زمینه و هدف: با توجه به گسترش روزافزون کاربران شبکههای اجتماعی پیوسته، این شبکهها به بخشی اساسی از زندگی کاربران تبدیل شدهاند و نقشهای مختلفی را در زندگی روزمره آنها ایفا میکنند. بر این اساس، هدف از این مطالعه بررسی نقش این شبکهها در رفتار اطلاعیابی زندگی روزمره کاربران است.
روش: این پژوهش از انواع پژوهشهای کاربردی است که با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون صورت گرفته است. ابزار به کار گرفته شده برای گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است و جامعه مورد مطالعه، کاربران فعال شبکههای اجتماعی پیوسته میباشند.
یافتهها: شبکههای اجتماعی نقشهای مختلفی را در زندگی کاربران ایفا میکنند از جمله سرگرمی، آموزش، ارتباطات و تعاملات، پیگیری اخبار و مطالب مورد علاقه و روزآمد نگه داشتن کاربران ولی در عین حال با مسائل و چالشهایی روبهرو هستند که رفتار اطلاعیابی کاربران را تحت تأثیر قرار میدهند و کاربران را از جستجوی هدفمند برای کسب اطلاعات مورد نیاز زندگی روزمرهشان بینیاز نمیکنند.
نتیجهگیری: سرمایه اجتماعی غنیتر و تنوع بیشتر در شبکه اجتماعی فرد منجر به دسترسی به اطلاعات با کیفیتتر میگردد و این احتمال را تقویت میکند که افراد بتوانند اطلاعات مورد نیاز زندگی روزمره خود را از طریق رویارویی اطلاعاتی به صورت تصادفی کسب کنند و با حداقل کوشش به نتایج مورد انتظار دست یابند.
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی فرایند اطلاعیابی و چگونگی اولویتدهی و استفادهی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از منابع اطلاعاتی و شناسایی نقش برخی ویژگیهای جمعیتشناختی دانشجویان در فرایند اطلاعیابی و استفاده از منابع اطلاعاتی است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که به روش پیمایشی و با بررسی رفتار اطلاعیابی 298 نفر که به روش
نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شدند، انجام شد. ابزار گرداوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته است که پس از تعیین روایی و پایایی آن، به صورت حضوری میان دانشجویان توزیع و سپس گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از آمار توصیفی و استنباطی با کمک نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که دانشجویان به ترتیب از منابع الکترونیکی، چاپی، و انسانی برای "رفع نیازهای اطلاعاتی" و برای "روزآمدسازی اطلاعات" خود بهره میبرند، اگرچه دانشجویان برای رفع نیازهای اطلاعاتی خود از میان منابع انسانی ابتدا با متخصصان مشورت میکنند، ولی برای روزآمدسازی اطلاعات خود، ابتدا به همکلاسیها و دوستان خود مراجعه میکنند. دانشجویان به طور متوسط هفتهای 11/25 ساعت از اینترنت استفاده میکنند. اکثر افراد مورد بررسی معتقدند که فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در کاهش مراجعه آنان به کتابخانه نقش داشته است. آنان از کتابداران در مرحلهی نخست برای جایابی کتابها یا اسناد و جستوجوی اطلاعات کمک میطلبند. دانشجویان در فرایند اطلاعیابی با مشکلاتی مانند پراکندگی اطلاعات در مکانهای بسیار مختلف، گران بودن تهیه منابع اطلاعاتی، و موجود نبودن آخرین اطلاعات مواجه هستند.
نتیجهگیری: علیرغم تأثیر فناوریهای جدید بر میزان مراجعه حضوری دانشجویان به کتابخانههای دانشگاهی، تمام انواع منابع اطلاعاتی همچنان مورد استفادهی دانشجویان است. تنوع اهداف جستوجوی اطلاعات عاملی در تعیین نوع منبع اطلاعاتی است و دانشجویان با مدنظر قرار دادن نوع نیاز و شرایطی که در آن قرار دارند، نوع منبع اطلاعاتی را مشخص کرده و از آن استفاده مینمایند.
زمینه و هدف: افزایش کاربردپذیری سامانههای اطلاعاتی درگرو توجه به نیاز اطلاعاتی کاربران آن است. تعیین نیاز اطلاعاتی کاربران و توجه به خواست آنان در مراحل مختلف ایجاد و توسعه سامانه منجر به افزایش کاربران سامانه اطلاعاتی خواهد شد. یکی از سامانههای اطلاعاتی مهم در عرصه پژوهش و فناوری در کشور، سامانههای اطلاعاتی تحقیقاتی جاری یا کریسها هستند. کریس بهصورت یکپارچه دسترسی پژوهشگران را به اطلاعات پژوهش و فناوری در سطح سازمان یا کشور فراهم مینماید. دو جزء مهم هر کریس مدل دادهای و ابزارهای مدیریت اطلاعات پژوهشی هستند. مدل دادهای استاندارد پیشنهاد شده برای کریسها قالب تبادلی استاندارد برای اطلاعات پژوهشی در اروپا یا به اختصار سریف است. هدف اصلی پژوهش حاضر منطبق نمودن مدل دادهای سریف بر طبق نیازهای اطلاعاتی پژوهشگران داخلی است.
روش: در پژوهش حاضر بهصورت نظاممند به مرور منابع اطلاعاتی موجود در زمینه نیاز اطلاعاتی پژوهشگران پرداخته شده است. مرور نظاممند در این پژوهش طی شش مرحله صورت گرفته است و تعداد 160 مدرک منحصربهفرد شامل 110 پایاننامه و 46 مقاله و چهار طرح پژوهشی مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور یکدستی در فرایند جمعآوری دادهها کاربرگه استانداردی طراحی و اطلاعات هر منبع در آن یادداشت گردید. سپس اطلاعات حاصل بهصورت یکپارچه در یک فایل اکسل وارد شد.
یافتهها: تحلیل منابع اطلاعاتی در دو بخش تحلیل کلی یا کتابسنجی و تحلیل محتوایی استخراج گردید. نتایج تحلیل در بخش کتابسنجی به نوعی تایید کننده نتایج پژوهشهای گذشته در کشور در این زمینه است. در قسمت تحلیل محتوایی در این پژوهش، نیازهای اطلاعاتی پژوهشگران ایرانی در قالب انواع وظایف و همچنین منابع مورد استفاده آنان بیان شده است و در نهایت این یافتهها در قالب انواع موجودیتها و عناصر فرادادهای مدل دادهای سریف، مدل دادهای استاندارد برای سامانههای اطلاعاتی تحقیقاتی، ارائه شده است.
نتیجهگیری: به طور کلی میتوان گفت پژوهشگران داخل کشور نیازمند اطلاعات خروجیهای پژوهش در قالب منابع اطلاعات رسمی مانند کتاب، مجله، مقاله هستند و به روز بودن دادههای سامانه اطلاعاتی تحقیقاتی جاری برای آنان اهمیت بسیاری دارد
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور شناسایی نیازهای اطلاعاتی بهداشتی و درمانی، آموزشی، مذهبی، اقتصادی، و فرهنگی زنان عشایر کوچنشین شهرستان کهگیلویه، نحوه استفاده از منابع اطلاعاتی، شناسایی مشکلات و موانع دسترسی و تعیین اولویت نیازهای اطلاعاتی آنان انجام گرفته است.
روش: پژوهش حاضر، از نوع پژوهشهای کاربردی است که به روش پیمایشی و با بهکارگیری ابزار پرسشنامه محقق ساخته به همراه مصاحبه شفاهی بین 235 نفر از زنان عشایر انجام گرفته است. دادههای گردآوری شده با استفاده از روشهای آماری توصیفی استفاده شد و داده ها با بهرهگیری از نرمافزار آماری SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بیش از 60 درصد جامعه آماری مورد بررسی دارای تحصیلات ابتدایی بودند. مهمترین نیاز اطلاعاتی زنان عشایر کوچنشین، نیازهای اطلاعاتی بهداشتی با 2/36 درصد، و مهمترین انگیزه آنها جهت دسترسی و جستجوی اطلاعات، رعایت نکات بهداشتی جهت کمک به خانواده برای ایجاد یک زندگی سالمتر با 2/56 درصد بود. از میان منابع اطلاعاتی رادیو بیش از منابع دیگر با 9/57 درصد مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که 2/53 درصد زنان عشایر کوچنشین از وجود کتابخانههای عمومی به عنوان یک مرکز اطلاعرسانی آشنایی بسیار کمی داشتند. پاسخگویان مهمترین موانع دسترسی خود به منابع اطلاعاتی را صعبالعبور بودن راههای ارتباطی، کمبود زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی، عدم آشنایی با منابع اطلاعاتی، عدم دسترسی آسان به مراکز بهداشت و درمان، مراکز آموزشی، فرهنگی و خدماتی اعلام کردند.
نتیجه گیری: به نظر میرسد که زنان عشایر کوچ نشین در دسترسی به منابع اطلاعاتی و اطلاعات ضروری مخصوصاً در زمینه بهداشتی و آموزشی با مشکلات فراوانی رو به رو هستند و نیازمند توجه ویژه هستند.
زمینه و هدف: علیرغم ضرورت دسترسی و کسب اطلاعات برای تمامی افراد در هر جامعه ای، این اطلاعات در هر زمان، مکان و شرایطی در دسترس تمامی گروه ها بویژه گروه های خاص و محروم (بالاخص مهاجران و پناهندگان) قرار ندارد. این مطالعه با هدف شناسایی نیازهای اطلاعاتی و عوامل موثر بر اطلاع یابی مهاجران خارجی در ایران و ارائه راهکارهای پیشنهادی صورت گرفته است.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و به صورت ترکیبی همزمان (کمی و کیفی) انجام شده است. با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان، 384 نفر از مهاجران افغانستانی و عراقی که به صورت مجاز در 12 استان کشورمان زندگی می کنند، انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته میان آنها توزیع شده است. برای شناسایی راهکارهای مناسب جهت بهبود دسترسی مهاجران به اطلاعات، مصاحبه ای با 10 نفر از مدیران و سیاستگذاران حوزه های اطلاعات و مهاجرت صورت گرفته است تا پیشنهاداتی جهت بهبود دستیابی مهاجران به اطلاعات مورد نیازشان صورت پذیرد.
یافتهها: یافته های بدست آمده از مطالعه حاضر نشان داده است که نیازهای اطلاعاتی شغلی (02/4)، نیازهای اطلاعاتی دینی و مذهبی (71/3)، اطلاعات مربوط به مرزها و مکانهای مجاز و ممنوع (81/3) و نیز نیاز به اطلاعات در رابطه با بیماریها (05/4)، به عنوان مهمترین نیازهای اطلاعاتی مهاجران شناسایی شده اند. در تامین نیازهای اطلاعاتی مهاجران نیز رادیو و تلویزیون کشورهای افغانستان و عراق (84/3) و در بین مراکز تامین کننده اطلاعات، مراکز آموزشی (85/3) بیشترین نقش و تاثیر را داشته اند.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داده است که مهاجران و اتباع افغانی و عراقی در کشورمان در دسترسی به اطلاعات، با مشکلات و معضلات گوناگونی مواجه بوده و عوامل بسیار تعیین کننده و تاثیرگذاری در دسترسی آنها به اطلاعات و نیز نیازهای اطلاعاتی آنها وجود دارد. بخش قابل توجهی از موانع و مشکلات پیش روی آنها را می توان با برنامه ریزی مناسب تر و قانونگذاری رفع نموده و ارائه دهندگان اطلاعات و خدمتگذاران در دستگاه های اجرایی مربوطه می توانند با تقویت نگاه نوع دوستی و عدم توجه به ملیت افراد، در این فرایند نقش تعیین کننده ای داشته باشند
چکیده
زمینه و هدف: نظریه اجتماعی – شناختی که توسط یورلند و البرچتسن معرفی شده است، رسم متداول در دیدگاه شناختی سنتی را وارونه کردهاست. نظریه اجتماعی – شناختی کاربران اطلاعات را در تعلقاتشان به فرهنگهای مختلف، ساختارهای اجتماعی مختلف و حوزههای گوناگون دانش مد نظر قرار میدهد. از اینرو هدف مقاله، توضیح چگونگی کاربرد نظریه اجتماعی - شناختی در بازیابی اطلاعات میباشد.
روش: با مطالعه مبانی نظری و شناسایی مفاهیم، نظریه اجتماعی – شناختی، کاربرد آن در بازیابی اطلاعات تبیین شد. این پژوهش از بعد روش شناسی تحقیق، توصیفی تحلیلی، از منظر هدف، نظری و از منظر پارادایم، کیفی است.
یافتهها: این مطالعه نشان داد که نظریه اجتماعی – شناختی در بازیابی میتواند باعث سازماندهی شناختی و اجتماعی دانش و رده بندی موضوعی خاص شود. در هستیشناسیها در تبدیل اصطلاحنامه به هستیشناسی موثر است. در فرایند اطلاعیابی باعث در نظر گرفتن عوامل واسطهی در رفتار اطلاعیابی میشود. همچنین در ربط نیز در دخیل داشتن عاملهای غیر زبانی در درک معنی از قابلیتهای مناسبی برخوردار است.
نتیجهگیری: نتیجه این مطالعه نشان داد که دیگر نمیتوان فقط از طریق دیدگاه شناختی سنتی به بررسی مسائل مربوط به بازیابی اطلاعات، ربط و رفتار اطلاعیابی پرداخت و لازم است تا تمامی عوامل دخیل در نظریه اجتماعی – شناختی در مطالعات مربوط به این حوزهها مورد بررسی قرار گیرد.
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی رفتار اطلاعیابی زندگی روزمره، میزان آشنایی و بهرهگیری از اطلاعات و محیطهای اطلاعاتی ارامنه تهران بوده است.
روش پژوهش: پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل افراد بالاتر از 15 سال ارامنهی تهران است. تعداد کل جامعه آماری، 30000 نفر بود که از این تعداد 20000 نفر بیشتر از 15 سال سن داشتند. با استفاده از جدول کرجسی- مورگان، 377 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید.
یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد که محیطهای اطلاعاتی و میزان استفاده از این محیطها به ترتیب عبارتند از منزل اقوام و دوستان (5/55 درصد)، محل کار (8/47 درصد) و کلیسا (5/47 درصد). همچنین نتایج پژوهش نشان داد که ارامنه نگرش مثبتی نسبت به اطلاعات و نقش مهم آن در زندگی روزمره دارند. بیشترین استفاده از وبسایتهای فارسی و شبکههای ماهوارهای فارسی زبان خارج از کشور و کمترین مورد مربوط به استفاده از برنامههای فارسی زبان رسانهی ملی بود. بیشترین میزان کسب اطلاعات از طریق رسانههای مختلف مربوط به کتاب، مجله و شبکههای ماهواره ای بود. ترجیح دادن ارتباط با هم زبانان خود در شبکههای اجتماعی، بی توجه بودن کتابخانههای عمومی نسبت به فرهنگ ارامنه و نیافتن اطلاعات مورد نیاز دربارهی تاریخ و فرهنگ ارامنه در کتابخانههای عمومی از دیگر یافتههای پژوهش هستند.
نتیجه گیری: میتوان چنین نتیجه گرفت که ارامنه تهران مانند بسیاری از اقوام ایرانی دیگر مورد بی مهری کتابخانههای عمومی و رسانههای داخلی هستند. ضرورت دارد در این زمینه دولت بازنگری اساسی بنماید.
صفحه 1 از 1 |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction
Designed & Developed by : Yektaweb