16 نتیجه برای پژوهش
رضا مختارپور، ،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: این مقاله، بنا دارد تا از طریق بررسی روششناختی برخی از شاخصترین پژوهشهای صورتگرفته در حوزه رفتار اطلاعیابی در خارج از کشور و تدقیق در مراحل معرفی الگوهای اطلاعیابی مورد بررسی، چشم اندازی هر چند مختصر پیش روی پژوهشگران ایرانیِ این حوزه قرارداده و امکان مقایسه وضعیت روششناختی اینگونه مطالعات را در داخل و خارج از کشور فراهم آورد.
روش: در مطالعه حاضر سعی شده تا به روش اسنادی، و بررسی متونِ نگاشتهشده در حوزههای مرتبط با هریک از الگوهای اطلاعیابی، خاستگاههای روششناسانه هر الگو، به صورت جداگانه، مورد تحلیل قرارگیرد.
یافتهها: بررسیها حکایت از آن دارد که پژوهشگران ایرانی، در مطالعات اطلاعیابی خویش، از سنّت روششناختی حاکم بر پژوهشهای تأثیرگذار این حوزه، که عمدتاً مبتنی بر رعایت اصل تنوع روششناختی هستند، غافل بوده و رویکردی کلیشهای (و گاه الگوبرداری صِرف از آثار دیگران) را در دستورکار قراردادهاند. نکته تناقضآمیز قضیه اینجا است که این بیاعتنایی، در شرایطی صورت میپذیرد که پژوهشگران ایرانی، بارها و بارها در بخش پیشینه مطالعات خود، به پژوهشهای تأثیرگذار گذشته ارجاع می-دهند بیآنکه اندک نگاهی به روشهای بکارگرفته از سوی آنها داشته باشند.
نتیجهگیری: به کمک مطالعهی آثار نگاشتهشده در زمینه روش و روششناسیهای پژوهش در امتداد گستره وسیعی از رشتههای علمی، میتوان به شیوهی استقرائی، به فهرستی از روشهای علمی دستیافت و آنها را به تناوب، در قالب پژوهشهای مستقل، به بوته آزمایش نهاد تا میزان توانمندی آنها در مطالعاتی همچون مطالعات کاربران به اثبات برسد. کلید مشکلات موجود، ایجاد تنوع روششناختی است.
مجید نبوی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش کاربردپذیری سامانههای اطلاعاتی درگرو توجه به نیاز اطلاعاتی کاربران آن است. تعیین نیاز اطلاعاتی کاربران و توجه به خواست آنان در مراحل مختلف ایجاد و توسعه سامانه منجر به افزایش کاربران سامانه اطلاعاتی خواهد شد. یکی از سامانههای اطلاعاتی مهم در عرصه پژوهش و فناوری در کشور، سامانههای اطلاعاتی تحقیقاتی جاری یا کریسها هستند. کریس بهصورت یکپارچه دسترسی پژوهشگران را به اطلاعات پژوهش و فناوری در سطح سازمان یا کشور فراهم مینماید. دو جزء مهم هر کریس مدل دادهای و ابزارهای مدیریت اطلاعات پژوهشی هستند. مدل دادهای استاندارد پیشنهاد شده برای کریسها قالب تبادلی استاندارد برای اطلاعات پژوهشی در اروپا یا به اختصار سریف است. هدف اصلی پژوهش حاضر منطبق نمودن مدل دادهای سریف بر طبق نیازهای اطلاعاتی پژوهشگران داخلی است.
روش: در پژوهش حاضر بهصورت نظاممند به مرور منابع اطلاعاتی موجود در زمینه نیاز اطلاعاتی پژوهشگران پرداخته شده است. مرور نظاممند در این پژوهش طی شش مرحله صورت گرفته است و تعداد 160 مدرک منحصربهفرد شامل 110 پایاننامه و 46 مقاله و چهار طرح پژوهشی مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور یکدستی در فرایند جمعآوری دادهها کاربرگه استانداردی طراحی و اطلاعات هر منبع در آن یادداشت گردید. سپس اطلاعات حاصل بهصورت یکپارچه در یک فایل اکسل وارد شد.
یافتهها: تحلیل منابع اطلاعاتی در دو بخش تحلیل کلی یا کتابسنجی و تحلیل محتوایی استخراج گردید. نتایج تحلیل در بخش کتابسنجی به نوعی تایید کننده نتایج پژوهشهای گذشته در کشور در این زمینه است. در قسمت تحلیل محتوایی در این پژوهش، نیازهای اطلاعاتی پژوهشگران ایرانی در قالب انواع وظایف و همچنین منابع مورد استفاده آنان بیان شده است و در نهایت این یافتهها در قالب انواع موجودیتها و عناصر فرادادهای مدل دادهای سریف، مدل دادهای استاندارد برای سامانههای اطلاعاتی تحقیقاتی، ارائه شده است.
نتیجهگیری: به طور کلی میتوان گفت پژوهشگران داخل کشور نیازمند اطلاعات خروجیهای پژوهش در قالب منابع اطلاعات رسمی مانند کتاب، مجله، مقاله هستند و به روز بودن دادههای سامانه اطلاعاتی تحقیقاتی جاری برای آنان اهمیت بسیاری دارد
سحر انبارکی، دکتر عبدالرسول جوکار، دکتر سعیده ابراهیمی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل ایجادکننده اعتماد بین فردی و نتایج حاصل از وجود اعتماد در شبکههای اجتماعی علمی پیوسته میباشد.
روش پژوهش: پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع پیمایشی و با روش نمونه گیری خوشهای است. جامعه پژوهش را کلیه پژوهشگران (اعضای هیأت علمی) دو دانشگاه شیراز و خلیج فارس بوشهر تشکیل میدهند، که با توجه به جمعیت 900 نفری، بر مبنای جدول مورگان، 269 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. گردآوری دادهها بر مبنای پرسشنامه اعتماد بین فردی در شبکه های اجتماعی وو، چن و چانگ 2010 انجام گرفت.
یافتهها: از بین عوامل ایجادکننده اعتماد بین اعضا در شبکههای اجتماعی علمی پیوسته، عامل رضایت با مقدار اختلاف میانگین 2/27 و کسب نمره t، 6/53 بیشترین تأثیر را در ایجاد اعتماد دارد. ضریب همبستگی 798/0 به دست آمده بین دو متغیر تعهد و اعتماد و ضریب همبستگی 744/0 بدست آمده بین دو متغیر تعلق خاطر و اعتماد، نشان می¬دهد که دو متغیر تعهد و تعلق خاطر از نتایج وجود اعتماد در شبکههای اجتماعی علمی پیوسته میباشند.
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر بالای رضایت در ایجاد اعتماد بین اعضای شبکههای اجتماعی علمی پیوسته، میتوان با فراهم آوردن زمینههای ایجاد رضایت اعضا، احساس رضایت اعضا از تواناییها و قابلیتهای شبکههای اجتماعی علمی پیوسته در ارائه اطلاعات مورد نیاز را بالا برد تا محققان به این باور برسند که این شبکهها مکان مناسبی برای ارائه تجارب و دانش تخصصی میباشند. در نتیجه این باور، علاوه بر اینکه محققان به اعضای شبکه اعتماد کرده و به مبادله اطلاعات و دانش با آنها و شرکت در فعالیتهای مربوط به شبکه تمایل بیشتری از خود نشان خواهند داد، حیات این¬دسته از شبکه¬ها نیز حفظ خواهد شد و توسعه روزافزون این شاهراههای ارتباطی را بهدنبال خواهد داشت.
احمد یوسفی، زاهد بیگدلی، لادن مخبرالصفا،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: معمولاً پژوهشگرانی که دارای میزان تحصیلات متفاوتی هستند، از نظر دارا بودن دانش تخصصی نیز متفاوت هستند. همچنین، ممکن است میزان تحصیلات و دانش تخصصی بر رفتار اطلاعیابی پژوهشگران تاثیرگذار باشد. لذا، هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر میزان تحصیلات بر رفتار اطلاعیابی پژوهشگران موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی در "انجام پژوهش" و "روزآمدسازی اطلاعات تخصصی" است.
روش: روش تحقیق مورد استفاده، روش پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی محقق-ساخته براساس مقیاس لیکرت 5 قسمتی بوده است. پرسشنامه به صورت الکترونیکی و با استفاده از گوگل داکس به صورت پیوسته طراحی شد . روایی محتوایی توسط متخصصین امر و پایایی درونی در یک مطالعهی آزمایشی و با محاسبهی آلفای کرونباخ تایید و سپس پیوند اینترنتی پرسشنامه از طریق پست الکترونیکی برای پژوهشگران ارسال شد. از جامعه آماری نمونهگیری نشد و پرسشنامه برای همه 200 پژوهشگر ارسال شد. در مجموع 140 نفر (70 درصد) از پژوهشگران پرسشنامه را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل دادهها با روشهای آمار توصیفی و تحلیلی و با استفاده از نرمافزار آماری22 SPSS IBM صورت پذیرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای کروسکال-والیس و فریدمن استفاده شده است.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که برای انجام پژوهش استفاده از "مقالات نشریات ادواری" (حدود 90% خیلی زیاد و زیاد) در اولویت نخست قرار دارد. پژوهشگران به منظور دستیابی به اطلاعات علمی برای انجام پژوهش از نظر سایر شیوههای مورد استفاده بیشتر از "ارتباط و مشورت با متخصصان و پژوهشگران داخل کشور" (حدود 75% خیلی زیاد و زیاد) و "تجارب شخصی" (حدود 65% خیلی زیاد و زیاد) استفاده میکنند. درحالی که کمترین استفاده از "ارتباط و مشورت با متخصصان و پژوهشگران خارج از کشور" (حدود 56% کم و اصلاً) و "شرکت در همایشهای خارجی" (حدود 69% کم و اصلاً) به عمل میآید.
نتیجهگیری: تنها تفاوت معنیدار در استفاده از انواع منابع اطلاعاتی به منظور "روزآمدسازی اطلاعات تخصصی" و "انجام پژوهش"، استفاده از "مقالههای نشریات" است (05/0>P). "دانشجویان کارشناسی ارشد/دکترای حرفهای و تخصصی" نسبت به سایر سطوح تحصیلی از "مقالههای نشریات" بیشتر استفاده میکنند. از نظر "ارتباط و مشورت با متخصصان و پژوهشگران خارج از کشور"، "شرکت در همایشهای خارجی" و "تجارب شخصی" تفاوت آماری معنیداری بین سطح مختلف تحصیلی وجود دارد (05/0>P) و دارندگان دکترای تخصصی بیشتر از سایر سطوح تحصیلی از این روشها بهره میگیرند.
فاطمه سعادتی، یزدان منصوریان، محمد زره ساز،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ساختار مقالههای پژوهشی در مجلههای علمی- پژوهشی فارسی زبان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی به منظور تعیین میزان انطباق آنها با ساختارمطلوب است. در گام بعدی، میزان اهتمام راهنماهای نگارش مجلههای علمی-پژوهشی فارسی زبان علم اطلاعات و دانش شناسی به معرفی اجزای ساختاری یک مقاله-علمی پژوهشی بررسی شده است.
روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری آن شامل کلیه مقالههای علمی- پژوهشی منتشر شده در مجلههای علمی- پژوهشی فارسی زبان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در طی سالهای 1392تا 1394 و راهنماهای نگارش مقاله موجود در وبسایت این نشریهها است. نمونهگیری در مورد مقالهها به شیوه تصادفی طبقهای انجام شد و بر این اساس، تعداد 245 عنوان مقاله علمی- پژوهشی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس سیاهه وارسی (ساختار مطلوب) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که ساختار مقالههای علمی-پژوهشی مورد بررسی در وضعیت مطلوبی قرار دارد و تنها در سه جزء ساختاری یعنی «مبانی نظری»،«کاربرد پژوهش» و «محدودیت پژوهش» تطابق ضعیفی با ساختار مطلوب وجود دارد. در بررسی راهنماهای نگارش، یافتهها نشان داد که راهنماهای نگارش از نظر معرفی ساختار مطلوب یک مقاله علمی-پژوهشی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و اجزای ساختاری «مروری کوتاه بر متون علمی»، «بیان منطق منجر به پژوهش»، «هدف و انگیزه پژوهش»، «مزیت و اهمیت پژوهش»، «زمان پژوهش»، «مکان پژوهش»، «اعتبار (روائی) ابزار پژوهش»، «پایایی ابزار پژوهش» با میانگین صفردر هیچ یک از راهنماهای نگارش مقالهها در نشریههای مورد بررسی اشاره نشده است. همچنین بررسی فرضیهها نشان داد که تفاوت معناداری میان نشریههای علمی – پژوهشی از نظر تطابق مقالههای علمی-پژوهشی آنها با ساختار مطلوب وجود دارد. با این حال، میانگین امتیاز ساختاری مقالههای این نشریهها به طور کلی در وضعیت خوبی قرار دارد. همچنین در بررسی فرضیه دوم پژوهش مشخص شد که با وجود وضعیت مناسب انطباق مقالههای منتشر شده با ساختار مطلوب، راهنماهای نگارش مقالههای نشریات علمی- پژوهشی از وضعیت مناسبی در معرفی اجزای ساختاری یک مقاله علمی – پژوهشی برخوردار نیستند.
نتیجهگیری: با توجه به ضعف ساختاری راهنماهای نگارش در نشریههای علمی-پژوهشی مورد بررسی میتوان چنین برداشت کرد که نویسندگان اغلب ساختار مقالهها را بر اساس آنچه خود آموزش دیدهاند تدوین کرده و راهنماهای نگارش را کمتر الگوی خود قرار میدهند. از طرف دیگر نیز میتوان یکی از دلایل ضعف موجود در ساختار مقالهها را به بیتوجهی سردبیران و دستاندرکاران مجلهها برای ارائه راهنماهای مورد نیاز نسبت داد.
اکبر مجیدی، نادر نقشینه، محمدرضا اسمعیلی گیوی، محمودرضا هاشمی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: گزینش و مدیریت داده های پژوهشی حوزه نوظهور آموزشی و پژوهشی در علم اطلاعات و دانش شناسی است. این حوزه دارای مسائل و ابعاد گسترده ایی است. هدف این مقاله مطالعه،شناسایی و بحث و بررسی مبانی و مفاهیم،مدل ها و چهارچوب ها و ابعاد و چالش های گزینش و مدیریت داده های پژوهشی در محیط های علمی و دانشگاهی است.
روش پژوهش: مقاله حاضر یک مقاله مروری است و از روش کتابخانه ایی برای گردآوری مدارک و متون علمی و پژوهشی این حوزه استفاده شد. در این پژوهش پایگاه های اطلاعات علمی خارجی و داخلی و همچنین منابع وب با کلیدواژه های «data curation»،«digital curation»،«research data management»،«research data curation» و معادل آنها در فارسی جست و جو شدند. پس از حذف منابع تکراری و منابع نامرتبط، در مجموع 132 منبع تفکیک و محتوی آنها ارزیابی و تحلیل نهایی شد.
یافتهها: تحلیل متون نشان داد که گزینش و مدیریت داده های پژوهشی حوزهایی نوظهور با مسائل پیچیده و ابعاد مختلفی است که طیف وسیعی از مسائل آموزشی،سازمانی،فرهنگی،فناوری،قانونی،امنیتی را شامل می شود. این حوزه از دهه 2000میلادی مورد توجه دولتها،سازمانهای تأمین مالی پژوهش، دانشگاهها قرار گرفته و اجتماع پژوهشی قوی از پژوهشگران مختلف به خصوص پژوهشگران علم اطلاعات و دانش شناسی، آرشیو و سیستم های اطلاعاتی حول آن شکل گرفته است. امروزه گزینش و مدیریت داده های پژوهشی به عنوان یکی از اجزای اصلی سیاستگذاری کلان علم و فناوری مطرح شده و نیازمند حمایت دولت و نهادهای قانونگذار و سیاستگذار است. مدل ها و چهارچوب های مختلفی در سطوح مختلف ملی،موسسه یا اجتماع خاص و رشته برای درک ابعاد گزینش و مدیریت داده های پژوهشی و اجرای آن ترسیم شده اند.همچنین مطالعه متون نشان داد که کتابخانه ها و کتابداران از شایستگی و صلاحیت لازم برای برعهده گرفتن نقش ها و مسئولیت های گزینش و مدیریت داده های پژوهشی در دانشگاه و موسسات علمی برخوردارند. با این حال، گزینش و مدیریت داده های پژوهشی در اجرا و عمل با چالش هایی از قبیل حریم خصوصی،مالکیت داده،حقوق مالکیت فکری،عدم به اشتراکگذاری داده توسط محققان،نبود زیرساختارهای مناسب مدیریت داده،عدم آگاهی و شناخت و دانش درباره فرایند گزینش و مدیریت داده و غیره روبرو است.
نتیجه گیری: علیرغم پژوهش های گسترده در خارج، این حوزه در ایران چندان مورد توجه واقع نشده است. بنابراین این مقاله به طور نسبتاً جامع به موضوع و ابعاد گزینش و مدیریت داده های پژوهشی می پردازد و میتواند برای پژوهشگران، سیاستگذاران علم و فناوری، کتابداران به منظور تحقیق و اجرای خدمات گزینش و مدیریت داده های پژوهشی مفید باشد.
مصطفی باغ میرانی، محمدرضا اسماعیلی گیوی، محمد حسن زاده، علیرضا نوروزی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر مسئلهیابی پژوهش و توسعه مدل مفهومی آن به عنوان اولین گام در زمینه تولید دانش و افزایش کیفیت مسئلهیابی صورت پذیرفت.
روش: در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهتدار به توسعه مدل مفهومی برآمده از فراترکیب دادههای منابع پیشین مسئلهیابی پرداخته شد. از این روش جهت تولید دانش جدید حول محور مسئلهیابی استفاده شد. جامعه پژوهش متشکل از 17 منبع پراستناد پژوهشی بود.
یافتهها: در مجموع از میان منابع انتخاب شده، 22 مفهوم و 182 کد پیرامون چهار ویژگی مهم مسئلهیابی شناسایی شد. بنابراین مدل مفهومی مسئلهیابی در ویژگی شخصیتی در پنج بُعد، در ویژگی روانشناختی در چهار بعد، در ویژگی فکری (تفکر خلاقانه) در شش بعد، در ویژگی فکری (تفکر انتقادی) در دو بعد و در ویژگی آموزشی در پنج بعد، توسعه داده شد.
نتیجهگیری: عوامل شناسایی شده مؤثر بر مسئلهیابی در این پژوهش، بسیار فراگیرتر از پژوهشهای پیشین بود. همچنین ارزش افزودهای بر پژوهشهای پیشین مسئلهیابی اضافه شد. همچنین مدل مفهومی توسعهیافتهای پیرامون مسئلهیابی پژوهش برای اولین بار طراحی شد.
محمدامین عرفان منش، الهه حسینی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
هدف: اگرچه شاخصهای مبتنی بر استناد به طور گسترده جهت ارزیابی عملکرد پژوهشی و اثرگذاری علمی مورد استفاده قرار میگیرند، در سالهای اخیر شاخصهای مبتنی بر رسانههای اجتماعی نیز به عنوان ابزاری مکمل معرفی شدهاند. این پژوهش با هدف بررسی میزان حضور و توجه به بروندادهای پژوهشی کشور در رسانههای اجتماعی انجام شده است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با استفاده از شاخصهای آلتمتریکس و علمسنجی انجام میشود. جامعه پژوهش شامل 43076 برونداد پژوهشی کشور است که در سال 2015 میلادی در پایگاه استنادی اسکوپوس نمایه شدهاند. علاوه بر اسکوپوس، از پایگاه آلتمتریک اکسپلورر جهت مطالعه شاخصهای آلتمتریک استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که بروندادهای پژوهشی کشور از پوشش آلتمتریک نسبتا کمی برخوردار بوده و تنها 5840 مدرک (55/13 درصد) از کل تولیدات علمی ایران در سال 2015 حداقل یک بار در رسانههای اجتماعی مورد اشاره قرار گرفتهاند. این مدارک در مجموع 28517 اشاره از 14 رسانه اجتماعی مختلف دریافت کردهاند که بیشترین میزان اشاره مربوط به مندلی (87 درصد)، توییتر (91/77 درصد) و فیسبوک (87/17 درصد) بوده است. بررسی روند زمانی اشاره به بروندادهای پژوهشی کشور در رسانههای اجتماعی نشان داد که به طور کلی بیشترین میزان اشاره به مدارک مربوط به فاصله زمانی کوتاهی پس از انتشار آنها بوده و بعد از آن حضور مدارک در رسانههای اجتماعی روند کاهشی در پیش میگیرد. حدود نیمی (24/49%) از بروندادهای پژوهشی دارای نمره آلتمتریک مربوط به حوزه موضوعی علوم پزشکی بودهاند. همچنین بروندادهای پژوهشی حاصل از مشارکت بینالمللی از نمره آلتمتریک بالاتری در مقایسه با میانگین کلی کشور برخوردار بودهاند.
نتیجه گیری: جامعه علمی کشور نیازمند آشنایی بیشتر با قابلیتها و مزایای رسانههای اجتماعی در انتشار بروندادهای پژوهشی و سنجش اثرگذاری تولیدات علمی هستند.
مهدی علیپورحافظی، پریچهر آقاسیدجوادی، شهرزاد معتمدی مهر،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
چکیده:
زمینه و هدف: مطالعه حاضر، به شناسایی وضعیت پژوهشهای انجام شده در زمینه مدیریت حقوق دیجیتالی و شناخت شکافها و سیر تحول پژوهشها در این زمینه پرداخته است.
روش: برای انجام این مطالعه با استفاده از روش مرور نظامند، پایگاههای اطلاعاتی معتبر نظیر الزویر، اشپیرینگر، امرالد، پروکوئست و... از منظر مدیریت حقوق دیجیتالی جستجو شدند.
یافته ها: با بررسی اولیه جستجوها، 89 منبع پژوهشی که ارتباط بیشتری با موضوع داشتند، انتخاب و مطالعه شدند. یافته های حاصل از مطالعه نشان داد حدود 72 درصد منابع پژوهشی بازیابی شده به رویکرد فنی و 19 درصد از دیدگاه مدیریتی و 9 درصد باقیمانده به رویکرد حقوقی و فرهنگی تعلق دارند.
نتیجه گیری: نتایج حاصله نشان داد، در رویکرد مدیریتی نیازمند انجام پژوهشهای بیشتری هستیم و از بُعد حقوقی و فرهنگی نیز شکافهای پژوهشی عمیقی مشاهده میشود. از بُعد اقتصادی نیز به این مبحث پرداخته نشده است. همچنین مطالعه سیر تحول پژوهشها نشان داد، به لحاظ فنی پژوهشها، در جهت توسعه و تکامل و در راستای پیشرفت فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی نوین است و به لحاظ حقوقی، برخلاف پژوهشهای اولیه که بیشتر معطوف به حقوق مالکان محتوا بود، به حقوق استفادهکنندگان و حقوق مرتبط، توجه بیشتری شده است.
فرانک زمردپوش، سعید اسدی، محمد زره ساز،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف :ارتقاء کیفیت زندگی افراد دارای معلولیت جسمی-حرکتی در گرو تأمین نیازهای اطلاعاتی آنها صورت می گیرد. اشتغال نقش کلیدی در زندگی این افراد ایفا می کند و اشتغال حمایتی عنوان راهکاری در جهت بهبود زندگی آنها محسوب می شود. پژوهش حاضر بررسی نیاز اطلاعاتی افراد دارای معلولیتی است که با عنوان توان یاب در برنامه های اشتغال حمایتی شرکت میکنند.
روش: پژوهش به صورت کیفی و با شیوه گراندد تئوری (نظریه داده بنیاد) به بررسی نیازهای اطلاعاتی توان یابان شرکت کننده در طرح اشتغال حمایتی مجتمع رعد پرداخت. دادههای مورد نیاز در این پژوهش از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با بیست و چهار توان یاب و همیار شغلی که به صورت هدفمند و نظری انتخاب شدند، گردآوری شد و مصاحبه ها تا اشباع داده ها ادامه یافت. سپس طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی که شیوه مورد استفاده در پژوهش گراندد تئوری است نیازهای اطلاعاتی افراد دارای معلولیت شرکتکننده در برنامه اشتغال حمایتی استخراج و دسته بندی شد.
یافته ها: نتایج مطالعه حاکی از نیازهای اطلاعاتی متنوع در این افراد بود که در قالب چهار طبقه اصلی (1) اخبار و اطلاعات عمومی، (۲) توانمند سازی و رفع مشکلات شخصی و خانوادگی، (3) پژوهش، آموزش، یادگیری مادام العمر و (۴) اطلاعات تخصصی و شغلی قرار گرفت. مهمترین راه های ارتباطی توانیابان در کسب اطلاعات فوق در پنج مقوله شامل فضای مجازی، رسانه های ارتباط جمعی، منابع اطلاعاتی انسانی، جلسات و دوره های آموزشی و نهادهای دولتی مسئول قرار گرفتند.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت کسب اطلاعات توسط توانیابان، رفع نگرانیها و سایر نیازهای این افراد، توجه بیشتر به نیازهای اطلاعاتی آنها ضروری به نظر می رسد. این نیازها در بسیاری از موارد همانند نیازهای افراد عادی جامعه بود. تفاوت های مشاهده شده ناشی از وضعیت جسمی- حرکتی خاص این گروه از جامعه است که نهادهای مسئول موظف به فراهم آوری امکانات لازم در جهت دسترسی هر چه بیشتر این افراد به اطلاعات مورد نیاز می باشند.
هاشم عطاپور، زهرا شیراوند، رسول زوارقی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: حوزه علمسنجی در دو دهه اخیر، شاهد تلاشهایی بوده است که در جهت شناسایی راهها و ابزارهای نشان دادن ارزش علم برای جامعه و به عبارتی اثرگذاری اجتماعی علم گام برداشتهاند، تلاشهایی که در قالب عناوین مختلف مانند منافع اجتماعی، کیفیت اجتماعی، سودمندی اجتماعی، ربط اجتماعی و نظایر آن انجامشده است. انتشارات دانشگاهی بخصوص مقالات علمی نمود بارز فعالیتهای علمی است. یکی از سؤالهای مطرح در این زمینه، آن است که کدام دسته از مقالات دانشگاهی میتوانند اثرگذاری اجتماعی بیشتری داشته باشند. طبق نظر بورنمان، مقالاتی که بهمرور پژوهشهای قبلی و ارائه گزارشهای ارزیابانه میپردازند از پتانسیل بیشتری برای اثرگذاری اجتماعی برخوردارند. بر این اساس، هدف این پژوهش مقایسه اثرگذاری اجتماعی مقالات مروری با مقالات اصیل پژوهشی نمایه شده چهار رشته روانشناسی، داروسازی، زیستشناسی، و کشاورزی در پایگاه وبآوساینس است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و با روش تحلیل دگرسنجی و استفاده از ابزارهای پایگاه وبآوساینس برای استخراج مقالات مروری و پژوهشی و ابزار آلتمتریکس اکسپلورر برای به دست آوردن نمره دگرسنجی مقالات انجامشده است. جامعه این پژوهش را مقالات مروری و پژوهشی 4 رشته روانشناسی، داروسازی، زیستشناسی و کشاورزی که سال 2015 در وبآوساینس منتشرشدهاند تشکیل میدهد. با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبتی، نمونهای از مقالات جامعه پژوهش برای بررسی انتخابشده است. بهمنظور تحلیل دادهها از نرمافزار اسپیاساس استفادهشده است.
یافتهها: یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بین اثرگذاری اجتماعی مقالات مروری و پژوهشی تفاوت معنادار وجود داشته، بهطوریکه اثرگذاری مقالات مروری از مقالات پژوهشی بیشتر است. میانگین حضور مقالات مروری و پژوهشی در مندلی بیشتر از سایر رسانههای اجتماعی این پژوهش است. همچنین کمترین توجه به مقالات مروری و پژوهشی مربوط به ویکیپدیا است.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت مقالات مروری نسبت به مقالات پژوهشی اثرگذاری اجتماعی بیشتری دارد. امری که جایگاه مقالات مروری را در بدنه انتشارات علمی بیشازپیش تقویت میکند.
سکینه جعفریان، ناهید اوجاقی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف فناوریهای نوین به ویژه اینترنت روشهای جستجو و بازیابی اطلاعات را در شیوههای مختلف پژوهش، از جمله پژوهش کیفی متحول ساختهاست. در چنین شرایطی آشنایی جستجو گران و پژوهشگران با مهارتهای جستجو اهمیت زیادی دارد. مهارتهای جستجو این امکان را به پژوهشگران می دهد که با خودکارآمدی بالاتری به جستجو و پژوهش بپردازند. بر این اساس هدف این پژوهش بررسی نقش پیشبین مهارت جستجوی برخط در تبیین خود کارآمدی در پژوهش کیفی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی پیام نور است.
روش روش این پژوهش، توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور آذربایجانشرقی است که تعدادشان 277 نفر میباشند و نمونه آماری به صورت تصادفی 159 نفر برآورد شده است. برای جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای مهارت جستجوی برخط و خود کارآمدی در پژوهش کیفی استفاده شد، برای تحلیل دادهها از روش رگرسیون استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بین مهارت جستجوی برخط و خود کارآمدی در پژوهش کیفی رابطه وجود دارد؛ نتایج ضریب رگرسیون نشان داد که مهارت جستجوی برخط قادر به پیش بینی خودکارآمدی در پژوهشی کیفی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور است.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش میتوان گفت، اهمیت دادن به مهارتهای چستجوی بر خط و آموزش آنها میتواند منجر به افزایش خودکارآمدی پژوهش کیفی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور گردد.
حسین نریمانی، صفیه طهماسبی لیمونی، میترا قیاسی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت همکاری بین کتابداران و دانشگاهیان در افزایش موفقیت علمی دانشجویان و ظرفیت پژوهش به طور گستردهای شناخته شدهاست. هدف این پژوهش ارائه الگوی تاثیر تعاملات پژوهشی اعضای هیاتعلمی و دانشجویان با کتابداران بر تولیدات علمی با رویکرد دادهبنیاد است.
روشپژوهش: این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با بهکارگیری روش پژوهش دادهبنیاد انجام گرفته است. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه با سوالات بازبود و به منظور گردآوری اطلاعات از نمونهگیری نظری با روش هدفمند استفاده شد، که بر مبنای آن سوالات پرسشنامه بین20 نفر از اعضای هیاتعلمی و کتابداران توزیع و جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام و بر اساس آن مدل کیفی پژوهش طراحی شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد از مجموع 264 کد باز شناسایی شده 44 کد محوری و در نهایت 10 کد انتخابی شناسایی شدند که در قالب مدل پارادیمی شامل بهبود تعاملات پژوهشی اعضای هیاتعلمی و دانشجویان با کتابداران در تولیدات علمی به عنوان مقولهی محوری و شرایط علی(آموزش مهارتها و سواد اطلاعاتی، تعامل و تجربیات دانشی)، عوامل زمینهای(مشاورهی اطلاعاتی و پژوهشی، منابع پژوهشی)، شرایط مداخلهگر(قوانین و مقررات پژوهشی )، راهبردها(ارزیابی برونداد علمی، مدیریت منابع پژوهشی) و پیامدها(افزایش تولیدات علمی، مدیریت هزینه و کار تیمی) قرار گرفت.
نتیجهگیری: 6 طبقه عوامل (علّی، زمینهای، مداخلهگر، مقولهی اصلی، راهبردها و پیامدها) مؤثر شناسایی شده در تعاملات پژوهشی جامعهی مورد بررسی، نقش بهینهای در زمینهی شناسایی اولویتهای پژوهشی دانشگاه و حمایت از محققان، امکانپذیر کردن انجام فعالیتهای پژوهشی گسترده و بهبود تولیدات علمی دارند. پذیرش و گسترش سریع رویکرد نوین استفاده از اینگونه تعاملات و بهکارگیری عوامل شناسایی شده در برنامههای توسعه دانشگاهها بیش از هر چیز، نتیجه مزایا و فوایدی است که در این رویکرد فناورانه نهفته است.
نازنین کاشفیه، لیلا خلیلی، ابوالفضل قاسم زاده علیشاهی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
هدف: اشتراک دادههای پژوهشی منجر به استفاده مجدد از آن دادهها میشود. هدف پژوهش حاضر توصیف وضعیت اشتراک و استفاده مجدد از دادههای پژوهشی در میان پژوهشگران است که نگرش، تجربه و موانع استفاده مجدد از دادههای پژوهشی مورد بررسی قرار میگیرد.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی و کمی به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بود که در مجموع 154 نفر مشارکت داشتند. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته بود که روایی صوری و محتوایی آن مورد تایید متخصصان قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز از طریق آلفایکرونباخ ارزیابی و مقدار مناسب 774/0 به دست آمد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار اسپیاساس انجام شد.
یافتهها: نگرش پژوهشگران نسبت به استفاده مجدد از داده های پژوهشی با میانگین 29/3 در وضعیت نسبتا مطلوبی بود. تجربه استفاده مجدد از دادههای پژوهشی با میانگین 22/2 در سطح مطلوبی نبود. میانگین نمره موانع حقوقی، فردی و سازمانی به ترتیب 45/3، 18/3 و 15/3 بود. تجربه اشتراک پژوهشگران زن کمتر از مردان بود. میانگین نگرش و تجربه در اشتراک و استفاده مجدد از داده پژوهشی برای پژوهشگران کشاورزی بطور محسوسی کمتر از گروههای دیگر بود. میانگین نگرش پژوهشگران با سن بالاتر به اشتراک داده تا حدودی بیشر از سایر گروها بود.
نتیجهگیری: علیرغم نگرش نسبتا مطلوب پژوهشگران به استفاده مجدد از دادههای پژوهشی، از نظر تجربه در سطح مطلوب نبود. موانع حقوقی، فردی و سازمانی در استفاده مجدد از دادههای پژوهشی موانع موثر بودند.
امیر حسین صدیقی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهشگاهها بهعنوان سازمانهایی مأموریتگرا، وظیفه پاسخگویی به پرسشهای جامعه را در حوزههای تخصصی دارند و ازاینرو باید بتوانند برونداد خود را به نحو مؤثری به کاربران هدف خود عرضه نمایند. رسیدن به چنین هدفی نیازمند بهرهگیری صحیح از اصول معماری اطلاعات برای سازماندهی مناسب بستر اطلاعاتی است که پژوهشگاهها در آن با مخاطبان خود تعامل دارند؛ بنابراین بررسی و ارزیابی معماری اطلاعات وبگاه پژوهشگاهها، بهعنوان بستر ارتباطی اصلی آنها با کاربرانشان، از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی وبگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران از منظر معماری اطلاعات است.
روش پژوهش: روش پژوهش مبتنی بر تحلیل محتوا و ارزیابی موردی است و با استفاده از مشاهدات مستقیم و سیاهههای وارسی و در اسفندماه سال ۱۴۰۰ صورت میگیرد. در این راستا ابتدا مؤلفههای محیط اطلاعاتی یعنی بافت، محتوا و کاربر وبگاه شناسایی میشوند. سپس با استفاده از سیاهههای وارسی و مبتنی بر مؤلفههای محیط اطلاعاتی به بررسی زیرسیستمهای معماری اطلاعات وبگاه پژوهشگاه پرداخته میشود. سیاهه وارسی نظام سازماندهی شامل ۱۴ پرسش اصلی، سیاهه وارسی نظام برچسبزنی شامل ۳۲ پرسش اصلی، سیاهه وارسی نظام پیمایش شامل ۲۰ پرسش اصلی و در نهایت سیاهه وارسی نظام جستجو شامل ۴۱ پرسش اصلی است. این سیاهههای وارسی با استفاده از مطالعات کتابخانهای تهیه شده و با کمک پنل خبرگی مورد تأیید قرار گفتهاند. برای جمعآوری و تحلیل اطلاعات از نرمافزار اکسل استفاده شده است.
یافتهها: کاربران وبگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران را میتوان به چهار گروه پژوهشگران و دانشجویان، سیاستگذاران علم و فناوری، کتابداران و اطلاعرسانان، و مؤسسات آموزشی و پژوهشی دستهبندی کرد. محتوای اصلی این وبگاه شامل گزارش عملکرد، کتاب، مقاله، طرح پژوهشی، سامانه، رویداد علمی، دورههای آموزشی، آزمایشگاه، و خدمات مشارکتی میشود. بافت وبگاه مبتنی بر گسترش و ارائه خدمات مدیریت دانش، مدیریت اطلاعات علمی و فناورانه، اطلاعرسانی اطلاعات علم و فناوری، پشتیبانی از سیاستگذاران علم و فناوری، عمومیسازی کاربرد فناوری اطلاعات، همکاری با دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی و پشتیبانی از پژوهش در زمینه علوم و فناوری اطلاعات است. نتایج حاصل از سیاهههای وارسی امتیاز این وبگاه را از منظر نظام سازماندهی ۶/۶۷ درصد، سیستم برچسبزنی ۴/۶۸ درصد، نظام پیمایش ۴/۶۵ درصد و نظام جستجو ۸/۳۴ درصد نشان میدهد.
نتیجهگیری: وضعیت وبگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران از نظر نظامهای سازماندهی، برچسبزنی و پیمایش خوب و از نظر نظام جستجو ضعیف ارزیابی شد. استفاده از طرح سازماندهی مخاطبمحور در نظام سازماندهی وبگاه، بهرهگیری از برچسبهای نمایهای در قالب موجودیتهای یکتا در نظام برچسبزنی وبگاه و استفاده از نوار پیمایش اصلی بهصورت یکپارچه و با طراحی مشابه در نظام پیمایش وبگاه از جمله نقاط قوت در طراحی معماری اطلاعات وبگاه به شمار میآید. از سوی دیگر باتوجهبه یافتههای پژوهش، برای بهبود نظام جستجو نیاز است تا قابلیتهایی نظیر «اصلاح اشتباههای نوشتاری در پرسمان ورودی»، «متمایز ساختن کلمات ورودی در نتایج بازیابی شده»، «افزودن عملگرهای منطقی به نظام جستجو»، «امکان جستجو در فرادادهها»، «مرتبسازی نتایج بهصورت الفبایی و تاریخی»، و «افزودن فیلترهایی همچون موضوع و سال» موردتوجه قرار گیرند.
مرضیه مروتی، نصرت ریاحی نیا، علی عظیمی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بحران بیسابقه همهگیری کووید-19، اهمیت دسترسی آزاد و بههنگام و بدون مانع به اطلاعات علمی را بیش از پیش برجسته کرده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین تلاشهای جامعه جهانی برای دسترسی آزاد در بحران همهگیری کووید-19 صورت گرفته است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر یک مطالعه مروری تحلیلی بوده و با استفاده از روش پژوهش اسنادی صورت گرفته است. در این راستا، ادبیات دسترسی آزاد با تمرکز بر بحران همهگیری کووید-19، با استفاده از جستوجو در موتور جستوجوی گوگل، گوگل اسکالر، پایگاههای اطلاعاتی پابمد، وب آو ساینس، اسکوپوس و نیز وبگاههای ناشران، مجلات و نهادهای علمی، مورد مطالعه قرار گرفته است.
یافتهها: در پاسخ به بحران همهگیری کووید-19، جریانی جهانی در راستای تسهیل دسترسی آزاد به یافتههای پژوهشی مرتبط با این بیماری، صورت گرفته است. نیاز به ارائه راهکارهای مناسب درمان، پیشگیری و مهار بیماری و افزایش روزافزون پژوهشهای مرتبط با کووید-19، نظام ارتباطات علمی و نشر یافتههای پژوهشی را تحت تأثیر قرار داده و بیانیهها، تدابیر و اقدامات گستردهای در راستای دسترسی آزاد و دستیابی هر چه گستردهتر به اطلاعات علمی مرتبط با این بیماری از سوی جامعه جهانی بهویژه ناشران، مؤسسات و نهادهای معتبر علمی، انجام شده است.
نتیجهگیری: تلاشهای جامعه جهانی، نشان از اهمیت فزاینده دسترسی آزاد و توجه بیش از پیش به این موضوع دارد. بهنظر میرسد پاسخ جهانی به بحران همهگیری کووید-19 میتواند تجربهای برای آمادگی بهتر در بحرانهای احتمالی آینده بههمراه داشته باشد. در صورتی که دسترسی آزاد بهعنوان یک ارزش در نظام نشر و ارتباطات علمی در نظر گرفته شود، توسعه و عمومی شدن آن، مستلزم اتخاذ خطمشیها و الزامات جامعه علمی بهعنوان یک ارزش جهانی است.