زمینه و هدف: مقاله حاضر ارائه دهنده نتایج پژوهشی است که با هدف بررسی میزان آشنایی و استفاده از شبکههای اجتماعی توسط دانشجویان کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی و نیز نگرش آنها نسبت به این شبکهها انجام شد.
روش: روش پژوهش پیمایشی بوده و دادهها از طریق یک پرسشنامه تحت وب گردآوری شد. ۱۱۳ دانشجوی کارشناسی ارشد پرسشنامه را تکمیل نمودند.
نتایج: یافتهها نشان میدهد که ۳۵ درصد پاسخدهندگان عضو هیچکدام از شبکههای اجتماعی نیستند. فیلترینگ اینترنت بهعنوان بزرگترین مانع استفاده از شبکههای اجتماعی شناخته شد. تصور منفی از شبکههای اجتماعی دومین مانع استفاده از این شبکهها بود. ۲۲ درصد از پاسخدهندگان استفاده از شبکههای اجتماعی را اتلاف وقت میدانستند و ۱۴ درصد هیچ فایدهای در استفاده از شبکههای اجتماعی نمیدیدند. ۳۶ درصد از پاسخدهندگان اعتماد خیلی کمی به اطلاعات منتشرشده در شبکههای اجتماعی داشتند. استفاده کنندگان از شبکههای اجتماعی مهارتهای پایه استفاده از آنها را داشتند اما مهارت آنها در استفاده از امکانات و قابلیتها پیشرفتهتر شبکههای اجتماعی مثل تنظیمات حریم خصوصی اندک بود. پاسخدهندگان به پرسشنامه دید مثبتی نسبت به استفاده از شبکههای اجتماعی برای اهداف آموزشی و حرفهای داشتند.
نتیجهگیری: نویسندگان پیشنهاد میکنند که مهارتهای استفاده از شبکههای اجتماعی باید در برنامه آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی گنجانده شود. برخی از فواید آموزش شبکههای اجتماعی به دانشجویان از این قرار است: آماده کردن دانشجویان برای استفاده از این فناوریها در کتابخانههای محل اشتغال آینده؛ افزایش امکان استخدام دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی؛ استفادهاموزشی از این شبکهها برای ارتباط نزدیکتر و بیشتر با دانشجویان و آماده کردن دانشجویان برای آموزش سواد شبکههای اجتماعی به دیگران.
زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی چگونگی پوشش و انعکاس اخبار مربوط به علم اطلاعات و دانششناسی در مطبوعات کشور انجام شده و در آن روزنامه ایران که یکی از نشریههای کثیرالانتشار و عمومی است، بهعنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته است.
روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحلیل محتوای کیفی و با رویکرد استقرایی است. بدین منظورکلیه صفحات روزنامه ایران در سال ۱۳۹۰ از وبسایت آن استخراج و پس از بررسی، موارد مرتبط با علم اطلاعات و دانششناسی استخراج و دستهبندی گردید.
یافتهها: روزنامه ایران بهعنوان یکی از مطبوعات پرتیراژ کشور و با داشتن مخاطب عام –مطالب مربوط به این حوزه را باگستردگی و جامعیت قابلتوجهی ارائه کرده است. با این مطالب ارائه شده درحد ارائه اخبار و با رویکردی کاملاً توصیفی بوده و جای مطالب تحلیلی دراین زمینه نسبتاً خالی است. مطالب ارائه شده در هفت طبقهء اصلی دستهبندی شده و مقولهها و مفاهیم فرعی مرتبط با هر یک از این طبقات به تفکیک و در جدولهایی که شامل شواهد واقعی از متن روزنامه بودند، ارائه شده است. طبقههای اصلی یافت شده در این مقاله عبارتند از: رویدادهای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، نمایشگاههای کتاب وسایررخدادهای فرهنگی، مناسبتها، جشنوارهها و جایزه های مرتبط باکتاب، علم اطلاعات ودانششناسی، انعکاس اخبار نهادهای حوزه کتاب، اخبار کتابخانهها و مراکزاطلاعرسانی، حوزه نشر و علم سنجی و مطالعه، موانع و راهکارهای افزایش آن.
نتیجهگیری: اخبار انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران و مطلب ترویجی به قلم استادان، کتابداران شاغل و دانشجویان این رشته در روزنامه کمتر به چشم میخورد. به نظر میرسدکه انجمن کتابداری و اطلاع رسانی میتواند درا ین زمینه فعالتر از گذشته عمل کند و از رسانههایی مثل مطبوعات کثیرالانتشار برای معرفی این رشته و دامنهی فعالیتهای آن بیشتر بهره گیرد.
زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت مدیریت اطلاعات الکترونیکی شخصی اعضای هیئت علمی گروههای آموزشی علم اطلاعات و دانششناسی و کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی ایران با کاربرد مدل جونز است.
روش: این پژوهش بر اساس هدف در زمرهی تحقیقات کاربردی، و از نظر نحوهی گردآوری دادهها و ماهیت از نوع توصیفی و تحلیلی است. جامعهی پژوهش شامل تمامی اعضای هیئت علمی علم اطلاعات و دانششناسی و کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی در دانشگاههای دولتی ایران میباشد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای است که روایی آن با نظر اساتید متخصص تأیید، و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ به میزان ۸۱/۰ سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار آماری SPSS انجام شده است.
یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که میانگین فعالیتهای یافتن و دوبارهیابی ۰۱۰۱/۴، ذخیرهسازی ۰۷۸۳/۴، سازماندهی ۲۴۲۴/۳، نگهداشت ۸۱۰۶/۲، امنیت ۱۱۶۲/۳، ارزشیابی و ارزشگذاری ۷۸۰۳/۳، تدبیر و مفهومسازی ۹۱۹۲/۳ و میانگین کلی مدیریت اطلاعات الکترونیکی شخصی برابر با ۵۶۵۹/۳ میباشد. به لحاظ جنسیت و وابستگی سازمانی تفاوت معنیداری در وضعیت مدیریت اطلاعات الکترونیکی شخصی مشاهده نمیشود، اما به لحاظ درجهی علمی و سن تفاوت معنیداری میان اعضای هیئت علمی وجود دارد. این تفاوتها میان درجهی علمی دانشیار و استاد، و گروه سنی ۳۶-۴۵ سال و ۵۶ سال به بالا میباشد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که اعضای هیئت علمی در گروه سنی ۴۶-۵۵ سال و نیز درجهی دانشیار بهترین عملکرد را داشتهاند. همچنین اعضای هیئت علمی گروههای کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی به میزان بیشتری فعالیتهای مدیریت اطلاعات شخصی را بهکار گرفتهاند و کیفیت مدیریت اطلاعات شخصی زنان بهتر از مردان بوده است. اعضای هیئت علمی به خوبی اقدام به بازیابی و ذخیرهسازی اطلاعات میکنند، اما این اطلاعات را به خوبی نگهداری نمیکنند و تمهیدات امنیتی مناسبی را برایشان فراهم نمیکنند. در کل وضعیت مدیریت اطلاعات الکترونیکی شخصی اعضای هیئت علمی در سطح نسبتاً مطلوبی گزارش میشود.
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کمی و کیفی پژوهشهای کیفی انجام شده توسط پژوهشگران علم اطلاعات و دانش-شناسی شکل گرفته است.
روش پژوهش: برای حصول به هدف فوق پژوهشگران روش مرور نظامند را انتخاب نموده و ۱۳ مجله فارسی رشته علم اطلاعات و دانش-شناسی را در بازۀ زمانی ۱۳۸۴-۱۳۹۴ مورد بررسی قرار دادند.
یافته ها: در مجموع ۱۴۳ مقاله که در آنها از رویکردهای کیفی استفاده شده بود گزینش شد.نتایج نشان داد استفاده از رویکرد کیفی در علم اطلاعات و دانششناسی به لحاظ تعداد و تنوع رویکرد جایگاه چندان مطلوبی ندارد. نتایج همچنین نشان داد تحلیل محتوا و رویکرد آمیخته محبوترین روشهای کیفی در بین پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی هستند. از میان نشریات مورد بررسی دو نشریه تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانههای دانشگاهی و کتابداری و اطلاعرسانی بیشترین سهم را در انتشارات پژوهشهای کیفی علم اطلاعات و دانششناسی داشتند. در حالی که این پژوهشگران به منظور گردآوری دادههای خود از سیاهۀ وارسی و مطالعه اسنادی بیشترین بهره را بردهاند.
نتیجه گیری: سنت پژوهش کیفی با آنکه در سالهای اخیر مورد توجه پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی قرار گرفته اما همچنان فاصله چندی با نقطه مطلوب دارد و بیشترین تمرکز بر رویکردهای کمی است، چنانچه این امر خود سبب شده تا بسیاری از رویکردهای کیفی در پژوهشهای علم اطلاعات و دانششناسی مورد استفاده قرار نگیرد
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ساختار مقالههای پژوهشی در مجلههای علمی- پژوهشی فارسی زبان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی به منظور تعیین میزان انطباق آنها با ساختارمطلوب است. در گام بعدی، میزان اهتمام راهنماهای نگارش مجلههای علمی-پژوهشی فارسی زبان علم اطلاعات و دانش شناسی به معرفی اجزای ساختاری یک مقاله-علمی پژوهشی بررسی شده است.
روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری آن شامل کلیه مقالههای علمی- پژوهشی منتشر شده در مجلههای علمی- پژوهشی فارسی زبان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در طی سالهای ۱۳۹۲تا ۱۳۹۴ و راهنماهای نگارش مقاله موجود در وبسایت این نشریهها است. نمونهگیری در مورد مقالهها به شیوه تصادفی طبقهای انجام شد و بر این اساس، تعداد ۲۴۵ عنوان مقاله علمی- پژوهشی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس سیاهه وارسی (ساختار مطلوب) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که ساختار مقالههای علمی-پژوهشی مورد بررسی در وضعیت مطلوبی قرار دارد و تنها در سه جزء ساختاری یعنی «مبانی نظری»،«کاربرد پژوهش» و «محدودیت پژوهش» تطابق ضعیفی با ساختار مطلوب وجود دارد. در بررسی راهنماهای نگارش، یافتهها نشان داد که راهنماهای نگارش از نظر معرفی ساختار مطلوب یک مقاله علمی-پژوهشی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و اجزای ساختاری «مروری کوتاه بر متون علمی»، «بیان منطق منجر به پژوهش»، «هدف و انگیزه پژوهش»، «مزیت و اهمیت پژوهش»، «زمان پژوهش»، «مکان پژوهش»، «اعتبار (روائی) ابزار پژوهش»، «پایایی ابزار پژوهش» با میانگین صفردر هیچ یک از راهنماهای نگارش مقالهها در نشریههای مورد بررسی اشاره نشده است. همچنین بررسی فرضیهها نشان داد که تفاوت معناداری میان نشریههای علمی – پژوهشی از نظر تطابق مقالههای علمی-پژوهشی آنها با ساختار مطلوب وجود دارد. با این حال، میانگین امتیاز ساختاری مقالههای این نشریهها به طور کلی در وضعیت خوبی قرار دارد. همچنین در بررسی فرضیه دوم پژوهش مشخص شد که با وجود وضعیت مناسب انطباق مقالههای منتشر شده با ساختار مطلوب، راهنماهای نگارش مقالههای نشریات علمی- پژوهشی از وضعیت مناسبی در معرفی اجزای ساختاری یک مقاله علمی – پژوهشی برخوردار نیستند.
نتیجهگیری: با توجه به ضعف ساختاری راهنماهای نگارش در نشریههای علمی-پژوهشی مورد بررسی میتوان چنین برداشت کرد که نویسندگان اغلب ساختار مقالهها را بر اساس آنچه خود آموزش دیدهاند تدوین کرده و راهنماهای نگارش را کمتر الگوی خود قرار میدهند. از طرف دیگر نیز میتوان یکی از دلایل ضعف موجود در ساختار مقالهها را به بیتوجهی سردبیران و دستاندرکاران مجلهها برای ارائه راهنماهای مورد نیاز نسبت داد.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction
Designed & Developed by : Yektaweb