6 نتیجه برای تجربه
سروش فتحی، زهرا دادگرفرد، پروین داداندیش، زهرا زارع،
دوره 0، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر بر آناست که تجربهی زیسته ی زنان سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی را به صورت کیفی مورد مداقه قرار داده تا بتواند از فرآیند زیسته ی آنها الگو یا مدلی بومی استخراج کرده که دیگر زنان سرپرست خانوار نیز بهره ببرند. جهت انجام مصاحبه، از روش نمونهگیری گلوله برفی استفاده شده است. مصاحبهها به صورت حضوری و تا رسیدن به نقطه اشباع توسط محقق انجام شد. از این رو پژوهشگر تا مرحله ی اشباع نظری با 25 نفر زن سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی مصاحبه انجام داده است. یافتهها: بصورت کلی 931 کد مفهومی از مصاحبههای استخراج گردید. نتایج حاصل نشان داد در شرایط ساختاری، حاکم بودن فرهنگ جنسیتی، ضعف نظام قانونی و سیاسی در حمایت از زنان سرپرست خانوار، فقدان عدالت اجتماعی و نامتناسب بودن شرایط اشتغال با نیازهای زنان سرپرست خانوار تأثیر به سزایی در پیشرفت یا عدم پیشرفت ایشان داشته است. شرایط زمینه ای، فقدان همسر، مسئولیت فرزندان و تأمین نیازهای معیشتی خانواده و در اغلب موارد عدم امکانات زمینه ای در جهت توانمندی شرایط پیچیده ای را ایجاد کرده است و عوامل مداخله گری از جمله نبود امکانات مانند نداشتن پرستار کودک یا فردی که در نبود مادر از فرزندان مراقبت کند. در این بین عدم سواد کافی جهت اشتغال مناسب منجر به مشکلات فراوانی شده بود که زنان سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی نیز این بحران ها را پشت سرگذاشته و به خوبی مدیریت کرده اند. حضور سازمان های حمایتی را در این بین می توان به عنوان یک عنصر موثر در نظر گرفت. استفاده بهینه از خدمات نقش موثری در بهبود شرایط ایشان داشته است. ایجاد و آماده سازی جامعه جهت ورود زنان در معرض آسیب به بازار کار، کسب اعتبارمالی و اجتماعی، فراهم بودن امکانات،آموزش و بازتوانی و حتی ایجاد مهارت های شغلی که در سازمان های حمایتی ارائه می شود، بسیار کمک کننده بوده است. همین امر باعث شده که آثار و پیامدهایی مانند تأمین معیشت و اداره ی مدیریت خانواده در مسیر توانمندی باشد. زنان سرپرست خانوار توانمند در حوزه اقتصاد از ابتدا تجربه و مهارت اقتصادی کافی و حتی آمادگی لازم جهت سرپرست شدن را نداشتند. توانمندی اقتصادی سبب کاهش محرومیت و طرد اجتماعی و ملحق شدن آنان به جامعه و گروه های اجتماعی خواهد شد. علاوه بر این توانمندی اقتصادی موجب افزایش ظرفیت ایشان در بهبود وضعیت فردی و اجتماعی نیزخواهد شد. لذا عاملیت زنان در فرآیند توانمندی به عنوان نیروهای اجتماعی موثر باید مورد توجه سیاستگذران قرار گیرد.
مریم اسدی،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: این مقاله رفتار فرمولبندی مجدد عبارت جستجوی کاربران را با توجه به سبکهای شناختی کلینگر و جزئینگر، وظیفه جستجو و میزان تجربه در محیط وب بررسی میکند. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی و با ابزار مشاهده اجرا شده است. تعداد 321 عبارت جستجو از 44 آزمودنی تحلیل شد. ابزارهای گردآوری دادهها آزمون سبکشناختی رایدینگ، پرسشنامه تجربه وب و وظایف جستجو بودند. یافتهها: نتایج نشان داد افراد جزئینگر از تعداد عبارت جستجوی بیشتر و طولانیتری نسبت به کلینگرها و افراد باتجربه بالا از تعداد عبارت بیشتر و کوتاهتری نسبت به افراد باتجربه پایین برای تکمیل وظایف استفاده کردند. پنج روش (جدید، افزودن، جایگزینی، حذف، تکرار) در فرمولبندی مجدد عبارت جستجو شناسایی شد. بین مقوله افزودن و جایگزینی کلمات همبستگی قوی مشاهده شد. از نظر روش فرمولبندی مجدد عبارت جستجو در دو سبکشناختی کلینگر و جزئینگر و میزان تجربه تفاوت مشاهده شد و جزئینگرها در فرمولبندی مجدد عبارت جستجو فعالانهتر از کلینگرها عمل کردند. همچنین براساس نوع وظیفه مشخص شد که با پیچیدهتر شدن وظایف، تعداد عبارتهای جستجو برای تکمیل وظایف بیشتر میشود. استفاده از روش «حذف» کلمات در عبارت جستجو بعد از عبارت جستجوی «جدید» و «افزودن» کلمات به عبارت جستجو متداولتر است. نتیجهگیری: درک اینکه چگونه کاربران عبارتهای جستجوی خود را فرمولبندی میکنند و چه عواملی بر فرمولبندی عبارت جستجوی آنان موثر است میتواند از یک سو به پژوهشگران تعامل انسان و اطلاعات و توسعهدهندگان نظامهای بازیابی اطلاعات در توسعه مدلی تعاملیتر و کاربرمدارتر برای جستجو کمک کند و از سوی دیگر به کاربران در ارائه پیشنهادهای موثرتر برای فرمولبندی دقیقتر عبارت جستجو که منعکسکننده نیاز واقعی آنان است و نیز بازیابی نتایج مرتبطتر یاری رساند.
مهدی فرمانی، محمد غفاری، مصطفی زندی نسب،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت تجربهای که کاربر در تعامل با وبسایت دارد میتواند نقش بسزایی در بهبود رابطه طولانیتر و با ارزشتر با آن داشته باشد. یکی از فناوریهای جدیدی که میتواند پیرامون تجربه خوشایند، لذتبخش و اثرگذار کاربران نقش ایفا کند، بازیوارسازی میباشد. چرا که این فناوری فعالیتهای روزمره، تکراری و رسمی را با به کارگیری قواعد حاکم بر بازیها به تجاربی هیجان انگیز، چالشی و مفرح تبدیل میکند و تجربهای متفاوت برای کاربران می آفریند؛ همچنین، زمینهای قصد استفاده و توصیه به دیگران را نیز به وجود میآورد. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش بررسی ویژگیهای وبسایت دیجی کالا در زمینه بازیوارسازی با تمرکز بر نقشهای میانجی تجربه و نگرش کاربران و تاثیر این پیشایندها بر قصد استفاده و ارتباطات توصیهای برای آن میباشد
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر روش پژوهش توصیفی میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کاربران فروشگاه اینترنتی دیجی کالا در سراسر کشور است که در دوره جمعآوری دادههای پژوهش در مرداد ماه سال 1397 از کاربران این وبسایت بودهاند و با روش نمونهگیری در دسترس 294 نمونه جمعآوری شد. ابزار اصلی جهت گردآوری دادهها، پرسشنامه بوده است. برای بررسی و تایید روایی پرسشنامه پژوهش حاضر روایی محتوا، روایی سازه و روایی همگرا بررسی شد. جهت بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS و LISREL استفاده گردید.
یافتهها: تمام فرضیههای پژوهش به جز فرضیه دوم مورد تایید واقع شد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که کیفیت خدمات، کیفیت سیستم و کیفیت اطلاعات در وبسایت دیجی کالا بر تجربه کاربر تاثیرگذار است و تجربه کاربر در وبسایت دیجی کالا بر نگرش کاربر نسبت به آن تاثیرگذار است. همچنین، نگرش کاربر نسبت به وبسایت دیجی کالا بر قصد استفاده از آن و قصد ارتباطات توصیهای آن تاثیر معنادار دارد.
فرشته کامران طرقی، اعظم صنعت جو، معصومه تجعفری،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
مقدمه: با افزایش پیچیدگی وظیفه کاری، به دلیل رفتار متفاوت اطلاعاتی (یعنی تنوع و پیچیدگی نیاز اطلاعاتی، سختگیریها در کسب اطلاعات، توجه به منابع اطلاعاتی شفاهی، تعامل و تبادل اطلاعات با همکاران)، تجربه سواد اطلاعاتی که فراتر از دسترسی و استفاده از اطلاعات است، و بر مهارت در کسب و بهرهگیری از اطلاعات، به منظور پاسخگویی به مشتریان و تبادل اطلاعات با دیگر همکاران و بهرهدهی اطلاعات در محیط کار تمرکز دارد، اهمیت پیدا میکند.
هدف: پرداختن به نقش تجربه سواد اطلاعاتی افراد در محیط کار بر حسب پیچیدگی وظیفه کاری در متون هدف مقاله مروری حاضر است است.
روششناسی: پژوهش کیفی حاضر از نوع توصیفی است که با مرور محتوا انجام شد. برای پرداختن به هدف مقاله، منابع مرتبط گردآوری و با روش و رویکرد کتابخانهای مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از روش نظرورزی یا جستار نظرورزانه به منظور بسط و گسترش اندیشهای مهم اما توجه نشده در متون مرتبط با موضوع پژوهش استفاده شد.
یافتهها: با پیچیدگی وظایف کاری، وابستگی به اطلاعات بیشتر و تجربه سواد اطلاعاتی اهمیت بیشتری پیدا میکتد. هر چه پیچیدگی بیشتر شود، وجوه بیشتری از سواد اطلاعاتی در محیط کار لازم است؛ همچنین با بررسی تعاریف سواد اطلاعاتی، تعداد معدودی از آنها سواد اطلاعاتی را برای بهرهگیری در محیط کاری تعریف کرده بودند و هر کدام نیز با توجه به هفت وجه تجربهسواد طلاعاتی براس (1999)، که سواد اطلاعاتی را در محیط کار مورد توجه قرار داده است، به تمام وجوه توجه نکرده بودند.
نتیجهگیری: دستیابی به مهارت و تجربه در سواد اطلاعاتی توسط کارکنان در محیطهای کاری و حرفهای سبب تبدیل آنان به افرادی شایسته و موفق میشود. مدیران و کارکنان باید بتوانند علاوه بر برخورداری از سواد اطلاعاتی مناسب با بهرهگیری از هفت وجه تجربه سواد اطلاعاتی و پرورش و تقویت ذهنی قادر به سازگاری با تغییرات روزافزون در محیطهای شغلی شوند و سبب بقاء و پیشرفت سازمان گردند.
فرشته کامران طرقی، اعظم صنعت جو، معصومه تجعفری،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه تجربه سواد اطلاعاتی در محیط کار با تأکید بر نظریه فعالیت است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. پژوهش حاضر، پژوهش کمّی است که با رویکرد طراحی ابزار انجام شده است. در این پژوهش بهمنظور بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه، از روش نمونه تصادفی طبقهای نسبتی ۸۶ نفری از کارکنان گروههای آموزشی مختلف دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ استفاده شده است. همچنین از روشهای ساخت پرسشنامه همچون روایی ظاهری، محتوایی و تحلیل عاملی تأییدی برای بررسی روایی سازه استفاده شد. بهمنظور بررسی همسانی درونی نیز آلفای کرونباخ به کار رفت. در این پژوهش بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای آماری Smart pls و SPSS استفاده شد.
یافتهها: شاخص روایی محتوایی و ظاهری مقیاس، مقدار مطلوب به دست آمد. همچنین مقدار آماره t در تمام موارد بزرگتر از ۱.۹۶ و در بارگذاری عاملی نیز همه عاملها با میزان تبیین مناسبی در تحلیل عاملی، (از ۰.۴ بزرگتر) تأیید شدند. آلفای کرونباخ برای همه عاملها مقدار قابلقبول ۰.۷ تا ۰.۹ بود.
نتیجهگیری: نتایج حاکی از تأثیر عوامل تجربه سواد اطلاعاتی باتوجهبه نظریه فعالیت است. مقیاس طراحی شده بهمنظور بررسی تجربه سواد اطلاعاتی در محیط کار باتوجهبه عوامل نظریه فعالیت، مناسب ارزیابی شده و استفاده از آن برای سنجش مفهوم جدید سواد اطلاعاتی، یعنی تجربه سواد اطلاعاتی که به نظریه فعالیت میپردازد، توصیه میگردد
مریم اماموردی، فاطمه فهیم نیا، سپیده فهیمی فر،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی بهبود تجربه یادگیری و خواندن کاربران در مورد واژگان با استفاده از انواع حاشیه نویسیها (صوتی، رونویسی آوایی) بود.
روش پژوهش: رویکرد این پژوهش کمی و روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون _پس آزمون بود. جامعه آماری از کاربران غیرفارسی زبان که هیچگونه آشنایی با زبان فارسی نداشتند، تشکیل شد. حجم نمونه 30 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری غیراحتمالی دردسترس و هدفمند انتخاب شد و بهصورت گمارش تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش دو پرسشنامه برای انجام کار عملی یک پرسشنامه در مرحله پیشآزمون و یک پرسشنامه در مرحله پسآزمون بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش یک آموزش تعاملی معرفی برنامه کاری و IPA به منظور بهبود تجربه یادگیری و تقویت خواندن دریافت کردند درحالی که گروه گواه در طی فرایند انجام پژوهش، از دریافت این مداخله بیبهره بودند.
یافتههای پژوهش: نتایج پژوهش نشان داد که بین نمره های خواندن گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین نمره های پیش و پسآزمون در گروه آزمایش تفاوت معناداری مشاهده شد. اما این تفاوت پیش و پسآزمون در گروه کنترل مشاهده نشد. میانگین نمرات تجربه یادگیری و خواندن کاربران قبل از آموزش آوانگاری بین المللی در گروه کنترل برابر با 18.6 و در گروه آزمایش برابر با 19.1 بوده و بعد از آموزش آوانگاری بینالمللی در گروه کنترل 19.8 و در گروه آزمایش 23.2 شده است.
نتیجهگیری: انواع حاشیه نویسی ها (صوتی، آوانگاری) در تجربه یادگیری و خواندن کاربران تغییر معناداری را به دنبال داشته است و آموزش آوانگاری بین المللی به عنوان روشی برای حمایت از تجربه یادگیری و خواندن کاربران اثربخش بوده است.