جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای ریاحی نیا

خانم مرضیه مروتی، دکتر نصرت ریاحی نیا، دکتر علی عظیمی،
دوره 0، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

هدف: بحران بی‌سابقه همه‌گیری کووید-19، اهمیت دسترسی آزاد و به‌هنگام به اطلاعات را بیش از پیش برجسته کرده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین تلاش‌های جامعه جهانی برای دسترسی آزاد در بحران همه‌گیری کووید-19 صورت گرفته است.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه مروری تحلیلی بوده و با استفاده از روش پژوهش اسنادی صورت گرفته است. در این راستا، ادبیات دسترسی آزاد با تمرکز بر بحران همه‌گیری کووید-19، با استفاده از جست‌و‌جو در موتور جست‌و‌جوی گوگل، گوگل اسکالر، پایگاه‌های اطلاعاتی پابمد، وب آو ساینس، اسکوپوس و نیز وبگاه‌های ناشران، مجلات و نهادهای معتبر علمی، مورد مطالعه قرار گرفته است.
یافته‌ها: در پاسخ به بحران همه‌گیری کووید-19، جریانی جهانی در راستای تسهیل دسترسی آزاد به یافته‌های پژوهشی مرتبط با این بیماری، صورت گرفته است. نیاز به راهکارهای مناسب درمان، پیشگیری و مهار بیماری و افزایش روزافزون پژوهش‌های مرتبط با کووید-19، نظام ارتباطات علمی و نشر یافته‌های پژوهشی را تحت تأثیر قرار داده و بیانیه‌ها، تدابیر و اقدامات گسترده‌ای در راستای دسترسی آزاد و دستیابی هر چه گسترده‌تر به اطلاعات علمی مرتبط با این بیماری از سوی جامعه جهانی به‌ویژه ناشران، مؤسسات و نهادهای معتبر علمی، انجام شده است.
نتیجه‌گیری: تلاش‌های جامعه جهانی، نشان از اهمیت فزاینده دسترسی آزاد و توجه بیش از پیش به این موضوع دارد. به‌نظر می‌رسد پاسخ جهانی به بحران همه‌گیری کووید-19 می‌تواند درس‌هایی برای آمادگی بهتر برای مدیریت نشر و ارتباطات علمی در بحران‌های احتمالی آینده به‌همراه داشته باشد. در صورتی که دسترسی آزاد به‌عنوان یک ارزش در نظام نشر و ارتباطات علمی در نظر گرفته شود، توسعه و عمومی شدن آن، مستلزم اتخاذ خط‌مشی‌ها و الزامات جامعه علمی به‌عنوان یک ارزش جهانی است.


نصرت ریاحی نیا،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

طبیعت عمده مطالعات تعامل انسان و اطلاعات مبنایی کارکردگرایانه و عملی دارد که می‌تواند منشعب از نظریات جامعه مدرن و پسامدرن باشد. با توجه به آثار دریافتی و مطالعاتی که  اخیراً در برخی مجلات داخلی منتشر شده است می‌توان علاقه‌مندی پژوهشگران ایرانی برای به‌کارگیری رویکردها و دیدگاه‌های پست‌مدرن را هم در این حیطه مشاهده کرد. در این راستا ما شاهد گسترش و تکثر روش‌های پژوهش در مطالعات مرتبط در حوزه تعامل انسان با اطلاعات هستیم بطوریکه دامنه روش‌های بررسی وجوه تعاملات انسان با هر آنچه می‌توان آن را اطلاعات نامید، از روش‌های صرف کمی به روش‌های کیفی و آمیخته تسری پیداکرده است. این گستردگی روش شناسانه، متأثر از تنوع جهان‌بینی‌های پژوهشگران، باعث شده تا همزمان با فزایندگی تولید مقالات، شاهد تنوع روش‌های بکار گرفته‌شده در مطالعات دریافتی هم باشیم. به نظر می‌رسد توجه به اصول متنوع روش‌شناسی غرب و توجه تقریباً نوظهور پژوهشگران کتابدار به مباحث جامعه‌شناسی، مبانی روان‌شناسی شناختی و همچنین جامعه‌شناسی علم در این فرایند بی‌تأثیر نبوده باشد.
نصرت ریاحی نیا، فروغ رحیمی، معصومه لطیفی، لیلی الله بخشیان،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف اصلی نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات، ذخیره و بازیابی اطلاعات مرتبط یعنی ارائه مدارک مرتبط با نیاز اطلاعاتی کاربر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان انطباق ربط سیستمی و ربط کاربرمدارانه در پایگاه اطلاعاتی اس. آی. دی،آی. اس .سی و گوگل­اسکولار انجام شده است.

روش: تعداد 15 کلیدواژه از پرتکرارترین کلیدواژه­های فارسی مرتبط با موضوع "تعامل انسان و اطلاعات" و سرعنواهای فرعی آنها انتخاب و در سه پایگاه مذکور به دو زبان انگلیسی و فارسی در دو بازه زمانی دو هفته­ای مورد جستجو قرار گرفتند و نتایج بر­اساس ربط سیستمی که به ترتیب بازیابی و نمایش در پایگاه مشخص می­شود ثبت شدند. ده مقاله اول در هر دوره جستجو به صورت تصادفی در اختیار متخصصان موضوعی قرار داده و برای تعیین میزان ربط موضوعی طیف 1 تا 10 در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از روش­های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی اسپیرمن) در نرم افزار اس. پی. اس. اس صورت پذیرفت.

یافته‌ها: ربط در زبان فارسی از نظر متخصصان موضوعی در پایگاه ISC، کمتر از SID و بالاتر ازGoogle Scholar بوده است. مرتبط­ترین مقالات از نظر متخصصان موضوعی، مقالاتی بودند که در رتبه سوم ربط سیستمی قرار داشتند. مدارک با کمترین نمره ربط سیستمی، از نظر متخصصان موضوعی نیز کمترین ربط را در مقایسه با سایر مقالات داشتند. در زبان فارسی، در پایگاه SID یک همبستگی قوی و مثبت بین نمرات ربط سیستمی و ربط کاربرمدارانه وجود داشت و پایگاه Google Scholar وجود یک همبستگی متوسط بین نمرات هر دو نوع ربط را نشان داد؛ در حالیکه در پایگاه ISC بین نمرات همبستگی وجود داشت. در نهایت یافته­ها نشان داد که پایگاه SID بیشترین تطابق بین نمرات ربط را در هر دو بازه و دو زبان دارد و از نظر جستجو توسط کاربران، به احتمال زیاد نتایج مرتبط ­تری بازیابی خواهد کرد.

نتیجه‌گیری: پایگاه اطلاعاتی SID در جستجوی فارسی و لاتین از الگوی مشابهی با نظر متخصصان موضوعی پیروی می­کند، یعنی دقت بازیافت پایگاه SID در بازیابی اطلاعات بیشتر است. در زبان فارسی در Google Scholar کمترین تطابق مشاهده شد


مرضیه السادات موسوی، نصرت ریاحی نیا، جواد کاوسیان،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: دستیابی به خدمات اطلاعاتی­ مفید، به طوره عمده به درک جامع نیارهای اطلاعاتی و رفتار اطلاع­یابی کاربران وابسته است. سلامت روان دانشجویان نیازمند برطرف کردن نیازهای اطلاعاتی آنها است. در این راستا پژوهش بر آن است  تا رفتار اطلاع­یابی دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره را مورد بررسی قرار دهد.

روش: پژوهش حاضر از نوع کمی و به روش توصیفی انجام گرفت. جامعه­ی آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه خوارزمی است. در این پژوهش برای نمونه­گیری از روش نمونه­گیری در دسترس استفاده شد. گردآوری داده­ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفت، که پرسشنامه بین 150 نفر از دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره توزبع گردید و اطلاعات آن با نرم­افزار SPSS نسخه 19 مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته­ ها: از تحلیل اطلاعات پرسشنامه، نیازهای اطلاعاتی دانشجویان، انگیزه­ی آنها از جست­وجوی اطلاعات، منابع اطلاعاتی مورد استفاده برای جست­وجوی اطلاعات سلامت روان، اولین مرجع مراجعه دانشجویان قبل از رفتن به مرکز مشاوره و ارزیابی کیفیت خدمات مرکز مشاوره از دیدگاه دانشجویان شناسایی شد.

نتیجه­ گیری: نتایج این مقاله تاکیدی است بر اهمیت بررسی رفتار اطلاع­یابی دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه است که  نتایج حاکی از آن است که مرکز مشاوره یک منبع مناسب برای شناسایی نیازهای اطلاعاتی سلامت روان دانشجویان است، که با تعیین اهداف آنها از جست­وجوی اطلاعات می­تواند به برنامه­ریزی بهتر و ارائه خدمات مطلوب­تری در مرکز مشاوره منجر گردد


معصومه روزبهانی، نصرت ریاحی نیا،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: هر اثر علمی در واقع حاصل ارتباطات علمی و مشارکت دانشمندان در یک حوزه علمی است و اعضای هیئت علمی به عنوان بارزترین عنصر تولیدات علمی مطرح هستند. بنابراین یک ارتباط علمی سازنده نیازمند دریافت اطلاعاتی معتبر و قابل اعتماد است. در این راستا پژوهش بر آن است که شاخص های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه مطالعه و استناد را از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی بررسی کند.

روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی است. در این پژوهش از روش نمونه گیری خودگزینشی استفاده شد به این معنی که پرسشنامه به اعضای هیئت علمی داده شد برخی مشارکت کردند و برخی مشارکت نکردند و در نهایت 130 پرسشنامه گردآوری شد. ابزار پژهش پرسشنامه محقق ساخته است. داده ها پس از گردآوری با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و نرم افزار اس پی اس نسخه 20 مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته­ها: بر اساس تحلیل انجام گرفته شاخص هایی که افراد در هنگام ارزیابی معتبر بودن اطلاعات یک مقاله در نظر می گیرند در اولویت های متفاوتی قرار دارد. در زمینه مطالعه، شاخص های ارتباط موضوعی مقاله به حوزه کاری فرد، دقت و درستی محتوای مقاله و منطقی بودن استدلالهای نویسنده در مقاله به عنوان شاخص­های اصلی در معتبر بودن یک مقاله برای انتخاب مقاله برای مطالعه قلمداد شدند. در زمینه استناد شاخص های دقت و درستی محتوای مقاله، ارتباط موضوعی مقاله به حوزه کاری فرد و معتبر بودن داده‌های به کار گرفته شده در مقاله به عنوان شاخص هایاصلی قلمداد شدند. در زمینه دسترسی آزاد به اطلاعات، برخورداری از فرآیند داوری، محتوای خود مقاله و برخورداری از نویسنده معتبر و مشهور شاخص های اصلی پژوهشگران در معتبردانستن مقالات دسترسی آزاد به شمار میرود. همچنین یافتهها نشان داد که اعضای هیئت علمی کیفیت اطلاعات مقاله را هم در زمینه مطالعه و هم در زمینه استناد شاخص مهمی در ارزیابی اعتبار اطلاعات و در اعتماد خود به مقالات دانستهاند.

نتیجه­ گیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت که بیشترین توجه اعضای هیئت علمی در هنگام ارزیابی اعتبار اطلاعات یک مقاله هم در زمینه مطالعه و هم در زمینه استناد، ویژگیهای معنایی اطلاعات است. در زمینه منابع دسترسی آزاد برخورداری از فرآیند داوری و محتوای خود مقاله شاخص مهمی است. بنابراین توصیه میشود که تمام ذینفعان و افراد دخیل در نظام ارتباط علمی، کنترل کیفیت را اولویت خود قرار دهند.


اغول بی بی شیخ، نصرت ریاحی نیا، یزدان منصوریان،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

چکیده:

هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رفتار اطلاع­یابی بافت محور دانشجویان دانشگاه خوارزمی در جستجوی اطلاعات علمی موردنیاز خود و عوامل مؤثر بر رفتار اطلاع­یابی دانشجویان در داخل دانشگاه انجام‌شده است.

روش­شناسی: روش پژوهش توصیفی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری، کلیه­ی دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه خوارزمی در زمان انجام پژوهش را شامل می­شود. نمونه پژوهش شامل 196 دانشجو است که به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب‌شده‌اند. به‌منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 6/82 و روایی ازنظر اساتید محترم استفاده شد و برای تجزیه‌وتحلیل داده­ها از آزمون­های t تک‌نمونه‌ای مستقل و t دونمونه­ای مستقل استفاده شد.

یافته­ها: یافته­ها نشان می­دهد که مهم‌ترین عامل مؤثر بر رفتار اطلاع­یابی دانشجویان سایت‌های کامپیوتر دانشگاه است و دانشجویان بیشتر اطلاعات علمی موردنیاز خود را از منابع اینترنتی و موتورهای جستجو به دست می­آورند و مهم‌ترین هدف آن‌ها از جستجوی اطلاعات علمی انجام تکالیف درسی است و دانشجویان هدف از جستجوی اطلاعات علمی را، ابتدا اطلاعات آموزشی و سپس اطلاعات پژوهشی موردنیاز خود می­دانند... مهم‌ترین مانع و مشکل در مسیر جستجوی اطلاعات در دانشگاه نیز سرعت‌پایین اینترنت دانشگاه است. همچنین بین عوامل جمعیت­شناسی (جنسیت، وضعیت تأهل و وضعیت سکونت) و رفتار اطلاع­یابی دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد.

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته­ها می‌توان نتیجه‌گیری کرد که دانشجویان دانشگاه هدف از جستجوی اطلاعات علمی را، ابتدا اطلاعات آموزشی و سپس اطلاعات پژوهشی موردنیاز خود می­دانند؛ و برای کسب اطلاعات بیشتر از منابع اینترنتی و موتورهای جستجو استفاده می­کنند؛ و کتابخانه­ها جایگاه پایین­تری نسبت به سایت­های کامپیوتر دانشگاه در رفتار اطلاع­یابی دانشجویان دارند.


وحیده زینالی، نصرت ریاحی نیا، ودود جوادی پروانه، سعید اسدی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: تجویز اطلاعات سلامت به معنای ارائه اطلاعات مناسب، در زمان مناسب و به فرد مناسب است. پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی تاثیر تجویز اطلاعات سلامت بر توان خودمراقبتی مراقبان بیمار بپردازد.
روش پژوهش: به منظور بررسی تاثیر تجویز اطلاعات سلامت بر توان خودمراقبتی مراقبان بیماران از روش نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون تک‌گروهی استفاده شد. 37 مراقب بیمار مبتلا به سندرم نرمی مفصل به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق‌ساخته توان خودمراقبتی بود که پس از تایید روایی و پایایی جهت گردآوری اطلاعات به کار گرفته شد. توان خودمراقبتی مراقبان بیماران در مراجعه اول (پیش از تجویز اطلاعات سلامت) و پس از مراجعه دوم (پس از تجویز اطلاعات سلامت) محاسبه شد. داده‌ها با نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس در سطح معناداری 05/0  p˂ تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که میانگین و انحراف معیار توان خودمراقبتی مراقبان بیماران پیش از تجویز اطلاعات سلامت در زیرمقیاس‌های دانش اختصاصی درباره بیماری 15، آگاهی و توجه به تاثیرات بیماری 73/4، انجام موثر اعمال درمان 38/12 و جستجوی خدمات پزشکی 59/14 بود و پس از مداخله در زیرمقیاس‌های دانش اختصاصی درباره بیماری به 13/35، آگاهی و توجه به تاثیرات بیماری 35/11، انجام موثر اعمال درمان 49/27 و جستجوی خدمات پزشکی 46/21 رسید که نشان‌دهنده تاثیر مداخله انجام شده بود.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این پژوهش تجویز اطلاعات سلامت باعث افزایش توان خودمراقبتی مراقبان بیماران مبتلا به سندرم نرمی مفصل می‌شود.
 
بهزاد دهواری، دکتر نصرت ریاحی نیا، دکتر حسن محمودی توپکانلو،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: حوزه طب بومی یکی از حوزه­های دانش بومی است. تمایل مردم بومی به بهره‌گیری از دانش طب بومی در تشخیص و درمان بیماری‌ها، مدیریت دانش طب بومی در این منطقه و توجه به این موضوع را دو چندان کرده است. در این راستا پژوهش حاضر در صدد است تا با شناسایی مولفه‌های دانش بومی در منطقه مکران با تأکید بر طب بومی، الگوی مناسبی را برای مدیریت آن ارائه دهد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با روش کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کارشناسان و صاحبنظران آشنا با دانش بومی منطقه مکران بودند که اعضای نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از مصاحبه نیم‌ساختار یافته استفاده شد که فرآیند انجام مصاحبه‌ها تا رسیدن به اشباع نظری بعد از مصاحبه با تعداد 12 نفر از اعضای نمونه ادامه پیدا کرد. برای تحلیل، تفسیر و کدگذاری دادهها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.
یافته‌ها: برپایه تحلیل داده‌های کیفی تعداد 175 کد اولیه به دست آمد. 55 کد بیانگر حوزه‌های مختلف دانش بومی بودند که در قالب 5 مقوله فرعی صنایع دستی، ماهیگیری، دامداری، کشاورزی و طب بومی و 2 مقوله اصلی دانش غیرپزشکی و دانش پزشکی دسته‌بندی شدند. 78 کد معرف حوزه‌های مختلف دانش طب بومی بودند که در قالب 6 مقوله فرعی نبض شناسی، رنگ چهره، رنگ ادرار و مدفوع، دارو درمانی، دعا درمانی، جراحی و معالجه سنتی و سپس 2 مقوله اصلی تشخیص سنتی و درمان سنتی قرار گرفتند. در نهایت 42 کد اولیه مرتبط با مولفه‌های مدل مدیریت دانش طب بومی نیز در قالب 14 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی تولید دانش،کسب دانش، توسعه و تسهیم دانش، انتقال دانش، و ثبت و ضبط دانش قرار گرفتند که ابعاد الگوی مدیریت دانش طب بومی منطقه مکران را نشان میدهند.
نتیجه‌گیریباتوجه به ظرفیت بسیار بالای منطقه مکران در حوزه دانش طب بومی پژوهش حاضر با شناسایی مولفههای مختلف این دانش و ارائه الگویی برای مدیریت آن، زمینه مدیریت کارآمدتر این دانش را فراهم نموده است. افزون بر آن این پژوهش میتواند مبنایی برای انجام پژوهشهای بیشتر در این حوزه باشد.
ناهید امیری، دکتر نصرت ریاحی نیا، دکتر شعله ارسطوپور، دکتر محسن حاجی زین العابدینی، دکتر داریوش علیمحمدی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این پژوهش تحلیل موجودیت­ها و ویژگی­های الگوی مرجع کتابخانه‌ای(ال.آر.ام.) ایفلا برای منابع موسیقایی سنتی ایران(نمونه موردی تصنیف مرغ سحر) است.
روش پژوهش: این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی و برحسب روش تحلیل محتواست. در این پژوهش کلیه موجودیت­های الگوی ال.آر.ام. ایفلا و ویژگی­های مربوط به آنها از سیاهه وارسی مربوط به گزارش نهایی ایفلا ویرایش آگوست سال 2017 استخراج و با کمک سیاهه انطباق موجودیت­های اف.آر.بی.آر. با موجودیت­های ال.آر.ام برای نمونه موسیقی تبیین شد. هر دو سیاهه که به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفت استاندارد بوده و روایی آن پیش‌تر سنجیده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل50 اجرای مختلف تصنیف مرغ سحر است.
یافته‌ها: یازده موجودیت الگوی ال.آر.ام. و 37 ویژگی مربوط به این موجودیت­ها برای یک نمونه موسیقی سنتی ایران مورد تحلیل قرار گرفت. کلیه این ویژگی­ها به جز ویژگی مقیاس جغرافیایی موجودیت بیان که مربوط به منابع جغرافیایی است برای منابع موسیقایی سنتی ایرانی قابل استفاده است.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش به عنوان گام اولیه در بررسی امکانات این الگو برای سازماندهی منابع موسیقایی سنتی ایران، برای شناسایی موجودیت‌ها و ویژگی‌های ال.آر.ام. در آثار موسیقایی سنتی ایران قابل استفاده بوده و برای  متخصصان سازماندهی اطلاعات و طراحان نظام­های بازیابی اطلاعات موسیقایی در مواجهه با منابع موسیقایی نیز کاربردی است.
سید مهدی نارمنجی، نصرت ریاحی نیا، محسن نوکاریزی، محمد زره ساز،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رفتار اشتراک­ گذاری اطلاعات دانشجویان در شبکه­ های اجتماعی مجازی با رویکرد کیفی است.
روش­ شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که با رویکرد کیفی به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه­های زیر پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در استان خراسان جنوبی بود که حداقل شش ماه تجربه استفاده از یکی از شبکه ­های اجتماعی مجازی تلگرام، اینستاگرام یا واتساپ را داشته­ اند. در این پژوهش از روش نمونه‌گیری غیراحتمالاتی (غیرتصادفی) و از نوع نمونه­گیری گلوله برفی استفاده، و در مجموع با 17 نفر مصاحبه انجام شد. روش اجرای مصاحبه مورد استفاده از نوع نیمه ساختاریافته بود.
یافته ­ها: نتایج نشان داد که بیش­ترین اشتراک­ گذاری اطلاعات توسط دانشجویان به ترتیب در شبکه­ های اجتماعی مجازی تلگرام و اینستاگرام صورت گرفته بود. برای انگیزه­ های اشتراک­ گذاری اطلاعات در شبکه ­های اجتماعی مجازی توسط دانشجویان 18 کد اولیه به دست آمد که این کدهای اولیه در قالب هفت مقوله فرعی و دو مقوله اصلی (انگیزه­ های شخصی و انگیزه­ های اجتماعی) دسته­ بندی شدند. در مجموع کدهای اولیه هر دو مقوله اصلی بالاترین فراوانی مربوط به مقوله «سرگرمی و وقت­ گذرانی» بود. برای انواع اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در شبکه ­های اجتماعی مجازی توسط دانشجویان، 24 کد اولیه به دست آمد که این کدهای اولیه در قالب هشت مقوله فرعی و دو مقوله اصلی (اطلاعات آگاهی­ رسان و اطلاعات سرگرم ­کننده) دسته ­بندی شدند. در مجموع «اطلاعات ادبی-هنری» و «اطلاعات علمی-آموزشی» بیش­ترین نوع اطلاعات به اشتراک­ گذاشته شده توسط دانشجویان در این شبکه­ ها بودند.
نتیجه ­گیری: اشتراک­گذاری اطلاعات در این شبکه­ ها حتی با هدف سرگرمی و وقت ­گذرانی می­تواند منجر به دسترسی کاربران به اطلاعات با ارزشی در این شبکه­ ها شود. از این­رو در صورت برنامه ­ریزی صحیح می­­توان از این بستر مناسب که در حال حاضر با کم­ترین هزینه ممکن در اختیار اقشار مختلف جامعه به ویژه دانشجویان قرار دارد بهترین شکل ممکن به ویژه در محیط­ های آموزشی بهره جست.
مریم عظیمیان، علی عظیمی، نصرت ریاحی نیا،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر  به‌منظور  امکان سنجی ایجاد یک سامانه پیشنهاد دهنده کتاب در بستر سامانه تکتاب انجام شده است. برای این منظور سه هدف مرتبط با سامانه بررسی شد. این سه هدف عبارتند از: الف) اهداف مرتبط با کاربران: سنجش میزان رضایت کاربران از سامانه تکتاب و نیز سنجش میزان استفاده آن‌ها از انواع روش‌های بازیابی اطلاعات موجود در این سامانه؛ ب) اهداف مرتبط با ناشران: سنجش میزان رضایت ناشران از سامانه تکتاب و همچنین سنجش میزان انتظارات آنان از وجود یک سیستم پیشنهاددهنده در سامانه تکتاب؛ ج) اهداف مرتبط با سامانه تکتاب و سنجش مؤلفه‌های 5 گانه (شامل مؤلفه‌های  امکانات و خدمات، تجهیزات، مالی، پذیرش و دانش و مهارت) و همچنین سنجش کمبودها و مشکلات سامانه اجرای پیشنهاددهنده در این سامانه تکتاب.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پیمایشی است. در این پژوهش 2 پرسشنامه محقق ساخته برای کاربران (50 نفر از کاربران بالفعل) و ناشران (18 ناشر به‌صورت نمونه‌گیری در دسترس) و همچنین استفاده از مصاحبه و چک‌لیست ارزیابی و مشاهده لحاظ شده است. جامعه آماری موردمطالعه در این پژوهش سه گروه مدیران، مهندسین فناوری اطلاعات و کاربران بالفعل سامانه تکتاب می‌باشند. برای ارزیابی پایایی پرسشنامه‌ها از آلفای کرون باخ استفاده شد. با توجه اهداف تعیین‌شده در تجزیه‌وتحلیل داده‌های بخش آمار توصیفی از نرم‌افزار اکسل و در بخش تحلیلی از نرم‌افزار SPSS و آزمون خی دو استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌ها حاکی از آن است که استفاده از سامانه‌های پیشنهاددهنده در بازیابی اطلاعات کتابخانه‌های دیجیتال می‌تواند زمینه شناسایی بهتر نیازها و علایق و منابع اطلاعاتی کاربران و ناشران باشد و گامی مؤثر برای ارتقای خدمات در کتابخانه‌های دیجیتال محسوب گردند.  همچنین تمرکز بر استفاده از این سامانه‌ها می‌تواند به‌عنوان راهی نوین برای متخصصان سازمان‌دهی اطلاعات و طراحان نظام‌های بازیابی اطلاعات در پیشبرد اهداف آن‌ها در عصر فنّاوری و بازیابی اطلاعات مورداستفاده قرار گیرد.
نتیجه‌گیری: این سامانه گام­های اولیه جهت اجرای یک سامانه پیشنهاددهنده را برداشته و ساختار اجرایی مرتبط با این سیستم در آن ایجادشده است. بنابر نتایج این پژوهش در سامانه تکتاب امکان طراحی و اجرای یک سیستم پیشنهاددهنده کتاب وجود دارد.
طاهر نصیری، نصرت ریاحی نیا، نرگس نشاط، مهدی شقاقی، رسول رسولی پور،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده

هدف: هدف این پژوهش شناسایی و تبیین نظریه‌های معنایی و نحوی رودلف رودلف کارناپ و اهمیت آن در توسعۀ نظری و عملی هستی‏‌شناسی‌ها جهت بازیابی مؤثر اطلاعات است.
روش پژوهش:‏ از آن‌جا که پژوهش حاضر بر آن است تا نظریۀ معناشناسی کارناپ را  مورد نقد و بررسی قرار دهد و نقاط مثبت و موثر نظریه معناشناسی را برای بازیابی مطلوب اطلاعات مبتنی بر هستی­‌شناسی­‌ها نشان دهد، لذا استفاده از روش پژوهش فلسفی  اجتنابناپذیر است. پژوهش فلسفی هم می‌تواند رویکرد «تحلیل مفهومی» و هم رویکرد «نظرورزانه» داشته باشد. رویکرد پژوهش حاضر، تحلیل مفهومی و از نوع پژوهش های کیفی است. جامعۀ پژوهش شامل همه کتاب‏‌ها و مقالات منتشر شده‏ توسط رودلف کارناپ در حوزه‏ معناشناسی و نیز، هستی‌شناسی‌هایی است که برای بازیابی موثر اطلاعات بهکار میروند.
یافته ‏ها: از رویکردهای قیاسی رودلف کارناپ نسبت به مسئلۀ معنا می‌توان برای بازیابی اطلاعات متنی منابع،  و از رویکردهای استقرایی او  برای ساخت نظام‌های هستی‌شناسی حوزه‌های علوم تجربی بهره برد. قواعد نظام معناشناسی رودلف کارناپ، از قبیل قواعد طبقه‌بندی نشانه‌ها، قواعد تشکیل صوری زبان، قواعد دلالت‌های معنایی، قواعد ارزش، قواعد تعین، قواعد صدق، قواعد انتخاب و قواعد استنباط می‌تواند در ساختار هستی‏‌شناسی‌‏ها مورد بهره‌برداری قرار گیرد. همچنین،  قواعد انتخاب و قواعد ربط در معناشناسی کارناپ، برای توسعه بازیابی اطلاعات در هستی‏‌شناسی‏‌ها سودمند است. کاربست نظام نشانه‌شناسی، نحوی و صوری معناشناسی کارناپ به ویژه به دقت و جامعیت بازیابی اطلاعات در هستی‌شناسی‌ها یاری می‏‌رساند.
نتیجه‏ گیری: کاربست نظام معناشناسی کارناپ در ساختار هستی‌‏شناسی‏‌ها به توسعه نظری و عملی هستی‏‌شناسی‌‏ها یاری می‌‏رساند.

 

سیدمحمد میرزمانی، زهرا اباذری، نصرت ریاحی نیا، نجلا حریری، سمیرا دانیالی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه‌ها و شاخص‌های مؤثر مدیریت دانش در شهرداری‌های کلان‌شهرهای ایران است. از این رو محقق از روش کیفی به بررسی الگوی مدیریت دانش در شهرداری‌های کلان‌شهرهای ایران پرداخته‌است.
 روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع‌آوری داده‌ها و روش اجرا، پژوهشی کیفی، با رویکرد تحلیل دلفی فازی است. جامعه پژوهش 20 نفر از صاحب نظران و خبرگان رشته‌های (مدیریت شهری، مدیریت و مدیران اجرایی در شهرداری‌ها) هستند که به روش هدفمند از آنها نمونه‌‌گیری شده است.
یافته‌ها: بر اساس تحلیل دلفی، 7 مولفه  و59 شاخص شناسایی شده‌است، که بر اساس کدهایی که از ادبیات تحقیق جمع آوری گردید و بر آن اساس فرم پرسشنامه‌ای که از خبرگان به روش تحلیل دلفی فازی انجام پذیرفته 7 مولفه شامل، کاربرد دانش در بین کارکنان با میانگین 846/0، مزیت رقابتی برای سازمان با میانگین  822/0، تسهیم دانش در بین کارکنان با میانگین 840/0، دانش در سازمان با میانگین 831/0، توزیع دانش در بین کارکنان با میانگین 839/0، خلق دانش برای کار کنان با میانگین 840/0، انتقال دانش در بین کار کنان با میانگین  788/0 به دست آمده است.
نتیجه‌گیری: مدیریت دانش به عنوان یک رشته علمی در ایران هنوز دوران طفولیت خود را سپری می‌کند، از این‌رو هنوز مسائل ناشناخته بسیاری در این زمینه وجود دارد. هرچند سازمان ها به خصوص مطالعه موردی این پژوهش یعنی شهرداری‌های کلانشهرها، به تدریج به اهمیت مدیریت دانش در واحدهای مختلف خود پی می‌برند، اما هنوز فاصله زیادی برای عملیاتی کردن آن در یک سطح  قابل قبول  وجود دارد.

 

نصرت ریاحی نیا، فرزانه شادان‌پور، کیوان برنا، غلامعلی منتظر،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این پژوهش، بررسی نتایج استخراج خودکار کلیدواژه از فهرست مندرجات کتاب‌های الکترونیکی فارسی حوزۀ علوم  با استفاده از مدل‌سازی موضوعی ال. دی. اِی.،  سنجش شباهت‌ کلیدواژه‌های خروجی با کلیدواژه‌های استاندارد و ارزیابی کاربران از کلیدواژه‌های استخراج‌شده به‌صورت ماشینی است.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، از نوع پژوهش‌های متن‌کاوی و به جنبۀ روش‌های مورداستفاده در آن پژوهش آمیخته است. از مدل‌سازی موضوعی ال. دی. اِی.  برای  استخراج کلیدواژه از فهرست‌های مندرجات کتاب‌ها استفاده‌شده‌ و نتایج کاربرد مدل با دو روش سنجش کسینوس شباهت و پژوهش کیفی توسط کاربران مورد ارزیابی قرار گرفته است.
یافته‌ها: فهرست‌های مندرجات مورد بررسی با میانگین پیراسته  ۲۶۰.۰۲ کلمه از متون با طول متوسط  محسوب می‌شوند و  حدود ۲۰ درصد از کلمات  آن‌ها را  ایست‌واژه‌ها تشکیل داده‌اند. میان کلیدواژه‌های استاندارد سرعنوانی و کلیدواژه‌های خروجی مدل ال. دی. اِی.  کسینوس شباهت، ۰.۰۹۳۲، بسیار پایین به دست آمد. توافق کامل کاربران نشان داد کلیدواژه‌های خروجی  مدل موضوعی ال. دی. اِی.  حوزه موضوعی کل پیکره را نشان می‌دهند، اما ازنظر کاربران به ترتیب کلیدواژه‌های سرعنوانی استاندارد، کلیدواژه‌های مستخرج از مدل در زیرحوزه‌های موضوعی و کلیدواژه‌های مستخرج از مدل با کل پیکره در توصیف موضوعات هر تک مدرک موفق‌اند.  
نتیجه‌گیری: کلیدواژه‌های به‌دست‌آمده از مدل موضوعی ال. دی. اِی.  را می‌توان در مجموعه‌های ناشناخته به‌منظور استخراج محتوای موضوعی ناآشکار کل مجموعه به کار برد، اما برای ربط دقیق  موضوع به  مدرک در پیکره‌های بزرگ با موضوعات  ناهمگن و متنوع، نمی‌توان از این روش استفاده کرد. این روش در رویه‌های رسمی توصیف موضوعی تک‌تک مدارک به‌صورت مستقل می‌تواند به‌عنوان یک سیستم پیشنهاددهنده کلیدواژه به نیروی انسانی نمایه‌ساز به کار گرفته  شود.
 

سمیرا دانیالی، نصرت ریاحی نیا، حمزه علی نورمحمدی، علی عظیمی، امید صفرزاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تولید علم و فناوری مهم‌ترین عامل حفظ بقا، استقلال و پیشرفت کشور و ابزاری جدی برای رقابت در عرصه‌های مختلف جهانی است. بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر روند رشد تولیدات علمی حوزه علوم و فناوری هسته‌ای است.
روش پژوهش: روش پژوهش ترکیبی و از نوع اکتشافی است. در گام اول  جهت استخراج عوامل موثر بر رشد تولیدات علمی حوزه علوم و فناوری هسته‌ای به مطالعه‌ی ادبیات پژوهش در منابع گوناگونی همچون، مقالات داخلی و خارجی، سایت‌های اینترنتی، یادداشت‌ها، روزنامه‌ها و... پرداخته شد. و در گام بعد به مصاحبه با خبرگان موضوعی جهت طراحی پرسشنامه پرداخته شد. پرسش‌نامه مذکور جهت پیش‌آزمون در اختیار سه نفر از اساتید قرار گرفت و بر اساس پیشنهادهای آن‌ها ویرایش شد. درنهایت پس از مطالعه مجدد مبانی نظری  پژوهشهای مرتبط و اعمال‌نظر اساتید پرسشنامه ویرایش و جهت پاسخگویی به پنل دلفی ارسال گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر در پنل دلفی13 نفر از خبرگان موضوعی حوزه علوم هسته‌ای است. جهت شناسایی و انتخاب نمونه آماری از روش نمونه برداری گلوله برفی استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد،  تمام عوامل مربوط به آموزش موفق به کسب بالاترین امتیاز شدند، که این امر نشان از اثرگذاری بالای آموزش بر روند رشد تولیدات علمی حوزه علوم و فناوری هسته‌ای در آینده دارد. عوامل آموزشی تأثیرگذار بر روند رشد آینده تولیدات علمی حوزه علوم و فناوری هسته‌ای به ترتیب عبارت‌اند از:  افزایش آموزش مهارت‌های آزمایشگاهی(با 4.84 امتیاز)، افزایش ارتباط بین مراکز آموزش و پژوهشی با  صنعت هسته‌ای(با 4.1 امتیاز)،  توجه به نوآوری و کشفیات علمی در کشور(با 3.85 امتیاز)، تقویت چرخه‌ی علم و تکنولوژی(با 3.75 امتیاز)،  طراحی دوره‌های آموزشی تخصصی(با 3.6 امتیاز)،  افزایش همکاری علمی با دانشمندان برجسته داخلی و خارجی این حوزه(با 3.56 امتیاز)، بهبود و ارتقای عملکرد نظام آموزش عالی(با 3.31 امتیاز)،  دسترسی بیشتر به منابع اطلاعاتی سایر کشورها در حوزه علوم هسته‌ای(با 3.2 امتیاز)
نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه عامل آموزش تأثیرگذارترین عامل در روند رشد صعودی تولیدات حوزه علوم و تکنولوژی هسته‌ای است. بنابراین ضروری است سیاستگذاری‌های لازم در قسمت آموزش کشور نیز، جهت نیل به این هدف انجام گیرد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb