جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای علم اطلاعات و دانش‌شناسی

فاطمه فهیم نیا، فرشته منتظری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش باهدف بررسی رفتار خود آرشیوی اعضای هیئت‌علمی علم اطلاعات و دانش‌شناسی در ایران و کشف انگیزه¬ها و موانع مؤثر بر این رفتار انجام‌شده است. پیش‌بینی میزان خود آرشیویاعضا توسط عوامل مؤثر بر خود آرشیوی، از دیگر اهداف موردنظر پژوهش است.
روش: پژوهش از نوع کاربردی و روش توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه، کلیه اعضای هیئت‌علمی علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در ایران هست که به‌صورت سرشماری انتخاب‌ شده‌اند.
یافته‌ها: طبق نتایج پژوهش، بر اساس  افراد میزان خود آرشیوی تولیدات علمی توسط اعضای هیئت‌علمی علم اطلاعات و دانش‌شناسی، متوسط به بالا است، و خود آرشیوی در وب‌سایت‌های شخصی و سازمانی رایج‌تر از مخازن سازمانی و موضوعی است. مؤلفه شهرت به‌عنوان مهم‌ترین انگیزه و مؤلفه ملاحظات حق تألیف مهم‌ترین مانع در رفتار خود آرشیوی اعضای هیئت‌علمی شناخته شد. بر اساس نتایج از بین 10 عامل تنها مؤلفه شناخت حرفه‌ای در سطح معنی‌داری 95% اطمینان قادر به پیش‌بینی میزان خود آرشیوی تولیدات علمی اعضا در وب‌سایت‌های دسترسی آزاد می‌باشد.
نتیجه‌گیری: اعضای هیئت‌علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران از دسترس پذیر نمودن آثار خود به‌صورت آزاد استقبال می‌کنند. ولیکن موانعی مانند حق تالیف بر سر این راه قرار دارد که چاره اندیشی برای رفع آن می‌تواند به بهبود وضعیت موجود کمک کند.
محمدرضا شکاری، فاطمه فهیم‌نیا، غلامرضا حیدری،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت مدیریت اطلاعات الکترونیکی شخصی اعضای هیئت علمی گروه‌های آموزشی علم اطلاعات و دانش‌شناسی و کتابداری و اطلاع‌رسانی پزشکی ایران با کاربرد مدل جونز است.

روش: این پژوهش بر اساس هدف در زمره­ی تحقیقات کاربردی، و از نظر نحوه­ی گردآوری داده­ها و ماهیت از نوع توصیفی و تحلیلی است. جامعه‌ی پژوهش شامل تمامی اعضای هیئت علمی علم اطلاعات و دانش‌شناسی و کتابداری و اطلاع‌رسانی پزشکی در دانشگاه‌های دولتی ایران می‌باشد. ابزار گردآوری داده­ها پرسش‌نامه‌ای است که روایی آن با نظر اساتید متخصص تأیید، و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ به میزان 81/0 سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون‌های آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم­افزار آماری SPSS انجام شده است.

یافته‌ها: تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد که میانگین فعالیت‌های یافتن و دوباره‌یابی 0101/4، ذخیره‌سازی 0783/4، سازماندهی 2424/3، نگهداشت 8106/2، امنیت 1162/3، ارزشیابی و ارزش‌گذاری 7803/3، تدبیر و مفهوم‌سازی 9192/3 و میانگین کلی مدیریت اطلاعات الکترونیکی شخصی برابر با 5659/3 می‌باشد. به لحاظ جنسیت و وابستگی سازمانی تفاوت معنی‌داری در وضعیت مدیریت اطلاعات الکترونیکی شخصی مشاهده نمی‌شود، اما به لحاظ درجه‌ی علمی و سن تفاوت معنی‌داری میان اعضای هیئت علمی وجود دارد. این تفاوت‌ها میان درجه­ی علمی دانشیار و استاد، و گروه سنی 36-45 سال و 56 سال به بالا می­باشد.

نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که اعضای هیئت علمی در گروه سنی 46-55 سال و نیز درجه‌ی دانشیار بهترین عملکرد را داشته‌اند. همچنین اعضای هیئت علمی گروه‌های کتابداری و اطلاع‌رسانی پزشکی به میزان بیشتری فعالیت‌های مدیریت اطلاعات شخصی را به‌کار گرفته‌اند و کیفیت مدیریت اطلاعات شخصی زنان بهتر از مردان بوده است. اعضای هیئت علمی به خوبی اقدام به بازیابی و ذخیره‌سازی اطلاعات می‌کنند، اما این اطلاعات را به خوبی نگهداری نمی‌کنند و تمهیدات امنیتی مناسبی را برایشان فراهم نمی‌کنند. در کل وضعیت مدیریت اطلاعات الکترونیکی شخصی اعضای هیئت علمی در سطح نسبتاً مطلوبی گزارش می‌شود.


ابوالفضل اسدنیا، احمد شعبانی، علی دلایی میلان،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کمی و کیفی پژوهشهای کیفی انجام شده توسط پژوهشگران علم اطلاعات و دانش-شناسی شکل گرفته است.

روش پژوهش: برای حصول به هدف فوق پژوهشگران روش مرور نظامند را انتخاب نموده و 13 مجله فارسی رشته علم اطلاعات و دانش-شناسی را در بازۀ زمانی 1384-1394 مورد بررسی قرار دادند.

یافته ­ها: در مجموع 143 مقاله که در آنها از رویکردهای کیفی استفاده شده بود گزینش شد.نتایج نشان داد استفاده از رویکرد کیفی در علم اطلاعات و دانششناسی به لحاظ تعداد و تنوع رویکرد جایگاه چندان مطلوبی ندارد. نتایج همچنین نشان داد تحلیل محتوا و رویکرد آمیخته محبوترین روشهای کیفی در بین پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی هستند. از میان نشریات مورد بررسی دو نشریه تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانههای دانشگاهی و کتابداری و اطلاعرسانی بیشترین سهم را در انتشارات پژوهشهای کیفی علم اطلاعات و دانششناسی داشتند. در حالی که این پژوهشگران به منظور گردآوری دادههای خود از سیاهۀ وارسی و مطالعه اسنادی بیشترین بهره را بردهاند.

نتیجه­ گیری: سنت پژوهش کیفی با آنکه در سالهای اخیر مورد توجه پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی قرار گرفته اما همچنان فاصله چندی با نقطه مطلوب دارد و بیشترین تمرکز بر رویکردهای کمی است، چنانچه این امر خود سبب شده تا بسیاری از رویکردهای کیفی در پژوهشهای علم اطلاعات و دانششناسی مورد استفاده قرار نگیرد


فاطمه سعادتی، یزدان منصوریان، محمد زره ساز،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ساختار مقاله‌های پژوهشی در مجله‌های علمی- پژوهشی فارسی زبان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی به منظور تعیین میزان انطباق آنها با ساختارمطلوب است. در گام بعدی، میزان اهتمام راهنماهای نگارش مجله‌های علمی-پژوهشی فارسی زبان علم اطلاعات و دانش شناسی به معرفی اجزای ساختاری یک مقاله-علمی پژوهشی بررسی شده است.

روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری آن شامل کلیه مقاله‌های علمی- پژوهشی منتشر شده در مجله‌های علمی- پژوهشی فارسی زبان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در طی سال‌های 1392تا 1394 و راهنماهای نگارش مقاله موجود در وب‌سایت این نشریه‌ها است. نمونه‌گیری در مورد مقاله‌ها به شیوه تصادفی طبقه‌ای انجام شد و بر این اساس، تعداد 245 عنوان مقاله علمی- پژوهشی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس سیاهه وارسی (ساختار مطلوب) مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که ساختار مقاله‌های علمی-پژوهشی مورد بررسی در وضعیت مطلوبی قرار دارد و تنها در سه جزء ساختاری یعنی «مبانی نظری»،«کاربرد پژوهش» و «محدودیت پژوهش» تطابق ضعیفی با ساختار مطلوب وجود دارد. در بررسی راهنماهای نگارش، یافته‌ها نشان داد که راهنماهای نگارش از نظر معرفی ساختار مطلوب یک مقاله علمی-پژوهشی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و اجزای ساختاری «مروری کوتاه بر متون علمی»، «بیان منطق منجر به پژوهش»، «هدف و انگیزه پژوهش»، «مزیت و اهمیت پژوهش»، «زمان پژوهش»، «مکان پژوهش»، «اعتبار (روائی) ابزار پژوهش»، «پایایی ابزار پژوهش» با میانگین صفردر هیچ یک از راهنماهای نگارش مقاله‌ها در نشریه‌های مورد بررسی اشاره نشده است. همچنین بررسی فرضیه‌ها نشان داد که تفاوت معناداری میان نشریه‌های علمی – پژوهشی از نظر تطابق مقاله‌های علمی-پژوهشی آنها با ساختار مطلوب وجود دارد. با این حال، میانگین امتیاز ساختاری مقاله‌های این نشریه‌ها به طور کلی در وضعیت خوبی قرار دارد. همچنین در بررسی فرضیه دوم پژوهش مشخص شد که با وجود وضعیت مناسب انطباق مقاله‌های منتشر شده با ساختار مطلوب، راهنماهای نگارش مقاله‌های نشریات علمی- پژوهشی از وضعیت مناسبی در معرفی اجزای ساختاری یک مقاله علمی – پژوهشی برخوردار نیستند.

نتیجه‌گیری: با توجه به ضعف ساختاری راهنماهای نگارش در نشریه‌های علمی-پژوهشی مورد بررسی می‌توان چنین برداشت کرد که نویسندگان اغلب ساختار مقاله‌ها را بر اساس آنچه خود آموزش دیده‌اند تدوین کرده و راهنماهای نگارش را کمتر الگوی خود قرار می‌دهند. از طرف دیگر نیز می‌توان یکی از دلایل ضعف موجود در ساختار مقاله‌ها را به بی‌توجهی سردبیران و دست‌اندرکاران مجله‌ها برای ارائه راهنماهای مورد نیاز نسبت داد.


محمدرضا شکاری، محمد حسن زاده،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی عوامل پیشران و بازدارندهی موثر بر گرایش دانشجویان دکتری علم اطلاعات و دانش‌شناسی به مطالعه هدف این پژوهش است.
روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل‌محتوا انجام شده است. ابزار گردآوری داده‌ها مصاحبه عمیق نیمه‌ساختاریافته بوده است. مصاحبه‌ها از طریق مراجعه حضوری، تماس تلفنی، پست الکترونیکی، ارسال و دریافت فایل صوتی و گفت‌وگو در شبکه‌‌ی اجتماعی واتس‌اپ انجام شده است. دانشجویان دکتری علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه‌های دولتی، پیامنور و آزاد اسلامی جامعه پژوهش را تشکیل می‌دهند که با استفاده از نمونه‌گیری هدف‌مند، تعداد ۳۳ نفر به‌عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.
نتایج: چهار عامل «استاد»، «اجبار»، «ارتقاء» و «علاقه» به عنوان عوامل پیشران مطالعه در بین دانشجویان دکتری بوده‌اند و هفت عامل «استاد»، «خانواده»، «مشکلات دسترسی»، «آینده مبهم»، «مشکلات و ضعفهای نظام آموزشی»، «رشد روحیه بینیازی از مطالعه» و «عدم مشارکت‌ در تدریس» به عنوان عوامل بازدارنده شناسایی شدهاند.
نتیجه‌گیری: عوامل پیشران و عوامل بازدارنده‌ از مطالعه، بسیار درهمتنیده بوده و بههم مرتبط هستند. برخی از این عوامل بر برخی دیگر تأثیر میگذارند و به نوعی علت‌ومعلول یکدیگرند. برای تقویت عوامل مؤثر و کاهش عوامل بازدارنده به مطالعه، تلاش بیشتر اساتید و برنامهریزان درسی در سطح کلان، کتابخانه‌ها و کتابداران، سیاست‌مداران، و تلاش و برنامه‌ریزی بیشتر خود دانشجویان دکتری را می‌طلبد. لازم است تا نظام تعلیم و تربیت و نظام آموزش در دانشگاهها از نظام تکمتنی و متکلم‌وحده بودن خارج شود. تا تغییرات بنیادی در روش‌های تدریس و محتوای درسی در نظام آموزشی به وجود نیاید، دانشجویان کمتر به مطالعه و پژوهش روی می‌آورند


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb