جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای نوع مطالعه: كاربردي

دکتر نگار ارمغان،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: مدیریت تجارب و دانش ضمنی افراد یک سازمان، یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های امروزه شرکت‌های پیشرو محسوب می‌گردد. تحقیق حاضر در یک شرکت تولیدکننده ماشین‌آلات خمکاری لوله و میله انجام شده است. با توجه به اهمیت هر چه بیشتر کیفیت خدمات پس از فروش نزد مشتریان و همچنین بهبود عملکرد تکنیسین‌ها در این خصوص، هدف از این پژوهش شناسایی، بازیابی، مدیریت و ساختاردهی به اطلاعات، تجارب،  و دانش ضمنی متخصصین واحد تعمیرات، نگهداری و خدمات پس از فروش این شرکت صنعتی به منظور ارائه راه‌حل‌های‌ بهینه مشکلات فنی ماشین‌آلات فروخته شده به مشتریان است.

روش پژوهش: روش مطالعه این پژوهش به صورت اقدام پژوهی و میدانی و با استفاده از مصاحبه‌های متعدد انجام شده است. ابتدا عوامل و نشانه‌های بروز این مشکلات شناسایی و طبقه‌بندی شده است، و سپس راه‌حل‌های ارائه شده برای مشکلات تعیین و استانداردسازی شده‌اند.

یافته های پژوهش: یافته‌های این تحقیق، شامل طبقه‌بندی مشکلات اصلی و مشکلات فرعی، طبقه‌بندی نقوص فنی و قطعات مرتبط، برقرای ارتباط بین قطعات ماشین و مشکلات، شناسایی و تعیین نشانه‌های خرابی، ارائه راه‌حل‌های پیشنهادی برای رفع نقوص فنی ماشین مورد مطالعه و طراحی فرم‌های نقص فنی می‌باشد. برای شرکت مذکور، این امکان فراهم شده است که ضمن ارائه بهترین راهکار‌ها برای حل مشکلات فنی ماشین‌آلات مشتریان، که مبتنی بر تجارب و تخصص افراد است، آن راه‌‌حل‌ها به صورت استاندارد و روشنی ساختاردهی شوند.

نتیجه‌گیری: پردازش مناسب اطلاعات و به اشتراک گذاری آنها با تاکید بر تعامل بهینه میان انسان-رایانه و ارائه راه‌حل‌های استاندارد شده در کوتاه‌ترین زمان ممکن به مشتری باعث افزایش رضایت مشتریان گردید. علاوه بر آن، به دلیل استانداردسازی روش حل مسائل امکان استفاده مجدد از آنها توسط سایر افراد به ویژه افراد کم تجربه تر نیز فراهم شده است


مریم اسدی، دکتر حمید مهدیقلی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: این مقاله درصدد است مفهوم فضای مشترک اطلاعاتی را با تبیین شرایط حاضر، تعریف مفهوم، ویژگی‌ها و الگوهای فضای مشترک اطلاعاتی، بیان چند نمونه عملی، پیشنهادهایی برای تبدیل فضای کتابخانه به فضای مشترک اطلاعاتی، چالشهای ایجاد و پیاده‌سازی فضای مشترک اطلاعاتی را مورد واکاوی قرار دهد.

روش پژوهش: مقاله حاضر یک مقاله مروری و مفهومی است، بنابراین روش کتابخانه‌ای انتخاب شد.

یافته­ها: کتابخانههای دانشگاهی در طی دهههای گذشته تغییرات قابل‌توجهی کردهاند. این تغییرات، مدیران را در امر برنامه‌ریزی و پیش‌بینی امور کتابخانهها با مشکل و چالش مواجه ساخته است. به نظر می‌رسد ظهور مفهوم فضای مشترک اطلاعاتی، مفهومی برای سازگاری با شرایط متغیر امروز کتابخانه‌های دانشگاهی است. اصطلاح فضای مشترک اطلاعاتی مفهوم نسبتاً جدیدی در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی است. فضای مشترک اطلاعاتی به‌عنوان درگاهی توصیف می‌شوند که از طریق آن دانشجویان و اعضای هیئتعلمی به حجم وسیعی از منابع اطلاعاتی در جهان در یک مکان دسترسی می‌یابند، در محل کتابخانه منابع کمتری نگهداری می‌شود، دسترسی به خدمات فناوری و مرجع باهم ترکیب می‌شوند، بجای مالکیت اطلاعات تاکید بر دسترسی، مدیریت اطلاعات و هوشمندسازی خدمات است، مدیریت ارتباط با اعضا و استفاده‌کنندگان (خدمت محور) و یادگیری مشارکتی نقش محوری دارد.

نتیجه­ گیری: هیچ‌کس نمی‌داند کتابخانه دانشگاهی آینده شبیه چه خواهد شد؟ ناگفته پیداست کتابخانه‌های آینده یک منبع اطلاعاتی متکامل با کارکنان آگاه و ماهر خواهد بود که دسترسی سریع و آزاد را به منابع اطلاعاتی الکترونیکی و دیجیتالی، انجام تحقیقات علمی در محیطی راحت و حمایتی را فراهم کرده و یادگیری مشارکتی را تشویق می‌کنند. فضای مشترک اطلاعاتی اولین گام در این مسیر است.


رضا بصیریان جهرمی، زاهد بیگدلی، غلامرضا حیدری، علیرضا حاجی یخچالی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه/هدف: بازی‌وارسازی را کاربست محرک‌های مرتبط با انجام بازی در بسترهای به ظاهر نامرتبط با بازی دانسته‌اند. در واقع، این تعریف جامع‌ترین تعریفی است که تاکنون از بازی‌وارسازی ارائه شده است. این مفهوم برای نخستین بار در سال 2002 میلادی ارائه شد، اما بیش از هشت سال – یعنی تا نیمه دوم سال 2010 میلادی- طول کشید تا مفهوم یادشده توجه جهانیان را به خود جلب نماید. بازی‌وارسازی در حیطه‌های گوناگون و به تناسب نیازهای متنوع موجود در این حیطه‌ها کاربرد یافته است. پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن معرفی مفهوم بازی‌وارسازی و مؤلفه‌های آن، به نقش و جایگاه این مفهوم جدید در حیطه فرآیندها و فعالیت‌های کتابخانه‌ای بپردازد.

روش: پژوهش حاضر به روش مروری و بر اساس مطالعه جامع و نظام‌مند متون مرتبط با بازی‌وارسازی انجام شده است.

یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهند که مؤلفه‌های بازی‌وارسازی به واسطه ماهیّت منطبق با انگیزه انسانی‌شان و در صورت طراحی مناسب بتوانند بستری را فراهم نمایند که به واسطه آن امکان پذیرش تغییرات در سطح کتابخانه‌ها از سوی مدیران- و سپس کارکنان و کاربران- راحت‌تر اتفاق افتد. این امر می‌تواند به حل «بحران مشارکت» کتابخانه‌ها یاری رساند.

نتیجه‌گیری: مدیران کتابخانه‌ها می‌توانند با درک شرایط موجود و بر اساس اصول بازی‌وارسازی تمهیداتی بیاندیشند تا بر اساس آن، کتابخانه‌ها و وبسایت آنها جذابیت‌های بیشتری را برای جذب مخاطب ایجاد کنند.


احمد کریم خانی، دکتر نرگس نشاط،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تعیین رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت در رفتار اطلاع جویی دانشجویان تحصیلات تکمیلی.

روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و از نوع تحلیل همبستگی است که با استفاده از پرسشنامه 30 گویه ای رفتار اطلاع جویی و پرسشنامه 60 گویه ای NEO کاستا و مک کری دادههای موردنیاز گردآوری شد. جامعه پژوهش را تعداد 343 دانشجوی ارشد و دکتری تشکیل داد که با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای از میان دانشگاه‌های تهران، تربیت مدرس، امیرکبیر و علوم تحقیقات انتخاب شدند. برای تجزیه‌وتحلیل یافته‌ها از آزمون‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام‌به‌گام چندگانه استفاده گردید.

یافته­ ها: صفت روان رنجوری در دانشجویان موجب کم شدن زمان صرف شده برای امور پژوهشی آنان میگردد؛ و در مقابل، صفت برونگرایی افزایش تلاش برای رسیدن به اطلاعات موردنیاز دانشجویان را سبب می‌گردد. صفت گشودگی به تجربه در دانشجویان علاقه به موضوعات نو را افزایش می‌دهد و دو صفت وجدان گرایی و توافق گرایی نیز در افزایش بعد قضاوت ربط دانشجویان مؤثر است.

نتیجه ­گیری: شخصیت به‌عنوان مؤلفه‌های روان‌شناختی در رفتار اطلاع جویی دانشجویان نقش دارد؛ بهگونهای ‌که 31 درصد رفتار اطلاع جویی دانشجویان بر اساس عوامل پنج‌گانه شخصیتی شکل میگیرد. لذا بهتر است دانشگاهها و کتابخانه‌های دانشگاهی و مراکز اطلاع‌رسانی و نیز طراحان پایگاه‌های اطلاعاتی و رابط‌های کاربر به تاثیر این عوامل در طراحی نظام‌های اطلاعاتی توجه داشته باشند.


اغول بی بی شیخ، نصرت ریاحی نیا، یزدان منصوریان،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

چکیده:

هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رفتار اطلاع­یابی بافت محور دانشجویان دانشگاه خوارزمی در جستجوی اطلاعات علمی موردنیاز خود و عوامل مؤثر بر رفتار اطلاع­یابی دانشجویان در داخل دانشگاه انجام‌شده است.

روش­شناسی: روش پژوهش توصیفی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری، کلیه­ی دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه خوارزمی در زمان انجام پژوهش را شامل می­شود. نمونه پژوهش شامل 196 دانشجو است که به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب‌شده‌اند. به‌منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 6/82 و روایی ازنظر اساتید محترم استفاده شد و برای تجزیه‌وتحلیل داده­ها از آزمون­های t تک‌نمونه‌ای مستقل و t دونمونه­ای مستقل استفاده شد.

یافته­ها: یافته­ها نشان می­دهد که مهم‌ترین عامل مؤثر بر رفتار اطلاع­یابی دانشجویان سایت‌های کامپیوتر دانشگاه است و دانشجویان بیشتر اطلاعات علمی موردنیاز خود را از منابع اینترنتی و موتورهای جستجو به دست می­آورند و مهم‌ترین هدف آن‌ها از جستجوی اطلاعات علمی انجام تکالیف درسی است و دانشجویان هدف از جستجوی اطلاعات علمی را، ابتدا اطلاعات آموزشی و سپس اطلاعات پژوهشی موردنیاز خود می­دانند... مهم‌ترین مانع و مشکل در مسیر جستجوی اطلاعات در دانشگاه نیز سرعت‌پایین اینترنت دانشگاه است. همچنین بین عوامل جمعیت­شناسی (جنسیت، وضعیت تأهل و وضعیت سکونت) و رفتار اطلاع­یابی دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد.

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته­ها می‌توان نتیجه‌گیری کرد که دانشجویان دانشگاه هدف از جستجوی اطلاعات علمی را، ابتدا اطلاعات آموزشی و سپس اطلاعات پژوهشی موردنیاز خود می­دانند؛ و برای کسب اطلاعات بیشتر از منابع اینترنتی و موتورهای جستجو استفاده می­کنند؛ و کتابخانه­ها جایگاه پایین­تری نسبت به سایت­های کامپیوتر دانشگاه در رفتار اطلاع­یابی دانشجویان دارند.


فاطمه سعادتی، یزدان منصوریان، محمد زره ساز،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ساختار مقاله‌های پژوهشی در مجله‌های علمی- پژوهشی فارسی زبان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی به منظور تعیین میزان انطباق آنها با ساختارمطلوب است. در گام بعدی، میزان اهتمام راهنماهای نگارش مجله‌های علمی-پژوهشی فارسی زبان علم اطلاعات و دانش شناسی به معرفی اجزای ساختاری یک مقاله-علمی پژوهشی بررسی شده است.

روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری آن شامل کلیه مقاله‌های علمی- پژوهشی منتشر شده در مجله‌های علمی- پژوهشی فارسی زبان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در طی سال‌های 1392تا 1394 و راهنماهای نگارش مقاله موجود در وب‌سایت این نشریه‌ها است. نمونه‌گیری در مورد مقاله‌ها به شیوه تصادفی طبقه‌ای انجام شد و بر این اساس، تعداد 245 عنوان مقاله علمی- پژوهشی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس سیاهه وارسی (ساختار مطلوب) مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که ساختار مقاله‌های علمی-پژوهشی مورد بررسی در وضعیت مطلوبی قرار دارد و تنها در سه جزء ساختاری یعنی «مبانی نظری»،«کاربرد پژوهش» و «محدودیت پژوهش» تطابق ضعیفی با ساختار مطلوب وجود دارد. در بررسی راهنماهای نگارش، یافته‌ها نشان داد که راهنماهای نگارش از نظر معرفی ساختار مطلوب یک مقاله علمی-پژوهشی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و اجزای ساختاری «مروری کوتاه بر متون علمی»، «بیان منطق منجر به پژوهش»، «هدف و انگیزه پژوهش»، «مزیت و اهمیت پژوهش»، «زمان پژوهش»، «مکان پژوهش»، «اعتبار (روائی) ابزار پژوهش»، «پایایی ابزار پژوهش» با میانگین صفردر هیچ یک از راهنماهای نگارش مقاله‌ها در نشریه‌های مورد بررسی اشاره نشده است. همچنین بررسی فرضیه‌ها نشان داد که تفاوت معناداری میان نشریه‌های علمی – پژوهشی از نظر تطابق مقاله‌های علمی-پژوهشی آنها با ساختار مطلوب وجود دارد. با این حال، میانگین امتیاز ساختاری مقاله‌های این نشریه‌ها به طور کلی در وضعیت خوبی قرار دارد. همچنین در بررسی فرضیه دوم پژوهش مشخص شد که با وجود وضعیت مناسب انطباق مقاله‌های منتشر شده با ساختار مطلوب، راهنماهای نگارش مقاله‌های نشریات علمی- پژوهشی از وضعیت مناسبی در معرفی اجزای ساختاری یک مقاله علمی – پژوهشی برخوردار نیستند.

نتیجه‌گیری: با توجه به ضعف ساختاری راهنماهای نگارش در نشریه‌های علمی-پژوهشی مورد بررسی می‌توان چنین برداشت کرد که نویسندگان اغلب ساختار مقاله‌ها را بر اساس آنچه خود آموزش دیده‌اند تدوین کرده و راهنماهای نگارش را کمتر الگوی خود قرار می‌دهند. از طرف دیگر نیز می‌توان یکی از دلایل ضعف موجود در ساختار مقاله‌ها را به بی‌توجهی سردبیران و دست‌اندرکاران مجله‌ها برای ارائه راهنماهای مورد نیاز نسبت داد.


نیلوفر برهمند، مریم ناخدا، فاطمه فهیمی نیا، مهین نظری،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: به دلیل تأکید بر ارتقای سلامت و خودمراقبتی، مطالعات رفتار اطلاع‌یابی سلامت به عنوان یکی از شرایط برنامه‌ریزی خدمات و مداخلات اطلاعاتی سلامت اهمیت یافته است. عواملی چون توجه به مطالعات کاربر مدار، بافت و خودمراقبتی به‌کارگیری رویکردهایی که به مطالعه افراد در محیط طبیعی کمک می‏کند را ضروری ساخته است. بااین‌حال، نقد و بررسی‏ها حاکی از غلبه رویکردهای کمی و اثبات‌گرایی در این حوزه است. این مقاله قصد دارد به معرفی مصاحبه واقعه‏مدار به عنوان ابزاری برای گردآوری داده‏های منحصر به فرد از زندگی طبیعی افراد و کاربرد آن در مطالعات رفتار اطلاع‌یابی سلامت بپردازد.
روش: در این مقاله مروری که به روش کتابخانه‌ای انجام شد، ابتدا به مفهوم رفتار اطلاع‏یابی سلامت و عوامل تأثیرگذار بر آن پرداخته شد. سپس اصول و مفاهیم مطرح در مصاحبه واقعه‏مدار از جمله روایت و مصاحبه روایتی معرفی و دلالت‏های کاربردی آن در پژوهش‌های رفتار اطلاع‏یابی سلامت مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه، مراحل اجرای مصاحبه واقعه‏مدار با ذکر مثال ارائه شد.
یافته‏ها: نقطه قوت مصاحبه واقعه‏مدار تمرکز بر روایت‏های افراد از تجربیات زیسته آنان به عنوان داده‏های پژوهش است که به پژوهشگران کمک می‌کند تجربیات افراد را از زاویه‌ای متفاوت با روش‌های متداول نگریسته و تحلیل کنند. سه دلالت کاربردی برای به کارگیری مصاحبه واقعه‏مدار در مطالعات رفتار اطلاع‌یابی سلامت عبارت‌اند از: 1. تنیدگی رفتار اطلاع‌یابی سلامت در زندگی روزمره، 2. تمرکز پژوهش‌های رفتار اطلاع‌یابی بر ارائه الگوی رفتار، و 3. هدفمند و عمدی بودن رفتار اطلاع‌یابی سلامت.
نتیجه‏گیری: مصاحبه واقعه‏مدار فضایی را برای شنیدن صدای گروه‌های مختلف اجتماع به ویژه افرادی که به دلیل بیماری و شرایط اجتماعی و فرهنگی صدایشان خاموش شده است فراهم می‏آورد. نکته‌ای که در طراحی و برنامه‌ریزی هرگونه خدمات و مداخلات اطلاعاتی سلامت باید اکیداً مورد توجه قرار گیرد.

 
امیر وفائیان، کیوان برنا، حامد ساجدی، داریوش علیمحمدی، پویا سرایی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: شناسایی و دسته‌بندی خودکار دستگاه‌ها و گوشه‌های موسیقی سنتی ایرانی، که بیش از یک دهه توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است، یکی از شاخه‌های حوزه بازیابی اطلاعات موسیقی محسوب می‌شود. گفتارِ حاضر با هدف مرور پژوهش‌های انجام شده در این حوزه و نیز تحلیلِ مسائل، رویکردها و موانعِ پیش رو انجام شده است.
روش پژوهش: رویکرد پژوهش، از نوع تحلیل محتوا و شیوۀ گردآوردی داده‌ها، بر اساس مطالعه اسنادی- کتابخانه‌ای بوده است.
یافته‌ها: اصلی‌ترین محدودیت‌ها و دلایل ناکارآمدی پژوهش‌های این حوزه را می‌توان ناشی از انجام پژوهش‌ها به صورت موازی و مجزّا، نبودِ پایگاه داده منسجم برای موسیقی ایرانی و نداشتنِ دانش کافی پژوهشگران از مبانی نظری موسیقی سنتی ایرانی دانست.
نتیجه‌گیری: بطورکلی، دو رویکردِ ماکرو و میکرو را می‌توان برای پژوهش‌های مرتبط با شناسایی خودکار موسیقی ایرانی متصور شد. عمده پژوهش‌هایی که تا کنون منتشر شده‌اند با رویکردِ ماکرو بوده و در آن صرفاً بر اساس اِشِل صوتیِ پنج دستگاهِ اصلی، سعی در تفکیک و شناسایی خودکارِ این دستگاه‌ها از یکدیگر داشته‌اند. از آنجا که تقسیم‌بندیِ دستگاه‌ها از اصالت لازم برخوردار نبوده و در این خصوص بینِ نظریه‌پردازان و موسیقی‌دان‌ها، از نظر تعداد دستگاه و مرزِ بین آنها اتفاق نظر وجود ندارد، انجامِ پژوهش‌هایی با رویکردِ میکرو، که در آن تأکید بر شناسایی خودکارِ گوشه‌ها بر اساسِ بررسی سیرِ ملودیِ جمله‌های مُعرّف هر گوشه است، پیشنهاد شده است. 
علی منصوری، فاطمه زرمهر، حسین کارشناس،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف : در این پژوهش چهار روش متن‌کاوی بررسی میشود و بر درک و شناسایی خصوصیات و محدودیت‌های آن‌ها در کشف موضوع تمرکز میکند. این چهار روش عبارت‌اند از 1) تجزیه‌وتحلیل معنایی پنهان(LSA) 2) تحلیل معنایی پنهان احتمالاتی(PLSA)، 3) تخصیص دیریکله پنهان(LDA) و 4) مدل‌سازی موضوعی همبسته(CTM).
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کتابخانه‌ای است که در آن، ادبیات حوزه متن‌کاوی و مدل‌سازی موضوعی مرور و تحلیل شده است.
یافته‌ها: تجزیه‌وتحلیل معنایی پنهان می‌تواند برای تشخیص موضوعات خاص و منحصربه‌فرد در مدارکی که تنها به یک موضوع پرداخته‌اند استفاده شود. سه روش دیگر متن‌کاوی، بر موضوعات و گرایش کلی متن متمرکز هستند. تحلیل معنایی پنهان احتمالاتی  برای مدارکی که به یک موضوع پرداخته‌اند قابل‌استفاده است اما برخلاف تجزیه‌وتحلیل معنایی پنهان ، این روش در کشف موضوعات و مضامین کلی متن کاربرد دارد. درحالی‌که تخصیص دیریکله پنهان  در مورد مدارکی که به چندین موضوع پرداخته‌اند کاربرد بیشتری دارد. روش مدل‌سازی موضوعی همبسته  می‌تواند در تشخیص ارتباط بین دسته‌های موضوعی مختلف استفاده شود.
نتیجه‌گیری: رویکردهای متن‌کاوی به خاطر بهره‌گیری از تحلیل معنایی در کشف و استخراج موضوع متون مناسب است
محمدجواد افشارصفوی، گلنار شجاعی باغینی، محمدرضا رستمی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

. زمینه و هدف: حضور رسانه‌های جدید و شبکه‌های اجتماعی چالشی برای روزنامۀ چاپی ایجاد کرده ‌است. به نظر می‌رسد که عادت‌های مخاطبان در حال تغییر هستند، چرا که کاربران برای اخبار و اطلاعات رایگان به اینترنت مراجعه می‌کنند. بر این اساس هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در رقابت‌­پذیری رسانه­‌های مکتوب با شبکه­‌های اجتماعی در راستای ادامۀ حیات در روزنامه خراسان است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی روش آن گرانددتئوری، و ابزارش مصاحبه است، و برای تحلیل از متن‌کاوی و کدگذاری استفاده ‏شد. پس از مطالعۀ مستندات علمی موجود و مصاحبه‌های تحلیلی با خبرگان و کارشناسان روزنامۀ خراسان در شهر مشهد، ابعاد و شاخص­‌های بازاریابی به‌منظور ارائۀ چارچوبی برای رقابت­‌پذیری رسانه­های مکتوب با شبکه­‌های اجتماعی در راستای ادامۀ حیات مشخص شدند
یافتهها: نتایج نشان داد مقوله‌‌های اصلی در قالب ابعاد شش‌گانۀ مدل پارادایمی به‌صورت شرایط علی (پویایی، نوآوری در خدمات، سرعت خدمات و چندرسانه­‌ای بودن در ارائۀ خدمات و تبلیغات)، مقولۀ اصلی، یعنی رقابت­‌پذیری برای ادامۀ حیات (رقابت‌پذیری استراتژیک، استراتژی رقابت­پذیری بهروز، دانش سازمانی رقابت­پذیری، برنامه­‌ریزی راهبردی در جهت حیات و رقابت‌پذیری، اولویتبخشی حیات و رقابت­پذیری، رقابت­پذیری پویا و تغییرمدار، نوآوری تکنولوژیک در رقابت­‌پذیری تخصصی)، راهبرد (مشتری مداری، قابلیت شبکه‌­سازی و ارتباطی در سازمان)، زمینه (مدیریت تغییر، پیچیدگی شرایط مشتریان و محیط)، شرایط مداخله­‌گر محیطی (شرایط زیرساختی و قابلیت­‌های سازمانی، مدیریت دانش و یادگیری سازمانی) و پیامدها (پیامدهای مشهود به معنی حیات، بلوغ و تعالی سازمانی، کسب مزیت رقابتی، کاهش نرخ ریزش مشتریان، افزایش نرخ جذب مشتریان جدید، حفظ و نگهداری مشتری و افزایش درآمد و همچنین پیامدهای نامشهود به معنی ارتقاء رضایت‌مندی مشتریان، رشد اقتصادی و فرهنگی جامعه، چابکی سازمانی، افزایش قابلیت نوآوری، بهبود جایگاه در بازار رسانه و بهبود بهره‌وری و عملکرد سازمانی) جای گرفتند.
بحث و نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد که برای رقابتپذیری رسانههای مکتوب با شبکههای اجتماعی در راستای ادامۀ حیات در درجۀ اول رسانههای مکتوب میبایست رقابت­‌پذیر باشند. آنها باید به رقابت­‌پذیری استراتژیک، استراتژی رقابت‌­پذیری روزآمد، دانش سازمانی رقابت­‌پذیری، برنامه­ریزی راهبردی به‌منظور حیات و رقابت‌پذیری، اولویتبخشی حیات و رقابت­‌پذیری، رقابت­‌پذیری پویا و تغییرمدار، نوآوری تکنولوژیک در رقابت­‌پذیری تخصصی توجه داشته باشند.

 
محمد مرادی، مجتبی مازوچی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه یک روش ارزیابی داده‌های دولتی باز با در نظر گرفتن ابعاد و شاخص‌های جامع و کامل، محاسبه وزن و اهمیت هر شاخص، بررسی وضعیت کشور در این حوزه، خوشه‌بندی سازمان‌ها و ارائه یک مدل طبقه‌بندی به منظور پیش‌بینی وضعیت سازمان‌ها در ارائه داده‌های دولتی بصورت باز است.
روش پژوهش: این پژوهش بر مبنای هدف، از نوع کاربردی است. از مطالعات کتابخانه‌ای به منظور استخراج ابعاد و شاخص‌های ارزیابی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه مقالات مرتبط با شاخص‌های ارزیابی داده‌های دولتی باز است. از روش نمونه‌گیری احتمالی از نوع نمونه‌های تصادفی ساده استفاده شده است و 10 مقاله در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته است. روش میدانی و استفاده از تکنیک‌های تصمیم‌گیری چندشاخصه به منظور محاسبه وزن و اهمیت هر شاخص به کار گرفته شده است. پس از استخراج داده‌های سازمان‌ها از دو سامانه کاتالوگ ملی و مجموعه داده‌های باز و کاربردی و سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، از تکنیک‌های داده کاوی به منظور خوشه‌بندی و ایجاد یک مدل طبقه‌بندی استفاده شده است.
یافته‌ها: بر اساس مطالعات و بررسی مقالات، 15 شاخص ارزیابی داده‌های دولتی باز شامل «اصالت داده‌ها»، «باز بودن مجوز»، «بروز بودن»، «میزان دسترسی به داده»، «کامل بودن فراداده»، «تعداد مجموعه داده»، «باز بودن قالب»، «تبعیض‌آمیز نبودن»، «قابل فهم بودن»، «تعداد دسته‌های داده»، «رایگان بودن»، «عدم وجود داده‌های از دست رفته»، «امکان درخواست داده»، «تجسمی بودن» و «بازخوردپذیری» استخراج شدند. با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، وزن شاخص‌ها محاسبه شد که پس از نرمال‌سازی، مجموع وزن 15 شاخص استخراج شده برابر با یک بود. شاخص‌های «اصالت داده‌ها» با وزن 0.165، «باز بودن مجوز» با وزن 0.124 و «بروز بودن» با وزن 0.109 به ترتیب رتبه‌های اول تا سوم را در بین 15 شاخص ارزیابی کسب کردند. همچنین بر اساس وزن شاخص‌های ارزیابی بدست آمده و استخراج داده‌های 358 سازمان مطابق با 15 شاخص ارزیابی استخراج شده از دو سامانه کاتالوگ ملی و مجموعه داده‌های باز و کاربردی و سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات به محاسبه وزن سازمان‌ها پرداخته شد که پس از نرمال‌سازی، مجموع وزن‌ها برابر با یک بود. «سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی» با وزن 0.088، «مرکز آمار ایران» با وزن 0.062 و «سازمان زمین‌شناسی» با وزن 0.058 به ترتیب رتبه‌های اول تا سوم در بین 358 سازمان و موسسه دولتی بررسی شده بر اساس ترکیب شاخص‌ها و وزن شاخص‌ها بودند.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش شامل استخراج جامع شاخص‌های ارزیابی، محاسبه وزن و اهمیت هر شاخص، بررسی وضعیت موجود سازمان‌ها و موسسات دولتی داخل کشور و مدل طبقه‌بندی ایجاد شده می‌تواند به مدیران در شناخت وضع موجود و بهبود آن و در نتیجه افزایش تعامل شهروندان با داده‌های دولتی باز به عنوان نوعی از تعامل انسان و اطلاعات کمک نماید

صالح رحیمی، فاطمه رحیمی، سمیرا دانیالی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: باتوجه‌به افزایش روزافزون حجم اطلاعات در دنیای کنونی و ضرورت استفاده از تصاویر در حوزه‌های مختلف، اهمیت سواد بصری بر کسی پوشیده نیست و پژوهشها نشان میدهد که سواد بصری در یادگیری تأثیر مثبتی دارد. ازاین‌رو در این پژوهش هدف، تعیین جایگاه سواد بصری و پی‌بردن به‌ضرورت استفاده آن در آموزش و یادگیری و همچنین تعیین مؤلفههای سواد بصری در جهت بهبود یادگیری است.
روش پژوهش: این مقاله با استفاده از روش اسنادی (کتابخانهای) و به شیوه پژوهش توصیفی، به‌مرور متون حوزه سواد بصری پرداخته و رویکردهای مختلف حوزه سواد بصری را مورد مداقه قرار داده است.
یافته‌ها: سواد بصری به طور معمول بهعنوان توانایی ارزیابی، تحلیل و تفسیر معانی تصاویر و استفاده از آن است و به¬عنوان یک مفهوم جدایی‌ناپذیر از دنیای کنونی و سیر پیشرفت آن لازم است.
نتیجه‌گیری: استانداردهای سواد بصری به ما کمک میکند تا بتوانیم بر مبنای یک چارچوب منطقی و از پیش تعریف شده به بررسی، تحلیل، درک و شناخت عناصر دیداری بپردازیم و سبب میشود تا افراد بتوانند به شیوه مناسبتری از منابع اطلاعاتی در قالب تصاویر و نمادها بهرهمند شوند. مفهوم سواد بصری روزبه‌روز توسعه بیشتری مییابد و نیاز به ابزار و فناوریهای پیشرفتهتری دارد.

عبدالمطلب عبدالله، سمیه مختاری، فرهاد نوائی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: تقلب علمی یکی از پدیده‌های جدید فضای آکادمیک در ایران است که ابعاد و انواع مختلفی را در برمی‌گیرد؛ بنابراین شناخت و ریشه‌یابی آن، مسئله این پژوهش است. براین‌اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی زمینه و مولفه‌های  نهادی و فردی تأثیرگذار بر شکل‌گیری تقلب علمی در ایران و ارائه راهکارهای سیاستی توسط تصمیم‌گیران است.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل ۱۵ نفر از خبرگان دانشگاهی است که به روش قضاوتی و گلوله‌برفی انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها را پرسش‌نامه محقق ساخته است که طی سه مرحله (به شیوه رفت‌وبرگشت) شاخصیابی با استفاده از فن دلفی، تکمیل شد و اعتباریابی الگوی مفهومی پژوهش با بهرهگیری از نظر خبرگان صورت پذیرفت.
نتایج: یافته‌های پژوهش نشان داد که عوامل مؤثر بر بروز تقلب در دانشگاه‌های ایران شامل دو دسته مؤلفه فردی و سیستمی و ۲۱ شاخص مرتبط با این مؤلفه‌ها است. عوامل فردی مربوط به ویژگیهای ذاتی و شخصیتی دانشجویان ازجمله: نداشتن ایده، عدم توانایی مدیریت زمان، عدم احساس گناه، کمبود بعضی مهارتها و همچنین بعضی نواقص در اساتید از جمله: دانش ناکافی، عدم ایجاد انگیزه کافی در بین دانشجویان و غیره است. عوامل سیستمی یا نهادی نیز بیشتر ناشی از قوانین ناقص و ناکافی دانشگاهها، آموزش نامناسب این مراکز و عدم توجه کافی به مقوله کپی‌برداری و سرقت علمی است.
نتیجه‌گیری: در پایان بر اساس هر دو دسته مؤلفه تأثیرگذار فردی و سیستمی، راهکارهایی به شکل عملی برای مقابله با تقلب علمی در دانشگاه‌ها ارائه داده است.

 

احمدرضا ورناصری، مریم عندلیب کندری، مریم قنبری خشنود، سجاد محمدیان،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

هدف:  هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی محتوای مقالات فصلنامه تعامل انسان و اطلاعات است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و  از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی مقالات علمی و پژوهشی منتشرشده در فصلنامه علمی - پژوهشی تعامل انسان و اطلاعات از بهار 93 تا زمستان 1401 در برمی­گیرد. ابزار مورداستفاده سیاهه وارسـی محقق ساخته است. داده­های به‌دست‌آمده با استفاده از نرم­افزار اکسل مورد تجزیه‌وتحلیل قـرار گرفت. همچنین در تحلیل داده­ها از روش‌های آمار توصیفی، نظیر دسته‌بندی داده­ها برحسب توزیع و درصد فراوانی و نیز، رسم نمودار و جدول، استفاده‌شده است.
یافته‌ها: تعداد 242 مقاله در فصلنامه تعامل انسان و اطلاعات طی 9 دوره مقاله به چاپ رسیده است. جنسیت نویسندگان 53 درصد از آن‌ها مرد و 47 درصد از آن‌ها زن بوده­اند، حوزه موضوعی مدیریت اطلاعات بیشترین و حوزه موضوعی سازمان‌دهی کمترین تعداد مقالات را به خود اختصاص داده بودند. بیشترین افراد مشارکت‌کننده در نگارش مقاله‌ها، استادیار (158) بوده‌اند. بیشترین مشارکت، توسط نویسندگان دانشگاه خوارزمی بوده است. مطابق با یافته‌های پژوهش، جامعه آماری پژوهش‌های دانشجویان، اساتید و دانشگاهیان بوده است. 78 درصد مقاله‌های چاپ‌شده در فصلنامه تعامل انسان و اطلاعات، سطح گروهی است. رویکرد کمی با 51 درصد بیشترین پژوهش‌ها را به خود اختصاص داد. بیشترین استراتژی روش پژوهش­ها، پژوهش­های توصیفی با 167 عنوان بالاترین درصد (69 درصد) است.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های می‌توان با افزایش سهم زنان در نگارش مقالات، گرایش و توجه به روش‌های کیفی و آمیخته و با بالابردن امکان چاپ مقالات از دیگر موضوعات مرتبط، نشریه حاضر را توسعه داد.

فاطمه سلمانی، محمدرضا کیانی، محمد اکبری بورنگ، لیلا طالب زاده شوشتری،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: رسانه‌های اجتماعی و مباحث روان‌شناختی مرتبط با آن امروزه توجه روزافزونی را به خود جلب کرده‌اند و موضوع موردمطالعه بسیاری از پژوهش‌ها در این حوزه قرارگرفته‌اند. در این میان اینستاگرام به دلیل قابلیت‌های فراوان و توجه ویژه جوانان به این پلتفرم در این پژوهش موردمطالعه قرار گرفت. بررسی نقش تصویر بدن دانشجویان در استفاده از اینستاگرام، هدف پژوهش حاضر بود.
روش: این پژوهش همبستگی با استفاده از پرسش‌نامه‌های «تصویر بدن» و «استفاده از اینستاگرام» در نمونه‌ای به حجم 375 نفر از جامعه دانشجویان دانشگاه بیرجند به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقاتی نسبتی انجام شد.
یافته‌های پژوهش: دانشجویان بیش از حد متوسط از اینستاگرام استفاده می‌کردند و از تصویر بدن خود رضایت نسبی داشتند. یافته‌ها نشان داد هر چه نارضایتی ظاهری و تداخل عملکردی پاسخگویان (به‌عنوان مؤلفه‌های تصویر بدن) بالاتر بود، میزان استفاده دانشجویان از اینستاگرام بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: پژوهش‌های قبلی نشان داده بودند که استفاده از اینستاگرام با طیف وسیعی از مسائل روان‌شناختی به‌ویژه در جوانان مرتبط است و این پژوهش نیز نشان داد که تصویر بدن کاربران با استفاده از اینستاگرام کاملاً ارتباط دارد. از بین دو مؤلفه تصویر بدن، تداخل عملکردی (تداخل اضطراب از ظاهر در عملکرد اجتماعی) پیش‌بینی‌کننده قوی‌تری نسبت به نارضایتی ظاهری برای استفاده از اینستاگرام بود. به عبارتی مباحث اجتماعی در این میان از اهمیت بیشتری نسبت به مسائل فردی برخوردار بودند. نتایج این پژوهش می‌تواند برای مدیران و تصمیم‌گیران در زمینه رسانه‌های اجتماعی و تحلیل‌گران موضوعات مرتبط با جوانان به‌ویژه در ارتباط با رسانه‌های اجتماعی مبتنی بر تصویر و ویدئو مفید باشد.

 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb