جستجو در مقالات منتشر شده


19 نتیجه برای ارزیابی

دکتر سمیرا دانیالی، دکتر امیر حسین صدیقی،
دوره 0، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: داده به عنوان یک سرمایه راهبردی در هر سازمانی نیازمند مدیریت صحیح و اثربخش است تا بتواند فرصت‌های تحول‌آفرینی را برای سازمان رقم زند. در این راستا حکمرانی داده با تعیین سیاست‌ها، فرآیندها و مسئولیت‌های داده‌ای به دنبال ارزش‌آفرینی راهبردی از داده‌های سازمان است. حکمرانی داده اثربخش نیازمند ارزیابی است و هدف این پژوهش ارائه روشی برای ارزیابی حکمرانی داده در سازمان‌ها است.
روش: در این پژوهش ابتدا مدلی برای ارزیابی حکمرانی داده در قالب یک ساختار سلسله‌مراتبی و با استفاده از نتایج پژوهش‌های پیشین پیشنهاد می‌شود. سپس روش ارزیابی با استفاده از ساختار پیشنهادی و یک رویکرد ترکیبی مبتنی بر فرآیند تحلیل سلسله‌مراتبی و تاپسیس تبیین می‌گیرد. در ادامه رویکرد پیشنهادی در یک مطالعه موردی در صنایع غذایی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
یافته‌ها: مطابق با نتایج این پژوهش، حکمرانی داده می‌تواند از سه بعد مختلف شامل کیفیت داده، تاثیرات درون سازمانی و تاثیرات برون سازمانی مورد ارزیابی قرار بگیرد. معیارهای ارزیابی کیفیت داده شامل دقت، کامل بودن، سازگاری، در دسترس بودن، به‌زور بودن و یکتایی داده می‌شوند. معیارهای کارایی حکمرانی داده، بهره‌وری حکمرانی داده و صرفه‌جویی در هزینه‌های کسب و کار به تاثیرات درون سازمانی اشاره دارند. معیارهای کسب و بهبود رضایت مشتری، انطباق با قوانین و ایجاد فرصت‌های کسب و کار نیز به تاثیرات برون سازمانی مربوط می‌شوند.
نتیجه‌گیری: حکمرانی داده با پایش کیفیت داده‌ها و همراستایی آن‌ها با اهداف کسب و کار از یک سو زمینه‌ساز تحولات درون سازمانی نظیر افزایش بهره‌وری است و از سوی دیگر دارای تاثیراتی برون سازمانی همچون افزایش رضایت مشتری و ایجاد فرصت‌های کسب و کاری جدید است. لذا سازمان‌ها برای حفظ مزیت رقابتی و انطباق با قوانین و مقررات، نیازمند به‌کارگیری، پیاده‌سازی و ارزیابی حکمرانی داده در کسب و کار خود می‌باشند. پژوهش حاضر کوشید تا رویکردی کاربست‌پذیر را برای ارزیابی حکمرانی داده در سازمان‌ها ارائه دهد.
سعید غفاری، مسعود بختیاری،
دوره 0، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

هدف: هدف این پژوهش کشف وضعیت رابط کاربر در صفحات وب کتابخانه‌های دیجیتالی و ارائه الگویی برای کتابخانه‌های دانشگاه پیام نور براساس معیارهای موجود در متون و منابع است.
روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و توصیفی است. ابزار پژوهش جهت ارزیابی کتابخانه‌ها سیاهه وارسی نوروزی (1388) متشکل از 10 معیار اصلی و 114 مؤلفه فرعی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 10 کتابخانه دیجیتالی درکشورهای امریکا، استرالیا، فرانسه، سوئیس، نیوزیلند، هلند، لهستان، ژاپن، هند و ایتالیا است. برای تجزیه و تحلیل داده‌های این پژوهش از آمار توصیفی و نرم‌افزارهای SPSS و Excell استفاده شده است. همچنین با استفاده از آزمون تی و فریدمن سؤالات و فرضیه پژوهش مورد آزمون قرار گرفت.
یافته‌های پژوهش: کتابخانه دیجیتالی امریکا با 42/70 درصد در رعایت معیارها رتبه اول را کسب کرده است. سپس کتابخانه‌های دیجیتالی فرانسه با امتیاز 07/62 و سوئیس با کسب 59/61 درصد در جایگاه‌های دوم و سوم قرار دارند. کتابخانه‌های دیجیتالی ایتالیا با رعایت 14/40 درصد در انتهای این کتابخانه‌ها قرار دارند. همچنین از میان معیارها، معیار زبان رابط با 35/98 درصد رعایت، توسط کتابخانه‌ها از سایر معیارها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. معیار کنترل کاربر با 70/6 درصد رعایت، کمترین میزان رعایت را در بین کتابخانه‌ها داشته است.
نتیجه‌گیری: در کتابخانه‌های دانشگاه پیام‌نور علاوه بر رعایت مؤلفه‌های عمومی جستجو رعایت مؤلفه‌های اختصاصی مانند جستجوی مجاورتی، پیشنهاد کلید واژه مرتبط، نشانه‌گذاری نتایج جستجو، به جهت صرفه‌جویی در زمان کاربر پیشنهاد می‌شود. همچنین وجود نقشه سایت، معیارهای نمایش اطلاعات، کاهش زمان صرف شده بوسیله کاربر و جذب و نگهداری کاربر نیازمند توجه هستند.

فاطمه فهیم نیا، ،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه رابط کاربر این پایگاه‌ها از دیدگاه کاربران دانشگاه تهران و ارتباط آن با رضایت کاربران است.

روش: در این پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده‌ شده است. جامعه مورد پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران است که از میان آن‌ها با بهره‌گیری از نمونه‌گیری هدفمند طبقه‌ای دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده شیمی و زیست‌شناسی از پردیس علوم به‌عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته که بر اساس مؤلفه‌های ده‌گانه نیلسن و پرسشنامه رضایت کاربر QUIS تنظیم شده است جمع آوری شد. رابط کاربر هر پایگاه در 5 شاخص شامل خصیصه‌های کلی، خصیصه‌های جستجو،خصیصه‌های بازیابی، خصیصه‌های نمایش و خصیصه‌های کاربرپسندی مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که پایگاه Elsevier با میانگین 88/3 از امتیاز بیشتری نسبت به پایگاه‌های دیگر برخوردار است. ازنظر کاربران مورد مطالعه، کیفیت رابط کاربر این پایگاه نسبت به پایگاه‌های دیگر در وضعیت بهتری قرار دارد. باید توجه داشت که این برتری نشان‌دهنده کیفیت پایگاه اطلاعاتی نیست و تعامل نسبتاً خوب کاربران می‌تواند به دلیل آشنایی کاربران با این پایگاه و فرآیند جستجو و بازیابی منابع باشد.

نتیجه‌گیری: رضایت کاربران از پایگاه اطلاعاتی و فرآیند جستجو و بازیابی هدف اصلی در طراحی و توسعه پایگاه است. رضایت کاربران به‌صورت مستقیم تحت تأثیر ویژگی‌های رابط کاربر است، بررسی نقاط قوت و ضعف یک پایگاه و آشنا نمودن کاربران با این نقاط در تسهیل دستیابی به منابع موردنیازشان ضروری است.


فائزه دلقندی، قاسم آزادی احمدآبادی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تعامل در یک کتابخانه دیجیتالی، علاوه بر جایابی و دسترسی به اطلاعات، کاربران را در خلق دانش، بهبود درک، حل مسئله و شناخت ابعاد منابع موجود در مجموعه یاری می‌رساند. این مقاله تلاش می‌کند عناصر و مؤلفه‌هائی که به شکل تعامل بین کاربر و نظام در بخش جستجو و بازیابی در کتابخانه‌های دیجیتال بکار گرفته می‌شود را شناسایی و معرفی نماید.
روش: این مقاله با استفاده از رویکرد کتابخانه‌ای به مرور تحقیقات انجام شده در حوزه جستجوی تعاملی در کتابخانه‌های دیجیتال پرداخته و با استفاده از روش اکتشافی، قابلیت‌هایی که امکان بکارگیری آن‌ها در این نوع کتابخانه‌هاست را شناسایی می‌کند.
یافته‌ها: مؤلفه‌های جستجوی تعاملی شناسایی شده، شامل تعاملات قبل از جستجو: استفاده از راهنما، بکارگیری هستی‌شناسی‌ها و فیلترینگ؛ تعاملات حین جستجو شامل: حاشیه‌نویسی، پیشنهاد واژه تعاملی با استفاده از اصطلاحنامه‌های موضوعی و فهرست‌های همزمانی و جستجوی چهریزه‌ای، فیلترینگ و تعاملات بعد از فرایند جستجو شامل: متحرک‌سازی، قطعه‌بندی، تهیه نسخه کپی، گردآوری، ساختن، برش زدن، بخش‌بندی کردن، کاوش، چیدمان مجدد، تصویرسازی دوباره، جستجو، مصورسازی، شخصی‌سازی و نظام‌های توصیه‌گر است.
نتیجه‌گیری: با درک تعامل و جستجوی تعاملی، طراحی بهینه و ارزیابی کتابخانه‌های دیجیتالی امکان‌پذیر می‌شود. طراحان کتابخانه‌های دیجیتال با توجه به نوع مواد و منابع خود، می‌توانند از انواع تعاملات بهره ببرند. کتابداران نیز با آشنایی با انواع تعاملات قادر خواهند بود به کاربران آموزش‌های لازم را در این زمینه ارائه دهند تا آن‌ها بتوانند به نحو مؤثرتری کار جستجو و بازیابی را انجام دهند.
زینب صدیقی، علیرضا اسفندیاری مقدم، عاطفه زارعی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

هدف: رابط‌کاربر در کتابخانه‌های دیجیتال از جمله مسائل اساسی در بهره‌گیری از این کتابخانه‌ها به شمار می‌رود و زمانی کاربران می‌توانند تعامل مناسبی با آن برقرار سازند که متناسب با نیاز آن‌ها فراهم گردد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل رابط‌کاربر کتابخانه‌های دیجیتال ارائه‌دهنده خدمات به نابینایان و ناشنوایان در سطح جهان است.

روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. روش انجام پژوهش از نوع کتابخانه‌ای و پیمایش توصیفی است. بدین ترتیب که ابتدا با بررسی متون و منابع علمی مرتبط سیاهه‌ای متشکل از 13 معیار (ویژگی‌های ظاهری صفحه نمایش، سازماندهی صفحه نمایش، امکانات جستجو، پیوندها، گزینه‌ها و نمادهای تصویری، شخصی‌سازی متن، امکانات کمک و راهنمایی کاربران، هشدار دهنده‌ها، امکان تعامل و بازخورد، زبان رابط‌کاربر، کنترل کاربر، انواع قالب‌ (فرمت‌)های منابع موجود در کتابخانه، امکانات مطالعه منابع بازیابی شده از کتابخانه) شامل 109 مؤلفه استخراج شد. سپس به روش دلفی نهایی گردید و برای ارزیابی کتابخانه‌های مذکور مورد استفاده قرار گرفت. جامعه مورد مطالعه شامل 12 کتابخانه دیجیتال ارائه‌دهنده خدمات به نابینایان و ناشنوایان بود که از طریق جستجو و مکاتبه با فدراسیون بین‌المللی کتابخانه‌های دیجیتال تهیه گردید.

یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که در مجموع، از بین معیارهای مورد مطالعه، معیار «زبان رابط‌کاربر» با رعایت در 92/97 درصد از کتابخانه‌ها، رتبه اول و معیار «کنترل کاربر» تنها با استفاده در 67/9 درصد کتابخانه‌ها کمترین میزان رعایت را به خود اختصاص داده‌اند. همچنین کتابخانه "Digital  library for the blind" با رعایت 53/63 درصد بیشترین و کتابخانه " "U.S. National  Library  Service  for  Blindبا رعایت 62/37 درصد از مؤلفه‌ها کمترین میزان رعایت را به خود اختصاص داده‌اند.


حمید کشاورز، فاطمه فهیم نیا، علیرضا نوروزی، محمدرضا اسمعیلی گیوی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی مدل ارزیابی باورپذیری اطلاعات موجود در محیط وب به عنوان مدلی برخاسته از پیشینه پژوهش و تایید شده توسط خبرگان حوزه‌های مرتبط انجام شده است.

روش پژوهش: از لحاظ رویکرد پژوهش، روش آمیخته اکتشافی بکار برده شده است. در مرحله اول این پژوهش از روش فراترکیب استفاده ‌شد که از جمله روش‌‌های کیفی به شمار می‌رود. در مرحله دوم برای بررسی و اصلاح مدل مفهومی به دست آمده از روش پیمایشی یعنی نظرسنجی از خبرگان به روش دلفی استفاده شده است. جامعه آماری اول پژوهش کلیه آثار و نوشتار‌های مربوط به مبانی و ابعاد باورپذیری اطلاعات شامل 90 اثر بر مبنای معیارهای معتبر از بین 560 اثر انتخاب و تحلیل شد. جامعه آماری دوم شامل خبرگان حوزه بازیابی اطلاعات وب در رشته‌‌هایی مانند علوم اطلاعات، ارتباطات و رایانه بودند که در نهایت 30 نفر در دور اول و 24 نفر در دور دوم دلفی شرکت داشتند.

یافته ­ها: با کاربرد مراحل هفتگانه فراترکیب، مدلی مفهومی در چهار لایه مفهومی، مقوله‌ای و کدها و شاخص‌ها به دست آمد. در هر یک از لایه‌ها مفاهیم و موضوع‏هایی گنجانده شد که در نهایت 68 شاخص اصلی شناسایی شد. جهت اعتباریابی کیفی مدل به دست آمده، مطالعه دلفی در دو مرحله انجام و نظرات خبرگان در مدل اعمال شد. با توجه به مقادیر بالای ضریب توافقی کندال در حدود 65/0 و درصد توافقی بیشتر ابعاد مدل بالای 90 درصد، مدل مفهومی مورد تأیید خبرگان پژوهش قرار گرفت.

نتیجه­ گیری: مدل مفهومی به دست آمده از مراحل فراترکیب و دلفی به تأیید و توافق بالای خبرگان رسیده و می‌تواند به عنوان معیاری برای پژوهش‌های آتی در جهت ساخت ابزاری برای انجام پژوهش‌های مرتبط باشد. یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد که ارزیابی باورپذیری، مفهومی با ابعاد و مؤلفه‌های گوناگون بوده و کاربران، طراحان و سیاست‏گذاران حوزه وب باید آنها را در طراحی و ارزیابی منابع وب مورد توجه قرار دهند.


هدایت بهروزفر، اعظم صنعت جو، محسن نوکاریزی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: از آنجا که هر کسی میتواند هر نوع اطلاعاتی را در فضای مجازی آزادانه و بدون نیاز به هر نوع مجوزی، انتشار دهد و هیچگونه مسئولیتی را در قبال صحت و درستی آن نمیپذیرد، پالایش اطلاعات معتبر از نامعتبر اهمیتی چند مییابد. در این مقاله، ضمن بررسی مفهوم اعتبار، به توصیف و تحلیل برخی از مدلهای شناخته شده و مطرح ارزیابی اعتبار وب، پرداخته میشود.
روش پژوهش: این پژوهش از بعد روش شناسی تحقیق، مروری و از منظر هدف، نظری است. همچنین گردآوری دادهها به روش مطالعه اسنادی صورت گرفته است.
یافته­ ها: تحلیل و ارزیابی مدلهای شناخته شده و مطرح اعتبار وب نظیر برجستگی-تفسیر فاگ، واتن و برکل برای چگونگی قضاوت اعتبار اطلاعات برخط، چارچوب یکپارچه ارزیابی اعتبار هیلیگاس و ریه، مدل MAIN ساندار، پردازش دوگانه متسگر، مدل 3S بازبینی شده لوکاسن و همکاران و چارچوب ارزیابی اعتبار چوی، نشان میدهد مفهومسازی نظاممند از ارتباط میان بعدهای کلیدی اعتبار و معیارهایی که میتوان آنها را در ارزیابی اعتبار وب مورد استفاده قرار داد در هیچ یک از این مدلها غیر از مدل چوی، وجود ندارد و به این علت این مدلها و نظریهها قدرت تبیینی محدودی برای تفسیر جامع و منسجم از یافتههای حاصل از مطالعه­های تجربی دارند.
نتیجه ­گیری: به دلیل عدم بررسی تجربی این چارچوبهای نظری با ابزاری استاندارد در مقیاس وسیع، هیچیک از پشتوانه تجربی برخوردار نیستند؛ بنابراین ضروری است تا پژوهشگران تلاش نموده تا پژوهشهای تجربی زیادی در این زمینه انجام دهند و اعتبار هر یک از این چارچوبهای نظری را با ارائه پشتوانه تجربی ارتقاء دهند.
 
کلیدواژه‌ها: بعدهای کلیدی اعتبار، ارزیابی اعتبار وب، اعتبار اطلاعات، کیفیت اطلاعات، ابزار استاندارد


محسن نوکاریزی، مهدی زینالی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف  سنجش همپوشانی موتورهای جستجوی بومی پارسی جو، یوز، پارسیک، و ریسمون و مقایسه توانمندی‌های  این موتورها در  پوشش دادن وب نمایه‌پذیر انجام گرفت.
روش: پژوهش از نوع کاربردی ارزیابانه بود. برای گردآوری اطلاعات از روش مبتنی بر کلیدواژه بهره گرفته شد، بدین ترتیب ابتدا کلیدواژه‌های انتخاب شده به موتورهای جستجو ارائه و از رکوردهای بازیابی شده نمونه‌گیری و با توجه به وجود یا نبود این رکوردها در موتورهای جستجو، داده های لازم گرداوری  شد، بر این اساس برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار استنباطی استفاده شده است.
یافته‌ها: همپوشانی نسبی موتور جستجو پارسیک نسبت به  پارسی‌جو و همپوشانی نسبی پارسی‌جو نسبت به یوز  به طور متوسط 26 درصد بود و موتور جستجوی پارسیک بیش‌ترین بازیابی را داشت. موتور جستجو ریسمون هیچ رکورد مشترکی با موتورهای جستجو مورد آزمون نداشت. سه موتور جستجو پارسیک، پارسی‌جو و یوز از بین 225 رکورد، 27 رکورد مشترک را بازیابی کردند؛ تفاوت معنی‌داری بین همپوشانی نسبی موتورهای جستجو وجود داشت. همچنین به طور متوسط موتورهای جستجو  پارسیک، پارسی‌جو، یوز و ریسمون به ترتیب  38 درصد، 31 درصد، 26 درصد و 6 درصد از وب قابل نمایه را پوشش می‌دادند. میان میزان پوشش پایگاه موتورهای جستجو نیز تفاوت معنی‌داری مشاهده شد.  
نتیجه‌گیری:  ظاهراً هر کدام از موتورهای جستجو سیاست نمایه‌سازی متفاوتی داشتند و کاربران برای رسیدن به  اطلاعات جامع درباره یک موضوع  به جستجو در بیش از یک موتور جستجو نیاز دارند و می‌توان پیش‌بینی نمود که با  جستجو در دو موتور جستجو پارسیک و پارسی‌جو، به حدود 70 درصد وب نمایه‌پذیر دسترسی داشت.
 
هاشم عطاپور، فاطمه فهیم نیا،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

هدف و زمینه: این پژوهش به بررسی تاثیر رتبه نویسندگان در شبکه‌های کتابشناختی بر مدل سند-محور بازیابی تخصص می‌پردازد. هدف آن پی بردن به این نکته است که کدام یک از شبکه‌های کتابشناختی نویسندگان می‌تواند عملکرد مدل سند-محور بازیابی تخصص را بهبود ببخشد.
روش‌شناسی: روش پژوهش تجربی مقدماتی است. برای انجام پژوهش، مجموعه آزمونی متشکل از 55 پرس‌وجو و 96375 سند ایجاد شد: پرس‌وجوهایی که توسط دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دکتری علم اطلاعات و دانش‌شناسی ایران ساخته شد و اسنادی که از مقالات نمایه‌شده علم اطلاعات و دانش‌شناسی در پایگاه وب آو ساینس تشکیل شده بود. پرس‌وجوها به پیکره آزمون عرضه، و مدل بازیابی DLH13 برای بازیابی اسناد به کار گرفته شد. 100 سند اول بازیابی‌شده برای هر پرس‌وجو انتخاب شد. سپس اسامی افراد موجود در آنها استخراج و پردازش، و بر اساس 5 شاخص مورد استفاده در تحلیل شبکه‌های اجتماعی رتبه‌بندی گردید. 10 نتیجه اول هر روش انتخاب و در انبوهه نویسندگان پرس‌وجوی مربوطه قرار گرفت. افراد موجود در سیاهه مورد قضاوت ربط قرار گرفتند تا مقایسه عملکرد رتبه‌بندی‌‌های افراد از حیث یافتن خبرگان میسر شود.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد عملکرد مدل‌های مبتنی بر رتبه‌بندی نویسندگان در شبکه‌های استنادی تفاوت معناداری با مدل سند-محور بازیابی تخصص ندارند، اما عملکرد مدل مبتنی بر رتبه‌بندی نویسندگان در شبکه هم‌تألیفی ضعیف‌تر از مدل سند-محور بازیابی تخصص بوده و آن را کاهش می‌دهد.
نتیجه‌گیری: در مقایسه با شبکه‌های پدیدآوری، موقعیت افراد در شبکه‌های استنادی شاهد بهتری برای تخصص افراد در حوزه‌های موضوعی مختلف به شمار می‌رود.  
فاطمه زندیان، لیلا فتحی، محمد حسن زاده،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه وب­سایت­ها با کاربری­های متنوع و متعدد، همه عرصه­های اجتماعی، علمی، آموزشی، هنری، تجاری، اداری و ... را به­کلی دگرگون کرده­اند. در این میان عالم سینما هم از این پیشرفتِ فناوری بی­نصیب نمانده است و انبوهی از وب­سایت­های سینمایی راه­اندازی شده است تا سینمادوستان را در این زمینه یاری رسانند. کاربری یک وب­سایت هر چه که باشد هدف اصلی و­ب­سایت­ها، ارائۀ خدمات سریع و آسان و جلب رضایت کاربران است و این هدف، تنها با اطمینان از کارآیی آنها به دست می­آید و بررسی عملکرد و سنجش کارآیی وب­سایت­ها، جز با ارزیابی آنها امکان پذیر نیست و تنها از این راه می­توان به نقاط قوت و ضعف وب­سایت­ها پی برد و در مسیر اصلاح و تکمیل یا پیشرفت و توسعه آنها گام برداشت. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی وب­سایت­های سینمایی ایران براساس مدل هرم سه­سطحی می­باشد.
روش پژوهش: با استفاده از روش ارزیابانه تعداد 38 وب­سایت سینمایی ایران با استفاده از دو سیاهه ارزیابی محقق ساختۀ معیارهای عمومی و تخصصی ارزیابی شده است. با استفاده از این دو سیاهه، نه معیار صفحه­خانگی، ناوبری، محتوا، یافت پذیری، تعامل، خدمات اطلاع­رسانی، خدمات ویژه، خدمات چندرسانه­ای و خدمات مشتریان مورد ارزیابی قرار گرفته­اند.
یافته ها: نتایج ارزیابی نشان داده است وب­سایت­های سینمایی ایران در قاعده مدل هرم سه­سطحی­ که ­معیارهای عمومی قرار دارند در سطح خوب، در میانه هرم با معیارهای تخصصی مشترک در سطح مناسب و در رأس هرم که متشکل از معیارهای تخصصی ویژه است، در سطح مناسب می­باشند.
نتیجه گیری: وب­سایتی کاملاً سینمایی تلقی می­شود که حداقل از دو معیار خدمات ویژه و خدمات مشتریان واقع در رأس هرم، یکی را به صورت کاملاً حرفه­ای و کاربر پسند و در سطح بهترین وب­سایت­های مشابه خارجی در وب­سایت خود داشته باشد. به نظر می­رسد که وب­سایت­های سینمایی ایران در این مورد در ابتدای کار هستند و نیاز به فعالیت و کسب تجارب بیشتر دارند.
منصور ترکیان تبار، زهرا ارزانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی مهارت‌های شناخت، ترکیب و استفاده از اطلاعات در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دورود به انجام رسیده است.
روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 1105 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی می باشد که بر اساس فرمول کوکران 286 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. پس از توزیع پرسشنامه ها تعداد 276 پرسشنامه دریافت شد که داده های همین تعداد پرسشنامه استخراج و با استفاده از نرم افزار آماریSPSS20  تجزیه و تحلیل گردید. در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t استفاده شده است.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که مهارت شناخت، ترکیب و استفاده از اطلاعات در بین دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دورود بالاتر از حد متوسط است.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج این پژوهش و دیگر پژوهش‌های انجام شده در رابطه با سواد اطلاعاتی دانشجویان می‌توان نتیجه گرفت که دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی باید توجه ویژه ای به سواد اطلاعاتی دانشجویان داشته باشند و زمینه را برای ارتقاء آن فراهم سازند
اعظم صنعت جو، مهدی زینالی تازه کندی،
دوره 7، شماره 2 - ( 9-1399 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر، تحلیل سنجه‌های مهم و جدید ارزیابی برای بکارگیری  در موتورهای کاوش به منظور ارائه نتایج دقیق است.
روش: مقاله حاضر، مقاله‌ای مروری است و برای گردآوری مقاله‌هاکلیدواژه‌های  سنجه‌های ارزیابی، ارزیابی موتورهای کاوش، ارزیابی نظام‌های بازیابی اطلاعات، سنجه‌های ارزیابی ربط در گوگل اسکالر و پایگاه‌های اطلاعاتی مگ ایران و سید جستجو و مقاله‌های مرتبط تهیه شد. در این مطالعه از رویکرد توصیفی- تحلیلی استفاده شد تا سنجه‌های مهم موتورهای کاوش مرور شود.
یافته‌ها: با مرور سنجه‌های مختلف ارزیابی موتورهای کاوش ، سه گروه از سنجه‌ها شناسایی شد. می‌توان سنجه‌های دقت، بازیافت را در گروه غیر رتبه‌بندی قرار دارد که متأثر از رویکرد نظام‌گرایی است. از طرف دیگر، گروه رتبه‌بندی شامل سنجه‌های متوسط فاصله، سود تجمعی تعدیل یافه نرمال، سنجه کارآمدی رتبه‌بندی و بی پرف است که رویکرد کاربرگرایی در مطرح شدن این سنجه‌ها مؤثر بوده است. اگرچه سنجه جامعیت با هدف در نظر گرفتن کاربر ارائه شده است؛ اما به نظر می‌رسد که در عمل به صورت کامل به هدف خود نرسیده است. افزون براین، همانگونه که در پژوهش‌های بازیابی اطلاعات، رویکرد سومی نیز مطرح شده است که بر تعامل و یگانش دو رویکرد نظام‌گرا و کاربرگرا اشاره دارد، در سنجه‌های ارزیابی موتورهای کاوش  نیز، دو سنجه اتحاد جاکارد و اتحاد کسینوسی برگرفته از رویکرد سوم هست.
نتیجه‌گیری: برای تعیین موتور کاوش کارآمد پیشنهاد می‌شود که پژوهشگران هنگام ارزیابی نظام‌های بازیابی اطلاعات در پژوهش‌های خود، سنجه‌هایی را از هر سه گروه یاد شده انتخاب نمایند.
محمود پویان فر، محمدرضا کیانی، محمدجواد هاشم زاده،
دوره 7، شماره 2 - ( 9-1399 )
چکیده

هدف: هدف اصلی و کلی پژوهش حاضر بررسی نقش هراس ارتباطی و ترس از ارزیابی منفی در استفاده از اینستاگرام و سلفی است.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر کاربردی و از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بیرجند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل هستند. نمونه‌گیری به روش چند مرحلهای انجام گرفت که بر این اساس 357 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های «هراس ارتباطی»؛ «ترس از ارزیابی منفی»؛ «استفاده از اینستاگرام» و «گرفتن سلفی» استفاده شد.
یافتهها: هراس ارتباطی و استفاده از سلفی در خانمها به طور معناداری بیش از آقایان بوده و در سایر متغیرها تفاوت معنادار نبود. استفاده از اینستاگرام بیش از حد متوسط و ارسال عکسهای سلفی و سلفیهای ویرایش شده کمتر از حد متوسط بود. با افزایش میزان اکثر متغیرهای روانشناختی مورد مطالعه، استفاده از اینستاگرام، عکسهای سلفی و سلفیهای ویرایش شده افزایش مییافت. با افزایش هراس ارتباطی ترس از ارزیابی منفی در اینستاگرام افزایش مییافت.
نتیجهگیری: در جامعه مورد مطالعه ما اکثر افراد گرایش بیشتری به درون‌گرایی دارند و تمایلی به نمایش خود ندارند. استفاده از اینستاگرام شاید بتواند به کاهش هراس ارتباطی کمک کند. افراد با هراس ارتباطی بالا ترس یا اضطراب بیشتری را در ارتباطات خود در مقایسه با دیگران تجربه میکنند پس این افراد بیشتر مایل هستند از تجربه ترس یا اضطراب در ارتباطات خود با دیگران اجتناب کنند. همچنین افرادی که هراس ارتباطی بالایی دارند ترس از ارزیابی منفی بیشتری را تجربه میکنند.
سمیرا دانیالی، دکتر امیر حسین صدیقی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

vزمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی وبگاه دانشگاه تهران بر اساس شاخص‌های معماری اطلاعات، جهت اطلاع و بررسی وضعیت و کیفیت وبگاه است.
روش: روش انجام پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی است و از سیاهه وارسی جهت تحلیل وبگاه از جهت سیستم سازماندهی، سیستم برچسب‌زنی، سیستم پیمایش، و سیستم جستجو استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج حاصل از سیاهه‌های وارسی نشان داد که وبگاه دانشگاه تهران با کسب امتیاز 20 از 37 در قسمت سازماندهی، امتیاز 37 از 57 در برچسب‌زنی، 53 از 78 در پیمایش و 14 از 46 در جستجو، وضعیت ضعیفی را در سیستم جستجو، وضعیت متوسطی را در سیستم سازماندهی، و وضعیت خوبی را در سیستمهای برچسب‌زنی و پیمایش کسب نموده است. می‌توان با توجه به نتایج به دست آمده، سیستم جستجوی وبگاه دانشگاه تهران را بازطراحی کرد، در سیستم سازماندهی آن بازنگری انجام داد، و نسبت به بهبود سیستم‌های مورد اشاره دیگر در این وبگاه اقدام کرد. به‌صورت کلی جهت افزایش کارایی وبگاه‌ها نیاز به در نظر گرفتن اصول معماری اطلاعات در طراحی آن‌ها است. بعلاوه این پژوهش می‌تواند با شناسایی نقاط ضعف و قوت وبگاه، منبعی مناسب جهت سیاست‌گذاری‌های آتی وبگاه باشد.
نتیجه‌گیری: ارزیابی معماری اطلاعات وبگاه حوزه جدیدی است که در عین اهمیت، کمتر بدان پرداخته شده است. این پژوهش می‌کوشد تا با ارائه یک ارزیابی نظام‌مند در یک مطالعه موردی برای وبگاه دانشگاه تهران ضمن معرفی نقاط قوت و ضعف این وبگاه، کاربست‌پذیری این روش را برای استفاده در موارد مشابه نشان دهد.

محمد مرادی، مجتبی مازوچی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه یک روش ارزیابی داده‌های دولتی باز با در نظر گرفتن ابعاد و شاخص‌های جامع و کامل، محاسبه وزن و اهمیت هر شاخص، بررسی وضعیت کشور در این حوزه، خوشه‌بندی سازمان‌ها و ارائه یک مدل طبقه‌بندی به منظور پیش‌بینی وضعیت سازمان‌ها در ارائه داده‌های دولتی بصورت باز است.
روش پژوهش: این پژوهش بر مبنای هدف، از نوع کاربردی است. از مطالعات کتابخانه‌ای به منظور استخراج ابعاد و شاخص‌های ارزیابی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه مقالات مرتبط با شاخص‌های ارزیابی داده‌های دولتی باز است. از روش نمونه‌گیری احتمالی از نوع نمونه‌های تصادفی ساده استفاده شده است و 10 مقاله در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته است. روش میدانی و استفاده از تکنیک‌های تصمیم‌گیری چندشاخصه به منظور محاسبه وزن و اهمیت هر شاخص به کار گرفته شده است. پس از استخراج داده‌های سازمان‌ها از دو سامانه کاتالوگ ملی و مجموعه داده‌های باز و کاربردی و سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، از تکنیک‌های داده کاوی به منظور خوشه‌بندی و ایجاد یک مدل طبقه‌بندی استفاده شده است.
یافته‌ها: بر اساس مطالعات و بررسی مقالات، 15 شاخص ارزیابی داده‌های دولتی باز شامل «اصالت داده‌ها»، «باز بودن مجوز»، «بروز بودن»، «میزان دسترسی به داده»، «کامل بودن فراداده»، «تعداد مجموعه داده»، «باز بودن قالب»، «تبعیض‌آمیز نبودن»، «قابل فهم بودن»، «تعداد دسته‌های داده»، «رایگان بودن»، «عدم وجود داده‌های از دست رفته»، «امکان درخواست داده»، «تجسمی بودن» و «بازخوردپذیری» استخراج شدند. با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، وزن شاخص‌ها محاسبه شد که پس از نرمال‌سازی، مجموع وزن 15 شاخص استخراج شده برابر با یک بود. شاخص‌های «اصالت داده‌ها» با وزن 0.165، «باز بودن مجوز» با وزن 0.124 و «بروز بودن» با وزن 0.109 به ترتیب رتبه‌های اول تا سوم را در بین 15 شاخص ارزیابی کسب کردند. همچنین بر اساس وزن شاخص‌های ارزیابی بدست آمده و استخراج داده‌های 358 سازمان مطابق با 15 شاخص ارزیابی استخراج شده از دو سامانه کاتالوگ ملی و مجموعه داده‌های باز و کاربردی و سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات به محاسبه وزن سازمان‌ها پرداخته شد که پس از نرمال‌سازی، مجموع وزن‌ها برابر با یک بود. «سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی» با وزن 0.088، «مرکز آمار ایران» با وزن 0.062 و «سازمان زمین‌شناسی» با وزن 0.058 به ترتیب رتبه‌های اول تا سوم در بین 358 سازمان و موسسه دولتی بررسی شده بر اساس ترکیب شاخص‌ها و وزن شاخص‌ها بودند.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش شامل استخراج جامع شاخص‌های ارزیابی، محاسبه وزن و اهمیت هر شاخص، بررسی وضعیت موجود سازمان‌ها و موسسات دولتی داخل کشور و مدل طبقه‌بندی ایجاد شده می‌تواند به مدیران در شناخت وضع موجود و بهبود آن و در نتیجه افزایش تعامل شهروندان با داده‌های دولتی باز به عنوان نوعی از تعامل انسان و اطلاعات کمک نماید

علی نعیمی صدیق، محمد ربیعی، علیرضا ثقه الاسلامی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهم‌ترین رویدادهای حوزه فناوری اطلاعات در کشور، همایش ملی مدیران فناوری اطلاعات است. مهم‌ترین مزیت رقابتی این همایش نسبت به همایش‌های مشابه این است که بجای تمرکز صرف بر مقالات،‌ به ارزیابی دستاوردهای حوزه فناوری اطلاعات در قالب مقاله، ایده و محصول می‌پردازد. طراحی چارچوبی جامع برای ارزیابی علمی دستاوردهای فناوری اطلاعات هدف این مقاله است.
روش پژوهش: برای طراحی چارچوب ارزیابی جایزه فاب، سه محور اصلی علمی فناورانه، مدیریتی اقتصادی و فرهنگی اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفت و در پایان با استفاده از مصاحبه با خبرگان به روش گروه کانونی معیارها و زیرمعیارها نهایی شد. برای این منظور در ابتدا محصولات فناوری اطلاعات با توجه به ماهیت محصول طبقه‌بندی شدند و در مرحله بعد اهمیت (وزن) معیارها و زیرمعیارها در تمامی محورها و زیرمعیارها تعیین گردیدند و در پایان ارزیابی محصولات بر اساس معیارهای شناسایی شده انجام می‌گیرد.
یافتهها: محصولات با توجه به نوع مشتری و کاربرد محصول به گروه 9 گانه تقسیم می شود که در هر یک از این گروه های 9 گانه اهمیت معیارها و زیرمعیارها متفاوت خواهد بود و محصولات با توجه به امتیازی که از داوران تخصصی در هر سه حوزه دریافت می‌کنند مجموع وزنی به دست می آورند که امتیاز آن محصول در مقایسه با محصولات دیگر خواهد بود و بدین ترتیب می‌توان محصولات را رتبه‌بندی نمود.
نتیجه‌گیری: پس از دریافت محصولات، در مرحله نخست محصولات در کمیته علمی داخلی همایش مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و در مرحله بعد، محصولاتی که بالاترین امتیاز را دریافت کرده باشند برای ارزیابی حضوری که توسط داوران داخلی و خارجی انجام می گیرد، دعوت می شوند که در پایان محصولات برتر معرفی می شوند.
 
صالح رحیمی، فاطمه رحیمی، سمیرا دانیالی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: باتوجه‌به افزایش روزافزون حجم اطلاعات در دنیای کنونی و ضرورت استفاده از تصاویر در حوزه‌های مختلف، اهمیت سواد بصری بر کسی پوشیده نیست و پژوهشها نشان میدهد که سواد بصری در یادگیری تأثیر مثبتی دارد. ازاین‌رو در این پژوهش هدف، تعیین جایگاه سواد بصری و پی‌بردن به‌ضرورت استفاده آن در آموزش و یادگیری و همچنین تعیین مؤلفههای سواد بصری در جهت بهبود یادگیری است.
روش پژوهش: این مقاله با استفاده از روش اسنادی (کتابخانهای) و به شیوه پژوهش توصیفی، به‌مرور متون حوزه سواد بصری پرداخته و رویکردهای مختلف حوزه سواد بصری را مورد مداقه قرار داده است.
یافته‌ها: سواد بصری به طور معمول بهعنوان توانایی ارزیابی، تحلیل و تفسیر معانی تصاویر و استفاده از آن است و به¬عنوان یک مفهوم جدایی‌ناپذیر از دنیای کنونی و سیر پیشرفت آن لازم است.
نتیجه‌گیری: استانداردهای سواد بصری به ما کمک میکند تا بتوانیم بر مبنای یک چارچوب منطقی و از پیش تعریف شده به بررسی، تحلیل، درک و شناخت عناصر دیداری بپردازیم و سبب میشود تا افراد بتوانند به شیوه مناسبتری از منابع اطلاعاتی در قالب تصاویر و نمادها بهرهمند شوند. مفهوم سواد بصری روزبه‌روز توسعه بیشتری مییابد و نیاز به ابزار و فناوریهای پیشرفتهتری دارد.

نصرت ریاحی نیا، فرزانه شادان‌پور، کیوان برنا، غلامعلی منتظر،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این پژوهش، بررسی نتایج استخراج خودکار کلیدواژه از فهرست مندرجات کتاب‌های الکترونیکی فارسی حوزۀ علوم  با استفاده از مدل‌سازی موضوعی ال. دی. اِی.،  سنجش شباهت‌ کلیدواژه‌های خروجی با کلیدواژه‌های استاندارد و ارزیابی کاربران از کلیدواژه‌های استخراج‌شده به‌صورت ماشینی است.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، از نوع پژوهش‌های متن‌کاوی و به جنبۀ روش‌های مورداستفاده در آن پژوهش آمیخته است. از مدل‌سازی موضوعی ال. دی. اِی.  برای  استخراج کلیدواژه از فهرست‌های مندرجات کتاب‌ها استفاده‌شده‌ و نتایج کاربرد مدل با دو روش سنجش کسینوس شباهت و پژوهش کیفی توسط کاربران مورد ارزیابی قرار گرفته است.
یافته‌ها: فهرست‌های مندرجات مورد بررسی با میانگین پیراسته  ۲۶۰.۰۲ کلمه از متون با طول متوسط  محسوب می‌شوند و  حدود ۲۰ درصد از کلمات  آن‌ها را  ایست‌واژه‌ها تشکیل داده‌اند. میان کلیدواژه‌های استاندارد سرعنوانی و کلیدواژه‌های خروجی مدل ال. دی. اِی.  کسینوس شباهت، ۰.۰۹۳۲، بسیار پایین به دست آمد. توافق کامل کاربران نشان داد کلیدواژه‌های خروجی  مدل موضوعی ال. دی. اِی.  حوزه موضوعی کل پیکره را نشان می‌دهند، اما ازنظر کاربران به ترتیب کلیدواژه‌های سرعنوانی استاندارد، کلیدواژه‌های مستخرج از مدل در زیرحوزه‌های موضوعی و کلیدواژه‌های مستخرج از مدل با کل پیکره در توصیف موضوعات هر تک مدرک موفق‌اند.  
نتیجه‌گیری: کلیدواژه‌های به‌دست‌آمده از مدل موضوعی ال. دی. اِی.  را می‌توان در مجموعه‌های ناشناخته به‌منظور استخراج محتوای موضوعی ناآشکار کل مجموعه به کار برد، اما برای ربط دقیق  موضوع به  مدرک در پیکره‌های بزرگ با موضوعات  ناهمگن و متنوع، نمی‌توان از این روش استفاده کرد. این روش در رویه‌های رسمی توصیف موضوعی تک‌تک مدارک به‌صورت مستقل می‌تواند به‌عنوان یک سیستم پیشنهاددهنده کلیدواژه به نیروی انسانی نمایه‌ساز به کار گرفته  شود.
 

امیر حسین صدیقی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهشگاه‌ها به‌عنوان سازمان‌هایی مأموریت‌گرا، وظیفه پاسخگویی به پرسش‌های جامعه را در حوزه‌های تخصصی دارند و ازاین‌رو باید بتوانند برون‌داد خود را به نحو مؤثری به کاربران هدف خود عرضه نمایند. رسیدن به چنین هدفی نیازمند بهره‌گیری صحیح از اصول معماری اطلاعات برای سازماندهی مناسب بستر اطلاعاتی است که پژوهشگاه‌ها در آن با مخاطبان خود تعامل دارند؛ بنابراین بررسی و ارزیابی معماری اطلاعات وبگاه پژوهشگاه‌ها، به‌عنوان بستر ارتباطی اصلی آن‌ها با کاربرانشان، از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی وبگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران از منظر معماری اطلاعات است.
روش پژوهش: روش پژوهش مبتنی بر تحلیل محتوا و ارزیابی موردی است و با استفاده از مشاهدات مستقیم و سیاهه‌های وارسی و در اسفندماه سال ۱۴۰۰ صورت می‌گیرد. در این راستا ابتدا مؤلفه‌های محیط اطلاعاتی یعنی بافت، محتوا و کاربر وبگاه شناسایی می‌شوند. سپس با استفاده از سیاهه‌های وارسی و مبتنی بر مؤلفه‌های محیط اطلاعاتی به بررسی زیرسیستم‌های معماری اطلاعات وبگاه پژوهشگاه پرداخته می‌شود. سیاهه وارسی نظام سازماندهی شامل ۱۴ پرسش اصلی، سیاهه وارسی نظام برچسب‌زنی شامل ۳۲ پرسش اصلی، سیاهه وارسی نظام پیمایش شامل ۲۰ پرسش اصلی و در نهایت سیاهه وارسی نظام جستجو شامل ۴۱ پرسش اصلی است. این سیاهه‌های وارسی با استفاده از مطالعات کتابخانه‌ای تهیه شده و با کمک پنل خبرگی مورد تأیید قرار گفته‌اند. برای جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات از نرم‌افزار اکسل استفاده شده است.
یافته‌ها: کاربران وبگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران را می‌توان به چهار گروه پژوهشگران و دانشجویان، سیاست‌گذاران علم و فناوری، کتابداران و اطلاع‌رسانان، و مؤسسات آموزشی و پژوهشی دسته‌بندی کرد. محتوای اصلی این وبگاه شامل گزارش عملکرد، کتاب، مقاله، طرح پژوهشی، سامانه، رویداد علمی، دوره‌های آموزشی، آزمایشگاه، و خدمات مشارکتی می‌شود. بافت وبگاه مبتنی بر گسترش و ارائه خدمات مدیریت دانش، مدیریت اطلاعات علمی و فناورانه، اطلاع‌رسانی اطلاعات علم و فناوری، پشتیبانی از سیاست‌گذاران علم و فناوری، عمومی‌سازی کاربرد فناوری اطلاعات، همکاری با دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهشی و پشتیبانی از پژوهش در زمینه علوم و فناوری اطلاعات است. نتایج حاصل از سیاهه‌های وارسی امتیاز این وبگاه را از منظر نظام سازماندهی ۶/۶۷ درصد، سیستم برچسب‌زنی ۴/۶۸ درصد، نظام پیمایش ۴/۶۵ درصد و نظام جستجو ۸/۳۴ درصد نشان می‌دهد.
نتیجه‌گیری: وضعیت وبگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران از نظر نظام‌های سازماندهی، برچسب‌زنی و پیمایش خوب و از نظر نظام جستجو ضعیف ارزیابی شد. استفاده از طرح سازماندهی مخاطب‌محور در نظام سازماندهی وبگاه، بهره‌گیری از برچسب‌های نمایه‌ای در قالب موجودیت‌های یکتا در نظام برچسب‌زنی وبگاه و استفاده از نوار پیمایش اصلی به‌صورت یکپارچه و با طراحی مشابه در نظام پیمایش وبگاه از جمله نقاط قوت در طراحی معماری اطلاعات وبگاه به شمار می‌آید. از سوی دیگر باتوجه‌به یافته‌های پژوهش، برای بهبود نظام جستجو نیاز است تا قابلیت‌هایی نظیر «اصلاح اشتباه‌های نوشتاری در پرسمان ورودی»، «متمایز ساختن کلمات ورودی در نتایج بازیابی شده»، «افزودن عملگرهای منطقی به نظام جستجو»، «امکان جستجو در فراداده‌ها»، «مرتب‌سازی نتایج به‌صورت الفبایی و تاریخی»، و «افزودن فیلترهایی همچون موضوع و سال» موردتوجه قرار گیرند.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb