استخراج شده است. مصورسازی داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار علم‌سنجی وس‌ویوور و منبع GunnMap انجام شده است.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد هر مدرک دانشگاه خوارزمی به طور متوسط 10.68 استناد دریافت کرده است و شاخص اچ دانشگاه خوارزمی 75 است. روند انتشار مدارک و دریافت استنادات براساس سال صعودی است. پنج حوزه موضوعی پُرکار شامل حوزه‌های مهندسی، شیمی، فیزیک، ریاضیات و علوم رایانه هستند. از نظر میزان همکاری علمی در میان سازمان‌های ایرانی، دانشگاه‌های آزاد اسلامی، تهران، تربیت مدرس، در میان سازمان‌های خارجی دانشگاه‌های پوترای مالزی، کالیفرنیای آمریکا و مونترال کانادا و در بین کشورها، آمریکا، کانادا و انگلستان در رتبه اول تا سوم هستند. وحید وطن‌پور، محمدحسین مجلس‌آراجهرمی و عادله دیوسالار سه نویسنده برتر دانشگاه هستند. وحید وطن‌پور مؤثرترین پژهشگر دانشگاه از نظر شاخص‌های کمّی و کیفی است. شبکه همکاری اصلی پژوهشگران مربوط به حوزه‌های شیمی (شیمی آلی و پلیمر/ تجزیه و کاربردی)، زیست‌شناسی، مهندسی صنایع و مهندسی است. بازیگران اصلی شبکه همکاری با سازمان‌ها، مؤسسات ایرانی و بیشتر در شهر تهران هستند. هر چند همکاری دانشگاه خوارزمی با کشورهای دیگر در حد قابل قبول نیست اما ترسیم شبکه همکاری کشورها نشان می‌دهد همکاری علمی در سطح بین‌المللی در حال توسعه است. همچنین همکاری علمی با سازمان‌های ایرانی و به‌ویژه سازمان‌های خارجی باعث افزایش استناد به مدارک دانشگاه خوارزمی شده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج لزوم همکاری علمی در سطح بین‌المللی در دانشگاه بیشتر احساس می‌شود. همچنین خروجی کیفی از پروژه‌های دانشجویان تحصیلات تکمیلی در سطح قابل قبول نیست و باید توجه بیشتری به این امر شود.

مهدی حسین پور، سنجر سلاجقه، محمد جلال کمالی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این پژوهش مطالعه واکاوی عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی مؤثر بر پنهان‌سازی دانش در فضای علمی می‌باشد.
روش: پژوهش حاضر با رویکردی آمیخته اقدام به شناسایی عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی مؤثر بر پنهان‌سازی دانش در فضای علمی نموده است لذا مقاله حاضر مشتمل بر کثرت‌گرایی روش گردآوری اطلاعات است. همچنین در ادامه با استفاده از «روش دلفی» مدل مفهومی واکاوی عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی مؤثر بر پنهان‌سازی دانش در فضای علمی ارائه گردیده است. درروش کمی نمونه آماری این پژوهش 314 نفر از کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی خراسان رضوی تعیین و به روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب‌شده و از طریق پرسشنامه‌های استاندارد پنهان‌سازی دانش (دیمر کاسیگولو، 2016) و محقق ساخته عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی موردبررسی قرارگرفته‌اند. داده‌های آماری گردآوری‌شده طی 6 ماهه‌ی اول سال 1399 و درنهایت با استفاده از روش معادلات ساختاری در محیط نرم‌افزار آموس مورد تجزیه‌وتحلیل قرارگرفته شده است. عوامل فنی و تکنولوژیکی شامل؛ سهولت دسترس‌پذیری، مطابقت فناوری سازمان، ترس و واهمه از کار با فناوری موجود در سازمان و رضایت از کیفیت و برای عوامل محیطی نیز محیط فیزیکی و محیط اجتماعی در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که مقدار تأثیر محیط فیزیکی و اجتماعی بر پنهان‌سازی دانش به ترتیب با ضریب استاندارد 70/0- و 39/0- هست. همچنین مقدار تأثیرپذیری سهولت دسترس‌پذیری، عامل مطابقت فناوری سازمان، عامل رضایت از کیفیت نیز با پنهان‌سازی دانش به ترتیب برابر با 65/0- و 21/0- و 45/0- می‌باشد؛ اما متغیر ترس و واهمه از کار با فناوری موجود در سازمان با پنهان‌سازی دانش تأثیر مستقیم به‌اندازه 96/0 دارد.
نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از آن است که عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی با پنهان‌سازی دانش رابطه معکوس و معناداری دارد.

 
شبنم رفوآ، زهرا سلیمی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

ta http-equiv=Content-Type content="text/html; charset=utf-8">ta name=ProgId content=Word.Document>ta name=Generator content="Microsoft Word 14">ta name=Originator content="Microsoft Word 14">

زمینه و هدف: نظام‌های پیشنهادگر مقالات علمی، ابزاری سودمند برای کمک و تسریع در فرایند جستجوی اطلاعات هستند که مقالات را متناسب با نیاز پژوهشگران پیشنهاد میدهند. در حال حاضر، پایگاه‌های اطلاعاتی علمی نیز با استفاده از نظام‌های پیشنهادگر، مقالاتی را به کاربران پیشنهاد می‌دهند. از این رو، هدف اصلی این پژوهش ارزیابی عملکرد نظام پیشنهادگر سه پایگاه اطلاعاتی علمی الزویر و تیلور اند فرانسیس و گوگل اسکالر براساس میزان ربط موضوعی مقالات پیشنهادی در زمینه ذخیره و بازیابی اطلاعات از دیدگاه متخصصان کتابداری و فناوری اطلاعات می‌باشد.
روش : پژوهش حاضر از نوع هدف، کاربردی بود که از روش ارزیابانه استفاده شد. نمونه پژوهش را سه پایگاه اطلاعات علمی الزویر و تیلور اند فرانسیس و گوگل اسکالر تشکیل دادند که دارای ابزار پیشنهاددهنده هستند. "ذخیره و بازیابی اطلاعات" به عنوان موضوع مورد جستجو انتخاب گردید. تعداد 10 کلیدواژه تخصصی مرتبط با موضوع ذخیره و بازیابی اطلاعات گزینش شد. پس از جستجوی هر کلیدواژه، نخستین مقاله بازیابی شده، ملاک بررسی قرار گرفت. سپس به ازای هر مقاله اول، 5 مقاله نخست پیشنهاد شده در هر یک از سه پایگاه مذکور استخراج شدند. داده‌ها از طریق مشاهده مستقیم و با استفاده از ابزار سیاهه وارسی محقق ساخته گردآوری شدند. اطلاعات کتابشناختی مقاله اول بازیابی شده در هر موضوع و هر پایگاه به همراه اطلاعات کتابشناختی 5 مقاله پیشنهاد شده جهت ارزیابی میزان ربط موضوعی در اختیار دو گروه از متخصصان کتابداری و فناوری اطلاعات قرار گرفت. نمونه پژوهش به روش نمونه‌گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی (فراوانی و درصد فراوانی) و استنباطی (آزمون فیشر و آزمون تی) استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج این پژوهش نشان داد که در بین سه پایگاه مذکور، پایگاه اطلاعاتی الزویر در مجموع نتایج مرتبط‌تری از دیدگاه متخصصان کتابداری و فناوری اطلاعات در زمینه ذخیره و بازیابی اطلاعات پیشنهاد می‌کنند که گوگل اسکالر و تیلور اند فرانسیس در رتبه‌های بعدی قرار دارند. در مجموع سه پایگاه، مرتبط­ترین مقالات از نظر متخصصان موضوعی، مقالاتی بودند که در رتبه پنجم قرار داشتند.
نتیجه‌گیری: در نهایت، مشاهده شد پایگاه اطلاعاتی الزویر، عملکرد مطلوبتری از نظر ارائه مقالات پیشنهادی مرتبط نسبت به دو پایگاه دیگر دارد. همچنین نتایج نشان داد، اختلاف معنی‌داری بین دیدگاه متخصصان فناوری اطلاعات با کتابداران در خصوص ربط مقالات پیشنهادی در زمینه ذخیره و بازیابی اطلاعات وجود دارد. به‌ طوری که، از دید متخصصان فناوری اطلاعات ربط مقالات پیشنهادی پایگاه‌های اطلاعاتی بیشتر است.

 


سجاد محمدیان، نادر نقشینه، مریم ناخدا،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: منظور از توصیه‌های دامنه‌های متقابل یعنی به جای پرداختن به هر دامنه به طور مستقل، دانش بدست‌آمده در یک دامنه (منبع) را به دامنه (هدف) دیگری منتقل و در آن به کار گرفت. مقاله حاضر با مرور نظام‌مند درپی بررسی پژوهش‌های این حوزه از نظر مبانی، کاربردها و چالش‌ها است.
روش پژوهش: در مطالعه حاضر، از چارچوب مطالعه نظام‌مند پریسما استفاده شده است. جست‌وجو در منابع اطلاعات علمی فارسی و انگلیسی با کلیدواژه‌های مرتبط انجام و 98 منبع به زبان انگلیسی در بازه زمانی 2007 تا 2021 یافت شد. با اعمال پالایش اولیه، معیارهای ورود و خروج از مطالعه و کنترل توسط متخصصان، تعداد 28 منبع انگلیسی برای ورود به مرور نظام‌مند انتخاب شدند.
یافته‌­ها: بر مبنای دامنه، چهار سطح توصیه‌های دامنه‌های متقابل؛ مشخصه یا خصیصه، نوع، مورد و سامانه وجود دارد. برای پیش‌بینی نظرات کاربران در توصیه‌های بین دامنه‌ای از الگوریتم‌ها یادگیری ماشین و برای ارزیابی پیش‌بینی‌های صورت گرفته براساس ماتریس درهم ریختگی از سه دسته معیارهای پیش‌بینی، رتبه‌بندی و طبقه‌بندی استفاده می‌شود. توصیه‌‌های دامنه­‌های متقابل با انتقال دانش بین دامنه‌­ها در افزایش صحت توصیه‌ها، رفع مسئله شروع سرد، فروش متقابل و بهبود شخصی‌سازی کاربرد دارد. اصلی­‌ترین چالش توصیه دامنه‌های متقابل تفاوت­‌های دامنه‌­ها با هم است این تفاوت­‌ها شامل عدم انطباق بین ویژگی­‌های دامنه‌­ها و مشخص نبودن روابط میان دامنه‌­ها است. علاوه بر این، تفاوت در اندازه دامنه‌ها و عملکرد ضعیف الگوریتم‌های پایه در پیش‌بینی نظرات کاربران از دیگر چالش‌های پیش‌روی توصیه‌های دامنه‌های متقابل است.
نتیجه‌گیری:
این حوزه موضوعی اگر چه در ده سال اخیر شکل گرفته است اما شتاب پرداختن به موضوع توسط پژوهشگران علوم رایانه و اطلاعات نشان از مهم بودن حوزه پژوهشی دارد. توصیه‌های دامنه‌های متقابل سطح مورد اصلی‌ترین دسته توصیه‌­های دامنه­‌های متقابل محسوب می‌شوند. با توجه به شکل‌گیری گروه‌های کسب‌کارهای الکترونیک، در آینده توصیه‌های متقابل در سطح سامانه‌ها بیشتر مورد توجه قرار خواهند گرفت. توصیه‌های دامنه‌های متقابل در بهبود عملکرد سامانه‌های توصیه‌گر، مدل‌سازی کاربر در تعامل انسان و رایانه، تجارت الکترونیک می‌توان استفاده می‌شوند.
محمدحسن عظیمی، عبدالحسین فرج پهلو، علی حمیداویان،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

هدف: بررسی وضعیت مهارت های مدیریت دانش شخصی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز و بررسی تأثیر عوامل فناورانه بر بهبود مهارتهای مدیریت دانش شخصی از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز.
روش: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی ـ تحلیلی است. روش انجام تحقیق پیمایشی می باشد که قابلیت تعمیم نتایج یکی از مهمترین مزایای آن به شمار می رود. از آن جا که این تحقیق به بررسی تأثیر عامل فناورانه بر مهارت‌های مدیریت دانش شخصی می پردازد از نوع همبستگی است. 
یافته­‌ها:  نتایج پژوهش نشان داد وضعیت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ برخورداری از  مهارت‌های مدیریت دانش شخصی در وضع مطلوب قرار دارد. میانگین این عوامل بالاتر از حد متوسط است. همچین مشخص شد عوامل فناورانه بر بهبود مهارت‌های مدیریت دانش شخصی در بین دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز موثر هستند. با ارتقا یک واحد عوامل فناورانه، مهارت های مدیریت دانش شخصی  2.649 واحد افزایش پیدا خواهد کرد.
نتیجه گیری: عوامل فردی مانند دانش و تجربه،  ویژگی‌های شخصیتی و روانی، توانایی برقراری ارتباط با دیگران و توانایی به کارگیری فناوری از جمله مواردی است که بر مدیریت دانش شخصی افراد تأثیر می گذارند. علاوه براین، امکانات سازمانی و فرهنگ حاکم بر سازمان نیز بر مدیریت دانش شخصی تأثیر می گذارد. وضعیت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ برخورداری از  مهارت‌های مدیریت دانش شخصی در وضع مطلوب قرار دارد. میانگین این عوامل بالاتر از حد متوسط است. می توان پذیرفت با اطمینان 95% که وضعیت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ برخورداری از  مهارت‌های مدیریت دانش شخصی مناسب و در سطح مطلوب قرار دارد، عوامل فناورانه بر بهبود مهارت‌های مدیریت دانش شخصی در بین دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز موثر هستند.

احمد مجلس آرا، فاطمه فهیم نیا، نادر نقشینه،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی الگوی تحلیل بازخورد متنی کاربران در شبکه­‌های اجتماعی در مواجهه با رویدادها و کنش­‌های محیطی با تأکید بر شناسایی عوامل مؤثر بر ارائه­‌ی پیام­های متنی توسط کاربران در شبکه­های اجتماعی انجام شده است.
روش پژوهش: از لحاظ رویکرد پژوهش، روش امیخته اکتشافی بکار برده شده است. در مرحله‌­ی اول این پژوهش از روش فراترکیب استفاده شد که از جمله روش‌­های کیفی به شمار می­‌رود. در مرحله­‌ی دوم برای بررسی و اعتباریابی عوامل شناسایی شده و تهیه الگوی نهایی تحقیق، از روش پیمایشی یعنی نظرسنجی از خبرگان در قالب تشکیل گروه‌­های کانوی و استفاده از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری اول پژوهش کلیه اسناد مکتوب مربوط به تحلیل بازخورد متنی و احساسات کاربران شامل 60 مقاله و اثر بر مبنای معیارهای معتبر از بین 198 مقاله و اثر انتخاب و تحلیل شد. جامعه‌­ی آماری دوم شامل خبرگان حوزه­‌ی فناوری اطلاعات در رشته­‌های فناوری اطلاعات، جامعه­‌شناسی، رفتارشناسی و... بودند که در نهایت 15 نفر تعیین شدند و به دلیل شرایط و محدودیت­های پاندمی کرونا، به صورت از راه دور نسبت به ارائه‌­ی نظرات و پیشنهادات اقدام نمودند.
یافته­‌ها: با  کاربرد مراحل هفتگانه فراترکیب، الگوی مفهومی در شش لایه­‌ی مفهومی، مقوله­‌ای و کدها به دست امد. در هر یک از لایه‌­ها مفاهیم و موضوعاتی گنجانده شد که در نهایت 27 مؤلفه شناسایی شد. جهت اعتباریابی کیفی الگوی به دست آمده بر اساس نظرات خبرگان در قالب گروه­‌های کانونی اخذ شد و الگوی مفهومی مورد تأیید خبرگان پژوهش قرار گرفت.
نتیجه‌­گیری: با توجه به یافته­‌های حاصل از اجرای فرآیند فراترکیب در شناسایی ابعاد و مقوله‌­های رفتاری کاربران در تحلیل بازخورد متنی در شبکه­‌های اجتماعی که می‌­تواند مبنایی برای پژوهش­‌های آتی در جهت هدایت، راهبری و رفتارشناسی کاربران و همچنین راهنمایی در راستای سیاست­‌های اجرایی برای مسئولین و تصمیم‌­گیران در سازمان­‌ها و نهادهای ذی‌­نقش قرار گیرد در قالب الگویی مفهومی که به تأیید و توافق بالای خبرگان رسید، ارائه گردید.

 

سمیرا دانیالی، دکتر امیر حسین صدیقی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

vزمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی وبگاه دانشگاه تهران بر اساس شاخص‌های معماری اطلاعات، جهت اطلاع و بررسی وضعیت و کیفیت وبگاه است.
روش: روش انجام پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی است و از سیاهه وارسی جهت تحلیل وبگاه از جهت سیستم سازماندهی، سیستم برچسب‌زنی، سیستم پیمایش، و سیستم جستجو استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج حاصل از سیاهه‌های وارسی نشان داد که وبگاه دانشگاه تهران با کسب امتیاز 20 از 37 در قسمت سازماندهی، امتیاز 37 از 57 در برچسب‌زنی، 53 از 78 در پیمایش و 14 از 46 در جستجو، وضعیت ضعیفی را در سیستم جستجو، وضعیت متوسطی را در سیستم سازماندهی، و وضعیت خوبی را در سیستمهای برچسب‌زنی و پیمایش کسب نموده است. می‌توان با توجه به نتایج به دست آمده، سیستم جستجوی وبگاه دانشگاه تهران را بازطراحی کرد، در سیستم سازماندهی آن بازنگری انجام داد، و نسبت به بهبود سیستم‌های مورد اشاره دیگر در این وبگاه اقدام کرد. به‌صورت کلی جهت افزایش کارایی وبگاه‌ها نیاز به در نظر گرفتن اصول معماری اطلاعات در طراحی آن‌ها است. بعلاوه این پژوهش می‌تواند با شناسایی نقاط ضعف و قوت وبگاه، منبعی مناسب جهت سیاست‌گذاری‌های آتی وبگاه باشد.
نتیجه‌گیری: ارزیابی معماری اطلاعات وبگاه حوزه جدیدی است که در عین اهمیت، کمتر بدان پرداخته شده است. این پژوهش می‌کوشد تا با ارائه یک ارزیابی نظام‌مند در یک مطالعه موردی برای وبگاه دانشگاه تهران ضمن معرفی نقاط قوت و ضعف این وبگاه، کاربست‌پذیری این روش را برای استفاده در موارد مشابه نشان دهد.

صالح رحیمی، فرامرز سهیلی، رویا مهدی پور، فاطمه رحیمی،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف تعیین نگرش کتابداران کتابخانه­های عمومی استان ایلام در مورد حریم خصوصی برخط انجام شده است.
روش: این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ نحوه‌ی جمع­‌آوری دادهها یک پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی است. در این پژوهش، 136 نفر از کتابداران کتابخانه­‌های عمومی استان ایلام به­‌عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده­‌ها از پرسشنامه تومن و مک­‌کینن (2018) استفاده شد. پایایی این پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ برابر با 91/0 به­دست آمد. به‌­منظور تجزیه و تحلیل داده­ها، از جداول توزیع فراوانی و آزمون آماری کای- دو در نرم­‌افزار اس‌­پی­‌اس‌­اس استفاده گردید.

یافته‌­ها: کتابداران از اینکه دولت و شرکت­‌ها اطلاعات شخصی زیادی درباره آن­ها گردآوری می­‌کنند، نگران هستند و بر این باورند که سازمان­‌ها و مؤسسات دولتی نباید اطلاعات شخصی افراد را با اشخاص ثالث به‌­اشتراک بگذارند، مگر با مجوز خود فرد.
نتیجه­‌گیری: در مورد حریم خصوصی در کتابخانه نگرانی­‌های بسیاری وجود  دارد که این میزان از نگرانی در طی پنج سال گذشته افزایش یافته است. در کتابخانه‌­های عمومی سواد حریم خصوصی برخط به کاربران و کتابداران آموزش داده نمی­شود و برخی از کتابداران معتقدند که کتابخانه در زمینه حفظ اطلاعات خصوصی کاربران سیاستی ندارد. کتابخانه‌­های عمومی استان ایلام باید اقدامات جدی­تر در راستای حفظ حریم خصوصی برخط کتابداران و کاربران انجام دهند و سیاست­‌هایی را در این زمینه تدوین کنند و نیز سیاست­‌های موجود به‌­خوبی برای کتابداران تشریح شود.

 


سید مهدی میرمهدی، آقای فخرالدین جعفری،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده

هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر استفاده بیش از حد از رسانه­‌های اجتماعی در محل کار بر عملکرد شغلی کارکنان بوده است.
روش پژوهش: این تحقیق از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و جامعه‌ی مورد پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت مخابرات ایران بوده که در بازه زمانی آبان 1399 تا فروردین 1400 انجام گرفته است. برای سنجش وضعیت موجود از پرسشنامه 19سوالی استفاده شد که پس از تأیید روایی و پایایی جهت جمع‌آوری داده‌ها مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق برای بررسی روابط بین اجزاء مدل از معادلات ساختاری استفاده شده است. از نرم‌­افزار لیزرل برای تجزیه ­و­تحلیل فرضیه­‌ها استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن بوده است که استفاده اجتماعی بیش از حد با توجه به آماره t 4/24  و استفاده شناختی بیش از حد از رسانه­‌های اجتماعی در محل کار با توجه به آماره t 2/92 رابطه مثبتی با خستگی از رسانه­‌های اجتماعی دارد اما استفاده لذت جویانه تاثیری بر خستگی از رسانه های اجتماعی ندارد. خستگی از رسانه­‌های اجتماعی نیز با توجه به آماره t 7/13  رابطه‌­ای مثبتی با عملکرد شغلی کارکنان دارد. همچنین با توجه به آماره2/70 خستگی از رسانه­‌های اجتماعی نقش میانجی را در رابطه بین استفاده شناختی بیش از حد از رسانه­‌های اجتماعی در محل کار و عملکرد شغلی کارکنان دارد و خستگی از رسانه­‌های اجتماعی نقش میانجی با توجه به آماره3/64 در رابطه بین استفاده اجتماعی بیش از حد از رسانه­‌های اجتماعی در محل کار و عملکرد شغلی کارکنان دارد ولی خستگی از رسانه­‌های اجتماعی در تاثیر استفاده لذت­‌جویانه بیش از حد بر عملکرد شغلی کارکنان، نقش میانجی را ندارد.
نتیجه گیری: در این تحقیق مکانیزم نحوه اثرگذاری ابعاد مختلف استفاده بیش از حد از رسانه های اجتماعی بر عملکرد شغلی بررسی شد. بر اساس این تحقیق استفاده بیش از حد از رسانه های اجتماعی شامل سه بعد است که نقش هر کدام از این بعد ها در تاثیر گذاری بر خستگی و عملکرد شغلی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید هر یک از این ابعاد اثرگذاری متفاوتی را بر خستگی و عملکرد شغلی دارند. لذا این موضوع به فهم نظری  رابطه بین استفاده بیش از حد از رسانه­‌های اجتماعی و عملکرد شغلی  و همچنین برای مدیران در جهت تدوین سیاست­‌های مربوط به استفاده از رسانه­‌های اجتماعی کمک می نماید.

 

صفحه 10 از 14     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb